با ما همراه باشید

آموزش

شاخص VIX چیست و چگونه به درستی از آن استفاده کنیم؟

شاخص VIX در سال ۱۹۹۳ توسط بورس شیکاگو (CBOE) ایجاد شد و از آن زمان به یکی از معیارهای پربیننده برای نوسان پذیری و ریسک بازار تبدیل شده است. اندیکاتور VIX یک ابزار مطالعاتی تکنیکال بسیار منحصر به فرد است که می تواند به ما کمک کند تا احساسات کلی در بازار را درک کنیم.

منتشر شده

در

شاخص VIX چیست و چگونه به درستی از آن استفاده کنیم؟

شاخص VIX یا CBOE Volatility Index اندیکاتوری ‌‌است که به طور گسترده ای توسط معامله گران در بازار سهام، آتی و آپشن استفاده می شود. برخلاف بیشتر اندیکاتور‌ها، اندیکاتور VIX یک ابزار مطالعاتی تکنیکال بسیار منحصر به فرد است که می تواند به ما کمک کند تا احساسات کلی در بازار و میزان ترس یا اطمینانی (آرامش) را که معامله گران و سرمایه گذاران در هر لحظه احساس می کنند، درک کنیم.

توضیح شاخص نوسانات CBOE یا VIX

شاخص نوسانات CBOE که به نام شاخص VIX شناخته می شود، یک شاخص مبتنی بر تلاطم یا نوسان بازار (Volatility) است که نوسانات مورد انتظار آتی را برای دوره ۳۰ روز آینده اندازه گیری می‌کند. این شاخص با کمک قراردادهای آپشن موجود روی شاخص‌ S&P500 محاسبه می شود. معامله گران و سرمایه گذاران معمولاً S&P500 VIX را به عنوان وسیله ای برای ارزیابی ریسک و احساسات کلی در بازار سهام استفاده می کنند. از VIX گاهی اوقات به عنوان شاخص ترس نیز یاد می شود.

اساساً، منظور از نوسانات‌، میزان حرکت قیمت ها در بازار برای یک برهه زمانی معین است.

هرچه نوسان مشاهده شده یا پیش بینی شده (مورد انتظار) بیشتر باشد، واریانس حرکات قیمت یک سهام یا یک شاخص خاص بیشتر است. برعکس، هرچه نوسان قابل مشاهده یا پیش بینی شده کمتر باشد، واریانس حرکات قیمت در مدت زمان مشخص کمتر است. واریانس یک شاخص انحراف از میانگین است و هر چه قیمت چیزی از میانگین خود در یک برهه زمانی مشخص، فاصله بگیرد عملا انحراف بیشتر، و در نتیجه واریانس بیشتر است.

شاخص VIX در سال ۱۹۹۳ توسط بورس شیکاگو (CBOE) ایجاد شد و از آن زمان به یکی از معیارهای پربیننده برای نوسان پذیری و ریسک بازار تبدیل شده است. این به ویژه برای معامله گران قراردادهای آپشن (اختیار معامله) که به طور مداوم نوسانات مورد انتظار را در تصمیمات معاملاتی خود تحلیل می کنند بسیار مفید است.

به عنوان یک دستور العمل کلی، هنگامی که شاخص VIX ارقام بالاتری را ثبت می کند، نشان دهنده قیمت گذاری بالاتر در معاملات آپشن است و هنگامی که شاخص VIX در حال ثبت میزان اعداد کوچکتری است، نشان دهنده قیمت پایین تر معاملات آپشن است.

به طور کلی، خرید قراردادهای آپشن در شرایطی که نوسانات نسبتاً کم است، سودمندتر است و در صورت نوسانات نسبتاً زیاد، فروش قراردادهای آپشن سود بیشتری دارد. دلیل این امر این است که در نوسانات کمتر، قراردادهای آپشن میل به قیمت پایین تری دارند، در حالی که در زمان نوسان های بیشتر، قراردادهای آپشن تمایل دارند که قیمت های نسبتاً بالاتری داشته باشند.

از این رو، ریسک تلاطم در بازار در قیمت قراردادهای خرید و فروش آپشن لحاظ شده است و می توان آن را به عنوان یک نوع ریسک انتظاری در نظر گرفت. شاخص VIX کاملا پویا است و با تعامل معامله گران در بازار، افزایش و کاهش می یابد.

یکی دیگر از نکات جالب مربوط به شاخص VIX‌، این است که به طور کلی با بازار سهام، به ویژه شاخص S&P 500‌، رابطه منفی یا معکوس دارد. مثلاً، وقتی بازار نسبتاً آرام باشد و روند صعودی داشته باشد، VIX اعداد نسبتاً کمی را ثبت خواهد کرد و در موج نزولی، وقتی فروش در بازار به شدت زیاد است، با ترس بیشتر در بازار، شاخص VIX شروع به جهش می کند.

درک شاخص VIX

اکنون که درکی کلی از شاخص CBOE VIX پیدا کردیم، بیایید ببینیم که اعداد درون اندیکاتور VIX به چه معنا هستند. اساساً VIX نشان دهنده درصد تغییرات مورد انتظار برای شاخص S&P500 در محدوده انحراف معیار اول این شاخص در بازه یکساله است. (منظور از انجراف معیار اول، انحراف معیار بین یک تا منهای یک است، که طبق توزیع نرمال، ۶۸ درصد داده ها در این محدوده پراکنده هستند بنابراین احتمال اینکه قیمت در آینده نیز در همان محدوده نوسان کند ۶۸ درصد برآورد می شود. همچنین ۹۵ درصد داده ها نیز در محدوده انحراف معیار دوم پراکنده هستند.)

