آموزش
منحنی بازده (Yield Curve) چیست؟
منحنی بازده به شما نرخ سود بدهی، برای طیف وسیعی از سر رسید ها را نشان می دهد. این منحنی به شما می گوید که اگر پول خود را در بازه های زمانی مشخص وام دهید، انتظار دارید چه میزان سود نصیب شما شود.

منتشر شده
3 سال پیشدر
توسط
روکو (Rocco)
تصور کنید مقداری پول دارید و می خواهید آن را برای آینده ای مشخص مثلا ۱۰ یا ۲۰ سال آینده کنار بگذارید و می خواهید بدانید اگر این پول را برای ۵ سال سرمایه گذاری کنید، چه میزان سود به شما تعلق می گیرد و اینکه این سود، چه تفاوتی با زمانی دارد که همان پول را برای مدت ۶ سال سرمایه گذاری کنید. در اینجا است که منحنی بازده به کمک شما می آید.
منحنی بازده به شما نرخ سود بدهی، برای طیف وسیعی از سر رسید ها را نشان می دهد. این منحنی به شما می گوید که اگر پول خود را در بازه های زمانی مشخص وام دهید، انتظار دارید چه میزان سود نصیب شما شود.
منحنی بازده به صورت یک نمودار نشان داده می شود که محور عمودی آن بازده اوراق قرضه (Bond’s yield) و محور افقی آن زمان سر رسید (time to maturity) را نشان می دهد. اگر چه منحنی بازده در شرایط متفاوت اقتصادی شکل متفاوتی دارد، اما شیب آن معمولا رو به بالا است.
تحلیلگرانی که بر روی اوراق با درآمد ثابت (Fixed income) کار می کنند، می توانند از منحنی بازده به عنوان یک شاخص اقتصادی پیشرو استفاده کنند.
هنگامی که منحنی بازده معکوس شود، نشان دهنده یک رکود اقتصادی است، زیرا بازده بلند مدت کمتر از بازده کوتاه مدت شده است.
انواع منحنی بازده (Types of Yield Curves)
- عادی (Normal)
این رایج ترین شکل برای منحنی بازده است و طبیعی است که آن را منحنی عادی بنامیم. منحنی بازده عادی نشان می دهد که هر چه سر رسید بالاتر باشد، نرخ بهره نیز بیشتر است.
به عنوان مثال نرخ بهره ای که برای اوراق ۳۰ ساله دریافت می کنید نسبت به نرخ بهره اوراق ۱۰ ساله بیشتر است. اگر به آن فکر کنید متوجه می شوید که این موضوع منطقی است. اگر پول خود را برای مدت زمان بیشتری وام دهید، انتظار دارید که سود بیشتری نیز دریافت کنید.

شیب مثبت منحنی بازده، طبیعی است زیرا در یک بازار منطقی، هرچه بیشتر پول خود را در اختیار کسی بگذارید، سود بیشتری برای جبران ریسک آن دریافت می کنید. بنابراین سود اوراق قرضه بلند مدت بیشتر است زیرا ریسک آن ها در مقابل اوراق قرضه کوتاه مدت نیز بیشتر است. هر چه زمان سر رسید بیشتر باشد، احتمال وقوع رویدادهای غیر منتظره نیز بیشتر است. بنابراین سر رسید بلند مدت به طور معمول نرخ بهره، نوسانات و ریسک بالاتری هم دارند.
معکوس (Inverted)
منحنی بازده معکوس زمانی رخ می دهد که بازده بلند مدت، کمتر از بازده کوتاه مدت باشد. در این زمان سرمایه گذاران بلند مدت انتظار دارند در آینده نرخ بهره کاهش پیدا کند. این امر می تواند دلایل متعددی داشته باشد که یکی از آن ها انتظارات تورمی است.
وقتی منحنی بازده معکوس می شود، می توان نتیجه گرفت که رکود اقتصادی در پیش است. این تغییرات در نرخ بهره، احساسات بازار و انتظارات اقتصادی را منعکس می کند.

شیب دار (Steep)
منحنی شیب دار نشان می دهد که بازدهی بلند مدت با سرعتی سریع تر از بازدهی کوتاه مدت در حال افزایش است. این منحنی نشان از یک دوره اقتصادی با سیاست های انبساطی می دهد. هر دو منحنی شیب دار و معمولی بسیار شبیه به یکدیگر هستند و تنها تفاوت آن ها این است که در منحنی شیب دار، اختلاف بازدهی اوراق بلند مدت و کوتاه مدت بیشتر است.

مسطح (Flat)
منحنی مسطح زمانی رخ می دهد که همه سر رسید ها بازدهی یکسانی داشته باشند. یعنی هیچ تفاوتی میان بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله و ۳۰ ساله وجود ندارد. منحنی بازده مسطح، دوره گذار بین منحنی بازده نرمال و منحنی بازده معکوس است.
برآمده (Humped)
منحنی بازده برآمده زمانی ایجاد می شود که بازده میان مدت از بازده کوتاه مدت و بلند مدت بیشتر باشد. این منحنی که بسیار نادر هم هست، زمانی رخ می دهد که رشد اقتصادی کند شده باشد.

