با ما همراه باشید

آموزش

خط روند (Trendline) چیست؛ و چگونه می توان آن را رسم کرد؟

خط روند خطی است که از بالاترین قیمت ها (سقف های قیمت) یا پایین ترین قیمت ها (کف های قیمت) رسم می شود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.

منتشر شده

در

خط روند [Trendline] چیست و چگونه می توان آن را رسم کرد؟

خط روند (Trendline)، خطوطی هستند که به سادگی رسم می شوند. معامله گران با رسم کردن خطوط روند می توانند اطلاعات مفیدی به دست آورند. خط رسم شده می تواند مسیر حرکت قیمت را به خوبی به معامله گر نشان دهد تا وی بتواند تشخیص دهد که آن سهم چه روندی خواهد داشت.

برای رسم کردن خطوط روند باید بالاترین یا پایین ترین پیوت ها را به هم وصل کنید. در این صورت جهت حرکت روند مشخص می شود. خطوط روند در هر تایم فریمی که رسم شوند، محدوده های حمایت (Support) و مقاومت (Resistance) را مشخص می کنند. این خطوط ، مسیر و سرعت روند را نشان می دهند و همچنین هنگامی که بازار روند خنثی دارد، الگو‌های قیمتی را تشکیل می دهند.

بسیاری از معامله گران با تکنیک های معاملاتی پرایس اکشن یعنی استفاده از خطوط حمایت و مقاومت افقی کاملا آشنا هستند، اما برای برخی معامله گران، معامله کردن با استفاده از خطوط روند دشوار است، و کاملا حق با آن هاست، زیرا در تجزیه و تحلیل خطوط روند، معامله گر لازم است احتیاط بیشتری داشته باشد. خطوط روند در تعیین جهت روند و همچنین قدرت آن، بسیار مفید هستند.

خط روند یکی از بخش های بسیار مهم سبک پرایس اکشن است که قبل از هر چیز به ما در تشخیص جهت روند کمک می کند. خطوط روند حرکت قیمت یک جفت ارز/ سهام و… را زمانی که قیمت در حال افزایش یا کاهش است اندازه گیری می کند. به این ترتیب، دو نوع خط روند وجود دارد:

۱) خط روند صعودی

زمانی که قیمت در حال افزایش است یعنی روند صعودی داریم. به این ترتیب، قیمت کف ها و سقف های بالاتری می سازد. خط روند صعودی در زیر مسیر حرکت قیمت قرار می گیرد و باید کف ها را به هم متصل کند. به این ترتیب خط روند صعودی به عنوان یک حمایت برای قیمت عمل می کند.

۲) خط روند نزولی

روند نزولی، مخالف روند صعودی است. پس از یک خط روند نزولی برای اندازه گیری حرکت قیمت در طول کاهش قیمت استفاده می کنیم. به این ترتیب، در روند نزولی قیمت سقف ها و کف های پایین تری می سازد که نشان دهنده کاهش قیمت است. خط روند نزولی باید در هنگام کاهش قیمت بالای قیمت قرار بگیرد، بنابراین این خط نقش مقاومت را برای قیمت بازی می کند.

تفاوت بین خطوط روند و کانال های قیمتی

می توان بیشتر از یک خط روند (Trendline) بر روی نمودار رسم کرد. معامله گران معمولا در یک دوره زمانی، ابتدا سقف های قیمتی و سپس کف های قیمتی را به هم وصل می کنند تا کانال قیمتی به دست آورند. در بازه زمانی که تحلیل می کنید کانال قیمتی می تواند برای ما، هم مقاومت و هم حمایت را مشخص کند. همانند خط روند، معامله گران به دنبال حرکات سریع قیمت (Spike) و شکسته شدن کانال قیمتی می مانند تا قیمت بتواند از کانال خارج شود. بسته به فرصت معاملاتی، معامله گران می توانند از این شکسته شدن کانال به عنوان نقطه خروج یا ورود استفاده کنند.

محدودیت های خطوط روند

همانند باقی ابزارهایی که برای تحلیل نمودار استفاده می شوند، خطوط روند هم محدودیت های خودشان را دارند. یکی از این محدودیت ها این است زمانی که داده های قیمتی جدیدی به وجود می آیند باید خطوط روند را دوباره با آن ها تنظیم کرد. ممکن است خط روند برای مدت طولانی معتبر باشد اما در نهایت حرکات نا منظم قیمت معامله گر را مجبور کند که خط روند را تغییر داده و دوباره رسم کند. همچنین معامله گران معمولا نقاط مختلف کندل را به هم وصل می کنند.

برای مثال، برخی معامله گران از پایین ترین قیمت یا کف قیمتی برای رسم کردن خط روند استفاده می کنند در حالی که برخی دیگر کمترین قیمت بسته شدن را در نظر می گیرند. در آخر باید در نظر داشت، خطوط روندی که در تایم فریم پایین رسم می شوند نسبت به حجم معاملات واکنش شدیدتری نشان می دهند. بدین معنی که خط روند تشکیل شده در حجم کم ممکن است به راحتی با افزایش حجم شکسته شود.

نحوه رسم خط روند (TrendLine)

برای ترسیم خط روند (نزولی یا صعودی)، ابتدا باید روند را شناسایی کنید. به نمودار زیر نگاه کنید.

نحوه رسم خط روند

نمودار بالا جفت ارز USD/CAD را در تایم فریم زورانه نمایش می دهد. آیا می توانید روندی را در این نمودار پیدا کنید؟ انجام این کار به صورت چشمی بدون کمک خط روند دشوار است. اما هنگامی که خطوط روند به نمودار اضافه می شود، مشاهده می کنید که حداقل سه روند جزیی در این نمودار وجود دارد. حالا به نمودار زیر نگاه کنید.

نحوه رسم خط روند

این همان نمودار USD/CAD است، اما این بار، سه خط روند اضافه شده است. دو تا از آن ها نزولی (قرمز رنگ) هستند و یکی از آن ها صعودی (سبز رنگ). اساساً ترسیم خطوط روند کار سختی نیست، اما احتیاج به مهارت خاصی دارد. در ادامه نحوه ترسیم خط روند با جزئیات توضیح داده شده است.

برای اینکه درک بهتری از نحوه ترسیم خطوط روند به دست بیاورید، ابتدا باید با ساختار کندل استیک (الگوهای کندلی) کاملا آشنا باشید.

