آموزش
رنج تریدینگ (Range trading) چیست؟
زمانی که بازار به طور مداوم بین دو سطح قیمتی حرکت می کند، گفته می شود بازار رِنج است یا روند خنثی (ساید/ Side) دارد.
منتشر شده
2 سال پیشدر
طبق آمار، در بازارهای مالی تنها ۳۰ درصد اوقات بازارها روند مشخصی دارند. این موضوع، معضل بسیار بزرگی برای معامله گرانی است که می خواهند از حرکت های ادامه دار سود چشم گیری بگیرند. اما هفتاد درصد مواقع بازارها در محدوده رنج (Range) نوسان می کنند.
اما معنی این جمله چیست؟ زمانی که بازار به طور مداوم بین دو سطح قیمتی حرکت می کند، گفته می شود بازار رِنج است یا روند خنثی (ساید/ Side) دارد. مانند معامله گری بر اساس روند که در تمام تایم فریم ها (Time Frame) قابل استفاده است، شما می توانید در هر تایم فریمی که بخواهید از پنج دقیقه تا روزانه، هفتگی یا ماهانه، بازارهای رنج را مشاهده کنید.
بازار رنج (Range) شرایطی است که در آن تراکم قیمت در یک محدوده از نمودار بسیار زیاد است و به این معنی است که حرکت کلی قیمت بین دو سطح خاص یعنی بالاترین و پایین ترین محدوده قرار دارد. برخی از معامله گران، بازار رنج را تثبیت قیمت، فاز ازدحام یا بازار مسطح می نامند. به عبارت ساده تر، زمانی که یک جفت ارز روند صعودی یا نزولی خاصی ندارد، قیمت در حال رنج زدن درون یک کانال افقی است.
بر خلاف معامله گری روند (Trend trading) که بهتر است تنها در یک سمت (خرید یا فروش) معامله صورت بگیرد، در رنج تریدینگ (Range trading) معامله گران می توانند بسته به موقعیت قیمت در محدوده رنج، در هر دو طرف معامله کنند. معامله گران روند سعی می کنند با روند کلی بازار پیش بروند. این معامله گران در روندهای صعودی در کف می خرند و در روند های نزولی در سقف فروشنده هستند.
چگونه در بازار رنج (Range) معامله کنیم؟
در مرحله اول معامله گر باید منطقه رنجی که قصد معامله در آن را دارد، شناسایی کند. معمولا قیمت باید حداقل دوبار از یک منطقه حمایت (Support)، حمایت شود و حداقل دوبار از یک منطقه مقاومت (Resistance) برگردد تا رنجی تشکیل شود. در غیر این صورت ممکن است قیمت در حال تشکیل سقفی بالاتر از سقف قبلی در روند صعودی یا کفی پایین تر از کف قبلی در روند نزولی باشد و به روند خود ادامه دهد.
در زیر یک محدوده رنج نشان داده شده است. همانطور که مشاهده می کنید قیمت در دوره ای بین دو سطح حمایت و مقاومت حرکت کرده است.
خطوط صافی که می بینید نشان دهنده منطقه رنج است. این دو خط به عنوان مناطق حمایت و مقاومت عمل کرده و معامله گر می تواند از آن ها به عنوان نقاط ورود، نقاط خروج، حد ضرر، حد سود و همچنین قرار دادن سفارشات لیمیت (Limit Orders) استفاده کند.
هنگامی که محدوده رنج مشخص شد، معامله گر باید به دنبال پیدا کردن نقطه ورود باشد تا از این محدوده استفاده کند. وی می تواند به صورت دستی در زمانی که قیمت وارد محدوده حمایتی شد وارد معامله خرید شود و یا هنگامی که قیمت وارد محدوده مقاومتی شد، وارد معامله فروش شود.
معامله گری در بازار رنج با روش پرایس اکشن (Price Action)
بسیاری از معامله گران پرایس اکشن، می توانند در بازارهای رنج به طور مؤثر معامله کنند. دلیل این امر آن است که خود محدوده رنج، می تواند سرنخ های قیمتی زیادی را به معامله گر ارائه کرده و ترکیب سطوح حمایتی و مقاومتی در محدوده رنج با سایر عوامل تحلیلی، می تواند امکان انجام معاملات هم راستا با احتمال موفقیت بالا را فراهم کند.
یکی دیگر از فرصت های معاملاتی در بازار رنج، معامله درون محدوده نوسانات در بازار رنج است. هر زمان که قیمت از سطح بالا یا پایین کانال قیمتی به سطح مخالف جهش کرد، می توان وارد معامله شد و تا زمانی که قیمت به سطح مخالف محدوده برسد، معامله باید باز بماند. مزیت استفاده از این استراتژی این است که می توان حد ضرر بسیار کوچکی برای آن در نظر گرفت و نقطه بهینه برای قرار دادن دستور حد ضرر معامله، فراتر از محدوده رنج است.
نمودار بالا، جفت ارز USD/JPY را در تایم فریم روزانه نمایش می دهد. همانطور که مشاهده می کنید، قیمت در بین دو ناحیه حمایتی و مقاومتی در حال نوسان است، البته شایان ذکر است که که در بعضی مواقع این نواحی شکسته شده ولی به سرعت به محدوده رنج بازمی گردد که معمولا این نوع الگوها، گاهی پس از انتشار اخبار اقتصادی شکل می گیرند.
فلش های سبز لحظاتی را نشان می دهند که بازار فرصت های خرید و فروش را برای جفت ارز USD/JPY بر اساس پرایس اکشن بازار رنج، فراهم کرده است و همچنین خطوط قرمز، نشان دهنده سطوح دستورهای حد ضرر معاملات است.
هنگامی که این نوع از معامله انجام می شود، معامله باید تا زمانی که قیمت به سطح مخالف می رسد و یا تا زمانی که دستور حد ضرر فعال می شود، باز نگه داشته شود. این رویکرد معاملاتی بسیار پر ریسک است و یکی از دلایل آن، عدم وجود حجم معاملات مناسب در این ناحیه معاملاتی است. این امر منجر به عدم ثبات قیمت شده و اگر خریدار یا فروشنده بزرگتری ناگهان وارد بازار شود، قیمت می تواند به سرعت تغییر جهت دهد.
در بالا تصویری از یک بازار رنج کلاسیک را از تاریخ ۲۹ ژوئیه تا ۳ اوت، در نمودار ۱ ساعته EUR/USD مشاهده می کنید. همانطور که از تصویر پیداست، در زمان هایی که حجم معاملات افزایش پیدا می کند، قیمت رشد کرده و در زمانی که حجم کاهش پیدا کرده است، قیمت در بین دو محدوده در حال نوسان است و روند مشخصی ندارد.
مزایای معامله گری در بازار رنج
سطوح مشخص شده برای معاملات در بازار رنج، یک کانال افقی به وضوح مشخص شده است و این یک مزیت است که معاملهگر میتواند منتظر افزایش احتمالی قیمت در جهت مخالف باشد. مزیت دیگر ورود به یک روند بالقوه است؛ یعنی دقیقا زمانی که محدوده رنج توسط قیمت شکسته میشود و اگر این روند از قدرت کافی برخوردار باشد، سود معاملهگر بسیار افزایش خواهد یافت.
معایب معامله گری در بازار رنج
یکی از معایب معامله گری در بازار رنج (Side)، حجم معاملاتی بسیار پایین است. این امر بدان معناست که نه خریداران و نه فروشندگان نمی توانند بر یکدیگر تسلط پیدا کنند. در این شرایط، شکست محدوده رنج توسط قیمت رخ نمی دهد و یا اگر رخ دهد، احتمالا شکست نامعتبر است. از دیگر معایب، نبود روند مشخص چه صعودی چه نزولی در بازار بوده که اغلب باعث شکست های کاذب (Fake Braekout) و اقدامات بدون دلیل قیمت می شود.
شکست محدوده رنج (Market Range Breakout)
یکی از قوی ترین حرکات قیمتی، شکست (Breakout) محدوده های بازار رنج بوده و به این معنی است که قیمت، در حال تلاش برای ادامه حرکت در جهت شکست (صعودی یا نزولی) است. به این ترتیب، ما انتظار رشد قیمتی در جهت شکست را داریم، زیرا در بسیاری از موارد پس از یک شکست قدرتمند محدوده رنج، قیمت در جهت شکست وارد روند جدیدی می شود.
