آموزش
تسهیل کمی Quantitative Easing (QE) چیست و چگونه کار می کند؟
تسهیل کمی (QE) نوعی سیاست پولی است که در آن بانک مرکزی یک کشور سعی می کند نقدینگی را در سیستم مالی خود افزایش دهد. برای اجرای تسهیل کمی، بانک های مرکزی با خرید اوراق بهادار دولتی و سایر اوراق بهادار، عرضه پول را افزایش می دهند. افزایش عرضه پول باعث کاهش نرخ بهره می شود.

منتشر شده
3 سال پیشدر
توسط
روکو (Rocco)
تسهیل کمی (Quantitative Easing) به اختصار QE نوعی سیاست پولی (Monetary Policy) غیر متعارف است که در آن بانک مرکزی به منظور تشویق بنگاه ها و موسسات مالی و تجاری به دریافت وام و تسهیلات، اقدام به افزایش عرضه پول می نماید.
این تسهیلات آسان به منظور سرمایه گذاری این نهادها در جهت بهبود روند کلی اقتصاد می باشد. در طی این فرایند بانک مرکزی اوراق بهادار بلند مدت را از بازار آزاد خریداری می کند. خرید این اوراق بهادار، پول جدیدی را به اقتصاد روانه می کند و در طی این اتفاق افزایش تقاضا برای این اوراق بهادار با درآمد ثابت، نرخ بهره را کاهش می دهد و همچنین باعث رشد ترازنامه بانک مرکزی می شود.
وقتی نرخ بهره کوتاه مدت به صفر یا به زیر صفر می رسد، عملیات عادی بازار باز بانک مرکزی (Open Market Operation – OMO) که نرخ بهره را هدف قرار می دهد، دیگر موثر نیست. در عوض بانک مرکزی می تواند مقادیر مشخص دارایی را برای خرید هدف قرار دهد. تسهیل کمی با خرید دارایی ها به وسیله ذخایر بانکی تازه ایجاد شده به منظور تامین نقدینگی برای بانک ها، می تواند عرضه پول را افزایش دهد.
تسهیل کمی Quantitative Easing (QE) چگونه کار می کند؟
تسهیل کمی نوعی سیاست پولی است که در آن بانک مرکزی یک کشور سعی می کند نقدینگی را در سیستم مالی خود افزایش دهد.
این کار معمولا با خرید اوراق قرضه دولتی از بزرگترین بانک های آن کشور انجام می شود. تسهیل کمی برای اولین بار توسط بانک ژاپن انجام شد اما پس از آن توسط ایالات متحده و چندین کشور دیگر نیز انجام شده است. با خرید این اوراق بهادار از بانک ها، بانک مرکزی امیدوار است که با توانمندسازی بانک ها در زمینه اعطای وام یا سرمایه گذاری آزادتر، رشد اقتصادی را تحریک کند.
مفهوم تسهیل کمی Quantitative Easing (QE)
برای اجرای تسهیل کمی، بانک های مرکزی با خرید اوراق بهادار دولتی و سایر اوراق بهادار، عرضه پول را افزایش می دهند. افزایش عرضه پول باعث کاهش نرخ بهره می شود. هنگامی که نرخ بهره پایین می آید، بانک ها می توانند راحت تر وام بدهند. تسهیل کمی معمولا زمانی اجرا می شود که نرخ بهره نزدیک به صفر است. در این مرحله بانک مرکزی ابزار کمتری برای تاثیرگذاری بر رشد اقتصادی دارند.
اگر تسهیل کمی نیز اثربخشی خود را از دست بدهد، ممکن است از سیاست های مالی (Fiscal Policy) دولت برای افزایش بیشتر عرضه پول استفاده شود. البته تسهیل کمی نیز می تواند روش ترکیبی از هر دو سیاست پولی و مالی باشد.
به عنوان مثال، اگر بانک مرکزی اوراق قرضه بلند مدتی را خریداری کند که برای تامین هزینه های کسری ناشی از چرخه مالی دولت منتشر شده، در این صورت سیاست های پولی و مالی هم راستا می شوند.

آیا تسهیل کمی (Quantitative Easing) همان چاپ پول است؟
منتقدان استدلال می کنند که تسهیل کمی در واقع نوعی چاپ پول (Printing Money) است. این منتقدان اغلب به نمونه هایی در تاریخ اشاره می کنند که چاپ پول منجر به تورم شدید شده است، به عنوان مثال در زیمباوه در دهه ۲۰۰۰ یا آلمان در دهه ۱۹۲۰. با این حال، طرفداران تسهیل کمی به این نکته اشاره می کنند که چون از بانک ها به عنوان واسطه استفاده می شود تا آن ها این پول را به کسب و کارها و اشخاص برسانند در نتیجه تسهیل کمی ریسک کمتری برای ایجاد تورم دارد.
ملاحظات خاص؛ ریسک های تسهیلات کمی (Risks of Quantitative Easing)
اگر بانک های مرکزی عرضه پول را افزایش دهند، ممکن است تورم ایجاد شود. بدترین سناریو ممکن برای بانک مرکزی این است که استراتژی تسهیل کمی بدون تحریک رشد اقتصادی و افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) به صورت چشمگیر، فقط منجر به تورم شود. به این وضعیت که تورم وجود دارد اما رشد اقتصادی وجود ندارد، رکود تورمی گفته می شود.
اگرچه بانک های مرکزی توسط دولت ها ایجاد شده اند و دولت نیز اجازه نظارت هایی بر بانک های تجاری را به بانک های مرکزی داده است، اما بانک های مرکزی نمی توانند بانک های تجاری را مجبور به افزایش وام دهی کنند. همچنین بانک های مرکزی نمی توانند وام گیرندگان را وادار به دریافت وام و سرمایه گذاری کنند.
اگر افزایش حجم پول ناشی از تسهیل کمی منجر به افزایش وام دهی توسط بانک ها و تحریک اقتصاد نشود، در این صورت تسهیل کمی موثر نخواهد بود. (مگر اینکه از ابتدا برای تامین هزینه های کسری بودجه استفاده شده باشد.)

