با ما همراه باشید

بلاکتوپیا

دیفای (DeFi)؛ امور مالی غیرمتمرکز چیست؟

دیفای (DeFi) یا امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) به معنای ارائه محصولات و خدمات مالی، بدون نیاز به نهادهای مرکزی و در بستر بلاکچین است. پلتفرم های دیفای خدمات و محصولات مالی متنوعی همچون دریافت و اعطای وام، صرافی غیرمتمرکز، وام های سریع، استیکینگ و … را به روش غیرمتمرکز ارائه می دهند.

منتشر شده

در

دیفای (DeFi)؛ امور مالی غیرمتمرکز چیست؟

دیفای (DeFi) یا امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) یکی از حوزه هایی است که در حوزه بلاکچین و رمز ارزها ایجاد شده است. در این بستر دیگر خبری از نهادهای متمرکزی مثل بانک های مرکزی، بروکرها و صرافی ها در امور مالی نیستیم و خدمات به صورت غیرمتمرکز به وسیله قراردادهای هوشمند ارائه می شوند. رشد پروژه های دیفای و امکان کسب درآمد از آن ها، یکی از دلایل محبوبیت این حوزه است.

این پلتفرم دارایی های دیجیتال، پروتکل ها، قرارداد‌های هوشمند و نرم افزار‌های غیرمتمرکز بر بستر بلاکچین را شامل می شود.

دیفای (DeFi) یا امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) به خدمات مالی ای اشاره دارد که در بستر بلاکچین (Blockchain) و به دور از نهادهای واسطه مانند بانک ارائه می شود. این واژه از ترکیب دو کلمه [Decentralized] و [Finance] به وجود آمده است. در این بستر کنترل امور و خدمات مالی در اختیار سازمان های متمرکز نیست و کاربران می توانند به دور از موانع بازارهای مالی سنتی، از خدمات و امکانات این بستر بهره مند شوند.

در این بستر برای وام گرفتن نیاز نیست ضامن داشته باشید، لازم نیست احراز هویت کنید و همچنین در مدت کوتاهی خدمات خود را دریافت خواهید کرد. در مجموع دیفای به معنی امور مالی غیرمتمرکزی است که خدمات و محصولات مالی را با استفاده از قراردادهای هوشمند و برنامه های غیرمتمرکز (DApps) ارائه می کند.

دیفای با هدف دسترسی آسان کاربران به محصولات مالی در سراسر جهان به وجود آمد. بیشتر محصولات و اپلیکیشن های این حوزه بر بستر اتریوم (Ethereum) ایجاد شده اند.

دیفای به افراد اجازه معاملات مالی همتا به همتا (P2P) را می دهد و بدین صورت جلوی تمرکز بانک ها و موسسات مالی را می گیرد و به تمرکززدایی (Decentralization) کمک بسیاری می کند. شاید دور نباشد آن زمانی که این حوزه بتواند امور مالی متمرکز را کنار بگذارد و خودش کنترل امور مالی را در دست بگیرد.

Decentralized Finance (DeFi)
Decentralized Finance (DeFi)

برای درک بهتر دیفای را یک اکوسیستم مالی باز تصور کنید، که در آن می توانید ابزار و سرویس های مالی ریز و درشتی را به صورت غیرمتمرکز بر بستر بلاکچین توسعه دهید. از آنجایی که این برنامه بر بستر بلاکچین است، شما به راحتی قادر به ترکیب، اصلاح و یکپارچه کردن این سرویس ها خواهید بود، دقیقا مانند سر هم کردن یک لِگو!

به عنوان مثال، در حال حاضر شبکه بلاکچین اتریوم برنامه های جذابی را مانند سیستم بانکی غیرمتمرکز، سیستم پرداختی غیرمتمرکز، سیستم وام دهی غیرمتمرکز و … در خود جای داده و همه آن ها به یکدیگر ارتباط دارند.

پروفسور فیلیپ سندنر (Philipp Sandner) به عنوان یک اقتصاددان و فعال حوزه IT، دیفای را این گونه تعریف می کند:

“دیفای (DeFi) یک اکوسیستم متشکل از اپلیکیشن های ساخته شده روی دفترهای توزیع شده عمومی است که برای تسهیل خدمات مالی پرمیشن لس (Permissionless) کاربرد دارند.”

منظور از پرمیشن لس (Permissionless)، پروتکل ها یا بلاکچین هایی است که عضویت، استفاده و تعامل با آن ها نیازمند کسب اجازه نیست، به همین دلیل بلاکچین های عمومی نیز خطاب می شوند. نحوه استفاده از یک کیف پول رمز ارزی را برای امور دیفای یا صرفا خرید و نگهداری یک رمز ارز در نظر بگیرید. کافی است یک اپلیکیشن موبایل را دانلود و نصب کنید، همین! مقایسه این کار با روند ایجاد یک حساب بانکی جدید، بهتر موضوع را برایتان روشن می کند.

منظور از پرمیشن لس (Permissionless)، پروتکل ها یا بلاک چین هایی است که عضویت، استفاده و تعامل با آن ها نیازمند کسب اجازه نیست، به همین دلیل بلاکچین های عمومی نیز خطاب می شوند. نحوه استفاده از یک کیف پول رمز ارزی را برای امور دیفای یا صرفا خرید و نگهداری یک رمز ارز در نظر بگیرید. کافی است یک اپلیکیشن موبایل را دانلود و نصب کنید، همین! مقایسه این کار با روند ایجاد یک حساب بانکی جدید، بهتر موضوع را برایتان روشن می کند.

سر و کار همه روزگاری و به طریقی به بانک ها افتاده است. حالا ممکن است درخواستمان در حد یک واریز یا برداشت ساده بوده باشد یا اینکه قصد دریافت وام داشته ایم که خودش هفت خان رستم است. حالا بیایید بانک را حذف کنیم. امور مالی سنتی بدون بانک هیچ معنایی ندارد.

در سمت دیگر امور مالی غیرمتمرکز را داریم. وقتی با برنامه های غیرمتمرکز کار می کنیم، دیگر به بانک نیازی نداریم. می توانیم از پروتکل های وام دهی مبلغ مورد نظرمان را وام بگیریم و برای تضمین، باید وثیقه گذاری کنیم. کنترل و مدیریت دارایی ها هم دیگر به عهده آن نهاد متمرکز نیست و همین مسئله امنیت را افزایش می دهد. تمام این موارد با تکیه بر تکنولوژی بلاکچین قابل انجام است.

بانک، اطلاعات مشتریانش را در سرورهایی ذخیره می کند که تنها مدیران و افراد رده بالا به آن ها دسترسی دارند؛ اما در دیفای، اطلاعات به صورت شفاف روی بلاکچین ذخیره می شود و کاربران به آن دسترسی دارند. اینها بدیهی ترین تفاوت های امور مالی سنتی و غیرمتمرکز هستند.

سیستم مالی غیر متمرکز مفهوم استفاده از دفتر کل توزیع شده (DLT) غیر متمرکز یا همان بلاکچین را به کل امور مالی گسترش می دهد و محدود به رمز ارزها نیست. در دنیایی قدرت گرفته از دیفای، بلاکچین بیشتر از خرید و پرداخت کاربرد دارد. در اینجا از فناوری نام برده برای مدیریت حساب های پس انداز، ارائه وام، سرمایه گذاری، ترید، گرفتن بیمه و تقریبا هر کاری که به نوعی با موسسات مالی ارتباط دارد استفاده می شود.

CEX VS DEX

محصولات امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance)

نیاز سیستم مالی سنتی به نهادهای متمرکزی مثل بانک ها غیر قابل انکار است، اما پلتفرم های حوزه دیفای نیازی به واسطه های این چنینی ندارند. این پلتفرم ها، کد‌های کامپیوتری بوده و در صورت بروز اختلاف، مشکل را حل و فصل می کنند. این کدها همچنین به کاربران اجازه می دهند بر دارایی‌ خود، کنترل و نظارت کاملی داشته باشند. نتیجه، کاهش هزینه ها و کارمزدهای استفاده از سرویس های مالی و خلق یک سیستم مالی بدون اصطکاک است.

با معرفی چند محصول و سرویس امور مالی غیرمتمرکز، خواهیم فهمید که دیفای چقدر می تواند در دنیای متمرکز ما جذاب باشد.

درست مثل بازارهای مالی سنتی، در امور مالی غیرمتمرکز نیز امکان وام دهی (Lending) و وام گیری (Borrowing) وجود دارد. از آنجا که هیچ نهاد متمرکزی در این فرایند وجود ندارد، پس غیرمتمرکز بودن همچنان پابرجاست. قرارداد هوشمند مبنای اصلی این ساز و کار است. پروتکل‌های وام دهی جزء محبوب ترین اپلیکیشن ها در اکوسیستم دیفای هستند که در مقایسه با سیستم سنتی از مزایای زیادی برخور دارند.

از جمله این مزایا می توان به عدم نیاز به احراز هویت، عدم نیاز به تایید نهاد متمرکز، ارائه وثیقه در قالب دارایی دیجیتال و انجام سریع و در لحظه فرآیند دریافت وام اشاره کرد.

اگر یک صرافی را در قالب یک قرارداد هوشمند در بستر یک شبکه بلاکچین راه اندازی کنیم، یک محصول دیفای ایجاد کرده ایم. اسم این محصول، صرافی غیرمتمرکز (Decentralized Exchange) است که به اختصار به آن دکس (DEX) می گوییم. در یک صرافی غیرمتمرکز نیازی به احراز هویت نخواهیم داشت، اطلاعات هویتی ما کاملا حفظ شده و هیچکس از آن مطلع نخواهد شد. در این صرافی می توانیم دارایی دیجیتال خود را تبدیل کنیم؛ مثلا بیت کوین (BTC) بدهیم و به جایش اتریوم (ETH) بگیریم.

