آموزش
حجم معاملات (Volume Trading) چیست؟
یکی از مهمترین نکاتی که باید به آن دقت کرد حجم معاملات می باشد چون قیمت ها به طور مشابه در هر دو جهت شناور می باشند. تحلیل گر باید دقت کند که در کدام جهت حجم معامله بیشتر می باشد.

منتشر شده
3 سال پیشدر
توسط
روکو (Rocco)
میزان حجم معاملات شدت یا فوریت پنهان شده در حرکت قیمت را نشان میدهد حجم معاملات سنگین در نشانگر تمایل یا فشار بیشتر است. حجم معاملات میبایست در جهت روند قیمت موجود افزایش یافته یا گسترده شود. در روند صعودی حجم معاملات باید همزمان با صعود قیمت بیشتر شود و در هنگام پدید آمدن حفرهها باید کاهش یابد. تا هنگامی که الگو ادامه دارد حجم معاملات باید روند قیمت را تایید کند.
به عقیده داو حجم معاملات یک عامل ثانویه ولی مهم در تایید اخطارهایی می باشد که از تحلیل قیمت به دست آمده اند. بدون شک حجم معاملات چه افزایش داشته باشند و چه کاهش، عامل مهمی در تصمیم گیری های یک معامله گر هستند.
روند بازگشتی کف به نقطه اوج فروش نیز معروف است. این روند بازگشتی معمولا شامل تغییر جهت ناگهانی قیمت در نقطه کف است که خریداران دلسرد شده مجبور به ترک بازار می شوند و این اقدامات همراه با حجم معاملات بالایی است.
حجم معامله نقش بسیار مهمی را در تایید الگوهای تکنیکال (Technical Patterns) بازی می کند. در زمانی که شک داشته باشیم (که زیاد اتفاق می افتد) بررسی الگوهای حجم به همراه اطلاعات قیمت می تواند فاکتور تعیین کننده ای باشد که الگو قابل اعتماد می باشد یا خیر.
حجم در روند های صعودی اهمیت ویژه ای دارد. چارتیست ها علاقه مندند که وقتی قیمت افت می کند شاهد فعالیت بیشتر روی دارایی و در نتیجه افزایش حجم باشند ولی این قابل اعتنا نیست اما در کف ها افزایش حجم کاملا ضروری به نظر می رسد. اگر در صعود ها حجم معاملات بیشتر بود و در نزول ها حجم کم می شد این الگو به احتمال زیاد یک الگوی ادامه دهنده و رو به صعود می باشد. اگر حجم معاملات زمان نزول بیشتر شد می تواند به عنوان یک اخطار باشد که الگو می تواند به عنوان یک الگوی برگشتی عمل کند!
حجم بالا چه چیزی را نشان می دهد؟
حجم بالا (High Volume) معادل یک بازار شلوغ است. وقتی حجم بالا باشد، یعنی معامله گران زیادی موقعیت های خود را باز کرده اند و در نتیجه در بازار هیجان ایجاد می شود. به طور کلی می توان گفت که حجم بالای معاملات برای خرید با حرکت قیمت بازار در همین جهت در ارتباط است. به همین ترتیب، حجم بالای فروشندگان به کاهش قیمت مربوط می شود. این یک علم دقیق نیست، اما در بسیاری از موارد درست عمل می کند.
برای بسیاری از معامله گران که معاملات زیادی انجام می دهند، حجم بالا معمولاً معادل نقدینگی بالا است. نقدینگی به تعداد افرادی در بازار اشاره دارد که مایل به خرید و فروش دارایی هستند. نقدینگی به معامله گران این امکان را می دهد که موقعیت های خود را خیلی سریع ببندند. حجم و نقدینگی بالا اسپرد (Spread) های فشرده تری ایجاد می کند، به این معنی که معاملات به طور مؤثرتری انجام می شوند.
(اسپرد به تفاوت میان قیمت پیشنهادی خرید (Ask) و قیمت پیشنهادی فروش (Bid) یک جفتارز (Currency Pair) گفته میشود. این تفاوت به نوعی هزینهای است که معاملهگر برای ورود به یک معامله پرداخت میکند و به عنوان یکی از منابع درآمدی کارگزاران نیز به شمار میرود).
حجم بالای معاملات مزایای زیادی دارد، اما معایبی نیز با خود به همراه دارد. زمانی که خریداران و فروشندگان زیادی در یک بازار فعال هستند، قیمت با سرعت زیادی تغییر می کند. یک راه خوب برای مقابله با این نوسانات وجود دارد که به آن حجم تیک (Tik) می گویند، که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
حجم پایین چه چیزی را نشان می دهد؟
برخلاف حجم بالا (High)، حجم پایین (Low) به این معنی است که خریداران و فروشندگان کمتر و نقدینگی پایین تری وجود دارد. برای بیشتر معامله گران، نقدینگی کم یک کابوس است، زیرا به معنای خطر گیر کردن در یک موقعیت معاملاتی و احتمالاً بیشتر از حد انتظار ضرر کردن است. همچنین به معنای افزایش اسپردها است که می تواند منجر به افزایش هزینه های معاملاتی شود.
حجم زیاد و کم می توانند اطلاعات مفید زیادی را به ما نشان دهند، اما چیزهای بیشتری نیز می توان از این ارقام به دست آورد.
- قدرت و ضعف یک روند (Strength and Weakness of a Trend)
افزایش و کاهش حجم می تواند جهت یک روند (Trend) را به ما نشان دهد. زمانی که حجم و قیمت افزایش می یابد، روند صعودی تایید می شود. زمانی که حجم و قیمت کاهش می یابد، روند نزولی تایید می شود. کسانی که به تجزیه و تحلیل حجم مسلط هستند، می توانند با دیدن نقاط قیمتی شدید که با حجم مطابقت ندارند، انتهای یک روند را، چه صعودی باشد و چه نزولی، تشخیص دهند. همچنین، شکست سطوح مهم را می توان با معیاری مشابه، تأیید کرد.
- توزیع (Distribution)
این اتفاق زمانی رخ می دهد که فروشندگان بازار را کنترل می کنند. در پی افزایش قیمت ناگهان حجم افزایش می یابد و فروشندگان جدیدی وارد بازار می شوند تا روند معکوس را آغاز کنند. حجم افزایش پیدا می کند و قیمت ها کاهش می یابند و پایین تر بسته می شوند.
- انباشت (Accumulation)
اساساً برعکس توزیع است، زمانی که خریداران بازار را کنترل می کنند. سپس قیمت کاهش می یابد و ناگهان حجم افزایش می یابد و خریداران جدیدی وارد بازار می شوند تا روند معکوس را آغاز کنند. حجم بالاتر می رود و قیمت ها بالاتر از روز قبل بسته می شوند.
هم توزیع و هم انباشت به راحتی به روش زیر قابل محاسبه هستند:
((قیمت بسته شدن – قیمت باز شدن) ÷ (بالاترین قیمت – پایین ترین قیمت)) X حجم = AD
نتیجه دو روز را با یکدیگر مقایسه کنید. اگر این رقم کاهش یابد، توزیع را نشان می دهد. اگر این رقم افزایش یابد، انباشت را نشان می دهد.
یک “تیک – Tick” چیست؟
یک تیک در بازارهای معاملاتی، مانند سهام، بازار آتی یا فارکس (FOREX)، کوچکترین افزایشی است که این ابزارهای معاملاتی می توانند با آن حرکت کنند.
روش دیگر برای توصیف تیک، یک واحد تغییر در قیمت ارز در هر جهت است. یک معامله یک تیک است، بنابراین اگر در یک بازه زمانی کوتاه تغییر قابل توجهی در حجم تیک مشاهده کردید، به این معنی است که تعداد زیادی موقعیت های معاملاتی باز و بسته شده اند.
- محاسبه حجم تیک (Calculating Tick Volume)
این محاسبه بسیار ساده است، فقط به نمودار روزانه نیاز دارید. دوره زمانی مورد نظر خود را انتخاب کنید، مثلا ده دقیقه، سپس تعداد تیک ها را در آن بازه زمانی در نمودار روزانه بشمارید.
حجم تیک (Tick Volume) تعداد معاملات انجام شده را نشان می دهد.
حجم معاملات (Trading Volume) نشان دهنده مقدار پولی است که دست به دست می شود. هر دو، معیارهای مفیدی برای معامله گران هستند و معمولاً همبستگی بالایی تا حدود ۹۰% دارند.
راه دیگر برای درک این دو معیار این است که تصور کنید صاحب یک مغازه هستید. فروشگاه شما روز شنبه ۱۰۰ کالا فروش (تیک) به مبلغ ۱۰۰۰ دلار (حجم) و روز یکشنبه ۲۰۰ کالا فروش به مبلغ ۱۸۰۰ دلار داشته است. می بینید که هر چه تعداد فروش بیشتر باشد، معمولاً حجم فروش نیز بیشتر می شود، اگر چه داده ها با هم همبستگی دارند اما کاملا دقیق نیستند.
چند ابزار محاسبه حجم معاملات
۱- حجم تیک (Tick Volume)
به این موضوع قبلا پرداخته شده است. به طور خلاصه یعنی حجم معاملات و حجم ارزی که دست به دست شده است.
۲- حجم متوازن (On Balance Volume)
اندیکاتور حجم متوازن (OBV) یک روش تایید روند جاری است. OBV باید هم جهت با روند غالب حرکت کند. اگر قیمت با OBV به سمت بالا حرکت کند نشان دهنده این است که حتی در سطوح بالایی نیز فشار خریداران غالب است. این موضوع خاصیت افزایشی دارد. برعکس اگر OBV همراه با قیمت شروع به افت کند نشان می دهد که حجم معاملات سنگین تر توسط فروشندگان به وجود آمده و کاهش قیمت ادامه پیدا می کند.
OBV در هنگام وقوع روندهای حاشیه ای نیز کاربرد دارد. اگر OBV افزایش یابد ولی قیمت ثابت بماند (ترجیحا در سطوح پایینی قیمت) دوره ای از تراکم (تجمیع) را نشان می دهد که احتمالا منجر به صعود قیمت خواهد شد. اگر قیمت در روند حاشیه ای باشد ولی OBV کاهش یابد نشانه دوره ای از توزیع است و به خصوص در سطوح بالایی قیمت، خاصیت کاهشی دارد.