عوامل موثر بر منحنی بازده (Influencing Factors)
- تورم (Inflation)
بانک های مرکزی تمایل دارند هنگامی که تورم افزایش پیدا کند، با افزایش نرخ بهره به این موضوع پاسخ دهند. افزایش تورم منجر به کاهش قدرت خرید می شود و بنابراین، سرمایه گذاران انتظار افزایش نرخ بهره کوتاه مدت را دارند.
- رشد اقتصادی (Economic Growth)
رشد شدید اقتصادی ممکن است به دلیل افزایش تقاضای کل منجر به افزایش تورم شود. رشد اقتصادی قوی همچنین به این معنی است که رقابت برای سرمایه وجود دارد و سرمایه گذاران، گزینه های بیشتری برای سرمایه گذاری دارند. بنابراین رشد اقتصادی قوی منجر به افزایش بازده و افزایش شیب منحنی بازده می شود.
- نرخ بهره (Interest Rates)
اگر بانک مرکزی نرخ بهره اوراق خزانه داری را افزایش دهد، این موضوع منجر به افزایش تقاضا برای اوراق خزانه داری می شود. افزایش تقاضا برای اوراق خزانه داری قیمت آن را افزایش داده و بازده آن را کاهش می دهد.
اهمیت منحنی بازده (Yield Curve)
- پیش بینی نرخ های بهره (Interest Rates)
شکل منحنی بازده به سرمایه گذاران کمک می کند تا از روند احتمالی آینده نرخ بهره مطلع شوند. اگر شیب منحنی افزایش پیدا کرده و رو به بالا باشد، یعنی سرمایه گذاران انتظار دارند اوراق بهادار بلند مدت بازده بیشتری داشته باشند در حالی که منحنی بازده معکوس یعنی اوراق بهادار کوتاه مدت بازده بیشتری دارند.
- واسطه گری مالی
بانک ها و سایر واسطه های مالی، بیشتر سود خود را از طریق معاملات بین بازدهی های کوتاه مدت و بلند مدت کسب می کنند. هر چه شیب منحنی بیشتر و تندتر باشد، تفاوت بین نرخ وام کوتاه مدت و بلند مدت بیشتر خواهد بود و سود بانک ها و واسطه های مالی بیشتر خواهد شد. از طرف دیگر منحنی مسطح یا معکوس به معنای کاهش سود واسطه های مالی است.
- رابطه بین سر رسید و بازده (Maturity and Yield)
منحنی بازده رابطه بین سر رسید و بازده اوراق را نشان می دهد. اگر منحنی بازده به سمت بالا شیب داشته باشد، یعنی هر چه سرمایه گذار پول خود را برای مدت بیشتری سرمایه گذاری کند، سود بیشتر و البته ریسک بیشتری کسب می کند.
- ارزش گذاری بر روی سهام و سایر اوراق بهادار
این منحنی به سرمایه گذاران نشان می دهد که آیا ارزش یک سهم یا اوراق بهادار به طور موقت بیش از حد ارزش گذاری شده است یا خیر. مثلا اگر نرخ بازدهی یک سهم یا اوراق بالاتر از منحنی بازده باشد، این نشان می دهد که آن سهم یا اوراق کمتر از حد ارزش گذاری شده است. همچنین اگر نرخ بازدهی آن سهم یا اوراق پایین تر از منحنی بازده باشد، یعنی آن سهم یا اوراق بالاتر از حد ارزش گذاری شده است.
نظریه های مرتبط با منحنی بازده (Yield Curve Theories)
- نظریه انتظارات محض (Pure Expectation Theory)
این نظریه فرض می کند که سر رسیدهای مختلف می توانند جایگزین هم باشند و شکل منحنی بازده، تنها بستگی به انتظارات بازار از نرخ بهره در آینده دارد. بر اساس این نظریه، بازدهی در طول زمان تغییر می کند اما این نظریه نمی تواند جزئیات شکل منحنی بازده مختلف را توجیه کند. همچنین این نظریه ریسک نرخ بهره و ریسک سرمایه گذاری مجدد را نادیده می گیرد.
- نظریه ترجیح نقدینگی (Liquidity Preference Theory)
این نظریه در امتداد نظریه انتظارات محض است. این نظریه پرمیوم نقدینگی و پرمیوم سر رسید را نیز اضافه می کند. این نظریه ریسک بیشتری برای بدهی های بلند مدت نسبت به بدهی های کوتاه مدت در نظر می گیرد.
- نظریه بازار تقسیم بندی شده (Segmented Market Theory)
نظریه بازار تقسیم بندی شده بر اساس رابطه عرضه و تقاضا بین اوراق قرضه کوتاه مدت و بلند مدت است. این نظریه بر اساس این واقعیت است که سر رسید های مختلف نمی توانند جایگزین یکدیگر شوند.
از آنجا که به خاطر ریسک پایین اوراق بهادار با سر رسید کوتاهمدت، سرمایه گذاران عمدتا اوراق بهادار با سر رسید کوتاه مدت را به اوراق بهادار با سر رسید بلند مدت را ترجیح می دهند، بنابراین قیمت اوراق بهادار کوتاه مدت بیشتر خواهد بود و در نتیجه بازدهی آن ها نیز کمتر خواهد بود.
نظریه جایگاه ترجیحی (Preference Habitat Theory)
این نظریه نیز به نوعی تکامل یافته نظریه بازار تقسیم بندی شده است. طبق این نظریه سرمایه گذاران افق های سرمایه گذاری خاصی را ترجیح می دهند. بنابراین برای اینکه خارج از این افق زمانی سرمایه گذاری کنند، به پرمیوم نیاز دارند تا ریسک آن ها را پوشش دهد. این نظریه دلیل بیشتر بودن بازده بلند مدت نسبت به بازده کوتاه مدت را بر اساس ترجیحات سرمایه گذاران توضیح می دهد.

رابطه بین اوراق قرضه و تورم (Bonds and inflation)
تورم دشمن شماره یک اوراق قرضه است. تورم باعث کاهش قدرت خرید جریان های نقدی آتی یک اوراق قرضه می شود. به بیان ساده، هر چه نرخ تورم فعلی بیشتر باشد و هر چه نرخ تورم انتظاری (در آینده) بیشتر باشد، بازده افزایش خواهد یافت چرا که سرمایه گذاران برای جبران ریسک تورم، بازده بالاتری طلب می کنند.
توجه داشته باشید که اوراق بهادار محافظت شده از تورم خزانه داری که اختصارا TIPS یا Treasury Inflation Protected Securities نامیده می شوند، یک روش ساده و موثر برای از بین بردن ریسک تورمی است چرا که تضمین بازده واقعی (بازده اوراق معمولی + تورم) توسط دولت آمریکا را به شما می دهد.
بنابراین لازم است کاملا در مورد این ابزارها اطلاع داشته باشید و بدانید چگونه در مقابل تورم و سایر عوامل واکنش نشان می دهند.

