با ما همراه باشید

آموزش

۸ استراتژی معاملاتی برتر و مزایا و معایب آنها

استراتژی مورد استفاده معامله گر در معاملات، معمولا در مواقعی، سیگنال های معاملاتی ای صادر می کند که محرک تصمیمات خرید یا فروش می باشند.

منتشر شده

در

۸ استراتژی معاملاتی برتر و مزایا و معایب آنها

استراتژی معاملاتی سیستمی را تعریف می کند که یک معامله گر برای تعیین زمان خرید و فروش یک جفت ارز (Currency Pairs) از آن استفاده می کند.

استراتژی های مختلف وجود دارند که معامله گران می توانند از آنها استفاده کنند. یک استراتژی معاملاتی خوب به معامله گر اجازه می دهد تا بازار را تحلیل کند و معاملات را با اطمینان با استفاده از تکنیک های صحیح مدیریت ریسک اجرا کند. ۸ استراتژی برتر در زیر لیست شده اند.

  • پرایس اکشن (Price Action)
  • استراتژی معامله در مناطق رنج (Range trading strategy)
  • معامله گری روند یا ترند تریدینگ (Trend trading strategy)
  • معامله گری پوزیشن (Position trading)
  • معامله گری روزانه (Day Trading)
  • استراتژی اسکالپ  یا اسکالپ تریدینگ (Scalp Trading)
  • معامله گری سوئینگ یا سویینگ تریدینگ (Swing trading)
  • معامله انتقالی (Carry Trade)

استراتژی ها می توانند به ساختار سازمانی مجزایی تقسیم شوند که به معامله گران کمک می کنند که از کاربردی ترین استراتژی ها استفاده کنند. نمودار زیر نشان می دهد که چگونه هر یک از این استراتژی ها در ساختار کلی جای می گیرند و رابطه میان استراتژی های بازار چیست.

مقایسه استراتژی های معاملاتی از نظر دامنه همپوشانی و گستردگی دانش
مقایسه استراتژی های معاملاتی از نظر دامنه همپوشانی و گستردگی دانش

استراتژی های کارآمد معاملاتی

برای انجام معاملات به چند عامل نیاز است که یک استراتژی کارآمد را برای شما شکل دهند. استراتژی های فراوانی وجود دارند که می توانند دنبال شوند، هر چند درک استراتژی و راحتی کار با آن اهمیت فراوانی دارد. هر معامله گر اهداف و منابع خاصی دارد که باید به هنگام انتخاب استراتژی مناسب در نظر گرفته شود.

سه معیار برای معامله گران وجود دارد که می توانند برای مقایسه کارآمدی استراتژی های مختلف به کار روند.

  1. مقدار زمان مورد نیاز
  2. فراوانی فرصت های معاملاتی
  3. فاصله معمول تا هدف قیمتی

برای مقایسه آسان استراتژی ها بر اساس سه معیار ذکر شده، آن ها را در یک نمودار حبابی نشان دادیم.

در محور عمودی نسبت ریسک به ریوارد قرار دارد همچنین استراتژی هایی در بالای نمودار  قرار دارند که پاداش (Reward) بالاتری برای هر ریسک صورت گرفته در هر معامله دارند.

معامله گری پوزیشن (Position trading) یک استراتژی با بالاترین نسبت ریسک به ریوارد است. بر روی محور افقی سرمایه گذاری زمانی قرار دارد؛ به این معنی که برای نظارت بر معامله چه مقدار زمان مورد نیاز است.

استراتژی‌ که بیشترین حجم از منابع زمانی معامله گر را در بر خواهد گرفت، استراتژی اسکالپ (Scalp Trading) است زیرا در این استراتژی تعداد بسیار زیادی از معاملات به صورت منظم انجام می گیرند.

مقایسه انواع استراتژی بر مبنای مدت زمان معامله و مقدار ریسک به ریوارد
مقایسه انواع استراتژی بر مبنای مدت زمان معامله و مقدار ریسک به ریوارد

۱. معامله بر اساس پرایس اکشن (Price Action)

استراتژی معاملاتی پرایس اکشن عبارتست از مطالعه قیمت های تاریخی به منظور فرموله سازی استراتژی معاملاتی تکنیکال.

پرایس اکشن می تواند به عنوان یک تکنیک مجزا مورد استفاده قرار گیرد یا همراه با یک اندیکاتور به کار گرفته شود. در این استراتژی، اصول فاندامنتال به ندرت مورد استفاده قرار می گیرند؛ با این حال، به کارگیری ترکیب چند رویداد اقتصادی به عنوان یک فاکتور اثبات کننده قابل قبول است. استراتژی های دیگری نیز وجود دارند که در دسته پرایس اکشن قرار می گیرند همانگونه که در بالا از آن ها نام برده شد.

  • مدت زمان معامله

معامله پرایس اکشن در دوره های زمانی مختلف (طولانی، متوسط و کوتاه مدت) قابل استفاده است. توانایی استفاده از چارچوب های زمانی مختلف برای تحلیل سبب شده است که بسیاری از معامله گران به معامله پرایس اکشن توجه نشان دهند.

  • نقاط ورود / خروج

روش های زیادی برای تعیین سطوح حمایت / سطوح مقاومت وجود دارند که به عنوان نقاط ورودی / خروجی مورد استفاده قرار می گیرند.

  • فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement)
  • استفاده از الگوهای کندلی (Using candle wicks)
  • تشخیص روند (Trend identification)
  • اندیکاتور ها (Indicators)
  • اسیلاتورها (Oscillators)

پرایس اکشن تمامی استراتژی های ذکر شده در اول مقاله به غیر از Carry Trade را شامل می شود. هر کدام از این استراتژی ها با ایجاد شرایط مختلف مشخص قابل استفاده هستند و می توان با استفاده از آن ها معامله کرد.

طی مثال ها روش های مختلف معامله با این استراتژی ها نشان داده می شود تا با نحوه عملکرد هر یک از استراتژی ها آشنا شویم و نیز گزینه های قراردادی مختلفی را برای معامله گران به همراه دارند تا از میان آن ها انتخاب کنند.

۲. استراتژی معامله در مناطق رنج (Range Trading)

استراتژی معامله در مناطق رنج (Range) شامل تشخیص نقاط حمایت و مقاومت می شود که معامله گران معاملات را اطراف این سطوح انجام می دهند. این استراتژی در شرایطی که هیچگونه نوسان مهم و روند مشخصی در بازار وجود ندارد به خوبی عمل می کند. تحلیل تکنیکال ابزار اصلی جهت معامله با این استراتژی است.

  • مدت معامله

مدت هر معامله میزان مشخصی ندارد؛ چرا که استراتژی معامله در مناطق رنج (range-bound) در هر چارچوب زمانی می توانند عمل کنند. در زمان شکست خطوط حمایتی و مقاومتی، مدیریت ریسک بخشی مهم از این استراتژی معاملاتی محسوب خواهد شد. در نتیجه یک معامله گر رنج در مواجه با چنین وضعیتی تمایل به بستن هر معامله range-bound دارد.

  • نقاط ورود / خروج

اسیلاتورها معمولا به عنوان ابزارهای زمان بندی مورد استفاده قرار می گیرند. RSI ، CCI و استوکاستیک ها تعدادی از اسیلاتورهای مطرح هستند. گاهی اوقات پرایس اکشن همراه با اسیلاتورها برای تایید اعتبار سیگنال های رنج یا بریک اوت ها مورد استفاده قرار می گیرند.