دو راه برای انجام این روش وجود دارد. ابتدا به قیمت بسته شدن امروز و قیمت بسته شدن دیروز نگاه کنید. وقتی قیمت بسته شدن امروز بالاتر از دیروز است، OBV فعلی = OBV قبلی + حجم امروز. وقتی قیمت بسته شدن امروز کمتر از دیروز است، OBV فعلی = OBV قبلی – حجم امروز
جهت روند در خط OBV بسیار مهم است و باید به آن توجه کرد.
۳- شاخص جریان نقدینگی (Money Flow Index)
اسیلاتور شاخص جریان نقدینگی (MFI) نرخی است که پول در آن به یک جفت ارز وارد یا از آن خارج می شود. محاسبه این رقم مستلزم یک سری معادلات پیچیده جبری است. خوشبختانه، همه بروکرهای خوب، محاسبات را برای شما انجام داده و ارقام MFI را در اختیار شما قرار می دهند.
۴- اندیکاتور میانگین وزنی- حجمی قیمت (Volume-Weighted Average Price)
این اندیکاتور (VWAP) میانگین قیمت یک جفت ارز را در یک روز بر اساس حجم و قیمت نشان می دهد. مانند اندیکاتور قبلی، محاسبه این میانگین پیچیده است، بنابراین اکثر نرم افزارهای معاملاتی این محاسبه را برای شما انجام می دهند.
۵- اسیلاتور کلینگر (Klinger Oscillator)
این اندیکاتور حجم جفت ارزها را با حرکات قیمت آن مقایسه می کند و نتیجه را به عنوان یک اسیلاتور تکنیکال ارائه می دهد. این روش برای نشان دادن روندهای بلند مدت و زمانی که آن ها توسط نوسانات کوتاه مدت مختل می شوند استفاده می شود.
۶- اندیکاتور حجم (Volume RSI)
اندیکاتور حجم (VRSI) با استفاده از میانگین افزایش و کاهش قیمت در یک دوره زمانی مشخص محاسبه می شود و یک اندیکاتور حجمی بسیار محبوب برای مبتدیان است.
۷- اندیکاتور حجم روند قیمت (Volume Price Trend Indicator)
اندیکاتور حجم روند قیمت (VPTI) مشابه اندیکاتور حجم متوازن (OBV) است. این اندیکاتور برای تجزیه و تحلیل جهت قیمت و قدرت آن از طریق حجم تجمعی استفاده می شود.
قیمت بسته شدن دیروز ÷ ( قیمت بسته شدن دیروز _ قیمت بسته شدن امروز ) × حجم + قبلی VPT = VPT
۸- شاخص حجم منفی (Negative Volume Index)
این اندیکاتور (NVI)، شاخصی تجمعی می باشد برای شناسایی تغییر حجم و تصمیم گیری در مورد زمانی که پول هوشمند (Smart Money) فعال است ( پول هوشمند وقتی می آید که حجم کاهش می یابد).
قبلی PV × [قیمت بسته شدن دیروز ÷ ( قیمت بسته شدن دیروز _ قیمت بسته شدن امروز)]} + قبلی PVI = PVI
۹- شاخص جریان نقدینگی چایکین (Chaikin Money Flow)
این اندیکاتور (CMF) حجم جریان نقدینگی را در یک دوره زمانی مشخص اندازه گیری می کند. این محاسبه پیچیده در چهار مرحله انجام می شود و یک دوره ۲۱ روزه را در نظر می گیرد.
۱۰- انباشت/توزیع (Accumulation/Distribution)
توضیح این شاخص مفید قبلا در بالا داده شده است.
حجم × ((پایین ترین قیمت _ بالاترین قیمت) ÷ (قیمت باز شدن _ قیمت بسته شدن )) = AD
۱۱- اندیکاتور سهولت حرکت (Ease of Movement)
این اندیکاتور (EOM) به این جهت استفاده می شود که بتوان تشخیص داد قیمت چقدر به چه سادگی می تواند به بالا یا پایین حرکت کند. برای محاسبه آن میانگین قیمت دیروز را از میانگین قیمت امروز کم کنید و تفاوت را بر حجم تقسیم کنید.
۱۲- اندیکاتور محدوده حجمی (Volume Zone Indicator)
یک اندیکاتور (VZO) تکنیکال است که تغییرات حجم را در رابطه با سطوح خاصی تجزیه و تحلیل می کند و از طریق یک فرمول جبری پیچیده محاسبه می شود.
بهترین اندیکاتور حجم (Indicator of Volume) کدام است؟
برخی می گویند چایکین (CMF)، برخی دیگر می گویند VZO، و برخی هم به شاخص جریان نقدینگی (MFI) و VWAP ایمان کامل دارند. اما در حقیقت، این انتخاب کاملا شخصی است. هر اندیکاتور را که خواستید امتحان کنید، روی استراتژی های معاملاتی (Trading Strategy) مختلف تحقیق کنید تا هر کدام که بهترین نتایج را برای شما به ارمغان می آورد را پیدا کنید.
وقتی اولین معاملات خود را انجام می دهید، کاری پر استرس است. مطمئن نیستید که تجزیه و تحلیل شما موثر است؛ و حتی ممکن است احساس کنید که فقط در حال حدس زدن هستید. شاید تنها با توصیه دوستان خود معامله کنید. هر چه که باشد، صرفاً این یک نقطه برای شروع است و همین شروع کار، اتفاق خوبی است. ما از اشتباهات خود، بیشتر می آموزیم تا از موفقیت هایمان، فقط مطمئن شوید که مقدار کمی از سرمایه خود را از دست می دهید.
در بازار فارکس، مانند سایر بازارهای معاملاتی، کسی باید ببازد تا کسی برنده شود. بدون شک شما می خواهید برنده باشید، و در حالی که قدرت تأثیرگذاری بر بازارها را ندارید، اما می توانید با یادگیری تحلیل حجم معاملات، مانند کسانی معامله کنید که قدرت تأثیرگذاری بر بازارها را دارند.
بازیگران بزرگ، متخصصان بازار با دستمزد خوبی که دارند بازارها را درک می کنند و برای امرار معاش، تصمیمات معاملاتی را با این دانش اتخاذ می کنند. بنابراین، نقش حجم در معاملات، به یک معنا این است که بتوانید مؤسسات را دنبال کنید و از آنچه یاد می گیرید برای کسب سود استفاده کنید.
معامله گران همچنین به دنبال یافتن علامت واگرایی (Divergence) هستند. واگرایی هنگامی رخ میدهد که نفوذ به بالاتر از نقطه بالایی در یک روند صعودی همراه با کاهش حجم معاملات باشد. این وضعیت هشداری است به معاملهگران در مورد کاهش فشار خرید. اگر حجم معاملات تمایل به افزایش در حفرهها داشته باشد تحلیلگران نگران این موضوع هستند که روند صعودی دچار اشکال شده است.
اندیکاتورهای حجمی که در بالا معرفی شد و یا هر اندیکاتور دیگری عملکردها و مزایای مختلفی را ارائه می دهند که می توانند برای استراتژی های معاملاتی شما بسیار مفید و یا کاملاً بی فایده باشند. این به عهده شماست که بفهمید کدامیک مفید و کدامیک بی فایده است. موارد زیر حداقل اهدافی هستند که این اندیکاتورها به دنبال آن هستند.
- در سناریوی فعلی بازار، فعالیت معاملاتی در چه سطحی قرار دارد.
- سنجش قدرت یک روند (Strength of a trend).
- شناسایی هر چه سریع تر تغییر قیمت و جهت روند.
- تأیید بریک اوت (Breakout).
- شناسایی مناطق حمایتی (Support) و مقاومتی (Resistance).
- مشاهده اینکه کنترل بازار در دست خریداران است یا فروشندگان.
نکات مهم !!!!
- حجم معاملات در تمام بازارها به کار میرود.
- افزایش حجم معاملات در روند جاری نشانگر این است که روند احتمالاً ادامه خواهد یافت.
- کاهش حجم معاملات در روند جاری نشانگر این است که روند قیمت ممکن است تغییر کند.
- حجم معاملات جلوتر از قیمت است یعنی تغییر فشار صعود یا نزول اغلب زودتر از نمودار قیمت در حجم معاملات آشکار میشود.
- OBV یا انواع دیگر آن میتوانند جهت فشار در حجم معاملات را به صورت دقیق اندازه بگیرند.
- افزایش در حجم معاملات به تایید تحلیلهای مربوط به الگوهای قیمت یا دیگر نشانههای مهمی که در نمودار پدید میآید و اخطار دهنده شروع روند جدید هستند کمک میکند.
در انتها
تجزیه و تحلیل حجم یک راه عالی برای شناسایی حرکت های پولی بزرگ است که معمولاً نتیجه اقدامات مشاغل، بانک ها، صندوق های پوشش ریسک (Hedge Founds)، بروکرها (Brokers)، شرکت های بیمه، نهنگ ها و سایر سرمایه گذاران بزرگ است. اگر متوجه شوید که بازیگران بزرگ پول خود را کجا می گذارند، می توانید آن را دنبال کنید و وارد عمل شوید.
با مطالعه همزمان قیمت و حجم معاملات به طور همزمان یک موضوع یعنی فشار را اندازهگیری میکنیم.
با مشاهده افزایش قیمت میتوان دریافت که تمایل بیشتری برای خرید نسبت به فروش وجود دارد به همین دلیل است که حجم معاملات سنگینتر باید هم جهت با روند قطعی بازار رخ دهد. از نظر تحلیلگران تکنیکال حجم معاملات جلوتر از قیمت است به این معنی که کاهش شدت صعود در روند صعودی یا افت شدت نزول در روند نزولی قبل از آشکار شدن در روند نزولی قبل از آشکار شدن در روندهای برگشتی قیمت ابتدا در حجم معاملات ظاهر میشود.
شاید دوست داشته باشید
آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟
داستان واقعی ۱۰ تریدر موفق، آیا میتوان از ترید به ثروت رسید؟
اصطلاحات پایه فارکس که هر معامله گر باید بداند
تفاوت بازار اسپات و فیوچرز در فارکس چیست؟
حجم معاملات صرافیهای غیرمتمرکز در ماه دسامبر به $۴۶۲ میلیارد دلار رسید
اپن اینترست (Open Interest) در بازار رمز ارزها چیست؟
آموزش
آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟
تحلیلهای بازار ، مانند گزارش CoinGape، نشان میدهند که ابزارهای تکنیکال همچنان برای شناسایی فرصتهای کوتاهمدت استفاده میشوند، اما موفقیت آنها به عوامل متعددی، از جمله شرایط بازار، هزینههای تراکنش و مدیریت ریسک (Risk management)، بستگی دارد.

