با ما همراه باشید

آموزش

معامله گری روند (Trend Trading) چیست؟

معامله گری روند یا ترند تریدینگ (Trend Trading) یک استراتژی است که در آن معامله گران منتظر می مانند تا قبل از باز کردن معامله یک روند مشخص در سهام ایجاد شود.

منتشر شده

در

معامله گری روند (Trend Trading) چیست؟

 اگر روند سهام صعودی یا روند نزولی باشد، می توان با خرید یا فروش سهام سود کسب کرد. از معامله گری روند می توان در تایم‌ فریم های مختلف استفاده کرد. بنابراین اگر معامله‌ گر روزانه (Day Trader)، معامله گر سویینگ (Swing Trader) و یا اینکه سرمایه گذار (Investor) هستید و از تایم فریم بالا استفاده می کنید، معامله ‌گری روند (Trend Trading) می تواند به شما کمک کند تا شانس خود را برای سودآوری افزایش دهید.

پولبک (Pullback) چیست؟

پولبک که اغلب به آن اصلاح (Retracement) نیز گفته می شود، مکث موقتی در روند موجود بازار است.

پس از یک حرکت بزرگ در جهت روند (Trend)، اغلب پولبک در خلاف جهت روند غالب رخ می دهد. بعد از اتمام پولبک بازار روند اصلی خود را ادامه می دهد. استراتژی استفاده از پولبک به این واقعیت باز می گردد که بازارها دارای نویز هستند و حتی در زمانی که روند کاملا نزولی یا صعودی دارند این حرکت مستقیم نیست. اگر مومنتوم (Momentum) روند به اندازه کافی همچنان مناسب باشد، وارد شدن به معامله بعد از پولبک می تواند موقعیت خوبی باشد. علی رغم این که قیمت پولبک داشته و خلاف روند اصلی حرکت کرده، اما روند اصلی همچنان پابرجاست.

معامله بر اساس پولبک به همین سادگی انجام می شود.

  • یک بازار روند دار را پیدا کنید.
  • صبر کنید تا در جهت روند، یک موج شکل بگیرد و تا جای ممکن، طبق ماهیت بازار پیش برود. (وقتی حس کردید یک موج زیادی طولانی شده)
  • هنگامی که روند ضعیف شد و پولبک زد، وارد معامله شوید.

روش های مختلفی برای انجام این کار وجود دارد که برخی دارای سناریو های پیچیده، بررسی نمودارهای بسیار و انتخاب بهترین ست آپ بر اساس صلاح دید است. در تمام این روش ها بعد از تمام شدن اصلاح قیمتی می توانیم وارد معامله شویم. (به نقاط مناسب برای ورود به معامله ستاپ می گویند.)

همانطور که مشاهده می کنید، روند بیش از حد طولانی شده (Overextend) و شروع به اصلاح می کند. پس از اتمام اصلاح مجددا روند ادامه پیدا خواهد کرد. تصویری که مشاهده می کنید یک ستاپ عالی بر اساس پولبک طی یک روند است.

احتمال بالای پولبک (Pullback) در مقابل بریک اوت (Breakout)

یک معامله گر روند، برای آنکه وارد معامله شود از دو روش پولبک و بریک اوت استفاده می کند.

بریک اوت (BreakOut)، در صورتی که موفق باشند، معاملات سود‌ دِه خوبی هستند، اما اکثر بریک اوت ها شکست می خورند! اگر به دنبال استفاده از استراتژی بریک اوت هستید، باید بپذیرید که ضرر های مکرر را متحمل خواهید شد.

از طرف دیگر، احتمال موفقیت پولبک بسیار بیشتر از بریک اوت است، اما به نسبت بریک اوت سودهای کوچکتری به شما می دهد. با فرض برابر بودن همه چیز در این دو استراتژی، داشتن معاملات برنده بیشتر تاثیر روانی بهتری روی فرد دارد. به جای گرفتن یک موقعیت بزرگ با بریک اوت می توانید یک موقعیت دیگر با سود کمتر ولی با احتمال سود دهی بیشتر با استراتژی پولبک بگیرید. نمودار زیر درصد شکست بریک اوت ها را نشان می دهد.

احتمال بالای پولبک / Pullback در مقابل بریک‌اوت / BreakOut
از کتاب معاملات با الگوهای نموداری کلاسیک نوشته توماس بولکوفسکی
آمار جهت گیری قیمت بعد از پولبک
آمار جهت گیری قیمت بعد از پولبک

استراتژی معامله گری روند، استراتژی سود آور

چندین معامله‌ گر و تحلیلگر برجسته، سبک های مختلف معاملات پولبک در روند را بک تست‌ (Backtest) گرفتند و نتایج معمولا بسیار مثبت بودند.

داده های بالا به خوبی نشان می دهد که این  استراتژی در یک مجموعه داده منطقی بزرگ با موفقیت عمل کرده است. حال بیایید بر روی یک مطالعه دیگر در مورد پولبک بیشتر تمرکز کنیم.

این مطالعه توسط ماروود (JB Marwood) انجام شده است. داده های زیر دو پورتفو را نمایش می دهد که یکی سهام SPY را خریداری کرده و نگه داشته است و دیگری در نقاط پولبک خریداری کرده است. نتایج برای معامله‌ گر پولبک بسیار مثبت بوده است.

marwood pullback backtest

نکته!

“به درصد بازگشت ریسک تعدیل شده در استراتژی پولبک توجه کنید.”

(درصد ریسک پذیرفته شده برای کسب سود)

شناسایی روند ها (Trends)

اگر بخواهیم با موفقیت بر روی پولبک‌ روند ها معامله کنیم، اولین قدم این است که بتوانیم تفاوت بازار های روند دار و رنج (Range) را تشخیص دهیم. استراتژی پولبک در بازارهای رنج جواب نمی دهد. چرا که وقتی بازار روند مشخص ندارد، دلیلی هم وجود ندارد بعد از آنکه پولبک انجام شود، بازار دوباره در جهت روند حرکت کند.

شناسایی روند علی‌ رغم فلسفه بافی ها و بازی با اندیکاتورهایی که در این مورد ارائه می شوند، بسیار ساده است. روند صعودی را خیلی ساده می توان اینگونه تعریف کرد.

  • کف های بالاتر از کف های قبلی (Higher Low) و سقف های بالاتر از سقف های قبلی (Higher High).
  • همچنین برای روندهای نزولی، کف های پایین تر از کف های قبلی (Lower Low) و سقف های پایین تر از سقف های قبلی (Lower High) است.

هر چه سقف ها و کف های متوالی بیشتر باشند، روند قوی تر خواهد بود. شناسایی روند در اکثر موارد یک عمل کیفی است و نیاز به تجربه بالا دارد.