تورم و اوراق درآمد ثابت (Inflation and fixed income bonds)
هنگامی که تورم منجر به افزایش نرخ بهره شود، می تواند بر دارایی ها و اوراق با درآمد ثابت تاثیر منفی بگذارد. بانک های مرکزی، مانند فدرال رزرو، معمولا اهداف تورمی دارند، وقتی تورم از آستانه مورد نظر آن ها تجاوز می کند، مسئولان نرخ بهره را افزایش می دهند.
بر اثر این اتفاق، دارایی های با درآمد ثابت جدید، نرخ بهره بالاتری نسبت به دارایی های با درآمد ثابت قدیمی پرداخت می کنند و این موجب می شود دارایی های قدیمی جذابیت خود را از دست داده و قیمت آن ها کاهش یابد. به عبارت دیگر یک رابطه معکوس بین نرخ بهره و قیمت دارایی های با درآمد ثابت وجود دارد. همچنین تورم بالا می تواند بازدهی استراتژی های متکی به درآمدهای ثابت را تضعیف کند.
تورم بازده صندوق های درآمد ثابت را نیز تحت تاثیر قرار م دهد. اگر بازده سالانه یک صندوق درآمد ثابت، ۲۰ درصد باشد اما تورم سالانه، ۴۰ درصد باشد آنگاه سرمایه گذاری در این صندوق نه تنها هیچ سودی ندارد بلکه بازده واقعی سالانه آن منفی ۲۰ درصد است؛ یعنی با وجود افزایش ۲۰ درصدی در رقم پول دریافتی طی یک سال، از آنجایی که ارزش پول ۴۰ درصد، یعنی به اندازه تورم کاهش یافته است، سرمایه گذاری در این صندوق با زیان همراه بوده است.
نرخ بهره و نرخ تورم (Interest rate and inflation rate)
دارایی های با درآمد ثابت، اوراق بدهی است که به صورت منظم درآمد ایجاد می کنند. به سود دوره ای و منظم اوراق درآمد ثابت، کوپن نیز گفته می شود.
این پرداخت ها تا زمان رسیدن به سر رسید ادامه پیدا می کند و در سر رسید، اصل اوراق بازپرداخت می شود. از جمله اوراق بدهی می توان به اوراق قرضه شرکتی، اوراق بدهی دولت، اوراق قرضه شهرداری و گواهی های سپرده اشاره کرد.
به عنوان مثال، یک شرکت اوراق قرضه ای به ارزش اسمی ۱۰۰۰ دلار و سود ۵ درصد و سر رسید ۵ ساله منتشر می کند. این اوراق به مدت پنج سال، سالانه ۵۰ دلار پرداخت می کند و پس از سر رسید اوراق، ۱۰۰۰ دلار را پس می دهد.
حال تصور کنید که تورم افزایش یافته و در نتیجه آن، نرخ بهره بالا برود. در این صورت همین شرکت برای رقابت با سایر کسانی که اوراق قرضه منتشر کرده اند، باید اوراق پنج ساله با سود ۶ درصد منتشر کند. اگر سرمایه گذاری که اوراق ۵ درصدی را خریداری کرده است، بخواهد آن ها را در بازار به فروش برساند، باید با اوراق قرضه جدید که سالانه ۶ درصد سود می دهند، رقابت کند.
بنابراین بعید به نظر می رسد که وی بتواند اوراق قرضه خود را به ارزش اسمی آن یعنی ۱۰۰۰ دلار به فروش برساند. در عوض، ارزش این اوراق قرضه حدود ۸۵۰ دلار خواهد بود که با پرداخت کوپن سالانه ۵۰ دلاری، بازده آن به سالانه ۶ درصد تبدیل می شود.
البته واضح است که دارندگان اوراق قرضه همیشه می توانند اوراق خود را تا سر رسید نگه داشته و ارزش کامل ۱۰۰۰ دلاری آن را دریافت کنند. این مثال تنها برای نشان دادن این قضیه بود که چگونه افزایش بازده اوراق جدید می تواند بر قیمت اوراق قدیمی تاثیر بگذارد.
ریسک تورمی و اوراق با درآمد ثابت (Inflation risk and fixed income bonds)
درک تفاوت بین نرخ بهره اسمی و واقعی نیز به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید درک بهتری از تاثیر تورم بر دارایی های با درآمد ثابت داشته باشید. نرخ سود اسمی یک اوراق قرضه، بدون در نظر گرفتن تورم محاسبه می شود و یک سرمایه گذار تنها در صورت صفر بودن تورم، به مقدار بازده اسمی، سود کسب خواهد کرد. نرخ سود واقعی اوراق قرضه، با کسر نرخ تورم از بازده اسمی آن حاصل می شود، بنابراین درصد سود واقعی، تنها با تورم زدایی از کل سود دریافتی است که درست برآورد می شود.
به عنوان مثال، اگر نرخ بهره اسمی ۴ درصد و تورم ۳ درصد باشد، نرخ بهره واقعی ۱ درصد خواهد بود. اگر تورم بالاتر از نرخ بازده اسمی باشد، بازده دارندگان اوراق قرضه، کمتر از افزایش هزینه های زندگی ناشی از تورم خواهد بود. از آنجایی که بسیاری از سرمایه گذاران، اوراق قرضه را به عنوان منابع درآمد قابل پیش بینی در نظر می گیرند، وقتی تورم افزایش پیدا کند، سود (بازده) حاصل از این اوراق کاهش پیدا می کند.
به ریسک افزایش تورم و متعاقبا کاهش بازده واقعی اوراق قرضه، ریسک تورمی گفته می شوند.
یکی از مهمترین پیچیدگی های مربوط به تورم این است که تاثیر آن بر سرمایه گذاری ها به صراحت بیان نشده است. در عوض، سرمایه گذاران اغلب شاخص های اقتصادی مانند شاخص قیمت تولید کننده (PPI) و شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) را بررسی می کنند تا از روند عمومی تورم مطلع شوند.
وقتی اقتصاددانان از تورم صحبت می کنند، غالبا منظور آن ها افزایش شاخص قیمت مصرف کننده است. این شاخص، قیمت های کلی را در سطح خرده فروشی بررسی می کند. اما شاخص قیمت تولید کننده، شامل قیمت کالاهای سرمایه ای و مصرفی است که غالبا از سوی خرده فروشان به تولید کنندگان پرداخت می شوند.
بنابراین روند تورمی در PPI معمولا زودتر از CPI منعکس می شود به همین خاطر می توان PPI را به عنوان یک سیگنال اولیه از تورم قریب الوقوع در نظر گرفت.
نرخ بهره کوتاه مدت، بلند مدت و انتظارات تورمی (Short-term, long-term interest rates and inflation expectations)
زمان بندی جریان نقدی در یک اوراق قرضه بسیار مهم است. این موضوع شامل مدت سر رسید اوراق قرضه نیز می شود.
اگر فعالان بازار، معتقد باشند که در آینده تورم بالاتری رخ می دهد، نرخ بهره و بازده اوراق قرضه افزایش می یابد و قیمت اوراق کاهش پیدا می کند زیرا بازار به دنبال بازدهی بالاتر برای محافظت در برابر تورم است. اوراق قرضه ای که بیشترین جریان نقدی را دارد، بازده شان افزایش یافته و قیمت آن ها بیشترین کاهش را خواهد یافت.
تورم و همچنین انتظارات تورمی تابعی از تلاطم و تغییرات بین نرخ بهره کوتاه مدت و بلند مدت است. در سراسر جهان، نرخ بهره کوتاه مدت توسط بانک مرکزی تعیین می شود. در ایالات متحده، فدرال رزرو نرخ وجوه فدرال (نرخ بهره) را تعیین می کند. همچنین به صورت تاریخی، سایر نرخ های بهره کوتاه مدت که از دلار تاثیر زیادی می گیرند مانند نرخ بهره استقراض بین بانکی لندن (London Interbank Offered Rate – LIBOR) که (London Interbank Bid Rate – LIBID) نیز گفته می شود با نرخ بهره وجوه فدرال همبستگی تنگاتنگی دارد.
FOMC نرخ بهره فدرال را برای دستیابی به دو هدف یعنی رشد اقتصادی و حفظ ثبات قیمت ها تغییر می دهد. این کار برای فدرال رزرو ساده نیست، به همین خاطر مدام در مورد سطح این نرخ توسط اعضای این نهاد بحث می شود و بازار نیز نظرات خود را در مورد عملکرد این نهاد ارائه می کند.
اما در مود نرخ های بهره بلند مدت، بانک های مرکزی آن ها را اداره نمی کنند بلکه بازار (نیروهای عرضه و تقاضا) قیمت های تعادلی را برای اوراق قرضه بلند مدت و نرخ بهره آن تعیین می کنند.
اگر بازار اوراق قرضه بر این اعتقاد باشد که FOMC نرخ بهره را بسیار پایین قرار داده است، انتظارات تورمی افزایش پیدا کرده و نرخ بهره بلند مدت نسبت به نرخ بهره کوتاه مدت افزایش می یابد. (شیب منحنی بازده افزایش می یابد) اما اگر بازار معتقد باشد که FOMC نرخ بهره را بسیار بالا تعیین کرده است، عکس این اتفاق رخ می دهد و نرخ بهره بلند مدت و در نتیجه بازده اوراق بلند مدت، نسبت به نرخ بهره کوتاه مدت کاهش پیدا می کند و منحنی بازده مسطح می شود.
بازده اوراق خزانه (Treasury yield) چگونه بر ارزها تاثیر می گذارد؟
اوراق قرضه دولتی به دلیل امنیت بالا در سرمایه گذاری، در مقایسه با سایر دارایی ها مانند سهام، از بازده کمتری برخوردارند. این بدان دلیل است که پرداخت کوپن (بهره) در اوراق قرضه دولتی تضمین شده است، بنابراین به عنوان یک سرمایه گذاری بسیار امن در نظر گرفته می شود.
هنگامی که «ریسک گریزی» در بازار افزایش پیدا می کند، این امر منجر به آن می شود که سرمایه گذاران به دنبال اوراق قرضه با کیفیت بالاتر بروند.
این سرمایه گذاران، تمایل به خرید اوراق قرضه دولت آمریکا دارند و بازده آن، به خاطر این افزایش فشار خرید، کاهش می یابد. در چنین شرایطی، ارزش دلار آمریکا افزایش می یابد و ارزش نسبی ارزهای دیگر، به طور معمول کاهش می یابد.
به عنوان مثالی برای توضیح چگونگی ارتباط ارزش ارز با قیمت اوراق خزانه دولتی، هنگام انتشار داده خرده فروشی آمریکا، در صورتی که این آمار بسیار بهتر از حد انتظار باشد، قیمت اوراق ۱۰ ساله خزانه داری معمولا به شدت سقوط می کند، در نتیجه بازده این اوراق افزایش پیدا می کند.
بازده بالاتر اوراق قرضه، نشان دهنده خطر افزایش نرخ بهره در آمریکا است. همچنین اوراق قرضه با بازدهی بالاتر، باعث جذب سرمایه گذاران خارجی می شود. که در اثر این رخداد، سرمایه گذاران ارزهای محلی خود را برای خرید دلار به فروش می رسانند. این امر منجر به افزایش قیمت دلار در برابر این ارزها می شود.
همانطور که در مثال بالا اشاره شد، نرخ سود اوراق قرضه دولتی که در بازده اوراق خزانه داری خود را نشان می دهد، می تواند تاثیر قابل توجهی بر ارزش دلار آمریکا داشته باشد. نمودار زیر نشان می دهد که معمولا همبستگی قدرتمندی میان بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله خزانه داری آمریکا با جفت ارز USD/JPY وجود داشته است.