هر کندل از پنج بخش تشکیل شده است، بدنه، بالای بدنه، پایین بدنه، سایه بالایی و سایه پایینی. برای ایجاد خط روند مناسب باید این بخش ها را کاملا درک کنید. بنابراین، اگر می خواهید یک خط روند صعودی ایجاد کنید، باید سایه های پایینی و پایین بدنه کندل ها را در نمودار شناسایی کنید.

اغلب اوقات باید از سایه های کندل برای ایجاد خط روند استفاده کرد، با این حال، می توانید در مواردی از بدنه کندل نیز استفاده کنید، زمانیکه نوسانات کوتاه مدت باعث خارج شدن قیمت از محدوده طبیعی شیب خط روند می شوند. بنابراین، اگر قیمت به سمت بالا حرکت کند، آن ها را با یک خط مستقیم به هم وصل می کنید.

سه قانون مهم برای رسم خط روند (TrendLine)

برای تأیید یک روند، قیمت حداقل سه بار باید خط روند را لمس کرده باشد. هنگام ترسیم خطوط روند، باید حداقل دو نقطه تماس وجود داشته باشد. برای تأیید خط روند به عنوان حمایت یا مقاومت، یک نقطه تماس سوم نیز احتیاج است که روی همان خط روند مانند دو نقطه قبلی قرار گرفته باشد. به نمودار USD/CAD در شکل زیر دقت کنید.

سه قانون مهم برای رسم خط روند

در اینجا روند صعودی بعد از ساخته شدن کف اول و دوم آغاز می شود، و کف سوم سیگنال تایید روند است. فلش های بعد از تأییدیه یعنی کف سوم، نشان می دهند که خط روند بعد از تماس سوم به عنوان حمایت عمل کرده است.

“هرگز فکر نکنید که روند به یک خط محدود می  شود. روند یک خط نیست، بلکه اشاره به یک ناحیه دارد”

هنگامی رسم خط روند صعودی، باید پایین بدنه و سایه های پایینی کندل ها را در نظر بگیرید. در خیلی از موارد، سایه کندل ها ممکن است از محدوده خط روند خارج شوند. در نتیجه باید خط روند را به عنوان یک ناحیه و محدوده در نظر بگیرید و نه به فقط به عنوان یک خط. به این ترتیب اگر قیمت با سایه کندل خط روند را بشکند، به این معنی نیست که روند شکسته شده است.

نکته مهمی که باید در نظر داشته باشید این است که هر چه تعداد تماس ها با خط روند بیشتر می شود، قیمت تمایل بیشتری به واکنش در سطوح خط روند دارد و در بسیاری از مواقع شاهد شکست های کاذب در اطراف این نواحی خواهید بود.

سه قانون مهم برای رسم خط روند

یک مثال دیگر از جفت ارز USD/CAD را در تصویر بالا مشاهده می کنید. در این تصویر، یک خط روند نزولی بزرگ در نمودار USD/CAD در تایم فریم روزانه نشان داده شده است. سومین تماس قیمت با خط، تایید کننده آن خط روند است. در انتهای روند نزولی، قیمت از خط روند عبور می کند.

اما اگر به حرکت قیمت توجه کنید متوجه می شوید که قیمت زیر خط روند بسته شده است و تنها چند سایه کندل در محدوده خط روند قرار گرفته اند که نشان می دهد قیمت در تلاش برای شکست این خط روند بود اما هر بار قیمت پس زده شده است. در نتیجه قیمت قبل از شکست خط روند ریزش می کند و یک کف دیگر در قیمت های پایین تر می سازد.

هنگام ترسیم خطوط روند، بهتر است همیشه خودتان به صورت دستی این کار را انجام بدهید و از اندیکاتورهای ترسیم خطوط روند استفاده نکنید. اندیکاتورهایی وجود دارند که خط روند را بصورت خودکار برای شما رسم می کنند، اما اکثر این اندیکاتورها چندان قابل اعتماد نیستند.

معامله کردن بر اساس خطوط روند

تا اینجا در مورد چگونگی شناسایی روند و رسم خط روند توضیح داده شد، اکنون نوبت معامله کردن با استفاده از خطوط روند است. قیمت به سه شکل به خط روند واکنش نشان می دهد که می توان از آن ها برای معامله کردن استفاده کرد: حرکت روند، اصلاح قیمت و شکست خط روند.

  • معامله در جهت حرکت روند

وقتی جهت حرکت روند تایید شد، می توان برای معامله در جهت روند اقدام کرد. با تایید خط روند، حالا یک منطقه واضح برای نقطه ورود به معامله خواهیم داشت. به این ترتیب، اگر بر اساس پرایس اکشن تایید گرفتیم که روند صعودی است، می توان در تماس بعدی قیمت با خط روند وارد معامله شد. به تصویر زیر دقت کنید:

معامله در جهت حرکت روند

این نمودار ۴ ساعته جفت ارز AUD/USD برای ماه مه تا ژوئن سال ۲۰۱۵ است. مشاهده می کنید که خط آبی، خط روندی است که بر اساس حرکت نزولی قیمت رسم شده است. فلش ها، سه نقطه پایه هستند که روند را تشکیل می دهند. توجه کنید که فلش سوم سبز است، زیرا منطقه تأیید روند را نشان می دهد. معامله گر می توانست در این منطقه که روی نمودار مشخص شده است، در جفت ارز AUD/USD وارد معامله فروش شود. پس از نزدیک شدن قیمت به خط روند، یک کندل نزولی قوی تشکیل می شود. این کندل یک سیگنال خوب برای ورود به معامله است.

پس از تایید روند (فلش سبز)، جفت ارز AUD/USD به سمت پایین حرکت خود را ادامه می دهد. سپس شاهد یک کف جدید و یک حرکت اصلاحی به سمت خط روند هستیم. قیمت با خط روند آبی برخورد می کند و دوباره به سمت پایین حرکت می کند. جفت ارز AUD/USD کف قبلی خود را می شکند و یک کف پایین تر می سازد.

حرکت بعدی قیمت به سمت خط روند آخرین حرکت در نظر گرفته می شود، اگر چه قیمت یک جهش کوچک دیگر را نیز تجربه می کند. قیمت AUD/USD پس از آن با یک کندل صعودی قوی خط روند را می شکند و بدنه کندل بالای خط روند بسته می شود. این سیگنالی است مبنی بر اینکه این روند ممکن است به پایان رسیده باشد یا به احتمال زیاد مدتی در اینجا توقف خواهد کرد. در این صورت احتمالا فروشندگان AUD/USD معاملات خود را با سود خواهند بست.