منتشر شده
2 هفته پیشدر
خرداد 13, 1404توسط
روکو (Rocco)
تحلیل تکنیکال، روشی برای پیشبینی حرکت قیمتها از طریق بررسی دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم معاملات، به یکی از ابزارهای اصلی معاملهگران در بازارهای مالی، بهویژه بازار رمز ارزها، تبدیل شده است. بازار رمز ارزها با ویژگیهای منحصربهفرد خود، مانند معاملات ۲۴ ساعته، نوسانات شدید قیمت و تأثیرپذیری از اخبار و رویدادهای جهانی، محیطی چالشبرانگیز اما پر از فرصت برای معاملهگران ایجاد کرده است.
در این بازار، تحلیل تکنیکال به سبکهای مختلف یا با ابزارهای اندیکاتوری مانند نمودارهای کندلی، میانگینهای متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI) و باندهای بولینگر به معاملهگران کمک میکند تا الگوهای قیمتی را شناسایی کرده و تصمیمات معاملاتی آگاهانهتری بگیرند.
آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار ارزهای دیجیتال سودآور است؟
با توجه به تکامل مداوم بازار ارزهای دیجیتال و ظهور فناوریهای جدید، پرسش از سودآوری تحلیل تکنیکال بهتنهایی بیش از پیش اهمیت یافته است. آیا این روش، که صرفاً بر دادههای قیمتی و حجمی متکی است، میتواند در بازاری پرنوسان و غیرقابلپیشبینی مانند رمز ارزها سودآوری پایداری ارائه دهد؟ این مقاله با هدف پاسخ به این پرسش، به بررسی چارچوبهای نظری، شواهد تجربی، شرایط بازار، چالشها و محدودیتهای تحلیل تکنیکال و ارائه توصیههایی برای معاملهگران میپردازد. برای این منظور، از منابع معتبر و بهروز مانند گزارشهای بازار، مطالعات علمی و تحلیلهای عملی استفاده خواهد شد.
بازار ارزهای دیجیتال همچنان یکی از پویاترین بخشهای مالی جهان است. انتظار میرود این بازار از سال ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۹ با نرخ رشد سالانه مرکب (CAGR) ۱۶.۷ درصد به ارزش ۳۹.۷۵ میلیارد دلار برسد. بااینحال، نوسانات شدید، تأثیرات نظارتی و رویدادهای غیرمنتظره همچنان معاملهگران را به چالش میکشند. این مقاله با بررسی دقیق این عوامل، به دنبال ارائه دیدگاهی جامع در مورد کارایی تحلیل تکنیکال در چنین محیطی است.
“مسلما جواب قطعی برای سوال بالا وجود ندارد، ولی ترکیب تحلیلهای مختلف باعث میشود دیدگاه جامع تر و انتخاب بهتری برای خرید یا فروش رمزارزها داشته باشیم.”
درک تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
تحلیل تکنیکال بر سه اصل بنیادین استوار است که پایه و اساس این روش را تشکیل میدهند:
- بازار همهچیز را در قیمت منعکس میکند
این اصل فرض میکند که تمام اطلاعات موجود، از اخبار و رویدادها گرفته تا احساسات بازار، در قیمت یک دارایی منعکس شده است. بنابراین، معاملهگران نیازی به بررسی عوامل خارجی ندارند و تنها با تحلیل قیمت میتوانند تصمیمگیری کنند.
- قیمتها در قالب روندها حرکت میکنند
تحلیل تکنیکال بر این باور است که قیمتها تمایل دارند در جهتهای مشخصی (صعودی، نزولی یا خنثی) حرکت کنند و این روندها تا زمانی که شواهد قوی برای تغییر آنها ظاهر نشود، ادامه مییابند.
- تاریخ تکرار میشود
الگوهای قیمتی و رفتاری در بازارها تمایل به تکرار دارند، زیرا روانشناسی معاملهگران و سرمایهگذاران در طول زمان تغییر چندانی نمیکند.
این اصول در بازار ارزهای دیجیتال از طریق ابزارها و شاخصهای متعددی اعمال میشوند که به معاملهگران کمک میکنند تا روندها (Trends) و نقاط کلیدی بازار را شناسایی کنند.
ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
این نمودارها اطلاعات دقیقی در مورد حرکت قیمت در بازههای زمانی مختلف ارائه میدهند و الگوهایی مانند “چکش” یا “ستاره دنبالهدار” میتوانند سیگنالهای خرید یا فروش باشند.
میانگینهای متحرک ساده (SMA) و نمایی (EMA) برای شناسایی روندهای بلندمدت و کوتاهمدت استفاده میشوند. بهعنوان مثال، “تقاطع طلایی” (زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه عبور میکند) بهعنوان سیگنال صعودی شناخته میشود.
این اسیلاتور بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند و برای شناسایی شرایط بیشخرید (بالای ۷۰) یا بیشفروش (زیر ۳۰) استفاده میشود.
این ابزار شامل سه خط (میانگین متحرک و دو باند بالا و پایین) است که برای شناسایی نوسانات بازار و نقاط بازگشت احتمالی به کار میرود.
حجم بالا معمولاً تأییدکننده قدرت یک روند است، درحالیکه حجم پایین میتواند نشاندهنده ضعف آن باشد.
این ابزارها به دلیل سادگی و قابلیت استفاده در بازارهای پرنوسان مانند ارزهای دیجیتال بسیار محبوب هستند. بااینحال، وابستگی صرف به این ابزارها ممکن است معاملهگران را در برابر عوامل غیرقابلپیشبینی آسیبپذیر کند.
- سبک پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال (Price Action)
پرایس اکشن یکی از محبوبترین سبکهای تحلیل تکنیکال است که بر مطالعه حرکت خام قیمتها بدون وابستگی به شاخصهای پیچیده تمرکز دارد. این روش در بازار ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات بالا و نقدینگی متغیر بسیار مورد توجه است. در پرایس اکشن، معاملهگران از نمودارهای شمعی، سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و الگوهای قیمتی مانند مثلثها، سر و شانه و پرچم برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده میکنند.
مقایسه تحلیل تکنیکال با سایر روشهای تحلیلی
تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربردترین روشها در بازارهای مالی است، اما برای درک بهتر جایگاه آن باید آن را با سایر روشهای رایج مانند تحلیل بنیادی (Fundamental)، تحلیل آنچین (OnChain) و تحلیل احساسات بازار مقایسه کرد.
۱- تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل بنیادی
تحلیل تکنیکال بر حرکت قیمت و الگوهای نموداری تمرکز دارد و اغلب توسط معاملهگران کوتاهمدت استفاده میشود. در مقابل، تحلیل فاندامنتال یا بنیادی (Fundamental analysis) به بررسی ارزش ذاتی دارایی میپردازد و عوامل اقتصادی، تیم توسعه، و پذیرش پروژه را بررسی میکند. بهطور خلاصه، تکنیکال برای شکار نوسانها مناسب است، اما بنیادی دیدگاه بلندمدتتری ارائه میدهد.
۲- تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل آنچین
در تحلیل آنچین (On Chain)، دادههای مستقیم از بلاکچین مانند تعداد آدرسهای فعال، حجم تراکنشها و جریان توکنها در صرافیها بررسی میشود. این نوع تحلیل بیشتر برای بررسی سلامت شبکه و رفتار سرمایهگذاران بلندمدت بهکار میرود. در حالی که تحلیل تکنیکال سیگنالهای معاملاتی کوتاهمدت میدهد، آنچین تمرکز بیشتری بر رفتار کلان بازار دارد.
۳- تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل احساسات بازار
تحلیل احساسات بازار بر اساس دادههایی مانند ترندهای شبکههای اجتماعی، حجم جستجوی گوگل، یا شاخص ترس و طمع عمل میکند. در حالی که تحلیل تکنیکال مبتنی بر دادههای عینی قیمت است، تحلیل احساسات گاهی به دادههای غیرقابلپیشبینی و حتی هیجانی وابسته است. ترکیب این دو میتواند برای شناسایی نقاط برگشت بسیار مفید باشد.
۴- تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل رفتاری
تحلیل رفتاری تلاش میکند تصمیمات معاملهگران را با بررسی سوگیریهای ذهنی مانند ترس، طمع یا فومو (FOMO) توضیح دهد. تحلیل تکنیکال تا حدی با این روش همپوشانی دارد، چون برخی الگوها مانند کندل استیک دوجی یا الگوهای برگشتی، حاصل احساسات بازار هستند. اما تحلیل رفتاری بیشتر به ریشههای روانشناختی رفتار بازار میپردازد تا صرف نمودارها.
معیار مقایسه | تحلیل تکنیکال | تحلیل بنیادی (فاندامنتال) | تحلیل آنچین | تحلیل احساسات |
سادگی و سرعت | ساده و سریع، با ابزارهایی مانند نمودار شمعی و RSI برای تصمیمگیری فوری. | پیچیده و زمانبر، نیازمند بررسی فناوری و تیم توسعه. | دقیق اما نیاز به ابزارهای تخصصی برای تحلیل دادههای بلاکچین. | سریع اما غیرقابلاعتماد، مبتنی بر شبکههای اجتماعی. |
افق زمانی | مناسب برای روندهای کوتاهمدت و نقاط ورود/خروج، مانند پرایس اکشن. | ایدهآل برای سرمایهگذاری بلندمدت، مانند ارزیابی پتانسیل در دیفای (DeFi). | تأیید روندهای بلندمدت با دادههایی مانند آدرسهای فعال. | مناسب برای حرکات کوتاهمدت ناشی از اخبار یا شایعات. |
تمرکز تحلیل | روانشناسی بازار از طریق الگوهای قیمتی مانند سر و شانه. | ارزش ذاتی پروژه بر اساس فناوری و کاربردها. | سلامت شبکه با معیارهایی مانند حجم تراکنشها. | روانشناسی بازار از واکنشهای اجتماعی، اما گمراهکننده. |
حساسیت به عوامل خارجی | حساس به اخبار و مقررات، بدون توانایی پیشبینی آنها. | دید بلندمدت با ارزیابی مقررات و عوامل خارجی. | تحت تأثیر اخبار، اما دادههای بلاکچین عینیتر هستند. | بسیار حساس به اخبار و شایعات، با سیگنالهای کاذب. |
دسترسیپذیری دادهها | دادههای قیمتی بهراحتی در TradingView در دسترس. | نیاز به تحقیق گسترده درباره پروژهها، زمانبر. | نیاز به ابزارهایی مانند Glassnode یا CryptoQuant. | دادههای اجتماعی در دسترس اما پراکنده و غیرساختاریافته. |
آیا سودآوری تحلیل تکنیکال در بازار ارز دیجیتال قطعی است؟
مقایسهای میان واقعیت بازار، دادههای آماری و روشهای تحلیلی و بررسی نتایج علمی در مورد اثربخشی تحلیل تکنیکال:
مطالعه منتشرشده در سال ۲۰۲۲ نشان داد که تحلیل تکنیکال تنها برای برخی رمزارزها مانند اتریوم (Ethereum)، ریپل (Ripple) و لایتکوین (Litecoin) در دورههای حبابی عملکرد بهتری نسبت به استراتژی خرید و نگهداری داشته است. با این حال، برای بیتکوین (Bitcoin) و بیتکوینکش (BitcoinCash) این روش نتوانست بازده قابلتوجهی تولید کند.
- نقش هزینه تراکنشها و شرایط حبابی
هزینههای تراکنش در برخی موارد سود تحلیلها را کاهش داد، در حالی که در سناریوهای خاصی حتی باعث افزایش بازده شد. در دورههای حبابی، تحلیل تکنیکال برای برخی ارزها اثربخشی بیشتری داشته، اما نمیتوان آن را بهعنوان یک روش همهجانبه در نظر گرفت.
- بازار در سهماهه اول ۲۰۲۵؛ تصویری از چالشهای تحلیلگران تکنیکال
گزارش کوینجکو (CoinGecko) از وضعیت بازار در ابتدای سال ۲۰۲۵، تصویر یک بازار پرنوسان را نشان میدهد. کاهش چشمگیر قیمتها و حجم معاملات، چالشهای بزرگی برای تحلیلگران تکنیکال ایجاد کردهاند. در چنین شرایطی، تحلیل تکنیکال بهتنهایی پاسخگو نیست.
- مطالعات موردی: عملکرد تحلیل تکنیکال در رمزارزهای مختلف
در بررسیهای موردی، تحلیل تکنیکال توانست در برخی موقعیتها نقاط ورود و خروج مناسب ارائه دهد. مثلاً در مورد سولانا (Solana) الگوهای تکنیکال سودآور بودند، اما بیتکوین با وجود حمایت تکنیکال، تحت تأثیر اخبار نظارتی سقوط کرد.
- محدودیتهای تحلیل تکنیکال در بازار واقعی
نوسانات شدید قیمتی، کاهش حجم معاملات، تغییرات دامیننس (Dominance) بیتکوین و تأثیرات غیرقابلپیشبینی ناشی از رویدادهای خبری و نظارتی، باعث میشوند سیگنالهای تحلیل تکنیکال گاهی بیاثر یا حتی گمراهکننده باشند.
- تحلیل تکنیکال ابزاری مفید اما نه کافی
با اینکه تحلیل تکنیکال میتواند در شناسایی روندهای کوتاهمدت مؤثر باشد، اما بدون در نظر گرفتن عوامل بیرونی، مدیریت ریسک و درک عمیق از ساختار بازار، نمیتوان آن را بهعنوان یک روش تضمینی تلقی کرد.
چالشها و محدودیتهای تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال
با وجود محبوبیت گسترده، تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال با محدودیتهایی روبهروست که میتواند دقت و سودآوری آن را کاهش دهد.
- دستکاری بازار و نوسانات مصنوعی
به دلیل نبود نظارت کافی و نقدینگی پایین برخی توکنها، بازار کریپتو مستعد دستکاری است. پدیدههایی مانند «پامپ و دامپ» یا ورود و خروج ناگهانی نهنگها (دارندگان حجم زیاد ارز) میتوانند سیگنالهای اشتباه ایجاد کنند. برای مثال، در اوایل ۲۰۲۵، افزایش ساختگی قیمت یک توکن کمتر شناختهشده باعث ورود معاملهگران تکنیکال و سپس سقوط ناگهانی آن شد.
- تأثیر اخبار و رویدادهای ناگهانی
تحلیل تکنیکال بر دادههای گذشته استوار است و نمیتواند واکنش بازار به اخبار را پیشبینی کند. رخدادهایی مانند شایعات تأیید ETF بیتکوین یا اعمال محدودیت بر صرافیها در کشورهایی مانند چین در سال ۲۰۲۵، موجب نوسانات شدید شدند که از دید تحلیل تکنیکال خارج بود.
- نقدینگی پایین و نوسانات غیرعادی
توکنهای کوچکتر اغلب نقدینگی کمی دارند که باعث حرکات قیمتی ناگهانی و غیرقابلپیشبینی میشود. در این شرایط، تحلیل تکنیکال نمیتواند سیگنالهای دقیقی ارائه دهد.
- روانشناسی بازار و تغییرات سریع احساسات
الگوهای تکنیکال بر رفتار جمعی معاملهگران بنا شدهاند، اما در بازار کریپتو، احساسات تحتتأثیر اخبار یا شایعات بهسرعت تغییر میکنند و الگوهای قیمتی را بیاعتبار میسازند.
- نیاز به تحلیل ترکیبی
بهدلیل همین محدودیتها، استفاده صرف از تحلیل تکنیکال کافی نیست. ترکیب آن با سایر روشها میتواند دقت تصمیمگیری را افزایش دهد:
- تحلیل بنیادی: بررسی فناوری، تیم، و کاربرد پروژه برای تشخیص پتانسیل بلندمدت.
- تحلیل آنچین: تحلیل دادههای بلاکچین مانند تعداد آدرسهای فعال یا حجم تراکنشها.
- تحلیل احساسات: بررسی واکنش کاربران در شبکههای اجتماعی برای درک روندهای کوتاهمدت.
با تلفیق این روشها، میتوان به درک بهتری از جهت کلی بازار دست یافت و از محدودیتهای تحلیل صرفاً تکنیکال عبور کرد.
مزایا و معایب استفاده تنها از تحلیل تکنیکال در بازار رمز ارزها
مزایا
- سادگی: ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند نمودارهای شمعی، اندیکاتور RSI و MACD برای افراد مبتدی قابلفهم هستند و بهسادگی در پلتفرمهایی مانند TradingView قابلاستفادهاند.
- انطباقپذیری: تحلیل تکنیکال در بازههای زمانی مختلف مانند دقیقهای، ساعتی یا بلندمدت قابل استفاده است و با سبکهای معاملاتی متنوع سازگاری دارد.
- روانشناسی بازار: الگوهای قیمتی مثل الگوی سر و شانه (Head And Shoulders) یا الگوی مثلث (Triangle Pattern) بازتاب رفتار جمعی معاملهگران هستند و به درک بهتر نقاط برگشت یا ادامه روند کمک میکنند.
- سرعت تصمیمگیری: تحلیل تکنیکال بر دادههای قیمتی و حجم تمرکز دارد، بنابراین امکان واکنش سریع به نوسانات شدید بازار کریپتو را فراهم میکند.
- کارایی در روندهای قوی: در بازارهای پر روند مانند بازار گاوی (Bull Market)، تحلیل تکنیکال میتواند سودآوری بالایی داشته باشد؛ مثلاً در زمان رشد شدید اتریوم یا بیتکوین.