در دکس ها کنترل دارایی در اختیار کاربر خواهد بود و هیچکس نمی تواند برخی از افراد را به دلیل ملیت آن ها محدود کند. در یک صرافی غیرمتمرکز، تمام فرآیند تبادل رمز ارزها توسط قرارداد هوشمند انجام شده و تمام اطلاعات در شبکه بلاکچین ذخیره می شود. به همین دلیل کارمزد انجام ترید در این صرافی ها بسیار پایین تر است.

استیبل کوین ‌ها یکی از انواع رمز ارزها هستند که قیمتشان به یک دارایی مثل ارزهای فیات وابسته است. برای مثال پشتوانه استیبل کوین تتر (Tether)، دلار آمریکاست؛ اما مشکل این استیبل کوین و سایر استیبل کوین های متمرکز این است که توسط یک شرکت متمرکز عرضه و توزیع می شوند و کنترلشان در دست این شرکت هاست.

دیفای امکانی را فراهم کرده است که بتوان دست به ایجاد استیبل کوین الگوریتمی یا غیرمتمرکز مانند استیل کوین دای (DAI) زد. این استیبل کوین‌ ها با تکیه بر قراردادهای هوشمند و الگوریتمی که از پیش تعریف شده است عمل کرده و ارتباط خود را با دارایی پشتوانه شان حفظ می کنند.

وام سریع یا وام فلش (Flash Loan) که با نام وام بدون وثیقه هم شناخته می شود، یکی دیگر از خدمات دیفای است. در این سیستم وام گیری، شما باید وثیقه خود را در یک قرارداد هوشمند قفل کرده و مبلغ وام را دریافت کنید؛ اما در فلش لون، نیازی به ارائه وثیقه و ضمانت نخواهد بود و بلافاصله پس از درخواست، وام به شما تعلق می گیرد.

فرآیند وام فلش بدین صورت است که وام گیری و تسویه به علاوه بهره وام در یک تراکنش انجام می شود. از آنجایی که وام باید در یک تراکنش بازپرداخت شود، ریسک عدم بازپرداخت وجود نخواهد داشت. کاربرد اصلی وام های فلش در کسب سود از آربیتراژ است. همچنین وام های فلش قابلیت ذخیره در کیف پول و خروج از پلتفرم های دیفای را ندارند.

در واقع شما وام را دریافت کرده، با آن کاری انجام می دهید و سپس آن را برمی گردانید. این محصول تنها به واسطه بلاکچین و حوزه دیفای امکانپذیر است.

استیکینگ یا سپرده گذاری به معنای قفل کردن دارایی ها در قراردادهای هوشمند یک شبکه بلاکچینی برای مدت زمان معین است. با این کار هم امنیت و اجرای صحیح عملیات در شبکه تضمین می شود و هم کاربران پاداش دریافت می کنند.

در واقع زمانی که اقدام به قفل کردن رمزارزهای خود در یک بلاکچین مبتنی بر گواه اثبات سهام (PoS) می‌کنید، شبکه از آنه ا برای تایید تراکنش ها استفاده می کند. هرچه دارایی استیک شده بیشتر باشد، پاداش کاربر هم بیشتر خواهد شد. به بیان دیگر درآمدی که کسب می کنید، پاداشی است که برای فعالیت در شبکه و حفظ امنیت بلاکچین دریافت خواهید کرد.

ییلد فارمینگ یا کشت سود هم یکی دیگر از محصولات امور مالی غیرمتمرکز است که در آن هولدرهای توکن، سود خود را از طریق گردش توکن و استیکینگ آن در پلتفرم های مختلف دیفای به‌ حداکثر می رسانند.

کاربر رمزارز خود را در قرارداد هوشمند پروتکل دیفای قفل می کند و آن پروتکل با توجه به نوع فعالیت خود (مثلا صرافی غیرمتمرکز یا پروتکل وام دهی) از این دارایی برای سرویس دهی استفاده می کند. مثلا اگر آن پلتفرم استخر نقدینگی (قرارداد هوشمندی که نقدینگی پروتکل را تامین می کند) داشته باشد و شما بخشی از نقدینگی آن پلتفرم را تامین کنید، بخشی از کارمزد تراکنش های آن استخر، نصیب شما خواهد بود. همچنین اگر این پروژه دیفای یک پلتفرم وام دهی غیرمتمرکز باشد، در این صورت می توانید از توکن های خود برای وام دهی به دیگران استفاده کرده و بهره وام را دریافت کنید.

چطور رمزارزها و پروژه های دیفای را پیدا کنیم؟

همانطور که متوجه شدید هر شبکه ای که قابلیت توسعه قراردادهای هوشمند را داشته باشد، می تواند پروتکل دیفای هم راه اندازی کند؛ اما چطور باید این پروتکل ها را پیدا کنیم و اطلاعاتی درباره نحوه کارکرد آن ها به دست بیاوریم؟ برای این کار می توانید از سایت هایی مثل دیفای پالس (Defi Pulse) یا دیفای لاما (Defi Llama) کمک بگیرید.

دیفای لاما سایت رتبه بندی پروتکل های دیفای است و پروژه ها را به تفکیک شبکه، ارزش کل قفل شده (TVL)، نوع محصول و غیره دسته بندی می کند. البته ابزارها و وب سایت های زیاد دیگری هم وجود دارند که از آن ها می توان برای یافتن پروژه های دیفای و تخمین آن ها استفاده کرد و این موارد تنها به سایت هایی که در اینجا اشاره کردیم، محدود نمی شود.

برای پیدا کردن توکن ها و کوین های دیفای هم می توانید به سایت هایی مثل کوین مارکت کپ (CoinMarketCap) و کوین گکو (CoinGecko) مراجعه کنید. مثلا می توانید با مراجعه به صفحه اصلی سایت کوین مارکت کپ می توانید مثل تصویر زیر، رمزارزهای گروه دیفای را مشاهده کنید.

CoinMarketCap
CoinMarketCap

با وجود همه نوآوری ها و نکات مثبت امور مالی غیرمتمرکز، باید به معایب و ریسک هایی که پیش روی کاربران قرار دارد هم اشاره کرد. این موارد را در ادامه بررسی می کنیم و این را هم یادآور می شویم که بعضی از این ریسک ها را نمی توان تنها مختص دیفای دانست و به طور کلی مربوط به فناوری بلاکچین هستند.

  • نبود قانون گذاری

این مورد از آن دست مسائلی است که در رمز ارزها و حوزه دیفای بسیار آزاردهنده است. ویژگی غیرمتمرکز بودن باعث می شود قانون گذاری در دیفای با مشکل مواجه شود. این امر باعث می شود که بازیگران مخرب وارد شبکه شوند و با تقلب و کلاهبرداری، از کاربران سوء استفاده کنند.

  • هک ها و حملات

برخی از اجزای دیفای در معرض حملات و هک هایی هستند که در نهایت می تواند منجر به ضرر و زیان سرمایه گذاران شود. پروتکل های دیفای که عملکرد ضعیفی داشته اند، موجب بدبینی به کل فضای دیفای شده اند که این مسئله در پذیرش عمومی این حوزه هم اثر منفی می گذارد.

  • کمبود متخصصان حوزه

پروژه های دیفای با یک مشکل مهم مواجه هستند و آن هم کمبود توسعه دهندگان و متخصصانی است که در حوزه امور مالی غیرمتمرکز فعالیت می کنند. رشد رمز ارزها و هر کدام از حوزه های داخلی آن سریع است و این مسئله، کار را برای متخصصان دشوار می کند. آن ها باید با سرعت رشد حوزه همگام شوند تا از قافله عقب نمانند.

  • نقدینگی پایین و کارمزدهای بالا

نقدینگی پایین در پروتکل های دیفای منجر به افزایش کارمزدها می شود؛ به ویژه زمانی که یک دارایی خاص در پلتفرمی پشتیبانی نمی شود یا در دسترس نیست و تنها گزینه ای که برای خرید یا فروش آن وجود دارد، با هزینه کارمزد بالایی همراه است. در نتیجه کاربران نمی توانند دارایی خود را مبادله کنند و همین مسئله روی کارایی و عملکرد دیفای اثر می گذارد.

  • خطاهای قرارداد هوشمند

قراردادهای هوشمند در برنامه های دیفای نقش کلیدی دارند و به عنوان واسطه در این برنامه ها عمل می کنند. پس مهم است که این قراردادها عاری از خطا باشند. هر خطا و ایراد در اسمارت کانترکت ها می تواند منجر به ایجاد ریسک و سرقت دارایی های دیجیتال کاربران شود.

  • عملکرد ضعیف

شبکه بلاکچین به دلایل ساختاری، از نهادهای متمرکز کندتر است. این کندی، در اپلیکیشن هایی که بر روی این شبکه های بلاکچین راه اندازی می شوند نیز وجود دارد. توسعه دهندگان اپلیکیشن های غیرمتمرکز نیز با این کمبود و عیب در پروتکل های حوزه دیفای آشنا هستند و به دنبال رفع این مشکل هستند.

  • هویت و اعتبار

یکی از ویژگی های اصلی دیفای این است که کاربرانی که به خدمات مالی دسترسی دارند مجبور به انجام احراز هویت نیستند. این موضوع می تواند مشکل آفرین باشد زیرا نقض قوانین تایید هویت و اقدامات ضد پولشویی نه تنها می تواند منجر به جریمه های سنگین شود بلکه اتهامات مجرمانه را نیز در پی دارد.

  • ناکارآمد بودن سرمایه

وثیقه گذاری بیش از حد در پلتفرم های وام دهی پروژه های دیفای، ناکارآمد بودن آن را می رساند. در پروژه میکردائو (MakerDAO)، کاربران باید ۱.۵ برابر ارزش وام دریافتی، وثیقه بگذارند. حتی در این صورت نیز اکثر افراد تصمیم می گیرند نسبت وام به ارزش خود را به میزان ۳۰۰ درصد حفظ کنند تا از جریمه های نقدی اجتناب کنند. این مسئله فرآیند دریافت وام را با مشکل همراه می کند.