  • معامله کردن با خطوط روند و حرکات اصلاحی

در اینجا نحوه شناسایی و معامله حرکات اصلاحی در روند قیمت، توصیح داده خواهد شد. البته ناگفته نماند که معامله کردن در خلاف جهت روند، کاری مشکل و مخصوص تریدرهای حرفه ای است. به طور کلی معامله کردن در حرکات اصلاحی، ریسک بالایی دارد. اما قبل از آن، حرکت اصلاحی چه نوع حرکتی است؟

حرکت اصلاحی، حرکتی است که پس از یک روند حرکتی تکانشی شدید (Impulsive move)، شکل می گیرد و قیمت را به منطقه خط روند باز می گرداند.

حرکت اصلاحی باید کوچکتر از حرکت در جهت روند باشد. همچنین، در بیشتر موارد، حرکات اصلاحی نسبت به حرکات در جهت روند، زمان بیشتری لازم دارند تا تکمیل شوند. در نتیجه، معامله کردن در حرکات اصلاحی قطعا ریسک بیشتری دارند و معامله گران تمایل زیادی به انجام آن ندارند. به منظور نشان دادن نحوه انجام معاملات در حرکات اصلاحی با استفاده از خطوط روند، از یک کانال به عنوان مثال استفاده می کنیم. به تصویر زیر نگاهی بیندازید.

معامله کردن با خطوط روند و حرکات اصلاحی

نمودار بالا، نمودار هفتگی GBP/USD است. به دو خط روند موازی صعودی (آبی) توجه کنید. دایره های سیاه و اعداد، مراحل روند را به ترتیب مشخص کرده اند. فلش های سبز، حرکت های در جهت روند را در کانال نشان می دهند، در حالی که فلش های قرمز حرکات اصلاحی را به تصویر کشیده اند.

وقتی کانال داریم، معمولا با حرکت سوم قیمت، الگو را تایید می کنیم. به عبارت دیگر، در صورت وجود روند صعودی، تنها به دو کف نیاز داریم و نه به سه کف که در بالاتر توضیح داده شد. دلیل این امر آنست که پس از حرکت سوم قیمت، دو کف در یک خط صعودی و دو سقف در خط صعودی دیگر داریم که موازی با خط اول است. به این ترتیب الگو تایید می شود.

اولین حرکتی که می توان در آن معامله داشت، در نقطه ۴ است. شما باید نقاط یک و سه را روی نمودار به هم وصل کنید تا خط بالایی را رسم کنید، سپس یک خط موازی از پایین نقطه ۲ بکشید و آن را به سمت بیرون ادامه دهید. این به عنوان خط روند موازی شناخته می شود و یک تکنیک محبوب است که بسیاری از معامله گران از آن آگاه نیستند. بیشتر معامله گران از تأییدیه ای که در تماس مجدد نقطه ۵ بدست می آید، به عنوان یک ست آپ بالقوه برای معامله کردن استفاده می کنند.

توجه داشته باشید که حرکات اصلاحی از نظر تغییر قیمت جزیی هستند، زیرا بر خلاف روند اصلی حرکت می کنند. یک معامله گر که بر خلاف روند معامله می کند، می تواند در بالای خط روند بالایی با هدف نزدیک به انتهای کانال وارد معامله فروش بشود. همانطور که در تصویر بالا می بینید این استراتژی نسبت به معامله در جهت روند صعودی، پتانسیل سود کمتری دارد به همین دلیل خیلی مطلوب نیست.

  • معامله بر اساس شکست خط روند و برگشت قیمت

حالا نوبت معامله کردن بر اساس شکست خط روند است. بعنوان مثال اگر قیمت به سمت بالا در حرکت باشد و سقف ها‌ و کف های بالاتر بسازد، یعنی روند صعودی است. اما همانطور که می دانیم، این روند احتمالاً در نقطه ای متوقف شده و معکوس می شود. وقتی این اتفاق می افتد، قیمت جهت خود را تغییر داده و در جهت مخالف شروع به حرکت می کند.

معامله گران باید مراقب شکست های احتمالی خط روند باشند، زیرا می تواند شروع حرکت قیمت در جهتی جدید باشد. با این حال شکستن خط روند، برای تایید الگوی معکوس کافی نیست. همانطور که قبلاً گفته شد، معمولاً قیمت کمی فراتر از محدوده خط روند می رود و هرگز نباید آن را به عنوان یک خط دقیق در نظر گرفت. اساساً، حمایت و مقاومت خط روند باید به عنوان یک ناحیه در نظر گرفته شوند و نه یک خط غیر قابل نفوذ.

معامله گران با تجربه به خوبی می دانند که تأییدیه برای برگشت قیمت اصول خیلی دقیقی ندارد. اما می توان  فرآیند آن را به چهار مرحله تقسیم کرد تا بتوان ساختار معمول شکست خط روند را بهتر درک کرد. در تصویر زیر این چهار مرحله را مشاهده می کنید که باید هنگام تلاش برای تایید الگوی معکوس با استفاده از خطوط روند، از آن ها استفاده کنید.

معامله بر اساس شکست خط روند و برگشت قیمت

این طرح ساده، چهار علامتی که برای تایید یک الگوی معکوس نیاز دارید را نمایش می دهد. در تصویر بالا از یک خط روند صعودی استفاده شده است.

زمانی که کندل در زیر خط روند بسته بشود، شکست در خط روند رخ می دهد. قیمت پایین تر می آید و کفی پایین تر از کف قبلی که روی خط روند بوده است، بوجود می آورد. یک خط حمایت افقی در پایین کف جدید رسم می کنیم، این خط نقطه تاییدیه برای الگوی معکوس خواهد بود.

سپس قیمت افزایش می یابد و خط روند شکسته شده قبلی را به عنوان یک مقاومت تست می کند. لازم نیست قیمت حتما با خط روند شکسته شده تماس پیدا کند. به این دلیل که خط روند باید به عنوان یک ناحیه در نظر گرفته شود و نه به عنوان یک خط واحد. علاوه بر این، قیمت حتی می تواند فراتر از منطقه خط روند شکسته شده افزایش یابد.

قیمت دوباره پایین می آید و سطح حمایتی که قبلا تعیین شده (خط قرمز) را می شکند. این سیگنال تایید الگوی معکوس است. وقتی سیگنال چهارم دریافت شد، می توان با اطمینان بالایی گفت که جهت روند معکوس شده است و با توجه به این چهار مرحله اقدام به فروش کرد. معمولا معامله گران جسور هنگامی که قیمت خط روند را مجددا تست می  کند به دنبال فروش هستند. این کار پتانسیل سود بالاتری دارد و تریدرهای با تجربه در سبک پرایس اکشن معمولاً این نوع ورود را ترجیح می دهند.