یکی دیگر از پیامدهای منفی تسهیل کمی (Quantitative easing) این است که می تواند ارزش پول داخلی را کاهش دهد.
اگرچه کاهش ارزش پول ملی می تواند به تولید کنندگان داخلی کمک کند تا کالاهای خود را ارزان تر به بازارهای جهانی صادر کنند (و این می تواند منجر به تحریک اقتصاد شود) اما همزمان هزینه واردات را گران تر می کند که این موضوع هزینه تولید را افزایش می دهد و باعث می شود محصول نهایی با قیمت بالاتری به دست مصرف کننده برسد.
از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴، فدرال رزرو یک برنامه تسهیل کمی با افزایش عرضه پول را اجرا کرد. این امر باعث افزایش دارایی ها در ترازنامه فدرال رزرو شد چرا که در این مدت فدرال رزرو اوراق خزانه داری، اوراق بهادار با پشتوانه رهنی و سایر دارایی ها را خریداری کرده بود. از طرف دیگر فدرال رزرو نیز بدهی هایی داشت که در بانک های ایالات متحده به عنوان ذخایر نگهداری می شد. این بدهی ها تا سال ۲۰۱۷ به بیش از ۴ تریلیون دلار افزایش یافت.
در ادامه بیشتر بانک ها این پول را به عنوان ذخایر اضافی نگه داشتند. در پیش از اوج گیری کرونا، بانک های ایالات متحده ۲.۷ تریلیون دلار ذخایر اضافی داشتند که به خاطر برنامه کاهش کمی فدرال رزرو بود. (کاهش کمی به سیاست بانک مرکزی مبنی بر کاهش ترازنامه خود می گویند.)
اکثر اقتصاددانان بر این باورند که برنامه تسهیل کمی که فدرال رزرو پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ پیاده کرد، به نجات اقتصاد ایالات متحده و جهان کمک کرد.
با این حال، اندازه نقش فدرال رزرو را نمی توان دقیقا اندازه گیری کرد. سایر بانک های مرکزی نیز تلاش کردند تا از تسهیل کمی برای مقابله با رکود و تورم منفی استفاده کنند اما به نتایج قاطعی دست پیدا نکردند.
نمونه هایی از اجرای تسهیل کمی Quantitative Easing (QE)
به دنبال بحران مالی آسیا در سال ۱۹۹۷، ژاپن دچار رکود اقتصادی شد. در سال ۲۰۰۱ بانک مرکزی ژاپن (BoJ) برنامه تسهیل کمی تهاجمی خود را برای مهار تورم و تحریک اقتصاد آغاز کرد. بانک ژاپن از خرید اوراق قرضه دولتی به خرید بدهی و سهام خصوصی رسید. با این حال، کارزار تسهیل کمی به هدف خود نرسید.
بین سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۷، تولید ناخالص داخلی ژاپن با وجود تلاش های بانک ژاپن از ۵.۴۵ تریلیون دلار به ۴.۵۲ تریلیون دلار کاهش یافت.
بانک مرکزی سوئیس (SNB) نیز پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ از استراتژی تسهیل کمی استفاده کرد. این بانک تا جایی پیش رفت که دارایی های آن در مقطعی حتی از تولید سالانه اقتصادی کل کشور هم بیشتر شد. این باعث شد که بانک ملی سوئیس به بیشترین میزان تسهیل کمی در مقایسه با تولید ناخالص داخلی، دست یابد.
اگر چه رشد اقتصادی سوئیس مثبت شد، اما مشخص نیست که چه میزان از این بهبود به خاطر کاهش کمی و چه میزان به خاطر سایر مسائل بنیادی بوده است. به عنوان مثال اگرچه نرخ بهره به زیر صفر کاهش پیدا کرد اما بانک ملی سوییس هنوز نتوانسته است به اهداف تورمی خود دست پیدا کند.