به خاطر داشته باشید که انحراف معیار اول نشان دهنده حرکت قیمت در محدوده ۶۸٪ از بازه تغییرات قیمت ها در یکسال گذشته است. به عنوان یک مثال ساده، فرض کنید VIX در حال حاضر عدد ۲۰ را نشان می دهد. این بدان معنی است که بر اساس ریسک های موجود (پرمیوم های موجود) در بازار معاملات آپشن روی شاخص S&P500، به احتمال ۶۸٪ قیمت شاخص S&P 500 در محدوده ۲۰٪ از قیمت فعلی نوسان می کند. (محدوده ۲۰% یعنی ۲۰+ تا ۲۰- درصد نسبت به قیمت فعلی.)

هنگام تحلیل شاخص VIX‌، مقدار عدد فعلی VIX به همان اندازه اهمیت دارد که تحلیل روند تاریخی آن. بنابراین عدد فعلی با اعداد نسبی آن در گذشته مقایسه می شود. به عنوان یک دستورالعمل کلی، هر زمان که VIX عددی زیر ۲۰ را ثبت می کند، بازار یک محیط نسبتاً کم ریسک دارد.

عدد کمتر در VIX با حرکت قیمت صعودی در بازار سهام همبستگی دارد. هر زمان که VIX شروع به ثبت اعداد بالای ۲۰ می کند، این نشانه ای از فضای ریسکی تر بازار ‌ است.

در تصویر زیر نمودار بلند مدت VIX را بر اساس بازه زمانی ماهانه مشاهده می کنید.

VIX indicator
VIX indicator

هنگامی که نگرانی در بازار افزایش یابد، ارقام مربوط به VIX می تواند به سرعت افزایش یابد، زیرا معامله گران در بازار تمایل بیشتری به بیمه شدن از طریق بازار آپشن دارند.

می توانیم به نمودارهای گذشته نگاهی بیندازیم و جهش های شاخص VIX را در هنگام سقوط بزرگ “دات کام” (سهام شرکت های کامپیوتری)‌، بحران مالی سال ۲۰۰۸ و رویدادهای مشابه مشاهده کنیم.

به طور معمول، جهش های VIX اغلب کوتاه مدت هستند و اغلب پس از مدت کوتاهی شاخص نوسانات بازار VIX شروع به بازگشت به مقادیر میانگین تاریخی خود می کند. این پدیده اغلب از این اصل اساسی نشات می گیرد که نوسانات بازار همیشه تمایل به بازگشت به مقدار میانگین عادی خود ​​را دارند.

برخلاف روندهای قیمتی که می توانند برای مدت زمان طولانی تداوم داشته باشند، نوسانات، بیشتر رفتار دوره ای دارند و هر زمان که عدد خارج از محدوده ای ثبت شود، به زودی مجدد به سمت میانگین خود گرایش پیدا می کند. اگرچه این یک قاعده کاملا مستحکمی نیست، اما یک تجربه تاریخی در بازار است که معامله گران باید از آن آگاه باشند.

بدیهی است که رویدادهای ژئوپلیتیک و اقتصادی روی VIX اثر خواهند گذاشت. هر زمان اتفاقات پیش بینی نشده ای در جهان رخ دهد که بتواند بازار سهام ایالات متحده را تحت تأثیر قرار دهد، معامله گران و سرمایه گذاران تمایل دارند که به دنبال تأمین امنیت سرمایه خود یا استراتژی های پوشش دهنده ریسک (Hedging strategies) باشند.

این استراتژی های پوشش ریسک اغلب در بازارهای آپشن انجام می شود. بسیاری از اوقات، این ترس بیش از حد اغراق آمیز است و به همین ترتیب، قیمتی که معامله گران و سرمایه گذاران برای حفاظت از دارایی های خود می پردازند می تواند بسیار بالا باشد.

این یک واقعیت کاملاً شناخته شده در بین معامله گران حرفه ای آپشن این است که نوسانات ضمنی (یا نوسانات مورد انتظار در آینده)، اغلب اغراق آمیزتر از نوسانات تحقق یافته در بازار هستند و با گذشت زمان، این اختلاف بین نوسان مورد انتظار و تحقق یافته به طور متوسط به کمی کمتر از ​​۱۰٪ می رسد. معنای این موضوع آن است که استراتژی های نوسانات کوتاه مدت می توانند یک فرصت سودآوری را برای معامله گران معاملات آپشن فراهم کنند.

نحوه معامله با شاخص VIX

اگرچه شما نمی توانید VIX را مستقیماً معامله کنید، اما معامله گران می توانند با گرفتن موقعیت معاملاتی از طریق بازار آتی یا بازار آپشن، در معاملات این شاخص مشارکت کنند. علاوه بر این، معامله گران می توانند از طریق ETP که محصولات قابل معامله در بورس هستند به محصولات مرتبط با VIX دسترسی پیدا کنند. چندین محصول وجود دارد که بر شاخص VIX متمرکز شده اند. دو مورد از محبوب ترین آن ها VXX و VXZ هستند.