در نمودار زیر، جفت ارز USD/JPY در تایم فریم هفتگی از فوریه ۲۰۱۴ تا مه ۲۰۱۵، پس از یک شکست معتبر بازار رنج به سمت بالا و حرکت صعودی ناشی از آن را مشاهده می کنید.
خطوط سیاه روی نمودار، بازار رنج را نشان می دهد که قیمت در یک محدوده حرکت کرده و دارای حجم نسبتا کمی است. در دایره قرمز رنگ، ما شاهد شکست ناحیه رنج با یک مومنتوم قوی هستیم که نشان دهنده رشد احتمالی قیمت است. مدت کوتاهی پس از شکست، حجم نیز شروع به افزایش می کند و این جفت ارز یک روند صعودی قوی را آغاز کرده که بیش از ۹ ماه ادامه دارد.
معامله گری در بازار رنج با استفاده از روش شکست نواحی (Range Breakout trading)
ایده این استراتژی معاملاتی مبنی بر شکست ناحیه حمایتی یا مقاومتی توسط قیمت است. معامله گر در جهت شکست وارد بازار می شود؛ اگر شکست نزولی باشد، جفت ارز یا دارایی را می فروشد و اگر شکست صعودی باشد، جفت ارز یا دارایی را می خرد.
معامله گر با این فرض وارد معامله می شود که احتمالاً قیمت پس از خارج شدن از محدوده، روند ایجاد یکند. سیگنال معاملاتی این روش، افزایش در حجم معاملاتی است و بدین ترتیب، با مشاهده شکست و افزایش حجم معاملاتی، معامله قابل اجراست. همچنین همیشه باید از دستور حد ضرر استفاده کنید، زیرا در مواردی ممکن است که قیمت ناحیه مورد نظر را شکسته و پس از چند کندل، به سرعت به داخل ناحیه بازگردد.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه شود این است که ریسک به ریوارد (R/R) معامله حداقل ۲ باشد. پیشنهاد می شود که پس از دریافت سود مناسب، قسمتی از حجم معاملاتی خود را کاهش دهید و یا بسته به قوانین پایه پرایس اکشن، معامله را مدیریت کنید.
در ادامه یک نمونه معامله در بازار رنج را با استفاده از روش شکست نواحی بررسی می کنیم.
نمودار بالا، جفت ارز USD/CHF را در تایم فریم ۴ ساعته از هفته آخر دسامبر ۲۰۱۲ تا اوایل ژانویه ۲۰۱۳ نمایش می دهد. همانطور که مشاهده می کنید، بر طبق استراتژی زمانی که قیمت ناحیه را به سمت بالا شکسته است (با دایره قرمز رنگ مشخص شده است)، وارد معامله خرید می شویم.
دستور حد ضرر را در میانه محدوده رنج و حداقل هدف/ تارگت را به اندازه محدوده رنج قرار می دهیم. هدف/ تارگت بعدی را با استفاده از شکست خط روند که با رنگ آبی نمایش داده شده است، به صورت دستی انتخاب می کنیم. این استراتژی معاملاتی معمولاً توسط معامله گران پرایس اکشن مورد استفاده قرار گرفته و می تواند برای مطابقت با سبک های معاملاتی خاص نیز تنظیم شود.
انواع معامله گری بر اساس نواحی رنج (Side)
رنج تریدینگ انواع مختلفی دارد. اگر قصد دارید یک معامله گر موفق در این زمینه شوید باید درک کاملی از انواع مختلف رنج ها داشته باشید. در اینجا چهار نوع متداول مناطق رنج یا ساید آورده شده است.
- رنج مستطیل شکل (Rectangular Range)
در رنج مستطیل شکل (Rectangular Range)، قیمت بین دو خط حمایت و مقاومت در حال حرکت است. این الگو متداول ترین الگو در اغلب شرایط بازار است. البته الگوهای رنج ادامه دهنده (Continuation Range) یا کانال های رنج (Channel Range) از الگوی مستطیل نیز متدوال تر هستند. در زیر، به نحوه حرکت قیمت در محدوده حمایت و مقاومت نگاه کنید. این حرکت قیمت یک محدوده مستطیل شکل ایجاد کرده است که فرصت های مناسب برای ورود به معامله خرید در آن مشخص شده است.
نکات
- رنج مستطیل شکل، یک دوره روند رنج یا ساید (Consolidation) را نشان می دهد. این نوع رنج معمولا نسبت به دیگر الگوها در تایم فریم های پایین تر بیشتر شکل می گیرد و به همین دلیل فرصت های معاملاتی سریع تری را فراهم می کند.
- این نوع رنج ها می توانند منجر به گمراه شدن معامله گرانی که به دنبال الگوهای بلند مدت هستند، شود. زیرا ممکن است که یک روند بزرگ را از دست دهند.
- حتی بدون استفاده از اندیکاتورها، تشخیص محدوده های رنج افقی قیمت باید کار ساده ای باشد. شما می توانید به وضوح محدوده های حمایت و مقاومت را در نمودارها مشاهده کنید.
صاف شدن خطوط میانگین متحرک نیز، یکی از ابزارهای تشخیص ساید یا رنج شدن روند است.
- رنج اریب (Diagonal Range)
رنج اریب یکی از الگوهای رایج در بازار است و بسیاری از معامله گران علاقه خاصی به این الگو دارند.
نمودار زیر یک رنج اریب نزولی را نشان می دهد. این نوع رنج از خطوط روند صعودی و نزولی تشکیل می شود که شیب آن تقریبا کم است و به شما برای شناسایی نقطه بریک اوت احتمالی کمک می کند.
نکات
- در رنج های اریب، بریک اوت ها اغلب در جهت مخالف روند رخ می دهند. این موضوع به معامله گران کمک می کند تا بتوانند بریک اوت ها را پیش بینی کنند و در دام فالس بریک اوت ها گرفتار نشوند.
- اگر چه بریک اوت در این نوع رنج اغلب بسیار سریع اتفاق می افتد اما برخی از بریک اوت ها بسته به تایم فریم ناحیه رنج ممکن است ماه ها یا حتی سال ها به طول بیانجامند. همین امر پیش بینی زمان بریک اوت را برای معامله گران بسیار سخت می کند.
الگوهای رنج ادامه دهنده رنج تریدینگ (Continuation Range)
الگوی رنج ادامه دهنده معمولا در درون یک روند ظاهر می شود. از جمله این الگوها می توان به الگوهای مثلث (Triangle)، کنج یا مثلث جمع شونده (Wedge)، الگوی پرچم (Flag)؛ و پرچم سه گوش (Pennants) اشاره کرد.
این نوع رنج ها عموما به شکل اصلاحی و در خلاف جهت روند غالب ایجاد می شوند. نمودار زیر یک الگوی مثلث را نشان می دهد که در روند فعلی بازار شکل گرفته است و منجر به تشکیل یک دوره روند ساید در دامنه کوچک قیمتی شده است.
نکات
- رنج ادامه دهنده را بسته به افق زمانی تان می توانید به روش های مختلفی معامله کنید. شما هم می توانید محدوده رنج قیمت را معامله کنید و هم می توانید منتظر بریک اوت بمانید. رنج های صعودی، نزولی و ادامه دهنده در تمام تایم فریم ها رخ می دهند.
- رنج ادامه دهنده اغلب در میان روندها یا الگوها رخ می دهد و چون معمولا منجر به بریک اوت می شود، این موضوع رضایت معامله گرانی که قصد دارند سریع معامله ای را باز کرده و از آن کسب سود کنند را به همراه دارد.
- ارزیابی این نوع معاملات و در نظر گرفتن تمامی جوانب آن پیچیدگی های خاص خود را دارد. به همین دلیل شناسایی این الگوها برای معامله گران تازه کار ممکن است کمی دشوار باشد.
رنج های نا منظم (Irregular Range)
همه رنج ها الزاما الگوی مشخصی ندارند. یک رنج نا منظم معمولا در حوالی یک پیوت (Pivot)، حمایت یا مقاومت تشکیل می شود. به نمودار زیر توجه کنید، می بینید چگونه یک رنج اریب درون یک رنج مستطیل شکل بزرگتر قرار گرفته و خطوط جدیدی از حمایت و مقاومت را ایجاد کرده است.