این نمودار نشان می دهد که با افزایش بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله خزانه داری آمریکا، افزایش متناظری در جفت ارز USD/JPY دیده می شود. برعکس هنگامی که بازده این اوراق کاهش می یابد، نرخ USD/JPY نیز کاهش می یابد.
البته این همبستگی به فراخور اتفاقات مختلف بازار، ممکن است کمتر یا بیشتر نیز باشد. نکته ای که حائز اهمیت است، این است که نباید این همبستگی را مبنای اصلی تحلیل و معاملات خود قرار دهیم، بلکه از آن به عنوان ابزاری کمکی در تحلیل خود استفاده کنیم.
استفاده از اسپرد (Spread) اوراق قرضه و تفاوت نرخ بهره در معاملات
روند معاملات اوراق قرضه دولتی و نرخ بازدهی اوراق خزانه می توانند نقش بسزایی در بازار ارز داشته باشند. هنگامی که اختلاف بازده اوراق قرضه و نرخ بهره دو کشور افزایش می یابد، مدیران صندوق های سرمایه گذاری به سمت سرمایه گذاری در کشورهایی که بازده اوراق بیشتری دارند، متمایل می شوند.
به عنوان نمونه ای از معامله حملی، وضعیتی را در نظر بگیرید که نرخ بهره استرالیا بیش از پنج درصد است، در حالی که نرخ بهره ایالات متحده زیر دو درصد است. چنین اختلاف مهمی در نرخ بهره می تواند باعث افزایش تمایل برای سرمایه گذاری بر روی اختلاف نرخ بهره میان این دو اقتصاد بزرگ شود.
معاملات انتقالی موفق عمدتا دارای بازده مثبت هستند، بدین صورت که ارز با بالاترین نرخ بهره را خریداری کرده و ارزی را که پایین ترین نرخ بهره را دارد به فروش برسانید و همچنین می توانید ترکیبی از معامله حملی در کنار استراتژی استفاده از خط روند را به کار برده تا در دوره سرمایه گذاری مورد نظر، سود خود را افزایش دهید. همانطور که در سال ۲۰۰۰، معامله گران و بانک های سرمایه گذاری با خرید دلار استرالیا در مقابل دلار آمریکا به چنین سودی دست یافتند.

در آن زمان اسپرد (به فاصله میان دو چیز اسپرد می گویند: برای مثال فاصله بین بازده اوراق دو کشور را اسپرد آن دو اوراق می گویند) بازدهی میان دلار آمریکا و دلار استرالیا افزایش یافت و دلار استرالیا در عرض چند ماه شروع به صعود کرد.
تفاوت میان نرخ بهره در آن زمان ۲.۵ درصد به نفع دلار استرالیا بود که به افزایش ۳۷ درصدی نرخ دلار استرالیا در برابر دلار آمریکا طی سه سال انجامید. در آن زمان، معامله گران علاوه بر کسب سود ناشی از حرکات قیمت، سود روزانه (تفاوت نرخ بهره) حاصل از معامله حملی را نیز دریافت می کردند.
در کنار جفت ارز محبوب AUD/USD برای معامله حملی، ارزهای با بازدهی پایین مانند فرانک سوئیس یا ین ژاپن نیز در برابر ارزهای با بازده بالا مانند دلار استرالیا و نیوزلند فروخته شدند و برای معامله حملی گزینه مناسبی بودند. این روش معامله گری به ویژه در سال ۲۰۰۷، بسیار سودآور بود. در آن زمان بازده اوراق قرضه ژاپن تنها نیم درصد بوده و بازده اوراق قرضه استرالیا تا ۸.۲۵ نیز رسید.
در زمان بحران اقتصاد جهانی در سال ۲۰۰۸، بازار بین المللی اوراق قرضه جایگاه قابل توجهی پیدا کرده بود. بسیاری از کشورها شروع به کاهش نرخ بهره کردند که منجر به خنثی شدن معاملات انتقالی شده و فشار مستمری بر دلار استرالیا و نیوزلند وارد کرد.
در سال های اخیر، با کاهش اختلاف بین بازده در ارزهای اصلی، محبوبیت استراتژی معامله حملی کاهش یافته است. با این وجود برخی صندوق های پوشش ریسک (Hedge Founds)، بانک های سرمایه گذاری و سایر موسسات مالی، همچنان از تفاوت نرخ بهره در زمانی که فکر می کنند می توانند بازدهی مناسبی داشته باشند، استفاده می کنند.
در انتها
بازده اوراق قرضه سنجه ای مهم برای اقتصاد کشورها است و تقریبا تمام مناسبات اقتصادی یک کشور بر پایه آن پیش می رود.
این اوراق نشان از سلامت اقتصاد یک کشور دارد و می تواند به سرمایه گذاران در مورد چگونگی وضعیت اقتصادی در آینده نزدیک و حتی آینده ای دور، نشانه هایی ارائه کند. با این حال گاهی دولت ها و حتی بانک های مرکزی با اهداف مختلف، اقدام به دستکاری بازده این اوراق می کنند. این موضوع باعث می شود که دید روشنی از آینده اقتصاد به سرمایه گذاران ارائه نشود. همچنین در این شرایط، تخصیص بهینه منابع صورت نمی گیرد.
اگر نرخ بهره بلند مدت پایین تر از حد لازم باشد، شرکت هایی بدون بهره وری ظهور می کنند که در آینده با نکول های بزرگ، باعث شوک به سیستم اقتصادی می شوند. همچنین اگر نرخ بهره بلند مدت بیش از حد زیاد باشد، ممکن است شرکت هایی با بهره وری بالا نیز نتوانند از پس هزینه استقراض برآیند و مجبور به تعدیل نیرو شوند که در این صورت رکود در اقتصاد گسترش پیدا می کند.
همچنین برای سرمایه گذاران مهم است که نحوه تحلیل اوراق قرضه را درک کنند. این کار به آن ها نحوه چگونگی تخصیص منابع را آموزش می دهد. آن ها متوجه خواهند شد که در آینده ای مشخص، باید انتظار چه میزان سود از سرمایه گذاری های مختلف را داشته باشند و در صورتی که آن سرمایه گذاری نتواند سود مشخص را ارائه کند، بهتر است به سراغ سرمایه گذاری با بهره وری بالاتر بروند.
نرخ بهره، بازدهی اوراق و انتظارات تورمی با یکدیگر همبستگی دارند. طبق دستورات بانک مرکزی، تغییرات کوتاه مدت نرخ بهره بسته به انتظارات تورمی بازار، بر بازده اوراق قرضه با سر رسیدهای متفاوت تاثیر گذار است.
برای مثال، تغییر نرخ بهره کوتاه مدت در مواقعی که تاثیری بر نرخ بهره بلند مدت ندارد، تاثیر کمی بر بازده و قیمت اوراق قرضه بلند مدت دارد.
با این حال تغییر نرخ بهره کوتاه مدت در زمان هایی که بر نرخ بهره بلند مدت تاثیر گذار است، می تواند تاثیر بزرگی بر بازده اوراق و قیمت اوراق بلند مدت داشته باشد.
به بیان ساده، تغییرات نرخ بهره کوتاه مدت بیشتر بر اوراق کوتاه مدت تاثیر دارد و تغییر در نرخ بهره بلند مدت بر اوراق قرضه بلند مدت تأثیر گذار است و تأثیری بر اوراق کوتاه مدت ندارد. کلید فهمیدن این سوال که تغییر نرخ بهره چه تاثیری بر قیمت و بازده اوراق قرضه دارد این است که محل اوراق قرضه را روی منحنی بازده شناسایی کنید، و همچنین پویایی تغییرات و اثرات متقابل بین نرخ کوتاه مدت و بلند مدت نرخ بهره را درک کنید.
شاید دوست داشته باشید
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
آیا بیت کوین بهعنوان پوشش تورم در سال ۲۰۲۵ مناسب است؟
داستان واقعی ۱۰ تریدر موفق، آیا میتوان از ترید به ثروت رسید؟
در بازارهای بیثبات، داراییهای با ریسک نسبی مانند طلا، یک راه نجات هستند!
اصطلاحات پایه فارکس که هر معامله گر باید بداند
آموزش
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
تقویم اقتصادی مثل یک “برنامهریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکتهای ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک میکند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصتهای سودآور پیدا کنید.