دلایل زیادی وجود دارد که یک معامله گر یا سرمایه گذار به معامله VIX بپردازد. اولین اینکه، می توان از آن به عنوان راهی برای پوشش ریسک پورتفولیو استفاده کرد که یکی از بیشترین کاربردهای مورد توجه محصولات VIX است. علاوه بر این، سفته بازان می توانند در محصولات مرتبط با شاخص VIX موقعیت معاملاتی بگیرند تا از تغییرات بالقوه نوسانات بازار سود ببرند.

همانطور که قبلاً اشاره کردیم، به طور کلی بین بازار سهام و VIX رابطه معکوس وجود دارد. هنگامی که شما از این امر درک کاملی داشته باشید، می توانید انواع مختلفی از استراتژی های پوشش دهنده ریسک را در این زمینه استفاده کنید تا پورتفولیوی خود را از حرکت های نامطلوب بازار محافظت کنید. این روش یکی از بهترین روش ها برای استفاده از VIX در برنامه معاملاتی کلی شماست.

حال بیایید نگاهی دقیق به دو ابزار معاملاتی بیندازیم که به عنوان یک نماینده برای شاخص نوسانات سهام VIX عمل می کنند.

VXX‌: متوسط حجم معامله شده ​​این محصول در روز بسیار زیاد است که اغلب به بیش از ۳۰ میلیون سهم در روز می رسد که شامل موقعیت خرید در ماه اول و ماه بعدی قراردادهای آتی در VIX است.

VXX chart
VXX chart

VXZ: این محصول بر ردیابی نوسانات میان مدت S&P 500 متمرکز است، که از موقعیت های خرید در قراردادهای آتی VIX در ماه های چهارم، پنجم، ششم و هفتم در CME‌ (بورس شیکاگو) تشکیل می شود.‌

استراتژی معاملاتی VIX با استفاده از VXX

می دانیم که هر زمان که شاخص VIX در حال کاهش و ثبت اعداد کمتر است، بازار تمایل دارد که در محدوده نوسان کمتری قرار داشته باشد و یک روند صعودی پایدار ایجاد کند. بالعکس، هر زمان که بازارها با سطح بالایی از عدم اطمینان یا ترس مواجه شوند، شاخص VIX تمایل به افزایش یا اوج گرفتن با ثبت عدد بالاتر دارد. از این رو، برای سنجش فضای فعلی بازار باید به مطالعه شاخص VIX در سطح فعلی و سطح تاریخی بپردازیم. این استراتژی بهتر است برای VXX ETN اعمال شود که قبلاً آن را توضیح دادیم.

علاوه بر این، استراتژی ما از دو اندیکاتور تکنیکال اضافی استفاده می کند که به ما کمک می کند معاملات خود را انجام دهیم. این دو شامل باندهای بولینگر (Bollinger band) و میانگین متحرک ساده ۹ دوره ای (SMA 9) می شوند.

باندهای بولینگر یک اندیکاتور مبتنی بر نوسان است که به ما کمک می کند دوره ای را در بازار که احتمال تغییر روند در آن وجود دارد، مشخص کنیم. از این رو، ما از باندهای بولینگر به عنوان یک شاخص میانگین برگشت روند در استراتژی استفاده خواهیم کرد. علاوه بر این، ما از میانگین متحرک (SMA 9) برای نقاط ورودی استفاده خواهیم کرد.

از آنجا که استراتژی VXX می تواند در هر دو جهت استفاده شود، می توان آن را به عنوان یک استراتژی خرید یا فروش به کار برد. این بدان معناست که ما در صورت تحقق شرایط خرید به دنبال خرید VXX و در صورت تحقق شرایط فروش به دنبال فروش VXX هستیم. به جای فروش VIX از طریق فروش VXX ‌که ممکن است برای همه معامله گران عملی نباشد، شما می توانید SVXY را خریداری کنید، که یک صندوق قابل معامله‌ (ETF) است که VXX را با -۰.۵X ردیابی می کند.

در زیر شرایط ورود به یک معامله خرید براساس این استراتژی با استفاده از نمودار روزانه VXX آورده شده است.

  • VXX ‌‌باید روند نزولی داشته باشد.
  • مقدار VXX باید باند پایینی بولینگر را لمس کند یا به زیر آن برسد.
  • SMA 9 باید زیر قیمت VXX باشد.
  • وقتی قیمت VXX بالای ۹ SMA بسته می شود، وارد موقعیت خرید شوید.
  • حد ضرر را در زیر نزدیکترین کف قبلی VXX قرار دهید.
  • بعد از نفوذ VXX به باند بالایی بولینگر از موقعیت خارج شوید.

و در زیر شرایط شروع یک موقعیت فروش براساس این استراتژی با استفاده از نمودار روزانه VXX آورده شده است:

  • VXX ‌باید روند صعودی داشته باشد.
  • مقدار VXX باید باند بولینگر را لمس کند یا بالاتر برود‌.
  • SMA 9‌ باید بالای قیمت VXX باشد.
  • وقتی قیمت VXX زیر SMA 9 بسته شود، وارد موقعیت فروش شوید یا می توانید موقعیت خرید را در SVXY انتخاب کنید که همان ETF معکوس است.
  • حد ضرر را بالای نزدیکترین قله اخیر VXX قرار دهید.
  • بعد از نفوذ VXX به باند پایین بولینگر، از موقعیت خارج شوید.

مثالی از معامله VIX با استفاده از VXX

بیایید اکنون به نمودار این مثال نگاه کنیم که استراتژی معامله VIX را به ما نشان می دهد.