  • اوراکل ها 

ناکارآمدی اوراکل ها (Oracles) نگرانی بزرگی برای دیفای است؛ زیرا در مواقعی که سطح وثیقه کمتر از حد نصاب می شود، وثیقه به طور خودکار لیکویید خواهد شد. هرچند پروژه های مختلف دیفای رویکردهای اوراکل متفاوتی اتخاذ می کنند؛ اما بسیاری از پروژه ها از اوراکل میکردائو استفاده می کنند.

  • مقیاس پذیری

موضوع مقیاس پذیری کاملا برای کاربران شناخته شده است. هرچند اتریوم بستر اصلی برای راه اندازی پروتکل های دیفای است، اما سایر شبکه ها همچون زنجیره بی ان بی (BNB Chain) و پولکادات (Polkadot) نیز امکان نوشتن قرارداد هوشمند را برای کاربران خود فراهم کرده اند. بالا بودن کارمزد تراکنش ها در اتریوم و ازدحام در این بستر، مسئله مقیاس پذیری در شبکه اتریوم و به دنبال آن در پروتکل های دیفای اتریوم را به همراه دارد.

معرفی معروف ترین پروژه های دیفای (DeFi)

از زمان ابداع مفهوم دیفای، پلتفرم های بسیاری در بستر شبکه های مختلف به وجود آمدند؛ اما بهترین و معروف ترین پروژه های دیفای کدامند؟ هرچند هیچگاه نمی شود جواب مشخصی به این سوالات دارد و ممکن است نظر برخی مخالف باشد، با این همه می توان دست روی پروژه هایی گذاشت که تقریبا همگان بر سر آن ها توافق دارند.

حرف از دیفای که می زنیم، محال است نام پروتکل آوه (AAVE) به میان نیاید. آوه یک پلتفرم دیفای است که به کاربران امکان وام دهی و وام گیری طیف وسیعی از رمزارزها را می دهد. این پلتفرم، وام دهی همتا به همتا از طریق قراردادهای هوشمند را ممکن می کند.

پلتفرم آوه در بستر شبکه اتریوم قرار دارد. وام دهندگان توکن های خود را در استخرهای آوه واریز می کنند و وام گیرندگان با قفل کردن وثیقه، می توانند این توکن ها را وام بگیرند. از دیگر امکانات پلتفرم آوه می توان به وام سریع (Flash Loan) اشاره کرد.

یونی سواپ (UniSwap) یک صرافی غیرمتمرکز در بستر شبکه اتریوم است که به کاربران امکان تبادل توکن های با استاندارد ERC-20 را می دهد. این صرافی همچنین از شبکه های پالیگان (Polygon)، او‌پی مین نت (OP Mainnet) که قبلا به عنوان آپتیمیزم (Optimism) شناخته می شد، آربیتروم (Arbitrum)، زنجیره بی ان بی (BNB Chain) و دارایی های این شبکه ها هم پشتیبانی می کند.

Uniswap Logo and Wordmark

یونی سواپ از طریق مدل بازارساز خودکار (AMM) عمل می کند؛ یعنی به جای تطابق سفارش خریدار و فروشنده در دفتر سفارش، از استخر نقدینگی بهره می برد.

در این مدل، کاربران توکن های خود را در استخرها قفل می کنند و تبادلات به وسیله این توکن ها انجام می شود. درصدی از کارمزد تراکنش هم به عنوان پاداش تامین نقدینگی به کاربران تامین کننده نقدینگی داده می شود. توکن بومی این پلتفرم یونی (UNI) نام دارد که یک توکن حاکمیتی است.

پنکیک سواپ (PancakeSwap) معروفترین صرافی غیرمتمرکز در بستر شبکه بی ان بی (BNB Chain) است که برای تبادل توکن های با استاندارد BEP-20 به کار گرفته می شود. پنکیک سواپ هم مثل یونی سواپ یک بازارساز خودکار (AMM) است که البته از شبکه های اتریوم (Ethereum) و اپتوس (Aptos) هم پشتیبانی می کند.

PancakeSwap

از سرویس های این پلتفرم می توان به معامله، استخرهای سایروپ (Syrup Pools)، ییلد فارمینگ، مشارکت در تامین نقدینگی، پیش بینی و لاتاری اشاره کرد. توکن بومی و حاکمیتی پنکیک سواپ کیک (CAKE) نام دارد. پاداش سرویس های پلتفرم پنکیک سواپ با توکن کیک داده می شود و شرکت در مسابقه پیش بینی، لاتاری و رای گیری به این توکن نیاز است.

کرو فایننس (Curve Finance) هم یک صرافی غیرمتمرکز در بستر شبکه اتریوم است. از این پلتفرم برای تبادل استیبل کوین ها مانند تتر (USDT) و دای (DAI) استفاده می شود.

از سرویس های کرو فایننس می توان به استخرهای تامین نقدینگی، سواپ یا مبادله توکن و فکتوری، به منظور ایجاد استخر نقدینگی اشاره کرد. رمزارز بومی این پلتفرم CRV نام دارد و از کاربردهای آن می توان به پاداش دهی در ازای تامین نقدینگی، پاداش دهی و سوزاندن توکن اشاره کرد.

لیدو دائو (Lido DAO) پلتفرمی برای لیکویید استیکینگ اتریوم و برخی دیگر از شبکه های (PoS) است. به جزء استیکینگ، مینت یا ساخت توکن و استفاده از توکن های مینت شده در سایر پلتفرم های دیفای نیز کاربردهای دیگر این پلتفرم به شمار می روند.

مزایا و ویژگی های دیفای (DeFi)

 سیستم مالی غیر متمرکز بر بستر بلاکچین پیاده سازی شده و به همین دلیل بخش زیادی از ایرادات مربوط به امنیت از بین خواهند رفت. تمام داده های متعلق به این اکوسیستم روی بلاک چین ثبت شده و هزاران گره حاضر در شبکه آن ها را دریافت خواهند کرد. این ساختار سبب می شود امکان سانسور و دستکاری غیر قانونی از بین رفته و خطر متوقف شدن سرویس ها به صفر برسد.

یکی دیگر از ویژگی های حائز اهمیت اکوسیستم باز و آزادی نظیر دیفای آسان بودن دسترسی به آن برای افرادی مواجه با یک سری محدودیت در داد و ستد از طریق سیستم های بانکی عادی است. به عبارتی افرادی که به دلایلی نظیر تحریم ها، برای دسترسی به سرویس های مالی محدودیت دارند، راهکاری جدید پیش پایشان قرار خواهد گرفت.

اتکای سیستم مالی سنتی کنونی به واسطه ها، که با فعالیت های خود سود به دست می آورند، سبب شده خدمات آن ها معمولا در مکان های دارای قشر کم‌ درآمد، وجود نداشته باشد. دیفای (DeFi) همانطور که اشاره کردیم هزینه ها را به شدت کاهش داده و امکان بهره بردن از خدمات پولی و مالی را برای گستره‌ بیشتری از افراد فراهم می کند. یکی از مهمترین دلایل دستیابی به این توانایی، کوتاه شدن دست واسطه ها است.

هدف دیفای بازسازی سیستم بانکی در سراسر جهان به روشی امن و بدون مجوز به وسیله استفاده از فناوری بلاکچین است. دیفای شبیه به بازی لگو یک شبکه مالی به هم پیوسته از‌ برنامه های غیرمتمرکز (DApps) را با هم ترکیب می کند و قصد دارد برای امور مالی مانند ترید و مبادله دارایی، وام دهی، سرمایه گذاری، مدیریت دارایی، پرداخت ها و امور بیمه راه حلی جدید ارائه کند. این اقتصاد باز توسط قراردادهای هوشمندی که در کنار یکدیگر کار می کنند، قابل اجرا، برنامه پذیر و ترکیب‌ شدن هستند. در دیفای، با استفاده از اپلیکیشن های غیر متمرکز، هر کسی با یک گوشی هوشمند می تواند به راحتی با هزینه بسیار کم به خدمات مالی دسترسی پیدا کند.

ویژگی هایی مثل بدون مجوز بودن، ترکیب پذیر بودن و غیر متمرکز بودن همان چیزی است که به دیفای اجازه می دهند در برابر سیستم مالی سنتی حرفی برای گفتن داشته باشد. در ادامه به مهمترین ویژگی های دیفای اشاره ‌می کنیم.

با هزاران رایانه که کل شبکه را حفظ می کنند، در واقع سیستم قوی تر ‌می شود و یک نقطه شکست (مثل نهاد متمرکز بانکی که امور را اداره ‌می کند و همه چیز به آن وابسته است) وجود نخواهد داشت. این تمام نودهای شرکت کننده در شبکه هستند که با همکاری هم تراکنش ها را کنترل می کنند. در نتیجه یک موجودیت خاص قادر نیست به دور از چشم مردم آن طور که (به صلاح یا به نظر خود) دوست دارد با سیستم برخورد کند.

در امور مالی سنتی زیرساخت ها به صورتی است که احتمال گریز از قوانین و اختلافات را زیاد ‌می کنند. به همین دلیل زمینه برای دستکاری سیستم به دست عده ای نظیر اختلاس کردن فراهم می شود. دیفای بر این مشکل به خوبی فائق آمده است تا هیچ فردی، با سوء استفاده از قدرت خود یا هک کردن شبکه، قادر به انجام کاری به دور از چشم بقیه نباشد.