معایب
- ناتوانی پیشبینی عوامل خارجی: تحلیل تکنیکال نمیتواند اخبار ناگهانی، تصمیمات نظارتی یا اتفاقات اقتصادی جهانی را پیشبینی کند که تأثیر زیادی بر قیمتها دارند.
- حساسیت به دستکاری: طرحهای پامپ و دامپ یا حرکات نهنگها میتوانند سیگنالهای تکنیکال جعلی تولید کنند و باعث فریب معاملهگران شوند.
- وابستگی به تاریخ: تحلیل تکنیکال فرض میکند که الگوهای گذشته تکرار میشوند، در حالیکه بازار ارز دیجیتال دائماً در حال تغییر و تحول است.
- سیگنالهای کاذب: نوسانات بالا و نقدینگی پایین برخی توکنها باعث شکستهای فیک (Fake Breakout) در سطوح حمایت (Support Level) و مقاومت (Resistance Level) شده و اعتبار سیگنالها را کاهش میدهند.
- هزینههای تراکنش: معاملات پرتکرار بر اساس تحلیل تکنیکال میتواند منجر به پرداخت کارمزد بالا شود که سود نهایی معامله را کاهش میدهد، مخصوصاً در توکنهایی مثل ریپل.
- تفسیر ذهنی: تحلیل نمودار نیاز به تجربه دارد و مبتدیان ممکن است الگوها را اشتباه تشخیص دهند و تصمیمات نادرست بگیرند.
- نادیدهگرفتن ارزش ذاتی: تحلیل تکنیکال توجهی به فناوری، تیم یا کاربرد واقعی پروژهها ندارد و ممکن است افراد را به خرید توکنهای بیارزش ترغیب کند.
استفاده تنها از تحلیل تکنیکال برای تشخیص روندهای کلی بازار یا توکن
تحلیل تکنیکال میتواند برای شناسایی روندهای کلی بازار یا یک توکن خاص، بدون تمرکز بر معاملات کوتاهمدت، بسیار مؤثر باشد. این رویکرد معمولاً شامل بررسی شاخصهای کلان، جفتهای معاملاتی و دادههای تاریخی برای درک جهتگیری کلی بازار یا رفتار یک توکن نسبت به سایر داراییها است. در سال ۲۰۲۵، با توجه به نوسانات بازار (کاهش ۱۸.۶ درصدی ارزش بازار به ۲.۸ تریلیون دلار طبق گزارش CoinGecko)، این روش برای سرمایهگذاران بلندمدت و استراتژیک ارزشمند است.
شاخصهای کلیدی برای تشخیص روند
- شاخص تسلط یا دامیننس بیتکوین (Bitcoin Dominance)
تسلط بیتکوین، که در سهماهه اول ۲۰۲۵ به ۵۹.۱ درصد رسید، نشاندهنده قدرت نسبی بیتکوین در برابر آلتکوینها (Altcoins) است. با استفاده از تحلیل تکنیکال، میتوان روندهای این شاخص را بررسی کرد. برای مثال، یک تقاطع طلایی (Golden Cross) در نمودار تسلط بیتکوین میتواند نشاندهنده کاهش جذابیت آلتکوینها باشد، که به معنای تمرکز بازار بر بیتکوین است.
معاملهگران میتوانند از الگوهای تکنیکال مانند سطوح حمایت و مقاومت در نمودار تسلط برای پیشبینی دورههای “آلت سیزن یا فصل آلتکوینها” (Altseason) استفاده کنند، زمانی که آلتکوینها عملکرد بهتری نسبت به بیتکوین دارند.
- جفتهای معاملاتی (مانند ETH/BTC)
جفتهای معاملاتی مانند ETH/BTC نشاندهنده قدرت نسبی اتریوم در برابر بیتکوین هستند. با تحلیل تکنیکال این جفت، میتوان روندهای کلی اتریوم را تشخیص داد. برای مثال، اگر ETH/BTC در یک کانال نزولی باشد، ممکن است نشاندهنده ضعف اتریوم نسبت به بیتکوین باشد، حتی اگر قیمت اتریوم در دلار افزایش یابد.
در سال ۲۰۲۵، نمودار ETH/BTC نشان داد که اتریوم پس از افت ۴۵.۳ درصدی قیمت دلاری، در برابر بیتکوین نیز ضعیفتر عمل کرد. معاملهگران با شناسایی سطح حمایت ۰.۰۲ در این جفت، روند نزولی اتریوم را پیشبینی کردند.
- شاخص کل بازار (TOTAL)
نمودار TOTAL در پلتفرمهایی مانند TradingView ارزش کل بازار رمز ارزها را نشان میدهد. تحلیل تکنیکال این نمودار میتواند روند کلی بازار را مشخص کند. برای مثال، شکست یک سطح مقاومت در TOTAL میتواند نشاندهنده شروع یک بازار صعودی باشد.
در سهماهه اول ۲۰۲۵، TOTAL پس از افت به ۲.۸ تریلیون دلار، در یک الگوی مثلث متقارن (Symmetrical triangle) قرار گرفت که نشاندهنده بلاتکلیفی بازار بود. تحلیلگران تکنیکال این الگو را برای پیشبینی حرکت بعدی بازار بررسی کردند.
- دادههای آنچین در کنار تحلیل تکنیکال
دادههای آنچین، مانند حجم تراکنشها یا تعداد آدرسهای فعال، میتوانند بهعنوان تأییدکننده روندهای تکنیکال عمل کنند. برای مثال، افزایش آدرسهای فعال سولانا در کنار شکست یک سطح مقاومت در نمودار SOL/USDT میتواند نشاندهنده یک روند صعودی قوی باشد.
پلتفرمهایی مانند Glassnode و CryptoQuant دادههایی ارائه میدهند که میتوان آنها را با ابزارهای تکنیکال مانند RSI یا باندهای بولینگر ترکیب کرد تا روندهای کلی شناسایی شوند.
چگونه روند کلی را تشخیص دهیم؟
- بازههای زمانی بالاتر: استفاده از نمودارهای هفتگی یا ماهانه بهجای نمودارهای ساعتی میتواند نویزهای کوتاهمدت را حذف کند و روندهای اصلی را نشان دهد. برای مثال، نمودار هفتگی بیتکوین در سال ۲۰۲۵ نشاندهنده حمایت قوی در ۸۰,۰۰۰ دلار بود.
- الگوهای کلان: الگوهایی مانند کانالهای صعودی/نزولی یا مثلثهای بزرگ در بازههای زمانی بالا میتوانند جهتگیری بازار را مشخص کنند.
- مقایسه با شاخصهای دیگر: بررسی همزمان تسلط بیتکوین، TOTAL و جفتهای معاملاتی میتواند دید جامعی از بازار ارائه دهد. برای مثال، اگر TOTAL صعودی باشد اما تسلط بیتکوین کاهش یابد، احتمالاً آلتکوین ها در حال رشد هستند.
مثال عملی: در سهماهه اول ۲۰۲۵، تحلیلگران با بررسی نمودار TOTAL و تسلط بیتکوین پیشبینی کردند که بازار به دلیل افت حجم معاملات (۲۷.۳ درصد کاهش) و ارزش کل قفلشده (TVL) (۲۷.۵ درصد کاهش) در حالت تثبیت قرار دارد. در همین زمان، جفت SOL/BTC نشاندهنده قدرت نسبی سولانا بود، که با دادههای آنچین (افزایش ۳۵.۳ درصدی سهم DEX سولانا) تأیید شد. این تحلیل به سرمایهگذاران کمک کرد تا روی سولانا تمرکز کنند، درحالیکه از اتریوم که در برابر بیتکوین ضعیف بود، اجتناب کردند.
توصیهها
- از ابزارهای چندگانه مانند TradingView برای مقایسه شاخصها استفاده کنید.
- دادههای آنچین را بهعنوان مکمل تحلیل تکنیکال به کار ببرید تا از سیگنالهای کاذب جلوگیری شود.
- بهجای تمرکز بر یک توکن، روندهای کلان بازار را بررسی کنید تا تصمیمات استراتژیکتری بگیرید.
آیا در آینده میتوان صرفاً از تحلیل تکنیکال برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده کرد؟
با توجه به تحولات بازار ارزهای دیجیتال و پیشرفتهای فناوری تا سال ۲۰۲۵، وابستگی صرف به تحلیل تکنیکال برای ترید به دلایل زیر بعید به نظر میرسد.
چالشهای کنونی
- نوسانات و عوامل خارجی: گزارش CoinGecko نشان میدهد که بازار در سهماهه اول ۲۰۲۵ با کاهش ۱۸.۶ درصدی ارزش بازار و افت ۴۵.۳ درصدی اتریوم مواجه شد، که عمدتاً به دلیل اخبار نظارتی و تغییرات اقتصاد کلان بود. تحلیل تکنیکال نمیتواند این عوامل را پیشبینی کند.
- دستکاری بازار: فعالیت نهنگها و طرحهای پامپ و دامپ همچنان سیگنالهای تکنیکال را مخدوش میکنند.
- پیچیدگی بازار: افزایش تعداد توکنها (بیش از ۲۰,۰۰۰ ارز دیجیتال در سال ۲۰۲۵) و تنوع اکوسیستمها (مانند DeFi، NFT و Metaverse) تحلیل صرفاً قیمتی را دشوار میکند.
نقش فناوریهای جدید
- هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی: در سال ۲۰۲۵، پلتفرمهایی مانند TradeSanta و 3Commas از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای ترکیب تحلیل تکنیکال با دادههای آنچین و احساسات بازار استفاده میکنند. این ابزارها میتوانند الگوهای پیچیدهتری را شناسایی کنند که تحلیل تکنیکال سنتی از آنها عاجز است.
- تحلیل آنچین پیشرفته: ابزارهایی مانند Glassnode دادههای بلاکچین را با شاخصهای تکنیکال ادغام میکنند، که دقت پیشبینیها را افزایش میدهد.
- اتوماسیون معاملات: رباتهای معاملاتی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، در حال تکامل هستند، اما همچنان به ورودیهای بنیادی و خبری برای جلوگیری از ضررهای ناگهانی نیاز دارند.
مزایا و محدودیتهای آینده
- مزایا: تحلیل تکنیکال به دلیل سادگی و انطباقپذیری همچنان نقش مهمی در ترید خواهد داشت، بهویژه برای معاملات کوتاهمدت و شناسایی روندهای موقت.
- محدودیتها: با افزایش پیچیدگی بازار و تأثیر عوامل غیرقیمتی (مانند پذیرش فناوری یا مقررات)، تحلیل تکنیکال بهتنهایی نمیتواند دید جامعی ارائه دهد.
- چشمانداز آینده
در آینده، تحلیل تکنیکال احتمالاً بهعنوان بخشی از یک سیستم ترکیبی استفاده خواهد شد که شامل هوش مصنوعی، دادههای آنچین و تحلیل احساسات است. برای مثال، یک معاملهگر ممکن است از الگوهای پرایس اکشن برای شناسایی نقاط ورود استفاده کند، اما تصمیم نهایی خود را بر اساس دادههای آنچین (مانند افزایش آدرسهای فعال) و اخبار (مانند تأیید ETF) تأیید کند. وابستگی صرف به تحلیل تکنیکال ممکن است برای معاملهگران مبتدی یا بازارهای کمتر توسعهیافته امکانپذیر باشد، اما برای حرفهایها در بازار پویای کریپتو ناکافی خواهد بود.
توصیهها
- معاملهگران باید مهارتهای خود را در تحلیلهای ترکیبی تقویت کنند.
- سرمایهگذاری در ابزارهای هوش مصنوعی و پلتفرمهای دادهمحور میتواند مزیت رقابتی ایجاد کند.
- پیگیری مداوم تحولات بازار و فناوری برای انطباق با شرایط جدید ضروری است.
در انتها
بر اساس شواهد بررسیشده، تحلیل تکنیکال میتواند در بازار ارزهای دیجیتال سودآور باشد، اما این سودآوری به شرایط خاص و ارزهای مشخص محدود است. مطالعه ScienceDirect در سال ۲۰۲۲ نشان داد که این روش برای اتریوم، ریپل و لایتکوین، بهویژه در دورههای حباب، مؤثر است، اما برای بیتکوین و بیتکوین کش نتایج کمتری داشته است. تحلیلهای بازار ، مانند گزارش CoinGape، نشان میدهند که ابزارهای تکنیکال همچنان برای شناسایی فرصتهای کوتاهمدت استفاده میشوند، اما موفقیت آنها به عوامل متعددی، از جمله شرایط بازار، هزینههای تراکنش و مدیریت ریسک (Risk management)، بستگی دارد.
بااینحال، وابستگی صرف به تحلیل تکنیکال در بازار پرنوسان و غیرقابلپیشبینی ارزهای دیجیتال ریسک بالایی دارد. عواملی مانند دستکاری بازار، تغییرات نظارتی، رویدادهای خبری ناگهانی و نقدینگی پایین میتوانند سیگنالهای تکنیکال را بیاثر کنند. گزارش CoinGecko در سهماهه اول ۲۰۲۵، با نشاندادن کاهش ۱۸.۶ درصدی ارزش بازار و افت ۴۵.۳ درصدی اتریوم، بر این چالشها تأکید میکند.
در آینده، پیشرفتهای فناوری، مانند استفاده از هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشینی در تحلیل تکنیکال، میتواند دقت پیشبینیها را بهبود بخشد. این فناوریها میتوانند الگوهای پیچیدهتری را شناسایی کرده و دادههای بیشتری را در تحلیل خود لحاظ کنند، که ممکن است برخی از محدودیتهای کنونی را برطرف کند.
بهطور خلاصه، تحلیل تکنیکال ابزار قدرتمندی در بازار ارزهای دیجیتال است، اما بهتنهایی برای سودآوری پایدار کافی نیست. معاملهگرانی که این روش را با سایر ابزارها و استراتژیها ترکیب کنند و رویکردی منضبط به مدیریت ریسک داشته باشند، شانس بیشتری برای موفقیت در بازار پویای خواهند داشت.
هشدار ریسک و سلب مسئولیت
این مطلب به هیچ عنوان توصیه به خرید یا فروش نیست
بازارهای مالی از ریسک بالایی برخوردارند و امکان از دست رفتن بخش یا تمام حساب معاملاتی شما وجود دارد. تا زمانی که دانش کافی در مورد بازارها به دست نیاورده اید یا امکان قرار دادن سرمایه خود در ریسک محتمل را ندارید در این بازارها سرمایه گذاری نکنید.
آموزش
اصطلاحات پایه فارکس که هر معامله گر باید بداند
این اصطلاحات، زبان مشترک معاملهگران فارکس در سراسر جهان هستند و درک صحیح آنها، به شما کمک میکند تا تحلیلها را بهتر بفهمید، استراتژیهای معاملاتی را درک کنید.

