آموزش
نرخ بهره (Interest Rate) چیست و چرا نرخ بهره مهم است؟
نرخ بهره (Interest Rate) یک عنوان عام برای هر نوع نرخ وام ستانی است که سود بانکی نیز می تواند شامل آن باشد. با این حال، عموما هنگامی که در ادبیات بانک داری مرکزی صحبت از نرخ بهره می شود، منظور نرخ بهره تامین مالی بانک های تجاری است. در واقع نرخ بهره هزینه وام گرفتن پول است که معمولا به صورت درصد سالانه بیان می شود.

منتشر شده
3 سال پیشدر
توسط
روکو (Rocco)
نرخ بهره (Interest Rate) هزینه وام گرفتن پول است که معمولا به صورت درصد سالانه بیان می شود.
اگر شما وام ۱۰۰ دلاری با نرخ ۱۰ درصد دریافت کنید، در انتهای سال ۱۱۰ دلار بدهکار خواهید شد. اگر تمام بدهی ایالات متحده که توسط شرکت های غیرمالی، مصرف کنندگان و نهادهای دولتی دریافت شده اند را جمع کنید، به رقم ۴۶.۳ تریلیون دلار می رسد که تمامی آن ها مشمول نرخ بهره می شوند و باید بهره بدهند. (به نرخ بهره، در آمریکا نرخ وجوه فدرال نیر می گویند بنابراین در این مقاله منظور از هر دو عبارت، نرخ بهره است.)
دلایل متفاوتی برای تغییر نرخ بهره وجود دارد که تمام آن ها اقتصادی نیست. در ادامه به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
- دلایل کوتاه مدت سیاسی
کاهش نرخ بهره در کوتاه مدت می تواند اقتصاد را تقویت کند. در شرایط عادی اقتصاددانان بر این باورند که کاهش نرخ بهره تنها در کوتاه مدت موثر است و در ادامه با تورم جبران می شود. کاهش سریع نرخ بهره می تواند بر انتخابات تاثیر بگذارد چرا که منجر به رشد سریع اقتصاد می شود. به همین خاطر اقتصاددانان جریان اصلی به دنبال استقلال بانک مرکزی هستند تا تاثیر سیاست بر نرخ بهره محدود شود.
- تعویق مصرف
زمانی که فردی پولی قرض می دهد، به این معنی است که وام دهنده، خرج کردن پول را به تعویق می اندازد. هنگامی که نرخ بهره به اندازه مناسبی بالا باشد، مصرف به تعویق افتاده و افراد ترجیح می دهند به جای مصرف، پول خود را قرض بدهند.
- انتظارات تورمی
اکثر اقتصاد ها تورم دارند. به این معنی که کالاها به مرور زمان گرانتر می شوند. با این حال هنگامی که نرخ تورم به طور فزاینده ای در حال افزایش است، ممکن تورم در بلند مدت نیز بالا بماند.
به عنوان مثال اگر فردی انتظار داشته باشد سال بعد تورم ۱۰ درصد باشد، از امروز برای خرید مواد اولیه بیشتر اقدام می کند، این مساله به خودی خود منجر به افزایش قیمت مواد اولیه حتی پیش از بروز تورم می شود.
- سرمایه گذاری های جایگزین
نرخ بهره، نرخ سرمایه گذاری بدون ریسک است و ریسک های دیگر در اقتصاد همزمان با ریسک سرمایه گذاری در بانک محاسبه می شود. بنابراین سود یک سرمایه گذاری باید حداقل به اندازه نرخ سود بانکی باشد در غیر این صورت آن سرمایه گذاری معقول نیست.
- ریسک های سرمایه گذاری
گفتیم نرخ بهره بانکی برابر است با سود بدون ریسک. سرمایه گذاری های دیگر همواره ریسک هایی در خود دارند، از نکول و ورشکستگی، تا خشکسالی و تغییرات ژئوپولیتیک. در این مواقع، سرمایه گذاران به ازای ریسکی که متحمل می شوند تقاضای پرمیوم می کنند.
- مالیات
گاهی دولت ها بر سپرده های بانکی مالیات می گیرند. این مساله می تواند منجر به افزایش نرخ بهره شود.
- بانک های تجاری
بانک ها نیز می توانند نرخ بهره را بسته به تقاضای وام تغییر دهند.
- اقتصاد
به طور کلی اقتصاد مهمترین محرک نرخ بهره است. هنگامی که اقتصاد در رونق است، نرخ بهره افزایش می یابد و هنگامی که اقتصاد ضعیف است، نرخ بهره کاهش می یابد.
نرخ بهره یک عنوان عام برای هر نوع نرخ وام ستانی است که سود بانکی نیز می تواند شامل آن باشد. با این حال، عموما هنگامی که در ادبیات بانک داری مرکزی صحبت از نرخ بهره می شود، منظور نرخ بهره تامین مالی بانک های تجاری است.
به عنوان مثال هنگامی که فدرال رزرو (FOMC) نرخ وجوه فدرال را دو درصد تعیین می کند، منظور این است که فدرال رزرو، بانک های تجاری را با نرخ سالانه ۲ درصد تامین مالی می کند.
در طرف دیگر، سود بانکی معمولا به سود سپرده گذاری در بانک اطلاق می شود. هنگامی که یک فرد وارد بانک شده و قصد سپرده گذاری دارد، بانک های تجاری مختلف با توجه به وضعیت اقتصادی، نرخ بهره بانک مرکزی و سایر فاکتورها به این فرد نرخ بهره ای پیشنهاد می کنند که معمولا به آن سود بانکی گفته می شود.
با این حال، همانطور که گفته شد، نرخ بهره یک کلمه عام برای توصیف هر نوع وام ستانی است. وام های مسکن، وام های دانشجویی، بدهی های دولت، بدهی های شهرداری ها، بدهی های شرکتی و به طور خلاصه هر روند وام ستانی در خود نوعی نرخ بهره دارند که البته به نام های مختلف از جمله نرخ بازده، سود سپرده و… شناخته می شوند.

فرآیندهای وام ستانی به این صورت است که وام گیرنده اصل پول را دریافت می کند و به عنوان هزینه آن به صورت دوره ای (ماهانه، سه ماهه، شش ماهه و…) بنا به توافق سودی معادل نرخ بهره را به وام دهنده پرداخت می کند. همچنین در پایان زمان قرارداد معمولا اصل پول به وام دهنده باز گردانده می شود.
اگر چه برخی روش های وام ستانی هست که در طول دوره باز پرداخت وام، اصل پول مستهلک شده و در پایان دوره باز پرداخت، وام گیرنده تمام پول را پرداخت نمی کند.
نرخ بهره به روش های مختلفی محاسبه می شود که در ادامه چند نمونه از معروف ترین آن ها آورده می شود.
- نرخ بهره ساده (Simple interest rate)
در این روش، نرخ بهره تنها بر روی اصل پول لحاظ می شود. به عنوان مثال اگر شما ۱۰۰۰ دلار سرمایه را با نرخ بهره ۵ درصد به مدت دو سال با نرخ بهره ساده وام بدهید بعد از دو سال سودی که نصیب شما می شود برابر با ۱۰ درصد یا ۱۰۰ دلار است.
فرمول محاسبه نرخ بهره ساده برابر است با:
نرخ بهره ساده = زمان * نرخ بهره * اصل سرمایه
- نرخ بهره مرکب (compound interest rate)
در اینجا، سود تنها بر اصل پول لحاظ نمی شود، بلکه پس از گذشته هر دوره، علاوه بر اصل پول بر روی سود پول نیز سود تعلق می گیرد.
مثال قبل را در نظر بگیرید. فرض کنید پس از گذشت یک سال، ۵ درصد سود بر سرمایه شما اضافه شده است. در پایان سال اول شما ۱۰۵۰ دلار سرمایه خواهید داشت. اگر سود پول را دریافت نکنید و نرخ بهره نیز به صورت مرکب لحاظ شود، در پایان سال دوم ۵ درصد سود بر سرمایه ۱۰۵۰ دلاری شما لحاظ خواهد شد که یعنی سود کلی شما پس از دو سال برابر با ۱۰۲.۵ دلار خواهد بود.
فرمول محاسبه نرخ بهره مرکب برابر است با:
نرخ بهره مرکب = اصل سرمایه* [(۱+ نرخ بهره)^ تعداد دوره -۱]
- نرخ بهره موثر (Effective interest rate)
نرخ بهره موثر یا Effective interest rate که به صورت مخفف EIR نیز خوانده می شود (همچنین در برخی منابع نرخ بهره معادل سالانه یا annual equivalent rate نیز آمده است) نرخ بهره ای است که به صورت دوره ای مرکب می شود اما در پایان سال پرداخت می شود.
به عنوان مثال، فرض کنید بانک نرخ بهره ۲ درصد به صورت ماه شمار برای شما لحاظ کند. در این صورت هر ماه ۲ درصد به اصل و فرع پول شما سود تعلق می گیرد. اخیرا سودها به صورت ماهانه، هفتگی، روزانه، ساعتی و حتی لحظه ای محاسبه می شوند. مزیت چنین کاری آن است که شما می توانید هر زمان که نیاز داشتید، میزانی از پول خود را بردارید بدون اینکه نگران سود خود باشید.
فرض کنید یک حساب بانکی باز کرده اید که به صورت سال شمار بر روی کمترین میزان سپرده شما سود پرداخت می کند. در این صورت اگر شما حتی یک روز مانده به پایان سال مالی مبلغی از پول خود را از بانک بردارید، هیچ سودی به آن مبلغ برداشته شده، تعلق نمی گیرد، اگر چه تقریبا تمام سال، پول شما نزد بانک بوده است.
در مدل ماه شمار نیز اوضاع به همین صورت است، اگر هر زمانی از ماه مقداری از پول خود را از بانک بردارید، به آن مبلغ هیچ سودی تعلق نمی گیرد اما در روش پرداخت سود به صورت لحظه ای هر لحظه که پول خود را بردارید، تنها در همان لحظه پرداخت سود متوقف می شود و افراد بیشترین سود بانکی را از آن خود می کنند.
نرخ بهره موثر به روش زیر محاسبه می شود.