منتشر شده
18 ساعت پیشدر
شهریور 21, 1404توسط
روکو (Rocco)
اگر معاملهگر یا فعال بازارهای مالی باشید، حتما تجربه کردهاید که یک خبر اقتصادی میتواند ظرف چند دقیقه بازار را زیر و رو کند. مثلا اعلام نرخ بیکاری آمریکا یا تصمیم فدرال رزرو درباره نرخ بهره کافی است تا قیمت دلار، طلا یا حتی بیت کوین نوسان شدیدی پیدا کند. در چنین شرایطی، دانستن زمان دقیق این رویدادها میتواند مرز میان یک معامله سودآور یا پشیمانکننده باشد.
اینجاست که تقویم اقتصادی به عنوان یک ابزار به کمک شما میآید. ابزاری که تمام اتفاقات مهم اقتصادی و مالی جهان را در یک جدول زمانی مشخص نمایش میدهد و به شما کمک میکند همیشه چند قدم جلوتر از بازار باشید. اگر میخواهید بدانید تقویم اقتصادی دقیقا چیست، چه اجزایی دارد و چطور باید از آن استفاده کنید، این مطلب را از دست ندهید.
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست؟
یک لیست زمانبندیشده از اعلامیههای اقتصادی، دادههای کلان، سخنرانیهای مقامات مالی و انتشار شاخصهای اقتصادی مثل نرخ بهره، تورم، بیکاری، تولید ناخالص داخلی و … است. علاوه بر این معمولاً زمان بیانیه های بانک مرکزی، سخنرانی های سیاست گذاران پولی و انتخابات را فهرست می کند.
بیشتر تقویم های اقتصادی منتشر شده شامل نوع داده مثل نرخ بیکاری، نتیجه قبلی که منتشر شده بود و انتظارات اجماع بازار برای نتیجه آتی می شوند. باید توجه داشت که نوع انتشار به طور کلی بسته به اینکه چه تاثیری می تواند داشته باشد؛ بصورت زیاد، متوسط، کم یا بدون تاثیر، کد گذاری می شود.
برای مثال، تصور کنید بانک مرکزی اروپا (ECB) قرار است درباره نرخ بهره (Interest Rate) جلسه برگزار کند. این تصمیم میتواند ارزش یورو را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. اگر شما معاملهگر بازار فارکس باشید و این تاریخ را ندانید، ممکن است در میانه یک معامله ناگهان با نوسانی شدید روبهرو شوید و فرصت مدیریت آن را از دست بدهید. اما وقتی به تقویم اقتصادی نگاه میکنید، میبینید که این رویداد دقیقا چه روز و ساعتی اتفاق میافتد و میتوانید از قبل برایش برنامهریزی کنید.
تقویم اقتصادی نه فقط برای معاملهگران حرفهای، بلکه برای هر فردی که در بازارهای مالی فعالیت میکند (از بورس و فارکس گرفته تا ارزهای دیجیتال) یک ابزار ضروری است. حتی سرمایهگذاران بلندمدت هم با نگاه به این تقویم میتوانند تصمیمهای دقیقتری برای مدیریت پرتفوی خود بگیرند.
اگر انتشار داده اقتصادی تأثیر کمی داشته باشد، آنگاه جفت ارز حرکتی نداشته و یا واکنشی جزیی نسبت به نتیجه از خود نشان خواهد داد. اما اگر در رویدادی با تأثیر متوسط، نتیجه نهایی با چیزی که انتظار می رفت خیلی تفاوت داشته باشد، باعث می شود جفت ارز به میزان بیشتری تغییر کند. زمانی که انتشار داده ها به طور قابل توجهی بیشتر یا کمتر از نتیجه مورد انتظار بازار باشند، به خصوص زمانی که صحبت از داده هایی با تأثیر بالا باشد، جفت ارز مرتبط تمایل بیشتری به حرکت دارد و بازار نوسانات قابل توجهی را در این فرآیند تجربه می کند.
چرا تقویم اقتصادی مهم است؟
- تقویم اقتصادی مانند یک نقشه راه است که مسیر حرکت بازارها را روشنتر میکند و شما را از غافلگیریهای ناگهانی نجات میدهد. به این ترتیب شما میتوانید تصمیمات معاملاتی خودتان را بر پایه اطلاعات موثق بگیرید.
- انتشار دادههای اقتصادی میتواند باعث نوسانات شدید در بازارهای مالی شود. برای مثال، اگر نرخ تورم بالاتر از حد انتظار اعلام شود، سرمایهگذاران انتظار افزایش نرخ بهره خواهند داشت و همین موضوع میتواند بازار سهام یا ارزهای دیجیتال را تحت تاثیر قرار دهد.
- بدون تقویم اقتصادی، بسیاری از تصمیمها بر اساس حدس و گمان گرفته میشود. معاملهگرانی که فقط با تحلیل تکنیکال کار میکنند، ممکن است در لحظه انتشار یک خبر بزرگ، گرفتار نوسانات غیرمنتظره بازار شوند. در حالیکه کسی که تقویم اقتصادی را دنبال میکند، میداند چه زمانی باید محتاطتر باشد یا حتی برای شکار فرصتهای جدید آماده شود.
- یکی از مهمترین مزیتهای تقویم اقتصادی، مدیریت ریسک است. اگر قبل از انتشار یک داده مهم پوزیشن باز دارید، میتوانید حجم معاملات خود را کاهش دهید، حد ضرر تنظیم کنید یا حتی معامله را ببندید تا از ضررهای سنگین جلوگیری شود.
- استفاده از تقویم اقتصادی به شما امکان میدهد استراتژیهای کوتاهمدت و بلندمدت خود را بر اساس دادههای واقعی طراحی کنید. به این ترتیب، معاملات شما نظم بیشتری پیدا میکند و احتمال موفقیت بالاتر میرود.
- بسیاری از ضررها به دلیل تصمیمات عجولانه و احساسی اتفاق میافتد. وقتی بدانید چه چیزی در راه است، آرامش بیشتری خواهید داشت و کمتر اسیر ترس یا طمع میشوید.
اجزای اصلی یک تقویم اقتصادی
وقتی وارد یک تقویم اقتصادی مثل Trading Economics یا Investing.com میشوید، در نگاه اول ممکن است جدول شلوغی ببینید که پر از عدد و کلمه است. اما اگر بدانید هر ستون چه معنایی دارد، کار با آن بسیار ساده خواهد شد. در ادامه تکتک اجزای اصلی این جدول که از وبسایت تریدینگ اکونومیکس آورده شده را توضیح میدهیم.