نکات
- رنج های نا منظم می توانند یک فرصت عالی معاملاتی برای معامله گرانی که قادر به شناسایی خطوط مقاومت و حمایت که این رنج ها را تشکیل می دهند، مهیا می کنند.
- پیچیدگی رنج های نا مظم اغلب باعث می شود معامله گران نیاز داشته باشند از ابزارهای تحلیل اضافی برای شناسایی این رنج ها و بریک اوت های احتمالی استفاده کنند.
استفاده از حد ضرر (SL) در نواحی رنج
معامله گری بر اساس نواحی رنج ریسک های زیادی را به همراه دارد. هنگامی که بازار در یک رنج به خصوص نوسان می کند، بازار تمایل به جذب معامله گران بیشتری دارد. همین امر منجر به افزایش نوسانات در حول و حوش نواحی حمایتی و مقاومتی می شود. حتی ممکن است قیمت از این نواحی فالس بریک اوت کرده و معامله گران را اسیر استاپ هانتیگ (Stop Hunting) کند.
از این رو استفاده از مدیریت ریسک در معامله گری بر اساس نواحی رنج از اهمیتی دو چندانی برخوردار است. معامله گر باید از قانون ۱ درصد پیروی کرده (معامله با حجم ۱ درصد سرمایه) و همیشه حد ضرر برای معامله قرار دهد. مهم است که عرض دامنه نوسان را برای تعیین حد ضرر در نظر داشته باشید. اگر محدوده رنج خیلی کوچک باشد، ممکن است نسبت ریسک به ریوارد منطقی رعایت نشود.
“در تمام روش های معامله گری، مدیریت ریسک یکی از ضروری ترین بخش ها است.”
اندیکاتورها در رنج تریدینگ (Useful Indicators to Identify Non Trending Range Market)
معتبرترین ابزاری که یک معامله گر رنج می تواند از آن استفاده کند، خطوط حمایت و مقاومت هستند. اما برای تعیین این خطوط می توانید از اندیکاتورهای تکنیکال نیز استفاده کنید. به عنوان مثال اندیکاتور شاخص مقاومت نسبی (RSI) می تواند برای تعیین شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش مورد استفاده قرار بگیرد.
اگر معامله گر بخواهد که با بریک اوت وارد معامله شود، می تواند از اندیکاتورها استفاده کند تا بتواند بهتر تشخیص دهد بریک اوت معتبر بوده یا خیر. افزایش حجم معاملات در زمان بریک اوت صعودی یا نزولی، می تواند یکی از راه های تشخیص باشد.
اندیکاتور ADX
اندیکاتور ADX یا به عبارتی دیگر، شاخص میانگین حرکت جهت دار (The Average Directional Movement Index)، یک اندیکاتور مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است که در تشخیص بازار رنج مورد استفاده قرار می گیرد.
این اندیکاتور از یک خط تشکیل شده است که بین ۰ تا ۷۵ واحد در نوسان است. اگر این خط به زیر عدد ۲۵ نزول کند، نشان دهنده یک بازار رنج است و زمانی که این خط به بالای ۲۵ افزایش پیدا کند، قیمت احتمالا وارد فاز روند نزولی یا صعودی می شود. معامله باید زمانی انجام شود که خط اندیکاتور ADX به بالای ۲۵ حرکت کرده و در عین حال با افزایش حجم معاملاتی همراه باشد.
نمودار بالا، جفت ارز USD/CHF را در تایم فریم روزانه از فوریه تا ژوئیه ۲۰۱۰ نمایش می دهد. با توجه به نمودار فوق، متوجه می شویم زمانی که بازار در حالت رنج بین دو محدوده که با خطوط سیاه نمایش داده شده است، قرار دارد، اندیکاتور ADX زیر عدد ۲۵ بوده و حجم معاملات بسیار پایین است.
زمانی که خط اندیکاتور به بالای ۲۵ حرکت میکند (با دایره قرمز رنگ نشان داده شده است)، می توان وارد معامله خرید شد. لازم به ذکر است که علاوه بر تایید اندیکاتور ADX، حجم معاملات نیز در حال افزایش است. باید توجه داشت که دستور حد ضرر باید در میانه محدوده قرار گرفته و هدف/ تارگت اول به اندازه محدوده، بالاتر از خط مشکی فوقانی باشد و هدف/ تارگت دوم با استفاده از یک خط روند صعودی به صورت دستی مشخص شود.
اندیکاتور باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
یک اندیکاتور مورد استفاده دیگر در تشخیص بازار رنج، اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) است. اندیکاتور باند بولینگر یک اندیکاتور مبتنی بر نوسان است و از دو باند تشکیل شده است که از بالا و پایین قیمت عبور کرده و یک کانال ایجاد می کنند، همچنین یک میانگین متحرک ساده ۲۰ دوره ای در وسط آن قرار دارد.
وقتی دو باند اندیکاتور بسیار نزدیک به یکدیگر هستند، نوسانات کم بوده و بازار آرام است. وقتی این دو باند شروع به گسترش و گرفتن فاصله از یکدیگر می کنند، نوسانات زیاد می شود و بازار در حال حرکت است. بنابراین، اندیکاتور باند بولینگر در شناسایی محدوده ها و روندها مفید است.
نمودار بالا، جفت ارز USD/CAD را در تایم فریم ۴ ساعته از ۲۰ نوامبر تا ۲۳ دسامبر ۲۰۱۵ نمایش می دهد. خطوط آبی رنگ روی نمودار، اندیکاتور باند بولینگر است.
زمانی که باندها بسیار به یکدیگر نزدیک هستند، نشان دهنده حجم پایین معاملات و یک بازار رنج است و در مقابل، با افزایش حجم معاملات و فاصله گرفتن باندها از یکدیگر، روند نمایان می شود. همانطور که در نمودار نشان داده شده است، زمانی که باندها از یکدیگر فاصله گرفته و حجم معاملاتی افزایش می یابد، می توان وارد معامله شد و حد ضرر معامله باید زیر آخرین سوئینگ قرار بگیرد. همچنین معامله می تواند تا زمانی که باند تحتانی اندیکاتور شکسته نشده است، باز باقی می ماند.
در انتها
- بازار رنج به بازاری می گویند که قیمت در بین دو محدوده حمایتی و مقاومتی در حال نوسان است و معمولا با حجم پایین همراه است و روند مشخصی چه صعودی و چه نزولی در بازار وجود ندارد.
- دو سوم مواقع، بازار روند خاصی نداشته و در حالت رنج قرار دارد و تنها یک سوم از مواقع بازار دارای روند مشخصی است.
- مزایای معامله گری در بازار رنج شامل مشخص بودن دقیق سطوح برای معالمه در جهت خلاف و ورود به ابتدا یک روند پس از شکست محدوده رنج است.
- معایب معامله گری در بازار رنج شامل نبود روند مشخص و کم بودن حجم معاملات است که سنجش جهت بازار را دشوار می کند.
- دو روش پرایس اکشن برای معامله در بازار رنج شامل شکست محدوده رنج و معامله درون نوسانات است.
- دو اندیکاتور مورد استفاده برای شناخت بازار رنج شامل اندیکاتور ADX و باند بولینگر است.
هشدار ریسک و سلب مسئولیت
این مطلب به هیچ عنوان توصیه به خرید یا فروش نیست
بازارهای مالی از ریسک بالایی برخوردارند و امکان از دست رفتن بخش یا تمام حساب معاملاتی شما وجود دارد. تا زمانی که دانش کافی در مورد بازارها به دست نیاورده اید یا امکان قرار دادن سرمایه خود در ریسک محتمل را ندارید در این بازارها سرمایه گذاری نکنید.
آموزش
اپن اینترست (Open Interest) در بازار رمز ارزها چیست؟
اپن اینترست (Open Interest) شاخصی است که با توجه به قراردادهای آتی باز محاسبه میشود و استفاده از آن در کنار سایر پارامترها از جمله حجم معاملات، دید خوبی از روند و احساسات حاکم بر بازار به ما میدهد.