در این معادله، r نرخ بهره موثر سالانه است، i نرخ بهره سالانه است و n تعداد دوره ای است که سود مرکب می شود. به عنوان مثال، اگر سود به صورت ماهانه مرکب شود، n برابر با ۱۲ خواهد بود و اگر به صورت هفتگی مرکب شود، n حدودا ۵۲ خواهد بود.
- جریان نقدی تنزیل شده (Discounted Cash Flow)
جریان نقدی تنزیل شده یا Discounted Cash Flow (DCF) یک روش برای محاسبه ارزش روز جریان های نقدی است. در این روش، جریان های نقد آتی توسط نرخ بهره تنزیل می شوند تا ارزش کل جریان های نقدی به دست آید.
به عنوان مثال فرض کنید یک سرمایه گذاری به مدت ۱۰ سال، سالانه ۱۰۰۰ دلار سود به شما ارائه می دهد. روش جریان نقدی تنزیل شده، تمام ۱۰۰۰ دلارهایی را که از این سرمایه گذاری دریافت می شود را جمع آوری کرده و با نرخ بهره به قیمت امروز تنزیل می کند تا ارزش امروزی سرمایه گذاری به دست آید.
جریان نقدی تنزیل شده به روش زیر محاسبه می شود.

در این فرمول، CF ها جریان های نقدی برای هر دوره است، n عدد دوره است و r نرخ بهره موثر است. نرخ بهره موثر می تواند هزینه سرمایه و سایر هزینه های مرتبط با ریسک سرمایه گذاری را نیز در بر بگیرد.
تصور کنید در مثال سرمایه گذاری ای که گفته شد، نرخ بهره موثر ۵ درصد باشد، در این صورت، با محاسبه جریان نقدی تنزیل شده به عدد ۷۷۲۱ دلار می رسیم. یعنی ارزش این سرمایه گذاری برابر با ۷۷۲۱ دلار است و در صورتی که هزینه سرمایه بیشتر از این عدد باشد، صرفه اقتصادی برای این سرمایه گذاری وجود ندارد.
نرخ بهره اسمی، همان نرخ بهره ای است که سرمایه گذار به صورت ظاهری دریافت می کند به عنوان مثال، فرض کنید شخصی به مدت یک سال ۱۰۰ دلار سرمایه خود را با نرخ بهره ۱۰ درصد در سپرده گذاری می کند. پس از پایان یک سال آن فرد ۱۱۰ دلار به صورت ناخالص (پیش از کسر مالیات) خواهد داشت. در این حالت می گوییم فرد ۱۰ درصد سود اسمی دریافت کرده است.
نرخ بهره واقعی، ارزش واقعی سود را با احتساب تورم اندازه گیری می کند. برای اندازه گیری نرخ بهره واقعی از معادله فیشر استفاده می شود.

در این معادله r نرخ بهره واقعی، i نرخ بهره اسمی و p نرخ تورم سالانه است. در مثال بالا در صورتی که نرخ بهره اسمی ۱۰ درصد و نرخ تورم نیز ۱۰ درصد باشد، نرخ بهره واقعی برابر است با صفر. در واقع در چنین شرایطی، فردی که با نرخ بهره ۱۰ درصد سرمایه گذاری کند، هیچ بازده واقعی به دست نخواهد آورد.
معمولا معادله فیشر را با تقریب خطی به این صورت بیان می کنند.
نرخ بهره واقعی = نرخ بهره اسمی – تورم
اگر چه این تقریب در اقتصادهایی با نرخ تورم پایین به خوبی کار می کند، اما در کشورهایی مانند ایران که معمولا نرخ تورم بالا است، می تواند تفاوت بسیار زیادی ایجاد کند.
به عنوان مثال، فرض کنید در سال ۱۴۰۰، نرخ سود بانکی ۲۰ درصد و نرخ تورم ۴۰ درصد باشد، در این صورت طبق معادله فیشر، نرخ بازده واقعی برابر با ۱۴.۵- درصد خواهد بود در حالی که اگر با استفاده از معادله خطی شده محاسبات را انجام دهیم، به بازده واقعی ۲۰- درصد می رسیم. بنابراین هنگامی که قصد دارید این معادله را در مورد کشورهایی که نرخ تورم بالا دارند، به کار ببرید از فرمول اصلی فیشر استفاده کنید.
بانک های مرکزی و سایر بانک های تجاری در بازار جهانی در حال وام دهی به یکدیگر هستند. بدین منظور نرخ بهره ای بین یکدیگر ایجاد می کنند. نرخ پیشنهادی بین بانکی لندن یا به صورت اختصار LIBOR میانگین نرخ بهره بانک های بزرگ در لندن را محاسبه می کند.
این نرخ بهره به این صورت محاسبه می شود که هر بانک تخمین می زند در صورت وام گرفتن از سایر بانک ها چه میزان بهره باید بپردازد، میانگین نرخ های تخمین زده شده LIBOR خوانده می شود. این نرخ همچنین به نام ICE LIBOR یا (Intercontinental Exchange Libor) نیز شناخته می شود چرا که مسئولیت مدیریت آن برعهده صرافی بین قاره ای است. پیش از آن مدیریت این نرخ بر عهده انجمن بانکداران بریتانیا بود و به اختصار bba libor خوانده میشد. این نرخ در کنار نرخ Euribor به عنوان معیار وام دهی کوتاه مدت در سراسر جهان استفاده میشد تا اینکه در پایان سال ۲۰۲۱ نرخ LIBOR حذف شد.