معامله رنج جفت ارز USD/JPY
معامله رنج جفت ارز USD/JPY

در نمودار بالا جفت ارز USD/JPY یک محدوده رنج طولانی مدت را در طی چند سال گذشته به تصویر کشیده است.

نمودار بالا سطوح واضح مقاومت و حمایت را می بینید که معامله گران به عنوان نقاط ورود / خروج از آن استفاده می کنند. اسیلاتور RSI تعیین زمان نقاط ورود و خروج را به تصویر می کشد. این نقاط با مربع های آبی و قرمز در تصویر نشان داده شده اند.

آبی: اشباع خرید و قرمز: اشباع فروش.

معامله رنج می تواند به نسبت های مناسب ریسک به ریوارد منجر شود، با این حال ممکن است این امر مستلزم سرمایه گذاری زمانی طولانی مدت در هر معامله باشد. مزایا و معایب مطرح شده در زیر را در نظر داشته باشید تا اهداف و منابع در دسترس خود را به عنوان یک معامله گر تعیین کنید.

مزایا

  • فرصت های معاملاتی زیاد
  • نسبت ریسک به ریوارد مطلوب

معایب

  • نیاز به سرمایه گذاری مدت دار
  • نیاز به تحلیل تکنیکال قوی

۳. استراتژی معاملاتی روند (Trend Trading)

استراتژی معامله گری روند این استراتژی یک استراتژی ساده است که بسیاری از معامله گران با سطوح مختلف تجربه از آن استفاده می کنند. این استراتژی با بهره برداری از مومنتوم / روند (Trend) جهت دار بازارها در دستیابی به سود مؤثر بکار گرفته می شود.

  • مدت معامله

استراتژی معاملاتی مبتنی بر روند در کل در میان مدت و طولانی مدت قابل استفاده است؛ زیرا ترندها خود طول های مختلفی دارند. معمولا تحلیل چندین چارچوب زمانی (تایم فریم) همراه با پرایس اکشن در این نوع استراتژی استفاده می شود.

  • نقاط ورود / خروج

نقاط ورودی معمولا با یک اندیکاتور مشخص می شوند (RSI,CCI,…) و نقاط خروج بر اساس نسبت ریسک به ریوارد مطلوب محاسبه می شوند.

با استفاده از فاصله سطوح استاپ / حد ضرر (Stop level) معامله گران می توانند قیمت هدف / تارگت (TP) خود را تعیین کنند تا نسبت ریوارد به ریسک مناسبی داشته باشند. برای مثال اگر SL پنجاه پیپ/ دلار دورتر قرار گیرد، سطح TP در ۵۰ پیپ / دلار یا دورتر از نقطه ورودی تنظیم می شود.

روند صعودی در جفت ارز EUR/USD
روند صعودی در جفت ارز EUR/USD

در مثال ساده بالا، جفت ارز EUR/USD روندی رو به بالا را نشان می دهد که با سقف های بالاتر و کف های بالاتر اعتبار یافته است. در مورد روند رو به پایین عکس این قضیه صادق است.

معامله روندی جفت ارز EUR/USD
معامله روندی جفت ارز EUR/USD

زمانی که روند قدرتمندی را در بازار می بینید، آن را در جهت روند معامله کنید. برای مثال روند رو به بالای قوی در جفت ارز EUR/USD که در بالا نشان داده شده است.

به هنگام استفاده از CCI به عنوان ابزاری برای تعیین زمان ورود ها، توجه کنید که چگونه هر بار که CCI زیر ۱۰۰- (باکس آبی) رفته است، قیمت با یک رالی صعودی واکنش نشان داده است. البته همه معاملات به این روش انجام نمی شوند، اما از آنجا که روند دنبال می شود، هر بار کاهش، سبب می شود که خریداران بیشتری وارد بازار شوند و در نتیجه قیمت ها افزایش می یابند. در نتیجه تشخیص یک روند قوی برای عملکرد مفید این استراتژی معاملاتی بسیار مهم است.

با در نظر گرفتن تعداد زیاد متغیرهای دخیل، معامله بر اساس استراتژی معاملاتی روندی می تواند وقت گیر باشد. این لیست مزایا و معایب می تواند در تشخیص این مطلب که آیا استراتژی معاملاتی روندی برای شما مناسب است یا نه، مفید باشند.

مزایا

  • فرصت های معاملاتی زیاد
  • نسبت ریسک به ریوارد مطلوب

معایب

  • نیاز به سرمایه گذاری مدت دار
  • نیاز به تحلیل تکنیکال قوی

۴. معامله گری پوزیشن یا پوزیشن تریدینگ (Position Trading)

معامله گری پوزیشن یک استراتژی بلند مدت است که عمدتا بر فاکتورهای فاندامنتال تمرکز دارد با این حال، روش های تکنیکال همچون نظریه امواج الیوت نیز می توانند به کار گرفته شوند. نوسانات کوچک بازار در این استراتژی در نظر گرفته نمی شوند؛ زیرا تأثیری در تصویر وسیع تر بازار ندارند. این استراتژی در تمام بازارها چه سهام و چه فارکس، رمز ارزها و … می تواند به کار رود.

  • مدت معامله

همانگونه که در بالا اشاره شد، معاملات پوزیشن چشم اندازی طولانی مدت دارند (هفته ها، ماه ها یا حتی سال ها) و برای معامله گران با پشتکار بیشتر مناسب هستند. درک این مسئله که فاکتورهای اقتصادی چگونه بر بازارها یا تمایلات تکنیکی تأثیر می گذارند، در پیش بینی ایده های معاملاتی ضروری است.

  • نقاط ورود/ خروج

سطوح کلیدی بر روی نمودارها با چارچوب زمانی طولانی تر (هفتگی/ ماهیانه) با کمک دیدگاه ادراکی بازار می توانند اطلاعات ارزشمندی را برای معامله گران پوزیشن به همراه داشته باشند. نقاط ورود و خروج می توانند با استفاده از تحلیل تکنیکال همچون دیگر استراتژی ها تعیین شوند.

معاملات پوزیشن روی شاخص سهام آلمان Germany 30 یا DAX
معاملات پوزیشن روی شاخص سهام آلمان Germany 30 یا DAX

نمودار بالا الگوی سر و شانه (Head And Shoulders) تقریبا دو ساله ای را برای شاخص Germany 30 نشان می دهد که در آن قیمت در معرض سقوط احتمالی زیر خط گردن (خط قرمز افقی) قرار دارد.

در این مثال، ریزش شاخص Germany 30 از نظر تکنیکال و فاندامنتال به همان صورتی که تصور می شد، صورت گرفت. تا پایان سال ۲۰۱۸، آلمان دچار پس روی فنی شد و جنگ تجاری آمریکا / چین روی داد که به صنعت خودروسازی آسیب رساند. مذاکرات برگزیت نیز کمکی به این مسئله نکرد زیرا احتمال جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا نیز بر اقتصاد آلمان تأثیر منفی داشت.

در این مورد، درک الگوهای تکنیکال و داشتن نگاه بنیادی مناسب منجر به ترکیب تحلیل تکنیکال و فاندامنتال شد که در شکل گیری ایده های معاملاتی قوی نقش داشتند.

در زیر مزایا و معایب استراتژی پوزیشن تریدینگ، متناسب با اهداف شما به عنوان یک معامله گر و مقدار منابعی که در اختیار دارید عنوان شده اند.