منتشر شده
1 ماه پیشدر
آذر 9, 1403شاخص اپن اینترست (Open Interest) یا سود باز یکی از مهمترین و پرکاربردترین شاخصها در تحلیل تکنیکال است که بیشتر توسط معاملهگران مشتقات، مانند فیوچرز و آپشنها مورد استفاده قرار میگیرد. این شاخص به ما نشان میدهد که چه تعداد قرارداد آتی یا اختیار معامله در بازار باز است و هنوز بسته نشده است. در حالی که این ابزار به طور ویژه در بازارهای مشتقه رمز ارزها و سهام کاربرد دارد، درک و پیگیری آن میتواند برای معاملهگران بازار نقدی (Spot) نیز بسیار مفید و راهگشا باشد. اگر میخواهید بدانید که شاخص Open Interest یا سود باز چگونه میتواند به شما کمک کند تا تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید و ریسکهای بازار را بهتر مدیریت کنید، تا پایان این مطلب با اینوستورنت همراه باشید.
شاخص اپن اینترست (Open Interest) چیست؟
شاخص اپن اینترست یا سود باز، به تعداد کل قراردادهای باز در یک بازار مالی اشاره دارد که هنوز تسویه یا بسته نشدهاند، مانند قراردادهای آتی (فیوچرز) یا اختیار معامله (آپشن). در زمینه رمز ارزها، شاخص Open Interest تعداد موقعیتهای فعال در بازارهای مشتقه، مانند قراردادهای آتی و آپشن را اندازهگیری میکند. هر قرارداد نمایانگر تعهد به خرید یا فروش مقدار مشخصی از یک ارز دیجیتال در یک تاریخ مشخص و با قیمت از پیش تعیینشده است.
اپن اینترست یا سود باز تعداد معاملات مشتقات است که توسط معاملهگران و سرمایهگذاران در موقعیتهای فعال هستند. این پوزیشنها باز شدهاند، اما بسته یا منقضی نشده اند. محاسبه شاخص OI فارغ از شورت (Sell/ Short) یا لانگ (Buy/ Long) بودن پوزیشنها انجام میشود.
بنابراین، شاخص اوپن اینترست یک شاخص کلیدی است که برای سنجش قدرت و نقدینگی یک بازار خاص استفاده میشود. سطح بالای شاخص سود باز نشاندهنده تعداد زیاد شرکتکنندگان و یک بازار قوی است، در حالی که سطح پایین آن نشاندهنده شرکتکنندگان کمتر و احتمالاً نقدینگی پایینتر میباشد.
افزایش یا کاهش Open Interest چه چیزی را نشان میدهد؟
تکنیکالیستها از سود باز در کنار معیارهای دیگر، برای سنجش قدرت روند بازار استفاده میکنند. افزایش OI نشان میدهد که معاملهگران جدید در حال ورود به بازار هستند و ممکن است برای تایید روند فعلی بازار مورد استفاده قرار گیرد. کاهش اپن اینترست نشان میدهد که معاملهگران در حال بستن موقعیت خود هستند و روند فعلی ممکن است ضعیف شود.
OI همچنین بینشی را در مورد اینکه آیا بازار در یک روند خاص قرار دارد یا بین قیمتهای مختلف در نوسان و اصطلاحا رنج زدن است، ارائه میدهد. افزایش Open Interest نشان میدهد که موقعیتهای جدید در حال افزایش هستند، که نشانهای از یک بازار سالم و با روند فعال است. همچنین کاهش شاخص OI به معنای کاهش تعداد پوزیشنها و بستهشدن معاملات است که نشاندهنده ورود بازار به محدوده رنج میتواند باشد.
برای درک مفهوم شاخص اپن اینترست باید نقش آن را در بازار مالی وسیعتر شناخت. برخلاف حجم معاملات که تعداد کل قراردادهای معاملهشده در یک بازه زمانی خاص را اندازهگیری میکند، شاخص Open Interest تعداد کل قراردادهای باز و تسویهنشده را پیگیری میکند. در ادامه توضیح میدهیم که شاخص اوپن اینترست چگونه کار میکند.
- ایجاد قراردادها
شاخص Open Interest زمانی افزایش مییابد که قراردادهای جدید ایجاد شوند. برای مثال، اگر یک معاملهگر یک قرارداد آتی جدید ایجاد کند، شاخص اپن اینترست افزایش مییابد؛ زیرا حالا یک قرارداد باز جدید در بازار وجود دارد.
- بستن قراردادها
شاخص سود باز زمانی کاهش مییابد که قراردادهای موجود بسته یا تسویه شوند. اگر یک معاملهگر از یک قرارداد خارج شود یا قرارداد به تاریخ انقضای خود برسد، شاخص اپن اینترست کاهش مییابد؛ زیرا آن قرارداد دیگر فعال نیست.
- بیتأثیر بر قیمت بازار
خود شاخص سود باز تأثیر مستقیمی بر قیمت پایه ندارد. بلکه این شاخص به ما دیدگاهی از فعالیتهای بازار میدهد و میتوان از آن برای ارزیابی احساسات بازار و پیشبینی حرکتهای قیمت استفاده کرد.
اهمیت شاخص اپن اینترست (Open Interest) در بازار رمز ارزها
شاخص اپن اینترست در بازار ارزهای دیجیتال به دلایل مختلفی اهمیت دارد.
- احساسات بازار
تغییرات در شاخص Open Interest میتواند بینشی از احساسات بازار به ما بدهد. برای مثال، افزایش شاخص اپن اینترست اغلب نشاندهنده اعتماد بیشتر میان معاملهگران و سرمایهگذاران است؛ که یعنی آن ها انتظار دارند قیمت به طور قابلتوجهی تغییر کند. از طرفی، کاهش شاخص سود باز ممکن است نشانهای از کاهش علاقه یا احتمال برگشت روند (Reversal) باشد.
- ارزیابی نقدینگی
شاخص اوپن اینترست بالا معمولاً نشاندهنده نقدینگی بهتر در بازار است. تعداد بیشتر موقعیتهای باز به معنای تعداد بیشتر شرکتکنندگان است، که میتواند منجر به کاهش فاصله بین قیمت خرید و فروش و تسهیل در اجرای معاملات شود.
- تأیید روند
میتوان از شاخص Open Interest برای تأیید روندها (Trends) نیز استفاده کرد. به عنوان مثال، اگر شاخص اپن اینترست همزمان با روند صعودی قیمت افزایش یابد، میتواند قدرت روند را تأیید کند.
- مدیریت ریسک
با تحلیل شاخص سود باز، معاملهگران میتوانند ریسک خود را بهتر مدیریت کنند. برای مثال، افزایش ناگهانی شاخص Open Interest ممکن است نشاندهنده افزایش فعالیتهای سفتهبازانه باشد، که میتواند پیش از یک حرکت شدید قیمتی رخ دهد. درک شاخص اپن اینترست به معاملهگران کمک میکند تا تغییرات احتمالی بازار را پیشبینی کنند و استراتژیهای خود را بر اساس آن تنظیم نمایند.
معاملهگران همچنین میتوانند تغییرات قیمت، حجم و سود باز را برای سنجش احساسات بازار (Market sentiment) رصد کنند. افزایش OI و حجم معاملات در بازاری صعودی، معمولا به معنی تایید روند است؛ در حالی که اگر قیمت افزایشی و این دو متریک در حال کاهش باشند، نشانه روند بازگشتی و احساسات خرسی است.
در طرف مقابل اگر قیمتها کاهشی بوده و حجم معاملات و تعداد معاملات منقضی نشده در حال افزایش باشد، نشانهای مبنی بر تایید روند و ادامه نزول قیمتهاست. از سویی دیگر اگر قیمتها کاهشی باشد اما حجم معاملات و سود باز در حال کم شدن باشد، میتوان تعبیری مبنی بر تغییر روند یا کاسته شدن از شدت روند نزولی داشت.
اطلاعات مربوط به اپن اینترست (Open Interest) را از کجا بدست آوریم؟
دادههای مربوط به شاخص اپن اینترست را میتوان در پلتفرمها و منابع مختلف مرتبط با معاملات و تحلیل رمز ارزها پیدا کرد، مانند:
- صرافیهای ارز دیجیتال
بسیاری از صرافیهای بزرگ ارز دیجیتال دادههای شاخص Open Interest را برای معاملات مشتقات خود ارائه میدهند. معاملهگران میتوانند این اطلاعات را به طور مستقیم از طریق رابط کاربری پلتفرم معاملاتی مشاهده کنند.