در ژوئن سال ۲۰۱۷، کمیته نرخ های مرجع جایگزین یا ARRC یک نرخ گسترده تامین ذخیره خزانه داری یا به اختصار SOFR را جایگزین نرخ USD LIBOR کرد و برای توجیه این کار گفت که دامنه پوشش این نرخ نمایانگر خوبی از شرایط کلی تامین مالی یک شبه بازار خزانه داری است و می تواند به خوبی هزینه های استقراض را منعکس کند.
همچنین بورس مالی ایالات متحده نرخ بهره Ameribor را ایجاد کرد تا هزینه استقراض برای بانک های کوچک، متوسط و محلی در آمریکا را نشان دهد. این نرخ از سال ۲۰۱۵ که به راه افتاد، بیش از ۵۵۰ میلیارد دلار معامله ایجاد کرده است.
نرخ بهره تنها توسط بانک مرکزی تعیین نمی شود. چیزی که بانک های مرکزی تعیین می کنند، تنها نرخ بهره کوتاه مدت است که بر روی سایر نرخ ها از جمله بازده اوراق قرضه (Bonds)، بازده بازار سهام، بازار ارز، نرخ وام دهی بانک های تجاری و… تاثیر می گذارد.
نرخ بازده در مورد هر سرمایه گذاری منعکس کننده موارد زیر است.
- هزینه سرمایه گذاری بدون ریسک
هزینه سرمایه گذاری بدون ریسک، همان نرخ بهره ای است که بانک ها و اوراق قرضه دولتی بدون هیچ ریسک و به صورت ثابت پرداخت می کنند.
- تورم مورد انتظار
انتظارات تورمی میزان تورمی است که وام گیرندگان و وام دهندگان از آینده اقتصاد انتظار دارند. وام دهندگان معمولا به دنبال ارائه وام هایی هستند که نرخ بهره واقعی بالایی داشته باشد. محاسبات نرخ بهره واقعی پیشتر ارائه شده است.
- هزینه صرف ریسک
ریسک های متعددی در بازار وجود دارد که هر کدام به شیوه خود بر نرخ بهره بازار تاثیر می گذارد. از جمله این ریسک ها می توان به ریسک نقدینگی، ریسک قیمت گذاری مجدد، ریسک منحنی بازده و… اشاره کرد.
- هزینه تراکنش
هزینه تراکنش میزان هزینه ای است که بانک ها و یا به طور کلی ارائه دهنده وام دریافت می کند. به این هزینه، هزینه اسپرد نرخ بهره نیز گفته می شود. این هزینه تفاوت میان نرخ سود سپرده گذاری و نرخ سود وام دهی را مشخص می کند. اگر نرخ سود سپرده بالاتر از نرخ سود وام دهی باشد، اسپرد منفی خواهد بود. به این معنی که بانک یا وام دهنده وام های خود را با ضرر ارائه می کند.
نرخ بهره آنی، نقدشونده ترین و رایج ترین نرخ موجود در بازار است. وام ستانی با این ارز تنها طی ۲ روز کاری، تحویل فیزیکی ارز را انجام می دهد. اگر مدت زمان تسویه حساب بیشتر از ۲ روز باشد، آن را به عنوان نرخ بهره آتی در نظر می گیرند. هنگامی که بخواهید نرخ بهره آتی را محاسبه کنید، باید امتیازات آتی را به نرخ بهره آنی اضافه یا کم کنید. این امتیازات برای هر ارز طی دوره ای که تسویه حساب صورت می گیرد، محاسبه می شود.
نرخ های آتی به طور فعال توسط معامله گران نرخ های آتی معامله می شود. بسیاری از میزهای معاملاتی که نرخ های آتی را معامله می کنند، تا سر رسید ۲ ساله نیز در معاملات خود دارند. معامله گران اوراق قرضه نیز نرخ های آتی را ارزیابی می کنند. نرخ های آتی می توانند همان نرخ بین سر رسیدها باشند.
برای محاسبه نرخ آتی از تفاوت نسبی بین نرخ بهره دولتی دو ارز نیز استفاده می شود. فرمول به این صورت است که نرخ آنی را در فرمول (۱+ نرخ بهره ۱) / (۱ + نرخ بهره ۲) ضرب می کنیم. به همین ترتیب می توانید نرخ سوآپ (Swap) دو ارز را برای بلند مدت حساب کنید.
به عنوان مثال فرض کنید نرخ لحظه ای USD/CAD برابر است با ۱.۰۶۵۰، یعنی یک دلار آمریکا برابر است با ۱.۰۵۶۰ دلار کانادا. همچنین فرض می کنیم نرخ آتی دلار کانادا ۳.۶۴ درصد و نرخ آتی دلار آمریکا ۳.۱۵ درصد باشد. با قرار دادن این اعداد در فرمول بالا نرخ آتی USD/CAD مساوی با ۱.۰۷۰۰ خواهد بود.

در دوره های زمانی طولانی، تفاوت بازده بین نرخ بهره دو کشور که از نظر توسعه یافتگی مشابه هستند، با حرکت جفت ارزهای آن ها مرتبط است. به مشاهده نمودار تفاوت بازده ۱۰ ساله ژاپن و ایالات متحده می توانید این مساله را به خوبی مشاهده کنید. البته این بدن معنا نیست که حرکت ارز کاملا وابسته به حرکت بازده اوراق بهادار است، اما نشان از همبستگی و تاثیر نرخ بهره بر روی بازار ارز دارد.
همبستگی بین نرخ بهره و نرخ بازار فارکس مانند سایر همبستگی ها در دوره هایی شدت و ضعف دارد. به عنوان مثال، در تصویری که نشان داده شده است، همبستگی از ۱۰۰ درصد تا ۷۵- درصد تغییر می کند، اما به طور کلی همبستگی بین این دو دارایی مثبت است.
- توازن پوشش داده شده نرخ بهره
نرخ های بهره آتی و نرخ ارز باید با یکدیگر کاملا پوشش داده شوند. در غیر این صورت فرصت آربیتراژ وجود خواهد داشت. به عنوان مثال اگر نرخ بهره در یک نقطه از دنیا بالاتر از نقطه دیگر باشد و این تفاوت در نرخ برابری ارز لحاظ نشود، سرمایه گذاران می توانند از این تفاوت استفاده کرده و سود کسب کنند.
به عنوان مثال فرض کنید در کشور الف نرخ بهره کمتر از کشور ب است و این تفاوت در نرخ بهره در نرخ ارز لحاظ نشده باشد. یک سرمایه گذار می تواند در کشور الف مقداری پول قرض بگیرد، به کشور ب رفته و آن پول قرض گرفته شده را به پولی با نرخ بهره بالاتر تبدیل کرده و سپس آن را سرمایه گذاری کند. در صورتی که تفاوت میان سود وام ستانی و سرمایه گذاری بیشتر از ریسک های سرمایه گذاری باشد، شما یک سرمایه گذاری سود آور و بی زحمت خواهید داشت.
اجازه بدهید با یک مثال بیشتر توضیح دهیم. تصور کنید نرخ بهره استقراض یک ساله برای کشور الف ۳ درصد و نرخ سپرده گذاری یک ساله در کشور ب ۵ درصد است. همچنین ارزهای دو کشور در بازار فارکس با نرخ برابر معامله می شوند.
سرمایه گذار ابتدا یک وام با نرخ ۳ درصد از بانک کشور الف می گیرد. مبلغ وام گرفته شده را به نرخ ارز ب تبدیل کرده و سپس آن را در بانک کشور ب با نرخ سالانه ۵ درصد سرمایه گذاری می کند. در این حالت سرمایه گذار ۲ درصد به صورت سالانه کسب می کند. در حالی که اگر نرخ ارز با توجه به نرخ بهره آتی (یعنی نرخ بهره ۳ درصد برای کشور الف و پنج درصد برای کشور ب) تعدیل شود، با توجه به فرمولی که پیشتر گفته شد، هر یک واحد از ارز کشور الف باید ۱.۰۱۹۴ واحد از ارز کشور ب می بود. در این صورت فرصت آربیتراژ وجود نداشت.
- توازن پوشش داده نشده نرخ بهره
همانطور که گفته شد، از نظر تئوری انتظار داریم که اگر نرخ بهره کشوری ۳ درصد نسبت به کشور دیگر پایین تر بود، ارزش آن ارز در برابر ارز دیگر ۳ درصد افزایش یابد تا فرصت آربیتراژ از بین برود. با این حال در واقعیت اوضاع متفاوت است. از زمان معرفی نرخ های ارز شناور، در اوایل دهه ۱۹۷۰، ارزهای کشورهای با نرخ بهره بالا به جای کاهش افزایش یافته اند. این معمای معروف به معمای پرمیوم نرخ بهره آتی است و موضوع چندین مقاله دانشگاهی بوده است.
این اتفاق را تا حدی می توان با معامله حملی توضیح داد که به موجب آن سفته بازان ارز با بهره کم را وام گرفته و با استفاده از آن در ارز با بهره بالا سرمایه گذاری می کنند. در اینجا، جریان سرمایه از ارز با بهره پایین به سمت ارز با بهره بالا حرکت می کند و منجر به تضعیف بیشتر ارز با بهره پایین شده و ارز با بهره بالا را تقویت می کند.
از ابتدای سال ۲۰۰۵ تا اواسط سال ۲۰۰۷، ین ژاپن (JPY) در برابر دلار آمریکا (USD) تقریبا ۲۱ درصد کاهش یافت. نرخ بهره بانک ژاپن در آن دوره بین ۰ تا ۰.۵ درصد بود.
رابطه بین دو کشور آمریکا و کانادا به عنوان بزرگترین شرکای تجاری جهان برای بررسی موضوعی که گفته شد به خوبی موضوع را روشن می کند. دلار کانادا از سال ۲۰۰۰ به شدت نوسان داشته است. این ارز پس از رسیدن به پایین ترین سطح خود در ۰.۶۱۷۹ دلار آمریکا در ژانویه ۲۰۰۲، در سال های بعد با ۸۰ درصد افزایش، در سال ۲۰۰۷ به سطح ۱.۱ دلار آمریکا رسید.

به نگاهی به چرخه های بلند مدت، دلار کانادا از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۵، در برابر دلار آمریکا کاهش یافت، از ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۱ در برابر دلار آمریکا افزایش یافت، سپس در سال ۱۹۹۲ یک کاهش طولانی مدت را آغاز کرد و در ژانویه ۲۰۰۲ به پایین ترین سطح تاریخ خود رسید. پس از آن به طور پیوسته به مدت بیش از پنج سال در برابر دلار آمریکا افزایش یافت.
حال بیایید نوسانات دلار کانادا در برابر دلار آمریکا را بر اساس تفاوت های نرخ بهره آتی بسنجیم. در بین سال های ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۳، یعنی زمانی که دلار کانادا در برابر دلار آمریکا افزایش پیدا کرد، نرخ بهره کانادا از ایالات متحده بالاتر بود. همچنین در بین سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۲ یعنی زمانی که دلار کانادا در برابر دلار آمریکا ۱۵ درصد کاهش یافت، نرخ بهره کانادا از ایالات متحده پایین تر بود.