به خاطر داشته باشید، پیشفرض اصلی استراتژی ما این است، که نوسانات خاصیت بازگشت به میانگین را دارند، از این رو‌ ما به دنبال زمانهایی هستیم که نوسانات در حالت اشباع خرید (Overbought) یا اشباع فروش (Oversold) باشند. این فرصتی را برای ما فراهم می کند تا نوسانات شدید قیمت را به امید بازگشت به سطح نرمال معامله کنیم.

به نمودار قیمت زیر توجه کنید. این نمودار VXX بر اساس قیمت بسته شدن روزانه است.

VIX strategy VXX
VIX strategy VXX

نوارهای بیرونی سبز رنگ در این نمودار قیمت نشان دهنده خطوط بالا و پایین باند بولینگر  است. خط آبی مرکزی، خط میانگین متحرک ساده SMA 9 است. اگر نگاهی به ابتدای این نمودار قیمت بیندازیم، می بینیم که قیمت روند نزولی را در VXX آغاز کرده است. این روند نزولی قیمت تقریباً سه هفته قبل از لمس باند پایین بولینگر ادامه داشت. اگر به منطقه بزرگ نمایی شده در نزدیکی مرکز نمودار نگاه کنید، می توانید محل وقوع تماس واقعی باند بولینگر را پیدا کنید.

اکنون که روند نزولی VXX تایید شد و دیدیم که شاخص به باند پایین بولینگر نفوذ کرده است، می توانیم برای معامله خرید به امید بازگشت دوباره نوسانات به حد میانگین‌​​، آماده شویم. از آنجا که لمس باند پایین بولینگر نشان دهنده شرایط اشباع فروش (Oversold) از لحاظ نوسانات است، ما به دنبال یک حرکت صعودی قیمت در نمودار VXX خواهیم بود.

ورود واقعی ما برای خرید هنگامی عملی می شود که قیمت بتواند SMA را به سمت بالا قطع کند. همانطور که از وضعیت نمودار قیمت در زمان لمس باند پایین بولینگر مشخص است، SMA ‌آن زمان بالاتر از قیمت فعلی VXX بود.

به این ترتیب، ما صبر خواهیم کرد تا یک بریک اوت (Breakout) صعودی و بسته شدن کندل بالای میانگین متحرک تأیید شود. می توانید ببینید که این اتفاق در کجا رخ داده است (نقطه ورود با پیکان آبی رنگ نشان داده شده است). توجه داشته باشید که پس از لمس باند پایینی بولینگر، چگونه این کندل برای اولین بار در بالای SMA (9) بسته شد.

حد ضرر در زیر آخرین کف قیمتی قبل از سیگنال ورودی ما قرار می گیرد. این حد ضرر با خط چین مشکی در نزدیکی قسمت پایین نمودار نشان داده شده است.

در نهایت، حد سود ما به نحوه تعامل قیمت با باند بالایی بولینگر بستگی دارد. به طور خاص، وقتی قیمت به باند بالایی بولینگر نفوذ می کند، در کندل بعدی ما از موقعیت خارج می شویم. نقطه خروج در نمودار قیمت مشخص شده است و ما را با گرفتن یک سود از این معامله خارج می کند.

در انتها

همانطور که در این مقاله بحث کردیم، S&P VIX‌ معیار مهمی برای نوسانات بازار سهام است. ثبت عدد نسبتاً زیاد از VIX نشانگر وجود ترس و عدم اطمینان در بازار است و این عدد بالا با فشار قیمت نزولی در ارتباط است.

از سوی دیگر ثبت عدد پایین در VIX به طور معمول نشانه اطمینان خاطر در بازار است. به عبارت دیگر، سرمایه گذاران از چشم انداز آینده بازار احساس خوبی دارند و لذا به دنبال استراتژی های پوشش ریسک از طریق بازارهای آتی یا آپشن نیستند.

در این مطلب ما چند ابزار مالی معرفی کردیم که می تواند برای معامله نوسانات بازار سهام ایالات متحده استفاده شود. دو ابزار معاملاتی معروف که به عنوان نماینده برای شاخص VIX عمل می کنند، VXX و VXZ هستند. از‌ این‌ میان، VXX یک ابزار نقدشونده تر است که به شکل بسیار گسترده تری مورد معامله قرار می گیرد. به عنوان نکته آخر، درک معنا و مفهوم اعداد زیاد یا کم در VIX بسیار مهم است.

می دانیم که نوسانات دارای ویژگی های بازگشت به میانگین هستند. به همین ترتیب، معامله گران خلاف روند می توانند در VIX استراتژی هایی تهیه کنند که نوسانات شدید را در نظر بگیرد. صرف نظر از اینکه کدام شاخص سهام را دنبال می کنید، مهم است که به طور منظم بر شاخص VIX نظارت کنید. به این دلیل که، اگرچه VIX‌ نوسانات S&P 500 را‌ اندازه گیری می کند، اما بین همه شاخص های عمده سهام ایالات متحده همبستگی زیادی وجود دارد.

هشدار ریسک و سلب مسئولیت

این مطلب به هیچ عنوان توصیه به خرید یا فروش نیست

بازارهای مالی از ریسک بالایی برخوردارند و امکان از دست رفتن بخش یا تمام حساب معاملاتی شما وجود دارد. تا زمانی که دانش کافی در مورد بازارها به دست نیاورده اید یا امکان قرار دادن سرمایه خود در ریسک محتمل را ندارید در این بازارها سرمایه گذاری نکنید.