- ارائهدهندگان دادههای بازار
پلتفرمهای تحلیلی و ارائهدهندگان دادههای تخصصی، مانند کوین گکو (CoinGecko)، کوین مارکت کپ (CoinMarketCap)، تریدینگ ویو (TradingView)، کوین گلس (CoinGlass)، کریپتو کوانت (CryptoQuant) و … نیز دادههای اوپن اینترست را همراه با سایر معیارهای بازار ارائه میدهند. این پلتفرمها دادهها را از منابع مختلف جمعآوری میکنند و دیدی جامع از Open Interest در صرافیهای مختلف فراهم میآورند.
- پلتفرمهای مشتقات
پلتفرمهایی که بر مشتقات ارزهای دیجیتال تمرکز دارند، مانند بیتمکس (BitMEX) و بخش فیوچرز صرافی بایننس (Binance Futures)، نیز دادههای مربوط به شاخص اوپن اینترست را نمایش میدهند. این پلتفرمها معمولاً نمودارها و دادههای تاریخی دقیقی برای تحلیل بهتر ارائه میدهند.
- وبسایتهای خبری مالی
برخی از وبسایتهای خبری مالی و منابع خبری مرتبط با رمز ارزها هم دادههای شاخص اپن اینترست را در گزارشها و تحلیلهای بازار خود درج میکنند. این منابع میتوانند زمینه و بینش بیشتری در مورد شرایط فعلی بازار فراهم کنند.
چگونه از شاخص سود باز برای تشخیص روند استفاده کنیم؟
بررسی وضعیت Open Interest میتواند به شما کمک کند تا قدرت حرکتهای قیمتی را رمزگشایی کنید یا واگراییها را تحلیل و مشخص کنید که بازار نزولی است یا صعودی. برای این منظور، بیشتر معاملهگران بر اساس فرضیات زیر عمل میکنند.
- اگر قیمت افزایش یابد و شاخص اپن اینترست هم افزایش پیدا کند، حرکت صعودی قوی است.
- اگر قیمت کاهش یابد و شاخص Open Interest افزایش یابد، حرکت نزولی قوی است.
- اگر قیمت افزایش یابد و شاخص اوپن اینترست کاهش یابد، حرکت صعودی ضعیف است.
- اگر قیمت کاهش یابد و شاخص سود باز کاهش یابد، حرکت نزولی ضعیف است.
افزایش OI نشان میدهد که معاملهگران جدید در حال ورود به بازار هستند. این معیار به تنهایی نشانه محکمی نیست و باید در کنار حجم معاملات مورد بررسی قرار گیرد. کاهش اپن اینترست نشان میدهد که معاملهگران در حال بستن موقعیت خود هستند و روند فعلی ممکن است ضعیف شود.
با این حال، زمانی که شاخص اوپن اینترست به طور ناگهانی بعد از یک اصلاح به میزان قابلتوجهی افزایش یابد، میتوان آن را به عنوان خرید در کف بازار در نظر گرفت. در کل، بهترین روش این است که شاخص Open Interest را با دیگر شاخصهای تکنیکال ترکیب کنید تا به دقیقترین نتایج برسید. این شاخص را باید در کنار سایر پارامترها مثل حجم معاملات قرار داد تا بتوان تحلیلی از روند احساسات بازار داشت.
شاخص اپن اینترست در مقابل حجم معاملات
در حالی که شاخص اپن اینترست و حجم معاملات هر دو شاخصهای مهمی در معاملهگری هستند، هر کدام جنبههای مختلفی از فعالیتهای بازار را اندازهگیری میکنند.
- شاخص اپن اینترست
اپن اینترست (Open Interest) نمایانگر تعداد کل قراردادهای باز یا موقعیتهای موجود در یک بازار است که هنوز تسویه یا بسته نشدهاند. این عدد با ایجاد موقعیتهای جدید افزایش مییابد و با بسته شدن موقعیتها کاهش پیدا میکند. سطح کلی مشارکت بازار و تعداد موقعیتهای فعال را نشان میدهد. افزایش شاخص Open Interest نشاندهنده علاقه بیشتر و احتمالاً روندهای قویتر است.
این شاخص به درک قدرت و پایداری روندهای بازار کمک میکند. این شاخص نشان میدهد که آیا روند فعلی با مشارکت بیشتر حمایت میشود یا در حال تضعیف است.
- حجم معاملات
حجم معملات (Volume) به تعداد کل قراردادها یا معاملات انجامشده در یک بازه زمانی خاص اشاره دارد. این شاخص فعالیت یا گردش مالی بازار را اندازهگیری میکند. سطح فعالیت معاملاتی و نقدینگی بازار را نشان میدهد. حجم بالاتر میتواند نشاندهنده علاقه بیشتر به بازار باشد و بر نوسانات قیمت تأثیر بگذارد.
حجم بینشهایی در مورد فعالیت بازار ارائه میدهد و میتواند بر حرکات قیمت در کوتاهمدت تأثیر بگذارد. حجم بالا اغلب با تغییرات قابلتوجه قیمت همراه است و میتواند علاقه قوی سرمایهگذاران را نشان دهد.
این دو شاخص با یکدیگر مرتبط هستند. افزایش شاخص Open Interest همراه با افزایش حجم معاملات میتواند قوی بودن روند را تأیید کند. در عوض، افزایش حجم معاملات همراه با کاهش شاخص اوپن اینترست ممکن است نشاندهنده این باشد که موقعیتهای موجود در حال لیکویید شدن (Liquidation) هستند.
محدودیتهای شاخص اوپن اینترست
از جمله مهمترین محدودیتهای شاخص Open Interest میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- عدم ارائه بینش جهتدار
شاخص اپن اینترست اطلاعاتی درباره جهت بازار ارائه نمیدهد. این شاخص تنها تعداد قراردادهای باز را نشان میدهد و مشخص نمیکند که معاملهگران در حال خرید هستند یا فروش.
- محدودیت در استفاده به تنهایی
تکیه صرف بر شاخص سود باز ممکن است تصویر کاملی از بازار ارائه ندهد. بهترین روش، استفاده از این شاخص در ترکیب با دیگر شاخصها، مانند روندهای قیمت و حجم معاملات، برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی آگاهانه است.
- شرایط بازار
شاخص اوپن اینترست ممکن است تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند شرایط بازار، اخبار و احساسات معاملهگران قرار گیرد. بنابراین، ضروری است که این عوامل را نیز هنگام تفسیر دادههای Open Interest در نظر بگیرید.
- انقضای قراردادها
شاخص اپن اینترست به تغییرات نزدیک به تاریخ انقضای قراردادها حساس است. دادههای مربوط به این شاخص ممکن است در این زمان به طور قابلتوجهی نوسان داشته باشند؛ زیرا معاملهگران قراردادها را تجدید میکنند یا موقعیتها را قبل از انقضا میبندند.
در انتها
شاخص اپن اینترست (Open Interest) به عنوان یکی از شاخصهای کلیدی در بازار کریپتوکارنسی، ابزاری قدرتمند برای درک بهتر از فعالیتهای بازار، احساسات معاملهگران و سطح نقدینگی به شمار میآید. این شاخص نهتنها به شما کمک میکند تا روندهای قیمتی و قدرت حرکات بازار را شناسایی کنید، بلکه به پیشبینی تغییرات آینده نیز کمک میکند. با این حال، به یاد داشته باشید که شاخص Open Interest به تنهایی نمیتواند تصویر کاملی از بازار به شما ارائه دهد. برای تحلیل دقیقتر و اتخاذ تصمیمات معاملاتی آگاهانه، بهتر است آن را با دیگر ابزارهای تحلیلی و مدیریت ریسک ترکیب کنید.
بازار ارزهای دیجیتال میتواند در روزها، ساعتها و حتی دقیقههای نزدیک به زمان انقضای قراردادهای آتی به شدت نوسان داشته باشد. شاید شما اهل معامله در بازار اسپات باشید، اما اتفاقات قراردادهای آتی میتوانند به میزان قابل توجهی بر میزان سودآوری شما اثر بگذارند. همچنین برخلاف بازار سهام، ارزهای دیجیتال ۲۴ ساعته در حال معامله هستند و نوسانات قیمت هر لحظه ممکن است اتفاق بیافتد.