در قسمت بالای جدول بخشی برای فیلتر کردن نتایج آورده شده است. گزینه «Recent» فیلتری برای نشان دادن رویدادهای اخیر است و فقط موارد نزدیک به زمان فعلی را نشان میدهد. اگر میخواهید مثلا رویدادهای اقتصادی چند ماه دیگر را ببینید کافی است این فیلتر را تغییر دهید.
با استفاده از گزینه «Impact» شما میتوانید این رویدادهای اقتصادی را بر اساس سطح اهمیت آن ها دستهبندی کنید. تریدینگ اکونومیکس سه دستهبندی دارد. رویدادهای یک ستاره، دو ستاره و سه ستاره که طبیعتا اهمیت آن ها بر اساس تعداد ستاره افزایش مییابد.
قسمت «Countries» امکان فیلتر کردن بر اساس کشور یا اقتصاد موردنظر را فراهم میکند. مثلا اگر قصد دارید فقط شاخصهای اقصتادی کلان آمریکا را ببینید، کافی است روی این گزینه کلیک کرده و «United States» را انتخاب کنید.
فیلتر «Category» دستهبندی رویدادها را نمایش میدهد. مثلا شما میتوانید در این فیلتر گزینه «Prices & Inflation» را انتخاب کرده و فقط دادههای تورمی را مشاهده کنید.
بخش «UTC +3:30» نیز برای تعیین منطقه زمانی است. شما میتوانید منطقه زمانی خودتان (تهران-ایران) را تنظیم کنید تا ببینید دقیقا رویداد موردنظرتان در چه ساعتی به وقت ایران رخ میدهد.
- تاریخ و ساعت
اولین چیزی که در تقویم اقتصادی به چشم میآید، ستون زمان انتشار است. در این بخش دقیقا مشخص میشود که هر رویداد چه روز و ساعتی منتشر خواهد شد. اهمیت این قسمت بسیار بالاست، چون بازارها معمولا درست در همان لحظه انتشار خبر واکنش نشان میدهند. مثلا اگر در ساعت ۴:۰۰ صبح «شاخص اعتماد مصرفکننده استرالیا» منتشر شود، معاملهگران بازار فارکس در همان دقیقه باید آماده واکنش باشند.
همانطور که گفتیم، ساعت تقویم معمولا بر اساس منطقه زمانی قابل تغییر است. مثلا شما میتوانید آن را روی «تهران (UTC+3:30)» تنظیم کنید تا دقیقاً با ساعت محلی خودتان هماهنگ باشد.
- کشور
در ستون بعدی، پرچم و کد کشور (مثلاً GB = بریتانیا، AU = استرالیا، MX = مکزیک) قرار دارد که نشان میدهد داده متعلق به کدام اقتصاد است. گاهی اوقات هم رویدادها مربوط به یک بلوک منطقهای خاص مثلا اروپا (EA = Euro Area) هستند. در این صورت آن داده را باید به عنوان یک شاخص منطقهای و نه مربوط به یک کشور واحد تفسیر کرد.
- عنوان رویداد
این ستون عنوان خبر یا شاخص اقتصادی را نشان میدهد. گاهی هم کنار این عنوان، مخفف ماه میلادی (مثل AUG، SEP) دیده میشود که نشان میدهد داده مربوط به کدام ماه است. شناخت هر شاخص اهمیت زیادی دارد، چون هرکدام اثر متفاوتی روی بازار میگذارند.
اما نکته مهم اینجاست که همه رویدادها عددی و آماری نیستند. بعضی از آن ها بیشتر کیفی هستند و باید با توجه به ماهیتشان تفسیر شوند. برای درک بهتر، به چند نمونه نگاه کنیم:
- شاخصهای آماری (عددمحور)
مثل نرخ بیکاری (Unemployment Rate)، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، یا تولید ناخالص داخلی (GDP). اینها همیشه یک عدد مشخص دارند که میتوان آن را با مقدار قبلی و پیشبینی بازار مقایسه کرد.
- سخنرانیها (Speech)
مثلا «سخنرانی رئیس فدرال رزرو». این نوع رویداد عدد ندارد، بلکه مهم محتوای صحبتهاست. اگر لحن سخنران به سمت سیاست انقباضی (افزایش نرخ بهره) باشد، بازار واکنش منفی به داراییهای پرریسک نشان میدهد. اگر لحن انبساطی باشد، میتواند باعث رشد بازار سهام یا ارزهای دیجیتال شود.
- حراج اوراق (Auction)
مثل «حراج اوراق ۱۰ ساله آمریکا» یا «حراج اوراق خزانه ژاپن». اینجا اعداد مربوط به بازده (Yield) یا حجم اوراق فروختهشده اهمیت دارند. بالا رفتن بازده معمولا نشانه افزایش هزینه استقراض دولت و احتمال بالا رفتن نرخ بهره است.
- شاخصهای نظرسنجی و اعتماد (Survey/Confidence Index)
مثل «شاخص اعتماد مصرفکننده» یا «شاخص مدیران خرید (PMI)». اینها با پرسشنامه از فعالان اقتصادی یا مصرفکنندگان تهیه میشوند و بازتابدهنده چشمانداز آینده هستند.
ستون Previous نشاندهنده نتیجه گزارش قبلی است. مثلا اگر شاخص بیکاری ماه گذشته ۸٪ بوده، این عدد در ستون Previous نمایش داده میشود. این بخش برای مقایسه روند بسیار مهم است، چون بازار همیشه تغییرات نسبت به گذشته را در نظر میگیرد.
در قسمت (Consensus / Forecast) دو ستون پیشبینی تحلیلگران و اقتصاددانان درباره آن شاخص یا داده اقتصادی آورده میشود. اما چه تفاوتی با هم دارند؟
Consensus یا اجماع در واقع میانگین پیشبینی جمعی تحلیلگران، اقتصاددانها و موسسات مالی است. یعنی چندین منبع معتبر پیشبینی خود را درباره یک شاخص اعلام میکنند و تقویم اقتصادی میانگین یا اجماع آنها را نمایش میدهد.
Forecast گاهی به همان معنی Consensus به کار میرود، اما در بعضی تقویمها (مثل Trading Economics) یک تفاوت کوچک دارد:
- Forecast معمولاً پیشبینی اختصاصی خود سایت یا موسسه منتشرکننده تقویم است.
- در حالی که Consensus نماینده پیشبینی کلی بازار و تحلیلگران مختلف است.
در ستون (Actual) مقدار واقعی در لحظه انتشار خبر بهروزرسانی میشود و عدد واقعی گزارش را نشان میدهد. در حقیقت، مهمترین بخش برای معاملهگران همین ستون است، چون مستقیما رفتار بازار را شکل میدهد.
بعضی تقویمها مثل Trading Economics در کنار هر شاخص نمودارهای کوچکی نمایش میدهند. این نمودار روند تاریخی آن شاخص را نشان میدهد (مثلا تغییرات نرخ بیکاری در چند ماه گذشته). با نگاه سریع به این بخش میتوانید متوجه شوید وضعیت در حال بهبود یا بدتر شدن است.