تمام سوابق تراکنش ها توسط شرکت کنندگان شبکه قابل مشاهده و نظارت است و این شفافیت امکان هر گونه دستکاری را کاهش می دهد یا به صفر ‌می رساند. این شفافیت به لطف استفاده از بلاکچین های عمومی نظیر اتریوم حاصل می شود که در آن ها هر تراکنش برای هر فرد دارای دسترسی به اینترنت قابل مشاهده است. به همین دلیل هر اتفاقی که در شبکه رخ بدهد، کل جامعه از آن مطلع می شود و امکان مخفی کاری و خراب کاری هایی که در آن ها تنها عده‌ ای محدود سود ببرند وجود ندارد.

هر شخص تا زمانی که قوانین پروتکل را رعایت کند می تواند در شبکه تراکنش انجام دهد. پس از انجام هر تراکنش، در تاریخچه بلاکچین ثبت شده و دیگر قابل تغییر نخواهد بود. این یعنی یک نفر با سوء استفاده از قدرت خود یا هک کردن سیستم نمی تواند عمل انتقال پول از حسابی به حساب دیگر (یک آدرس به آدرس دیگر) را حذف و اقدامات غیر قانونی خود را مخفی کند. این ویژگی به خاطر خاصیت تغییر‌ناپذیری (Immutability) بلاکچین است.

از طرفی دیگر، قدرت های جهان مخصوصا ایالات متحده آمریکا نمی تواند یک سیستم مالی نظیر یک بانک سنتی را برای توقف سرویس دهی به کاربران منطقه یا کشوری خاص تحت فشار قرار بدهد، اتفاقی که اکنون در ارتباط با نحوه برخورد بانک های بین المللی با ایرانیان رخ می دهد. این ویژگی به لطف ذات غیر متمرکز بسترهای مورد استفاده برای توسعه پروتکل ها و اپلیکیشن های دیفای حاصل شده است.

سرعتی که دیفای (DeFi) و راه حل های مبتنی بر بلاکچین برای اکوسیستم مالی به ارمغان می آورند یکی از دلایلی است که بانک های مدرن مانند‌‌ EQIFi از آن استقبال می کنند. علاقه تیم توسعه EQIFi به اندازه ای است که می خواهد به رهبر شماره یک جهان در صنعت دیفای تبدیل شود!

شکی نیست که از اهداف اصلی پروتکل های پرداخت مختلف دیفای ارائه تراکنش های فوری و مقرون به صرفه به کاربران رمز ارزهاست. این در حالی است که سرعت پلتفرم های وام دهی در دیفای و سایر خدمات این حوزه به سرعت شبکه هایی که روی آن ها قرار گرفته اند بستگی دارد. سرعت یک شبکه به عوامل بسیاری از جمله میزان مقیاس پذیری و تعامل پذیری آن وابسته است. از طرفی می دانیم اتریوم، که بخش زیادی از پلتفرم های دیفای روی آن ایجاد شده اند، از مقیاس پذیری ضعیف و کارمزدهای بالای تراکنش ها رنج می برد.

اما فراموش نکنید منظور از سرعت زمان پردازش یک تراکنش داخل خود سیستم نیست. تصور کنید کاربری در یک کشور عادی (به دور از تحریم) می خواهد برای فردی دیگر به واسطه سیستم های بانکی سنتی پول ارسال کند. این کار بین ۲۴ ساعت تا ۷۲ ساعت زمان خواهد برد. این زمان برای ساکنان کشورهای تحریم نظیر ایران بیشتر می شود و کارمزد هم بالاتر می رود.

این دردسر برای ارسال پول است. برای استفاده از سایر خدمات پولی نظیر دریافت وام مصیبت چند برابر می شود! بانک ها معمولا حتی به یک یا دو وثیقه رضایت نمی دهند و سنگ جلوی پای مشتریان می اندازند. اما در دیفای به سادگی استفاده از دارایی رمز ارزی خود به عنوان وثیقه قادر به دریافت وام خواهید بود. البته نباید از ریسک های این کار با در نظر گرفتن نوسانات شدید بازار چشم پوشی کرد، اما در هر صورت با مدیریت ریسک و سرمایه، به سادگی قادر به دریافت وام خواهید بود.

استفاده از قراردادهای هوشمند در هسته پروتکل ها و اپلیکیشن های دیفای اجازه می دهد تا یک سری امور را به صورت زمان بندی شده و کاملا خودکار جلو ببریم. به این ترتیب نه تنها امور مالی غیر متمرکز سرعت خواهند گرفت، بلکه احتمال هر گونه خطاهای انسانی به شدت کمتر می‌ شود.

قرارداد هوشمند یک نوع برنامه است که در صورت اجرای یک سری شرط از پیش تعیین شده، یک سری اعمال را به طور خودکار انجام خواهد داد. مثلا سناریوی رو به رو را به عنوان بخشی از یک پلتفرم وام دهی در نظر بگیرید: اگر یکی از سه رمز ارزهای بیت کوین (BTC)، اتریوم (ETH) و کاردانو (ADA) به آدرس قرارداد هوشمند اختصاصی آن ارسال شد، به ارزش ۷۰ درصد دارایی واریز شده استیبل کوین برای ارسال کننده فرستاده شود. این یعنی عملیات به صورت خودکار انجام می شود و در دیفای نیاز به بررسی و تایید امور به صورت دستی توسط یک اپراتور به شدت کم شده است.

افزایش بهره وری با اتوماسیون هوشمند در فرآیندهای مالی غیر متمرکز از اهداف عالی دیفای (DeFi) است. در دیفای از اداره ها و دفترها، کارمندان، مدیریت و فرآیندهای کلافه کننده امضای اسناد فیزیکی نیاز ندارید و کاغذ بازی های اداری کاملا با کد کامپیوتری جایگزین شده اند. این کدها برخلاف یک اپراتور انسان قادر هستند در هر ثانیه، در ۲۴ ساعت شبانه روز، به هزاران کاربر پاسخ بدهند.

در پلتفرم های دیفای انجام یک تراکنش یا استفاده از خدمات به دریافت مجوز نیاز ندارد، به همین دلیل این پلتفرم ها با انتقاداتی از سوی نهادهای نظارتی مواجه می شوند. پلتفرم های امور مالی غیر متمرکز اصطلاحا پرمیشن لس (Permissionless) هستند. در دیفای همه می توانند به شبکه عمو‌می دسترسی داشته باشند و هر فرد بدون توجه به وضعیت یا موقعیت محل زندگی خود قادر است از خدمات ارائه شده استفاده کند و همه چیز به طرز منصفانه‌ ای برای همه در دسترس است.

در واقع یکی از بزرگترین نوآوری های سیستم های دیفای این است که به خاطر غیر متمرکز بودن آن، کاربران نیازی به ارسال اسناد هویتی، دریافت مجوزهای ویژه و عبور از گیت های به اصطلاح امنیتی مثل سیستم مالی سنتی ندارند. در اینجا هر کسی می تواند بدون احراز هویت از انواع امور مالی غیر متمرکز استفاده کند. پس همانند تراکنش های رمز ارزی، استفاده از خدمات دیفای هم «ناشناس» است.

در سیستم مالی غیر متمرکز مجبور نیستید به کسی چشم بسته اعتماد کنید. در اینجا به ویژگی بدون نیاز به اعتماد یا تراست لس (Trustless) بودن پروتکل های دیفای می رسیم که به لطف استفاده از قراردادهای هوشمند حاصل شده است. همانطور که گفتیم یک قرارداد هوشمند فقط و فقط در صورت برآورده شدن یک سری شرایط، یک سری اعمال را انجام می دهد. در غیر این صورت هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد. به این ترتیب چند نفر که نسبت به هم شناخت و اعتماد ندارند، قادر به تعامل و معامله با یکدیگر خواهند شد.

در اینجا اعتماد شما نه به یک فرد، بانک، سازمان یا دولت بلکه به یک قطعه کد است که می توانید آن را هم مشاهده و ارزیابی کنید. قطعه کدی برنامه نویسی شده قادر به تصمیم گیری نیست و منافع شخصی ندارد! به همین دلیل بر اساس نحوه ای که توسعه دهنده آن را برنامه نویسی کرده کار می کند. از طرفی می دانیم همه چیز در دیفای شفاف است، در نتیجه با مشاهده کد می توان مطمئن شد قراردادهای هوشمند یک پلتفرم دیفای (DeFi) به همان شکلی که سازنده مدعی شده است کار می کنند.

کد پلتفرم های دیفای شفاف و برای همه در دسترس است، پس کاربران ‌می توانند با مشاهده این منابع از اصالت تراکنش یا امور مالی که انجام ‌می دهند مطمئن شوند و چیزی را بی چون و چرا قبول نکنند. با حذف واسطه ها، تراکنش ها به طور مستقیم بین طرفین مبادله روی بلاکچین انجام می شود. با کنار رفتن واسطه ها علاوه بر از بین رفتن کارمزد پرداختی به آن ها، اعتماد هم بیشتر می شود.

ویژگی تراست لس بودن به کاربران اجازه می دهد توانایی یک پروتکل برای برآورده کردن وعده های خود را بررسی کند. به این ترتیب اگر به وجود یک باگ نرم افزاری در یک پروتکل وام دهی پی ببرید، بدون شک از وثیقه کردن دارایی های دیجیتال خود در آن خودداری خواهید کرد. البته این کار نیازمند داشتن دانش فنی کافی است. این شفافیت اجازه می دهد ‌به واقعیت های یک پلتفرم پی ببرید و اسرار ناراحت کننده ای که سیستم های بانکی سنتی پشت پرده نگه می دارند را فاش کنید.

دیفای (DeFi) قابلیت ترکیب پذیری (Composability) دارد؛ از آنجایی که هر پلتفرم دیفای اساسا یک اینترفیس یا رابط کاربری متصل کننده چند قرارداد هوشمند به هم روی بلاکچین است، هر کسی می تواند رابط های جدیدی ایجاد کند که از همان اسمارت کانترکت ها استفاده می کنند.