حال بیایید نگاهی به یک روند صعودی بیندازیم. همانطور که می بینید، سقف ها مرتبا بالاتر از سقف های قبلی قرار گرفته اند و کف ها نیز بالاتر از کف های قبلی هستند. تا زمانی که این الگو شکسته نشده باشد، این روند صعودی در نظر گرفته می شود. اینها اصول شناسایی روند هستند.

برای تشخیص روند نیازی به دیدن عدد ۳۰ در اندیکاتور ADX، یا «تقاطع طلایی» در اندیکاتور MACD، یا کراس اور (Crossover) در میانگین های متحرک (MA) نیست. پرایس اکشن تمام چیزی است که شما نیاز دارید.

trent / روند

اگرچه پرایس اکشن به تنهایی مهمترین اندیکاتور (به معنای شاخص) برای معامله‌ گری است، اما می توانید از کانال کلتنر (Keltner) همراه با ضریب ATR ۲.۲۵ حول میانگین متحرک ۲۰ دوره‌ای استفاده کنید. این روش توسط معامله گر افسانه ای لیندا بردفورد راشکه (Linda Bradford Raschke) توصیه شده است.

شما می توانید از این باندها به عنوان یک راهنمای تصویری استفاده کنید اما بهتر است تصمیمات معامله ‌گری خود را تنها با این اندیکاتورها اتخاذ نکنید. (کانال کلتنر یک اندیکاتور است.)

قدرت روند (Trend)

اگر چه شناسایی روند عمدتا با پرایس اکشن انجام می شود اما گاهی اوقات اندیکاتورها می توانند به عنوان فیلتر های عالی برای یافتن ست آپ های (Setup) قوی عمل کنند. در اینجا چند اندیکاتور که به شما در شناسایی قدرت روند کمک می کند، آورده ایم.

  • سقف ها و کف های جدید

روزگاری یک معامله ‌گر بازار کامودیتی (Commodity)، به نام ریچارد دنیس (Richard Dennis) با استفاده از یک سیستم که مبتنی بر ورود به معاملات در کف ها یا سقف های ۲۰ روزه یا ۵۵ روزه بود، ثروتمند شد. دنیس زمانی به شهرت رسید که ایده معاملاتی خود را به چند معامله ‌گر دیگر که به آن ها «لاکپشت ها» (Turtles) می گفت، آموزش داد و آن ها نیز با همین سیستم معامله گری روند به ثروت رسیدند.

از نظر دنیس، یک روند میان مدت با کف ها یا سقف های جدید ۲۰ روزه شروع می شود و یک روند بلند مدت با سقف ها یا کف های جدید ۵۵ روزه شروع می شود.

یکی دیگر از معامله‌ گران روند در بازار کامودیتی ها، ریچارد دونچیان (Richard Donchian) بود. وی یک اندیکاتور معاملاتی به نام کانال دونچیان (Donchian Channels) را توسعه داد که سقف های متناوب (مکرر) را بر روی یک نمودار نشان می داد.

این اندیکاتور به راحتی سقف ها و کف های جدید را به معامله ‌گر نشان می دهد. معامله‌ گر به راحتی می تواند با جستجوی سقف های جدید در غربال گری سهام (Stock Screener) خود، فرصت های معاملاتی را پیدا کند.

Donchian Channels
کانال دونچیان ۲۰ روزه در نمودار روزانه GOOG

شاخص میانگین جهت دار ADX

استفاده از اندیکاتور ADX یک روش بسیار ساده برای شناسایی قدرت روند است. این اندیکاتور بدون توجه به جهت روند، قدرت روند فعلی را به صورت عدد به شما ارائه می کند. اگر چه اندیکاتور ADX تحلیل زیادی به شما ارائه نمی کند، اما برای فیلتر کردن سهامی که روند قوی ندارند، بسیار عالی است.

به طور معمول، عدد ۳۰ یا بالاتر برای ADX نشان دهنده یک روند قوی است. می توان به سادگی فیلتر ADX بزرگتر از ۳۰ را بر روی غربالگر خود اعمال کنید تا سهامی را که فرصت معاملاتی بهتری دارند، فیلتر کنید.

البته استفاده از فیلتر ADX ممکن است بعضی از فرصت های معاملاتی را از دید شما پنهان کند. اما اگر برای مشاهده تمام نمودارها محدودیت زمان دارید، استفاده از این فیلتر قطعا یک روش عالی خواهد بود.

استفاده از فیلتر ADX

هشدار!

“اندیکاتور ADX مانند بسیاری از اوسیلاتورهای (Oscillators) دیگر، یک اندیکاتور پسرو (Lagging) است. به این معنی که ممکن است پرایس اکشن روایتی متفاوت با ADX را نشان دهد. غالبا به طرز مضحکی هنگامی که سطح ADX بالا است، روند به اتمام رسیده و پولبک یا بازگشت روند (Reversal) قریب الوقوع است. بنابراین هنگام استفاده از این اندیکاتور به این موضوع توجه کنید.”

شناسایی پولبک (Pullback) 

حال که روند را شناسایی کرده و از قدرت آن اطمینان حاصل کردید، گام بعدی این است که تعیین کنید چه زمانی در روند پولبک رخ داده است. از نظر مفهوم، پولبک بدین شکل است.

  1. یک موج بزرگ در جهت روند.
  2. تثبیت قیمت (Side، Consolidation) در خلاف جهت اصلی روند.

پولبک در مقایسه با بازگشت روند (Reversal)

  • نشانه پولبک – حجم پایین

یکی از علائم مهم که نشان می دهد حرکت قیمت خلاف جهت روند غالب پولبک است نه بازگشت روند (Reversal)، حجم پایین معاملات (Volume) است. حجم پایین در کنار روند رنج یا ساید (Side)، نشان می دهد که خریداران تهاجمی تر بوده و فروشندگان نمی توانند روند را تغییر دهند.

  • نشانه پولبک – روند باقی می ماند

نشانه دیگر پولبک این است که سطوح روند نقض نمی شوند. به عبارت دیگر، برای روند صعودی همچنان سقف ها بالاتر از سقف های قبلی و کف ها بالاتر از کف های قبلی و برای روند نزولی، سقف ها پایین تر از سقف های قبلی و کف ها پایین تر از کف های قبلی باشند.

  • نشانه بازگشت روند – ایجاد یک سقف یا کف بر خلاف روند

هنگامی که روند تغییر می کند سطوح روند نقض می شوند. به عنوان مثال اگر در یک روند صعودی، کفی ساخته شد که از کف قبلی پایین تر بود، این احتمال وجود دارد که ما شاهد بازگشت روند باشیم. خصوصا اگر این کف پایین تر با افزایش حجم همراه باشد.