طبق ستون اول متوجه میشویم که شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) آمریکا ساعت ۴ بعد از ظهر به وقت محلی منتشر میشود. به طور کلی، شاخصهای اقتصادی را میتوان در بازه زمانیهای مختلفی ارزیابی کرد. منظور از MoM بازه زمانی ماهانه است و YoY تغییرات کل یک سال نسبت به سال قبل را نشان میدهد.
در سطر اول که مربوط به شاخص PPI اصلی در بازه ماهانه است، میبینیم که مقدار قبلی ۰.۹٪ ثبت شده است. این یعنی در ماه گذشته قیمت تولیدکنندهها نسبت به ماه ماقبلش ۰.۹٪ افزایش داشته است. در ستون Forecast پیشبینی تریدینگ اکونومیکس برای این ماه ۰.۳٪ است و Consensus که میانگین پیشبینی اقتصاددانان و تحلیلگران مختلف را نشان میدهد ۰.۴٪ ثبت شده است. مقدار Actual یا واقعی هم هنوز منتشر نشده و به همین دلیل این ستون خالی مانده و در لحظه انتشار شاخص پر میشود.
چطور از تقویم اقتصادی استفاده کنیم؟
این بخش مهمترین قسمت مقاله است، چون فقط دانستن اینکه رویدادها چه زمانی هستند کافی نیست؛ باید بدانید چطور از این اطلاعات استفاده کنید.
- برنامهریزی هفتگی: در ابتدای هفته به تقویم اقتصادی نگاه کنید و رویدادهای مهم (مثل NFP یا تصمیم نرخ بهره) را علامت بزنید. این کار به شما کمک میکند از قبل آماده باشید.
- ترکیب با تحلیل تکنیکال: اگر میبینید یک خبر مهم نزدیک است، سطوح حمایت و مقاومت نمودار را بررسی کنید. مثلا اگر خبر منفی بیاید و بازار به حمایت نزدیک باشد، احتمال شکستن حمایت بیشتر میشود.
- استراتژی معاملاتی متناسب با خبر: بعضی معاملهگران قبل از انتشار خبر، از بازار خارج میشوند تا ریسک نکنند. برخی دیگر ترجیح میدهند منتظر بمانند و پس از انتشار داده و مشخص شدن جهت بازار وارد معامله شوند.
- مدیریت حجم و حد ضرر: در زمانهایی که احتمال نوسان شدید وجود دارد، بهتر است حجم معامله کمتر شود یا حد ضرر نزدیکتر قرار بگیرد.
- ثبت تجربهها: بهترین راه برای یادگیری استفاده از تقویم اقتصادی، تجربه شخصی است. بعد از هر رویداد مهم یادداشت کنید بازار چگونه واکنش نشان داد و استراتژی شما چقدر موفق بود.
تقویم اقتصادی را از کجا ببینیم؟
امروزه دهها وبسایت معتبر وجود دارد که تقویم اقتصادی رایگان و بهروزی ارائه میدهند. برخی از بهترین منابع عبارتاند از:
- Trading Economics: همه رویدادها، نرخ بهره، قیمتها و تورم، بازار کار، رشد تولید ناخالص داخلی، تجارت خارجی، دولت، اعتماد تجاری، احساسات مصرفکننده، بازار مسکن.
- Investing.com: تقویم اقتصادی همزمان با اعلام رویدادهای اقتصادی، شاخصها را دریافت کنید و تأثیر فوری آنها بر بازار جهانی را مشاهده کنید – از جمله رویدادهای قبلی، …
- Forex Factory: با تقویم اقتصادی فارکس محور، رویدادهای تأثیرگذار بر بازار را خیلی قبل از وقوع پیشبینی کنید.
- TradingView: تقویم اقتصادی آخرین و رویدادهای اقتصادی آینده را نشان میدهد که میتوانند بر داراییها، مناطق و بازارهای جهانی خاصی تأثیر بگذارند.
- FXStreet: تقویم اقتصادی لحظهای، رویدادها و شاخصهای اقتصادی سراسر جهان را پوشش میدهد.
- MyFxBook: تقویم اقتصادی به صورت آنی که تمام رویدادها و اطلاعیههای اقتصادی را پوشش میدهد. مقادیر تاریخی، قبلی، اجماعی و واقعی هر شاخص را مشاهده کنید.
همچنین بروکرهای فارکس هم معمولاً تقویم اقتصادی روی سایت خود دارند.
در انتها
تقویم اقتصادی مثل یک “برنامهریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکتهای ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک میکند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصتهای سودآور پیدا کنید. در دنیایی که ثانیهها حرف اول را میزنند، اطلاع از آنچه در راه است، برگ برنده شماست. با استفاده منظم از این ابزار، دیگر از نوسانات ناگهانی غافلگیر نخواهید شد و میتوانید با اطمینان بیشتری برای آینده سرمایهگذاری خود برنامهریزی کنید.
به یاد داشته باشید، موفقیت در بازارهای مالی تنها به تحلیل نمودارها محدود نمیشود. تسلط بر اطلاعات و درک وقایع کلان اقتصادی، مکمل تحلیل تکنیکال است و شما را در مسیری قرار میدهد که به جای دنبال کردن بازار، آن را پیشبینی کنید. به همین خاطر توصیه میکنیم که از همین امروز، استفاده از تقویم اقتصادی را به یکی از عادتهای معاملاتی خود تبدیل کنید.
سودآوری و معامله گری بصورت مداوم در بازار می تواند بسیار چالش برانگیز باشد، و واقعیت مسلم این است که اکثر معامله گران خرد معمولا پول خود را در این بازار از دست می دهند. با این وجود، با یک برنامه معاملاتی جامع، ابزارهای مناسب و دانش کافی از بازار ارز، شانس موفقیت شما به عنوان یک معامله گر به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.
آموزش
اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