در آگوست ۲۰۱۶، بانک مرکزی انگلستان (BoE) اعلام کرد که یک برنامه تسهیل کمی اضافی را برای هرگونه پیامد اقتصادی احتمالی در مورد برگزیت (Brexit) به راه می اندازد. برنامه این بود که بانک مرکزی انگلستان ۶۰ میلیارد پوند اوراق دولتی و ۱۰ میلیارد پوند اوراق بدهی شرکت ها را خریداری کند. هدف از این طرح جلوگیری از افزایش نرخ بهره در بریتانیا و همچنین تحریک سرمایه گذاری و اشتغال بود.
به گزارش دفتر آمار ملی بریتانیا، از آگوست ۲۰۱۶ تا ژوئن ۲۰۱۸، تشکیل سرمایه ثابت ناخالص (میزان سرمایه گذاری تجاری) با نرخ متوسط سه ماهه ۰.۴ درصد در حال رشد بوده است. در نتیجه در سال ۲۰۱۸ اقتصادانان ماموریت یافتند که تعیین کنند آیا وضعیت رشد بدون تسهیل کمی بدتر خواهد شد یا خیر؟
در ۱۵ مارس ۲۰۲۰، فدرال رزرو برنامه خود را برای اجرای حداکثر ۷۰۰ میلیارد دلار خرید دارایی به عنوان اقدام اضطراری برای تامین نقدینگی برای سیستم مالی ایالات متحده اعلام کرد. این تصمیم در نتیجه آشفتگی گسترده اقتصادی ناشی از گسترش ویروس کرونا و متعاقب آن تعطیلی اقتصاد گرفته شد. در اقدام بعدی، فدرال رزرو سقف QE را حذف کرد.
آیا تسهیل کمی (QE) منجر به تورم (Inflation) خواهد شد؟
در مورد اینکه آیا تسهیل کمی (Quantitative Easing) باعث تورم می شود یا تا چه حد ممکن است تورم را افزایش دهد اختلاف نظر وجود دارد.
به عنوان مثال، بانک ژاپن مکررا به تسهیل کمی به عنوان راهی برای افزایش عمدی در تورم پرداخته است. با این حال، این تلاش ها تا کنون شکست خورده و تورم از اواخر دهه ۱۹۹۰ تا امروز در سطوح بسیار پایینی باقی مانده است.
به همین ترتیب، بسیاری از منتقدان هشدار می دهند که استفاده ایالات متحده از سیاست تسهیل کمی در سال های پس از بحران مالی ۲۰۰۸، ریسک افزایش تورم خطرناکی را ایجاد کرده است. اما تاکنون این افزایش تورم محقق نشده است.
“ادامه این مقاله از زبان اقتصاددان اهل کشور انگلیس، پروفسور جان هرن است که در تعریف و جزئیات QE نگارش شده است”
بسیاری از اقتصاددانان و دانشگاهیان احساس می کنند که چیزی در مورد سیاست تسهیل کمی (Quantitative Easing یا QE) وجود دارد که کاملا درست نیست. اما نمی توانند به طور دقیق مشکل را پیدا کنند. پس دست به افسانه سازی در مورد QE زده اند.
- از QE برای نجات بانک ها استفاده شده است.
- QE به افراد ثروتمند پول می دهد تا در بازار سهام قمار کنند.
- QE در بازارهای سهام و املاک حباب ایجاد کرده است.
اما فارغ از افسانه های موجود پیرامون QE، بهتر است نگاهی دقیق تر به آن بیندازیم.
- QE برای تامین مالی زیرساخت ها است.
- QE به هر شهروند منطقه یورو به مدت ۱۹ ماه ۱۷۵ یورو در ماه می دهد.
- QE بدهی دولت را کاهش می دهد.
پس بیایید نگاهی واقع بینانه در مورد تسهیل کمی (QE) داشته باشیم. پس از فروپاشی لیمن برادرز (Lehman Brothers) (اولین ورشکستگی در جریان بحران مالی ۲۰۰۸ که منجر به نابودی دومینووار اقتصاد غرب شد)، بازار بین بانکی مسدود شد و بانک ها وام دادن به یکدیگر را متوقف کردند. چرا که ممکن بود آن بانکی که وام دریافت می کند، حمایت بانک مرکزی را از دست بدهد.
این امر منجر به انقباض پول شد و تهدیدی برای ایجاد یک دوره پایدار تورم منفی (Deflation) (کاهش در سطح متوسط قیمت ها) در سراسر جهان بود. یک راه حل ساده این بود که بانک مرکزی پول چاپ کند.
به طور سنتی می توان با بازخرید بدهی، معمولا بدهی دولت (Government Bond)، عرضه پول را افزایش داد. ایالات متحده آمریکا سیاست QE را اعلام کرد و انگلستان نیز از آن پیروی نمود.
اولین مشکلی که باید حل می شد این بود که چقدر بدهی باید بازخرید شود؟ اگر چه همه اقتصاددانان با این موضوع موافق نیستند، اما یک رابطه تاخیری (Lagging) بین میزان تغییر در عرضه پول و تاثیر آن بر تقاضای پول، درآمد اسمی ملی و سطح متوسط قیمت ها وجود دارد.
این تاخیر ممکن است بین ۱۲ تا ۲۴ ماه باشد. بنابراین چه مقدار پول نقد، یا همانطور که بانک انگلستان اصرار دارد بگوید، چه مقدار پول الکترونیکی باید ایجاد کنیم؟ از آنجایی که این علم، یک علم دقیقی نیست و با در نظر گرفتن این نکته که بانک مرکزی نمی تواند در این زمینه اشتباه کند بهترین کار این است که پول نقد زیادی به اقتصاد وارد شود.