منتشر شده
4 ماه پیشدر
بهمن 29, 1403توسط
روکو (Rocco)
بازار فارکس (Forex)، به عنوان بزرگترین بازار مالی جهان، فرصتهای بینظیری را برای کسب سود در اختیار معاملهگران قرار میدهد. این بازار ۲۴ ساعته و پویا، با نوسانات قیمتی مداوم، جذابیت خاصی برای سرمایهگذاران ریسکپذیر دارد. اما ورود به این بازار، بدون داشتن دانش و آگاهی کافی، میتواند به همان اندازه که سودآور است، زیانبار نیز باشد. درک اصطلاحات پایه فارکس، نخستین گام برای ورود به این بازار است.
همانطور که برای یادگیری هر زبان جدیدی، ابتدا باید الفبا و واژگان پایه آن را فراگرفت، در بازار فارکس نیز تسلط بر اصطلاحات رایج و کلیدی، پیشنیاز این بازار است. این اصطلاحات، زبان مشترک معاملهگران فارکس در سراسر جهان هستند و درک صحیح آنها، به شما کمک میکند تا تحلیلها را بهتر بفهمید، استراتژیهای معاملاتی را درک کنید و در نهایت، تصمیمات آگاهانهتری بگیرید. بدون دانستن این اصطلاحات، شما مانند یک غریبه در سرزمینی ناشناخته خواهید بود که نمیتواند با دیگران ارتباط برقرار کند و راه خود را پیدا کند. در ادامه با اینوستورنت همراه باشید.
۱- فارکس (Forex) چیست؟
فارکس (Forex) که گاهی به اختصار FX نیز نامیده میشود، کوتاهشده عبارت Foreign Exchange به معنای “تبادل ارز خارجی” است.
فارکس بزرگترین بازار مالی جهان است که در آن ارزهای مختلف کشورها در برابر یکدیگر معامله میشوند. این بازار به صورت ۲۴ ساعته در ۵ روز هفته (دوشنبه تا جمعه) فعال است و حجم معاملات روزانه آن به تریلیونها دلار میرسد. برخلاف بازار سهام که در مکان فیزیکی خاصی (بورس) متمرکز است، فارکس یک بازار غیرمتمرکز (Over-the-Counter یا OTC) است و معاملات از طریق شبکههای کامپیوتری بین معاملهگران در سراسر جهان انجام میشود.
۲- جفت ارز (Currency Pair) چیست؟
در بازار فارکس، ارزها همیشه به صورت جفت معامله میشوند. به این معنی که ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر سنجیده میشود. به این جفت ارزها، “Currency Pair” گفته میشود. هر جفت ارز از دو ارز تشکیل شده است.
- ارز پایه (Base Currency): ارزی که در سمت چپ قرار دارد و ارزش آن مبنای مقایسه است.
- ارز متقابل (Quote Currency یا Counter Currency): ارزی که در سمت راست قرار دارد و ارزش آن نسبت به ارز پایه سنجیده میشود.
برای مثال، در جفت ارز EURUSD (یورودلار آمریکا)، یورو ارز پایه و دلار آمریکا ارز متقابل است. این جفت ارز نشان میدهد که برای خرید ۱ یورو، چند دلار آمریکا باید پرداخت کرد.
جفت ارزها به سه دسته اصلی تقسیم میشوند: جفت ارزهای اصلی (Major Pairs)، فرعی (Minor Pairs) یا کراس (Cross Pairs) و اگزاتیک یا غیرمتعارف (Exotic Pairs)
۳- نماد اختصاری ارزها (Currency Symbols)
در بازار فارکس، هر ارز با یک نماد اختصاری سه حرفی شناخته میشود. دو حرف اول معمولاً نشاندهنده نام کشور و حرف سوم نشاندهنده نام واحد پول آن کشور است. در جدول زیر، نمادهای اختصاری رایجترین ارزها آورده شده است.
نماد اختصاری | نام کامل ارز | کشور |
USD | United States Dollar (دلار آمریکا) | ایالات متحده |
EUR | Euro (یورو) | منطقه یورو |
JPY | Japanese Yen (ین ژاپن) | ژاپن |
GBP | Great Britain Pound (پوند انگلیس) | بریتانیا |
CHF | Swiss Franc (فرانک سوئیس) | سوئیس |
CAD | Canadian Dollar (دلار کانادا) | کانادا |
AUD | Australian Dollar (دلار استرالیا) | استرالیا |
NZD | New Zealand Dollar (دلار نیوزیلند) | نیوزیلند |
۴- سشن معاملاتی چیست؟
سشن معاملاتی (Trading Session) به بازه زمانی مشخصی در طول شبانهروز گفته میشود که در آن، بازار فارکس در یک منطقه جغرافیایی خاص فعال است. از آنجا که بازار فارکس یک بازار ۲۴ ساعته است، این بازار در مناطق مختلف جهان به نوبت باز و بسته میشود. هر سشن معاملاتی، ویژگیهای خاص خود را از نظر حجم معاملات، نوسانات و جفت ارزهای فعال دارد.