به لطف خاصیت ترکیب پذیری، کاربر می تواند به عنوان مثال قراردادهای پلتفرم های وام دهی مختلف در دیفای را بگیرد و آن ها را در یک اینترفیس واحد جمع کند (مثلا یک وب سایت) تا کاربران همان جا از همه آن ها استفاده کنند. علاوه بر آن یک توسعه دهنده قادر است رابط کاربری دیگری ایجاد کند که یک یا چند ویژگی اضافی نسبت به قراردادهای اولیه (تجمیع شده) دارند.

تعامل پذیری (Interoperability) در دیفای به صورتی است که به خاطر نبود محدودیت در انجام تراکنش‌، پلتفرم ها اجازه دارند با هم کار کنند و عملکرد یکدیگر را برای ارائه حداکثر کارایی تکمیل کنند. این تعامل پذیری در نهایت به نفع کاربر است و سرعت استفاده از خدمات را افزایش می دهد.

دیفای ۲.۰ ؛ ورژن جدید امور مالی غیر متمرکز

دیفای (DeFi) با تمام قابلیت ها و مزایایی که داشت، از مشکلاتی رنج می برد. دیفای ۲ آمد تا این مشکلات را بهبود ببخشد و ایرادات قبلی را برطرف کند. این اصطلاح در واقع به نسل جدیدی از امور مالی غیرمتمرکز اطلاق می شود. به این ترتیب کاربران بهتر می توانند از نقدینگی و سرمایه خود برای کسب درآمد بهره ببرند.

نسل اول دیفای (DeFi) خدمات مالی غیر متمرکز را در اختیار تمام ساکنان کره زمین که فقط به یک گوشی هوشمند ساده دسترسی دارند قرار داد، اما نمی توان از ایرادهای مهم آن چشم پوشی کرد.

در حال حاضر انواع مختلفی از خدمات دیفای ۲ به بهره برداری رسیده اند.

به عنوان مثال، برخی از پلتفرم ها به شما این امکان را می دهند تا از LP توکن های خود به منظور تأمین نقدینگی و کشت سود استفاده کنید و یا آن ها را به عنوان وثیقه برای وام ارائه دهید. با استفاده از این مکانیزم، می توانید توکن های خود را ذخیره کنید و یا در عین حال پاداش های استخر را دریافت کنید. همچنین می توانید زمانی که وثیقه شما برای وام دهنده سود ایجاد می کند، وام های خود پرداخت شونده (Self-repaying loans) را اخذ کنید. در این صورت بهره وام بدون پرداخت سود توسط وام گیرنده پرداخت خواهد شد.

به علاوه، از موارد دیگر استفاده از دیفای ۲ می توان به بیمه قراردادهای هوشمند اشاره کرد که موجب حفظ سرمایه کاربران در برابر ضرر و زیان های احتمالی می شود. همچنین بیمه دارایی های استخر به منظور جلوگیری از ضرر ناپایدار نیز دیگر کاربردی است که می تواند موجب پذیرش بهتر دیفای در میان کاربران شود. تجربه کاربری بهتر، وام های خود پرداخت شونده به منظور جلوگیری از خطر لیکویید شدن، تمرکز بر دائوها (DAO) برای کاهش و حذف مسائل مرتبط با متمرکز شدن، دیگر کاربردهای نسل جدید دیفای هستند که نشان از بهبود وضعیت امور مالی غیرمتمرکز دارند.

دیفای ۲ یک تحول عظیم است که برای ارتقاء و رفع مشکلات موجود در موج اصلی دیفای تلاش می کند. دیفای ۱، خود انقلابی بزرگ در ارائه خدمات مالی غیرمتمرکز به هر شخصی که از کیف پول رمزنگاری شده استفاده می کند به شمار می رود، اما همچنان با نقاط ضعفی دست و پنجه نرم می کند.

صنعت رمز ارزها، قبلا فرآیند بهبود نقاط ضعف اولیه در بیت کوین را با بلاک­چین­ های نسل دوم مانند اتریوم تا حدودی برطرف نموده است. اما دیفای ۲ باید به مقررات جدیدی مانند احراز هویت (KYC) و مبارزه با پول شویی (AML) که دولت ها بر آن پافشاری می کنند، واکنش نشان دهد.

به عنوان مثال، استخرهای نقدینگی (LPs) در دیفای بسیار موفق عمل کرده اند، زیرا به ارائه دهندگان نقدینگی اجازه می دهد تا برای استکینگ جفت ارز دلخواه، کارمزد دریافت کنند.

با این حال، اگر نسبت قیمت توک ­‌ها تغییر کند، ارائه دهندگان نقدینگی در معرض خطر از دست دادن پول (ضررهای مالی ناپایدار) هستند. یک پروتکل دیفای ۲ می تواند با هزینه اندکی به عنوان بیمه، در برابر این خطرات، کاربران را محافظت کند. این راه حل، انگیزه بیشتری برای سرمایه گذاری در استخرهای نقدینگی ها فراهم می کند و به کاربران، سهامداران و فضای دیفای به طور کلی سود می رساند.

حتی برای سرمایه گذاران و کاربران باتجربه صنعت رمز ارز نیز، دیفای می تواند دلهره آور و یا چالش برانگیز باشد. با این حال، هدف آن کاهش موانع ورود به امور مالی غیرمتمرکز و ایجاد فرصت های کسب درآمد جدید برای دارندگان رمز ارز خواهد بود. کاربرانی که تمایل ندارند از بانک های سنتی وام دریافت کنند، ممکن است رغبت بیشتری در وام گرفتن با پروتکل های دیفای نشان دهند.

اهمیت دیفای ۲ از آنجا بیشتر می شود که باید امور مالی غیرمتمرکز را بدون به‌خطر انداختن ریسک سرمایه گذاران، مدیریت کند. دیفای ۲ همچنین سعی می کند مشکلات ذکر شده را حل کند و تجربه کاربران رمز ارزها را بهبود بخشد. اگر بتوان این راهکارها را پیاده سازی کرد و مشوق های بهتری ارائه نمود، آنگاه همه کاربران می توانند از سود ناشی از دیفای ۲ بهره مند شوند.

موارد استفاده از دیفای ۲ (DeFi 2)

در حال حاضر پروژه هایی وجود دارند که خدمات جدید دیفای را در بسیاری از شبکه ها و پلتفرم ها، از جمله اتریوم، بی ان بی، سولانا (SOLANA) و سایر بلاکچین های ارائه دهنده قراردادهای هوشمند ارائه می کنند. در اینجا به برخی از رایج ترین آن ها اشاره می کنیم.

What Is DeFi 2.0? Guide to Next Gen DeFi

اگر تا به حال یک جفت ارز را در یک استخر نقدینگی استک کرده باشید، در ازای آن، توکن های نقدینگی (LP) دریافت خواهید کرد. در دیفای ۱، می توانید توکن های LP را در ییلد فارمینگ به اشتراک بگذارید تا سود خود را ترکیب کنید. قبل از دیفای ۲، این نهایت کاری بود که امکان انجام آن وجود داشت و میلیون ها دلار در خزانه های تأمین نقدینگی قفل می شد. اما هنوز پتانسیل لازم برای بهبود بیشتر جذب سرمایه وجود دارد.

دیفای ۲ این موضوع را یک گام فراتر می برد و از توکن های LP مورد استفاده در ییلد فارمینگ به عنوان وثیقه استفاده می کند که می تواند برای وام از یک پروتکل دلخواه یا تولید توکن در فرآیندی مشابه دای (DAI) پلتفرم میکردائو مورد استفاده قرار گیرد. مکانیزم دقیق آن بر اساس پروژه تغییر می کند، اما ایده اصلی این است که توکن های LP شما باید ارزش خود را برای فرصت های جدید با در نظرگیری سود سالانه (APY و APR) حفظ کنند.

اگر در صنعت رمز ارزها یک توسعه دهنده باتجربه نباشید، انجام بررسی دقیق قراردادهای هوشمند امری دشوار خواهد بود. بدون این دانش، شما فقط می توانید تا حدی متوسطی یک پروژه را ارزیابی کنید. این امر ریسک زیادی را هنگام سرمایه گذاری در پروژه های دیفای ایجاد می کند. با پیاده سازی دیفای ۲، امکان دریافت بیمه در قراردادهای هوشمند خاص وجود خواهد داشت.

تصور کنید از یک پلتفرم بهینه ساز سود (yield optimizer) استفاده می کنید و توکن های LP خود را در قرارداد هوشمند آن سپرده گذاری کرده اید. اگر قرارداد هوشمند در معرض خطر قرار بگیرد، ممکن است تمام سپرده های خود را از دست بدهید. یک پروژه بیمه شده می تواند با پرداخت هزینه ای معقول، به شما ضمانت سپرده را بدهد.

توجه داشته باشید که این موضوع، فقط برای یک قرارداد هوشمند خاص خواهد بود. معمولاً اگر قرارداد شما با استخر نقدینگی به خطر بیافتد، پرداختی دریافت نخواهید کرد. با این‌ حال، اگر قرارداد ییلد فارمینگ به خطر بیافتد اما تحت پوشش بیمه قرار گیرد، احتمالا غرامت دریافت خواهید نمود.

اگر در یک استخر نقدینگی سرمایه گذاری کنید و استخراج نقدینگی را شروع کنید، هرگونه تغییر در نسبت قیمت دو توکنی که قفل کرده اید ممکن است منجر به زیان مالی شود. این فرآیند به عنوان زیان مالی ناپایدار (Impermanent Loss) شناخته می شود، اما پروتکل های جدید دیفای ۲ در حال بررسی روش های جدیدی برای کاهش این خطر هستند.