خیلی زیاد و خیلی سریع، دقیقا همان کاری که بانک مرکزی انگلیس انجام داد و نتیجه همانی شد که پیش بینی می کردند. تورم از هدف خود بالاتر رفت. بر اساس شاخص RPI تورم در سال ۲۰۱۱ به بیش از ۶ درصد افزایش یافت. بنابراین QE کاری را که انتظار می رفت انجام داد زیرا از تورم منفی در انگلستان جلوگیری کرد و اکنون نیز از تورم منفی بیشتر در اتحادیه اروپا جلوگیری خواهد کرد.
موفقیت اولیه QE آغاز سقوط آن بود زیرا به غیر از کمک به مدیریت سطح متوسط قیمت ها، کار دیگری نمی تواند انجام دهد.
مقالات پژوهشی، عمدتا توسط هوادارن نظریه کینز (Keynesian) منتشر شدند، پیشنهاد کردند که سیاست پولی (Monetary Policy) برای ادامه روند کاهش شکاف تولید و تحریک رشد در اقتصاد موثر است و باید مورد استفاده قرار گیرد. کسری های مالی از زمانی که در جلسه گروه ۲۰ (G20) در سال ۲۰۰۹ در لندن مورد حمایت قرار گرفتند، موفق به انجام این کار نشدند و در انگلستان وظیفه تحریک اقتصاد از خزانه داری به بانک مرکزی منتقل شد. در شرایطی که به QE اعتماد وجود داشت و رئیس جدید سکان اقتصاد را بر عهده گرفته بود، بانک انگلستان نقش خود در تقویت اقتصاد را بر عهده گرفت.
نرخ بهره (Interest Rate) در پایین ترین سطح قرار گرفت و از طرح های مختلفی مانند «بودجه برای وام» (Funding for Lending) برای تشویق گسترش پایه پولی از طریق وام های بانکی به جای QE استفاده شد.
در این مرحله لازم است نقشی را که تسهیل کمی (QE) در سیاست های پولی بازی می کند، توضیح دهیم.
سیاست های پولی مدیریت سطح کلی تقاضای پولی را بر عهده دارد. تقاضای پول متشکل از کل حجم پول و سرعت انتقال آن از شخصی به شخص دیگر است که اقتصاد دانان از آن به عنوان سرعت گردش پول یاد می کنند. حجم پول از دو مولفه اصلی تشکیل شده است که عبارتند از: مقدار پول نقد در اقتصاد و میزان وام بانکی که پایه نقدی را ایجاد می کند.
بانک مرکزی کنترل کل میزان وجوه نقد در سیستم را بر عهده دارد (اگر وجوه جعلی را کنار بگذاریم). اما این بانک کنترل بسیار کمتری بر میزان وام های بانکی دارد که نشان می دهد سیاست نرخ بهره چقدر ناکارآمد است. بانک مرکزی همچنین عملا هیچ کنترلی بر سرعت گردش پول ندارد. بنابریان کنترل پول نقد در یک دوره زمانی که تقاضای پول خیلی کند رشد می کند، موفقیت QE را برجسته می کند و به همین دلیل است که همین سیاست در ایالات متحده و با تاخیر در منطقه یورو پیاده شد.
در حال حاضر این واقعیت که اقتصاد در حال رشد نیست، عاملی برای مقصر جلوه دادن QE و سیاست های پولی شده است، در حالی که شواهد نشان می دهد که QE با موفقیت توانسته سطح متوسط قیمت ها را کنترل کند. مسلما سیاست های پولی هرگز نمی توانند تمام آنچه انتظار می رود را انجام دهند. این سیاست ها تنها برای کنترل سطح قیمت ها استفاده می شوند.
سوال آخر این است که آیا زمانی که تسهیل کمی (QE) برای اولین بار در جریان بحران مالی سال ۲۰۰۸ (Financial Crisis) مورد استفاده قرار گرفت، یک سیاست آزمایش نشده بود؟ جواب منفی است.
QE تنها یک نام جدید برای قسمتی از یک سیاست بزرگتر به نام عملیات بازار آزاد (Open Market Operation) بود که در آن یک بانک مرکزی با خرید بدهی دولت (QE) پول نقد تزریق کرده و با فروش بدهی پول نقد را از اقتصاد خارج می کند. برای حفظ ثبات پولی این کار به صورت ناشناس و از طریق بروکر انجام می شود. بنابراین عملیات بازار آزاد نوعی سیاست QE/QT است که در آن QT یا quantitative tightening به معنای سختگیری کمی است.
بانک مرکزی انگلستان (BOE)، بانک مرکزی اروپا (ECB) و فدرال رزرو (Federal Reserve) همگی در دوره های مختلف از QE به طور متوسط استفاده کرده اند. اما متاسفانه در استفاده از سیاست نرخ بهره که علت واقعی ایجاد حباب در دارایی ها است، عملکرد خوبی نداشته اند. بانک های مرکزی باید مسئولیت این اشتباهات را برعهده بگیرند.
اگر یک بانک مرکزی عملکرد موثری داشته باشد، ثبات قیمت ها فضای مناسبی را برای تغییرات نسبی قیمت و رشد و شکوفایی اقتصاد ایجاد می کند. اما اگر به صورت غیر موثر انجام شود، آن وقت حق داریم بپرسیم چرا بانک مرکزی منابع کشور را صرف خرید بدهی از دولت کرده و سپس همان بدهی و سود را از جیب مالیات دهندگان دریافت می کند و برای این کار جایزه نیز دریافت می کند؟
شاید دوست داشته باشید
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
آیا بیت کوین بهعنوان پوشش تورم در سال ۲۰۲۵ مناسب است؟
داستان واقعی ۱۰ تریدر موفق، آیا میتوان از ترید به ثروت رسید؟
اصطلاحات پایه فارکس که هر معامله گر باید بداند
واکنش بنیانگذار بایننس نسبت به تغییر دیدگاه رییس فدرال رزرو در مورد بیت کوین
آموزش
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
تقویم اقتصادی مثل یک “برنامهریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکتهای ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک میکند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصتهای سودآور پیدا کنید.

