آموزش
فرمول های ریاضی که برای معامله در بازار فارکس باید بدانید
به عنوان معامله گر، ما باید همیشه برای بهبود برتری خود در بازار تلاش کنیم و این امر با استفاده از ریاضیات پایه در معاملات برای درک ریسک شروع می شود. هرچه شناخت بهتری از فرمول ها و ماشین حساب های ساده معامله گری داشته باشید، در استفاده از آن ها در معاملات و بهبود مهارت های مدیریت ریسک (Risk management) خود پیشرفت خواهید کرد

منتشر شده
2 سال پیشدر
توسط
روکو (Rocco)
برای بسیاری از ما، ریاضی (Math) هرگز بهترین نقطه قوت نبوده است. در واقع، ایده صرف استفاده از فرمول های ریاضی برای معامله چیزی است که در بسیاری از معامله گران ترس ایجاد می کند. در این مقاله، برخی از فرمول های ریاضی مهم را مورد بحث قرار می دهیم که هر معامله گری که قصد موفقیت در بازارها را دارد، باید آن ها را یاد گرفته و درک خوبی از آن ها داشته باشد. اما خبر خوب این است که بسیاری از این مفاهیم ریاضی مرتبط با معامله گری، حتی برای کسانی که از نظر ریاضی به چالش کشیده می شوند نیز به نسبت ساده و قابل درک هستند.
ارزش هر پیپ (Pip Values)
حرکت در جفت ارزها با پیپ اندازه گیری می شود. در نرخ مبادله ارز، حداقل پیپ را می توان در رقم چهارم پس از رقم اعشار برای اکثر جفت ارزها مشاهده کرد. استثنای این قانون جفت ارزهای شامل ین (JPY) هستند که حداقل پیپ آن ها در رقم دوم بعد از رقم اعشار دیده می شود.
برای مثال، اگر قیمت جفت ارز EUR/USD از ۱.۳۵۱۰ به ۱.۳۵۳۰ برسد، ۲۰ پیپ افزایش برای جفت EUR/USD در نظر گرفته می شود. از سوی دیگر، اگر قیمت در جفت ارز USD/JPY از ۹۵.۱۰ به ۹۵.۴۰ برسد، ۳۰ پیپ افزایش در این جفت ارز داشته ایم.
باید در نظر گرفت بسته به اینکه کدام جفت ارز معامله می شود، ارزش یک پیپ متفاوت خواهد بود. همچنین توجه به این نکته مهم است که هر یک لات استاندارد (Standard Lot) برابر با ۱۰۰ هزار واحد از ارز مورد معامله است. یک مینی لات (Mini Lot) را ۱۰ هزار واحد و یک ماکرو لات (Macro Lot) را هزار واحد از ارز در نظر گرفته می شود.

می توانیم از فرمول ریاضی فارکس (Forex) زیر برای محاسبه ارزش هر پیپ در جفت ارزهای مختلف استفاده کنیم:
Value of a pip = 1 pip / exchange rate x trade size
حجم معامله × نرخ مبادله ÷ ۱ پیپ = ارزش هر پیپ
در اینجا یک مثال برای جفت ارز EUR/USD آورده شده است.
- یک پیپ = 0.۰۰۰۱
- ارز پایه: یورو
- نرخ مبادله: ۱.۲۵۰۰
- حجم معامله: ۱۰۰۰۰۰ (۱ لات)
۱۰۰۰۰۰ × ۱.۲۵۰۰ ÷ ۰.۰۰۰۱ = ارزش هر پیپ
یورو ۸ =
مثال دوم USD/JPY:
- یک پیپ = 0.۰۱
- ارز پایه: دلار
- نرخ مبادله: ۹۵.۵۰
- حجم معامله: ۱۰۰۰۰۰ (۱ لات)
۱۰۰۰۰۰ × ۹۵.۵ ÷ ۰.۰۱ = ارزش هر پیپ
دلار ۱۰.۴۷ =
و مثال سوم GBP/CHF:
- ارزش پیپ = 0.۰۰۰۱
- ارز پایه: پوند
- نرخ مبادله: ۱.۳۲۲۰
- حجم معامله: ۱۰۰۰۰۰ (۱ لات)
۱۰۰۰۰۰ × ۱.۳۲۲۰ ÷ ۰.۰۰۰۱ = ارزش پیپ
پوند ۷.۵۶ =
مارجین و لوریج (Margin and Leverage)
بسیاری از معامله گران مبتدی فارکس مارجین و لوریج را با هم اشتباه می گیرند. اگرچه آن ها کاملاً به هم مرتبط هستند، اما باید تفاوت بین این دو را درک کنیم و نحوه محاسبه هر یک را بیاموزیم.
- لوریج (Leverage)
لوریج (اهرم) به معامله گر این امکان را می دهد که با استفاده از بخش کوچکی از سرمایه خود و قرض گرفتن باقی آن از کارگزار، معاملات بزرگتری را در بازار انجام دهد.
- مارجین (Margin)
مارجین، بیعانه مورد نیاز کارگزار معامله گر است تا به او امکان باز کردن معامله را بدهد. با استفاده از این پول همراه با سایر وجوه مشتری، کارگزار می تواند معاملات را با تامین کنندگان نقدینگی و شرکای بین بانکی خود انجام دهد.
(نکته: مارجین به این صورت است که چند درصد از سرمایه کلی که دریافت شده است در کارگزاری بلوکه می شود. به بیان دیگر، معامله گر به ازای دریافت اهرم باید درصد خاصی از سرمایه را در گرو کارگزار بگذارد.)