مشاهده می کنید که چگونه تفاوت در نرخ بهره بر خلاف آنچه که پیش بینی می شود در تغییرات نرخ ارز تاثیر دارد.
بانک مرکزی هر کشور، یک نهاد مستقل است که وظیفه کنترل تورم را برعهده دارد. یکی از راه هایی که بانک های مرکزی به کمک آن بر روی تورم تاثیر می گذارد، تعیین نرخ بهره است.
موسسات بانکی با استفاده از نرخ یک شبه، تامین مالی عملیات روزانه خود را انجام می دهند. نرخ بهره بانک مرکزی می تواند مستقیما با تغییر این نرخ وام یک شبه بر روی وام های کوتاه مدت تاثیر بگذارد. در ایالات متحده، فدرال رزرو می تواند با خرید و فروش اوراق خزانه داری و سایر اوراق بهادار، بر سایر نرخ های بازار نیز تاثیر بگذارد.
به عنوان مثال، هنگامی که یک بانک مرکزی اوراق بهادار دولتی را خریداری می کند، پول نقد را به بازار تزریق می کند که این پول می تواند برای وام استفاده شود. در این صورت بانک ها نقدینگی بیشتری برای ارائه وام دارند بنابراین نرخ های وام دهی کاهش پیدا می کند.
بانک مرکزی به این جهت چنین اقدامی را انجام می دهد که نرخ بهره کوتاه مدت به صفر (و حتی زیر صفر) رسیده است، بنابراین بانک مرکزی دیگر نمی تواند با کاهش نرخ بهره یک شبه اقتصاد را تحریک کند. در نتیجه مجبور است از ابزارهای تسهیلی دیگر مانند برنامه سیاست تسهیل کمی (QE) یا کنترل منحنی بازده (Yield Cureve) استفاده کند.
در ایالات متحده نرخ بهره چگونه تعیین می شود؟
فدرال رزرو نقش زیادی در تعیین نرخ های کوتاه مدت و میان مدت دارد. کمیته بازار آزاد فدرال (Federal Open Market Committee یا FOMC)، از هفت نفر که جزو هیئت مدیره هستند و پنج نفر از روسای ۱۲ بانک منطقه ای فدرال رزرو تشکیل می شود. این کمیته در سال چندین جلسه تشکیل داده و هدف نرخ بهره فدرال را تعیین می کنند. بانک ها ذخایر خود را با این نرخ به یکدیگر وام می دهند. نرخ وجوه فدرال (Federal Funds Rate) مبنای نرخ های بهره دیگر مانند نرخ وام های رهنی، بدهی کارت های اعتباری و خطوط اعتباری وثیقه شده با مسکن و… است.
برای نرخ های وام بلند مدت، بازار اوراق قرضه را داریم. معامله گرانی که اوراق خزانه داری (Treasury bonds) را خرید و فروش می کنند، بازده اوراق (Yield) را بر اساس انتظاراتی مانند تورم و رشد اقتصادی، بالا و پایین می برند. وقتی بازده این اوراق افزایش می یابد، نرخ وام های رهنی ۳۰ ساله و سایر وام های مرتبط با بازدهی اوراق خزانه بلند مدت و همچنین نرخ های مربوط به دیگر اوراق قرضه منتشر شده توسط دولت های ایالتی، محلی و شرکت ها افزایش می یابند. سقوط بازده اوراق خزانه داری دقیقا عکس این اتفاق را سبب می شود.
آیا بازده اوراق خزانه همیشه با افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو افزایش می یابد؟
خیر. بازده کوتاه مدت و میان مدت نرخ وجوه فدرال رزرو را دنبال می کنند. اما بازده اوراق بلند مدت خزانه داری نسبت به انتظارات تورمی و همچنین پیش بینی نرخ وجوه فدرال واکنش بیشتری نشان می دهد. کالین مارتین (Collin Martin)، یک متخصص در موسسه شواب (Schwab) می گوید:
“هنگامی که فدرال رزرو نرخ ها را افزایش می دهد ضرورتا بازدهی اوراق طولانی مدت افزایش پیدا نمی کنند.”
نرخ بهره معمولا به بهره سالانه بدهی های ایجاد شده با پرداخت وام یا سپرده پس انداز، مانند حساب های بازار پول (MMA: یک نوع حساب بانکی) یا گواهی سپرده اشاره دارد. اوراق قرضه معمولا تا زمان سر رسید، بهره میان دوره ای ثابتی را پرداخت می کند که به آن کوپن (Coupon) می گویند.
وقتی یک شرکت اوراق قرضه منتشر می کند، نرخ کوپن و بازده با هم مطابقت دارند، اما این شرایط همین طور باقی نمی ماند چرا که اوراق قرضه معامله می شوند و قیمت آن ها نوسان می کند. به عنوان مثال، یک اوراق قرضه با ارزش اسمی (Face Value) ۱۰۰۰ دلار با نرخ سود ۱۰ درصد، ۱۰۰ دلار در سال پرداخت می کند و ۱۰ درصد سود می دهد اما اگر قیمت اوراق به ۹۰۰ دلار کاهش یابد، با خرید آن، بازده ۱۱.۱ درصد بدست خواهید آورد و اگر قیمت آن به ۱۱۰۰ دلار افزایش یابد بازده به ۹.۱ درصد می رسد. (ارزش اسمی یک ورق بهادار به ارزش آن در زمان سر رسید گفته می شود که معادل ارزش اسمی آن ورق، دلار دریافت می شود.)
چه عواملی تعیین می کنند که قیمت اوراق بهادار در برابر تغییرات نرخ بهره چه واکنشی نشان دهد؟
هر چه زمان سر رسید اوراق قرضه بیشتر باشد، حساسیت آن نسبت به تغییرات نرخ بهره بیشتر است. به عنوان مثال اگر اوراق قرضه خزانه داری ۳۰ ساله با کوپن ۷ درصد به فروش برسد، قیمت اوراق خزانه داری ۳۰ ساله با کوپن ۵ درصد به شدت کاهش پیدا می کند. چرا که تفاوت ۲ درصد پس از ۳۰ سال تفاوت قابل توجهی ایجاد می کند. اما اوراق قرضه پنج ساله با کوپن مثلا دو درصد، درآمد آنچنانی را در طول عمر خود ایجاد نمی کند. به علاوه اوراق قرضه کوتاه مدت سریع تر به سر رسید می رسند در نتیجه سرمایه گذاران قادرند با سرعت بالاتری، دوباره در بازارهای با بازده بیشتر سرمایه گذاری کنند.
بهترین راه برای بررسی حساسیت یک اوراق قرضه به نرخ بهره، بررسی مدت زمان مانده تا سررسید آن است.
ارزش یک اوراق قرضه با دوره سر رسید پنج سال، در صورت افزایش یک درصدی نرخ بهره، به اندازه ۵ درصد کاهش می یابد. اوراق خزانه ۱۰ ساله ای که فرضا در یک سال گذشته ۲.۴ درصد بازدهی داشته است و اکنون ۹ سال تا زمان سر رسید آن باقی مانده، اگر نرخ بهره یک درصد رشد کند حالا ۴ سال زمان می برد تا مقدار سود دریافتی از این اوراق به حدی برسد که کاهش ایجاد شده در قیمت اوراق به سبب افزایش نرخ بهره را جبران کند.
با کاهش نرخ بهره، فعالیت های اقتصادی با ارزان تر شدن وام ستانی، تحریک می شوند و مصرف کنندگان و مشاغل به افزایش هزینه ها و سرمایه گذاری تشویق خواهند شد. نرخ بهره بالا برعکس عمل می کند.
نرخ بهره بالا با افزایش هزینه وام ستانی برای بانک ها، مشاغل و مصرف کنندگان، فعالیت های اقتصادی را محدود می کند. فدرال رزرو با تنظیم نرخ های کوتاه مدت، سرعت اقتصاد را در سطحی پایدار حفظ می کند تا تورم بسیار بالا یا بسیار پایین رخ ندهد. اما بانک های مرکزی همیشه موفق نیستند. در بحران مالی (Great Recession) سال ۲۰۰۸ فدرال رزرو نرخ بهره را به نزدیک صفر کاهش داد اما نتوانست جلوی رکود را بگیرد. همچنین بهبودی پس از رکود نیز به کندی رخ داد.
- چه رابطه ای بین تورم و نرخ بهره وجود دارد؟
با ظهور علائم تورم، نرخ بهره (و بازده اوراق قرضه) افزایش می یابند. اگر بانک فدرال متوجه شود که اقتصاد بر افروخته (Overheating) شده است، بانکداران در بانک های مرکزی، نرخ بهره را برای کاهش فعالیت اقتصادی و مهار افزایش قیمت ها، افزایش می دهند. هنگامی که تورم کاهش پیدا می کند، اگر بانک مرکزی احساس کند که این کاهش تورم منجر به رکود می شود (Recession)، نرخ ها را کاهش می دهند.
فدرال نمی خواهد تورم خیلی پایین باشد چراکه این امر باعث کاهش هزینه ها و فعالیت اقتصادی می شود. معمولا بانک های مرکزی سطح تورم دو درصدی را به عنوان نرخ بهینه تورم در نظر می گیرند. در مجموع هدف از بالا و پایین کردن نرخ بهره، دستیابی به تورم پایدار و پایین، رشد اقتصادی پایدار و حداکثر اشتغال است.
نرخ بهره چه تاثیری بر بازار سهام دارد؟
در صورت کاهش نرخ بهره، شرکت ها می توانند هزینه وام ستانی خود را کاهش دهند. این موضوع منجر به افزایش سرمایه گذاری و هزینه ها شده و در نتیجه درآمد و سود نیز افزایش پیدا می کنند. با افزایش نرخ بهره، تقاضا برای کالا و خدمات کاهش می یابد و سود شرکت ها تحت تاثیر قرار می گیرد و قیمت سهام کاهش پیدا می کند.
نرخ بهره همچنین می تواند با تاثیر بر بازده اوراق، بازده بورس را تحت تاثیر قرار دهد. وقتی نرخ بهره و بازده اوراق قرضه افزایش پیدا کنند، سرمایه گذاران ممکن است بازده بالاتر در بازار درآمد ثابت را جذاب تر از سرمایه گذاری سهام بدانند. بیشترین آسیب پذیری از نرخ بهره و بازده اوراق قرضه در سهام ارزشی مبتنی بر سود تقسیمی مانند شرکت های تلفن و خدمات عمومی (Utilities) به عنوان نمایندگان اوراق قرضه شناخته می شوند. همچنین اگر سرمایه گذاران به این نتیجه برسند که افزایش هزینه استقراض منجر به تضعیف اقتصاد می شود، نرخ های بالا می تواند منجر به سقوط بازار سهام شود.