منتشر شده
3 روز پیشدر
شهریور 21, 1404توسط
روکو (Rocco)
اگر معاملهگر یا فعال بازارهای مالی باشید، حتما تجربه کردهاید که یک خبر اقتصادی میتواند ظرف چند دقیقه بازار را زیر و رو کند. مثلا اعلام نرخ بیکاری آمریکا یا تصمیم فدرال رزرو درباره نرخ بهره کافی است تا قیمت دلار، طلا یا حتی بیت کوین نوسان شدیدی پیدا کند. در چنین شرایطی، دانستن زمان دقیق این رویدادها میتواند مرز میان یک معامله سودآور یا پشیمانکننده باشد.
اینجاست که تقویم اقتصادی به عنوان یک ابزار به کمک شما میآید. ابزاری که تمام اتفاقات مهم اقتصادی و مالی جهان را در یک جدول زمانی مشخص نمایش میدهد و به شما کمک میکند همیشه چند قدم جلوتر از بازار باشید. اگر میخواهید بدانید تقویم اقتصادی دقیقا چیست، چه اجزایی دارد و چطور باید از آن استفاده کنید، این مطلب را از دست ندهید.
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست؟
یک لیست زمانبندیشده از اعلامیههای اقتصادی، دادههای کلان، سخنرانیهای مقامات مالی و انتشار شاخصهای اقتصادی مثل نرخ بهره، تورم، بیکاری، تولید ناخالص داخلی و … است. علاوه بر این معمولاً زمان بیانیه های بانک مرکزی، سخنرانی های سیاست گذاران پولی و انتخابات را فهرست می کند.
بیشتر تقویم های اقتصادی منتشر شده شامل نوع داده مثل نرخ بیکاری، نتیجه قبلی که منتشر شده بود و انتظارات اجماع بازار برای نتیجه آتی می شوند. باید توجه داشت که نوع انتشار به طور کلی بسته به اینکه چه تاثیری می تواند داشته باشد؛ بصورت زیاد، متوسط، کم یا بدون تاثیر، کد گذاری می شود.
برای مثال، تصور کنید بانک مرکزی اروپا (ECB) قرار است درباره نرخ بهره (Interest Rate) جلسه برگزار کند. این تصمیم میتواند ارزش یورو را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. اگر شما معاملهگر بازار فارکس باشید و این تاریخ را ندانید، ممکن است در میانه یک معامله ناگهان با نوسانی شدید روبهرو شوید و فرصت مدیریت آن را از دست بدهید. اما وقتی به تقویم اقتصادی نگاه میکنید، میبینید که این رویداد دقیقا چه روز و ساعتی اتفاق میافتد و میتوانید از قبل برایش برنامهریزی کنید.
تقویم اقتصادی نه فقط برای معاملهگران حرفهای، بلکه برای هر فردی که در بازارهای مالی فعالیت میکند (از بورس و فارکس گرفته تا ارزهای دیجیتال) یک ابزار ضروری است. حتی سرمایهگذاران بلندمدت هم با نگاه به این تقویم میتوانند تصمیمهای دقیقتری برای مدیریت پرتفوی خود بگیرند.
اگر انتشار داده اقتصادی تأثیر کمی داشته باشد، آنگاه جفت ارز حرکتی نداشته و یا واکنشی جزیی نسبت به نتیجه از خود نشان خواهد داد. اما اگر در رویدادی با تأثیر متوسط، نتیجه نهایی با چیزی که انتظار می رفت خیلی تفاوت داشته باشد، باعث می شود جفت ارز به میزان بیشتری تغییر کند. زمانی که انتشار داده ها به طور قابل توجهی بیشتر یا کمتر از نتیجه مورد انتظار بازار باشند، به خصوص زمانی که صحبت از داده هایی با تأثیر بالا باشد، جفت ارز مرتبط تمایل بیشتری به حرکت دارد و بازار نوسانات قابل توجهی را در این فرآیند تجربه می کند.
چرا تقویم اقتصادی مهم است؟
- تقویم اقتصادی مانند یک نقشه راه است که مسیر حرکت بازارها را روشنتر میکند و شما را از غافلگیریهای ناگهانی نجات میدهد. به این ترتیب شما میتوانید تصمیمات معاملاتی خودتان را بر پایه اطلاعات موثق بگیرید.
- انتشار دادههای اقتصادی میتواند باعث نوسانات شدید در بازارهای مالی شود. برای مثال، اگر نرخ تورم بالاتر از حد انتظار اعلام شود، سرمایهگذاران انتظار افزایش نرخ بهره خواهند داشت و همین موضوع میتواند بازار سهام یا ارزهای دیجیتال را تحت تاثیر قرار دهد.
- بدون تقویم اقتصادی، بسیاری از تصمیمها بر اساس حدس و گمان گرفته میشود. معاملهگرانی که فقط با تحلیل تکنیکال کار میکنند، ممکن است در لحظه انتشار یک خبر بزرگ، گرفتار نوسانات غیرمنتظره بازار شوند. در حالیکه کسی که تقویم اقتصادی را دنبال میکند، میداند چه زمانی باید محتاطتر باشد یا حتی برای شکار فرصتهای جدید آماده شود.
- یکی از مهمترین مزیتهای تقویم اقتصادی، مدیریت ریسک است. اگر قبل از انتشار یک داده مهم پوزیشن باز دارید، میتوانید حجم معاملات خود را کاهش دهید، حد ضرر تنظیم کنید یا حتی معامله را ببندید تا از ضررهای سنگین جلوگیری شود.
- استفاده از تقویم اقتصادی به شما امکان میدهد استراتژیهای کوتاهمدت و بلندمدت خود را بر اساس دادههای واقعی طراحی کنید. به این ترتیب، معاملات شما نظم بیشتری پیدا میکند و احتمال موفقیت بالاتر میرود.
- بسیاری از ضررها به دلیل تصمیمات عجولانه و احساسی اتفاق میافتد. وقتی بدانید چه چیزی در راه است، آرامش بیشتری خواهید داشت و کمتر اسیر ترس یا طمع میشوید.
اجزای اصلی یک تقویم اقتصادی
وقتی وارد یک تقویم اقتصادی مثل Trading Economics یا Investing.com میشوید، در نگاه اول ممکن است جدول شلوغی ببینید که پر از عدد و کلمه است. اما اگر بدانید هر ستون چه معنایی دارد، کار با آن بسیار ساده خواهد شد. در ادامه تکتک اجزای اصلی این جدول که از وبسایت تریدینگ اکونومیکس آورده شده را توضیح میدهیم.