  • نشانه تغییر روند – به اوج رسیدن روند

تغییر روند معمولا پس از یک حرکت سریع و چشمگیر در جهت روند رخ می دهد. هنگامی که در یک روند صعودی هستیم، گاهی اوقات در جهت روند یک موج بزرگ و قابل توجه ایجاد می شود که به آن اوج روند (Trend Climax) می گویند.

در این نقطه قیمت در سقف است و دیگر خریداری در بازار وجود دارد و روند قیمت بیش از حد طولانی شده است. اگر پس از این اوج گیری، پرایس اکشن یک حرکت بر خلاف روند را همراه با افزایش حجم نشان دهد (در روند صعودی ایجاد یک کف پایین تر از کف قبلی) به احتمال بسیار زیاد روند بازگشت خواهد کرد.

  • پیدا کردن سهامی که در حال پولبک زدن هستند

استفاده از فیلتر‌ها برای یافتن پولبک، با توجه به اندیکاتور و ابزاری که استفاده می کنید، متفاوت خواهد بود. اگر یک معامله‌ گر روزانه (Day Trader) هستید، استفاده از غربالگر سهام سایت هایی مانند Trade Ideas مناسب است. در این حالت شما به جای فیلتر کردن به وسیله اندیکاتورها، زمانی که پرایس اکشن شبیه به پولبک رخ می دهد، هشدارهایی دریافت می کنید. اما اگر یک معامله ‌گر سویینگ (Swing Trader) هستید، می توانید از معیارهای زیر استفاده کنید.

  •  اندیکاتور ADX بیشتر از ۳۰.
  •  قیمت بالاتر از میانگین متحرک نمایی (EMA) 20 روزه.
  •  قیمت پایین تر از باند بالایی اندیکاتور کلنتر (۲.۲۵ اندیکاتور ATR حول میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه).
  •  اندیکاتور ۳ روزه RSI کمتر از ۳۰.

این فیلتر ها، گزینه های شما را به سهامی که روندهای قوی دارند (ADX بالا) اما در حال پولبک هستند (بین میانگین متحرک نمایی و باند بالایی اندیکاتور کلنتر) و همچنین نسبت به قیمت های اخیر، پرایس اکشن ضعیفی دارند (RSI سه روزه پایین کمتر از ۳۰) محدود می کند.

توجه داشته باشید، ما معامله بر اساس این اندیکاتورها را توصیه نمی کنیم. اما می توانید از آن ها به عنوان فیلتر برای یافتن سهامی که در یک روند قوی پولبک زده اند، استفاده کنید. نکته دیگر اینکه پرایس اکشن از همه چیز مهم تر است. اندیکاتورها تنها زمانی مهم هستند که پرایس اکشن با آن ها همسو باشد. (برای جفت ارزهای فارکس نیز غربالگرهایی وجود دارند که می توانید از آن ها برای یافتن جفت ارزهایی که پولبک زده اند یا بریک اوت داشته اند استفاده کنید.)

“بازارهای مالی مملو است از افرادی که به دلیل عدم رعایت حد ضرر معامله، حساب معاملاتی خود را نابود کرده اند. شما باید به ریسک ها احترام بگذارید. اگر این کار را نکنید ریسک کلک شما را خواهد کند.”

لری هایت (Larry Hit)، مدیر صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund)

  • مدیریت ریسک – حد ضرر قرار دهید

معامله ‌گری بر اساس پولبک، یک بازی دقیق نیست. به خصوص امروزه که تعداد افراد حاضر در بازار بسیار زیاد است و بازار بسیار نوسانی شده است. دور گذاشتن حد ضرر مزایا و معایبی دارد. معامله ‌گران موفقی وجود دارند که از هر دو جنبه استفاده می کنند. در این نوع معامله، اگر می خواهید حد ضرر کوچکی داشته باشید می توانید حد ضرر را کمتر از ۲ برابر ATR در نظر بگیرید و برای حد ضرر بزرگتر می توانید از ۲ یا ۴ برابر ATR استفاده کنید.

  • حد ضرر کوچک – می توانید با حجم بالا معامله کنید.

اگر از سیستم مدیریت ریسکی استفاده می کنید که در هر معامله مقدار ثابتی از سرمایه را ریسک می کنید، پس با کوچک شدن حد ضررتان، حجم معامله شما افزایش می یابد و در نتیجه سودی که به دست می آورید بیشتر می شود. به خاطر داشته باشید که استفاده از حد ضرر کوچک، ریسک کمتری ایجاد نمی کند، بلکه تنها نسبت ریسک به ریوارد (Risk to Reward Ratio) را تغییر می دهد.

با استفاده از حد ضرر کوچک، ممکن است معامله خوبی را از دست بدهید. ( قیمت اول حد ضرر شما را فعال کند سپس طبق پیش بینی شما حرکت کند.)

  • حد ضرر بزرگ – معاملات موفق بزرگ را از دست نمی دهید

این موضوع جنبه دیگر مسئله قبلی است. معامله گری که حد ضرر را برابر یک ATR قرار داده، در صورت شکست خوردن، ضرر کمی متحمل می شود و گاهی بخاطر حجم بالایی که استفاده می کند سود های بزرگی کسب می کند که می تواند زیان های پیشین را پوشش دهد.

اما چنین معامله‌ گری، ممکن است بردهای خیلی بزرگی که مدتی طول می کشند رشد خود را شروع کنند و قبل از شروع روند، سطوح مختلف حمایتی و مقاومتی را امتحان می کنند، از دست دهد. همانطور که گفته شد، معامله بر اساس پولبک بسیار دقیق نیست و ممکن است بازار قبل از حرکت در جهت روند، تا مدت ها کاهش خود را ادامه دهد.

  • حد ضرر کوچک – هرگز ضرر زیادی متحمل نمی شوید

یکی از مزایای حد ضرر کوچک این است که هرگز زیان زیادی تجربه نخواهید کرد. ضررهای بزرگ به راحتی می توانند اعتماد به نفس یک معامله‌ گر را، به ویژه اگر تازه کار باشد، از بین ببرد.

کسانی که هنوز ذهنیت قوی در مورد معامله ‌گری ندارند، ممکن است انتظار ضررهای بزرگ را داشته باشند، اما وقتی ضررهای بزرگ را در حساب معاملاتی شان ببینند سراسیمه شوند و از نظر روانی تحت فشار قرار بگیرند.

  • حد ضرر بزرگ – درصد موفقیت بیشتر

استفاده از یک حد ضرر کوچک، می تواند منجر به از دست رفتن تعداد زیادی معامله شده و به درصد معاملات سود دِه شما آسیب برساند. درست است که بازدهی در طولانی مدت اهمیت دارد اما این موضوع می تواند به اعتماد به نفس یک معامله‌ گر آسیب برساند.