اهرم را می توان با استفاده از فرمول ریاضی زیر محاسبه کرد.
Leverage = Trade Size / Account Size
اندازه حساب ÷ حجم معامله = لوریج
با یک مثال به بررسی بیشتر این موضوع می پردازیم.
فرض کنیم تصمیم داریم در یک ابزار مالی با ارزش فرضی $ ۱۰۰,۰۰۰ هزار دلار وارد معامله شویم. ما فقط $ ۲,۰۰۰ هزار دلار در حساب معاملاتی خود داریم. بنابراین با استفاده از اهرم، با $ ۲,۰۰۰ هزار دلار می توانیم یک معامله $ ۱۰۰,۰۰۰ هزار دلاری را انجام دهیم.
۵۰ = 2000 $ ÷ ۱۰۰۰۰۰ $ = لوریج
اهرم موثر در این مثال به صورت ۵۰:۱ بیان می شود.
مجددا فرض می کنیم تصمیم گرفته ایم به موقعیتی با همان ارزش فرضی $ ۱۰۰,۰۰۰ هزار دلار وارد شویم، اما $ ۵,۰۰۰ هزار دلار در حساب معاملاتی خود داریم. در نتیجه این بار با استفاده از اهرم کمتر، با $ ۵,۰۰۰ هزار دلاری که در اختیار داریم، وارد معامله $ ۱۰۰,۰۰۰ هزار دلاری خواهیم شد.
۲۰ = 5000 $ ÷ ۱۰۰۰۰۰ $ = لوریج
بنابراین، اهرم موثر در این مثال به صورت ۲۰:۱ بیان می شود.
کارگزاران در ایالات متحده حداکثر لوریج ۵۰:۱ را برای معاملات فارکس ارائه می دهند، در حالیکه بروکرهای فارکس در سایر کشورها می توانند اهرم ۵۰۰:۱ را در برخی موارد پیشنهاد کنند. اما بسیار مهم است که در خاطر داشته باشیم که اهرم باید بهدقت و هوشمندانه استفاده شود، به این دلیلکه مانند یک شمشیر دو لبه عمل می کند؛ یعنی نه تنها بازده را تقویت می کند، بلکه زیان را نیز افزایش می دهد.
حجم معامله (Position Sizing)
حجم معامله، یکی از مهمترین و همیشگی ترین محاسباتی است که یک معامله گر فارکس باید انجام دهد. در واقع، قبل از هر معامله ای که تریدر قصد ورود به آن را دارد، باید حجم مناسب معامله را بر اساس مدل از پیش تعریف شده خود محاسبه کند.
یکی از ساده ترین و مؤثرترین مدل های استفاده از حجم معامله، مدل کسری ثابت (Fxed fractional model) است. تریدر با بکارگیری این استراتژی، حداکثر X% از حساب معاملاتی خود را در هر معامله در معرض ریسک قرار می دهد.
هنگامی که مشخص کردیم برای هر معامله چه مقدار قصد ریسک داریم، با تعیین منطقی ترین نقطه برای حد ضرر شروع می کنیم. باید جدیدترین نوسانات بازار را زیر نظر بگیریم، ناحیه های حمایت (Support) و مقاومت (Resistance) را شناسایی کرده و برخی دیگر از ملاحظات تکنیکال را لحاظ کنیم. وقتی سطحی را که قصد داریم استاپ لاس خود را در آن قرار دهیم، مشخص شد، فاصله بین این سطح و ورودی مورد نظر خود را بر حسب پیپ اندازه گیری کرده و سپس این عدد را یادداشت می کنیم تا در دسترس داشته باشیم.
اکنون مرحله بعدی، تعیین ارزش هر پیپ است. نحوه محاسبه ارزش پیپ را در قسمت قبل مورد بحث قرار دادیم. وقتی که این مقدار را به دست آوردیم، باید حجم معامله را محاسبه کنیم.

در اینجا نحوه محاسبه حجم معامله را مورد بررسی قرار می دهیم.
Current Account Size x Risk Per Trade / Distance between Entry and Stop x Value of Pip
ارزش هر پیپ × فاصله بین نقطه ورودی و حدضرر ÷ مقدار ریسک در هر معامله (بر حسب درصد) × اندازه حساب
بیایید به یک مثال نگاه کنیم:
- اندازه حساب: $ ۱۰,۰۰۰ دلار
- مقدار ریسک: %۲
- فاصله بین نقطه ورودی و حدضرر: ۸۰ پیپ
- ارزش هر پیپ: ۱۰ دلار
لات ۰.۲۵ = ۱۰ × ۸۰ ÷ ۰.۰۲ × $ ۱۰,۰۰۰
بنابراین در این مثال، بر اساس حساب $ ۱۰,۰۰۰ هزار دلاری، ریسک ۲% در معامله و با قرار دادن حدضرر در محل مورد نظر خود، حداکثر مجاز به گرفتن ۰.۲۵ لات حجم معامله در این پوزیشن هستیم.
بازده مورد انتظار (Trade Expectancy)
بازده مورد انتظار یکی از مهمترین معیارهایی است که یک معامله گر باید از آن آگاه باشد. به طور خلاصه بازده مورد انتظار، میانگین سود یا زیانی است که می توان در هر معامله بر اساس وین ریت (Win Rate) درصد معاملات سودده، میانگین سود معاملات و میانگین زیان معاملات انتظار داشت.
در اینجا فرمول ریاضی برای بازده مورد انتظار آورده شده است.
( Loss % x Avg Loss Size) – ( Win % x Avg Win Size)
( میانگین زیان معاملات × درصد معاملات زیان ده ) − ( میانگین سود معاملات × درصد معاملات سود ده )
بیایید با استفاده از سیستم دنبال کننده روند (Trend following system)، این موضوع را دقیق تر مورد بررسی قرار دهیم. عموما سیستم هایی که روند را دنبال می کنند، وین ریت پایینی دارند، اما میانگین سود بیشتری در مقایسه با میانگین ضرر دارند.
Posotive Expectancy | Negative Expectancy | ||
Win Percentage | ۳۵% | Win Percentage | ۸۰% |
Lose Percentage | ۶۵% | Lose Percentage | ۲۰% |
Average Win | $۳۰۰ | Average Win | $۱۳۰ |
Average Loss | $۸۰ | Average Loss | $۵۵۰ |
Expectancy | $۵۳ | Expectancy | $-۶.۰۰ |
- نوع سیستم: دنبال کننده روند
- وین ریت (Win Percentage): %35
- میانگین سود معاملات: $ ۱۲۰۰ دلار
- میانگین زیان معاملات: $ ۴۰۰ دلار
( ۳۵۰ × ۰.۶۵ ) − ( ۱۲۰۰ × ۰.۳۵ ) = بازده مورد انتظار
دلار $ ۱۹۲ =
بنابراین، بازده مورد انتظار این سیستم دنبال کننده روند معادل $ ۱۹۲ دلار است که در واقع میانگین سود مورد انتظار از هر معامله است.
این بار استراتژی بازگشت به میانگین (Mean Reversion strategy) را بررسی می کنیم. استراتژی های بازگشت به میانگین، وین ریت بالاتری دارند و میانگین سود و ضرر در آن ها، تا حدودی مشابه یکدیگر است.
- نوع سیستم: بازگشت به میانگین
- وین ریت (Win Percentage): %60
- میانگین سود معاملات: $ ۵۷۵ دلار
- میانگین زیان معاملات: $ ۵۲۵ دلار
( ۵۲۵ × ۰.۴ ) – ( ۵۷۵ × ۰.۶ ) = بازده مورد انتظار
دلار ۱۳۵ =
بنابراین، بازده مورد انتظار این سیستم بازگشت به میانگین معادل ۱۳۵ دلار است که در واقع میانگین سود مورد انتظار از هر معامله است.
بسیاری از معامله گران مرتکب این اشتباه شده که هنگام ارزیابی سیستم های معاملاتی فقط به وین ریت توجه می کنند. اما همانطور که مشاهده می کنید، بر اساس محاسبات بازده مورد انتظار، وین ریت تنها بخشی از معادله است و شما باید اعداد میانگین سود و زیان معاملات را نیز در نظر بگیرید تا به مزیتی که یک سیستم ارائه می دهد، پی ببرید.
همبستگی ارزها (Currency Correlation)
تا به حال چندین بار وارد پوزیشن در کراس های متفاوت شده اید و پی برده اید که حرکات قیمت آن ها مشابه هستند؟ به عنوان مثال، اگر شما وارد معامله خرید در جفت ارزهای EUR/USD، GBP/USD و AUD/USD شده اید، ممکن است فکر کنید که سه معامله نامرتبط دارید، اما در واقع گویی فقط یک پوزیشن بزرگ خرید در برابر دلار آمریکا را باز کرده اید!
برای درک بهتر این موضوع، باید بدانید که همبستگی ارز چیست و چگونه می تواند بر ریسک کلی پرتفوی شما تأثیر بگذارد.
همبستگی جفت ارزها (Currency Pair Correlations)، یک معیار آماری از نحوه حرکت جفت ارزهای مختلف در رابطه با یکدیگر است. همبستگی ارز می تواند مثبت باشد؛ به این معنی که دو جفت ارز در یک جهت حرکت می کنند. همبستگی ارز می تواند منفی باشد؛ به این معنی که دو جفت ارز در جهت مخالف حرکت می کنند و در نهایت، همبستگی می تواند خنثی باشد؛ یعنی هیچ رابطه قیمتی قابل تشخیصی بین دو جفت ارز وجود ندارد.
محاسبات ریاضی در رابطه با همبستگی ارزها می تواند بسیار پیچیده باشد، اما خوشبختانه ما نیازی به دانستن محاسبات ریاضی در معاملات نداریم، زیرا ابزارهای همبستگی ارز متعددی در بازار موجود است که استفاده از آن ها تجزیه و تحلیل همبستگی ارزها را آسان می کند.