در قسمت بالای جدول بخشی برای فیلتر کردن نتایج آورده شده است. گزینه «Recent» فیلتری برای نشان دادن رویدادهای اخیر است و فقط موارد نزدیک به زمان فعلی را نشان میدهد. اگر میخواهید مثلا رویدادهای اقتصادی چند ماه دیگر را ببینید کافی است این فیلتر را تغییر دهید.
با استفاده از گزینه «Impact» شما میتوانید این رویدادهای اقتصادی را بر اساس سطح اهمیت آن ها دستهبندی کنید. تریدینگ اکونومیکس سه دستهبندی دارد. رویدادهای یک ستاره، دو ستاره و سه ستاره که طبیعتا اهمیت آن ها بر اساس تعداد ستاره افزایش مییابد.
قسمت «Countries» امکان فیلتر کردن بر اساس کشور یا اقتصاد موردنظر را فراهم میکند. مثلا اگر قصد دارید فقط شاخصهای اقصتادی کلان آمریکا را ببینید، کافی است روی این گزینه کلیک کرده و «United States» را انتخاب کنید.
فیلتر «Category» دستهبندی رویدادها را نمایش میدهد. مثلا شما میتوانید در این فیلتر گزینه «Prices & Inflation» را انتخاب کرده و فقط دادههای تورمی را مشاهده کنید.
بخش «UTC +3:30» نیز برای تعیین منطقه زمانی است. شما میتوانید منطقه زمانی خودتان (تهران-ایران) را تنظیم کنید تا ببینید دقیقا رویداد موردنظرتان در چه ساعتی به وقت ایران رخ میدهد.
- تاریخ و ساعت
اولین چیزی که در تقویم اقتصادی به چشم میآید، ستون زمان انتشار است. در این بخش دقیقا مشخص میشود که هر رویداد چه روز و ساعتی منتشر خواهد شد. اهمیت این قسمت بسیار بالاست، چون بازارها معمولا درست در همان لحظه انتشار خبر واکنش نشان میدهند. مثلا اگر در ساعت ۴:۰۰ صبح «شاخص اعتماد مصرفکننده استرالیا» منتشر شود، معاملهگران بازار فارکس در همان دقیقه باید آماده واکنش باشند.
همانطور که گفتیم، ساعت تقویم معمولا بر اساس منطقه زمانی قابل تغییر است. مثلا شما میتوانید آن را روی «تهران (UTC+3:30)» تنظیم کنید تا دقیقاً با ساعت محلی خودتان هماهنگ باشد.
- کشور
در ستون بعدی، پرچم و کد کشور (مثلاً GB = بریتانیا، AU = استرالیا، MX = مکزیک) قرار دارد که نشان میدهد داده متعلق به کدام اقتصاد است. گاهی اوقات هم رویدادها مربوط به یک بلوک منطقهای خاص مثلا اروپا (EA = Euro Area) هستند. در این صورت آن داده را باید به عنوان یک شاخص منطقهای و نه مربوط به یک کشور واحد تفسیر کرد.
- عنوان رویداد
این ستون عنوان خبر یا شاخص اقتصادی را نشان میدهد. گاهی هم کنار این عنوان، مخفف ماه میلادی (مثل AUG، SEP) دیده میشود که نشان میدهد داده مربوط به کدام ماه است. شناخت هر شاخص اهمیت زیادی دارد، چون هرکدام اثر متفاوتی روی بازار میگذارند.
اما نکته مهم اینجاست که همه رویدادها عددی و آماری نیستند. بعضی از آن ها بیشتر کیفی هستند و باید با توجه به ماهیتشان تفسیر شوند. برای درک بهتر، به چند نمونه نگاه کنیم:
- شاخصهای آماری (عددمحور)
مثل نرخ بیکاری (Unemployment Rate)، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، یا تولید ناخالص داخلی (GDP). اینها همیشه یک عدد مشخص دارند که میتوان آن را با مقدار قبلی و پیشبینی بازار مقایسه کرد.
- سخنرانیها (Speech)
مثلا «سخنرانی رئیس فدرال رزرو». این نوع رویداد عدد ندارد، بلکه مهم محتوای صحبتهاست. اگر لحن سخنران به سمت سیاست انقباضی (افزایش نرخ بهره) باشد، بازار واکنش منفی به داراییهای پرریسک نشان میدهد. اگر لحن انبساطی باشد، میتواند باعث رشد بازار سهام یا ارزهای دیجیتال شود.
- حراج اوراق (Auction)
مثل «حراج اوراق ۱۰ ساله آمریکا» یا «حراج اوراق خزانه ژاپن». اینجا اعداد مربوط به بازده (Yield) یا حجم اوراق فروختهشده اهمیت دارند. بالا رفتن بازده معمولا نشانه افزایش هزینه استقراض دولت و احتمال بالا رفتن نرخ بهره است.
- شاخصهای نظرسنجی و اعتماد (Survey/Confidence Index)
مثل «شاخص اعتماد مصرفکننده» یا «شاخص مدیران خرید (PMI)». اینها با پرسشنامه از فعالان اقتصادی یا مصرفکنندگان تهیه میشوند و بازتابدهنده چشمانداز آینده هستند.
ستون Previous نشاندهنده نتیجه گزارش قبلی است. مثلا اگر شاخص بیکاری ماه گذشته ۸٪ بوده، این عدد در ستون Previous نمایش داده میشود. این بخش برای مقایسه روند بسیار مهم است، چون بازار همیشه تغییرات نسبت به گذشته را در نظر میگیرد.
در قسمت (Consensus / Forecast) دو ستون پیشبینی تحلیلگران و اقتصاددانان درباره آن شاخص یا داده اقتصادی آورده میشود. اما چه تفاوتی با هم دارند؟
Consensus یا اجماع در واقع میانگین پیشبینی جمعی تحلیلگران، اقتصاددانها و موسسات مالی است. یعنی چندین منبع معتبر پیشبینی خود را درباره یک شاخص اعلام میکنند و تقویم اقتصادی میانگین یا اجماع آنها را نمایش میدهد.
Forecast گاهی به همان معنی Consensus به کار میرود، اما در بعضی تقویمها (مثل Trading Economics) یک تفاوت کوچک دارد:
- Forecast معمولاً پیشبینی اختصاصی خود سایت یا موسسه منتشرکننده تقویم است.
- در حالی که Consensus نماینده پیشبینی کلی بازار و تحلیلگران مختلف است.
در ستون (Actual) مقدار واقعی در لحظه انتشار خبر بهروزرسانی میشود و عدد واقعی گزارش را نشان میدهد. در حقیقت، مهمترین بخش برای معاملهگران همین ستون است، چون مستقیما رفتار بازار را شکل میدهد.
بعضی تقویمها مثل Trading Economics در کنار هر شاخص نمودارهای کوچکی نمایش میدهند. این نمودار روند تاریخی آن شاخص را نشان میدهد (مثلا تغییرات نرخ بیکاری در چند ماه گذشته). با نگاه سریع به این بخش میتوانید متوجه شوید وضعیت در حال بهبود یا بدتر شدن است.