منتشر شده
3 هفته پیشدر
شهریور 1, 1404توسط
روکو (Rocco)
بررسی دامنه تغییرات قیمت سهام یکی از موثرترین روشها برای اندازهگیری میزان نوسان قیمت است. برای تعیین دامنه تغییرات، کافی است بالاترین و پایینترین قیمت را در یک بازه زمانی معین مقایسه کنیم. در ادامه، به بررسی جزئیات بیشتری درباره اندیکاتور ATR، از جمله نحوه محاسبه آن، کاربردهای مختلف در معاملات و نکاتی برای استفاده بهینه در تحلیل تکنیکال میپردازیم. با اینوستورنت همراه باشید.
اندیکاتور ATR چیست؟
اندیکاتور ATR، مختصر کلمه (Average True Range) یا میانگین دامنه واقعی است. این اندیکاتور یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که برای اندازهگیری نوسانات بازار استفاده میشود. این اندیکاتور توسط ولز وایلدر (Welles Wilder) سال ۱۹۷۸ در کتابی با عنوان “مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال” معرفی شد. ATR به معاملهگران کمک میکند تا نوسانات بازار را بهتر درک کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.
اندیکاتور ATR نوسانات را به صورت مطلق اندازهگیری میکند و مقادیر حاصل از آن درصدی از قیمتهای فعلی نیستند. به عبارتی دیگر، ATR سهام با قیمت بالا، بیشتر از ATR سهام با قیمت پایین خواهد بود. به عنوان مثال، سهامی که قیمت آن در بازه ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار معامله میشود، ATR بالاتری نسبت به سهامی با بازه قیمتی ۵۰ تا ۶۰ هزار خواهد داشت. بنابراین، نمیتوان مقادیر ATR سهام مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.
نحوه محاسبه اندیکاتور ATR
محاسبه ATR شامل مراحلی است که به ترتیب زیر انجام میشود:
۱. محاسبه دامنه واقعی (True Range)
TR بزرگترین مقدار بین سه دسته زیر است:
اختلاف بین بالاترین (High) و پایینترین قیمت (Low) در دوره فعلی
تفاوت بین بالاترین قیمت دوره فعلی (High) و قیمت بسته شدن دوره قبلی (Previous Close)
تفاوت بین پایینترین قیمت دوره فعلی (Low) و قیمت بسته شدن دوره قبلی (Previous Close)
۲. میانگینگیری دامنه واقعی:
ATR با میانگینگیری دامنه واقعی (TR) در یک دوره مشخص محاسبه میشود. معمولاً این دوره ۱۴ روزه است، اما میتوان آن را بر اساس نیازهای خاص تنظیم کرد.

دوره های استاندارد برای محاسبه ATR
ولز وایلدر مخترع اندیکاتور ATR، محاسبه این اندیکاتور را با یک دوره زمانی ۱۴ روزه پیشنهاد کرده است. استفاده از این دوره استاندارد ۱۴ روزه باعث میشود که ATR نه بیش از حد حساس باشد و نه تغییرات مهم را از دست بدهد. اگرچه دوره ۱۴ روزه به عنوان یک استاندارد عمومی پذیرفته شده است، اما استفاده از دورههای کوتاهتر یا بلندتر نیز میتواند با توجه به عوامل مختلفی از جمله استراتژی معاملاتی، افق زمانی افراد و نوع بازار مفید باشد. مقدار ATR به دوره زمانی انتخابی حساس است و ممکن است در دورههای مختلف نتایج متفاوتی ارائه دهد.
کاربردهای ATR
اندیکاتور ATR کاربردهای متنوعی دارد که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود:
۱. اندازهگیری نوسانات بازار
ATR به تحلیلگران کمک میکند تا نوسانات بازار را اندازهگیری کنند. مقادیر بالای ATR نشاندهنده نوسانات زیاد سهام و مقادیر پایین نشاندهنده نوسانات کم است. این اطلاعات میتوانند در تصمیمگیریهای معاملاتی کمک کنند.
۲. تعیین حد ضرر (Stop Loss)
یکی از کاربردهای مهم ATR تعیین حد سود و حد ضرر است. معاملهگران میتوانند از ATR برای تعیین فاصله مناسب حد ضرر استفاده کنند. زمانی که اندیکاتور ATR مقادیر بالاتری را نمایش میدهد، معاملهگران نوسانات قیمتی بیشتری را پیشبینی میکنند. در نتیجه، آنها معمولاً حد ضرر خود را با فاصله بیشتری از قیمت فعلی قرار میدهند تا از نوسانات شدید بازار در امان بمانند. برعکس، زمانی که ATR نشاندهنده نوسانات کمتری باشد، معاملهگران حد ضرر را نزدیکتر به قیمت فعلی تعیین میکنند تا از حرکات قیمتی کوچک نیز بهرهبرداری کنند.
«خروج شاندلیر» (Chandelier Exit) یکی از تکنیکهای مشهور است که توسط «چاک لبو» (Chuck LeBeau) ابداع شده است. این روش یک تکنیک مبتنی بر ATR است که محدوده حد ضرر را برای موقعیتهای معاملاتی خرید و فروش تعیین میکند.
محدودیتهای اندیکاتور ATR
دو محدودیت اصلی برای استفاده از اندیکاتور ATR وجود دارد که معاملهگران باید به آنها توجه داشته باشند.
۱. محدودیت اول، متفاوت بودن تفسیر نتایج ATR است. هر معاملهگری ممکن است برداشت متفاوتی از نتایج این اندیکاتور داشته باشد.
۲. محدودیت دوم این است که اندیکاتور ATR جهت قیمت را مورد بررسی قرار نمیدهد و تنها به اندازهگیری نوسانات میپردازد. به همین دلیل، ممکن است معاملهگر حرکتهای متفاوتی را از بازار دریافت کند، به خصوص زمانی که پیوتها در حال شکلگیری هستند یا روندها معکوس میشوند.
برای مثال، اگر قیمت حرکت چشمگیری برخلاف روند قبلی داشته باشد و اندیکاتور ATR نیز به میزان قابلتوجهی افزایش یابد، برخی معاملهگران ممکن است تصور کنند که ATR روند قبلی را تأیید میکند، در حالی که این برداشت ممکن است نادرست باشد.
اندیکاتور ATR یکی از ابزارهای مهم و کاربردی در تحلیل تکنیکال است که به معاملهگران کمک میکند تا نوسانات بازار را بهتر درک کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند. با توجه به مزایا و کاربردهای متعدد ATR، این اندیکاتور میتواند نقش مهمی در استراتژیهای معاملاتی ایفا کند. با این حال، معاملهگران باید به محدودیتهای آن نیز توجه کنند و از ATR در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنند تا به نتایج دقیقتری دست یابند.

استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنشها بزودی با سرعت اینترنت نهایی میشوند

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه (RWA) را برای کاربران فعال کرد

اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی میرساند

کاناری کپیتال برای ETF اینجکتیو (INJ) ثبتنام کرد

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

کوینبیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژهها ناپدید شدهاند!

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنشها بزودی با سرعت اینترنت نهایی میشوند

اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه (RWA) را برای کاربران فعال کرد

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت پنجم (آخر)

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت چهارم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت سوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت دوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت اول

مستند دیپ وب (Deep Web) 2015

مستند شغل داخلی (Inside Job) بحران مالی

مارجین کال (Margin Call)

فیلم بازیکن شماره یک آماده (Ready Player One)

فیلم مرد آزاد (Free Guy)
![مستند کریپتوپیا [Cryptopia]، بیت کوین، بلاکچین و آینده اینترنت](https://investorent.xyz/wp-content/uploads/مستند-کریپتوپیا-Cryptopia-80x80.webp)
مستند کریپتوپیا (Cryptopia)

برای ارسال نظر باید وارد شوید ورود