آموزش
رله (Relayer) چیست و چه کاربردی دارد؟
در حوزه بلاکچین، رلهها (Relayers) نقش حیاتی در تسهیل تعاملات و اجرای قراردادهای هوشمند دارند و اجزای ضروری سیستمهای غیرمتمرکز هستند که تعاملپذیری، مقیاسپذیری و کارایی را ارائه میدهند.
منتشر شده
1 ماه پیشدر
آذر 8, 1403رلهها (Relayers) نقش مهمی در سیستمها و پروتکلهای غیرمتمرکز مختلف، مخصوصا در اکوسیستمهای بلاکچین (Blockchain) و نسل سوم وب (WEB3.0) دارند. رلهها به عنوان واسطهای برای تسهیل ارتباطات و تراکنشهای بین طرفهای مختلف عمل میکند.
در عصر دیجیتال که فناوری بلاکچین با سرعتی خیرهکننده در حال تحول است، ابزارها و پروتکلهای جدیدی ظهور میکنند که به بهبود و تکامل این فناوری کمک میکنند. یکی از این ابزارهای حیاتی، رلهها هستند که به عنوان پلهای ارتباطی بین شبکههای مختلف بلاکچینی عمل میکنند. رله (Relayer) یکی از پیشروترین رلهها در این حوزه است که با ارائه راهحلهای نوآورانه، نقش مهمی در تسهیل تعاملات و انتقال دادهها بین زنجیرههای مختلف ایفا میکند.
رله (Relayer) چیست؟
در زمینه سیستمهای غیرمتمرکز، رله یک نهاد یا سرویس است که به انتقال دادهها یا تراکنشها بین طرفهای مختلف کمک میکند. رلهها برای تسهیل تعاملپذیری (Interoperability)، مقیاسپذیری (Scalability) و کارایی در داخل و بین شبکههای بلاکچین ضروری هستند. آن ها به عنوان واسطهای برای انتقال پیامها، تراکنشها یا سایر اشکال داده بین نودها، کاربران یا شبکههای مختلف فناوری بلاکچین (Blockchain) عمل میکنند.
رله (Relayer) یک جزء کلیدی در اکوسیستمهای بلاکچینی و پلتفرمهای امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) است که به عنوان واسطهای برای تسهیل و مدیریت تراکنشها عمل میکند. پس رلهها نقش مهمی در بهبود مقیاسپذیری، امنیت و کارایی شبکههای بلاکچینی ایفا میکنند.
رلهها در اکوسیستم بلاکچین به عنوان نودهای واسطهای شناخته میشوند که مسئولیت انتقال و مدیریت تراکنشها بین کاربران و شبکه اصلی بلاکچین را بر عهده دارند. این نودها میتوانند به کاهش بار تراکنشها روی شبکه اصلی کمک کرده و عملکرد کلی شبکه را بهبود بخشند.
انواع رله (Relayer)
رلهها انواع گوناگونی دارند که بسته به نیاز، برای اهداف مختلفی میتوان از آنها استفاده کرد که در ادامه به معرفی و توضیح مختصر در رابطه با آن ها پرداختهایم.
رلههای بلاکچین (Blockchain relayers)
رلههای بلاکچین ارتباط بین شبکههای مختلف بلاکچین را تسهیل میکنند. آنها با انتقال تراکنشها یا پیامها از یک بلاکچین به بلاکچین دیگر، تعاملپذیری را ممکن میسازند. این امر برای ایجاد یک تجربه بدون مشکل در یک محیط چند زنجیرهای (Multi-Chain) ضروری است. دو نوع مهم از رلههای بلاکچین، ریلیرهای کراسچین (Cross-Chain Relayers)و رلههای اوراکل (Oracle Relayers) هستند.
- ریلیرهای کراسچین (Cross-Chain Relayer)
این رلهها وظیفه تسهیل ارتباط بین شبکههای مختلف بلاکچین را بر عهده دارند. آن ها به اجرای تراکنشهای بین زنجیرهای که از طریق آن ها دارایی یا دادههای یک بلاکچین به بلاکچین دیگری منتقل میشود، کمک میکنند. به عنوان مثال، رله کراسچین، میتواند انتقال توکنها از اتریوم (Ethereum) به بیانبیچین (BNBChain) را تسهیل کند.
- رلههای اوراکل (Oracle Relayer)
اوراکلها (Oracles) نوعی رله هستند که دادهها را از دنیای بیرون واکشی (Fetch) کرده و به بلاکچین ارسال میکنند. رلههای اوراکل، قراردادهای هوشمند را قادر میسازند که با دادههای دنیای واقعی تعامل داشته باشند. این نوع رلهها میتوانند اطلاعاتی مانند فید قیمت (Price Feed)، دادههای آبوهوا یا هر داده خارجی دیگری را که قراردادهای هوشمند نیاز دارند، فراهم کنند.
رلههای شبکه (Network Relayer)
رلههای شبکه وظیفه بهینهسازی ارتباطات در یک شبکه بلاکچین را دارند. این نوع رلهها با مدیریت انتقال تراکنشها و دادهها، کارایی و مقیاسپذیری شبکه را افزایش میدهند. دو نوع مهم از رلههای شبکه، رلههای تراکنش (Transaction Relayers) و رلههای لایه دو (Layer 2 Relayers) هستند.
- رلههای تراکنش (Transaction Relayers)
این ریلیرها ارسال تراکنشها به بلاکچین را انجام میدهند. رلههای تراکنش میتوانند با حذف پیچیدگی ارسال تراکنش، مانند مدیریت کارمزد، نانس (Nonce) و امضای تراکنش برای ارسالکننده و بر عهدهگیری این پیچیدگیها به کاربران کمک کنند. این نوع رلهها معمولا در برنامههای امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) برای بهبود تجربه کاربری استفاده میشوند.
- رلههای لایه ۲ (Layer 2 Relayers)
راهکار لایه دو (Layer 2) با بارگذاری تراکنشها از بلاکچین لایه یک (Layer 1) به لایههای ثانویه (لایه ۲) به افزایش مقیاسپذیری بلاکچینها کمک میکنند. رلههای لایه ۲ ارتباط بین لایه ۱ و لایه ۲ را برقرار کرده و تضمین میکنند که تراکنشها به طور ایمن پردازش شوند. به عنوان مثال، میتوان از رلهها برای رولاپها (Rollup)، کانالهای استیت (State Channel) و سایدچینها (Sidechain) استفاده کرد.
رلههای پیام رسان (Relay Messenger)
رلههای پیامرسان مسئول انتقال پیامها یا دادهها بین طرفهای مختلف در یک سیستم غیرمتمرکز هستند. این رلهها ارتباط و هماهنگی را در داخل شبکه امکانپذیر میکنند. دو نوع مهم از رلههای پیامرسان، رلههای تعاملپذیر (Interoperability Relayers) و رلههای داده (Data Relayers) هستند.
- رلههای تعاملپذیری (Interoperability Relayers)
این رلهها تبادل پیامها و دادهها را بین برنامههای غیرمتمرکز (DApps) یا پروتکلها را عملی میکنند. آن ها با ترجمه و انتقال پیامها در قالبی که برای سیستمهای مختلف قابل درک باشد، تعاملپذیری را امکانپذیر میکنند. این امر برای ایجاد یک اکوسیستم منسجم از DApp ها بسیار مهم است.
- رلههای داده (Data Relayers)
این نوع رلهها مسئول انتقال دادهها بین نودها یا کاربران مختلف در یک شبکه غیرمتمرکز هستند. آنها اطمینان حاصل میکنند که دادهها با دقت تحویل داده میشوند و برنامههای مختلف مانند فضای ذخیرهسازی غیرمتمرکز، اشتراکگذاری فایل و توزیع محتوا (Content Delivery) را ممکن میسازند.
نقشها و وظایف رلهها
رلهها در فضای غیرمتمرکز، ویژگیهای خاصی ارائه میدهند و میتوان از آن ها برای حل مشکلات مختلف در این حوزه استفاده کرد.