مزایا

  • نیاز به حداقل سرما‌یه گذاری زمانی
  • نسبت ریسک به ریوارد بسیار خوب

معایب

  • فرصت های معاملاتی کم
  • نیاز به تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال قوی

۵. استراتژی معامله گری روزانه (Day Trading)

معامله گری روزانه نوعی استراتژی است که به منظور معامله ابزارهای مالی در همان روز معامله طراحی شده است. به همین دلیل تمام پوزیشن ها پیش از بسته شدن بازار، بسته می شوند. با این حال، در طول روز یک یا چند معامله می توانند انجام شوند.

  • مدت معامله

بازه زمانی معاملات در استراتژی های معامله گری روزانه می تواند بین چند دقیقه تا چند ساعت باشد و معامله در همان روزی که باز می شود بسته می شود.

  • نقاط ورود / خروج

در مثال زیر، معامله گران در انتظار ورود به پوزیشن هایی هستند که طی آن قیمت خط میانگین متحرک نمایی ۸ دوره ای (EMA) را در جهت روند (دایره آبی) قطع می کند و بعد در نقطه ای با نسبت ریسک به ریوارد ۱:۱ خارج می شوند.

استراتژی معامله گری روزانه جفت ارز EUR/USD
استراتژی معامله گری روزانه جفت ارز EUR/USD

نمودار بالا یک نمونه ستاپ معاملاتی (شرایط مناسب ورود به معامله) معامله گری روزانه را نشان می دهد که در آن، با استفاده از میانگین متحرک ها، روند شناسایی می شود. این روند به دلیل اینکه قیمتها بالای خطوط میانگین متحرک (قرمز و سیاه) قرار دارند، صعودی است.

پوزیشن های ورودی به رنگ آبی هایلایت شده اند و سطوح استاپ در نقطه شکست قبلی قیمت تعیین شده اند. فاصله سطوح TP و SL در جهت روند برابر هستند.

پیش از استفاده از این استراتژی معاملاتی، مزایا و معایب آن باید در نظر گرفته شوند. همانگونه که در مثال بالا در مورد جفت ارز EUR/USD مشاهده می کنید، معامله گری روزانه زمان بیشتر در طول روز و تلاش بیشتری برای کسب سود می طلبد.

مزایا

  • تعداد معاملات بیشتر
  • نسبت ریسک به ریوارد متوسط

معایب

  • نیاز به سرمایه گذاری زمانی زیاد برای معامله
  • نیاز به تحلیل تکنیکال قوی

۶. استراتژی اسکالپ (Scalping)

اصطلاح اسکالپینگ (یا نوسان گیری) در بازارهای مالی برای توصیف فرآیند سودگیری اندک بر اساس تکرار و تعدد معاملات به کار می رود.

این سودگیری با بازکردن و بستن چند پوزیشن در طول روز حاصل می شود. این فرآیند می تواند به صورت دستی یا از طریق یک الگوریتم انجام شود که از دستورات از پیش تعیین شده (همچون زمان و نقطه ورود/ خروج از معاملات) استفاده می کند. در این استراتژی، نقد شونده ترین جفت ارزها نسبت به بقیه برتری دارند؛ زیرا اسپرد کمتری دارند و با طبیعت کوتاه مدت این نوع استراتژی هماهنگ هستند.

  • مدت معامله

اسکالپینگ شامل معاملات کوتاه مدت با حداقل سودآوری می شود که معمولا بر روی نمودارهای با تایم فریم کوتاه تر مورد استفاده قرار می گیرد (۱-۳۰ دقیقه)

  • نقاط ورود /خروج

همچون بیشتر استراتژی های تکنیکال، گام اول تشخیص روند است.

بسیاری از اسکالپرها از اندیکاتورهایی همچون میانگین متحرک برای تشخیص روند استفاده می کنند. استفاده از سطوح کلیدی در تایم فریم های طولانی تر می تواند تصویری بزرگتر را در اختیار معامله گر قرار دهد. این سطوح محدوده های مقاومت و حمایت هستند.

اسکالپینگ در درون این محدوده ها را می توان در تایم فریم های کوچکتر با استفاده از اسیلاتورهایی همچون RSI نیز تایید کرد و بعد وارد معاملات شد.

استاپ ها فقط با چند پیپ / دلار فاصله قرار می گیرند تا از تحرکات بزرگ در خلاف جهت معامله فعلی جلوگیری شود. اندیکاتور مکدی (MACD) ابزار مفید دیگری است که معامله گر برای ورود و خروج به معامله می تواند آن را امتحان کند.

استراتژی اسکالپینگ جفت ارز EUR/USD
استراتژی اسکالپینگ جفت ارز EUR/USD

نمودار ۱۰ دقیقه ای جفت ارز EUR/USD در نمودار بالا نمونه ای معمول از استراتژی اسکالپینگ است.

روند طولانی مدت با میانگین متحرک (قیمت بالای میانگین متحرک ۲۰۰ دوره ای) تأیید می شود. تایم فریم کوچکتر نقاط ورود / خروج را مشخص می کند. زمان بندی نقاط ورودی با مستطیل قرمز در جهت معامله خرید مشخص شده اند. معامله گران می توانند پوزیشن های خرید خود را با استفاده از آندیکاتور MACD و در زمانی که خط MACD (آبی) از خط سیگنال (قرمز) عبور می‌ کند، ببندند که این نواحی در تصویر به صورت مستطیل آبی هایلایت شده است.

معامله گرانی که می خواهند معاملات اسکالپینگ را به صورت الگوریتمی و با ربات انجام دهند برای تنظیم الگوریتم های خود از تئوری هایی مشابه آنچه در مثال بالا ذکر شد استفاده می کنند.

علاوه بر تمرین عملی روی تکنیک معامله گری اسکالپ کاربردی مطابق مثال ذکر شده در بالا، لیست مزایا و معایب زیر را برای انتخاب استراتژی معامله گری مناسب خود در نظر داشته باشید.

مزایا

  • نسبت به دیگر استراتژی ها تعداد معاملات بیشتری را شامل می شود.

معایب

  • نیاز به اختصاص زمان طولانی تر
  • نیاز به تحلیل تکنیکال قوی
  • نسبت ریسک به ریوارد ضعیف تر

۷. معامله گری سویینگ (Swing Trading)

این استراتژی یک استراتژی نظری است که معامله گران درصدد کسب سود از بازار های رنج در کنار بازارهای دارای روند هستند. متناسب با سقف ­‌ها و کف­ های قیمتی انتخاب شده، معامله گران می توانند وارد پوزیشن های خرید و فروش شوند.

  • مدت معامله

معاملات سویینگ، میان مدت در نظر گرفته می شوند زیرا پوزیشن ها برای مدتی بین چند ساعت تا چند روز می توانند نگه داشته شوند. روند های طولانی مدت برای معامله گران مطلوب تر هستند زیرا در طول چنین روندهایی در چند نقطه می توانند از روند سود ببرند.

نقاط ورود / خروج

در این استراتژی نیز همچون استراتژی محدوده رنج، می توان از اسیلاتورها و اندیکاتورها برای انتخاب بهترین نقاط ورود و خروج و بهترین زمان انجام معامله سود برد. تنها تفاوت این است که معامله گری سویینگ برای هر دو بازارهای رنج (Side) و بازارهای روند دار به کار می رود.

استراتژی معامله گری سویینگ برای جفت ارز GBP/USD
استراتژی معامله گری سویینگ برای جفت ارز GBP/USD

ترکیبی از اسیلاتور استوکاستیک، اندیکاتور ATR و میانگین متحرک در مثال بالا به کار گرفته شده اند تا استراتژی معاملاتی سویینگ را به تصویر بکشد.