همین مراحل برای یک روند نزولی نیز صدق می کند، اما همه چیز در جهت مخالف است. اکنون می بینید که چگونه این چهار مرحله که در بالا توضیح داده شد، در نمودار GBP/USD اعمال می  شود.

معامله بر اساس شکست خط روند و برگشت قیمت

این همان خط روند موازی است که به عنوان یک کانال در نمودار هفتگی GBP/USD که در بالا توضیح داده شد ترسیم شده است. با این حال، این بار، اتفاقاتی که پس از شکسته شدن خط روند افتاده ‎اند مورد بررسی قرار می گیرند.

تصویر بالا چهار مرحله فرآیند معکوس را نشان می دهد که شماره گذاری شده اند.

شماره ۱ به لحظه ای اشاره می کند که قیمت خط روند صعودی را می شکند. به کندل قرمز بزرگی که خارج از خط روند صعودی بسته می شود توجه کنید. این یک شکست نزولی با مومنتوم بالا در نظر گرفته می شود.

شماره ۲ کاهش قیمت تا زیر کف قبلی را نشان می دهد.

شماره ۳ تست مجدد خط روند شکسته شده را نشان می دهد که اکنون به عنوان مقاومت در نظر گرفته می شود. معامله گران جسور به دنبال ورود به معامله در این محدوده خواهند بود. نقطه ورود مناسب را می توان پس از بسته شدن کندل قرمز بزرگ که بعد از کندل دوجی شکل گرفته است، در نظر گرفت. شماره ۴ شکست و ریزش قوی به زیر کف جدید را نشان می دهد.

به کندل قرمز بزرگ توجه کنید که خیلی سریع زیر کف قبلی رفته و آنجا بسته می شود. این یک فرصت فروش با تاییدیه‌ کافی خواهد بود. پس از آن، این جفت ارز در یک دوره ۵ ماهه به طور قابل توجهی کاهش می یابد. این نوع سیستم معاملاتی بر اساس خط روند، به شما تصویر واضحی از جهت روند یک جفت ارز، نشان می دهد.

خط روند یک ابزار تحلیلی بسیار مهم برای معامله گران سبک پرایس اکشن است. دو نوع خط روند وجود دارد: خط روند نزولی و خط روند صعودی. هنگام ترسیم یک خط روند باید نکاتی را در نظر بگیرید: در روند صعودی، پایین بدنه کندل و نوک سایه پایینی کندل ها، و در روند نزولی بالای بدنه کندل و نوک سایه بالای کندل ها.

در هنگام تحلیل نمودار، این سه قانون مهم را برای رسم خط روند به خاطر بسپارید:

  • برای تایید خط روند، حداقل در سه ناحیه قیمت باید با خط روند تماس پیدا کرده باشد.
  • خط روند به یک ناحیه واکنش نشان می دهد، نه به یک خط تنها.
  • به طور معمول هر چه روند قدیمی تر باشد، منطقه نوسان روند گسترده تر است.

سه استراتژی اصلی برای معامله بر اساس خط روند وجود دارد که می توان از آن ها استفاده کرد: معامله در جهت روند، معامله بر اساس حرکات اصلاحی قیمت، معامله زمانی که خط روند شکسته می شود.

آموزش

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

تقویم اقتصادی مثل یک “برنامه‌ریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکت‌های ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک می‌کند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصت‌های سودآور پیدا کنید.

منتشر شده

در

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

اگر معامله‌گر یا فعال بازارهای مالی باشید، حتما تجربه کرده‌اید که یک خبر اقتصادی می‌تواند ظرف چند دقیقه بازار را زیر و رو کند. مثلا اعلام نرخ بیکاری آمریکا یا تصمیم فدرال رزرو درباره نرخ بهره کافی است تا قیمت دلار، طلا یا حتی بیت کوین نوسان شدیدی پیدا کند. در چنین شرایطی، دانستن زمان دقیق این رویدادها می‌تواند مرز میان یک معامله سودآور یا پشیمان‌کننده باشد.

اینجاست که تقویم اقتصادی به عنوان یک ابزار به کمک شما می‌آید. ابزاری که تمام اتفاقات مهم اقتصادی و مالی جهان را در یک جدول زمانی مشخص نمایش می‌دهد و به شما کمک می‌کند همیشه چند قدم جلوتر از بازار باشید. اگر می‌خواهید بدانید تقویم اقتصادی دقیقا چیست، چه اجزایی دارد و چطور باید از آن استفاده کنید، این مطلب را از دست ندهید.

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست؟

یک لیست زمان‌بندی‌شده از اعلامیه‌های اقتصادی، داده‌های کلان، سخنرانی‌های مقامات مالی و انتشار شاخص‌های اقتصادی مثل نرخ بهره، تورم، بیکاری، تولید ناخالص داخلی و … است. علاوه بر این معمولاً زمان بیانیه های بانک مرکزی، سخنرانی های سیاست گذاران پولی و انتخابات را فهرست می کند.

بیشتر تقویم های اقتصادی منتشر شده شامل نوع داده مثل نرخ بیکاری، نتیجه قبلی که منتشر شده بود و انتظارات اجماع بازار برای نتیجه آتی می شوند. باید توجه داشت که نوع انتشار به طور کلی بسته به اینکه چه تاثیری می تواند داشته باشد؛ بصورت زیاد، متوسط، کم یا بدون تاثیر، کد گذاری می شود.

برای مثال، تصور کنید بانک مرکزی اروپا (ECB) قرار است درباره نرخ بهره (Interest Rate) جلسه برگزار کند. این تصمیم می‌تواند ارزش یورو را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. اگر شما معامله‌گر بازار فارکس باشید و این تاریخ را ندانید، ممکن است در میانه یک معامله ناگهان با نوسانی شدید روبه‌رو شوید و فرصت مدیریت آن را از دست بدهید. اما وقتی به تقویم اقتصادی نگاه می‌کنید، می‌بینید که این رویداد دقیقا چه روز و ساعتی اتفاق می‌افتد و می‌توانید از قبل برایش برنامه‌ریزی کنید.