این موضوع ممکن است منجر به مدیریت مازاد و ایجاد تغییر و تحول بیش از حد (Over-Management)، تغییر استراتژی یا حتی کنار گذاشتن استراتژی معامله گر شود در حالیکه احتمالا چنین کاری لازم نیست. اما با قرار دادن حد ضرر بزرگتر، درصد معاملات سود ده افزایش می یابد و معامله ‌گر اطمینان بیشتری به استراتژی خود پیدا می کند. (توجه کنید که چه حد ضرر خود را بزرگ بگیرید و چه کوچک، باید طبق یک اصول و استراتژی باشد نه صرفا بر مبنای بزرگی و کوچکی)

آموزش

۷ عادت ثروتمندان از دیدگاه روانشناسی

درک و به کارگیری این عادت ها می تواند نگرش مالی شما را بهبود بخشیده و چشم انداز روشن تری برای ثروت آفرینی پیش روی شما بگذارد. آگاهی و خودآگاهی یکی از مهمترین مولفه ها، برای تبدیل شدن به یک معامله گر و سرمایه گذار با سودآوری مستمر است.

منتشر شده

در

۷ عادت ثروتمندان از دیدگاه روانشناسی

ثروت صرفاً زاییده‌ شانس یا ارث نیست. در بسیاری موارد، ثروت حاصل عادت ها و طرز فکرهای خاصی است که در طول زمان شکل می گیرند. علم روانشناسی رفتارهای کلیدی مشترکی را در میان افراد ثروتمند شناسایی کرده است که می تواند برای هر کسی که در پی ثروت اندوزی است، ارزشمند باشد.

درک و به کارگیری این عادت ها می تواند نگرش مالی شما را بهبود بخشیده و چشم انداز روشن تری برای ثروت آفرینی پیش روی شما بگذارد. در ادامه، به بررسی هفت عادتی می پردازیم که بر اساس پژوهش های روانشناختی، در میان ثروتمندان رایج است و چگونگی گنجاندن آن ها در زندگی خود را مورد بحث قرار می دهیم. با به کار گیری این عادت ها، می توانید مسیر خود را به سوی ثروتی چشم گیر هموار سازید. با اینوستورنت همراه باشید.

۱. پیشگامی و ابتکار عمل

افراد ثروتمند غالباً از ویژگی هایی برخوردارند که روانشناسان آن را “کانون کنترل درونی” می نامند. این بدان معناست که آن ها باور دارند می توانند بر شرایط زندگی خود تأثیر بگذارند، به جای آنکه خود را دستخوش نیروهای بیرونی بدانند. چنین رویکرد کنشگرانه ای در تصمیم گیری های مالی و ثروت اندوزی نقشی حیاتی ایفا می کند.

پژوهش های متعدد نشان داده اند افرادی که از کانون کنترل درونی بهره مندند، احتمال بیشتری دارد به موفقیت مالی دست یابند. این افراد مسئولیت وضعیت مالی خود را بر عهده می گیرند و فعالانه در جهت بهبود آن تلاش می کنند. برای نمونه، فردی با ذهنیت کنشگر به جای آنکه اقتصاد را مقصر از دست دادن شغلش بداند، ممکن است از این موقعیت برای راه اندازی کسب و کار یا کسب مهارت های جدید بهره ببرد.

برای پرورش ذهنیتی فعال تر، ابتدا بخش هایی از زندگی مالی خود را که در آن ها احساس ناتوانی می کنید، شناسایی کنید. سپس، راهکارهایی را برای تأثیرگذاری بر این حوزه ها بیندیشید. این راهکارها می توانند از تنظیم انتقال خودکار پس انداز تا تدوین یک استراتژی سرمایه گذاری جامع را شامل شوند. نکته کلیدی این است که بر آنچه در کنترل شماست تمرکز کنید و قاطعانه دست به عمل بزنید.

۲. پرورش ذهنیت هدف محور

افراد ثروتمند معمولاً در تعیین اهداف مالی بلند مدت و شفاف، سرآمد هستند. آن ها با بهره گیری از فنون تجسم ذهنی، آینده‌ مطلوب خود را به وضوح به تصویر می کشند. روانشناسان دریافته اند که این روش می تواند انگیزه و احتمال دستیابی به اهداف را به طور چشمگیری افزایش دهد.

این افراد اغلب با نگاهی معکوس به اهداف کلان خود، برنامه های عملی برای رسیدن به آن ها طراحی می کنند. برای مثال، اگر هدف بازنشستگی با ۵ میلیون دلار پس انداز در ۳۰ سال آینده باشد، آن را به اهداف کوچکتری مانند میزان پس انداز سالانه، استراتژی های سرمایه گذاری و نقاط عطف شغلی تقسیم می کنند.

برای تمرین این عادت، می توانید این کار را انجام دهید:

مهمترین هدف مالی خود را بنویسید. سپس با جزئیات تصور کنید که رسیدن به این هدف چگونه خواهد بود. چه احساسی خواهید داشت؟ زندگیتان چه شکلی خواهد داشت؟ حال، از انتها به ابتدا فکر کنید. برای دستیابی به این هدف، چه گام هایی باید امسال، این ماه و این هفته بردارید؟ این فرآیند می تواند حتی بلند پروازانه ترین اهداف را دست یافتنی تر جلوه دهد.

۳. مدیریت بهینه زمان

زمان، گنجینه ای محدود است که ثروتمندان آن را ارزشمندترین دارایی خود می دانند. آن ها با بهره گیری از ابزارهای اولویت بندی همچون ماتریس آیزنهاور (Eisenhower Matrix)، که وظایف را بر اساس فوریت و اهمیت دسته بندی می کند، اطمینان حاصل می کنند که انرژی خود را صرف اموری می کنند که واقعاً ارزشمند هستند.

اگرچه افراد موفق اغلب ساعات طولانی تری کار می کنند، آنچه آن ها را متمایز می سازد، بهره وری فوق العاده شان در این ساعات است. به جای اتلاف وقت با تماشای بی رویه تلویزیون یا پرسه زنی بی هدف در شبکه های اجتماعی، این افراد اولویت را به فعالیت های ثروت آفرین مانند شبکه سازی، یادگیری درباره سرمایه گذاری ها، یا کار بر روی کسب و کارشان می دهند.

برای بهبود مدیریت زمان خود، می توانید به مدت یک هفته فعالیت هایتان را ثبت کنید. مشخص کنید که چه مقدار از وقت خود را صرف کارهای کم ارزش می کنید و بیندیشید که چگونه می توانید این زمان را به فعالیت های ارزشمند و ثروت آفرین اختصاص دهید. تغییرات کوچک، مانند اختصاص روزانه یک ساعت به آموزش مالی یا توسعه یک شغل جانبی، می تواند در درازمدت تأثیرات چشمگیری داشته باشد.