در صورت افزایش نرخ ها، استراتژی سرمایه گذاری باید چگونه باشد؟
جفری گوندلاچ (Jeffrey Gundlach)، مدیر عامل شرکت DoubleLine Investment Management معتقد است که باید به اوراق قرضه که سر رسید نسبتا کوتاهی دارند پای بند بود. وی می گوید نرخ بهره وام در صورت افزایش نرخ کوتاه مدت بازار به سمت بالا تعدیل می شود. گوندلاچ (Gundlach) همچنین بخش هایی از بازار بورس را که می توانند از نرخ بهره و تورم بالاتر بهره مند شوند، توصیه می کند. وی می گوید، سهام بانک ها، شرکت های صنعتی و تولید کنندگان مواد پایه مانند مس و سیمان، در این سناریو خوب عمل می کنند.
در بازار فارکس (Forex)، جریان سرمایه (Capital Flow) یکی از اصول فاندامنتال است. به طور خلاصه جریان سرمایه، به جهت حرکت وجوه نقد از یک کشور به کشور دیگر گفته می شود.
به عنوان مثال اگر سرمایه گذاران به سمت سرمایه گذاری در یک کشور خاص علاقه مند شوند، قاعدتا برای سرمایه گذاری مجبور به خرید ارز آن کشور هستند و این امر جریانی از سرمایه به سمت آن ارز ایجاد می کند. به عنوان مثال هنگامی که سرمایه گذاران خارجی بخواهند در سهام S&P 500 سرمایه گذاری کنند، باید دلار خریداری کنند. این بدین معنی است که جریان سرمایه از ارز آن کشور وارد دلار می شود.

عوامل زیادی در ایجاد جریان سرمایه دخیل هستند اما یکی از مهمترین آن ها، نرخ بهره است. درست مثل سرمایه گذاران، سفته بازان (Speculators) و معامله گران همواره به دنبال حداکثر کردن بازده سرمایه گذاری خود هستند، کشورهایی که بالاترین نرخ بهره واقعی (نرخ بهره اسمی منهای تورم) را در کنار داده های اقتصادی قوی دارند، بیشترین جذابیت را برای آن ها دارد.
- نرخ بهره چگونه ارزش ارزها را تغییر می دهد؟
در نمودار زیر، یک مثال عالی از جریان سرمایه در جفت ارز NZD/USD مشاهده می شود. در ساعت ۲۱:۰۰ به وقت گرینویچ (۱۲:۳۰ به وقت ایران) در روز چهارشنبه، بانک مرکزی نیوزلند (RBNZ)، تصمیم خود را برای افزایش نرخ بهره ( افزایش ۰.۲۵%) منتشر کرد. در آن زمان نرخ هدف بانک مرکزی به ۳.۲۵ درصد رسید و بلافاصله پس از آن قیمت دلار نیوزلند رشد چشمگیری پیدا کرد.
چرا این اتفاق رخ داد؟ وقتی بانک مرکزی نیوزلند نرخ ها را افزایش داد، اختلاف نرخ بهره میان دلار آمریکا و نیوزلند، به ۳ درصد افزایش یافت. معامله گران و سرمایه گذارانی که می خواستند از این اختلاف نرخ بهره سود کنند، دلار آمریکا را فروخته و دلار نیوزلند را خریداری کردند. در نتیجه پول به سرعت از دلار آمریکا خارج و به دلار نیوزلند وارد شد که در نتیجه باعث حرکت زیر در نمودار مذکور شد.

- تاثیر افزایش نرخ بهره فدرال رزرو بر روی طلا
تصور عموم بر این است که افزایش نرخ بهره فدرال رزرو بر روی طلا تاثیر نزولی می گذارد، اما با نگاه به داده های تاریخی نمی توان چنین اظهار نظری داشت. چرا که همبستگی محکمی بین نرخ بهره و قیمت طلا وجود ندارد به طوری که در برهه هایی حتی افزایش نرخ بهره منجر به صعود طلا شده است. از سال ۱۹۷۰ تا به امروز هبستگی بین نرخ بهره و قیمت طلا تنها حدود ۲۸ درصد بوده است.
به عنوان مثال در بازار صعودی دهه ۱۹۷۰، نرخ بهره بالا بود اما قیمت طلا نیز به سرعت در حال افزایش بود. در سال ۱۹۷۱، نرخ بهره به ۳.۵ درصد رسید و تا سال ۱۹۸۱ نرخ بهره بیش از چهار برابر افزایش یافت و به ۱۶ درصد رسید اما قیمت طلا از زیر ۵۰ دلار به رقم باور نکردنی ۸۵۰ دلار در هر اونس رسید.
همچنین در دهه ۱۹۸۰، زمانی که نرخ بهره به تدریج در حال کاهش بود، قیمت طلا نیز بازار نزولی طولانی مدت خود را شروع کرد. در طولا بازار صعودی طلا در دهه ۲۰۰۰، با افزایش قیمت طلا، نرخ بهره به طور کلی کاهش یافت، با این حال، چنین رخدادی نمی تواند شاهدی مبنی بر رابطه مستقیم میان قیمت طلا و نرخ بهره باشد.

زمانی که نرخ بهره نزدیک به صفر نگه داشته شد، قیمت طلا به سمت پایین اصلاح کرد در حالی که اگر این دو معیار با یکدیگر رابطه عکس داشته باشند [افزایش نرخ بهره = کاهش قیمت طلا] نباید چنین رخدادی اتفاق می افتاد. در طرف دیگر حتی زمانی که بین سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶، نرخ بهره فدرال رزرو از یک درصد به ۵ درصد افزایش یافت، طلا به رشد خود ادامه داده و ارزش آن نزدیک به ۵۰ درصد افزایش یافت.
تحلیل برابری نرخ ارز، دنیایی از دانش نیاز دارد که نرخ بهره و نرخ تورم یکی از آن ها است. معامله گر بنیادی باید به طور کامل تفاوت های نرخ بهره و تاثیر آن ها بر تغییرات نرخ ارز را دنبال کرده و از آن ها برای ایجاد معامله های سودآور استفاده کند.
با این حال، گاهی ممکن است حرکت ارز برخلاف تئوری های رایج اقتصاد باشد و تحلیل خطا داشته باشد. در این نقطه تحلیلگر باید با مطالعه دلایل این اشتباه، از آن ها درس گرفته و سیستم جدیدی ایجاد کند. بدون چنین رویکردی معامله بر اساس عوامل بنیادین هرگز میسر نخواهد شد.

شاید دوست داشته باشید
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا
آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟
گام بزرگ کراکن؛ سهام توکنیزهشده به بازار میآید
آیا بیت کوین بهعنوان پوشش تورم در سال ۲۰۲۵ مناسب است؟
آموزش
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
تقویم اقتصادی مثل یک “برنامهریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکتهای ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک میکند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصتهای سودآور پیدا کنید.