۵- پوزیشن معاملاتی چیست؟
پوزیشن معاملاتی (Position) به معنای داشتن یک دارایی (جفت ارز) با انتظار افزایش یا کاهش آن است.
- پوزیشن لانگ (Long) یا خرید (Buy): زمانی که شما یک جفت ارز را میخرید، به این معنی است که انتظار دارید ارزش ارز پایه (ارز سمت چپ) در برابر ارز متقابل (ارز سمت راست) افزایش یابد.
- مثال: اگر EURUSD را بخرید، انتظار دارید که ارزش یورو در برابر دلار آمریکا افزایش یابد.
- پوزیشن شورت (Short) یا فروش (Sell): زمانی که شما یک جفت ارز را میفروشید، به این معنی است که انتظار دارید ارزش ارز پایه در برابر ارز متقابل کاهش یابد.
- مثال: اگر EURUSD را بفروشید، انتظار دارید که ارزش یورو در برابر دلار آمریکا کاهش یابد.
۶- بروکر فارکس (Brokers) چیست؟
بروکر (Broker) یا کارگزار، یک شرکت یا موسسه مالی است که به عنوان واسطه بین معاملهگران و بازار فارکس عمل میکند.
بروکرها به معاملهگران امکان دسترسی به پلتفرم معاملاتی را میدهند که از طریق آن میتوانند سفارشات خرید و فروش ارزها را ثبت کنند. در واقع، بدون وجود بروکر، معاملهگران خرد نمیتوانند به طور مستقیم در بازار بین بانکی فارکس معامله کنند.
۷- حساب معاملاتی چیست؟
حساب معاملاتی (Trading Account) حسابی است که شما نزد یک بروکر (کارگزار) فارکس افتتاح میکنید تا از طریق آن بتوانید به خرید و فروش جفت ارزها و سایر ابزارهای مالی بپردازید. این حساب، پل ارتباطی شما با بازار فارکس است و تمام معاملات شما از طریق این حساب انجام میشود.
انواع حساب معاملاتی
- حساب آزمایشی (Demo Account)
یک حساب مجازی است که به شما امکان میدهد بدون ریسک از دست دادن پول واقعی، با شرایط بازار فارکس آشنا شوید و استراتژی معاملاتی (Trading Strategy) خود را تمرین کنید. در حساب دمو، از پول مجازی استفاده میشود، اما قیمتها و شرایط بازار واقعی هستند.
- حساب واقعی (Real Account)
حسابی است که با پول واقعی شارژ میشود و معاملات واقعی در آن انجام میگیرد. سود و زیان در این حساب واقعی است.
۸- پیپ (Pip) چیست؟
- پیپ (Pip)
مخفف عبارت “Percentage in Point” یا “Price Interest Point” است و به کوچکترین واحد تغییر قیمت در یک جفت ارز گفته میشود. در اکثر جفت ارزها، پیپ معادل ۰.۰۰۰۱ (یک ده هزارم) واحد ارز متقابل است.
به عنوان مثال اگر قیمت EURUSD از ۱.۱۰۵۰ به ۱.۱۰۵۱ افزایش یابد، میگوییم قیمت به اندازه ۱ پیپ افزایش یافته است.