تقویم اقتصادی نه فقط برای معامله‌گران حرفه‌ای، بلکه برای هر فردی که در بازارهای مالی فعالیت می‌کند (از بورس و فارکس گرفته تا ارزهای دیجیتال) یک ابزار ضروری است. حتی سرمایه‌گذاران بلندمدت هم با نگاه به این تقویم می‌توانند تصمیم‌های دقیق‌تری برای مدیریت پرتفوی خود بگیرند.

اگر انتشار داده اقتصادی تأثیر کمی داشته باشد، آنگاه جفت ارز حرکتی نداشته و یا واکنشی جزیی نسبت به نتیجه از خود نشان خواهد داد. اما اگر در رویدادی با تأثیر متوسط، نتیجه نهایی با چیزی که انتظار می رفت خیلی تفاوت داشته باشد، باعث می شود جفت ارز به میزان بیشتری تغییر کند. زمانی که انتشار داده ها به طور قابل توجهی بیشتر یا کمتر از نتیجه مورد انتظار بازار باشند، به خصوص زمانی که صحبت از داده هایی با تأثیر بالا باشد، جفت ارز مرتبط تمایل بیشتری به حرکت دارد و بازار نوسانات قابل توجهی را در این فرآیند تجربه می کند.

چرا تقویم اقتصادی مهم است؟

  • تقویم اقتصادی مانند یک نقشه راه است که مسیر حرکت بازارها را روشن‌تر می‌کند و شما را از غافلگیری‌های ناگهانی نجات می‌دهد. به این ترتیب شما می‌توانید تصمیمات معاملاتی خودتان را بر پایه اطلاعات موثق بگیرید.
  • انتشار داده‌های اقتصادی می‌تواند باعث نوسانات شدید در بازارهای مالی شود. برای مثال، اگر نرخ تورم بالاتر از حد انتظار اعلام شود، سرمایه‌گذاران انتظار افزایش نرخ بهره خواهند داشت و همین موضوع می‌تواند بازار سهام یا ارزهای دیجیتال را تحت تاثیر قرار دهد.
  • بدون تقویم اقتصادی، بسیاری از تصمیم‌ها بر اساس حدس و گمان گرفته می‌شود. معامله‌گرانی که فقط با تحلیل تکنیکال کار می‌کنند، ممکن است در لحظه انتشار یک خبر بزرگ، گرفتار نوسانات غیرمنتظره بازار شوند. در حالی‌که کسی که تقویم اقتصادی را دنبال می‌کند، می‌داند چه زمانی باید محتاط‌تر باشد یا حتی برای شکار فرصت‌های جدید آماده شود.
  • یکی از مهم‌ترین مزیت‌های تقویم اقتصادی، مدیریت ریسک است. اگر قبل از انتشار یک داده مهم پوزیشن باز دارید، می‌توانید حجم معاملات خود را کاهش دهید، حد ضرر تنظیم کنید یا حتی معامله را ببندید تا از ضررهای سنگین جلوگیری شود.
  • استفاده از تقویم اقتصادی به شما امکان می‌دهد استراتژی‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت خود را بر اساس داده‌های واقعی طراحی کنید. به این ترتیب، معاملات شما نظم بیشتری پیدا می‌کند و احتمال موفقیت بالاتر می‌رود.
  • بسیاری از ضررها به دلیل تصمیمات عجولانه و احساسی اتفاق می‌افتد. وقتی بدانید چه چیزی در راه است، آرامش بیشتری خواهید داشت و کمتر اسیر ترس یا طمع می‌شوید.

اجزای اصلی یک تقویم اقتصادی

وقتی وارد یک تقویم اقتصادی مثل Trading Economics یا Investing.com می‌شوید، در نگاه اول ممکن است جدول شلوغی ببینید که پر از عدد و کلمه است. اما اگر بدانید هر ستون چه معنایی دارد، کار با آن بسیار ساده خواهد شد. در ادامه تک‌تک اجزای اصلی این جدول که از وب‌سایت تریدینگ اکونومیکس آورده شده را توضیح می‌دهیم.

Economic Calendar
All events, interest rate, prices & inflation, labour market, GDP growth, foreign trade, government, business confidence, consumer sentiment, housing market.

در قسمت بالای جدول بخشی برای فیلتر کردن نتایج آورده شده است. گزینه «Recent» فیلتری برای نشان دادن رویدادهای اخیر است و فقط موارد نزدیک به زمان فعلی را نشان می‌دهد. اگر می‌خواهید مثلا رویدادهای اقتصادی چند ماه دیگر را ببینید کافی است این فیلتر را تغییر دهید.

با استفاده از گزینه «Impact» شما می‌توانید این رویدادهای اقتصادی را بر اساس سطح اهمیت آن ها دسته‌بندی کنید. تریدینگ اکونومیکس سه دسته‌بندی دارد. رویدادهای یک ستاره، دو ستاره و سه ستاره که طبیعتا اهمیت آن ها بر اساس تعداد ستاره افزایش می‌یابد.

قسمت «Countries» امکان فیلتر کردن بر اساس کشور یا اقتصاد موردنظر را فراهم می‌کند. مثلا اگر قصد دارید فقط شاخص‌های اقصتادی کلان آمریکا را ببینید، کافی است روی این گزینه کلیک کرده و «United States» را انتخاب کنید.

فیلتر «Category» دسته‌بندی رویدادها را نمایش می‌دهد. مثلا شما می‌توانید در این فیلتر گزینه «Prices & Inflation» را انتخاب کرده و فقط داده‌های تورمی را مشاهده کنید.

بخش «UTC +3:30» نیز برای تعیین منطقه زمانی است. شما می‌توانید منطقه زمانی خودتان (تهران-ایران) را تنظیم کنید تا ببینید دقیقا رویداد موردنظرتان در چه ساعتی به وقت ایران رخ می‌دهد.

  • تاریخ و ساعت

اولین چیزی که در تقویم اقتصادی به چشم می‌آید، ستون زمان انتشار است. در این بخش دقیقا مشخص می‌شود که هر رویداد چه روز و ساعتی منتشر خواهد شد. اهمیت این قسمت بسیار بالاست، چون بازارها معمولا درست در همان لحظه انتشار خبر واکنش نشان می‌دهند. مثلا اگر در ساعت ۴:۰۰ صبح «شاخص اعتماد مصرف‌کننده استرالیا» منتشر شود، معامله‌گران بازار فارکس در همان دقیقه باید آماده واکنش باشند.