منتشر شده
3 روز پیشدر
شهریور 21, 1404توسط
روکو (Rocco)
اگر معاملهگر یا فعال بازارهای مالی باشید، حتما تجربه کردهاید که یک خبر اقتصادی میتواند ظرف چند دقیقه بازار را زیر و رو کند. مثلا اعلام نرخ بیکاری آمریکا یا تصمیم فدرال رزرو درباره نرخ بهره کافی است تا قیمت دلار، طلا یا حتی بیت کوین نوسان شدیدی پیدا کند. در چنین شرایطی، دانستن زمان دقیق این رویدادها میتواند مرز میان یک معامله سودآور یا پشیمانکننده باشد.
اینجاست که تقویم اقتصادی به عنوان یک ابزار به کمک شما میآید. ابزاری که تمام اتفاقات مهم اقتصادی و مالی جهان را در یک جدول زمانی مشخص نمایش میدهد و به شما کمک میکند همیشه چند قدم جلوتر از بازار باشید. اگر میخواهید بدانید تقویم اقتصادی دقیقا چیست، چه اجزایی دارد و چطور باید از آن استفاده کنید، این مطلب را از دست ندهید.
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست؟
یک لیست زمانبندیشده از اعلامیههای اقتصادی، دادههای کلان، سخنرانیهای مقامات مالی و انتشار شاخصهای اقتصادی مثل نرخ بهره، تورم، بیکاری، تولید ناخالص داخلی و … است. علاوه بر این معمولاً زمان بیانیه های بانک مرکزی، سخنرانی های سیاست گذاران پولی و انتخابات را فهرست می کند.
بیشتر تقویم های اقتصادی منتشر شده شامل نوع داده مثل نرخ بیکاری، نتیجه قبلی که منتشر شده بود و انتظارات اجماع بازار برای نتیجه آتی می شوند. باید توجه داشت که نوع انتشار به طور کلی بسته به اینکه چه تاثیری می تواند داشته باشد؛ بصورت زیاد، متوسط، کم یا بدون تاثیر، کد گذاری می شود.
برای مثال، تصور کنید بانک مرکزی اروپا (ECB) قرار است درباره نرخ بهره (Interest Rate) جلسه برگزار کند. این تصمیم میتواند ارزش یورو را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. اگر شما معاملهگر بازار فارکس باشید و این تاریخ را ندانید، ممکن است در میانه یک معامله ناگهان با نوسانی شدید روبهرو شوید و فرصت مدیریت آن را از دست بدهید. اما وقتی به تقویم اقتصادی نگاه میکنید، میبینید که این رویداد دقیقا چه روز و ساعتی اتفاق میافتد و میتوانید از قبل برایش برنامهریزی کنید.
تقویم اقتصادی نه فقط برای معاملهگران حرفهای، بلکه برای هر فردی که در بازارهای مالی فعالیت میکند (از بورس و فارکس گرفته تا ارزهای دیجیتال) یک ابزار ضروری است. حتی سرمایهگذاران بلندمدت هم با نگاه به این تقویم میتوانند تصمیمهای دقیقتری برای مدیریت پرتفوی خود بگیرند.
اگر انتشار داده اقتصادی تأثیر کمی داشته باشد، آنگاه جفت ارز حرکتی نداشته و یا واکنشی جزیی نسبت به نتیجه از خود نشان خواهد داد. اما اگر در رویدادی با تأثیر متوسط، نتیجه نهایی با چیزی که انتظار می رفت خیلی تفاوت داشته باشد، باعث می شود جفت ارز به میزان بیشتری تغییر کند. زمانی که انتشار داده ها به طور قابل توجهی بیشتر یا کمتر از نتیجه مورد انتظار بازار باشند، به خصوص زمانی که صحبت از داده هایی با تأثیر بالا باشد، جفت ارز مرتبط تمایل بیشتری به حرکت دارد و بازار نوسانات قابل توجهی را در این فرآیند تجربه می کند.
چرا تقویم اقتصادی مهم است؟
- تقویم اقتصادی مانند یک نقشه راه است که مسیر حرکت بازارها را روشنتر میکند و شما را از غافلگیریهای ناگهانی نجات میدهد. به این ترتیب شما میتوانید تصمیمات معاملاتی خودتان را بر پایه اطلاعات موثق بگیرید.
- انتشار دادههای اقتصادی میتواند باعث نوسانات شدید در بازارهای مالی شود. برای مثال، اگر نرخ تورم بالاتر از حد انتظار اعلام شود، سرمایهگذاران انتظار افزایش نرخ بهره خواهند داشت و همین موضوع میتواند بازار سهام یا ارزهای دیجیتال را تحت تاثیر قرار دهد.
- بدون تقویم اقتصادی، بسیاری از تصمیمها بر اساس حدس و گمان گرفته میشود. معاملهگرانی که فقط با تحلیل تکنیکال کار میکنند، ممکن است در لحظه انتشار یک خبر بزرگ، گرفتار نوسانات غیرمنتظره بازار شوند. در حالیکه کسی که تقویم اقتصادی را دنبال میکند، میداند چه زمانی باید محتاطتر باشد یا حتی برای شکار فرصتهای جدید آماده شود.
- یکی از مهمترین مزیتهای تقویم اقتصادی، مدیریت ریسک است. اگر قبل از انتشار یک داده مهم پوزیشن باز دارید، میتوانید حجم معاملات خود را کاهش دهید، حد ضرر تنظیم کنید یا حتی معامله را ببندید تا از ضررهای سنگین جلوگیری شود.
- استفاده از تقویم اقتصادی به شما امکان میدهد استراتژیهای کوتاهمدت و بلندمدت خود را بر اساس دادههای واقعی طراحی کنید. به این ترتیب، معاملات شما نظم بیشتری پیدا میکند و احتمال موفقیت بالاتر میرود.
- بسیاری از ضررها به دلیل تصمیمات عجولانه و احساسی اتفاق میافتد. وقتی بدانید چه چیزی در راه است، آرامش بیشتری خواهید داشت و کمتر اسیر ترس یا طمع میشوید.
اجزای اصلی یک تقویم اقتصادی
وقتی وارد یک تقویم اقتصادی مثل Trading Economics یا Investing.com میشوید، در نگاه اول ممکن است جدول شلوغی ببینید که پر از عدد و کلمه است. اما اگر بدانید هر ستون چه معنایی دارد، کار با آن بسیار ساده خواهد شد. در ادامه تکتک اجزای اصلی این جدول که از وبسایت تریدینگ اکونومیکس آورده شده را توضیح میدهیم.