طبق ستون اول متوجه میشویم که شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) آمریکا ساعت ۴ بعد از ظهر به وقت محلی منتشر میشود. به طور کلی، شاخصهای اقتصادی را میتوان در بازه زمانیهای مختلفی ارزیابی کرد. منظور از MoM بازه زمانی ماهانه است و YoY تغییرات کل یک سال نسبت به سال قبل را نشان میدهد.
در سطر اول که مربوط به شاخص PPI اصلی در بازه ماهانه است، میبینیم که مقدار قبلی ۰.۹٪ ثبت شده است. این یعنی در ماه گذشته قیمت تولیدکنندهها نسبت به ماه ماقبلش ۰.۹٪ افزایش داشته است. در ستون Forecast پیشبینی تریدینگ اکونومیکس برای این ماه ۰.۳٪ است و Consensus که میانگین پیشبینی اقتصاددانان و تحلیلگران مختلف را نشان میدهد ۰.۴٪ ثبت شده است. مقدار Actual یا واقعی هم هنوز منتشر نشده و به همین دلیل این ستون خالی مانده و در لحظه انتشار شاخص پر میشود.
چطور از تقویم اقتصادی استفاده کنیم؟
این بخش مهمترین قسمت مقاله است، چون فقط دانستن اینکه رویدادها چه زمانی هستند کافی نیست؛ باید بدانید چطور از این اطلاعات استفاده کنید.
- برنامهریزی هفتگی: در ابتدای هفته به تقویم اقتصادی نگاه کنید و رویدادهای مهم (مثل NFP یا تصمیم نرخ بهره) را علامت بزنید. این کار به شما کمک میکند از قبل آماده باشید.
- ترکیب با تحلیل تکنیکال: اگر میبینید یک خبر مهم نزدیک است، سطوح حمایت و مقاومت نمودار را بررسی کنید. مثلا اگر خبر منفی بیاید و بازار به حمایت نزدیک باشد، احتمال شکستن حمایت بیشتر میشود.
- استراتژی معاملاتی متناسب با خبر: بعضی معاملهگران قبل از انتشار خبر، از بازار خارج میشوند تا ریسک نکنند. برخی دیگر ترجیح میدهند منتظر بمانند و پس از انتشار داده و مشخص شدن جهت بازار وارد معامله شوند.
- مدیریت حجم و حد ضرر: در زمانهایی که احتمال نوسان شدید وجود دارد، بهتر است حجم معامله کمتر شود یا حد ضرر نزدیکتر قرار بگیرد.
- ثبت تجربهها: بهترین راه برای یادگیری استفاده از تقویم اقتصادی، تجربه شخصی است. بعد از هر رویداد مهم یادداشت کنید بازار چگونه واکنش نشان داد و استراتژی شما چقدر موفق بود.
تقویم اقتصادی را از کجا ببینیم؟
امروزه دهها وبسایت معتبر وجود دارد که تقویم اقتصادی رایگان و بهروزی ارائه میدهند. برخی از بهترین منابع عبارتاند از:
- Trading Economics: همه رویدادها، نرخ بهره، قیمتها و تورم، بازار کار، رشد تولید ناخالص داخلی، تجارت خارجی، دولت، اعتماد تجاری، احساسات مصرفکننده، بازار مسکن.
- Investing.com: تقویم اقتصادی همزمان با اعلام رویدادهای اقتصادی، شاخصها را دریافت کنید و تأثیر فوری آنها بر بازار جهانی را مشاهده کنید – از جمله رویدادهای قبلی، …
- Forex Factory: با تقویم اقتصادی فارکس محور، رویدادهای تأثیرگذار بر بازار را خیلی قبل از وقوع پیشبینی کنید.
- TradingView: تقویم اقتصادی آخرین و رویدادهای اقتصادی آینده را نشان میدهد که میتوانند بر داراییها، مناطق و بازارهای جهانی خاصی تأثیر بگذارند.
- FXStreet: تقویم اقتصادی لحظهای، رویدادها و شاخصهای اقتصادی سراسر جهان را پوشش میدهد.
- MyFxBook: تقویم اقتصادی به صورت آنی که تمام رویدادها و اطلاعیههای اقتصادی را پوشش میدهد. مقادیر تاریخی، قبلی، اجماعی و واقعی هر شاخص را مشاهده کنید.
همچنین بروکرهای فارکس هم معمولاً تقویم اقتصادی روی سایت خود دارند.
در انتها
تقویم اقتصادی مثل یک “برنامهریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکتهای ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک میکند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصتهای سودآور پیدا کنید. در دنیایی که ثانیهها حرف اول را میزنند، اطلاع از آنچه در راه است، برگ برنده شماست. با استفاده منظم از این ابزار، دیگر از نوسانات ناگهانی غافلگیر نخواهید شد و میتوانید با اطمینان بیشتری برای آینده سرمایهگذاری خود برنامهریزی کنید.
به یاد داشته باشید، موفقیت در بازارهای مالی تنها به تحلیل نمودارها محدود نمیشود. تسلط بر اطلاعات و درک وقایع کلان اقتصادی، مکمل تحلیل تکنیکال است و شما را در مسیری قرار میدهد که به جای دنبال کردن بازار، آن را پیشبینی کنید. به همین خاطر توصیه میکنیم که از همین امروز، استفاده از تقویم اقتصادی را به یکی از عادتهای معاملاتی خود تبدیل کنید.
سودآوری و معامله گری بصورت مداوم در بازار می تواند بسیار چالش برانگیز باشد، و واقعیت مسلم این است که اکثر معامله گران خرد معمولا پول خود را در این بازار از دست می دهند. با این وجود، با یک برنامه معاملاتی جامع، ابزارهای مناسب و دانش کافی از بازار ارز، شانس موفقیت شما به عنوان یک معامله گر به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.
آموزش
اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

منتشر شده
3 هفته پیشدر
شهریور 1, 1404توسط
روکو (Rocco)
بررسی دامنه تغییرات قیمت سهام یکی از موثرترین روشها برای اندازهگیری میزان نوسان قیمت است. برای تعیین دامنه تغییرات، کافی است بالاترین و پایینترین قیمت را در یک بازه زمانی معین مقایسه کنیم. در ادامه، به بررسی جزئیات بیشتری درباره اندیکاتور ATR، از جمله نحوه محاسبه آن، کاربردهای مختلف در معاملات و نکاتی برای استفاده بهینه در تحلیل تکنیکال میپردازیم. با اینوستورنت همراه باشید.
اندیکاتور ATR چیست؟
اندیکاتور ATR، مختصر کلمه (Average True Range) یا میانگین دامنه واقعی است. این اندیکاتور یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که برای اندازهگیری نوسانات بازار استفاده میشود. این اندیکاتور توسط ولز وایلدر (Welles Wilder) سال ۱۹۷۸ در کتابی با عنوان “مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال” معرفی شد. ATR به معاملهگران کمک میکند تا نوسانات بازار را بهتر درک کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.
اندیکاتور ATR نوسانات را به صورت مطلق اندازهگیری میکند و مقادیر حاصل از آن درصدی از قیمتهای فعلی نیستند. به عبارتی دیگر، ATR سهام با قیمت بالا، بیشتر از ATR سهام با قیمت پایین خواهد بود. به عنوان مثال، سهامی که قیمت آن در بازه ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار معامله میشود، ATR بالاتری نسبت به سهامی با بازه قیمتی ۵۰ تا ۶۰ هزار خواهد داشت. بنابراین، نمیتوان مقادیر ATR سهام مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.
نحوه محاسبه اندیکاتور ATR
محاسبه ATR شامل مراحلی است که به ترتیب زیر انجام میشود:
۱. محاسبه دامنه واقعی (True Range)
TR بزرگترین مقدار بین سه دسته زیر است:
اختلاف بین بالاترین (High) و پایینترین قیمت (Low) در دوره فعلی
تفاوت بین بالاترین قیمت دوره فعلی (High) و قیمت بسته شدن دوره قبلی (Previous Close)
تفاوت بین پایینترین قیمت دوره فعلی (Low) و قیمت بسته شدن دوره قبلی (Previous Close)
۲. میانگینگیری دامنه واقعی:
ATR با میانگینگیری دامنه واقعی (TR) در یک دوره مشخص محاسبه میشود. معمولاً این دوره ۱۴ روزه است، اما میتوان آن را بر اساس نیازهای خاص تنظیم کرد.