مطلبی که در ادامه می آید، راهی سریع و آسان برای تفسیر مقادیر جدول همبستگی ارز را ارائه می کند.
- ۰ تا ۰.۲ : هیچ همبستگی وجود ندارد
- ۰.۲ تا ۰.۴ : همبستگی کم یا ضعیف
- ۰.۴ تا ۰.۷ : همبستگی متوسط
- ۰.۷ تا ۰.۹ : همبستگی بالا یا قوی
- ۰.۹ تا ۱.۰ : همبستگی بسیار قوی
باید این نکته را در نظر داشت که یک مقدار مثبت به این معنی است که جفت ارزها در یک جهت حرکت می کنند، در حالیکه یک مقدار منفی نشان دهنده رابطه معکوس آن ها با یکدیگر است.
حداکثر افت سرمایه (Maximum Drawdown)
به عنوان یک معامله گر، همه ما از این موضوع آگاهی داریم که معاملات زیان ده بخشی طبیعی در فرآیند معامله گری هستند، اما برای اینکه بخواهیم ایده هایی در مورد احتمال میزان ضرر موجودی کنونی حساب معاملاتی خود در آینده بدست آوریم، باید بدانیم حداکثر میزان افت سرمایه (Maximum Drawdown) در سابقه معاملاتی استراتژی ما چقدر بوده است.
در اصل، حداکثر افت سرمایه برابر است با حداکثر زیان موجودی حساب که پرتفوی معامله گر در یک دوره زمانی متحمل می شود (بزرگترین تفاوت بین بیشترین و کمترین موجودی حساب معامله گر در یک دوره زمانی). ما می توانیم حداکثر افت سرمایه را بعد از شکل گرفتن یک قله جدید در منحنی موجودی، محاسبه کنیم.
در اینجا فرمول ریاضی برای محاسبه حداکثر افت سرمایه آورده شده است:
Max DD = Equity Peak – Equity Low / Equity Peak
بیشترین موجودی ÷ کمترین موجودی _ بیشترین موجودی = حداکثر افت سرمایه
به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید موجودی اولیه حساب شما $ ۱۰,۰۰۰ هزار دلار است و به $ ۱۵,۰۰۰ هزار دلار افزایش می یابد. سپس، حساب شما به $ ۸,۰۰۰ هزار دلار کاهش یافته و در نهایت به $ ۱۷,۰۰۰ هزار دلار می رسد.
حداکثر افت سرمایه شما چقدر است؟
$۱۵۰۰۰ ÷ ۸۰۰۰ $ _ ۱۵۰۰۰ $ = حداکثر افت سرمایه
۴۶.۶% =
بنابراین، حداکثر افت سرمایه در این مثال معادل با ۴۶.۶٪ است.
افت سرمایه می تواند برای حساب یک معامله گر بسیار خطرناک باشد، زیرا با افزایش افت سرمایه معامله گر، سود مورد نیاز برای بازیابی بیشتر و بیشتر می شود.
Drawdown (Lose of Capital) | Gain Needed | Drawdown (Loss Of Capital) | Gain Needed |
افت سرمایه | سود مورد نیاز | افت سرمایه | سود مورد نیاز |
۵% | ۵.۳۰% | ۵۰% | ۱۰۰.۰۰% |
۱۰% | ۱۱.۱۰% | ۶۰% | ۱۵۰.۰۰% |
۱۵% | ۱۷.۶۰% | ۷۰% | ۲۳۳.۳۳% |
۲۰% | ۲۵.۰۰% | ۸۰% | ۴۰۰.۰۰% |
۳۰% | ۴۲.۹۰% | ۹۰% | ۹۰۰.۰۰% |
۴۰% | ۶۶.۷۰% | ۱۰۰% | Broke/ ورشکسته |
همانطور که مشاهده می کنید، هرچه میزان افت سرمایه بیشتر باشد، درصد سود بیشتری برای بازیابی زیان مورد نیاز است. به عنوان مثال، برای بازیابی از ضرر ۵۰٪، به ۱۰۰٪ سود احتیاج است. این یکی از دلایلی است که به معامله گران توصیه می شود، معاملات با حجم پایین را انجام دهند تا بتوانند افت سرمایه را تا حد قابل تحملی مدیریت کنند.
ریسک ورشکستگی (Risk of Ruin)
نکته ای که باید در نظر گرفت این است که اکثر معامله گران خرد یا هرگز چیزی درمورد ریسک ورشکستگی (Risk of Ruin) نشنیده اند و یا وقتی صحبت از تحلیل ریسک در بازار می شود، آن ها اهمیت این موضوع را درک نمی کنند.
ریسک ورشکستگی (ROR) احتمالی است که یک معامله گر مقدار از پیش تعیین شده ای از سرمایه معاملاتی خود را از دست می دهد، یعنی جایی که دیگر از معامله کردن دست می کشد. بسیاری از معامله گران تصور می کنند که ROR باید به معنای از دست دادن ۱۰۰ درصد سرمایه باشد، اما لزوما اینطور نیست.
این می تواند هر درصدی باشد که معامله گر تعیین می کند، یعنی نقطه ای که در آن تریدر سیستم معاملاتی خود را متوقف می کند. بسته به نظر معامله گر این عدد می تواند ۲۵، ۵۰، ۷۵، ۱۰۰ درصد باشد (البته معامله گر می تواند هر سطح ضرری را که مایل است، انتخاب کند).
Risk of Ruin = ((1 – Edge) / (1 + Edge)) ^ Capital Units
Edge به عنوان احتمال سود یا درصد سود تعریف شده است.
چندین ماشین حساب به صورت رایگان وجود دارد که می توان از آن ها برای محاسبه ریسک ورشکستگی استفاده کرد.
در اینجا یک استراتژی را بررسی می کنیم که به سختی سودآور است تا ببینیم چگونه می توانیم برآورد ریسک احتمالی چنین استراتژی را تا حد زیادی کاهش دهیم. ما از مفروضات زیر استفاده کرده و آن را به ماشین حساب ریسک ورشکستگی متصل می کنیم.
- احتمال سود: %۴۵
- نسبت سود به زیان: ۱.۳۰
- مقدار ریسک: %۵
- تعداد معاملات: ۳۰۰
- تکرار: ۱۰۰۰
- سطح زیان: %۴۰ (سطح زیان از پیش تعیین شده)
بر اساس محاسبات انجام شده، ریسک ورشکستگی (رسیدن به سطح زیان ۴۰٪) برای این استراتژی در حدود ۵۸٪ خواهد بود.
در این مرحله اگر بخواهیم ریسک ورشکستگی را به زیر ۲ درصد برسانیم، چه کاری را باید انجام بدهیم؟ باید در نظر داشت که بیشترین عاملی که بر روی آن کنترل داریم، مقدار ریسک است و باید به دنبال تنظیم این ورودی باشیم. در نتیجه، همه متغیرها را یکسان نگه می داریم، به جز اینکه مقدار ریسک را روی ۲.۵% تنظیم می کنیم.
با انجام این کار، متوجه خواهید شد که ریسک ورشکستگی از حدود ۵۸٪ به حدود ۲۰٪ کاهش یافته است، اما هنوز با هدف ابتدایی کمتر از ۲ درصد فاصله دارد. بنابراین، بیایید به تابلوی ترسیم برگردیم و مقدار ریسک را روی ۱.۲۵٪ تنظیم کنیم. چه اتفاقی می افتد؟ ریسک ورشکستگی به حدود ۲% می رسد و بر این اساس، فقط می توانیم از مقدار ریسک ۱.۲۵% در هر معامله استفاده کنیم تا به ROR کمتر از ۲% در معاملات این سیستم دست بیابیم.