آموزش

۷ عادت ثروتمندان از دیدگاه روانشناسی

درک و به کارگیری این عادت ها می تواند نگرش مالی شما را بهبود بخشیده و چشم انداز روشن تری برای ثروت آفرینی پیش روی شما بگذارد. آگاهی و خودآگاهی یکی از مهمترین مولفه ها، برای تبدیل شدن به یک معامله گر و سرمایه گذار با سودآوری مستمر است.

منتشر شده

در

۷ عادت ثروتمندان از دیدگاه روانشناسی

ثروت صرفاً زاییده‌ شانس یا ارث نیست. در بسیاری موارد، ثروت حاصل عادت ها و طرز فکرهای خاصی است که در طول زمان شکل می گیرند. علم روانشناسی رفتارهای کلیدی مشترکی را در میان افراد ثروتمند شناسایی کرده است که می تواند برای هر کسی که در پی ثروت اندوزی است، ارزشمند باشد.

درک و به کارگیری این عادت ها می تواند نگرش مالی شما را بهبود بخشیده و چشم انداز روشن تری برای ثروت آفرینی پیش روی شما بگذارد. در ادامه، به بررسی هفت عادتی می پردازیم که بر اساس پژوهش های روانشناختی، در میان ثروتمندان رایج است و چگونگی گنجاندن آن ها در زندگی خود را مورد بحث قرار می دهیم. با به کار گیری این عادت ها، می توانید مسیر خود را به سوی ثروتی چشم گیر هموار سازید. با اینوستورنت همراه باشید.

۱. پیشگامی و ابتکار عمل

افراد ثروتمند غالباً از ویژگی هایی برخوردارند که روانشناسان آن را “کانون کنترل درونی” می نامند. این بدان معناست که آن ها باور دارند می توانند بر شرایط زندگی خود تأثیر بگذارند، به جای آنکه خود را دستخوش نیروهای بیرونی بدانند. چنین رویکرد کنشگرانه ای در تصمیم گیری های مالی و ثروت اندوزی نقشی حیاتی ایفا می کند.

پژوهش های متعدد نشان داده اند افرادی که از کانون کنترل درونی بهره مندند، احتمال بیشتری دارد به موفقیت مالی دست یابند. این افراد مسئولیت وضعیت مالی خود را بر عهده می گیرند و فعالانه در جهت بهبود آن تلاش می کنند. برای نمونه، فردی با ذهنیت کنشگر به جای آنکه اقتصاد را مقصر از دست دادن شغلش بداند، ممکن است از این موقعیت برای راه اندازی کسب و کار یا کسب مهارت های جدید بهره ببرد.

برای پرورش ذهنیتی فعال تر، ابتدا بخش هایی از زندگی مالی خود را که در آن ها احساس ناتوانی می کنید، شناسایی کنید. سپس، راهکارهایی را برای تأثیرگذاری بر این حوزه ها بیندیشید. این راهکارها می توانند از تنظیم انتقال خودکار پس انداز تا تدوین یک استراتژی سرمایه گذاری جامع را شامل شوند. نکته کلیدی این است که بر آنچه در کنترل شماست تمرکز کنید و قاطعانه دست به عمل بزنید.

۲. پرورش ذهنیت هدف محور

افراد ثروتمند معمولاً در تعیین اهداف مالی بلند مدت و شفاف، سرآمد هستند. آن ها با بهره گیری از فنون تجسم ذهنی، آینده‌ مطلوب خود را به وضوح به تصویر می کشند. روانشناسان دریافته اند که این روش می تواند انگیزه و احتمال دستیابی به اهداف را به طور چشمگیری افزایش دهد.

این افراد اغلب با نگاهی معکوس به اهداف کلان خود، برنامه های عملی برای رسیدن به آن ها طراحی می کنند. برای مثال، اگر هدف بازنشستگی با ۵ میلیون دلار پس انداز در ۳۰ سال آینده باشد، آن را به اهداف کوچکتری مانند میزان پس انداز سالانه، استراتژی های سرمایه گذاری و نقاط عطف شغلی تقسیم می کنند.

برای تمرین این عادت، می توانید این کار را انجام دهید:

مهمترین هدف مالی خود را بنویسید. سپس با جزئیات تصور کنید که رسیدن به این هدف چگونه خواهد بود. چه احساسی خواهید داشت؟ زندگیتان چه شکلی خواهد داشت؟ حال، از انتها به ابتدا فکر کنید. برای دستیابی به این هدف، چه گام هایی باید امسال، این ماه و این هفته بردارید؟ این فرآیند می تواند حتی بلند پروازانه ترین اهداف را دست یافتنی تر جلوه دهد.

۳. مدیریت بهینه زمان

زمان، گنجینه ای محدود است که ثروتمندان آن را ارزشمندترین دارایی خود می دانند. آن ها با بهره گیری از ابزارهای اولویت بندی همچون ماتریس آیزنهاور (Eisenhower Matrix)، که وظایف را بر اساس فوریت و اهمیت دسته بندی می کند، اطمینان حاصل می کنند که انرژی خود را صرف اموری می کنند که واقعاً ارزشمند هستند.

اگرچه افراد موفق اغلب ساعات طولانی تری کار می کنند، آنچه آن ها را متمایز می سازد، بهره وری فوق العاده شان در این ساعات است. به جای اتلاف وقت با تماشای بی رویه تلویزیون یا پرسه زنی بی هدف در شبکه های اجتماعی، این افراد اولویت را به فعالیت های ثروت آفرین مانند شبکه سازی، یادگیری درباره سرمایه گذاری ها، یا کار بر روی کسب و کارشان می دهند.