همانطور که گفتیم، ساعت تقویم معمولا بر اساس منطقه زمانی قابل تغییر است. مثلا شما می‌توانید آن را روی «تهران (UTC+3:30)» تنظیم کنید تا دقیقاً با ساعت محلی خودتان هماهنگ باشد.

  • کشور

در ستون بعدی، پرچم و کد کشور (مثلاً GB = بریتانیا، AU = استرالیا، MX = مکزیک) قرار دارد که نشان می‌دهد داده متعلق به کدام اقتصاد است. گاهی اوقات هم رویدادها مربوط به یک بلوک منطقه‌ای خاص مثلا اروپا (EA = Euro Area) هستند. در این صورت آن داده را باید به عنوان یک شاخص منطقه‌ای و نه مربوط به یک کشور واحد تفسیر کرد.

  • عنوان رویداد

این ستون عنوان خبر یا شاخص اقتصادی را نشان می‌دهد. گاهی هم کنار این عنوان، مخفف ماه میلادی (مثل AUG، SEP) دیده می‌شود که نشان می‌دهد داده مربوط به کدام ماه است. شناخت هر شاخص اهمیت زیادی دارد، چون هرکدام اثر متفاوتی روی بازار می‌گذارند.

اما نکته مهم اینجاست که همه رویدادها عددی و آماری نیستند. بعضی از آن ها بیشتر کیفی هستند و باید با توجه به ماهیتشان تفسیر شوند. برای درک بهتر، به چند نمونه نگاه کنیم:

  • شاخص‌های آماری (عدد‌محور)

مثل نرخ بیکاری (Unemployment Rate)، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، یا تولید ناخالص داخلی (GDP). اینها همیشه یک عدد مشخص دارند که می‌توان آن را با مقدار قبلی و پیش‌بینی بازار مقایسه کرد.

  • سخنرانی‌ها (Speech)

مثلا «سخنرانی رئیس فدرال رزرو». این نوع رویداد عدد ندارد، بلکه مهم محتوای صحبت‌هاست. اگر لحن سخنران به سمت سیاست انقباضی (افزایش نرخ بهره) باشد، بازار واکنش منفی به دارایی‌های پرریسک نشان می‌دهد. اگر لحن انبساطی باشد، می‌تواند باعث رشد بازار سهام یا ارزهای دیجیتال شود.

  • حراج اوراق (Auction)

مثل «حراج اوراق ۱۰ ساله آمریکا» یا «حراج اوراق خزانه ژاپن». اینجا اعداد مربوط به بازده (Yield) یا حجم اوراق فروخته‌شده اهمیت دارند. بالا رفتن بازده معمولا نشانه افزایش هزینه استقراض دولت و احتمال بالا رفتن نرخ بهره است.

  • شاخص‌های نظرسنجی و اعتماد (Survey/Confidence Index)

مثل «شاخص اعتماد مصرف‌کننده» یا «شاخص مدیران خرید (PMI)». اینها با پرسش‌نامه از فعالان اقتصادی یا مصرف‌کنندگان تهیه می‌شوند و بازتاب‌دهنده چشم‌انداز آینده هستند.

ستون Previous نشان‌دهنده نتیجه گزارش قبلی است. مثلا اگر شاخص بیکاری ماه گذشته ۸٪ بوده، این عدد در ستون Previous نمایش داده می‌شود. این بخش برای مقایسه روند بسیار مهم است، چون بازار همیشه تغییرات نسبت به گذشته را در نظر می‌گیرد.

در قسمت (Consensus / Forecast) دو ستون پیش‌بینی تحلیلگران و اقتصاددانان درباره آن شاخص یا داده اقتصادی آورده می‌شود. اما چه تفاوتی با هم دارند؟

Consensus یا اجماع در واقع میانگین پیش‌بینی جمعی تحلیلگران، اقتصاددان‌ها و موسسات مالی است. یعنی چندین منبع معتبر پیش‌بینی خود را درباره یک شاخص اعلام می‌کنند و تقویم اقتصادی میانگین یا اجماع آنها را نمایش می‌دهد.

Forecast گاهی به همان معنی Consensus به کار می‌رود، اما در بعضی تقویم‌ها (مثل Trading Economics) یک تفاوت کوچک دارد:

  • Forecast معمولاً پیش‌بینی اختصاصی خود سایت یا موسسه منتشرکننده تقویم است.
  • در حالی که Consensus نماینده پیش‌بینی کلی بازار و تحلیل‌گران مختلف است.

در ستون (Actual) مقدار واقعی در لحظه انتشار خبر به‌روزرسانی می‌شود و عدد واقعی گزارش را نشان می‌دهد. در حقیقت، مهم‌ترین بخش برای معامله‌گران همین ستون است، چون مستقیما رفتار بازار را شکل می‌دهد.

بعضی تقویم‌ها مثل Trading Economics در کنار هر شاخص نمودارهای کوچکی نمایش می‌دهند. این نمودار روند تاریخی آن شاخص را نشان می‌دهد (مثلا تغییرات نرخ بیکاری در چند ماه گذشته). با نگاه سریع به این بخش می‌توانید متوجه شوید وضعیت در حال بهبود یا بدتر شدن است.

Economic Calendar
Economic Calendar

طبق ستون اول متوجه می‌شویم که شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) آمریکا ساعت ۴ بعد از ظهر به وقت محلی منتشر می‌شود. به طور کلی، شاخص‌های اقتصادی را می‌توان در بازه زمانی‌های مختلفی ارزیابی کرد. منظور از MoM بازه زمانی ماهانه است و YoY تغییرات کل یک سال نسبت به سال قبل را نشان می‌دهد.

در سطر اول که مربوط به شاخص PPI اصلی در بازه ماهانه است، می‌بینیم که مقدار قبلی ۰.۹٪ ثبت شده است. این یعنی در ماه گذشته قیمت تولیدکننده‌ها نسبت به ماه ماقبلش ۰.۹٪ افزایش داشته است. در ستون Forecast پیش‌بینی تریدینگ اکونومیکس برای این ماه ۰.۳٪ است و Consensus که میانگین پیش‌بینی اقتصاددانان و تحلیلگران مختلف را نشان می‌دهد ۰.۴٪ ثبت شده است. مقدار Actual یا واقعی هم هنوز منتشر نشده و به همین دلیل این ستون خالی مانده و در لحظه انتشار شاخص پر می‌شود.

چطور از تقویم اقتصادی استفاده کنیم؟

این بخش مهم‌ترین قسمت مقاله است، چون فقط دانستن اینکه رویدادها چه زمانی هستند کافی نیست؛ باید بدانید چطور از این اطلاعات استفاده کنید.