به عنوان مثال، تصور کنید یک توکن به یک استخر نقدینگی یک طرفه (بدون در نظر گرفتن جفت توکن) اضافه کنید. سپس پروتکل، توکن بومی آن استخر را به عنوان طرف دیگر جفت توکن اضافه می کند. در این حالت، کارمزدهای پرداخت شده از مبادلات در جفت توکن مربوطه به حساب شما واریز خواهد همچنین، توکن بومی آن استخر پروتکل نیز دریافت خواهد نمود.

با گذشت زمان، پروتکل از کارمزدهای خود برای ایجاد یک صندوق بیمه استفاده می کند تا سپرده شما را در برابر اثرات زیان های مالی گذرا حفاظت کند. اگر کارمزد کافی برای پرداخت زیان وجود نداشته باشد، پروتکل می تواند توکن های جدیدی را برای پوشش آن ها ایجاد کند. اگر تعداد توکن ها زیاد شود، می توان آن ها را برای پروسه های بعد ذخیره کرد یا برای کاهش عرضه سوزاند.

به طور معمول، گرفتن وام دارای ریسک لیکویید شدن و پرداخت بهره است. اما با دیفای ۲، این مسئله حذف شده است.

به عنوان مثال، تصور کنید که وامی به ارزش ۱۰۰ دلار از یک وام دهنده دریافت می کنید. وام دهنده ۱۰۰ دلار رمز ارز به شما پرداخت می کند، اما ۵۰ دلار به عنوان وثیقه نیاز دارد.

هنگامی که سپرده خود را ارائه می دهید، وام دهنده از آن برای دریافت سود و یا پرداخت وام شما استفاده می کند. پس از اینکه وام دهنده ۱۰۰ دلار با رمز ارز شما به‌علاوه مقداری اضافی به عنوان حق بیمه به دست آورد، سپرده شما برگردانده می شود. در اینجا نیز خطر لیکویید شدن وجود ندارد.

اگر ارزش توکن وثیقه کاهش یابد، بازپرداخت وام مدت زمان بیشتری به طول می انجامد.

در انتها

دیفای (DeFi) یا امور مالی غیرمتمرکز به معنای ارائه محصولات و خدمات مالی، بدون نیاز به نهادهای مرکزی و در بستر بلاکچین است. با سرمایه گذاری در محصولات دیفای، امکان کسب درآمد از این حوزه وجود دارد.

حوزه دیفای یا اپلیکیشن های غیرمتمرکز امور مالی، صرافی های غیرمتمرکز، یکی از ثمرات ورود قراردادهای هوشمند به دنیای بلاکچین است. پلتفرم های دیفای (DeFi) خدمات و محصولات مالی متنوعی همچون دریافت و اعطای وام، صرافی غیرمتمرکز، وام های سریع، استیکینگ و … را به روش غیرمتمرکز ارائه می دهند. عمده پروتکل های دیفای بر روی شبکه اتریوم راه اندازی شده اند، اما دیگر شبکه ها همچون پولکادات نیز وارد این حوزه شده اند.

در حالی که امروزه پروژه های موفق بسیاری در فضای دیفای وجود دارند، پتانسیل کامل دیفای ۲ در واقعیت مشاهده نشده است. این موضوع هنوز برای اکثر کاربران پیچیده است و هیچکس نباید از امور مالی غیرمتمرکز که کاملا آن درک نمی کند، استفاده کند. به منظور عملی کردن دیفای ۲ برای کاربران جدید، باید فعالیت های گسترده ای صورت پذیرد.

 با پیاده سازی دیفای دیگر افراد برای انجام اموری مانند دریافت وام، بیمه و انجام پرداخت های خود وابسته به نهادهای متمرکز نخواهند بود. دیفای یا امور مالی غیر متمرکز پتانسیل لازم برای ایجاد انقلاب در سیستم های مالی سنتی جهان را دارد.

بلاگ

چرا باید به معامله گر بودن خود افتخار کنید؟

معامله گران، بخش بسیار مهمی از اکوسیستم مالی هستند. یک معامله گر کسی است که آنچه را که خودش به دست می آورد تصاحب می کند نه آنچه را که خودش کسب نکرده است یا سزاوار آن نیست”

منتشر شده

در

چرا باید به معامله گر بودن خود افتخار کنید؟

در جامعه دیدگاه منفی نسبت به معامله گری وجود دارد. در این مطلب، سعی داریم در مورد جنبه های مثبت حرفه معامله گری و اینکه چرا یک معامله گر باید نسبت به موقعیت شغلی خودش احساس غرور کند، توضیح دهیم.

برخی عقیده دارند: “یک معامله گر چیزی را خلق یا تولید نمی کند” که این دیدگاه اشتباه است.

در تاریخ تمدن، این معامله گران بودند که با خرید و فروش کالاها در بازار، تجارت و اقتصادها را خلق کرده اند. از لحاظ تاریخی کالاهایی مثل ابریشم، ادویه ها، روغن زیتون، جواهرات، رنگ ها، نمک و بسیاری از کالاهای دیگر در دوران باستان فِنیقیان (Phoenicians) و تمدن بابل (Babylonians) معامله می شدند.

این معامله گران، هزاران سال پیش پایه های سیستم اقتصادی مدرن و نظام سرمایه داری یا کاپیتالیسم (Capitalism) را راه انداری کرده اند و رشد داده اند. شاید بتوان گفت که معامله گران، خالق دنیای مدرن تجارت و اقتصاد نیز هستند.

معامله گران مدرن امروز، مانند گذشته داد و ستد نمی کنند و در حال معامله کردن بر روی دارایی های دیجیتال هستند. این دارایی ها شاید در دنیای ارتباطات به صورت مجازی باشند، اما در حقیقت، ماهیت آن ها به شرکت ها، قیمت کالاها و ارزهای واقعی کشور‌ها گره خورده اند و مبنایی برای ارزشگذاری های حقیقی آن ها هستند.

زمانی که مردم بنزین می زنند، موقع صبحانه آب پرتقال می خورند و یا در جشن نامزدی خود، انگشتری هدیه می دهند، در واقع در ایستگاه آخر بازار معامله گری کامودیتی ها (کالاها)، قرار گرفته اند. اگر برای یک شرکت که به تازگی در بورس عرضه عمومی (عرضه اولیه) شده است، کار می کنید و یا از محصولات و خدمات این شرکت خریداری می کنید، شاید کمی تصورش سخت باشد، اما شما در انتهای گزارشات درآمدی و مالی این شرکت ها قرار دارید.

  • معامله گران، بخش بسیار مهمی از اکوسیستم مالی هستند.
  1. یک معامله گر، سیستم معاملاتی خود را خلق می کند.
  2. معامله گران، نقدشوندگی در بازار ایجاد می کنند و اسپرد (Spread: اختلاف قیمت خرید و فروش) را کاهش می دهند.
  3. معامله گران، زمانی که یک سرمایه گذار می خواهد دارایی را بفروشد، سرمایه خرید آن دارایی را مهیا می کنند.
  4. معامله گران، زمانی که شرکت ها سهام خود را عرضه اولیه می کنند و در دسترس عموم قرار می دهند، سرمایه برای شرکت ها جمع آوری می کنند.
  5. معامله گران، در اصلاحات قیمتی بازار وارد خرید می شوند و نمی گذارند فشار فروش و کمبود نقدینگی، به جامعه منتقل شود.
  6. معامله گران از سرمایه خود خیریه های بسیاری تاسیس کردند تا به افراد کم بضاعت کمک کنند.
  7. معامله گران ثروتمند کمک های زیادی به کمپین ها سیاسی می کنند.
  8. مدیران حرفه ای صندوق هایپوشش ریسک (Hedge Fund) بسیاری از مشتریان خود را ثروتمند کرده اند.
  9. معامله گران موفق زندگی خوبی برای خانواده خود فراهم کرده اند.
  10. مربیان معامله گری خوب به دانش آموزان خود چیزهای زیادی در مورد خودشان آموزش می دهند که می تواند زندگی آن ها را تغییر دهد.

زمانی که بازارها سقوط می کنند، بسیاری از افراد، معامله گران را مقصر می دانند و بیان می کنند “سفته بازارن محرک ریزش بازار بودند!” اما زمانی که معامله گران در سقوط بازار اقدام به خرید می کنند و از ریزش بیشتر جلوگیری می کنند، کسی از آن ها تشکر نمی کند!

بسیاری اوقات فروشندگان به دلیل ریزش بازار مورد حمله قرار گرفتند، اما کسی درک نمی کند که این افراد بعدها مجبور هستند باز هم به بازار آمده و خرید انجام دهند (در بازارهای دو طرفه باید پوزیشن فروش خود را مجددا خریداری نمایند). معامله گران ریسک می کنند و هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد. ضمنا فراموش نکنیم که اگر معامله گری ساده بود، همه آن را انجام می دادند.