روند صعودی قیمت با استفاده از میانگین متحرک ۵۰ روزه (قیمت بالای خط MA) تشخیص داده شد. در صورتی که روند صعودی باشد، معامله گران درصدد ورود به پوزیشن های خرید بر می آیند و این ضرب المثل را مد نظر قرار می دهند که “در قیمت پایین بخر، در قیمت بالا بفروش”.

اسیلاتور استوکاستیک پس از آن، برای تشخیص نقاط ورود مورد استفاده قرار می گیرد؛ به این طریق که معامله گر به دنبال سیگنال های اشباع فروش می گردد که با مستطیل های آبی بر روی نمودار مشخص شده اند.

مدیریت ریسک گام نهایی است و ATR سطوح استاپ را تعیین خواهد کرد. عدد ATR با دایره قرمز هایلایت شده است. این عدد میزان پیپ /دلاری تقریبی را که سطح استاپ باید روی آن تنظیم شود، نشان می دهد. برای مثال، اگر ATR عدد ۴۱ را بخواند معامله گر استاپ را در ۴۱ پیپ /دلار دورتر از نقطه ورودی قرار می دهد.

پس از مشاهده مثالی از معامله گری سویینگ، مزایا و معایب زیر را برای تعیین اینکه آیا این استراتژی برای شیوه معامله گری شما مناسب است یا نه، در نظر داشته باشید.

مزایا

  • تعداد بالای فرصت های معاملاتی
  • نسبت ریسک به ریوارد متوسط

معایب

  • نیاز به تحلیل تکنیکال قوی
  • نیاز به سرمایه گذاری زمانی بالا

۸. استراتژی معامله انتقالی (Carry Trade)

معامله انتقالی شامل قرض گرفتن یک ارز با نرخ بهره پایین تر و سرمایه گذاری آن در یک ارز با نرخ بهره بالاتر می شود. این کار در نهایت منجر به سود دهی مثبت معامله می شود. این استراتژی در درجه اول در بازار فارکس کاربرد دارد.

  • مدت معامله

این معاملات به نوسانات نرخ بهره میان ارزها وابسته هستند، بنابراین مدت معامله از میان مدت تا طولانی مدت (هفته ها، ماه ها و گاهی سال ها) متغیر است.

  • نقاط ورود/ خروج

بازارهای دارای روند قوی، فرصت معاملاتی مناسبی برای پیاده سازی استراتژی انتقالی هستند زیرا این استراتژی به بازه زمانی طولانی تری نیاز دارد.

پیش از تعیین محل معامله (سقف های بالاتر و کف های بالاتر و بر عکس)، روند باید تأیید شود. استراتژی انتقالی دو جنبه دارد، ریسک نرخ تبادل و ریسک نرخ بهره.

بهترین زمان برای آغاز پوزیشن ها در آغاز روند است تا بتوان به طور کامل از نوسانات نرخ تبادل بهره برداری کرد. با در نظر گرفتن نرخ بهره (فارغ از جهت روند)، شرایط همچنان یکسان خواهد بود؛ زیرا تا زمانی که ارز اول در جفت ارز نرخ بهره بالاتری نسبت به ارز دوم داشته باشد، معامله گر همچنان از محل اختلاف نرخ بهره، سود دریافت خواهد کرد.

آیا معامله بر مبنای جابجایی ارز از کشور دارای نرخ بهره پایین به کشور با نرخ بهره بیشتر (Carry Trade) مناسب شما هست؟ مزایا و معایب زیر را بررسی کنید و تناسب ان با شیوه معاملاتی خود را ارزیابی کنید.

مزایا

  • نیاز به اختصاص زمان کوتاه تر
  • نسبت ریسک به ریوارد متوسط

معایب

  • استفاده صرفا در بازار فارکس
  • فرصت های معاملاتی کم

در این مقاله به معرفی ۸ استراتژی معاملاتی برتر فارکس با ذکر مثال پرداختیم. وقتی قصد دارید یک استراتژی معاملاتی مناسب برای خود انتخاب کنید، بهتر است مواردی از قبیل میزان زمانی که می خواهید پای مانیتور صرف کنید، نسبت ریسک به ریوارد و تعداد فرصت های معاملاتی موجود بر اساس آن استراتژی را بررسی کنید. هر یک از این استراتژی ها می تواند برای یک تیپ شخصیتی خاص مناسب باشد. به عنوان اولین گام معامله گر در جهت صحیح، باید بتوانید استراتژی متناسب با شخصیت معاملاتی خود را کشف کنید.

آموزش

۷ عادت ثروتمندان از دیدگاه روانشناسی

درک و به کارگیری این عادت ها می تواند نگرش مالی شما را بهبود بخشیده و چشم انداز روشن تری برای ثروت آفرینی پیش روی شما بگذارد. آگاهی و خودآگاهی یکی از مهمترین مولفه ها، برای تبدیل شدن به یک معامله گر و سرمایه گذار با سودآوری مستمر است.

منتشر شده

در

۷ عادت ثروتمندان از دیدگاه روانشناسی

ثروت صرفاً زاییده‌ شانس یا ارث نیست. در بسیاری موارد، ثروت حاصل عادت ها و طرز فکرهای خاصی است که در طول زمان شکل می گیرند. علم روانشناسی رفتارهای کلیدی مشترکی را در میان افراد ثروتمند شناسایی کرده است که می تواند برای هر کسی که در پی ثروت اندوزی است، ارزشمند باشد.

درک و به کارگیری این عادت ها می تواند نگرش مالی شما را بهبود بخشیده و چشم انداز روشن تری برای ثروت آفرینی پیش روی شما بگذارد. در ادامه، به بررسی هفت عادتی می پردازیم که بر اساس پژوهش های روانشناختی، در میان ثروتمندان رایج است و چگونگی گنجاندن آن ها در زندگی خود را مورد بحث قرار می دهیم. با به کار گیری این عادت ها، می توانید مسیر خود را به سوی ثروتی چشم گیر هموار سازید. با اینوستورنت همراه باشید.

۱. پیشگامی و ابتکار عمل

افراد ثروتمند غالباً از ویژگی هایی برخوردارند که روانشناسان آن را “کانون کنترل درونی” می نامند. این بدان معناست که آن ها باور دارند می توانند بر شرایط زندگی خود تأثیر بگذارند، به جای آنکه خود را دستخوش نیروهای بیرونی بدانند. چنین رویکرد کنشگرانه ای در تصمیم گیری های مالی و ثروت اندوزی نقشی حیاتی ایفا می کند.

پژوهش های متعدد نشان داده اند افرادی که از کانون کنترل درونی بهره مندند، احتمال بیشتری دارد به موفقیت مالی دست یابند. این افراد مسئولیت وضعیت مالی خود را بر عهده می گیرند و فعالانه در جهت بهبود آن تلاش می کنند. برای نمونه، فردی با ذهنیت کنشگر به جای آنکه اقتصاد را مقصر از دست دادن شغلش بداند، ممکن است از این موقعیت برای راه اندازی کسب و کار یا کسب مهارت های جدید بهره ببرد.

برای پرورش ذهنیتی فعال تر، ابتدا بخش هایی از زندگی مالی خود را که در آن ها احساس ناتوانی می کنید، شناسایی کنید. سپس، راهکارهایی را برای تأثیرگذاری بر این حوزه ها بیندیشید. این راهکارها می توانند از تنظیم انتقال خودکار پس انداز تا تدوین یک استراتژی سرمایه گذاری جامع را شامل شوند. نکته کلیدی این است که بر آنچه در کنترل شماست تمرکز کنید و قاطعانه دست به عمل بزنید.