فاکتور بازدهی (Profit Factor)
فاکتور بازدهی، سودآوری سیستم یا استراتژی معاملاتی شما را اندازه گیری می کند. این یکی از ساده ترین اما مفیدترین معیارهای مربوط به عملکرد سیستم است.
فاکتور بازدهی را می توان به یکی از دو روش زیر محاسبه کرد.
Profit Factor = Gross Winning Trades / Gross Losing Trades
معاملات زیانده ناخالص/ معاملات سودده ناخالص = فاکتور بازدهی
Profit Factor = (Win Rate x Avg Win) / (Loss Rate x Avg Loss)
(میانگین زیان x درصد معاملات زیانده) ÷ (میانگین سود × درصد معاملات سودده) = فاکتور بازدهی
- فاکتور بازدهی کمتر از ۱ به این معنی است که استراتژی معاملاتی زیان ده است.
- فاکتور بازدهی ۱ تا ۱.۵۰ به این معنی است که استراتژی معاملاتی نسبتاً سود ده است.
- فاکتور بازدهی ۱.۵۰ تا ۲.۰ به این معنی است که استراتژی معاملاتی سود ده است.
- فاکتور بازدهی بالاتر از ۲ به این معنی است که استراتژی معاملاتی بسیار سودآور است.
بیایید با معیارهای زیر مثالی بزنیم:
- احتمال سود: %۵۵
- میانگین سود: $ ۵۰۰ دلار
- میانگین زیان: $ ۳۵۰ دلار
(۳۵۰ × ۰.۴۵) ÷ (۵۰۰ × ۰.۵۵) = فاکتور بازدهی
۱.۷۵ =
فاکتور بازدهی این سیستم معادل ۱.۷۵ است که یک استراتژی معاملاتی سود ده به شمار می آید.
یک مثال دیگر را بررسی می کنیم.
- احتمال سود: %۴۵
- میانگین سود: $ ۶۵۰ دلار
- میانگین زیان: $ ۵۵۰ دلار
(۵۵۰ × ۰.۵۵) ÷ (۶۵۰ × ۰.۴۵) = فاکتور بازدهی
۰.۹۷ =
فاکتور بازدهی این سیستم معادل ۰.۹۷ است که یک استراتژی معاملاتی زیان ده به شمار می آید.
مضرب آر (R Multiples)
مفهوم R Multiples اولین بار توسط روانشناس مشهور دکتر ون تارپ (Dr. Van Tharp) معرفی شد. مضرب R، ممکن است مانند یک اصطلاح مبهم به نظر برسد، اما نسبتاً ساده و قابل درک است.
مضرب R، اساساً نسبت ریسک به پاداش (Risk to Reward Ratio) را در یک معامله خاص محاسبه می کند. R ریسک در معامله است و معمولا با (1R) نمایش داده می شود. مضرب R پاداش معامله در مقایسه با ریسک آن است. بنابراین به عنوان مثال، یک معامله 3R به این معنی است که برای هر واحد ریسکی که می کنید، سود بالقوه شما ۳ برابر ریسک یا 3R است.
همانطور که می بینید مضرب R، به ما اجازه می دهد تا معیارهای ریسک خود را استاندارد کرده و به راحتی برآورد ریسک احتمالی یک معامله را اندازه گیری کنیم.

بیایید به چند مثال نگاه کنیم:
یک معامله با حدضرر ۵۰ پیپ و حدسود ۱۰۰ پیپ، یک معامله 2R است.
یک معامله با حدضرر ۷۰ پیپ و حدسود ۲۱۰ پیپ، یک معامله 3R است.
یک معامله با حدضرر ۱۲۰ پیپ و حدسود ۶۰ پیپ، یک معامله ۰.5R است.
با ترکیب ریسک به پاداش و استفاده از ضریب R، می توانیم به آسانی و خیلی سریع قابلیت راه اندازی یک معامله و بازده بالقوه آن را ارزیابی کنیم.
مضرب R در موارد متفاوتی دیگری نیز به کار برده می شود. به عنوان مثال، مضرب R را می توان برای بیان عملکرد پورتفولیو، حداکثر افت سرمایه و همچنین سایر معیارهای مرتبط با معامله استفاده کرد. اساسا، شما این معیارها را بر مبنای ۱ واحد ریسک مشاهده می کنید.
به چند نمونه مثال توجه کنیم:
اگر شما در هر معامله بطور تقریبی $ ۵۰۰ دلار ریسک می کنید و در پایان سال سود معاملاتی شما برابر با $۲۰,۰۰۰ هزار دلار است، عملکرد سالانه شما به صورت 40R نشان داده می شود.
اگر شما در هر معامله بطور تقریبی $ ۲۵۰ دلار ریسک می کنید و یک افت سرمایه $ ۳۰۰۰ دلاری را تجربه می کنید، افت سرمایه را می توان به صورت 12R نشان داد.
در انتها
به عنوان معامله گر، ما باید همیشه برای بهبود برتری خود در بازار تلاش کنیم و این امر با استفاده از ریاضیات پایه در معاملات برای درک ریسک شروع می شود. سپس می توانیم از ابزارها و ماشین حساب های مورد نیاز که در دسترس هستند، بهره ببریم.
در این مقاله در مورد بسیاری از فرمول های ریاضی متفاوت که مربوط به معامله گران فارکس است، بحث شد. معامله گران باید با استفاده از همه مطالبی که آموخته اند، تمرین کرده و آن ها را در سیستم معاملاتی خود به کار ببرند. هرچه شناخت بهتری از فرمول ها و ماشین حساب های ساده معامله گری داشته باشید، در استفاده از آن ها در معاملات و بهبود مهارت های مدیریت ریسک (Risk management) خود پیشرفت خواهید کرد و شاید مهمتر از همه اینکه، دیگر ترسی از به کارگیری ریاضیات در معاملات خود نخواهید داشت.