- تعاملپذیری (Interoperability)
یکی از نقشهای اصلی رلهها، فراهم کردن قابلیت تعاملپذیری بین سیستمهای مختلف است. آنها به عنوان واسطه، اطمینان میدهند که دادهها و تراکنشها به صورت روان در شبکههای مختلف بلاکچین، برنامههای غیرمتمرکز یا پروتکلها منتقل شوند. این تعاملپذیری باعث میشود که کاربران بتوانند از قابلیتها و مزایای چندین بلاکچین به صورت همزمان بهرهمند شوند. همچنین، رلهها با هماهنگسازی انتقال دادهها و تراکنشها، به کاهش پیچیدگیها و هزینههای مرتبط با تعامل بین زنجیرهای کمک میکنند و از این طریق تجربه کاربری را بهبود میبخشند.
- افزایش مقیاسپذیری (Scalability)
رلهها نقش مهمی در افزایش مقیاسپذیری سیستمهای غیرمتمرکز دارند. در واقع، آنها میتوانند بار تراکنشها را از بلاکچین اصلی به لایههای ثانویه تخلیه کنند، ازدحام (Congestion) را کاهش دهند و عملکرد شبکه را بهبود بخشند. این امر برای برنامههایی که نیاز به توان عملیاتی بالا (High-Throughput) دارند، مانند امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) و بازیها بسیار مهم است. این ویژگیها باعث میشوند که شبکههای بلاکچین بتوانند به تعداد بیشتری از کاربران و تراکنشها پاسخ دهند و از این طریق مقیاسپذیری خود را بهبود بخشند.
- بهبود تجربه کاربری (User Experience Improvement)
رلهها پیچیدگی تعامل با شبکههای بلاکچین را برای کاربر حذف کرده و خود برعهده میگیرند و مشارکت کاربران در برنامههای غیرمتمرکز را آسانتر و راحتتر میکنند. آنها با انجام وظایفی مانند ارسال تراکنش، مدیریت کارمزد و انتقال داده، تجربهای کاربرپسندتر را ارائه میدهند. همچنین، رلهها با پردازش سریعتر تراکنشها و کاهش زمان تأیید، تجربه کاربری را بهبود میبخشند. به علاوه، با ارائه راهحلهای پرداخت گروهی و تخفیف در هزینهها، رلهها میتوانند هزینههای مرتبط با تراکنشها را کاهش دهند. این ویژگیها باعث میشوند که کاربران بتوانند به صورت کارآمدتر و مقرونبهصرفهتر از شبکههای بلاکچینی استفاده کنند و از تجربه بهتری برخوردار شوند.
- تضمین امنیت و اعتماد (Security and Trust Assurance)
رلهها با اطمینان از انتقال دقیق و مطمئن دادهها به امنیت و اعتماد در سیستمهای غیرمتمرکز کمک میکنند. این ابزارها معمولا مکانیسمهایی مانند امضاهای رمزگذاری شده، پروتکلهای اجماع (Consensus Protocol) و فرآیندهای اعتبارسنجی را برای حفظ یکپارچگی دادههای ارسال شده در خود جای میدهند. همچنین، رلهها میتوانند به شناسایی و جلوگیری از حملات DDoS و حملات سایبری و سایر تهدیدات امنیتی کمک کنند.
چالشهای پیشروی رلهها
با وجود جذابیت رلهها در اکوسیستمهای غیرمتمرکز، استفاده از آن ها با چالشها و خطراتی نیز همراه است که در ادامه به آن پرداختهایم.
- خطرات امنیتی (Security Risks)
رلهها اجزای حیاتی سیستمهای غیرمتمرکز هستند و امنیت آن ها بسیار مهم است. هر گونه آسیبپذیری در رلهها میتواند یکپارچگی و امنیت کل شبکه را به خطر بیاندازد. اطمینان از اقدامات امنیتی قوی، مانند امضاهای رمزگذاریشده و فرآیندهای اعتبار سنجی برای کاهش این خطرات ضروری است. حملات Man-in-the-Middle (MiTM) یکی از اصلیترین تهدیدات هستند، که در آن مهاجمان میتوانند دادهها را در حین انتقال دستکاری کنند. امنیت کلیدهای خصوصی (Private Key) مورد استفاده توسط رلهها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا دسترسی غیرمجاز به این کلیدها میتواند منجر به سرقت داراییها شود.
- اعتماد و قابلیت اطمینان (Trust and Reliability)
رلهها برای اطمینان از انتقال دقیق دادهها و تراکنشها باید قابل اعتماد باشند. هر گونه اختلال یا خرابی در آنها میتواند منجر به مشکلات قابل توجهی در سیستمهای غیرمتمرکز شود. ایجاد مکانیسمهایی برای نظارت و اعتبارسنجی فعالیتهای رلهها به منظور حفظ اعتماد و قابلیت اطمینان بسیار مهم است. برای رفع این چالش، رلهها باید از مکانیزمهای اعتبارسنجی و تأیید صحت دادهها استفاده کنند و به طور شفاف عملکرد خود را گزارش دهند. همچنین، استفاده از پروتکلهای اعتمادسازی مانند اثباتهای دانش صفر (Zero-Knowledge Proofs) میتواند به افزایش اعتماد کاربران کمک کند. بهعلاوه، داشتن سیستمهای پشتیبان و بازیابی برای مواقع اضطراری نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
- مقیاسپذیری و عملکرد (Scalability & Performance)
با اینکه رلهها مقیاسپذیری را افزایش میدهند، آن ها باید خودشان نیز مقیاسپذیر باشند تا حجم بالایی از تراکنشها و دادهها را مدیریت کنند. اطمینان از اینکه رلهها میتوانند دادهها را بدون ایجاد گلوگاه (Bottleneck)، پردازش و انتقال دهند، برای عملکرد سیستمهای غیرمتمرکز ضروری است. استفاده از معماریهای مقیاسپذیر مانند شاردینگ (Sharding) و پردازش موازی میتواند به افزایش ظرفیت پردازش رلهها کمک کند.
عملکرد رلهها به طور مستقیم بر سرعت و کارایی شبکههای بلاکچینی تأثیر میگذارد. تأخیر در پردازش و انتقال دادهها میتواند باعث کاهش رضایت کاربران و کاهش کارایی شبکه شود. برای بهبود عملکرد، رلهها باید از سختافزارهای با کارایی بالا و الگوریتمهای بهینهسازی استفاده کنند. همچنین، بهینهسازی نرمافزاری و استفاده از تکنیکهای کشینگ (Caching) میتواند به افزایش سرعت پردازش کمک کند. رلهها باید به طور مداوم عملکرد خود را مانیتور کنند و بهینهسازیهای لازم را اعمال کنند. علاوه بر این، استفاده از تکنیکهای Load Balancing و توزیع بار میتواند به بهبود عملکرد و کاهش تأخیر در پردازش دادهها کمک کند.
- استانداردهای تعاملپذیری (Interoperability Standards)
یکی از چالشهای اصلی در تعاملپذیری بین بلاکچینها، نبود استانداردهای مشترک است. رلهها باید بتوانند پروتکلها و استانداردهای مختلف را ترجمه و هماهنگ کنند، که این امر میتواند پیچیده و زمانبر باشد. نبود استانداردهای مشترک میتواند باعث افزایش هزینهها و کاهش کارایی رلهها شود. برای رفع این چالش، نیاز به تدوین و پذیرش استانداردهای جهانی تعاملپذیری است. همکاری بینالمللی بین جامعه بلاکچینی و نهادهای استانداردسازی میتواند به ایجاد پروتکلها و استانداردهای مشترک کمک کند. همچنین، استفاده از پروتکلهای باز و قابل توسعه میتواند به بهبود تعاملپذیری و کاهش پیچیدگیهای مرتبط با آن کمک کند. تدوین استانداردهای تعاملپذیری میتواند به افزایش کارایی و کاهش هزینههای رلهها منجر شود.
رلهها در سیستمهای غیر متمرکز (Decentralized)
رلهها نقش مهمی را در آینده سیستمهای غیرمتمرکز ایفا میکنند. با ادامه رشد اکوسیستم شبکههای بلاکچین و برنامههای غیرمتمرکز، نیاز به رلههای کارآمد و قابل اعتماد حیاتیتر نیز میشود.