به یاد داشته باشید که راز موفقیت در استفاده هوشمندانه از زمان نهفته است. با تمرکز بر فعالیت های سازنده و پرهیز از اتلاف وقت، می توانید مسیر خود را به سوی ثروت و موفقیت هموار سازید.

۴. تعهد به یادگیری مستمر و خودسازی

افراد موفق و ثروتمند اغلب دارای ویژگی هایی هستند که کارول دوک، روانشناس برجسته، آن را “ذهنیت رشد” می نامد. این نگرش، باور عمیق به این اصل است که توانایی ها و هوش انسان از طریق تلاش و یادگیری قابل ارتقاست. چنین دیدگاهی، محرک اصلی آن ها برای تعهد به بهبود مداوم خود، به ویژه در امور مالی است.

پژوهش ها نشان می دهند که افراد ثروتمند، بطور چشم گیری بیشتر از دیگران مطالعه می کنند و توجه ویژه ای به کتاب های حوزه‌ کسب و کار، امور مالی و توسعه‌ فردی دارند. برای نمونه، نتایج تحقیقات توماس کورلی حاکی از آن است که ۸۵ درصد از افراد ثروتمند، ماهانه حداقل دو کتاب در زمینه های آموزشی، شغلی یا خودسازی مطالعه می کنند. این در حالی است که تنها ۱۵ درصد از افرادی که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کنند، چنین عادتی دارند.

در راستای ارتقای دانش مالی خود، بهتر است هدفی تعیین کنید تا هر ماه یک کتاب در حوزه‌ امور مالی مطالعه نمایید. علاوه بر این، می توانید از منابع دیگری همچون پادکست ها، دوره های آنلاین و سمینارهای مالی نیز بهره ببرید. نکته‌ کلیدی در این مسیر، ایجاد عادتی پایدار برای یادگیری مستمر است. با این رویکرد، همواره در پی گسترش آگاهی و مهارت های خود در زمینه هایی خواهید بود که می توانند به رشد اقتصادی شما کمک شایانی کنند.

۵. معاشرت با افراد همفکر

افراد دور اطراف ما، تأثیر عمیقی بر رفتارها و باورهایمان می گذارند. این مفهوم که در روانشناسی به عنوان “نفوذ اجتماعی” شناخته می شود، در مسیر ثروت اندوزی نقشی حیاتی ایفا می کند. افراد ثروتمند اغلب به طور هدفمند روابطی را با دیگر افراد موفق و پرانگیزه ای که اهداف و طرز فکر مشابهی دارند، پرورش می دهند.

این روابط فراتر از فرصت های شبکه سازی صرف هستند. آن ها منبعی از الهام، مسئولیت پذیری و آشنایی با ایده ها و دیدگاه های نو را فراهم می آورند. پژوهشی که در مجله‌ تحقیقات مصرف کننده منتشر شده، نشان می دهد که افراد در کنار کسانی که خویشتن داری بیشتری از خود نشان می دهند، احتمال بیشتری دارد تصمیمات مالی بهتری بگیرند.

برای بهره گیری از این اصل، به دنبال فرصت هایی برای ارتباط با افراد بلند پرواز و آگاه به امور مالی باشید. این می تواند شامل عضویت در انجمن های حرفه ای، شرکت در رویدادهای شبکه سازی تجاری یا مشارکت در کانون های سرمایه گذاری باشد. حتی اگر هنوز به جایگاه مالی مطلوب خود نرسیده اید، قرار گرفتن در کنار افرادی که به آن دست یافته اند، می تواند به ارتقای رفتارهای مالی و اهداف شما کمک شایانی کند.

۶. تمرین انضباط مالی و مدیریت هوشمندانه پول

در دل ثروت اندوزی، توانایی به تعویق انداختن لذت های آنی نهفته است؛ مفهومی که در علم روانشناسی به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است. آزمایش معروف مارشملو (نوعی آبنبات) در دانشگاه استنفورد نشان داد کودکانی که می توانستند برای مدتی کوتاه در برابر خوردن یک مارشملو مقاومت کنند، در آینده زندگی موفق تری داشتند که موفقیت مالی نیز بخشی از آن بود.

افراد ثروتمند اغلب این ویژگی را در عادت های مالی خود به نمایش می گذارند. آن ها معمولاً زندگی ای ساده تر از توان مالی شان دارند، از بدهی های غیرضروری پرهیز می کنند و پس انداز و سرمایه گذاری را به مصرف گرایی و خودنمایی ترجیح می دهند. برای مثال، بسیاری از میلیونرها با خودروهای دست دوم رانندگی می‌ کنند و در خانه های معمولی زندگی می کنند. در عوض، آن ها ترجیح می دهند منابع مالی خود را به سمت دارایی هایی سوق دهند که می توانند ثروت بیشتری تولید کنند.

برای پرورش انضباط مالی بهتر، ابتدا تمام هزینه های خود را به مدت یک ماه ثبت کنید. مواردی را که در آن ها بیش از حد خرج می کنید یا خریدهای آنی انجام می دهید، شناسایی کنید. سپس، بودجه ای تنظیم کنید که در آن پس انداز و سرمایه گذاری در اولویت قرار دارند. یک قاعده سرانگشتی خوب این است که حداقل ۲۰ درصد از درآمد خود را پس انداز کنید، اما افراد ثروتمند اغلب مبلغ بیشتری را کنار می گذارند. به یاد داشته باشید، هر دلاری که امروز پس انداز می کنید، در خدمت ثروت آینده شما خواهد بود.

۷. پرورش ذهنیت فراوانی

نگرش فراوانی، باوری است که در آن منابع و موفقیت به اندازه کافی وجود دارد تا با دیگران به اشتراک گذاشته شود. این دیدگاه در تضاد با ذهنیت کمبود قرار دارد که موفقیت را منبعی محدود می پندارد. روانشناسان دریافته اند که نگرش فراوانی می تواند با تشویق به ریسک پذیری، خلاقیت و همکاری، راه را برای موفقیت مالی هموار کند.

افراد ثروتمند غالباً با این باور به چالش ها نزدیک می شوند که راه حل ها و فرصت ها فراوان هستند. این نگاه خوش بینانه به آن ها اجازه می دهد تا در جایی که دیگران موانع می بینند، پتانسیل را مشاهده کنند. به عنوان مثال، در دوران رکود اقتصادی، کسانی که ذهنیت فراوانی دارند، به جای عقب نشینی از ترس، به دنبال یافتن دارایی های زیر ارزش ذاتی برای سرمایه گذاری هستند.