برای بهبود مدیریت زمان خود، می توانید به مدت یک هفته فعالیت هایتان را ثبت کنید. مشخص کنید که چه مقدار از وقت خود را صرف کارهای کم ارزش می کنید و بیندیشید که چگونه می توانید این زمان را به فعالیت های ارزشمند و ثروت آفرین اختصاص دهید. تغییرات کوچک، مانند اختصاص روزانه یک ساعت به آموزش مالی یا توسعه یک شغل جانبی، می تواند در درازمدت تأثیرات چشمگیری داشته باشد.

به یاد داشته باشید که راز موفقیت در استفاده هوشمندانه از زمان نهفته است. با تمرکز بر فعالیت های سازنده و پرهیز از اتلاف وقت، می توانید مسیر خود را به سوی ثروت و موفقیت هموار سازید.

۴. تعهد به یادگیری مستمر و خودسازی

افراد موفق و ثروتمند اغلب دارای ویژگی هایی هستند که کارول دوک، روانشناس برجسته، آن را “ذهنیت رشد” می نامد. این نگرش، باور عمیق به این اصل است که توانایی ها و هوش انسان از طریق تلاش و یادگیری قابل ارتقاست. چنین دیدگاهی، محرک اصلی آن ها برای تعهد به بهبود مداوم خود، به ویژه در امور مالی است.

پژوهش ها نشان می دهند که افراد ثروتمند، بطور چشم گیری بیشتر از دیگران مطالعه می کنند و توجه ویژه ای به کتاب های حوزه‌ کسب و کار، امور مالی و توسعه‌ فردی دارند. برای نمونه، نتایج تحقیقات توماس کورلی حاکی از آن است که ۸۵ درصد از افراد ثروتمند، ماهانه حداقل دو کتاب در زمینه های آموزشی، شغلی یا خودسازی مطالعه می کنند. این در حالی است که تنها ۱۵ درصد از افرادی که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کنند، چنین عادتی دارند.

در راستای ارتقای دانش مالی خود، بهتر است هدفی تعیین کنید تا هر ماه یک کتاب در حوزه‌ امور مالی مطالعه نمایید. علاوه بر این، می توانید از منابع دیگری همچون پادکست ها، دوره های آنلاین و سمینارهای مالی نیز بهره ببرید. نکته‌ کلیدی در این مسیر، ایجاد عادتی پایدار برای یادگیری مستمر است. با این رویکرد، همواره در پی گسترش آگاهی و مهارت های خود در زمینه هایی خواهید بود که می توانند به رشد اقتصادی شما کمک شایانی کنند.

۵. معاشرت با افراد همفکر

افراد دور اطراف ما، تأثیر عمیقی بر رفتارها و باورهایمان می گذارند. این مفهوم که در روانشناسی به عنوان “نفوذ اجتماعی” شناخته می شود، در مسیر ثروت اندوزی نقشی حیاتی ایفا می کند. افراد ثروتمند اغلب به طور هدفمند روابطی را با دیگر افراد موفق و پرانگیزه ای که اهداف و طرز فکر مشابهی دارند، پرورش می دهند.

این روابط فراتر از فرصت های شبکه سازی صرف هستند. آن ها منبعی از الهام، مسئولیت پذیری و آشنایی با ایده ها و دیدگاه های نو را فراهم می آورند. پژوهشی که در مجله‌ تحقیقات مصرف کننده منتشر شده، نشان می دهد که افراد در کنار کسانی که خویشتن داری بیشتری از خود نشان می دهند، احتمال بیشتری دارد تصمیمات مالی بهتری بگیرند.

برای بهره گیری از این اصل، به دنبال فرصت هایی برای ارتباط با افراد بلند پرواز و آگاه به امور مالی باشید. این می تواند شامل عضویت در انجمن های حرفه ای، شرکت در رویدادهای شبکه سازی تجاری یا مشارکت در کانون های سرمایه گذاری باشد. حتی اگر هنوز به جایگاه مالی مطلوب خود نرسیده اید، قرار گرفتن در کنار افرادی که به آن دست یافته اند، می تواند به ارتقای رفتارهای مالی و اهداف شما کمک شایانی کند.

۶. تمرین انضباط مالی و مدیریت هوشمندانه پول

در دل ثروت اندوزی، توانایی به تعویق انداختن لذت های آنی نهفته است؛ مفهومی که در علم روانشناسی به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است. آزمایش معروف مارشملو (نوعی آبنبات) در دانشگاه استنفورد نشان داد کودکانی که می توانستند برای مدتی کوتاه در برابر خوردن یک مارشملو مقاومت کنند، در آینده زندگی موفق تری داشتند که موفقیت مالی نیز بخشی از آن بود.

افراد ثروتمند اغلب این ویژگی را در عادت های مالی خود به نمایش می گذارند. آن ها معمولاً زندگی ای ساده تر از توان مالی شان دارند، از بدهی های غیرضروری پرهیز می کنند و پس انداز و سرمایه گذاری را به مصرف گرایی و خودنمایی ترجیح می دهند. برای مثال، بسیاری از میلیونرها با خودروهای دست دوم رانندگی می‌ کنند و در خانه های معمولی زندگی می کنند. در عوض، آن ها ترجیح می دهند منابع مالی خود را به سمت دارایی هایی سوق دهند که می توانند ثروت بیشتری تولید کنند.