  • برنامه‌ریزی هفتگی: در ابتدای هفته به تقویم اقتصادی نگاه کنید و رویدادهای مهم (مثل NFP یا تصمیم نرخ بهره) را علامت بزنید. این کار به شما کمک می‌کند از قبل آماده باشید.
  • ترکیب با تحلیل تکنیکال: اگر می‌بینید یک خبر مهم نزدیک است، سطوح حمایت و مقاومت نمودار را بررسی کنید. مثلا اگر خبر منفی بیاید و بازار به حمایت نزدیک باشد، احتمال شکستن حمایت بیشتر می‌شود.
  • استراتژی معاملاتی متناسب با خبر: بعضی معامله‌گران قبل از انتشار خبر، از بازار خارج می‌شوند تا ریسک نکنند. برخی دیگر ترجیح می‌دهند منتظر بمانند و پس از انتشار داده و مشخص شدن جهت بازار وارد معامله شوند.
  • مدیریت حجم و حد ضرر: در زمان‌هایی که احتمال نوسان شدید وجود دارد، بهتر است حجم معامله کمتر شود یا حد ضرر نزدیک‌تر قرار بگیرد.
  • ثبت تجربه‌ها: بهترین راه برای یادگیری استفاده از تقویم اقتصادی، تجربه شخصی است. بعد از هر رویداد مهم یادداشت کنید بازار چگونه واکنش نشان داد و استراتژی شما چقدر موفق بود.

تقویم اقتصادی را از کجا ببینیم؟

امروزه ده‌ها وب‌سایت معتبر وجود دارد که تقویم اقتصادی رایگان و به‌روزی ارائه می‌دهند. برخی از بهترین منابع عبارت‌اند از:

  • Trading Economics: همه رویدادها، نرخ بهره، قیمت‌ها و تورم، بازار کار، رشد تولید ناخالص داخلی، تجارت خارجی، دولت، اعتماد تجاری، احساسات مصرف‌کننده، بازار مسکن.
  • Investing.com: تقویم اقتصادی همزمان با اعلام رویدادهای اقتصادی، شاخص‌ها را دریافت کنید و تأثیر فوری آنها بر بازار جهانی را مشاهده کنید – از جمله رویدادهای قبلی، …
  • Forex Factory: با تقویم اقتصادی فارکس محور، رویدادهای تأثیرگذار بر بازار را خیلی قبل از وقوع پیش‌بینی کنید.
  • TradingView: تقویم اقتصادی آخرین و رویدادهای اقتصادی آینده را نشان می‌دهد که می‌توانند بر دارایی‌ها، مناطق و بازارهای جهانی خاصی تأثیر بگذارند.
  • FXStreet: تقویم اقتصادی لحظه‌ای، رویدادها و شاخص‌های اقتصادی سراسر جهان را پوشش می‌دهد.
  • MyFxBook: تقویم اقتصادی به صورت آنی که تمام رویدادها و اطلاعیه‌های اقتصادی را پوشش می‌دهد. مقادیر تاریخی، قبلی، اجماعی و واقعی هر شاخص را مشاهده کنید.

همچنین بروکرهای فارکس هم معمولاً تقویم اقتصادی روی سایت خود دارند.

در انتها

تقویم اقتصادی مثل یک “برنامه‌ریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکت‌های ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک می‌کند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصت‌های سودآور پیدا کنید. در دنیایی که ثانیه‌ها حرف اول را می‌زنند، اطلاع از آنچه در راه است، برگ برنده شماست. با استفاده منظم از این ابزار، دیگر از نوسانات ناگهانی غافلگیر نخواهید شد و می‌توانید با اطمینان بیشتری برای آینده سرمایه‌گذاری خود برنامه‌ریزی کنید.

به یاد داشته باشید، موفقیت در بازارهای مالی تنها به تحلیل نمودارها محدود نمی‌شود. تسلط بر اطلاعات و درک وقایع کلان اقتصادی، مکمل تحلیل تکنیکال است و شما را در مسیری قرار می‌دهد که به جای دنبال کردن بازار، آن را پیش‌بینی کنید. به همین خاطر توصیه می‌کنیم که از همین امروز، استفاده از تقویم اقتصادی را به یکی از عادت‌های معاملاتی خود تبدیل کنید.

سودآوری و معامله گری بصورت مداوم در بازار می تواند بسیار چالش برانگیز باشد، و واقعیت مسلم این است که اکثر معامله گران خرد معمولا پول خود را در این بازار از دست می دهند. با این وجود، با یک برنامه معاملاتی جامع، ابزارهای مناسب و دانش کافی از بازار ارز، شانس موفقیت شما به عنوان یک معامله گر به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.

ادامه مطلب

آموزش

اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

منتشر شده

در

بررسی دامنه تغییرات قیمت سهام یکی از موثرترین روش‌ها برای اندازه‌گیری میزان نوسان قیمت است. برای تعیین دامنه تغییرات، کافی است بالاترین و پایین‌ترین قیمت را در یک بازه زمانی معین مقایسه کنیم. در ادامه، به بررسی جزئیات بیشتری درباره اندیکاتور ATR، از جمله نحوه محاسبه آن، کاربردهای مختلف در معاملات و نکاتی برای استفاده بهینه در تحلیل‌ تکنیکال می‌پردازیم. با اینوستورنت همراه باشید.

اندیکاتور ATR چیست؟

اندیکاتور ATR، مختصر کلمه (Average True Range) یا میانگین دامنه واقعی است. این اندیکاتور یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که برای اندازه‌گیری نوسانات بازار استفاده می‌شود. این اندیکاتور توسط ولز وایلدر (Welles Wilder) سال ۱۹۷۸ در کتابی با عنوان “مفاهیم جدید در سیستم‌های معاملاتی تکنیکال” معرفی شد. ATR به معامله‌گران کمک می‌کند تا نوسانات بازار را بهتر درک کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.

اندیکاتور ATR نوسانات را به صورت مطلق اندازه‌گیری می‌کند و مقادیر حاصل از آن درصدی از قیمت‌های فعلی نیستند. به عبارتی دیگر، ATR سهام‌ با قیمت بالا، بیشتر از ATR سهام‌ با قیمت پایین خواهد بود. به عنوان مثال، سهامی که قیمت آن در بازه ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار معامله می‌شود، ATR بالاتری نسبت به سهامی با بازه قیمتی ۵۰ تا ۶۰ هزار خواهد داشت. بنابراین، نمی‌توان مقادیر ATR سهام‌ مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.