۲. پرورش ذهنیت هدف محور

افراد ثروتمند معمولاً در تعیین اهداف مالی بلند مدت و شفاف، سرآمد هستند. آن ها با بهره گیری از فنون تجسم ذهنی، آینده‌ مطلوب خود را به وضوح به تصویر می کشند. روانشناسان دریافته اند که این روش می تواند انگیزه و احتمال دستیابی به اهداف را به طور چشمگیری افزایش دهد.

این افراد اغلب با نگاهی معکوس به اهداف کلان خود، برنامه های عملی برای رسیدن به آن ها طراحی می کنند. برای مثال، اگر هدف بازنشستگی با ۵ میلیون دلار پس انداز در ۳۰ سال آینده باشد، آن را به اهداف کوچکتری مانند میزان پس انداز سالانه، استراتژی های سرمایه گذاری و نقاط عطف شغلی تقسیم می کنند.

برای تمرین این عادت، می توانید این کار را انجام دهید:

مهمترین هدف مالی خود را بنویسید. سپس با جزئیات تصور کنید که رسیدن به این هدف چگونه خواهد بود. چه احساسی خواهید داشت؟ زندگیتان چه شکلی خواهد داشت؟ حال، از انتها به ابتدا فکر کنید. برای دستیابی به این هدف، چه گام هایی باید امسال، این ماه و این هفته بردارید؟ این فرآیند می تواند حتی بلند پروازانه ترین اهداف را دست یافتنی تر جلوه دهد.

۳. مدیریت بهینه زمان

زمان، گنجینه ای محدود است که ثروتمندان آن را ارزشمندترین دارایی خود می دانند. آن ها با بهره گیری از ابزارهای اولویت بندی همچون ماتریس آیزنهاور (Eisenhower Matrix)، که وظایف را بر اساس فوریت و اهمیت دسته بندی می کند، اطمینان حاصل می کنند که انرژی خود را صرف اموری می کنند که واقعاً ارزشمند هستند.

اگرچه افراد موفق اغلب ساعات طولانی تری کار می کنند، آنچه آن ها را متمایز می سازد، بهره وری فوق العاده شان در این ساعات است. به جای اتلاف وقت با تماشای بی رویه تلویزیون یا پرسه زنی بی هدف در شبکه های اجتماعی، این افراد اولویت را به فعالیت های ثروت آفرین مانند شبکه سازی، یادگیری درباره سرمایه گذاری ها، یا کار بر روی کسب و کارشان می دهند.

برای بهبود مدیریت زمان خود، می توانید به مدت یک هفته فعالیت هایتان را ثبت کنید. مشخص کنید که چه مقدار از وقت خود را صرف کارهای کم ارزش می کنید و بیندیشید که چگونه می توانید این زمان را به فعالیت های ارزشمند و ثروت آفرین اختصاص دهید. تغییرات کوچک، مانند اختصاص روزانه یک ساعت به آموزش مالی یا توسعه یک شغل جانبی، می تواند در درازمدت تأثیرات چشمگیری داشته باشد.

به یاد داشته باشید که راز موفقیت در استفاده هوشمندانه از زمان نهفته است. با تمرکز بر فعالیت های سازنده و پرهیز از اتلاف وقت، می توانید مسیر خود را به سوی ثروت و موفقیت هموار سازید.

۴. تعهد به یادگیری مستمر و خودسازی

افراد موفق و ثروتمند اغلب دارای ویژگی هایی هستند که کارول دوک، روانشناس برجسته، آن را “ذهنیت رشد” می نامد. این نگرش، باور عمیق به این اصل است که توانایی ها و هوش انسان از طریق تلاش و یادگیری قابل ارتقاست. چنین دیدگاهی، محرک اصلی آن ها برای تعهد به بهبود مداوم خود، به ویژه در امور مالی است.

پژوهش ها نشان می دهند که افراد ثروتمند، بطور چشم گیری بیشتر از دیگران مطالعه می کنند و توجه ویژه ای به کتاب های حوزه‌ کسب و کار، امور مالی و توسعه‌ فردی دارند. برای نمونه، نتایج تحقیقات توماس کورلی حاکی از آن است که ۸۵ درصد از افراد ثروتمند، ماهانه حداقل دو کتاب در زمینه های آموزشی، شغلی یا خودسازی مطالعه می کنند. این در حالی است که تنها ۱۵ درصد از افرادی که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کنند، چنین عادتی دارند.

در راستای ارتقای دانش مالی خود، بهتر است هدفی تعیین کنید تا هر ماه یک کتاب در حوزه‌ امور مالی مطالعه نمایید. علاوه بر این، می توانید از منابع دیگری همچون پادکست ها، دوره های آنلاین و سمینارهای مالی نیز بهره ببرید. نکته‌ کلیدی در این مسیر، ایجاد عادتی پایدار برای یادگیری مستمر است. با این رویکرد، همواره در پی گسترش آگاهی و مهارت های خود در زمینه هایی خواهید بود که می توانند به رشد اقتصادی شما کمک شایانی کنند.

۵. معاشرت با افراد همفکر

افراد دور اطراف ما، تأثیر عمیقی بر رفتارها و باورهایمان می گذارند. این مفهوم که در روانشناسی به عنوان “نفوذ اجتماعی” شناخته می شود، در مسیر ثروت اندوزی نقشی حیاتی ایفا می کند. افراد ثروتمند اغلب به طور هدفمند روابطی را با دیگر افراد موفق و پرانگیزه ای که اهداف و طرز فکر مشابهی دارند، پرورش می دهند.

این روابط فراتر از فرصت های شبکه سازی صرف هستند. آن ها منبعی از الهام، مسئولیت پذیری و آشنایی با ایده ها و دیدگاه های نو را فراهم می آورند. پژوهشی که در مجله‌ تحقیقات مصرف کننده منتشر شده، نشان می دهد که افراد در کنار کسانی که خویشتن داری بیشتری از خود نشان می دهند، احتمال بیشتری دارد تصمیمات مالی بهتری بگیرند.

برای بهره گیری از این اصل، به دنبال فرصت هایی برای ارتباط با افراد بلند پرواز و آگاه به امور مالی باشید. این می تواند شامل عضویت در انجمن های حرفه ای، شرکت در رویدادهای شبکه سازی تجاری یا مشارکت در کانون های سرمایه گذاری باشد. حتی اگر هنوز به جایگاه مالی مطلوب خود نرسیده اید، قرار گرفتن در کنار افرادی که به آن دست یافته اند، می تواند به ارتقای رفتارهای مالی و اهداف شما کمک شایانی کند.

۶. تمرین انضباط مالی و مدیریت هوشمندانه پول

در دل ثروت اندوزی، توانایی به تعویق انداختن لذت های آنی نهفته است؛ مفهومی که در علم روانشناسی به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است. آزمایش معروف مارشملو (نوعی آبنبات) در دانشگاه استنفورد نشان داد کودکانی که می توانستند برای مدتی کوتاه در برابر خوردن یک مارشملو مقاومت کنند، در آینده زندگی موفق تری داشتند که موفقیت مالی نیز بخشی از آن بود.