  • در این جا ۱۵ دلیل برای این که چرا باید به معامله گر بودن خود افتخار کنیم، آورده ایم.
  1. شما شجاعت ریسک دارید که عده ای کمی از افراد چنین ویژگی دارند.
  2. معامله گری اگر درست انجام شود مانند بسیاری از کسب و کارها می تواند موفقیت آمیز باشد. یک معامله گر باید افتخار کند که کارآفرین است.
  3. یک معامله گر می‌تواند از معامله ارزها سود کسب کند و قربانی تنزل یا کاهش قدرت پول داخل جیب خود نشود.
  4. به عنوان یک معامله گر فعال در بازاز سهام می توانید در درجه ای بالاتر از کارمند و در رتبه ای مساوی با صاحب کسب و کار به معامله سهام بپردازید.
  5. معامله گر می تواند از درآمد و فروش شرکت سود کسب کند و تنها محدود به حقوق نباشد.
  6. یک معامله گر سود ده شبیه به ورزشکار زبده ای است که عملکرد بهتری نسبت به بقیه در زمین بازی دارد و امتیازی بیشتری به دست می آورد.
  7. معامله گران حتی می توانند، آگاهانه با پول خود شرط بندی کنند.
  8. شما وارد صنعتی شده اید که پتانسیل درآمد نامحدودی دارد.
  9. شما مایلید در مورد ضعف های احساسی، غرور و کنترل خود یاد بگیرید.
  10. شما به اندازه کافی اعتماد به نفس دارید که در جهت مخالف بازار وارد معامله شوید.
  11. شما مایلید کاری انجام دهید که اکثر افراد، حاضر به انجام آن نیستند.
  12. بسیاری از افراد جامعه فکر می کنند شما قمارباز هستید، اما نمی دانند شما در حال طراحی کازینوی خود هستید.
  13. در دنیایی که همه حرف می زنند، شما مرد عمل هستید.
  14. در دنیایی که همه شروع می کنند، شما خاتمه می دهید.
  15. در دنیای منتقدان شما، سازنده هستید.
“نماد روابط حاضر بین انسان ها، نماد اخلاقی احترام انسانی، معامله گران هستند. ما که مبتنی بر ارزش ها زندگی می کنیم نه بر اساس چپاول و غارت ثروت دیگران، معامله گریم! هم از بعد جسمی و هم روحی. یک معامله گر کسی است که آنچه را که خودش به دست می آورد تصاحب می کند نه آنچه را که خودش کسب نکرده است یا سزاوار آن نیست” 

Ayn Rand

  • همه ما معامله گر هستیم.
  • برخی زمانشان را برای حقوق معامله می کنند.
  • برخی شهریه را برای مدرک معامله می کنند.
  • برخی ریسک را برای سود معامله می کنند.
  • برخی خوشبختی را برای امنیت معامله می کنند.
  • برخی قانون را برای سیاست‌ معامله می کنند.
  • برخی اصول اخلاقی را در ازای پول معامله می کنند.
  • پس همه ما معامله گر هستیم اما عده کمی این مسئله را درک می کنند.

ادامه مطلب

بلاگ

نقل قولی از وارن بافت: نظم و انضباط و نه گفتن!

سرمایه گذاری سخت است. افراد باهوش زیادی وجود دارند که ایده های هوشمندانه زیادی را مطرح می کنند. به طور فزاینده ای، فکر می کنم بخشی از هنر سرمایه گذاری داشتن نظم و انضباط برای نه گفتن است.

منتشر شده

در

نقل قولی از وارن بافت: نظم و انضباط و نه گفتن!

یکی از چیزهایی که درباره وارن بافت (Warren Edward Buffett) وجود دارد و من کاملا از آن متنفرم این است که او نقل قول های زیادی دارد که پس از شنیدن آن پیش خودم می گویم: “خب معلومه! چقدر پیش پا افتاده … ” و سپس چند سال بعد به چیزی برخورد می کنم و بلافاصله یکی از نقل قول های بافت به ذهنم می رسد و با خود می گویم: “خدایا! در آن جمله چه درسی بود. او چگونه این کار را می کند؟”

به هر حال، من فکر می کنم یکی از کلیدهای موفقیت در سرمایه گذاری این است که باید همواره یک ماشین یادگیری باشیم؛ من که سعی می کنم باشم. مطمئناً احساس می کنم در ۱۸ ماه گذشته چیزهای زیادی یاد گرفته ام (و فراتر از آن، من همیشه به دنبال یادگیری روش هایی برای “یادگیری بهتر” هستم) به عنوان بخشی از این فرآیند یادگیری، معمولا یک یا دو بار در سال یک نقل قول از بافت وجود دارد که واقعا در مورد من صدق می کند و باعث می شود یک درس جدید را به بخش ناخودآگاه ذهنم بسپارم. بنابراین تصمیم گرفتم یک مجموعه شش ماهانه تهیه کنم که در آن نقل قول هایی از وارن بافت را بنویسم که در شش ماه گذشته درس بزرگی از آن ها گرفته ام.

به نظرتان کدام نقل قول را برای شروع انتخاب کرده ام؟ یک نقل قول که در مورد نظم و انضباط است. او تعدادی زیادی جملات درباره دیسیپلین دارد اما من این یکی را انتخاب می کنم.

“برای موفقیت در سرمایه گذاری در طول زندگی نیازی به IQ بالا، بینش تجاری غیرمعمول یا اطلاعات خاص نیست. آنچه مورد نیاز است، یک چارچوب‌ فکری مناسب برای تصمیم گیری و توانایی حفظ آن چارچوب دربرابر تخریب توسط احساسات است. شما باید نظم عاطفی داشته باشید”

فکر می کنید چرا این نقل قول را برای شروع انتخاب کردم؟

من همیشه ارزش نظم و انضباط را در زندگی شخصی می دانستم، اما نیمه اول سال ۲۰۲۲ به من نشان داد که نظم و انضباط در معامله گری و سرمایه گذاری نیز چقدر حیاتی است.

داستان علاقه من به بستنی یک شوخی همیشگی بین من و همسرم است. من عاشق شیرینی هستم. اگر یک بستنی بزرگ با طعم مورد علاقه من را بخریم، قبل از اینکه به وعده بعدی برسد من آن را تمام کرده ام! فقط دو راه برای کنترل اشتهای سیری ناپذیر من نسبت به بستنی پیدا کرده ایم.

  1. برای من، اینکه رژیم بدون قند داشته باشم.
  2. برای او، اینکه هنگام خرید بستنی بگوید “این بستنی برای تو نیست”، به این معنی که من مجاز به خوردن آن نیستم.

بنابراین تنها راه من برای رعایت نظم و انضباط و نه گفتن به بستنی و بسیاری از شیرینی های دیگر این است که هرگز به آن لب نزنم. بدون هیچ استثنائی مانند، “امشب فقط یک قاشق”. در واقع یا پرهیز کامل یا پرخوری کامل، حد وسط وجود ندارد.

این موضوع چه ربطی به سرمایه گذاری دارد؟

با نگاه به گذشته، بدیهی است که بسیاری از سهام (به ویژه سهام در حال رشد/ یا سهام فناوری) خیلی خوش بینانه قیمت گذاری شده اند یا به عبارتی بیش از حد ارزشگذاری شده اند. بسیاری از این سهام نسبت به سطوح قبل از کووید، بیش از دو برابر شده و به سرعت در حال رشد بودند. در حالی که این شرکت ها سودآور نبودند، سرمایه گذاران به تقاضای عظیم برای کالاها و خدمات نگاه می کردند و می گفتند: “سودهای فعلی را فراموش کنید. زمانی که این شرکت ۲۵ درصد از تقاضای کل را تصاحب کند، ارزش زیادی خواهد داشت.”

با ادامه روند صعودی سهام، آخرین خرس ها نیز به حاشیه رفته و سرمایه گذاران برای خرید سهام در هر قیمتی صف کشیده بودند.

بسیاری از سرمایه گذاران با خرید این سهام در انتهای چرخه متضرر شدند، اما بسیاری از سرمایه گذاران زیرک با زودتر خریدن سهام به سودهای شگفت انگیز دست یافتند، و اساساً هرگز هیچ پولی را از روی میز برنداشتند تا در زمان مناسب با استفاده از معاملات رفت و برگشتی (Round-trip trading) سهام را در بالاترین قیمت بفروشند.

توضیح: معاملات رفت و برگشتی (Round-trip trading) معمولاً به عمل غیراخلاقی بارها و بارها خرید و فروش یک اوراق بهادار گفته می شود تا دیگران را گمراه کند که تقاضا برای آن سهام بیشتر از آنچه که به نظر می رسد، وجود دارد.

بدیهی است که داستان فوق کمی ساده تر از واقعیت است، اما اگر بازارها را از نزدیک دنبال کنید، نمونه های متعددی از سهام و شرکت هایی که در مورد آن ها صحبت می کنم را می شناسید.

در هر صورت، من اینجا نیامده ام تا از سرمایه گذار خاصی نام ببرم. من هم مطمئناً از این خط فکری مصون نبوده ام. من چندین معامله بزرگ داشتم که مستقیماً در حال بالا رفتن بودند و به اهداف قیمتی من رسیدند (یا از آن هم فراتر رفتند)، با این حال آن ها را تا حدودی به دلیل ملاحظات مالیاتی نفروختم. اما دلیل اصلی من برای نفروختن این بود که سهام همچنان بالا می رفت و من فکر می‌کردم شرکت چقدر خوب عمل کرده است و مدیریت آن از هوای رقیق نیز ارزش ایجاد می کند!

به عنوان مثال، تصور کنید سهامی را به قیمت ۵۰ دلار خریده بودم و فکر می کردم که ارزش آن ۱۰۰ دلار است. به یاد دارم تنها چند هفته منتظر ماندم و قیمت آن به تقریبا ۹۵ تا ۱۰۵ دلار افزایش یافت و من با خود گفتم: “نباید بفروشم! الان بدهی مالیاتی‌ سنگینی برایم خواهد داشت، در صورتی که با مدیریت آن، سود مرکب به قدری می شود که همچنان پس از پرداخت مالیات نیز، بازدهی با ریسک تعدیل شده مناسبی دریافت خواهم کرد”. بطور کلی، سهامی که از آن ها یاد می کنم در حال حاضر همگی در محدوده ای بین ۵۰ تا ۷۰ دلار معامله می شوند.

با نگاه به گذشته، همیشه من به شرکت های مورد علاقه ام با توجه به حداکثر تقاضای موجود برای محصولات آن ها نگاه می کردم و سعی می کردم خودم را قانع کنم تا آن ها را بخرم و اجازه دهم که تا ابد به رشد و ایجاد سود مرکب برای من ادامه دهند.