برای پرورش ذهنیت فراوانی، قدردانی روزانه را تمرین کنید. منابع و فرصت هایی را که هم اکنون در اختیار دارید، ارج نهید. هنگام مواجهه با چالش ها، خود را عادت دهید که به جای تمرکز بر مشکل، از خود بپرسید: “فرصت نهفته در این موقعیت چیست؟” با گذشت زمان، این تغییر دیدگاه می تواند به تفکری خلاقانه تر و گشودگی بیشتر نسبت به فرصت های ثروت آفرینی منجر شود.

در انتها

ثروت اندوزی فراتر از سرمایه گذاری های هوشمندانه یا داشتن شغلی پردرآمد است. این امر در حقیقت به معنای پرورش عادت ها و نگرش هایی است که زمینه ساز موفقیت مالی پایدار می شوند. از همین امروز، این عادت ها را در زندگی خود جاری سازید و شاهد باشید که چگونه تغییرات کوچک، به مرور زمان، دستاوردهای بزرگی را رقم می زنند. آگاهی و خودآگاهی یکی از مهمترین مولفه ها، برای تبدیل شدن به یک معامله گر و سرمایه گذار با سودآوری مستمر است. اگرچه آمار و یافته های ارائه شده در نگاه اول، شما را به یک سرمایه گذار بهتر تبدیل نخواهد کرد، اما می توانید، برخی از هنجارهای بازار و سوگیری های شناختی را مشاهده کرده و از اشتباهات پرهزینه جلوگیری کنید.

البته از طریق انضباط و پای بندی به یک برنامه منظم روزانه بالاخره موفق به گشودن راز و رمز آن و کسب دانش مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک معامله گر و سرمایه گذار حرفه ای خواهید شد.

ادامه مطلب

آموزش

لات (Lot) در فارکس چیست؟

لات (Lot) در فارکس به معنای واحد استاندارد معاملاتی است. در معاملات عادی فارکس، هر لات استاندارد برابر با ۱۰۰.۰۰۰ واحد پولی از ارز مد نظر است.

منتشر شده

در

لات (Lot) در فارکس چیست؟

بازار فارکس (Forex) یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان است. در این بازار، جفت ارزها معامله می شوند و ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر تعیین می گردد. یکی از مفاهیم پایه ای و بسیار مهم در بازار فارکس، “لات” (Lot) است. درک دقیق مفهوم لات و نحوه محاسبه آن برای معامله گران فارکس از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا مستقیماً بر روی حجم معاملات و میزان ریسک هر پوزیشن تأثیر می گذارد.

در بازار مالی فارکس لات (LOT) به چه معنی است؟ چگونه آن را محاسبه کنیم و لات چه تأثیری در معاملات دارد؟ هر لات در فارکس چند دلار است؟ با اینوستورنت همراه باشید تا در ادامه به این سوالات پاسخ دهیم.

لات (Lot) چیست؟

لات در فارکس به معنای واحد استاندارد معاملاتی است. در معاملات عادی فارکس، هر لات استاندارد برابر با ۱۰۰.۰۰۰ واحد پولی از ارز مد نظر است. یک پیپ (Pip) از هر لات (LOT) به معنای یک درصد از یک صدم لات است که برابر با ۱۰ واحد می شود. مثلا یک لات از دلار برابر با ۱۰۰.۰۰۰ دلار و یک پیپ از این لات برابر با ۱۰ دلار است.

البته لات های دیگری مانند مینی‌ لات (۱۰.۰۰۰ واحد) و میکرولات (۱.۰۰۰ واحد) و حتی نانو لات (۱۰۰ واحد) نیز قابل معامله هستند.

انواع لات (Lot)واحد از ارز (Units Of Currency)حجم معاملاتی
استاندارد (Standard Lot)۱۰۰.۰۰۰۱ (Lot)
مینی (Mini Lot)۱۰.۰۰۰۰.۱ (Lot)
میکرو (Micro Lot)۱.۰۰۰۰.۰۱ (Lot)
نانو (Nano Lot)۱۰۰۰.۰۰۱ (Lot)
  • لات استاندارد (Standard Lot)

معادل ۱۰۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. این نوع لات برای معامله گران حرفه ای و مؤسسات مالی مناسب است که دارای سرمایه زیادی هستند. یک تغییر کوچک در نرخ ارز می تواند سود یا زیان قابل توجهی ایجاد کند.

  • مینی لات (Mini Lot)

معادل ۱۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. مینی لات ها برای معامله گرانی مناسب است که تجربه متوسطی دارند و می خواهند ریسک کمتری نسبت به لات های استاندارد داشته باشند. این لات ها امکان کنترل بهتر ریسک و انعطاف پذیری بیشتر را فراهم می کنند.

  • میکرو لات (Micro Lot)

معادل ۱,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. میکرو لات ها برای معامله گران مبتدی یا افرادی که سرمایه کمی دارند، مناسب است. استفاده از میکرو لات ها به معامله گران امکان می دهد تا با ریسک کمتر و کنترل بیشتری به تمرین و تجربه در بازار فارکس بپردازند.

  • نانو لات (Nano Lot)

معادل ۱۰۰ واحد از ارز پایه است. این نوع لات برای معامله گرانی که تازه وارد بازار فارکس شده اند یا می خواهند با کمترین میزان سرمایه ریسک کنند، مناسب است. نانو لات ها به معامله گران اجازه می دهند تا بدون تحمل ضررهای بزرگ، مهارت ها و استراتژی های معاملاتی (Trading Strategy) خود را بهبود بخشند.

ارزش حجم معامله در فارکس چگونه محاسبه می شود؟

تعیین ارزش حجم معامله (Volume) برای این است که بفهمیم با خرید مقدار مشخصی از ارز پایه چه مقدار از واحد پولی ارز متقابل باید بپردازیم. برای روشن شدن موضوع از یک مثال استفاده می کنیم.

فرض کنید در جفت ارز GBP/USD (پوند ارز پایه و دلار ارز متقابل است) با نرخ تبادل یا قیمت ۱.۲۲۳۳ می خواهیم به اندازه یک لات استاندارد معامله خرید باز کنیم. در این حالت می خواهیم ۱۰۰۰۰۰ پوند (۱ لات) بخریم اما موجودی حساب ما به دلار است. پس باید نرخ تبادل را در ۱ لات ضرب کنیم تا متوجه شویم که برای این معامله چند دلار باید پرداخت کنیم.

ارزش معامله = (نرخ تبادل* مقدار لات)

۱۲۲۳۳۰ دلار= (۱.۲۲۳۳*۱۰۰۰۰۰)

نحوه محاسبه LOT در فارکس

محاسبه لات در فارکس به ‌طور معمول به وسیله نرم افزارهای معاملاتی و پلتفرم ها انجام می شود. با این حال، درک نحوه محاسبه آن برای معامله گران بسیار مفید است. برای محاسبه لات، ابتدا باید ارزش هر پیپ در معامله را مشخص کنید.