افراد ثروتمند اغلب این ویژگی را در عادت های مالی خود به نمایش می گذارند. آن ها معمولاً زندگی ای ساده تر از توان مالی شان دارند، از بدهی های غیرضروری پرهیز می کنند و پس انداز و سرمایه گذاری را به مصرف گرایی و خودنمایی ترجیح می دهند. برای مثال، بسیاری از میلیونرها با خودروهای دست دوم رانندگی می‌ کنند و در خانه های معمولی زندگی می کنند. در عوض، آن ها ترجیح می دهند منابع مالی خود را به سمت دارایی هایی سوق دهند که می توانند ثروت بیشتری تولید کنند.

برای پرورش انضباط مالی بهتر، ابتدا تمام هزینه های خود را به مدت یک ماه ثبت کنید. مواردی را که در آن ها بیش از حد خرج می کنید یا خریدهای آنی انجام می دهید، شناسایی کنید. سپس، بودجه ای تنظیم کنید که در آن پس انداز و سرمایه گذاری در اولویت قرار دارند. یک قاعده سرانگشتی خوب این است که حداقل ۲۰ درصد از درآمد خود را پس انداز کنید، اما افراد ثروتمند اغلب مبلغ بیشتری را کنار می گذارند. به یاد داشته باشید، هر دلاری که امروز پس انداز می کنید، در خدمت ثروت آینده شما خواهد بود.

۷. پرورش ذهنیت فراوانی

نگرش فراوانی، باوری است که در آن منابع و موفقیت به اندازه کافی وجود دارد تا با دیگران به اشتراک گذاشته شود. این دیدگاه در تضاد با ذهنیت کمبود قرار دارد که موفقیت را منبعی محدود می پندارد. روانشناسان دریافته اند که نگرش فراوانی می تواند با تشویق به ریسک پذیری، خلاقیت و همکاری، راه را برای موفقیت مالی هموار کند.

افراد ثروتمند غالباً با این باور به چالش ها نزدیک می شوند که راه حل ها و فرصت ها فراوان هستند. این نگاه خوش بینانه به آن ها اجازه می دهد تا در جایی که دیگران موانع می بینند، پتانسیل را مشاهده کنند. به عنوان مثال، در دوران رکود اقتصادی، کسانی که ذهنیت فراوانی دارند، به جای عقب نشینی از ترس، به دنبال یافتن دارایی های زیر ارزش ذاتی برای سرمایه گذاری هستند.

برای پرورش ذهنیت فراوانی، قدردانی روزانه را تمرین کنید. منابع و فرصت هایی را که هم اکنون در اختیار دارید، ارج نهید. هنگام مواجهه با چالش ها، خود را عادت دهید که به جای تمرکز بر مشکل، از خود بپرسید: “فرصت نهفته در این موقعیت چیست؟” با گذشت زمان، این تغییر دیدگاه می تواند به تفکری خلاقانه تر و گشودگی بیشتر نسبت به فرصت های ثروت آفرینی منجر شود.

در انتها

ثروت اندوزی فراتر از سرمایه گذاری های هوشمندانه یا داشتن شغلی پردرآمد است. این امر در حقیقت به معنای پرورش عادت ها و نگرش هایی است که زمینه ساز موفقیت مالی پایدار می شوند. از همین امروز، این عادت ها را در زندگی خود جاری سازید و شاهد باشید که چگونه تغییرات کوچک، به مرور زمان، دستاوردهای بزرگی را رقم می زنند. آگاهی و خودآگاهی یکی از مهمترین مولفه ها، برای تبدیل شدن به یک معامله گر و سرمایه گذار با سودآوری مستمر است. اگرچه آمار و یافته های ارائه شده در نگاه اول، شما را به یک سرمایه گذار بهتر تبدیل نخواهد کرد، اما می توانید، برخی از هنجارهای بازار و سوگیری های شناختی را مشاهده کرده و از اشتباهات پرهزینه جلوگیری کنید.

البته از طریق انضباط و پای بندی به یک برنامه منظم روزانه بالاخره موفق به گشودن راز و رمز آن و کسب دانش مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک معامله گر و سرمایه گذار حرفه ای خواهید شد.

ادامه مطلب

آموزش

لات (Lot) در فارکس چیست؟

لات (Lot) در فارکس به معنای واحد استاندارد معاملاتی است. در معاملات عادی فارکس، هر لات استاندارد برابر با ۱۰۰.۰۰۰ واحد پولی از ارز مد نظر است.

منتشر شده

در

لات (Lot) در فارکس چیست؟

بازار فارکس (Forex) یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان است. در این بازار، جفت ارزها معامله می شوند و ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر تعیین می گردد. یکی از مفاهیم پایه ای و بسیار مهم در بازار فارکس، “لات” (Lot) است. درک دقیق مفهوم لات و نحوه محاسبه آن برای معامله گران فارکس از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا مستقیماً بر روی حجم معاملات و میزان ریسک هر پوزیشن تأثیر می گذارد.

در بازار مالی فارکس لات (LOT) به چه معنی است؟ چگونه آن را محاسبه کنیم و لات چه تأثیری در معاملات دارد؟ هر لات در فارکس چند دلار است؟ با اینوستورنت همراه باشید تا در ادامه به این سوالات پاسخ دهیم.

لات (Lot) چیست؟

لات در فارکس به معنای واحد استاندارد معاملاتی است. در معاملات عادی فارکس، هر لات استاندارد برابر با ۱۰۰.۰۰۰ واحد پولی از ارز مد نظر است. یک پیپ (Pip) از هر لات (LOT) به معنای یک درصد از یک صدم لات است که برابر با ۱۰ واحد می شود. مثلا یک لات از دلار برابر با ۱۰۰.۰۰۰ دلار و یک پیپ از این لات برابر با ۱۰ دلار است.

البته لات های دیگری مانند مینی‌ لات (۱۰.۰۰۰ واحد) و میکرولات (۱.۰۰۰ واحد) و حتی نانو لات (۱۰۰ واحد) نیز قابل معامله هستند.

انواع لات (Lot)واحد از ارز (Units Of Currency)حجم معاملاتی
استاندارد (Standard Lot)۱۰۰.۰۰۰۱ (Lot)
مینی (Mini Lot)۱۰.۰۰۰۰.۱ (Lot)
میکرو (Micro Lot)۱.۰۰۰۰.۰۱ (Lot)
نانو (Nano Lot)۱۰۰۰.۰۰۱ (Lot)
  • لات استاندارد (Standard Lot)

معادل ۱۰۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. این نوع لات برای معامله گران حرفه ای و مؤسسات مالی مناسب است که دارای سرمایه زیادی هستند. یک تغییر کوچک در نرخ ارز می تواند سود یا زیان قابل توجهی ایجاد کند.

  • مینی لات (Mini Lot)

معادل ۱۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. مینی لات ها برای معامله گرانی مناسب است که تجربه متوسطی دارند و می خواهند ریسک کمتری نسبت به لات های استاندارد داشته باشند. این لات ها امکان کنترل بهتر ریسک و انعطاف پذیری بیشتر را فراهم می کنند.

  • میکرو لات (Micro Lot)

معادل ۱,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. میکرو لات ها برای معامله گران مبتدی یا افرادی که سرمایه کمی دارند، مناسب است. استفاده از میکرو لات ها به معامله گران امکان می دهد تا با ریسک کمتر و کنترل بیشتری به تمرین و تجربه در بازار فارکس بپردازند.

  • نانو لات (Nano Lot)

معادل ۱۰۰ واحد از ارز پایه است. این نوع لات برای معامله گرانی که تازه وارد بازار فارکس شده اند یا می خواهند با کمترین میزان سرمایه ریسک کنند، مناسب است. نانو لات ها به معامله گران اجازه می دهند تا بدون تحمل ضررهای بزرگ، مهارت ها و استراتژی های معاملاتی (Trading Strategy) خود را بهبود بخشند.