در قسمت بالای جدول بخشی برای فیلتر کردن نتایج آورده شده است. گزینه «Recent» فیلتری برای نشان دادن رویدادهای اخیر است و فقط موارد نزدیک به زمان فعلی را نشان میدهد. اگر میخواهید مثلا رویدادهای اقتصادی چند ماه دیگر را ببینید کافی است این فیلتر را تغییر دهید.
با استفاده از گزینه «Impact» شما میتوانید این رویدادهای اقتصادی را بر اساس سطح اهمیت آن ها دستهبندی کنید. تریدینگ اکونومیکس سه دستهبندی دارد. رویدادهای یک ستاره، دو ستاره و سه ستاره که طبیعتا اهمیت آن ها بر اساس تعداد ستاره افزایش مییابد.
قسمت «Countries» امکان فیلتر کردن بر اساس کشور یا اقتصاد موردنظر را فراهم میکند. مثلا اگر قصد دارید فقط شاخصهای اقصتادی کلان آمریکا را ببینید، کافی است روی این گزینه کلیک کرده و «United States» را انتخاب کنید.
فیلتر «Category» دستهبندی رویدادها را نمایش میدهد. مثلا شما میتوانید در این فیلتر گزینه «Prices & Inflation» را انتخاب کرده و فقط دادههای تورمی را مشاهده کنید.
بخش «UTC +3:30» نیز برای تعیین منطقه زمانی است. شما میتوانید منطقه زمانی خودتان (تهران-ایران) را تنظیم کنید تا ببینید دقیقا رویداد موردنظرتان در چه ساعتی به وقت ایران رخ میدهد.
- تاریخ و ساعت
اولین چیزی که در تقویم اقتصادی به چشم میآید، ستون زمان انتشار است. در این بخش دقیقا مشخص میشود که هر رویداد چه روز و ساعتی منتشر خواهد شد. اهمیت این قسمت بسیار بالاست، چون بازارها معمولا درست در همان لحظه انتشار خبر واکنش نشان میدهند. مثلا اگر در ساعت ۴:۰۰ صبح «شاخص اعتماد مصرفکننده استرالیا» منتشر شود، معاملهگران بازار فارکس در همان دقیقه باید آماده واکنش باشند.
همانطور که گفتیم، ساعت تقویم معمولا بر اساس منطقه زمانی قابل تغییر است. مثلا شما میتوانید آن را روی «تهران (UTC+3:30)» تنظیم کنید تا دقیقاً با ساعت محلی خودتان هماهنگ باشد.
- کشور
در ستون بعدی، پرچم و کد کشور (مثلاً GB = بریتانیا، AU = استرالیا، MX = مکزیک) قرار دارد که نشان میدهد داده متعلق به کدام اقتصاد است. گاهی اوقات هم رویدادها مربوط به یک بلوک منطقهای خاص مثلا اروپا (EA = Euro Area) هستند. در این صورت آن داده را باید به عنوان یک شاخص منطقهای و نه مربوط به یک کشور واحد تفسیر کرد.
- عنوان رویداد
این ستون عنوان خبر یا شاخص اقتصادی را نشان میدهد. گاهی هم کنار این عنوان، مخفف ماه میلادی (مثل AUG، SEP) دیده میشود که نشان میدهد داده مربوط به کدام ماه است. شناخت هر شاخص اهمیت زیادی دارد، چون هرکدام اثر متفاوتی روی بازار میگذارند.
اما نکته مهم اینجاست که همه رویدادها عددی و آماری نیستند. بعضی از آن ها بیشتر کیفی هستند و باید با توجه به ماهیتشان تفسیر شوند. برای درک بهتر، به چند نمونه نگاه کنیم:
- شاخصهای آماری (عددمحور)
مثل نرخ بیکاری (Unemployment Rate)، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، یا تولید ناخالص داخلی (GDP). اینها همیشه یک عدد مشخص دارند که میتوان آن را با مقدار قبلی و پیشبینی بازار مقایسه کرد.
- سخنرانیها (Speech)
مثلا «سخنرانی رئیس فدرال رزرو». این نوع رویداد عدد ندارد، بلکه مهم محتوای صحبتهاست. اگر لحن سخنران به سمت سیاست انقباضی (افزایش نرخ بهره) باشد، بازار واکنش منفی به داراییهای پرریسک نشان میدهد. اگر لحن انبساطی باشد، میتواند باعث رشد بازار سهام یا ارزهای دیجیتال شود.
- حراج اوراق (Auction)
مثل «حراج اوراق ۱۰ ساله آمریکا» یا «حراج اوراق خزانه ژاپن». اینجا اعداد مربوط به بازده (Yield) یا حجم اوراق فروختهشده اهمیت دارند. بالا رفتن بازده معمولا نشانه افزایش هزینه استقراض دولت و احتمال بالا رفتن نرخ بهره است.
- شاخصهای نظرسنجی و اعتماد (Survey/Confidence Index)
مثل «شاخص اعتماد مصرفکننده» یا «شاخص مدیران خرید (PMI)». اینها با پرسشنامه از فعالان اقتصادی یا مصرفکنندگان تهیه میشوند و بازتابدهنده چشمانداز آینده هستند.
ستون Previous نشاندهنده نتیجه گزارش قبلی است. مثلا اگر شاخص بیکاری ماه گذشته ۸٪ بوده، این عدد در ستون Previous نمایش داده میشود. این بخش برای مقایسه روند بسیار مهم است، چون بازار همیشه تغییرات نسبت به گذشته را در نظر میگیرد.
در قسمت (Consensus / Forecast) دو ستون پیشبینی تحلیلگران و اقتصاددانان درباره آن شاخص یا داده اقتصادی آورده میشود. اما چه تفاوتی با هم دارند؟
Consensus یا اجماع در واقع میانگین پیشبینی جمعی تحلیلگران، اقتصاددانها و موسسات مالی است. یعنی چندین منبع معتبر پیشبینی خود را درباره یک شاخص اعلام میکنند و تقویم اقتصادی میانگین یا اجماع آنها را نمایش میدهد.
Forecast گاهی به همان معنی Consensus به کار میرود، اما در بعضی تقویمها (مثل Trading Economics) یک تفاوت کوچک دارد:
- Forecast معمولاً پیشبینی اختصاصی خود سایت یا موسسه منتشرکننده تقویم است.
- در حالی که Consensus نماینده پیشبینی کلی بازار و تحلیلگران مختلف است.
در ستون (Actual) مقدار واقعی در لحظه انتشار خبر بهروزرسانی میشود و عدد واقعی گزارش را نشان میدهد. در حقیقت، مهمترین بخش برای معاملهگران همین ستون است، چون مستقیما رفتار بازار را شکل میدهد.
بعضی تقویمها مثل Trading Economics در کنار هر شاخص نمودارهای کوچکی نمایش میدهند. این نمودار روند تاریخی آن شاخص را نشان میدهد (مثلا تغییرات نرخ بیکاری در چند ماه گذشته). با نگاه سریع به این بخش میتوانید متوجه شوید وضعیت در حال بهبود یا بدتر شدن است.

طبق ستون اول متوجه میشویم که شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) آمریکا ساعت ۴ بعد از ظهر به وقت محلی منتشر میشود. به طور کلی، شاخصهای اقتصادی را میتوان در بازه زمانیهای مختلفی ارزیابی کرد. منظور از MoM بازه زمانی ماهانه است و YoY تغییرات کل یک سال نسبت به سال قبل را نشان میدهد.
در سطر اول که مربوط به شاخص PPI اصلی در بازه ماهانه است، میبینیم که مقدار قبلی ۰.۹٪ ثبت شده است. این یعنی در ماه گذشته قیمت تولیدکنندهها نسبت به ماه ماقبلش ۰.۹٪ افزایش داشته است. در ستون Forecast پیشبینی تریدینگ اکونومیکس برای این ماه ۰.۳٪ است و Consensus که میانگین پیشبینی اقتصاددانان و تحلیلگران مختلف را نشان میدهد ۰.۴٪ ثبت شده است. مقدار Actual یا واقعی هم هنوز منتشر نشده و به همین دلیل این ستون خالی مانده و در لحظه انتشار شاخص پر میشود.
چطور از تقویم اقتصادی استفاده کنیم؟
این بخش مهمترین قسمت مقاله است، چون فقط دانستن اینکه رویدادها چه زمانی هستند کافی نیست؛ باید بدانید چطور از این اطلاعات استفاده کنید.
- برنامهریزی هفتگی: در ابتدای هفته به تقویم اقتصادی نگاه کنید و رویدادهای مهم (مثل NFP یا تصمیم نرخ بهره) را علامت بزنید. این کار به شما کمک میکند از قبل آماده باشید.
- ترکیب با تحلیل تکنیکال: اگر میبینید یک خبر مهم نزدیک است، سطوح حمایت و مقاومت نمودار را بررسی کنید. مثلا اگر خبر منفی بیاید و بازار به حمایت نزدیک باشد، احتمال شکستن حمایت بیشتر میشود.
- استراتژی معاملاتی متناسب با خبر: بعضی معاملهگران قبل از انتشار خبر، از بازار خارج میشوند تا ریسک نکنند. برخی دیگر ترجیح میدهند منتظر بمانند و پس از انتشار داده و مشخص شدن جهت بازار وارد معامله شوند.
- مدیریت حجم و حد ضرر: در زمانهایی که احتمال نوسان شدید وجود دارد، بهتر است حجم معامله کمتر شود یا حد ضرر نزدیکتر قرار بگیرد.
- ثبت تجربهها: بهترین راه برای یادگیری استفاده از تقویم اقتصادی، تجربه شخصی است. بعد از هر رویداد مهم یادداشت کنید بازار چگونه واکنش نشان داد و استراتژی شما چقدر موفق بود.
تقویم اقتصادی را از کجا ببینیم؟
امروزه دهها وبسایت معتبر وجود دارد که تقویم اقتصادی رایگان و بهروزی ارائه میدهند. برخی از بهترین منابع عبارتاند از:
- Trading Economics: همه رویدادها، نرخ بهره، قیمتها و تورم، بازار کار، رشد تولید ناخالص داخلی، تجارت خارجی، دولت، اعتماد تجاری، احساسات مصرفکننده، بازار مسکن.
- Investing.com: تقویم اقتصادی همزمان با اعلام رویدادهای اقتصادی، شاخصها را دریافت کنید و تأثیر فوری آنها بر بازار جهانی را مشاهده کنید – از جمله رویدادهای قبلی، …
- Forex Factory: با تقویم اقتصادی فارکس محور، رویدادهای تأثیرگذار بر بازار را خیلی قبل از وقوع پیشبینی کنید.
- TradingView: تقویم اقتصادی آخرین و رویدادهای اقتصادی آینده را نشان میدهد که میتوانند بر داراییها، مناطق و بازارهای جهانی خاصی تأثیر بگذارند.
- FXStreet: تقویم اقتصادی لحظهای، رویدادها و شاخصهای اقتصادی سراسر جهان را پوشش میدهد.
- MyFxBook: تقویم اقتصادی به صورت آنی که تمام رویدادها و اطلاعیههای اقتصادی را پوشش میدهد. مقادیر تاریخی، قبلی، اجماعی و واقعی هر شاخص را مشاهده کنید.
همچنین بروکرهای فارکس هم معمولاً تقویم اقتصادی روی سایت خود دارند.
در انتها
تقویم اقتصادی مثل یک “برنامهریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکتهای ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک میکند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصتهای سودآور پیدا کنید. در دنیایی که ثانیهها حرف اول را میزنند، اطلاع از آنچه در راه است، برگ برنده شماست. با استفاده منظم از این ابزار، دیگر از نوسانات ناگهانی غافلگیر نخواهید شد و میتوانید با اطمینان بیشتری برای آینده سرمایهگذاری خود برنامهریزی کنید.
به یاد داشته باشید، موفقیت در بازارهای مالی تنها به تحلیل نمودارها محدود نمیشود. تسلط بر اطلاعات و درک وقایع کلان اقتصادی، مکمل تحلیل تکنیکال است و شما را در مسیری قرار میدهد که به جای دنبال کردن بازار، آن را پیشبینی کنید. به همین خاطر توصیه میکنیم که از همین امروز، استفاده از تقویم اقتصادی را به یکی از عادتهای معاملاتی خود تبدیل کنید.
سودآوری و معامله گری بصورت مداوم در بازار می تواند بسیار چالش برانگیز باشد، و واقعیت مسلم این است که اکثر معامله گران خرد معمولا پول خود را در این بازار از دست می دهند. با این وجود، با یک برنامه معاملاتی جامع، ابزارهای مناسب و دانش کافی از بازار ارز، شانس موفقیت شما به عنوان یک معامله گر به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.
آموزش
اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