  • محاسبه ارزش پیپ (Pip)

پیپ کوچکترین واحد تغییر در نرخ ارز است و معمولاً به چهارمین رقم اعشاری در آن اشاره دارد. به عنوان مثال، اگر نرخ جفت ارز EUR/USD از ۱.۱۰۵۰ به ۱.۱۰۵۱ تغییر کند، این تغییر برابر با یک پیپ است.

فرمول محاسبه ارزش پیپ به شرح زیر است:

ارزش پیپ: ۰.۰۰۰۱/ نرخ جفت ارز × حجم معامله

به عنوان مثال، اگر حجم معامله شما ۱۰۰,۰۰۰ واحد (لات استاندارد) و نرخ جفت ارز EUR/USD برابر ۱.۱۰۵۰ باشد، ارزش هر پیپ به این صورت محاسبه می شود:

ارزش پیپ: ۰.۰۰۰۱/۱.۱۰۵۰×۱۰۰,۰۰۰≈۹.۰۵

محاسبه حجم معامله بر اساس لات

برای محاسبه حجم معامله بر اساس لات، می توانید از فرمول زیر استفاده کنید:

حجم معامله = اندازه لات × واحد ارز پایه

به عنوان مثال، اگر شما یک مینی لات (۱۰,۰۰۰ واحد) از جفت ارز EUR/USD معامله کنید، حجم معامله شما برابر خواهد بود با: ۱۰,۰۰۰ واحد

برای دانستن این که هر لات چند دلار است باید نرخ تبادل جفت ارز مورد نظر خود را بدانیم. برای مثال فرض کنید می خواهیم مقدار یک لات به دلار را در جفت ارز EUR/USD با نرخ تبادل ۱.۰۴۱۰ بدانیم.

برای این کار کافی است مقدار یک لات را که برابر با ۱۰۰۰۰۰ واحد است در این نرخ تبادل ضرب کنید. با ضرب کردن این دو در هم به عدد ۱۰۴۱۰۰ دلار می رسیم بدین معنی که ۱۰۰۰۰۰ یورو معادل ۱۰۴۱۰۰ دلار است. پس در جفت ارز EUR/USD یک لات برابر با ۱۰۴۱۰۰ دلار است. البته باید دقت داشته باشید که با تغییر قیمت در این جفت ارز، مقدار این عدد تغییر خواهد کرد.

مقدار لات در بازار کامودیتی ها (Commodities)

اصطلاح “لات” در انواع بازارهای مالی برای اشاره به واحد استاندارد معاملات برای یک دارایی خاص استفاده می شود. اندازه لات می تواند بسته به بازار متفاوت باشد. اندازه لات می تواند تأثیر قابل توجهی بر ریسک و ریوارد (Risk to Reward Ratio) معامله داشته باشد. در صورت موفقیت آمیز بودن معامله، اندازه لات بزرگتر منجر به سود بیشتر می شود، اما اگر معامله ناموفق باشد، ضرر بیشتری نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، مهم است که اندازه لات مناسب را برای استراتژی معاملاتی و تحمل ریسک خود انتخاب کنید.

همانطور که می دانید بروکرها در بازار فارکس به جز جفت ارزها، سایر ابزارها یا نمادهای مالی را هم برای معامله کردن در اختیار مشتریانشان قرار می دهند. در این قسمت مقدار لات در مهمترین نمادهای معاملاتی مربوط به بازار کامودیتی ها آورده شده است.

  • یک لات استاندارد طلا برابر با ۱۰۰ اونس است.
  • یک لات استاندارد نقره برابر با ۵۰۰۰ اونس است.
  • یک لات استاندارد نفت برابر با ۱۰۰۰ بشکه است.

حجم معاملاتی در فارکس با لات سنجیده می شود و هر لات در فارکس معادل ۱۰۰۰۰۰ واحد از ارز پایه است. از آن جایی که خیلی ها نمی توانند با این رقم بزرگ کار کنند، نسبت های کوچکتری همچون مینی، میکرو و نانو هم برای استفاده معامله گران خُرد در بازار فارکس به وجود آمده است.

هر بروکر در فارکس میزان مشخصی برای بیشترین و کمترین لات در نظر گرفته است. معمولا میزان بیشترین لات در فارکس ۵۰ لات است که البته بعضی بروکرها عددهای کمتری برای حداکثر لات دارند. میزان کمترین لات در فارکس هم ۰.۰۰۱ لات است. البته باید بگوییم که اکثر بروکرها عدد ۰.۰۱ لات را به عنوان حداقل لات در نظر می گیرند.

اهمیت استفاده از حجم مناسب در معاملات فارکس

استفاده از حجم مناسب در معاملات فارکس به دلایل زیر اهمیت بالایی دارد:

  • مدیریت ریسک

تعیین اندازه لات به معامله گران این امکان را می دهد که ریسک معاملات (Risk management) خود را کنترل کنند. با انتخاب اندازه مناسب لات، می توان میزان ضرر را در صورت حرکت بازار به جهت مخالف، محدود کرد. معامله گران حرفه ای معمولاً از لات های کوچکتر برای کاهش ریسک و مدیریت بهتر سرمایه خود استفاده می کنند.

  • محاسبه سود و زیان

اندازه لات به طور مستقیم بر میزان سود یا زیان احتمالی یک معامله تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، در یک معامله با یک لات استاندارد، تغییر یک پیپ می تواند منجر به تغییر قابل توجهی در سود یا زیان شود. بنابراین، معامله گران باید اندازه لات را بر اساس تحلیل دقیق بازار و استراتژی معاملاتی خود انتخاب کنند تا سوددهی بیشتری داشته باشند.

  • برنامه ریزی مالی

معامله گران می توانند با استفاده از اندازه لات های مختلف، برنامه ریزی مالی دقیق تری داشته باشند. انتخاب اندازه لات مناسب به آن ها اجازه می دهد تا به طور مؤثرتری سرمایه گذاری کنند و از منابع مالی خود به بهترین نحو استفاده کنند. این امر به ویژه برای کسانی که سرمایه محدودی دارند، حائز اهمیت است، زیرا می توانند با مدیریت بهتر اندازه لات، از ضررهای بزرگ جلوگیری کنند و سوددهی بیشتری داشته باشند.

اهمیت استفاده از حجم مناسب در معاملات فارکس
  • تنوع بخشی در معاملات

استفاده از لات های مختلف به معامله گران امکان می دهد تا در معاملات خود تنوع ایجاد کنند. این تنوع می تواند شامل معامله جفت ارزهای مختلف با لات های متفاوت باشد. با این کار، معامله گران می توانند ریسک های خود را پراکنده کنند و از فرصت های بیشتری در بازار بهره برداری کنند.