شاید دوست داشته باشید
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
هایپرلیکوئید؛ صعود چشمگیر یک صرافی غیرمتمرکز در قلب بازار کریپتو
داستان واقعی ۱۰ تریدر موفق، آیا میتوان از ترید به ثروت رسید؟
اصطلاحات پایه فارکس که هر معامله گر باید بداند
تفاوت بازار اسپات و فیوچرز در فارکس چیست؟
آموزش
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
تقویم اقتصادی مثل یک “برنامهریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکتهای ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک میکند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصتهای سودآور پیدا کنید.

منتشر شده
3 روز پیشدر
شهریور 21, 1404توسط
روکو (Rocco)
اگر معاملهگر یا فعال بازارهای مالی باشید، حتما تجربه کردهاید که یک خبر اقتصادی میتواند ظرف چند دقیقه بازار را زیر و رو کند. مثلا اعلام نرخ بیکاری آمریکا یا تصمیم فدرال رزرو درباره نرخ بهره کافی است تا قیمت دلار، طلا یا حتی بیت کوین نوسان شدیدی پیدا کند. در چنین شرایطی، دانستن زمان دقیق این رویدادها میتواند مرز میان یک معامله سودآور یا پشیمانکننده باشد.
اینجاست که تقویم اقتصادی به عنوان یک ابزار به کمک شما میآید. ابزاری که تمام اتفاقات مهم اقتصادی و مالی جهان را در یک جدول زمانی مشخص نمایش میدهد و به شما کمک میکند همیشه چند قدم جلوتر از بازار باشید. اگر میخواهید بدانید تقویم اقتصادی دقیقا چیست، چه اجزایی دارد و چطور باید از آن استفاده کنید، این مطلب را از دست ندهید.
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست؟
یک لیست زمانبندیشده از اعلامیههای اقتصادی، دادههای کلان، سخنرانیهای مقامات مالی و انتشار شاخصهای اقتصادی مثل نرخ بهره، تورم، بیکاری، تولید ناخالص داخلی و … است. علاوه بر این معمولاً زمان بیانیه های بانک مرکزی، سخنرانی های سیاست گذاران پولی و انتخابات را فهرست می کند.
بیشتر تقویم های اقتصادی منتشر شده شامل نوع داده مثل نرخ بیکاری، نتیجه قبلی که منتشر شده بود و انتظارات اجماع بازار برای نتیجه آتی می شوند. باید توجه داشت که نوع انتشار به طور کلی بسته به اینکه چه تاثیری می تواند داشته باشد؛ بصورت زیاد، متوسط، کم یا بدون تاثیر، کد گذاری می شود.
برای مثال، تصور کنید بانک مرکزی اروپا (ECB) قرار است درباره نرخ بهره (Interest Rate) جلسه برگزار کند. این تصمیم میتواند ارزش یورو را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. اگر شما معاملهگر بازار فارکس باشید و این تاریخ را ندانید، ممکن است در میانه یک معامله ناگهان با نوسانی شدید روبهرو شوید و فرصت مدیریت آن را از دست بدهید. اما وقتی به تقویم اقتصادی نگاه میکنید، میبینید که این رویداد دقیقا چه روز و ساعتی اتفاق میافتد و میتوانید از قبل برایش برنامهریزی کنید.
تقویم اقتصادی نه فقط برای معاملهگران حرفهای، بلکه برای هر فردی که در بازارهای مالی فعالیت میکند (از بورس و فارکس گرفته تا ارزهای دیجیتال) یک ابزار ضروری است. حتی سرمایهگذاران بلندمدت هم با نگاه به این تقویم میتوانند تصمیمهای دقیقتری برای مدیریت پرتفوی خود بگیرند.
اگر انتشار داده اقتصادی تأثیر کمی داشته باشد، آنگاه جفت ارز حرکتی نداشته و یا واکنشی جزیی نسبت به نتیجه از خود نشان خواهد داد. اما اگر در رویدادی با تأثیر متوسط، نتیجه نهایی با چیزی که انتظار می رفت خیلی تفاوت داشته باشد، باعث می شود جفت ارز به میزان بیشتری تغییر کند. زمانی که انتشار داده ها به طور قابل توجهی بیشتر یا کمتر از نتیجه مورد انتظار بازار باشند، به خصوص زمانی که صحبت از داده هایی با تأثیر بالا باشد، جفت ارز مرتبط تمایل بیشتری به حرکت دارد و بازار نوسانات قابل توجهی را در این فرآیند تجربه می کند.
چرا تقویم اقتصادی مهم است؟
- تقویم اقتصادی مانند یک نقشه راه است که مسیر حرکت بازارها را روشنتر میکند و شما را از غافلگیریهای ناگهانی نجات میدهد. به این ترتیب شما میتوانید تصمیمات معاملاتی خودتان را بر پایه اطلاعات موثق بگیرید.
- انتشار دادههای اقتصادی میتواند باعث نوسانات شدید در بازارهای مالی شود. برای مثال، اگر نرخ تورم بالاتر از حد انتظار اعلام شود، سرمایهگذاران انتظار افزایش نرخ بهره خواهند داشت و همین موضوع میتواند بازار سهام یا ارزهای دیجیتال را تحت تاثیر قرار دهد.
- بدون تقویم اقتصادی، بسیاری از تصمیمها بر اساس حدس و گمان گرفته میشود. معاملهگرانی که فقط با تحلیل تکنیکال کار میکنند، ممکن است در لحظه انتشار یک خبر بزرگ، گرفتار نوسانات غیرمنتظره بازار شوند. در حالیکه کسی که تقویم اقتصادی را دنبال میکند، میداند چه زمانی باید محتاطتر باشد یا حتی برای شکار فرصتهای جدید آماده شود.
- یکی از مهمترین مزیتهای تقویم اقتصادی، مدیریت ریسک است. اگر قبل از انتشار یک داده مهم پوزیشن باز دارید، میتوانید حجم معاملات خود را کاهش دهید، حد ضرر تنظیم کنید یا حتی معامله را ببندید تا از ضررهای سنگین جلوگیری شود.
- استفاده از تقویم اقتصادی به شما امکان میدهد استراتژیهای کوتاهمدت و بلندمدت خود را بر اساس دادههای واقعی طراحی کنید. به این ترتیب، معاملات شما نظم بیشتری پیدا میکند و احتمال موفقیت بالاتر میرود.
- بسیاری از ضررها به دلیل تصمیمات عجولانه و احساسی اتفاق میافتد. وقتی بدانید چه چیزی در راه است، آرامش بیشتری خواهید داشت و کمتر اسیر ترس یا طمع میشوید.
اجزای اصلی یک تقویم اقتصادی
وقتی وارد یک تقویم اقتصادی مثل Trading Economics یا Investing.com میشوید، در نگاه اول ممکن است جدول شلوغی ببینید که پر از عدد و کلمه است. اما اگر بدانید هر ستون چه معنایی دارد، کار با آن بسیار ساده خواهد شد. در ادامه تکتک اجزای اصلی این جدول که از وبسایت تریدینگ اکونومیکس آورده شده را توضیح میدهیم.