آنها در آینده احتمالا راهحلهای تعاملپذیری پیشرفتهای را استفاده خواهند کرد که ارتباطات روان و انتقال دارایی را در طیف گستردهای از شبکههای بلاکچین و برنامههای غیرمتمرکز امکانپذیر میسازد. این امر ایجاد یک اکوسیستم غیرمتمرکز تعاملپذیرتر و منسجمتر را تسهیل میکند.
علاوه بر این، رلهها به احتمال زیاد با فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی (AI)، اینترنت اشیا (IoT) و 5G یکپارچه خواهند شد تا قابلیتها و عملکردهای خود را بهبود بخشند. این یکپارچگی، کاربردهای جدیدی را فراهم خواهد کرد و پتانسیل سیستمهای غیرمتمرکز را بیشتر به نمایش خواهد گذاشت.
توسعه رلهها به طور فزایندهای بر مشارکتهای منبع باز (Open Source) و تلاشهای مشترک جامعه متکی است. این رویکرد جامعهمحور تضمین میکند که رلهها در پاسخ به نیازها و چالشهای اکوسیستم غیرمتمرکز به تکامل و بهبود خود ادامه دهند.
نقش رلهها در انجام تراکنشهای بدون گس (Gasless)
یک رله بلاک چین می تواند اجرای تراکنشهای بدون گس (GAS) را با مدیریت هزینههای گس از طرف کاربر تسهیل کند. این کار با استفاده از تکنیکی به نام متا تراکنش (Meta-transaction) انجام می شود. متا تراکنش نوع خاصی از تراکنش بوده که شامل دو بخش است:
- قسمت اول پیامی است که توسط کاربر امضا شده است. این پیام حاوی اطلاعاتی است که کاربر میخواهد به بلاکچین ارسال کند؛ مانند آدرس گیرنده و تعداد توکنها برای انتقال.
- قسمت دوم تراکنشی است که توسط رله ارسال میشود. این تراکنش هزینههای گس مربوط به بخش اول متا تراکنش را پرداخت میکند.
رله میتواند هزینههای گس را بپردازد، زیرا دارای موجودی توکن در شبکه بلاکچین است. هنگامی که رله تراکنش را ارسال میکند، از توکنهای خود برای پرداخت هزینه گس استفاده می کند. این بدان معناست که کاربر برای ارسال تراکنش بدون گس نیازی به داشتن هیچ توکنی در شبکه بلاکچین ندارد.
فرآیند ارسال تراکنش بدون گس با رله به شرح زیر است:
- کاربر پیامی را امضا میکند که حاوی اطلاعاتی است که میخواهد به بلاکچین ارسال کند.
- کاربر پیام امضا شده را به رله ارسال میکند.
- رله تراکنشی را ارسال میکند که هزینههای گس را برای قسمت اول متا تراکنش پرداخت میکند.
- تراکنش توسط شبکه بلاکچین پردازش میشود.
- پیام کاربر به گیرنده تحویل داده میشود.
تراکنشهای بدون گس ابزار ارزشمندی برای دسترسی بیشتر به برنامههای بلاکچین برای کاربران هستند. آن ها به کاربران اجازه میدهند بدون نگرانی در مورد هزینههای گس، تراکنشها را ارسال کنند. این امر میتواند شروع کار با اپلیکیشنهای بلاکچین و استفاده منظم از آن ها را برای کاربران آسانتر کند.
چند رله برتر بلاکچین (Blockchain relayers)
در حوزه بلاکچین، رلهها نقش حیاتی در تسهیل تعاملات و اجرای قراردادهای هوشمند دارند. در اینجا برخی از محبوبترین رلههای بلاکچین آورده شده است.
- بایکونومی (Biconomy)
یک پلتفرم زیرساخت تراکنش/رله است که از اتریوم (Ethereum)، پالیگان (Polygon) و آربیتروم (Arbitrum) پشتیبانی میکند. این رله با هدف کاهش پیچیدگیهای تعامل با بلاکچینها، خدماتی مانند پرداختهای گس کمتر و تراکنشهای بدون گس را ارائه میدهد. بایوکونومی به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا تجربه کاربری بهتری برای کاربران خود فراهم کنند و از این طریق پذیرش بلاکچین را افزایش دهند.
- جلاتو (Gelato)
یک بکاند غیرمتمرکز وب ۳ است که به توسعهدهندگان کمک میکند تا قراردادهای هوشمند بدون گس و آفچین (Off-Chain) بسازند. جلاتو یک پروتکل خودکارسازی قراردادهای هوشمند است که از رلهها برای اجرای خودکار تراکنشها بهره میبرد. Gelato Relay به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا قراردادهای هوشمند خود را بدون نیاز به دخالت دستی اجرا کنند. این رله با استفاده از شبکهای از نودهای توزیع شده، اطمینان حاصل میکند که تراکنشها به موقع و به درستی انجام میشوند.
- رله اوپن زپلین (OpenZeppelin)
یک رله مدافع است که تراکنشها را از طریق HTTP API ارسال کرده و عملیات قرارداد هوشمند را به صورت ایمن خودکار میکند. اوپن زیل (OpenZeppelin Defender) از رلهها برای اجرای وظایف امنیتی و مدیریتی استفاده میکند. Defender به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا قراردادهای هوشمند خود را به صورت ایمن و خودکار مدیریت کنند و از ریسکهای امنیتی جلوگیری کنند. این پلتفرم ابزارهایی برای نظارت، بهروزرسانی و اجرای قراردادهای هوشمند ارائه میدهد.
- زیروایکس ریلی (0xrelay)
رلهای است که سفارشهای فردی را به یک دفترچه سفارش متصل میکند تا کاربران بتوانند سفارشهای منطبق را به صورت آفچین ذخیره و پیدا کنند. ایکس ریلی یک پروتکل رله بلاکچینی است که به عنوان یک پل ارتباطی بین بلاکچینهای مختلف عمل میکند. همچنین این رله با استفاده از مکانیزمهای امنیتی پیشرفته و تکنیکهای بهینهسازی، انتقال دادهها و داراییها را بین شبکههای مختلف تسهیل میکند. xRelay به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا برنامههای غیرمتمرکز خود را به صورت موثرتر و کارآمدتر پیادهسازی کنند.
- IBC-relay
رلهای است که ارتباط و تراکنش دادهها را بین شبکههای مختلف بلاکچین که از پروتکل ارتباطات بین بلاکچین (IBC) پشتیبانی میکنند، تسهیل میکند. پروتکل ارتباط بین بلاکچینی یا Inter‐Blockchain Communication Protocol (بهاختصار IBC) یک پروتکل متن باز برای انتقال پیام میان دفاتر کل توزیعشده مستقل است و هدف از آن اتصال بین بلاکچینهای مختلف است.
از طریق IBC بلاکچینهای مستقل میتوانند دادهها را که عموما توکن هستند، به طور مستقیم به یکدیگر ارسال کنند. وجه تمایز IBC در این است که در IBC دادهها توسط یک لایه بدون نیاز به اعتماد (Trustless) از طریق یک کانال اختصاصی ارسال میشوند و دادههایی که یک بار تایید شدهاند، به بلاکچین مقصد میرسند.
در انتها
در نهایت، رلهها (Relayers) اجزای ضروری سیستمهای غیرمتمرکز هستند که تعاملپذیری، مقیاسپذیری و کارایی را ارائه میدهند. آن ها انتقال روان دادهها و تراکنشها را تسهیل میکنند، تجربه کاربری را افزایش داده و امنیت و قابلیت اطمینان برنامهها و شبکههای غیرمتمرکز را تضمین میکنند. با ادامه رشد و تکامل اکوسیستم غیرمتمرکز، نقش رلهها حتی مهمتر میشود و آینده سیستمها و برنامههای غیرمتمرکز را میسازد.
Relayer با ارائه راهحلهای نوآورانه و کارآمد، به توسعهدهندگان و کاربران امکان میدهد تا از مزایای فناوری بلاکچین به بهترین نحو بهرهمند شوند. آینده رلهها و Relayer روشن است و میتوان انتظار داشت که با پیشرفتهای بیشتر، نقش آنها در ایجاد یک اکوسیستم بلاکچینی یکپارچه و پویا بیشتر از امروز شود.
برای ارسال نظر باید وارد شوید ورود