نحوه محاسبه اندیکاتور ATR

محاسبه ATR شامل مراحلی است که به ترتیب زیر انجام می‌شود:

۱. محاسبه دامنه واقعی (True Range)

TR بزرگ‌ترین مقدار بین سه دسته زیر است:

اختلاف بین بالاترین (High) و پایین‌ترین قیمت (Low) در دوره فعلی

تفاوت بین بالاترین قیمت دوره فعلی (High) و قیمت بسته شدن دوره قبلی (Previous Close)

تفاوت بین پایین‌ترین قیمت دوره فعلی (Low) و قیمت بسته شدن دوره قبلی (Previous Close)

۲. میانگین‌گیری دامنه واقعی:

ATR با میانگین‌گیری دامنه واقعی (TR) در یک دوره مشخص محاسبه می‌شود. معمولاً این دوره ۱۴ روزه است، اما می‌توان آن را بر اساس نیازهای خاص تنظیم کرد.

Average True Range (ATR)
Average True Range (ATR)

دوره های استاندارد برای محاسبه ATR

ولز وایلدر مخترع اندیکاتور ATR، محاسبه این اندیکاتور را با یک دوره زمانی ۱۴ روزه پیشنهاد کرده است. استفاده از این دوره استاندارد ۱۴ روزه باعث می‌شود که ATR نه بیش از حد حساس باشد و نه تغییرات مهم را از دست بدهد. اگرچه دوره ۱۴ روزه به عنوان یک استاندارد عمومی پذیرفته شده است، اما استفاده از دوره‌های کوتاه‌تر یا بلندتر نیز می‌تواند با توجه به عوامل مختلفی از جمله استراتژی معاملاتی، افق زمانی افراد و نوع بازار مفید باشد. مقدار ATR به دوره زمانی انتخابی حساس است و ممکن است در دوره‌های مختلف نتایج متفاوتی ارائه دهد.

کاربردهای ATR

اندیکاتور ATR کاربردهای متنوعی دارد که در ادامه به برخی از مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود:

۱. اندازه‌گیری نوسانات بازار

ATR به تحلیل‌گران کمک می‌کند تا نوسانات بازار را اندازه‌گیری کنند. مقادیر بالای ATR نشان‌دهنده نوسانات زیاد سهام و مقادیر پایین نشان‌دهنده نوسانات کم است. این اطلاعات می‌توانند در تصمیم‌گیری‌های معاملاتی کمک کنند.

۲. تعیین حد ضرر (Stop Loss)

یکی از کاربردهای مهم ATR تعیین حد سود و حد ضرر است. معامله‌گران می‌توانند از ATR برای تعیین فاصله مناسب حد ضرر استفاده کنند. زمانی که اندیکاتور ATR مقادیر بالاتری را نمایش می‌دهد، معامله‌گران نوسانات قیمتی بیشتری را پیش‌بینی می‌کنند. در نتیجه، آنها معمولاً حد ضرر خود را با فاصله بیشتری از قیمت فعلی قرار می‌دهند تا از نوسانات شدید بازار در امان بمانند. برعکس، زمانی که ATR نشان‌دهنده نوسانات کمتری باشد، معامله‌گران حد ضرر را نزدیک‌تر به قیمت فعلی تعیین می‌کنند تا از حرکات قیمتی کوچک نیز بهره‌برداری کنند.

«خروج شاندلیر» (Chandelier Exit) یکی از تکنیک‌های مشهور است که توسط «چاک لبو» (Chuck LeBeau) ابداع شده است. این روش یک تکنیک مبتنی بر ATR است که محدوده حد ضرر را برای موقعیت‌های معاملاتی خرید و فروش تعیین می‌کند.

محدودیت‌های اندیکاتور ATR

دو محدودیت اصلی برای استفاده از اندیکاتور ATR وجود دارد که معامله‌گران باید به آنها توجه داشته باشند.

۱. محدودیت اول، متفاوت بودن تفسیر نتایج ATR است. هر معامله‌گری ممکن است برداشت متفاوتی از نتایج این اندیکاتور داشته باشد.

۲. محدودیت دوم این است که اندیکاتور ATR جهت قیمت را مورد بررسی قرار نمی‌دهد و تنها به اندازه‌گیری نوسانات می‌پردازد. به همین دلیل، ممکن است معامله‌گر حرکت‌های متفاوتی را از بازار دریافت کند، به خصوص زمانی که پیوت‌ها در حال شکل‌گیری هستند یا روندها معکوس می‌شوند.

برای مثال، اگر قیمت حرکت چشم‌گیری برخلاف روند قبلی داشته باشد و اندیکاتور ATR نیز به میزان قابل‌توجهی افزایش یابد، برخی معامله‌گران ممکن است تصور کنند که ATR روند قبلی را تأیید می‌کند، در حالی که این برداشت ممکن است نادرست باشد.

اندیکاتور ATR یکی از ابزارهای مهم و کاربردی در تحلیل تکنیکال است که به معامله‌گران کمک می‌کند تا نوسانات بازار را بهتر درک کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند. با توجه به مزایا و کاربردهای متعدد ATR، این اندیکاتور می‌تواند نقش مهمی در استراتژی‌های معاملاتی ایفا کند. با این حال، معامله‌گران باید به محدودیت‌های آن نیز توجه کنند و از ATR در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنند تا به نتایج دقیق‌تری دست یابند.

ادامه مطلب
تبلیغات
اخبار3 روز پیش

استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
آموزش3 روز پیش

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنش‌ها بزودی با سرعت اینترنت نهایی می‌شوند
اخبار2 هفته پیش

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنش‌ها بزودی با سرعت اینترنت نهایی می‌شوند

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه را برای کاربران فعال کرد
اخبار2 هفته پیش

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه (RWA) را برای کاربران فعال کرد

آموزش3 هفته پیش

اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند
بلاکتوپیا3 ماه پیش

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند

اخبار3 ماه پیش

کاناری کپیتال برای ETF اینجکتیو (INJ) ثبت‌نام کرد

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو
اخبار3 ماه پیش

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا
بلاکتوپیا3 ماه پیش

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟
آموزش3 ماه پیش

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

کوین‌بیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد
اخبار3 ماه پیش

کوین‌بیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژه‌ها ناپدید شده‌اند!
اخبار3 ماه پیش

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژه‌ها ناپدید شده‌اند!

برترین ها