در قسمت بالای جدول بخشی برای فیلتر کردن نتایج آورده شده است. گزینه «Recent» فیلتری برای نشان دادن رویدادهای اخیر است و فقط موارد نزدیک به زمان فعلی را نشان میدهد. اگر میخواهید مثلا رویدادهای اقتصادی چند ماه دیگر را ببینید کافی است این فیلتر را تغییر دهید.
با استفاده از گزینه «Impact» شما میتوانید این رویدادهای اقتصادی را بر اساس سطح اهمیت آن ها دستهبندی کنید. تریدینگ اکونومیکس سه دستهبندی دارد. رویدادهای یک ستاره، دو ستاره و سه ستاره که طبیعتا اهمیت آن ها بر اساس تعداد ستاره افزایش مییابد.
قسمت «Countries» امکان فیلتر کردن بر اساس کشور یا اقتصاد موردنظر را فراهم میکند. مثلا اگر قصد دارید فقط شاخصهای اقصتادی کلان آمریکا را ببینید، کافی است روی این گزینه کلیک کرده و «United States» را انتخاب کنید.
فیلتر «Category» دستهبندی رویدادها را نمایش میدهد. مثلا شما میتوانید در این فیلتر گزینه «Prices & Inflation» را انتخاب کرده و فقط دادههای تورمی را مشاهده کنید.
بخش «UTC +3:30» نیز برای تعیین منطقه زمانی است. شما میتوانید منطقه زمانی خودتان (تهران-ایران) را تنظیم کنید تا ببینید دقیقا رویداد موردنظرتان در چه ساعتی به وقت ایران رخ میدهد.
- تاریخ و ساعت
اولین چیزی که در تقویم اقتصادی به چشم میآید، ستون زمان انتشار است. در این بخش دقیقا مشخص میشود که هر رویداد چه روز و ساعتی منتشر خواهد شد. اهمیت این قسمت بسیار بالاست، چون بازارها معمولا درست در همان لحظه انتشار خبر واکنش نشان میدهند. مثلا اگر در ساعت ۴:۰۰ صبح «شاخص اعتماد مصرفکننده استرالیا» منتشر شود، معاملهگران بازار فارکس در همان دقیقه باید آماده واکنش باشند.
همانطور که گفتیم، ساعت تقویم معمولا بر اساس منطقه زمانی قابل تغییر است. مثلا شما میتوانید آن را روی «تهران (UTC+3:30)» تنظیم کنید تا دقیقاً با ساعت محلی خودتان هماهنگ باشد.
- کشور
در ستون بعدی، پرچم و کد کشور (مثلاً GB = بریتانیا، AU = استرالیا، MX = مکزیک) قرار دارد که نشان میدهد داده متعلق به کدام اقتصاد است. گاهی اوقات هم رویدادها مربوط به یک بلوک منطقهای خاص مثلا اروپا (EA = Euro Area) هستند. در این صورت آن داده را باید به عنوان یک شاخص منطقهای و نه مربوط به یک کشور واحد تفسیر کرد.
- عنوان رویداد
این ستون عنوان خبر یا شاخص اقتصادی را نشان میدهد. گاهی هم کنار این عنوان، مخفف ماه میلادی (مثل AUG، SEP) دیده میشود که نشان میدهد داده مربوط به کدام ماه است. شناخت هر شاخص اهمیت زیادی دارد، چون هرکدام اثر متفاوتی روی بازار میگذارند.
اما نکته مهم اینجاست که همه رویدادها عددی و آماری نیستند. بعضی از آن ها بیشتر کیفی هستند و باید با توجه به ماهیتشان تفسیر شوند. برای درک بهتر، به چند نمونه نگاه کنیم:
- شاخصهای آماری (عددمحور)
مثل نرخ بیکاری (Unemployment Rate)، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، یا تولید ناخالص داخلی (GDP). اینها همیشه یک عدد مشخص دارند که میتوان آن را با مقدار قبلی و پیشبینی بازار مقایسه کرد.
- سخنرانیها (Speech)
مثلا «سخنرانی رئیس فدرال رزرو». این نوع رویداد عدد ندارد، بلکه مهم محتوای صحبتهاست. اگر لحن سخنران به سمت سیاست انقباضی (افزایش نرخ بهره) باشد، بازار واکنش منفی به داراییهای پرریسک نشان میدهد. اگر لحن انبساطی باشد، میتواند باعث رشد بازار سهام یا ارزهای دیجیتال شود.
- حراج اوراق (Auction)
مثل «حراج اوراق ۱۰ ساله آمریکا» یا «حراج اوراق خزانه ژاپن». اینجا اعداد مربوط به بازده (Yield) یا حجم اوراق فروختهشده اهمیت دارند. بالا رفتن بازده معمولا نشانه افزایش هزینه استقراض دولت و احتمال بالا رفتن نرخ بهره است.
- شاخصهای نظرسنجی و اعتماد (Survey/Confidence Index)
مثل «شاخص اعتماد مصرفکننده» یا «شاخص مدیران خرید (PMI)». اینها با پرسشنامه از فعالان اقتصادی یا مصرفکنندگان تهیه میشوند و بازتابدهنده چشمانداز آینده هستند.
ستون Previous نشاندهنده نتیجه گزارش قبلی است. مثلا اگر شاخص بیکاری ماه گذشته ۸٪ بوده، این عدد در ستون Previous نمایش داده میشود. این بخش برای مقایسه روند بسیار مهم است، چون بازار همیشه تغییرات نسبت به گذشته را در نظر میگیرد.
در قسمت (Consensus / Forecast) دو ستون پیشبینی تحلیلگران و اقتصاددانان درباره آن شاخص یا داده اقتصادی آورده میشود. اما چه تفاوتی با هم دارند؟
Consensus یا اجماع در واقع میانگین پیشبینی جمعی تحلیلگران، اقتصاددانها و موسسات مالی است. یعنی چندین منبع معتبر پیشبینی خود را درباره یک شاخص اعلام میکنند و تقویم اقتصادی میانگین یا اجماع آنها را نمایش میدهد.
Forecast گاهی به همان معنی Consensus به کار میرود، اما در بعضی تقویمها (مثل Trading Economics) یک تفاوت کوچک دارد:
- Forecast معمولاً پیشبینی اختصاصی خود سایت یا موسسه منتشرکننده تقویم است.
- در حالی که Consensus نماینده پیشبینی کلی بازار و تحلیلگران مختلف است.
در ستون (Actual) مقدار واقعی در لحظه انتشار خبر بهروزرسانی میشود و عدد واقعی گزارش را نشان میدهد. در حقیقت، مهمترین بخش برای معاملهگران همین ستون است، چون مستقیما رفتار بازار را شکل میدهد.
بعضی تقویمها مثل Trading Economics در کنار هر شاخص نمودارهای کوچکی نمایش میدهند. این نمودار روند تاریخی آن شاخص را نشان میدهد (مثلا تغییرات نرخ بیکاری در چند ماه گذشته). با نگاه سریع به این بخش میتوانید متوجه شوید وضعیت در حال بهبود یا بدتر شدن است.