ارزش حجم معامله در فارکس چگونه محاسبه می شود؟

تعیین ارزش حجم معامله (Volume) برای این است که بفهمیم با خرید مقدار مشخصی از ارز پایه چه مقدار از واحد پولی ارز متقابل باید بپردازیم. برای روشن شدن موضوع از یک مثال استفاده می کنیم.

فرض کنید در جفت ارز GBP/USD (پوند ارز پایه و دلار ارز متقابل است) با نرخ تبادل یا قیمت ۱.۲۲۳۳ می خواهیم به اندازه یک لات استاندارد معامله خرید باز کنیم. در این حالت می خواهیم ۱۰۰۰۰۰ پوند (۱ لات) بخریم اما موجودی حساب ما به دلار است. پس باید نرخ تبادل را در ۱ لات ضرب کنیم تا متوجه شویم که برای این معامله چند دلار باید پرداخت کنیم.

ارزش معامله = (نرخ تبادل* مقدار لات)

۱۲۲۳۳۰ دلار= (۱.۲۲۳۳*۱۰۰۰۰۰)

نحوه محاسبه LOT در فارکس

محاسبه لات در فارکس به ‌طور معمول به وسیله نرم افزارهای معاملاتی و پلتفرم ها انجام می شود. با این حال، درک نحوه محاسبه آن برای معامله گران بسیار مفید است. برای محاسبه لات، ابتدا باید ارزش هر پیپ در معامله را مشخص کنید.

  • محاسبه ارزش پیپ (Pip)

پیپ کوچکترین واحد تغییر در نرخ ارز است و معمولاً به چهارمین رقم اعشاری در آن اشاره دارد. به عنوان مثال، اگر نرخ جفت ارز EUR/USD از ۱.۱۰۵۰ به ۱.۱۰۵۱ تغییر کند، این تغییر برابر با یک پیپ است.

فرمول محاسبه ارزش پیپ به شرح زیر است:

ارزش پیپ: ۰.۰۰۰۱/ نرخ جفت ارز × حجم معامله

به عنوان مثال، اگر حجم معامله شما ۱۰۰,۰۰۰ واحد (لات استاندارد) و نرخ جفت ارز EUR/USD برابر ۱.۱۰۵۰ باشد، ارزش هر پیپ به این صورت محاسبه می شود:

ارزش پیپ: ۰.۰۰۰۱/۱.۱۰۵۰×۱۰۰,۰۰۰≈۹.۰۵

محاسبه حجم معامله بر اساس لات

برای محاسبه حجم معامله بر اساس لات، می توانید از فرمول زیر استفاده کنید:

حجم معامله = اندازه لات × واحد ارز پایه

به عنوان مثال، اگر شما یک مینی لات (۱۰,۰۰۰ واحد) از جفت ارز EUR/USD معامله کنید، حجم معامله شما برابر خواهد بود با: ۱۰,۰۰۰ واحد

برای دانستن این که هر لات چند دلار است باید نرخ تبادل جفت ارز مورد نظر خود را بدانیم. برای مثال فرض کنید می خواهیم مقدار یک لات به دلار را در جفت ارز EUR/USD با نرخ تبادل ۱.۰۴۱۰ بدانیم.

برای این کار کافی است مقدار یک لات را که برابر با ۱۰۰۰۰۰ واحد است در این نرخ تبادل ضرب کنید. با ضرب کردن این دو در هم به عدد ۱۰۴۱۰۰ دلار می رسیم بدین معنی که ۱۰۰۰۰۰ یورو معادل ۱۰۴۱۰۰ دلار است. پس در جفت ارز EUR/USD یک لات برابر با ۱۰۴۱۰۰ دلار است. البته باید دقت داشته باشید که با تغییر قیمت در این جفت ارز، مقدار این عدد تغییر خواهد کرد.

مقدار لات در بازار کامودیتی ها (Commodities)

اصطلاح “لات” در انواع بازارهای مالی برای اشاره به واحد استاندارد معاملات برای یک دارایی خاص استفاده می شود. اندازه لات می تواند بسته به بازار متفاوت باشد. اندازه لات می تواند تأثیر قابل توجهی بر ریسک و ریوارد (Risk to Reward Ratio) معامله داشته باشد. در صورت موفقیت آمیز بودن معامله، اندازه لات بزرگتر منجر به سود بیشتر می شود، اما اگر معامله ناموفق باشد، ضرر بیشتری نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، مهم است که اندازه لات مناسب را برای استراتژی معاملاتی و تحمل ریسک خود انتخاب کنید.

همانطور که می دانید بروکرها در بازار فارکس به جز جفت ارزها، سایر ابزارها یا نمادهای مالی را هم برای معامله کردن در اختیار مشتریانشان قرار می دهند. در این قسمت مقدار لات در مهمترین نمادهای معاملاتی مربوط به بازار کامودیتی ها آورده شده است.

  • یک لات استاندارد طلا برابر با ۱۰۰ اونس است.
  • یک لات استاندارد نقره برابر با ۵۰۰۰ اونس است.
  • یک لات استاندارد نفت برابر با ۱۰۰۰ بشکه است.

حجم معاملاتی در فارکس با لات سنجیده می شود و هر لات در فارکس معادل ۱۰۰۰۰۰ واحد از ارز پایه است. از آن جایی که خیلی ها نمی توانند با این رقم بزرگ کار کنند، نسبت های کوچکتری همچون مینی، میکرو و نانو هم برای استفاده معامله گران خُرد در بازار فارکس به وجود آمده است.

هر بروکر در فارکس میزان مشخصی برای بیشترین و کمترین لات در نظر گرفته است. معمولا میزان بیشترین لات در فارکس ۵۰ لات است که البته بعضی بروکرها عددهای کمتری برای حداکثر لات دارند. میزان کمترین لات در فارکس هم ۰.۰۰۱ لات است. البته باید بگوییم که اکثر بروکرها عدد ۰.۰۱ لات را به عنوان حداقل لات در نظر می گیرند.

اهمیت استفاده از حجم مناسب در معاملات فارکس

استفاده از حجم مناسب در معاملات فارکس به دلایل زیر اهمیت بالایی دارد:

  • مدیریت ریسک

تعیین اندازه لات به معامله گران این امکان را می دهد که ریسک معاملات (Risk management) خود را کنترل کنند. با انتخاب اندازه مناسب لات، می توان میزان ضرر را در صورت حرکت بازار به جهت مخالف، محدود کرد. معامله گران حرفه ای معمولاً از لات های کوچکتر برای کاهش ریسک و مدیریت بهتر سرمایه خود استفاده می کنند.

  • محاسبه سود و زیان

اندازه لات به طور مستقیم بر میزان سود یا زیان احتمالی یک معامله تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، در یک معامله با یک لات استاندارد، تغییر یک پیپ می تواند منجر به تغییر قابل توجهی در سود یا زیان شود. بنابراین، معامله گران باید اندازه لات را بر اساس تحلیل دقیق بازار و استراتژی معاملاتی خود انتخاب کنند تا سوددهی بیشتری داشته باشند.

  • برنامه ریزی مالی

معامله گران می توانند با استفاده از اندازه لات های مختلف، برنامه ریزی مالی دقیق تری داشته باشند. انتخاب اندازه لات مناسب به آن ها اجازه می دهد تا به طور مؤثرتری سرمایه گذاری کنند و از منابع مالی خود به بهترین نحو استفاده کنند. این امر به ویژه برای کسانی که سرمایه محدودی دارند، حائز اهمیت است، زیرا می توانند با مدیریت بهتر اندازه لات، از ضررهای بزرگ جلوگیری کنند و سوددهی بیشتری داشته باشند.