برای پرورش انضباط مالی بهتر، ابتدا تمام هزینه های خود را به مدت یک ماه ثبت کنید. مواردی را که در آن ها بیش از حد خرج می کنید یا خریدهای آنی انجام می دهید، شناسایی کنید. سپس، بودجه ای تنظیم کنید که در آن پس انداز و سرمایه گذاری در اولویت قرار دارند. یک قاعده سرانگشتی خوب این است که حداقل ۲۰ درصد از درآمد خود را پس انداز کنید، اما افراد ثروتمند اغلب مبلغ بیشتری را کنار می گذارند. به یاد داشته باشید، هر دلاری که امروز پس انداز می کنید، در خدمت ثروت آینده شما خواهد بود.

۷. پرورش ذهنیت فراوانی

نگرش فراوانی، باوری است که در آن منابع و موفقیت به اندازه کافی وجود دارد تا با دیگران به اشتراک گذاشته شود. این دیدگاه در تضاد با ذهنیت کمبود قرار دارد که موفقیت را منبعی محدود می پندارد. روانشناسان دریافته اند که نگرش فراوانی می تواند با تشویق به ریسک پذیری، خلاقیت و همکاری، راه را برای موفقیت مالی هموار کند.

افراد ثروتمند غالباً با این باور به چالش ها نزدیک می شوند که راه حل ها و فرصت ها فراوان هستند. این نگاه خوش بینانه به آن ها اجازه می دهد تا در جایی که دیگران موانع می بینند، پتانسیل را مشاهده کنند. به عنوان مثال، در دوران رکود اقتصادی، کسانی که ذهنیت فراوانی دارند، به جای عقب نشینی از ترس، به دنبال یافتن دارایی های زیر ارزش ذاتی برای سرمایه گذاری هستند.

برای پرورش ذهنیت فراوانی، قدردانی روزانه را تمرین کنید. منابع و فرصت هایی را که هم اکنون در اختیار دارید، ارج نهید. هنگام مواجهه با چالش ها، خود را عادت دهید که به جای تمرکز بر مشکل، از خود بپرسید: “فرصت نهفته در این موقعیت چیست؟” با گذشت زمان، این تغییر دیدگاه می تواند به تفکری خلاقانه تر و گشودگی بیشتر نسبت به فرصت های ثروت آفرینی منجر شود.

در انتها

ثروت اندوزی فراتر از سرمایه گذاری های هوشمندانه یا داشتن شغلی پردرآمد است. این امر در حقیقت به معنای پرورش عادت ها و نگرش هایی است که زمینه ساز موفقیت مالی پایدار می شوند. از همین امروز، این عادت ها را در زندگی خود جاری سازید و شاهد باشید که چگونه تغییرات کوچک، به مرور زمان، دستاوردهای بزرگی را رقم می زنند. آگاهی و خودآگاهی یکی از مهمترین مولفه ها، برای تبدیل شدن به یک معامله گر و سرمایه گذار با سودآوری مستمر است. اگرچه آمار و یافته های ارائه شده در نگاه اول، شما را به یک سرمایه گذار بهتر تبدیل نخواهد کرد، اما می توانید، برخی از هنجارهای بازار و سوگیری های شناختی را مشاهده کرده و از اشتباهات پرهزینه جلوگیری کنید.

البته از طریق انضباط و پای بندی به یک برنامه منظم روزانه بالاخره موفق به گشودن راز و رمز آن و کسب دانش مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک معامله گر و سرمایه گذار حرفه ای خواهید شد.

ادامه مطلب

آموزش

لات (Lot) در فارکس چیست؟

لات (Lot) در فارکس به معنای واحد استاندارد معاملاتی است. در معاملات عادی فارکس، هر لات استاندارد برابر با ۱۰۰.۰۰۰ واحد پولی از ارز مد نظر است.

منتشر شده

در

لات (Lot) در فارکس چیست؟

بازار فارکس (Forex) یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان است. در این بازار، جفت ارزها معامله می شوند و ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر تعیین می گردد. یکی از مفاهیم پایه ای و بسیار مهم در بازار فارکس، “لات” (Lot) است. درک دقیق مفهوم لات و نحوه محاسبه آن برای معامله گران فارکس از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا مستقیماً بر روی حجم معاملات و میزان ریسک هر پوزیشن تأثیر می گذارد.

در بازار مالی فارکس لات (LOT) به چه معنی است؟ چگونه آن را محاسبه کنیم و لات چه تأثیری در معاملات دارد؟ هر لات در فارکس چند دلار است؟ با اینوستورنت همراه باشید تا در ادامه به این سوالات پاسخ دهیم.

لات (Lot) چیست؟

لات در فارکس به معنای واحد استاندارد معاملاتی است. در معاملات عادی فارکس، هر لات استاندارد برابر با ۱۰۰.۰۰۰ واحد پولی از ارز مد نظر است. یک پیپ (Pip) از هر لات (LOT) به معنای یک درصد از یک صدم لات است که برابر با ۱۰ واحد می شود. مثلا یک لات از دلار برابر با ۱۰۰.۰۰۰ دلار و یک پیپ از این لات برابر با ۱۰ دلار است.

البته لات های دیگری مانند مینی‌ لات (۱۰.۰۰۰ واحد) و میکرولات (۱.۰۰۰ واحد) و حتی نانو لات (۱۰۰ واحد) نیز قابل معامله هستند.