طبق ستون اول متوجه میشویم که شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) آمریکا ساعت ۴ بعد از ظهر به وقت محلی منتشر میشود. به طور کلی، شاخصهای اقتصادی را میتوان در بازه زمانیهای مختلفی ارزیابی کرد. منظور از MoM بازه زمانی ماهانه است و YoY تغییرات کل یک سال نسبت به سال قبل را نشان میدهد.
در سطر اول که مربوط به شاخص PPI اصلی در بازه ماهانه است، میبینیم که مقدار قبلی ۰.۹٪ ثبت شده است. این یعنی در ماه گذشته قیمت تولیدکنندهها نسبت به ماه ماقبلش ۰.۹٪ افزایش داشته است. در ستون Forecast پیشبینی تریدینگ اکونومیکس برای این ماه ۰.۳٪ است و Consensus که میانگین پیشبینی اقتصاددانان و تحلیلگران مختلف را نشان میدهد ۰.۴٪ ثبت شده است. مقدار Actual یا واقعی هم هنوز منتشر نشده و به همین دلیل این ستون خالی مانده و در لحظه انتشار شاخص پر میشود.
چطور از تقویم اقتصادی استفاده کنیم؟
این بخش مهمترین قسمت مقاله است، چون فقط دانستن اینکه رویدادها چه زمانی هستند کافی نیست؛ باید بدانید چطور از این اطلاعات استفاده کنید.
- برنامهریزی هفتگی: در ابتدای هفته به تقویم اقتصادی نگاه کنید و رویدادهای مهم (مثل NFP یا تصمیم نرخ بهره) را علامت بزنید. این کار به شما کمک میکند از قبل آماده باشید.
- ترکیب با تحلیل تکنیکال: اگر میبینید یک خبر مهم نزدیک است، سطوح حمایت و مقاومت نمودار را بررسی کنید. مثلا اگر خبر منفی بیاید و بازار به حمایت نزدیک باشد، احتمال شکستن حمایت بیشتر میشود.
- استراتژی معاملاتی متناسب با خبر: بعضی معاملهگران قبل از انتشار خبر، از بازار خارج میشوند تا ریسک نکنند. برخی دیگر ترجیح میدهند منتظر بمانند و پس از انتشار داده و مشخص شدن جهت بازار وارد معامله شوند.
- مدیریت حجم و حد ضرر: در زمانهایی که احتمال نوسان شدید وجود دارد، بهتر است حجم معامله کمتر شود یا حد ضرر نزدیکتر قرار بگیرد.
- ثبت تجربهها: بهترین راه برای یادگیری استفاده از تقویم اقتصادی، تجربه شخصی است. بعد از هر رویداد مهم یادداشت کنید بازار چگونه واکنش نشان داد و استراتژی شما چقدر موفق بود.
تقویم اقتصادی را از کجا ببینیم؟
امروزه دهها وبسایت معتبر وجود دارد که تقویم اقتصادی رایگان و بهروزی ارائه میدهند. برخی از بهترین منابع عبارتاند از:
- Trading Economics: همه رویدادها، نرخ بهره، قیمتها و تورم، بازار کار، رشد تولید ناخالص داخلی، تجارت خارجی، دولت، اعتماد تجاری، احساسات مصرفکننده، بازار مسکن.
- Investing.com: تقویم اقتصادی همزمان با اعلام رویدادهای اقتصادی، شاخصها را دریافت کنید و تأثیر فوری آنها بر بازار جهانی را مشاهده کنید – از جمله رویدادهای قبلی، …
- Forex Factory: با تقویم اقتصادی فارکس محور، رویدادهای تأثیرگذار بر بازار را خیلی قبل از وقوع پیشبینی کنید.
- TradingView: تقویم اقتصادی آخرین و رویدادهای اقتصادی آینده را نشان میدهد که میتوانند بر داراییها، مناطق و بازارهای جهانی خاصی تأثیر بگذارند.
- FXStreet: تقویم اقتصادی لحظهای، رویدادها و شاخصهای اقتصادی سراسر جهان را پوشش میدهد.
- MyFxBook: تقویم اقتصادی به صورت آنی که تمام رویدادها و اطلاعیههای اقتصادی را پوشش میدهد. مقادیر تاریخی، قبلی، اجماعی و واقعی هر شاخص را مشاهده کنید.
همچنین بروکرهای فارکس هم معمولاً تقویم اقتصادی روی سایت خود دارند.
در انتها
تقویم اقتصادی مثل یک “برنامهریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکتهای ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک میکند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصتهای سودآور پیدا کنید. در دنیایی که ثانیهها حرف اول را میزنند، اطلاع از آنچه در راه است، برگ برنده شماست. با استفاده منظم از این ابزار، دیگر از نوسانات ناگهانی غافلگیر نخواهید شد و میتوانید با اطمینان بیشتری برای آینده سرمایهگذاری خود برنامهریزی کنید.
به یاد داشته باشید، موفقیت در بازارهای مالی تنها به تحلیل نمودارها محدود نمیشود. تسلط بر اطلاعات و درک وقایع کلان اقتصادی، مکمل تحلیل تکنیکال است و شما را در مسیری قرار میدهد که به جای دنبال کردن بازار، آن را پیشبینی کنید. به همین خاطر توصیه میکنیم که از همین امروز، استفاده از تقویم اقتصادی را به یکی از عادتهای معاملاتی خود تبدیل کنید.
سودآوری و معامله گری بصورت مداوم در بازار می تواند بسیار چالش برانگیز باشد، و واقعیت مسلم این است که اکثر معامله گران خرد معمولا پول خود را در این بازار از دست می دهند. با این وجود، با یک برنامه معاملاتی جامع، ابزارهای مناسب و دانش کافی از بازار ارز، شانس موفقیت شما به عنوان یک معامله گر به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.
آموزش
اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