- پیپت (Pipette)
در برخی از بروکرها (کارگزاران)، قیمتها با دقت بیشتری (تا یک رقم اعشار بیشتر) نمایش داده میشوند. به این رقم اضافی، پیپت گفته میشود که معادل یک دهم پیپ است. به طور مثال اگر قیمت EURUSD برابر ۱.۱۰۵۰۵ باشد، رقم پنجم اعشار (۵) نشاندهنده پیپت است.

۹- اسپرد (Spread) چیست؟
اسپرد (Spread) به اختلاف بین قیمت خرید (Bid) و قیمت فروش (Ask) یک جفت ارز گفته میشود. این اختلاف، هزینهای است که شما برای انجام معامله به بروکر پرداخت میکنید.
به عنوان مثال اگر قیمت خرید EURUSD برابر ۱.۱۰۵۰ و قیمت فروش آن ۱.۱۰۵۳ باشد، اسپرد این جفت ارز ۳ پیپ است.
انواع اسپرد
- اسپرد ثابت (Fixed Spread)
در این نوع اسپرد، میزان اختلاف بین قیمت خرید و فروش همواره ثابت است و با نوسانات بازار تغییر نمیکند.
- اسپرد متغیر (Variable Spread)
در این نوع اسپرد، میزان اختلاف بین قیمت خرید و فروش بسته به شرایط بازار (حجم معاملات) تغییر میکند. اسپرد متغیر معمولاً در زمان انتشار اخبار مهم اقتصادی یا در زمانهایی که نقدینگی بازار کم است، افزایش مییابد.
۱۰- قیمت خرید (Bid) و قیمت فروش (Ask)
- قیمت خرید (Bid)
قیمتی است که بروکر حاضر است جفت ارز را از شما بخرد (یعنی قیمتی که شما میتوانید جفت ارز را به بروکر بفروشید).
- قیمت فروش (Ask)
قیمتی است که بروکر حاضر است جفت ارز را به شما بفروشد (یعنی قیمتی که شما میتوانید جفت ارز را از بروکر بخرید).