  • انعطاف پذیری در استراتژی های معاملاتی

انتخاب اندازه لات مناسب به معامله گران امکان می دهد تا استراتژی های معاملاتی خود را با انعطاف بیشتری اجرا کنند. به عنوان مثال، در استراتژی اسکالپینگ که نیاز به ورود و خروج سریع از معاملات دارد، استفاده از لات های کوچکتر می تواند به معامله گران کمک کند تا بدون نگرانی از ضررهای بزرگ، به معاملات خود ادامه دهند.

  • توسعه مهارت های معاملاتی

برای معامله گران تازه کار، استفاده از لات های کوچکتر مانند میکرو و نانو لات ها، فرصتی برای توسعه مهارت ها و کسب تجربه بدون تحمل ریسک های بزرگ فراهم می کند. این امر به آن ها اجازه می دهد تا با بازار آشنا شوند و استراتژی های خود را بهبود بخشند.

تأثیر اندازه لات بر روانشناسی و هزینه‌ معاملات

یکی از جنبه های مهمی که معامله گران باید در نظر داشته باشند، تأثیر اندازه لات بر هزینه های معاملات است. هزینه های معاملات شامل اسپرد (تفاوت بین قیمت خرید و فروش) و کمیسیون های احتمالی می شود. با توجه به اینکه حجم معاملات با افزایش اندازه لات بیشتر می شود، هزینه های مرتبط نیز افزایش می یابد. بنابراین، انتخاب اندازه لات مناسب می تواند به کاهش هزینه های معاملات کمک کند و در نتیجه سود خالص بیشتری را برای معامله گر به ارمغان بیاورد.

روانشناسی معاملات (Trading Psychology) یکی از عوامل کلیدی در موفقیت در بازار فارکس است. انتخاب اندازه لات مناسب نیز می تواند تأثیر زیادی بر روانشناسی معامله گر داشته باشد. به عنوان مثال، استفاده از لات های بزرگتر احتمالا منجر به افزایش استرس و اضطراب شود، زیرا ریسک از دست دادن سرمایه بیشتر است. در مقابل، استفاده از لات های کوچکتر می تواند به افزایش اعتماد به نفس معامله گر کمک کند و به او اجازه دهد تا با آرامش بیشتری تصمیم گیری کند. بنابراین، اندازه لات باید به گونه ای انتخاب شود که با سطح تحمل ریسک و وضعیت روانی معامله گر همخوانی داشته باشد.

اهمیت حجم معاملاتی از نگاه مارک داگلاس

مارک داگلاس (Mark Douglas) در کتاب تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی، تشبیه جالبی را ارائه می کند که به وسیله آن می توان تأثیر استفاده از حجم های بزرگ یا کوچک را هنگام معامله تجسم کرد.

در این مثال، او از خواننده می خواهد که برای لحظه ای، حجم لات معاملاتی خود را با میزان حمایتی که ممکن است در زیر پای خود در هنگام عبور از یک دره داشته باشند معادل سازی کند، اگرچه شاید تجسم یک دره شیب دار باعث درک بیشتر این موضوع شود.

در این مثال، داگلاس از خواننده می خواهد که تأثیر یک اتفاق غیرمنتظره را هنگام عبور آن ها از این دره در نظر بگیرد. اگر یک معامله گر از اندازه لات کوچکی نسبت به اندازه حساب معاملاتی خود استفاده کند، این کار مانند عبور از دره به وسیله یک پل عریض و محکم است. حتی اگر هنگام حرکت روی پل، طوفان را تجربه کنید، باز هم احتمالاً زیر پای خود احساس امنیت دارید و بعید است که از روی پل سقوط کنید. در این مقایسه، طوفان مشابه نوسانات شدید یا سایر تلاطم های بازار است که معامله گران فارکس گاهی اوقات آن را تجربه می کنند.

در مقابل، می توانید شرایطی را در نظر بگیرید که یک معامله گر فارکس نسبت به مقدار پولی که در حساب معاملاتی خود در معرض ریسک قرار داده است، از حجم زیادی استفاده می کند.

این مشابه عبور از همان دره روی یک طناب باریک است؛ جایی که طوفان یا حتی یک وزش باد کوتاه می تواند به سقوط شما منجر شود و باعث شود که تعادل خود را از دست داده و سقوط کنید. این مانند معامله با یک حجم بسیار بزرگ است که حتی یک حرکت نامطلوب کوچک اما غیرمنتظره در بازار، می تواند باعث شود که موجودی حساب شما به اندازه ای کاهش یابد که دیگر قابل جبران نباشد.

به طور خلاصه، این مقایسه نشان می دهد دلیل مهم بودن حجم معامله برای اهداف مدیریت ریسک معامله گران، این است که آن ها را وادار می کند به دقت میزان ریسکی که به طور واقع بینانه توانایی تحملش را دارند کنترل کنند، نه اینکه تنها با ریسک موجود نسبت به اهرم در دسترس، معامله کنند.

در انتها

لات (Lot) یکی از مفاهیم کلیدی در بازار فارکس است که درک صحیح آن برای موفقیت در معاملات ضروری است. انتخاب اندازه لات مناسب بر اساس استراتژی معاملاتی و میزان تحمل ریسک می تواند به معامله گران کمک کند تا معاملات خود را بهینه کنند و ریسک های مرتبط با بازار را مدیریت نمایند. در نهایت، آموزش و تمرین مداوم درک عمیق تری از نحوه استفاده از لات و سایر مفاهیم مهم در فارکس به معامله گران خواهد داد.

برای یادگیری و درک بهتر لات در فارکس، به مفاهیمی مثل پیپ و لوریج و کارکردشان در فارکس تسلط پیدا کنید تا بتوانید برای انجام محاسبات سود و ضرر خود در فارکس به راحتی از آن ها استفاده کنید.

سؤالات متداول

لات در فارکس به چه معناست؟

لات در فارکس می تواند به عنوان حجم یا مقدار یک جفت ارز که یک معامله گر در یک معامله خرید یا فروش می کند، توضیح داده شود.

یک لات در فارکس چقدر است؟

یک لات استاندارد در فارکس معادل ۱۰۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. یک مینی لات یک واحد اندازه گیری است که ۱۰,۰۰۰ واحد را نشان می دهد و یک میکرو لات به یک واحد اندازه گیری که ۱,۰۰۰ واحد از ارز پایه است، اشاره دارد.

انواع مختلف لات ها در معاملات فارکس چیست؟

انواع مختلف لات ها در معاملات فارکس عبارتند از لات های استاندارد (Standard Lot)  (۱۰۰۰۰۰ واحد)، مینی (Mini Lot) (10000 واحد)، میکرو (Micro Lot) (1000 واحد) و نانو (Nano Lot) (100 واحد)

ادامه مطلب

عضویت در خبرنامه

تبلیغات

برترین ها