منتشر شده
3 هفته پیشدر
شهریور 1, 1404توسط
روکو (Rocco)
بررسی دامنه تغییرات قیمت سهام یکی از موثرترین روشها برای اندازهگیری میزان نوسان قیمت است. برای تعیین دامنه تغییرات، کافی است بالاترین و پایینترین قیمت را در یک بازه زمانی معین مقایسه کنیم. در ادامه، به بررسی جزئیات بیشتری درباره اندیکاتور ATR، از جمله نحوه محاسبه آن، کاربردهای مختلف در معاملات و نکاتی برای استفاده بهینه در تحلیل تکنیکال میپردازیم. با اینوستورنت همراه باشید.
اندیکاتور ATR چیست؟
اندیکاتور ATR، مختصر کلمه (Average True Range) یا میانگین دامنه واقعی است. این اندیکاتور یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که برای اندازهگیری نوسانات بازار استفاده میشود. این اندیکاتور توسط ولز وایلدر (Welles Wilder) سال ۱۹۷۸ در کتابی با عنوان “مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال” معرفی شد. ATR به معاملهگران کمک میکند تا نوسانات بازار را بهتر درک کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.
اندیکاتور ATR نوسانات را به صورت مطلق اندازهگیری میکند و مقادیر حاصل از آن درصدی از قیمتهای فعلی نیستند. به عبارتی دیگر، ATR سهام با قیمت بالا، بیشتر از ATR سهام با قیمت پایین خواهد بود. به عنوان مثال، سهامی که قیمت آن در بازه ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار معامله میشود، ATR بالاتری نسبت به سهامی با بازه قیمتی ۵۰ تا ۶۰ هزار خواهد داشت. بنابراین، نمیتوان مقادیر ATR سهام مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.
نحوه محاسبه اندیکاتور ATR
محاسبه ATR شامل مراحلی است که به ترتیب زیر انجام میشود:
۱. محاسبه دامنه واقعی (True Range)
TR بزرگترین مقدار بین سه دسته زیر است:
اختلاف بین بالاترین (High) و پایینترین قیمت (Low) در دوره فعلی
تفاوت بین بالاترین قیمت دوره فعلی (High) و قیمت بسته شدن دوره قبلی (Previous Close)
تفاوت بین پایینترین قیمت دوره فعلی (Low) و قیمت بسته شدن دوره قبلی (Previous Close)
۲. میانگینگیری دامنه واقعی:
ATR با میانگینگیری دامنه واقعی (TR) در یک دوره مشخص محاسبه میشود. معمولاً این دوره ۱۴ روزه است، اما میتوان آن را بر اساس نیازهای خاص تنظیم کرد.

دوره های استاندارد برای محاسبه ATR
ولز وایلدر مخترع اندیکاتور ATR، محاسبه این اندیکاتور را با یک دوره زمانی ۱۴ روزه پیشنهاد کرده است. استفاده از این دوره استاندارد ۱۴ روزه باعث میشود که ATR نه بیش از حد حساس باشد و نه تغییرات مهم را از دست بدهد. اگرچه دوره ۱۴ روزه به عنوان یک استاندارد عمومی پذیرفته شده است، اما استفاده از دورههای کوتاهتر یا بلندتر نیز میتواند با توجه به عوامل مختلفی از جمله استراتژی معاملاتی، افق زمانی افراد و نوع بازار مفید باشد. مقدار ATR به دوره زمانی انتخابی حساس است و ممکن است در دورههای مختلف نتایج متفاوتی ارائه دهد.
کاربردهای ATR
اندیکاتور ATR کاربردهای متنوعی دارد که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود:
۱. اندازهگیری نوسانات بازار
ATR به تحلیلگران کمک میکند تا نوسانات بازار را اندازهگیری کنند. مقادیر بالای ATR نشاندهنده نوسانات زیاد سهام و مقادیر پایین نشاندهنده نوسانات کم است. این اطلاعات میتوانند در تصمیمگیریهای معاملاتی کمک کنند.
۲. تعیین حد ضرر (Stop Loss)
یکی از کاربردهای مهم ATR تعیین حد سود و حد ضرر است. معاملهگران میتوانند از ATR برای تعیین فاصله مناسب حد ضرر استفاده کنند. زمانی که اندیکاتور ATR مقادیر بالاتری را نمایش میدهد، معاملهگران نوسانات قیمتی بیشتری را پیشبینی میکنند. در نتیجه، آنها معمولاً حد ضرر خود را با فاصله بیشتری از قیمت فعلی قرار میدهند تا از نوسانات شدید بازار در امان بمانند. برعکس، زمانی که ATR نشاندهنده نوسانات کمتری باشد، معاملهگران حد ضرر را نزدیکتر به قیمت فعلی تعیین میکنند تا از حرکات قیمتی کوچک نیز بهرهبرداری کنند.
«خروج شاندلیر» (Chandelier Exit) یکی از تکنیکهای مشهور است که توسط «چاک لبو» (Chuck LeBeau) ابداع شده است. این روش یک تکنیک مبتنی بر ATR است که محدوده حد ضرر را برای موقعیتهای معاملاتی خرید و فروش تعیین میکند.
محدودیتهای اندیکاتور ATR
دو محدودیت اصلی برای استفاده از اندیکاتور ATR وجود دارد که معاملهگران باید به آنها توجه داشته باشند.
۱. محدودیت اول، متفاوت بودن تفسیر نتایج ATR است. هر معاملهگری ممکن است برداشت متفاوتی از نتایج این اندیکاتور داشته باشد.
۲. محدودیت دوم این است که اندیکاتور ATR جهت قیمت را مورد بررسی قرار نمیدهد و تنها به اندازهگیری نوسانات میپردازد. به همین دلیل، ممکن است معاملهگر حرکتهای متفاوتی را از بازار دریافت کند، به خصوص زمانی که پیوتها در حال شکلگیری هستند یا روندها معکوس میشوند.
برای مثال، اگر قیمت حرکت چشمگیری برخلاف روند قبلی داشته باشد و اندیکاتور ATR نیز به میزان قابلتوجهی افزایش یابد، برخی معاملهگران ممکن است تصور کنند که ATR روند قبلی را تأیید میکند، در حالی که این برداشت ممکن است نادرست باشد.
اندیکاتور ATR یکی از ابزارهای مهم و کاربردی در تحلیل تکنیکال است که به معاملهگران کمک میکند تا نوسانات بازار را بهتر درک کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند. با توجه به مزایا و کاربردهای متعدد ATR، این اندیکاتور میتواند نقش مهمی در استراتژیهای معاملاتی ایفا کند. با این حال، معاملهگران باید به محدودیتهای آن نیز توجه کنند و از ATR در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنند تا به نتایج دقیقتری دست یابند.

استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنشها بزودی با سرعت اینترنت نهایی میشوند

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه (RWA) را برای کاربران فعال کرد

اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی میرساند

کاناری کپیتال برای ETF اینجکتیو (INJ) ثبتنام کرد

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

کوینبیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژهها ناپدید شدهاند!

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنشها بزودی با سرعت اینترنت نهایی میشوند

اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه (RWA) را برای کاربران فعال کرد

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت پنجم (آخر)

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت چهارم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت سوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت دوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت اول

مستند دیپ وب (Deep Web) 2015

مستند شغل داخلی (Inside Job) بحران مالی

مارجین کال (Margin Call)

فیلم بازیکن شماره یک آماده (Ready Player One)

فیلم مرد آزاد (Free Guy)
![مستند کریپتوپیا [Cryptopia]، بیت کوین، بلاکچین و آینده اینترنت](https://investorent.xyz/wp-content/uploads/مستند-کریپتوپیا-Cryptopia-80x80.webp)
مستند کریپتوپیا (Cryptopia)

برای ارسال نظر باید وارد شوید ورود