منتشر شده
3 هفته پیشدر
شهریور 1, 1404توسط
روکو (Rocco)
بررسی دامنه تغییرات قیمت سهام یکی از موثرترین روشها برای اندازهگیری میزان نوسان قیمت است. برای تعیین دامنه تغییرات، کافی است بالاترین و پایینترین قیمت را در یک بازه زمانی معین مقایسه کنیم. در ادامه، به بررسی جزئیات بیشتری درباره اندیکاتور ATR، از جمله نحوه محاسبه آن، کاربردهای مختلف در معاملات و نکاتی برای استفاده بهینه در تحلیل تکنیکال میپردازیم. با اینوستورنت همراه باشید.
اندیکاتور ATR چیست؟
اندیکاتور ATR، مختصر کلمه (Average True Range) یا میانگین دامنه واقعی است. این اندیکاتور یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که برای اندازهگیری نوسانات بازار استفاده میشود. این اندیکاتور توسط ولز وایلدر (Welles Wilder) سال ۱۹۷۸ در کتابی با عنوان “مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال” معرفی شد. ATR به معاملهگران کمک میکند تا نوسانات بازار را بهتر درک کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.
اندیکاتور ATR نوسانات را به صورت مطلق اندازهگیری میکند و مقادیر حاصل از آن درصدی از قیمتهای فعلی نیستند. به عبارتی دیگر، ATR سهام با قیمت بالا، بیشتر از ATR سهام با قیمت پایین خواهد بود. به عنوان مثال، سهامی که قیمت آن در بازه ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار معامله میشود، ATR بالاتری نسبت به سهامی با بازه قیمتی ۵۰ تا ۶۰ هزار خواهد داشت. بنابراین، نمیتوان مقادیر ATR سهام مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.
نحوه محاسبه اندیکاتور ATR
محاسبه ATR شامل مراحلی است که به ترتیب زیر انجام میشود:
۱. محاسبه دامنه واقعی (True Range)
TR بزرگترین مقدار بین سه دسته زیر است:
اختلاف بین بالاترین (High) و پایینترین قیمت (Low) در دوره فعلی
تفاوت بین بالاترین قیمت دوره فعلی (High) و قیمت بسته شدن دوره قبلی (Previous Close)
تفاوت بین پایینترین قیمت دوره فعلی (Low) و قیمت بسته شدن دوره قبلی (Previous Close)
۲. میانگینگیری دامنه واقعی:
ATR با میانگینگیری دامنه واقعی (TR) در یک دوره مشخص محاسبه میشود. معمولاً این دوره ۱۴ روزه است، اما میتوان آن را بر اساس نیازهای خاص تنظیم کرد.

دوره های استاندارد برای محاسبه ATR
ولز وایلدر مخترع اندیکاتور ATR، محاسبه این اندیکاتور را با یک دوره زمانی ۱۴ روزه پیشنهاد کرده است. استفاده از این دوره استاندارد ۱۴ روزه باعث میشود که ATR نه بیش از حد حساس باشد و نه تغییرات مهم را از دست بدهد. اگرچه دوره ۱۴ روزه به عنوان یک استاندارد عمومی پذیرفته شده است، اما استفاده از دورههای کوتاهتر یا بلندتر نیز میتواند با توجه به عوامل مختلفی از جمله استراتژی معاملاتی، افق زمانی افراد و نوع بازار مفید باشد. مقدار ATR به دوره زمانی انتخابی حساس است و ممکن است در دورههای مختلف نتایج متفاوتی ارائه دهد.
کاربردهای ATR
اندیکاتور ATR کاربردهای متنوعی دارد که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود:
۱. اندازهگیری نوسانات بازار
ATR به تحلیلگران کمک میکند تا نوسانات بازار را اندازهگیری کنند. مقادیر بالای ATR نشاندهنده نوسانات زیاد سهام و مقادیر پایین نشاندهنده نوسانات کم است. این اطلاعات میتوانند در تصمیمگیریهای معاملاتی کمک کنند.
۲. تعیین حد ضرر (Stop Loss)
یکی از کاربردهای مهم ATR تعیین حد سود و حد ضرر است. معاملهگران میتوانند از ATR برای تعیین فاصله مناسب حد ضرر استفاده کنند. زمانی که اندیکاتور ATR مقادیر بالاتری را نمایش میدهد، معاملهگران نوسانات قیمتی بیشتری را پیشبینی میکنند. در نتیجه، آنها معمولاً حد ضرر خود را با فاصله بیشتری از قیمت فعلی قرار میدهند تا از نوسانات شدید بازار در امان بمانند. برعکس، زمانی که ATR نشاندهنده نوسانات کمتری باشد، معاملهگران حد ضرر را نزدیکتر به قیمت فعلی تعیین میکنند تا از حرکات قیمتی کوچک نیز بهرهبرداری کنند.
«خروج شاندلیر» (Chandelier Exit) یکی از تکنیکهای مشهور است که توسط «چاک لبو» (Chuck LeBeau) ابداع شده است. این روش یک تکنیک مبتنی بر ATR است که محدوده حد ضرر را برای موقعیتهای معاملاتی خرید و فروش تعیین میکند.
محدودیتهای اندیکاتور ATR
دو محدودیت اصلی برای استفاده از اندیکاتور ATR وجود دارد که معاملهگران باید به آنها توجه داشته باشند.
۱. محدودیت اول، متفاوت بودن تفسیر نتایج ATR است. هر معاملهگری ممکن است برداشت متفاوتی از نتایج این اندیکاتور داشته باشد.
۲. محدودیت دوم این است که اندیکاتور ATR جهت قیمت را مورد بررسی قرار نمیدهد و تنها به اندازهگیری نوسانات میپردازد. به همین دلیل، ممکن است معاملهگر حرکتهای متفاوتی را از بازار دریافت کند، به خصوص زمانی که پیوتها در حال شکلگیری هستند یا روندها معکوس میشوند.
برای مثال، اگر قیمت حرکت چشمگیری برخلاف روند قبلی داشته باشد و اندیکاتور ATR نیز به میزان قابلتوجهی افزایش یابد، برخی معاملهگران ممکن است تصور کنند که ATR روند قبلی را تأیید میکند، در حالی که این برداشت ممکن است نادرست باشد.
اندیکاتور ATR یکی از ابزارهای مهم و کاربردی در تحلیل تکنیکال است که به معاملهگران کمک میکند تا نوسانات بازار را بهتر درک کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند. با توجه به مزایا و کاربردهای متعدد ATR، این اندیکاتور میتواند نقش مهمی در استراتژیهای معاملاتی ایفا کند. با این حال، معاملهگران باید به محدودیتهای آن نیز توجه کنند و از ATR در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنند تا به نتایج دقیقتری دست یابند.

استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنشها بزودی با سرعت اینترنت نهایی میشوند

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه (RWA) را برای کاربران فعال کرد

اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی میرساند

کاناری کپیتال برای ETF اینجکتیو (INJ) ثبتنام کرد

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

کوینبیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژهها ناپدید شدهاند!

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنشها بزودی با سرعت اینترنت نهایی میشوند

اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه (RWA) را برای کاربران فعال کرد

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت پنجم (آخر)

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت چهارم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت سوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت دوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت اول

مستند دیپ وب (Deep Web) 2015

مستند شغل داخلی (Inside Job) بحران مالی

مارجین کال (Margin Call)

فیلم بازیکن شماره یک آماده (Ready Player One)

فیلم مرد آزاد (Free Guy)
![مستند کریپتوپیا [Cryptopia]، بیت کوین، بلاکچین و آینده اینترنت](https://investorent.xyz/wp-content/uploads/مستند-کریپتوپیا-Cryptopia-80x80.webp)
مستند کریپتوپیا (Cryptopia)

برای ارسال نظر باید وارد شوید ورود