دوره های استاندارد برای محاسبه ATR
ولز وایلدر مخترع اندیکاتور ATR، محاسبه این اندیکاتور را با یک دوره زمانی ۱۴ روزه پیشنهاد کرده است. استفاده از این دوره استاندارد ۱۴ روزه باعث میشود که ATR نه بیش از حد حساس باشد و نه تغییرات مهم را از دست بدهد. اگرچه دوره ۱۴ روزه به عنوان یک استاندارد عمومی پذیرفته شده است، اما استفاده از دورههای کوتاهتر یا بلندتر نیز میتواند با توجه به عوامل مختلفی از جمله استراتژی معاملاتی، افق زمانی افراد و نوع بازار مفید باشد. مقدار ATR به دوره زمانی انتخابی حساس است و ممکن است در دورههای مختلف نتایج متفاوتی ارائه دهد.
کاربردهای ATR
اندیکاتور ATR کاربردهای متنوعی دارد که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود:
۱. اندازهگیری نوسانات بازار
ATR به تحلیلگران کمک میکند تا نوسانات بازار را اندازهگیری کنند. مقادیر بالای ATR نشاندهنده نوسانات زیاد سهام و مقادیر پایین نشاندهنده نوسانات کم است. این اطلاعات میتوانند در تصمیمگیریهای معاملاتی کمک کنند.
۲. تعیین حد ضرر (Stop Loss)
یکی از کاربردهای مهم ATR تعیین حد سود و حد ضرر است. معاملهگران میتوانند از ATR برای تعیین فاصله مناسب حد ضرر استفاده کنند. زمانی که اندیکاتور ATR مقادیر بالاتری را نمایش میدهد، معاملهگران نوسانات قیمتی بیشتری را پیشبینی میکنند. در نتیجه، آنها معمولاً حد ضرر خود را با فاصله بیشتری از قیمت فعلی قرار میدهند تا از نوسانات شدید بازار در امان بمانند. برعکس، زمانی که ATR نشاندهنده نوسانات کمتری باشد، معاملهگران حد ضرر را نزدیکتر به قیمت فعلی تعیین میکنند تا از حرکات قیمتی کوچک نیز بهرهبرداری کنند.
«خروج شاندلیر» (Chandelier Exit) یکی از تکنیکهای مشهور است که توسط «چاک لبو» (Chuck LeBeau) ابداع شده است. این روش یک تکنیک مبتنی بر ATR است که محدوده حد ضرر را برای موقعیتهای معاملاتی خرید و فروش تعیین میکند.
محدودیتهای اندیکاتور ATR
دو محدودیت اصلی برای استفاده از اندیکاتور ATR وجود دارد که معاملهگران باید به آنها توجه داشته باشند.
۱. محدودیت اول، متفاوت بودن تفسیر نتایج ATR است. هر معاملهگری ممکن است برداشت متفاوتی از نتایج این اندیکاتور داشته باشد.
۲. محدودیت دوم این است که اندیکاتور ATR جهت قیمت را مورد بررسی قرار نمیدهد و تنها به اندازهگیری نوسانات میپردازد. به همین دلیل، ممکن است معاملهگر حرکتهای متفاوتی را از بازار دریافت کند، به خصوص زمانی که پیوتها در حال شکلگیری هستند یا روندها معکوس میشوند.
برای مثال، اگر قیمت حرکت چشمگیری برخلاف روند قبلی داشته باشد و اندیکاتور ATR نیز به میزان قابلتوجهی افزایش یابد، برخی معاملهگران ممکن است تصور کنند که ATR روند قبلی را تأیید میکند، در حالی که این برداشت ممکن است نادرست باشد.
اندیکاتور ATR یکی از ابزارهای مهم و کاربردی در تحلیل تکنیکال است که به معاملهگران کمک میکند تا نوسانات بازار را بهتر درک کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند. با توجه به مزایا و کاربردهای متعدد ATR، این اندیکاتور میتواند نقش مهمی در استراتژیهای معاملاتی ایفا کند. با این حال، معاملهگران باید به محدودیتهای آن نیز توجه کنند و از ATR در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنند تا به نتایج دقیقتری دست یابند.

استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنشها بزودی با سرعت اینترنت نهایی میشوند

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه (RWA) را برای کاربران فعال کرد

اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی میرساند

کاناری کپیتال برای ETF اینجکتیو (INJ) ثبتنام کرد

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

کوینبیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژهها ناپدید شدهاند!

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنشها بزودی با سرعت اینترنت نهایی میشوند

اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه (RWA) را برای کاربران فعال کرد

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت پنجم (آخر)

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت چهارم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت سوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت دوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت اول

مستند دیپ وب (Deep Web) 2015

مستند شغل داخلی (Inside Job) بحران مالی

مارجین کال (Margin Call)

فیلم بازیکن شماره یک آماده (Ready Player One)

فیلم مرد آزاد (Free Guy)
![مستند کریپتوپیا [Cryptopia]، بیت کوین، بلاکچین و آینده اینترنت](https://investorent.xyz/wp-content/uploads/مستند-کریپتوپیا-Cryptopia-80x80.webp)
مستند کریپتوپیا (Cryptopia)

برای ارسال نظر باید وارد شوید ورود