یکی از مقصرهای اصلی در این مورد برای من، شرکت تولید دستگاه ورزشی پلوتون (Peloton) بود. من در سال گذشته بدون توقف در مورد این شرکت نوشتم و این تا حدی به این دلیل بود که من همواره در حال ورزش با دستگاه ورزشی این شرکت بودم. همچنین این مسئله به این دلیل بود که فکر می کردم پلوتون یک شرکت پیشرو در بازار خواهد بود که حداکثر تقاضای موجود را در دست می گیرد و به زودی، می تواند فرصت خرید فوق العاده‌ دیگری مانند آمازون (Amazon)، تسلا (Tesle) یا نتفلیکس (Netflix) باشد.

در زمانی که شرکت افزایش سرمایه داده بود، مقاله‌ای با عنوان “سهام پلوتون را با مسئولیت خودتان بفروشید” نوشتم، شرم آور است! زمانی که سهام آن در حدود ۱۰۰ دلار بود، و هیچ ایرادی در کار آن ها که افزایش سرمایه دادند و تمام اعتبار شرکت را بلعیدند، نمی دیدم. زمانی که من در مورد پلوتون صحبت می کردم سهام آن در محدوده ۸۰ دلار بود، و اکنون قیمتش تک رقمی شده و دیگر حتی هیچ علاقه ای نیز به آن ندارم. بله، شرایط تغییر کرده است، اما اگر علاقه مند بودن به یک سهام در محدوده ۸۰ دلار و عدم علاقه به آن در محدوده ۸ دلار آن هم تنها چند ماه بعد، نشانه یک خط فکری ضعیف و اشتباه نیست، پس چیست؟

اما این ها چه ربطی به اعتیاد من به بستنی، و نقل قول وارن بافت در مورد نظم و انضباط دارد؟

سرمایه گذاری سخت است. افراد باهوش زیادی وجود دارند که ایده های هوشمندانه زیادی را مطرح می کنند. به طور فزاینده ای، فکر می کنم بخشی از هنر سرمایه گذاری داشتن نظم و انضباط برای نه گفتن است.

به فرصت هایی که تنها “خوب به نظر می رسند” نه بگویید. به ایده هایی که کاملا در محدوده شناخته شده شما قرار نمی گیرند و به قدر کافی درباره آن ها نمی دانید، نه بگویید. به گرفتن تنها یک بروشور کوچک در مورد ایده هایی که به طور کامل در مورد آن ها تحقیق نکرده اید، نه بگویید.

Learn to say No

ساده به نظر می رسد. اما  اینکه تمام وقت خود را صرف تحقیق در مورد سهام و صحبت با سرمایه گذاران هوشمند دیگر کنید، واقعاً سخت است. راحت است که اجازه دهید تنها اندکی از نظم و انضباط خود منحرف شوید، اما قبل از اینکه متوجه شوید خودتان را در حال خوردن یک ظرف بزرگ از گیلاس می یابید. منظورم خرید سبدی از شرکت های در حال رشدی است که سودآور نیستند، اما همه با آن ها به بازدهی های بیشتر از ۵۰% رسیده اند و در مقایسه با حداکثر بازار در دسترس برای محصولاتشان (TAM) و پتانسیل رشد عظیمشان، ارزان‌ به نظر می رسند.

زندگی می تواند به سرعت شما را به دام بیندازد. خوردن “فقط یک لیوان بستنی” می تواند به سرعت به خوردن یک عدد بستنی بعد از هر وعده شام به مدت دو هفته متوالی تبدیل شود و ۲ کیلوگرم وزن اضافه کنید. سفته بازی ها در بازار سهام می توانند واقعاً به سرعت باعث ۹۰ درصد کاهش در قیمت سهام شوند، و مهم نیست که چقدر معامله شما روی آن کوچک است. وقتی روی یک معامله ۹۰% ضرر می کنید، در نهایت تاثیر خود را بر بازده شما می گذارد!

برای من، داشتن نظم و انضباط برای نه گفتن، به معنای نه گفتن به شرکت هایی است که جریان نقدی آزاد زیادی از خود بجا نمی گذارند (یا برنامه ای برای انجام این کار در کوتاه مدت ندارند). بله، می دانم که این امر مانع از رشد بسیاری از کسب و کارهای واقعاً جذابی می شود که سودآورد نیستند، اما من آموخته ام که داشتن پشتیبانی جریان نقدی برای متقاعد شدن درباره خوب بودن یک شرکت برای من بسیار حیاتی است.

اگر شرکتی پشتیبانی جریان نقدی را نداشته باشد، احتمالاً برای من مناسب نیست. من در مورد آن قانع نمی شوم و نمی توانم معاملات خوبی روی آن داشته باشم. اگر بالا رفت نمی دانم چه زمانی آن را بفروشم، و اگر کاهش یافت نمی توانم تصمیم بگیرم که آیا یک فرصت خرید است یا نشانه ای است که تمام محاسباتم اشتباه بوده است.

این بدان معنا نیست که من نمی توانم از شرکت هایی که جریان نقدی ندارند چیزی بفهمم. یا بدان معنا نیست که نمی توانم آن ها را مطالعه کنم، درباره آن ها تحقیق کنم، یا به این فکر نکنم که چگونه آن ها با بقیه تفکرات من مطابقت دارند و بر شرکت هایی که در آن ها سرمایه گذاری می کنم تأثیر می گذارند.

من فقط باید نظم و انضباط کافی داشته باشم که آن ها را نخرم.

یک حوزه دیگر نیز وجود دارد که کاملاً با نظم و انضباط تناسب دارد و شایان ذکر است. من همیشه یک شکاک بزرگ نسبت به بیت کوین (Bitcoin) و کریپتوکارنسی ها (Cryptocurrencies) بوده ام.

زمانی که آن “دارایی ها” مستقیماً در حال حرکت به سمت بالا بودند، من زمان زیادی را صرف نگاه کردن و فکر کردن در مورد آن ها کردم. هر پروژه رمزنگاری که به آن نگاه می کردم، فکر می کردم بازآفرینی فوق العاده ناکارآمدی از مشکلاتی است که قبلاً حل شده اند، یا اغلب فکر می کردم تنها یک طرح پانزی (Ponzi Scheme) هستند. اما وقتی بقیه به من گفتند که کریپتو دنیا را تغییر می دهد، به تحقیق ادامه دادم و سرم را به علامت بله تکان دادم، زیرا قیمت های کریپتو به شدت در حال بالا رفتن بود و این افراد روز به روز ثروتمندتر می شدند.

در واقع، به پروژه ای نگاه می کنم، و با خود فکر می کنم “احمقانه و غیراقتصادی به نظر می رسد یا به نظر می رسد که یک طرح پانزی باشد”…. اما همچنان به تحقیق درباره آن ادامه می دهم زیرا افراد زیادی قبلا از طریق آن ثروتمند شده اند. با نگاه به گذشته، آن تحقیق ها در حقیقت فقط زمانم را تلف کرد، و آن پروژه ها هم در واقع عمدتاً پانزی یا واقعاً احمقانه بودند.

من در مورد برخی از سهام میم (meme stocks) که در اوایل سال ۲۰۲۲ سر به فلک کشیدند و متعاقباً سقوط کردند نیز، همین احساس را دارم. همیشه کاملاً واضح به نظر می رسید که برخی از فین تک ها ( شرکت های فناوری مالی) که سر به فلک می کشیدند، از منظر کسب و‌ کار و اقتصاد افتضاح بودند و تنها یک پلتفرم زیبا و آراسته شده (که گاهی آن هم افتضاح بود) بر پایه یک کسب و کار ضعیف دیگر بودند (مانند بیمه، بانک، و غیره؛ چیزی شبیه به شرکت Lemonade با نماد LMND). وقتی آن سهم ها مستقیماً در حال بالا رفتن بودند، تمایل داشتم حرف افرادی را که می گفتند این شرکت ها قرار است دنیا را تغییر دهند باور کنم، حتی با اینکه به نظر می رسید اکثر آن ها به جز گفتن “فناوری در حال تغییر جهان است” تحقیقات دیگری انجام نداده اند.

در ادامه اما سعی می کنم نظم و انضباط داشته باشم و به چیزهایی که به وضوح احمقانه است نه بگویم. همچنین سعی می کنم وقتی یکی از آن ها را دوباره دیدم، بجای اینکه فقط بگویم پانزی! پانزی! کار مفیدتری انجام دهم. من نمی خواهم کسی باشم که در شبکه تلوزیونی CNBC فریاد می زند فلان چیز احمقانه است، اما دفعه بعد که چیزی احمقانه مانند استیبل کوین ها یا ارزهای دیجیتالی دیدم که به ازای استیک کردن ۲۰ درصد بازدهی می دهند، می دانم چه کار کنم. فوراً می گویم: “نه، این یک ایده احمقانه است و احتمالاً یک پانزی باشد” و از آن رد می شوم و یا ایمیلم را می بندم.

توضیح ۱: طرح پانزی نوعی کلاه برداری است که سرمایه گذاران را فریب می دهد و با پول سرمایه گذاران جدید به سرمایه گذاران قبلی سود می پردازد.

توضیح ۲: سهام میم یا meme stock، به سهام شرکتی اطلاق می شود که به صورت آنلاین و از طریق پلتفرم های رسانه های اجتماعی طرفدارانی شبیه به یک فرقه به دست آورده است.

نظم و انضباط اهمیت بسیار زیادی دارد و در معامله گری و سرمایه گذاری به آن نیاز است! به گمانه زنی ها نه بگویید. به شرکت هایی که درباره آن ها شناخت کافی ندارید، نه بگویید. منتظر بمانید تا فرصت ها شما را پیدا کنند.

این مقاله توسط اندرو واکر (Andrew Walker)، مدیر پورتفولیوی Rengeley Capital به رشته تحریر در آمده است.

ادامه مطلب

عضویت در خبرنامه

تبلیغات

برترین ها