همیشه قیمت خرید Ask بالاتر از قیمت فروش Bid است و اختلاف این دو، همان اسپرد است که پیشتر توضیح داده شد.
۱۱- لات (Lot) چیست؟
لات (Lot) یک واحد استاندارد برای اندازهگیری حجم معامله در فارکس است. هر لات نشاندهنده تعداد مشخصی از واحدهای ارز پایه است.
انواع لات
- لات استاندارد (Standard Lot): معادل ۱۰۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است.
- مینی لات (Mini Lot): معادل ۱۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. (یک دهم لات استاندارد)
- میکرو لات (Micro Lot): معادل ۱,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. (یک صدم لات استاندارد)
- نانو لات (Nano Lot): معادل ۱۰۰ واحد ارز پایه است. (یک هزارم لات استاندارد)
۱۲- لوریج (Leverage) چیست؟
لوریج (Leverage) یا اهرم، ابزاری است که به شما امکان میدهد با سرمایهای بیشتر از موجودی واقعی حساب خود معامله کنید. به عبارت دیگر، لوریج به شما اجازه میدهد تا با قرض گرفتن از بروکر، حجم معاملات خود را چند برابر کنید.
به طور مثال اگر لوریج حساب شما ۱:۱۰۰ باشد، به این معنی است که به ازای هر ۱ دلار از سرمایه خود، میتوانید تا ۱۰۰ دلار معامله کنید. بنابراین، با ۱۰۰۰ دلار سرمایه، میتوانید تا ۱۰۰,۰۰۰ دلار (معادل ۱ لات استاندارد) معامله کنید.
۱۳- مارجین (Margin) چیست؟
مارجین (Margin) مقدار پولی است که به عنوان تضمین برای باز نگه داشتن یک پوزیشن معاملاتی (با استفاده از لوریج) نزد بروکر سپردهگذاری میشود. در واقع، مارجین بخشی از سرمایه شماست که توسط بروکر “قفل” میشود تا اطمینان حاصل شود که میتوانید زیانهای احتمالی معامله را پوشش دهید.
به طور مثال اگر لوریج حساب شما ۱:۱۰۰ باشد و بخواهید ۱ لات استاندارد EURUSD (معادل ۱۰۰,۰۰۰ یورو) معامله کنید، مارجین مورد نیاز ۱۰۰۰ یورو خواهد بود (%۱ از حجم معامله).
- کال مارجین (Margin Call)
اگر زیان معامله شما به حدی برسد که موجودی حساب شما (پس از کسر زیان) از مارجین مورد نیاز کمتر شود، بروکر به شما هشدار میدهد که یا حساب خود را شارژ کنید یا پوزیشنهای خود را ببندید. به این هشدار، کال مارجین گفته میشود. اگر به کال مارجین توجه نکنید، بروکر ممکن است به طور خودکار پوزیشنهای شما را ببندد تا از زیان بیشتر جلوگیری کند.
۱۳- سواپ (Swap) یا بهره شبانه چیست؟
سواپ (Swap) یا بهره شبانه، هزینهای است که به دلیل باز نگه داشتن یک پوزیشن معاملاتی (خرید یا فروش) برای بیش از یک روز، به حساب شما تعلق میگیرد (یا از آن کسر میشود). این هزینه بر اساس تفاوت نرخ بهره (Interest Rate) بین دو ارز موجود در جفت ارز محاسبه میشود.
۱۴- سفارش (Order) چیست؟
سفارش (Order) دستوری است که شما به بروکر خود میدهید تا یک معامله را در قیمت مشخصی (یا در بهترین قیمت موجود) برای شما انجام دهد. سفارشها به شما امکان میدهند تا کنترل بیشتری بر روی معاملات خود داشته باشید و نیازی به نظارت مداوم بر بازار نداشته باشید.
انواع سفارشات
- سفارش بازار (Market Order)؛ سفارشی است برای خرید یا فروش فوری یک جفت ارز در بهترین قیمت فعلی بازار. این نوع سفارش زمانی استفاده میشود که میخواهید سریعاً وارد معامله شوید و قیمت دقیق برای شما اهمیت کمتری دارد. سفارشات بازار معمولاً بلافاصله اجرا میشوند، اما ممکن است در شرایط نوسانات شدید بازار، قیمت اجرا شده کمی با قیمتی که در لحظه سفارش مشاهده کردهاید، متفاوت باشد (اسلیپیج).
- سفارش محدود (Limit Order)؛ سفارشی است برای خرید یا فروش یک جفت ارز در یک قیمت مشخص یا بهتر از آن.
- سفارش خرید محدود (Buy Limit)؛ برای خرید در قیمتی پایینتر از قیمت فعلی بازار استفاده میشود.
- سفارش فروش محدود (Sell Limit)؛ برای فروش در قیمتی بالاتر از قیمت فعلی بازار استفاده میشود. این نوع سفارش زمانی استفاده میشود که میخواهید در قیمت دلخواه خود وارد معامله شوید و منتظر رسیدن قیمت به آن سطح هستید.
- سفارش حد ضرر (Stop Loss Order)؛ سفارشی است برای بستن یک معامله در یک قیمت مشخص به منظور جلوگیری از زیان بیشتر.
- سفارش توقف ضرر خرید (Buy Stop Loss)؛ برای بستن معامله فروش در قیمتی بالاتر از قیمت ورود استفاده میشود.
- سفارش توقف ضرر فروش (Sell Stop Loss)؛ برای بستن معامله خرید در قیمتی پایین تر از قیمت ورود استفاده می شود. این نوع سفارش به عنوان یک ابزار مدیریت ریسک ضروری در نظر گرفته میشود.
- سفارش حد سود (Take Profit Order)؛ سفارشی است برای بستن یک معامله در یک قیمت مشخص به منظور ذخیره سود. این نوع سفارش زمانی استفاده میشود که میخواهید پس از رسیدن قیمت به سطح سود مورد نظر، معامله به طور خودکار بسته شود.
- سفارش حد ضرر متحرک (Trailing Stop)؛ نوعی سفارش حد ضرر است که به طور خودکار با حرکت قیمت به نفع شما، جابجا میشود. اگر یک پوزیشن خرید باز کرده اید و قیمت در حال افزایش است با فعال کردن این دستور ، حد ضرر فرضی شما به همراه قیمت افزایش پیدا می کند. این نوع سفارش به شما کمک میکند تا سود خود را در معاملات دنبالهدار حفظ کنید و در عین حال، از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
۱۵- اسلیپیج چیست؟
اسلیپیج (Slippage) به اختلاف بین قیمتی که شما انتظار دارید سفارش شما در آن اجرا شود و قیمتی که سفارش واقعاً در آن اجرا میشود، گفته میشود. اسلیپیج میتواند مثبت یا منفی باشد.
- اسلیپیج مثبت: زمانی رخ میدهد که سفارش شما در قیمتی بهتر از قیمت مورد انتظار شما اجرا شود.
- اسلیپیج منفی: زمانی رخ میدهد که سفارش شما در قیمتی بدتر از قیمت مورد انتظار شما اجرا شود.
اسلیپیج معمولاً در شرایط نوسانات شدید بازار یا زمانی که حجم معاملات کم است، رخ میدهد.
۱۶- ریکوت چیست؟
ریکوت (Requote) زمانی اتفاق میافتد که بروکر به دلیل تغییر سریع قیمتها، نمیتواند سفارش شما را در قیمتی که درخواست دادهاید، اجرا کند. در این حالت، بروکر به شما یک قیمت جدید پیشنهاد میدهد و از شما میپرسد که آیا مایل به اجرای سفارش در قیمت جدید هستید یا خیر.
ریکوت بیشتر در بازارهای پرنوسان و در بروکرهایی که از نوع Dealing Desk (Market Maker) هستند، رخ میدهد.
۱۷- شاخص (Index)
شاخص (Index) معیاری است که عملکرد گروهی از داراییها را نشان میدهد. در بازار فارکس، شاخصهای ارزی وجود دارند که عملکرد یک ارز را در برابر سبدی از ارزهای دیگر اندازهگیری میکنند.
به عنوان مثال شاخص دلار آمریکا (DXY) عملکرد دلار آمریکا را در برابر سبدی از شش ارز دیگر (یورو، ین ژاپن، پوند انگلیس، دلار کانادا، کرون سوئد و فرانک سوئیس) اندازهگیری میکند. معامله گران از Index برای سنجش قدرت یک ارز استفاده می کنند.
در انتها
اکنون که با اصطلاحات پایه فارکس آشنا شدید، میتوانید گامهای بعدی را در مسیر یادگیری این بازار بردارید. به خاطر داشته باشید که این اصطلاحات، تنها نقطه شروع هستند و دنیای فارکس بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از این مفاهیم اولیه است. با این حال، تسلط بر همین اصطلاحات پایه، به شما کمک میکند تا درک بهتری از تحلیلها، اخبار و آموزشهای مربوط به فارکس داشته باشید و با اعتماد به نفس بیشتری وارد این بازار شوید.
فراموش نکنید که یادگیری فارکس یک فرآیند مستمر است و نیاز به تمرین، مطالعه و صبر دارد. توصیه میکنیم که پیش از شروع معاملات واقعی، حتماً با یک حساب آزمایشی تمرین کنید و استراتژیهای معاملاتی خود را بیازمایید. همچنین، همواره به دنبال یادگیری و بهروزرسانی دانش خود باشید. با تلاش و پشتکار، میتوانید به یک معاملهگر موفق در بازار فارکس تبدیل شوید.

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی میرساند

کاناری کپیتال برای ETF اینجکتیو (INJ) ثبتنام کرد

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

کوینبیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژهها ناپدید شدهاند!

قدرتمندترین ماینر جهان معرفی شد؛ انتماینر S23

راهاندازی شبکه LitVM لایت کوین

ابزار S-Two استارکور معرفی شد؛ تحولی بزرگ در گواههای دانش صفر (ZKP)

چراغ سبز ولیدیتورهای اتریوم به افزایش گس لیمیت بلاک

هاردفورک مکس ول (Maxwell) در تستنت BNB Chain فعال شد

آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی میرساند

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

کوینبیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

راهاندازی شبکه LitVM لایت کوین

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژهها ناپدید شدهاند!

چراغ سبز ولیدیتورهای اتریوم به افزایش گس لیمیت بلاک

قدرتمندترین ماینر جهان معرفی شد؛ انتماینر S23

ابزار S-Two استارکور معرفی شد؛ تحولی بزرگ در گواههای دانش صفر (ZKP)

همکاری هلیوم (Helium) با غولهای مخابراتی

هایپرلیکوئید؛ صعود چشمگیر یک صرافی غیرمتمرکز در قلب بازار کریپتو

هاردفورک مکس ول (Maxwell) در تستنت BNB Chain فعال شد

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت پنجم (آخر)

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت چهارم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت سوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت دوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت اول

مستند دیپ وب (Deep Web) 2015

مستند شغل داخلی (Inside Job) بحران مالی

مارجین کال (Margin Call)

فیلم بازیکن شماره یک آماده (Ready Player One)

فیلم مرد آزاد (Free Guy)
![مستند کریپتوپیا [Cryptopia]، بیت کوین، بلاکچین و آینده اینترنت](https://investorent.xyz/wp-content/uploads/مستند-کریپتوپیا-Cryptopia-80x80.webp)
مستند کریپتوپیا (Cryptopia)

برای ارسال نظر باید وارد شوید ورود