اهمیت استفاده از حجم مناسب در معاملات فارکس
  • تنوع بخشی در معاملات

استفاده از لات های مختلف به معامله گران امکان می دهد تا در معاملات خود تنوع ایجاد کنند. این تنوع می تواند شامل معامله جفت ارزهای مختلف با لات های متفاوت باشد. با این کار، معامله گران می توانند ریسک های خود را پراکنده کنند و از فرصت های بیشتری در بازار بهره برداری کنند.

  • انعطاف پذیری در استراتژی های معاملاتی

انتخاب اندازه لات مناسب به معامله گران امکان می دهد تا استراتژی های معاملاتی خود را با انعطاف بیشتری اجرا کنند. به عنوان مثال، در استراتژی اسکالپینگ که نیاز به ورود و خروج سریع از معاملات دارد، استفاده از لات های کوچکتر می تواند به معامله گران کمک کند تا بدون نگرانی از ضررهای بزرگ، به معاملات خود ادامه دهند.

  • توسعه مهارت های معاملاتی

برای معامله گران تازه کار، استفاده از لات های کوچکتر مانند میکرو و نانو لات ها، فرصتی برای توسعه مهارت ها و کسب تجربه بدون تحمل ریسک های بزرگ فراهم می کند. این امر به آن ها اجازه می دهد تا با بازار آشنا شوند و استراتژی های خود را بهبود بخشند.

تأثیر اندازه لات بر روانشناسی و هزینه‌ معاملات

یکی از جنبه های مهمی که معامله گران باید در نظر داشته باشند، تأثیر اندازه لات بر هزینه های معاملات است. هزینه های معاملات شامل اسپرد (تفاوت بین قیمت خرید و فروش) و کمیسیون های احتمالی می شود. با توجه به اینکه حجم معاملات با افزایش اندازه لات بیشتر می شود، هزینه های مرتبط نیز افزایش می یابد. بنابراین، انتخاب اندازه لات مناسب می تواند به کاهش هزینه های معاملات کمک کند و در نتیجه سود خالص بیشتری را برای معامله گر به ارمغان بیاورد.

روانشناسی معاملات (Trading Psychology) یکی از عوامل کلیدی در موفقیت در بازار فارکس است. انتخاب اندازه لات مناسب نیز می تواند تأثیر زیادی بر روانشناسی معامله گر داشته باشد. به عنوان مثال، استفاده از لات های بزرگتر احتمالا منجر به افزایش استرس و اضطراب شود، زیرا ریسک از دست دادن سرمایه بیشتر است. در مقابل، استفاده از لات های کوچکتر می تواند به افزایش اعتماد به نفس معامله گر کمک کند و به او اجازه دهد تا با آرامش بیشتری تصمیم گیری کند. بنابراین، اندازه لات باید به گونه ای انتخاب شود که با سطح تحمل ریسک و وضعیت روانی معامله گر همخوانی داشته باشد.

اهمیت حجم معاملاتی از نگاه مارک داگلاس

مارک داگلاس (Mark Douglas) در کتاب تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی، تشبیه جالبی را ارائه می کند که به وسیله آن می توان تأثیر استفاده از حجم های بزرگ یا کوچک را هنگام معامله تجسم کرد.

در این مثال، او از خواننده می خواهد که برای لحظه ای، حجم لات معاملاتی خود را با میزان حمایتی که ممکن است در زیر پای خود در هنگام عبور از یک دره داشته باشند معادل سازی کند، اگرچه شاید تجسم یک دره شیب دار باعث درک بیشتر این موضوع شود.

در این مثال، داگلاس از خواننده می خواهد که تأثیر یک اتفاق غیرمنتظره را هنگام عبور آن ها از این دره در نظر بگیرد. اگر یک معامله گر از اندازه لات کوچکی نسبت به اندازه حساب معاملاتی خود استفاده کند، این کار مانند عبور از دره به وسیله یک پل عریض و محکم است. حتی اگر هنگام حرکت روی پل، طوفان را تجربه کنید، باز هم احتمالاً زیر پای خود احساس امنیت دارید و بعید است که از روی پل سقوط کنید. در این مقایسه، طوفان مشابه نوسانات شدید یا سایر تلاطم های بازار است که معامله گران فارکس گاهی اوقات آن را تجربه می کنند.

در مقابل، می توانید شرایطی را در نظر بگیرید که یک معامله گر فارکس نسبت به مقدار پولی که در حساب معاملاتی خود در معرض ریسک قرار داده است، از حجم زیادی استفاده می کند.

این مشابه عبور از همان دره روی یک طناب باریک است؛ جایی که طوفان یا حتی یک وزش باد کوتاه می تواند به سقوط شما منجر شود و باعث شود که تعادل خود را از دست داده و سقوط کنید. این مانند معامله با یک حجم بسیار بزرگ است که حتی یک حرکت نامطلوب کوچک اما غیرمنتظره در بازار، می تواند باعث شود که موجودی حساب شما به اندازه ای کاهش یابد که دیگر قابل جبران نباشد.

به طور خلاصه، این مقایسه نشان می دهد دلیل مهم بودن حجم معامله برای اهداف مدیریت ریسک معامله گران، این است که آن ها را وادار می کند به دقت میزان ریسکی که به طور واقع بینانه توانایی تحملش را دارند کنترل کنند، نه اینکه تنها با ریسک موجود نسبت به اهرم در دسترس، معامله کنند.

در انتها

لات (Lot) یکی از مفاهیم کلیدی در بازار فارکس است که درک صحیح آن برای موفقیت در معاملات ضروری است. انتخاب اندازه لات مناسب بر اساس استراتژی معاملاتی و میزان تحمل ریسک می تواند به معامله گران کمک کند تا معاملات خود را بهینه کنند و ریسک های مرتبط با بازار را مدیریت نمایند. در نهایت، آموزش و تمرین مداوم درک عمیق تری از نحوه استفاده از لات و سایر مفاهیم مهم در فارکس به معامله گران خواهد داد.

برای یادگیری و درک بهتر لات در فارکس، به مفاهیمی مثل پیپ و لوریج و کارکردشان در فارکس تسلط پیدا کنید تا بتوانید برای انجام محاسبات سود و ضرر خود در فارکس به راحتی از آن ها استفاده کنید.

سؤالات متداول

لات در فارکس به چه معناست؟

لات در فارکس می تواند به عنوان حجم یا مقدار یک جفت ارز که یک معامله گر در یک معامله خرید یا فروش می کند، توضیح داده شود.

یک لات در فارکس چقدر است؟

یک لات استاندارد در فارکس معادل ۱۰۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. یک مینی لات یک واحد اندازه گیری است که ۱۰,۰۰۰ واحد را نشان می دهد و یک میکرو لات به یک واحد اندازه گیری که ۱,۰۰۰ واحد از ارز پایه است، اشاره دارد.

انواع مختلف لات ها در معاملات فارکس چیست؟

انواع مختلف لات ها در معاملات فارکس عبارتند از لات های استاندارد (Standard Lot)  (۱۰۰۰۰۰ واحد)، مینی (Mini Lot) (10000 واحد)، میکرو (Micro Lot) (1000 واحد) و نانو (Nano Lot) (100 واحد)

ادامه مطلب

عضویت در خبرنامه

تبلیغات

برترین ها