انواع لات (Lot)واحد از ارز (Units Of Currency)حجم معاملاتی
استاندارد (Standard Lot)۱۰۰.۰۰۰۱ (Lot)
مینی (Mini Lot)۱۰.۰۰۰۰.۱ (Lot)
میکرو (Micro Lot)۱.۰۰۰۰.۰۱ (Lot)
نانو (Nano Lot)۱۰۰۰.۰۰۱ (Lot)
  • لات استاندارد (Standard Lot)

معادل ۱۰۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. این نوع لات برای معامله گران حرفه ای و مؤسسات مالی مناسب است که دارای سرمایه زیادی هستند. یک تغییر کوچک در نرخ ارز می تواند سود یا زیان قابل توجهی ایجاد کند.

  • مینی لات (Mini Lot)

معادل ۱۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. مینی لات ها برای معامله گرانی مناسب است که تجربه متوسطی دارند و می خواهند ریسک کمتری نسبت به لات های استاندارد داشته باشند. این لات ها امکان کنترل بهتر ریسک و انعطاف پذیری بیشتر را فراهم می کنند.

  • میکرو لات (Micro Lot)

معادل ۱,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. میکرو لات ها برای معامله گران مبتدی یا افرادی که سرمایه کمی دارند، مناسب است. استفاده از میکرو لات ها به معامله گران امکان می دهد تا با ریسک کمتر و کنترل بیشتری به تمرین و تجربه در بازار فارکس بپردازند.

  • نانو لات (Nano Lot)

معادل ۱۰۰ واحد از ارز پایه است. این نوع لات برای معامله گرانی که تازه وارد بازار فارکس شده اند یا می خواهند با کمترین میزان سرمایه ریسک کنند، مناسب است. نانو لات ها به معامله گران اجازه می دهند تا بدون تحمل ضررهای بزرگ، مهارت ها و استراتژی های معاملاتی (Trading Strategy) خود را بهبود بخشند.

ارزش حجم معامله در فارکس چگونه محاسبه می شود؟

تعیین ارزش حجم معامله (Volume) برای این است که بفهمیم با خرید مقدار مشخصی از ارز پایه چه مقدار از واحد پولی ارز متقابل باید بپردازیم. برای روشن شدن موضوع از یک مثال استفاده می کنیم.

فرض کنید در جفت ارز GBP/USD (پوند ارز پایه و دلار ارز متقابل است) با نرخ تبادل یا قیمت ۱.۲۲۳۳ می خواهیم به اندازه یک لات استاندارد معامله خرید باز کنیم. در این حالت می خواهیم ۱۰۰۰۰۰ پوند (۱ لات) بخریم اما موجودی حساب ما به دلار است. پس باید نرخ تبادل را در ۱ لات ضرب کنیم تا متوجه شویم که برای این معامله چند دلار باید پرداخت کنیم.

ارزش معامله = (نرخ تبادل* مقدار لات)

۱۲۲۳۳۰ دلار= (۱.۲۲۳۳*۱۰۰۰۰۰)

نحوه محاسبه LOT در فارکس

محاسبه لات در فارکس به ‌طور معمول به وسیله نرم افزارهای معاملاتی و پلتفرم ها انجام می شود. با این حال، درک نحوه محاسبه آن برای معامله گران بسیار مفید است. برای محاسبه لات، ابتدا باید ارزش هر پیپ در معامله را مشخص کنید.

  • محاسبه ارزش پیپ (Pip)

پیپ کوچکترین واحد تغییر در نرخ ارز است و معمولاً به چهارمین رقم اعشاری در آن اشاره دارد. به عنوان مثال، اگر نرخ جفت ارز EUR/USD از ۱.۱۰۵۰ به ۱.۱۰۵۱ تغییر کند، این تغییر برابر با یک پیپ است.

فرمول محاسبه ارزش پیپ به شرح زیر است:

ارزش پیپ: ۰.۰۰۰۱/ نرخ جفت ارز × حجم معامله

به عنوان مثال، اگر حجم معامله شما ۱۰۰,۰۰۰ واحد (لات استاندارد) و نرخ جفت ارز EUR/USD برابر ۱.۱۰۵۰ باشد، ارزش هر پیپ به این صورت محاسبه می شود:

ارزش پیپ: ۰.۰۰۰۱/۱.۱۰۵۰×۱۰۰,۰۰۰≈۹.۰۵

محاسبه حجم معامله بر اساس لات

برای محاسبه حجم معامله بر اساس لات، می توانید از فرمول زیر استفاده کنید:

حجم معامله = اندازه لات × واحد ارز پایه

به عنوان مثال، اگر شما یک مینی لات (۱۰,۰۰۰ واحد) از جفت ارز EUR/USD معامله کنید، حجم معامله شما برابر خواهد بود با: ۱۰,۰۰۰ واحد

برای دانستن این که هر لات چند دلار است باید نرخ تبادل جفت ارز مورد نظر خود را بدانیم. برای مثال فرض کنید می خواهیم مقدار یک لات به دلار را در جفت ارز EUR/USD با نرخ تبادل ۱.۰۴۱۰ بدانیم.

برای این کار کافی است مقدار یک لات را که برابر با ۱۰۰۰۰۰ واحد است در این نرخ تبادل ضرب کنید. با ضرب کردن این دو در هم به عدد ۱۰۴۱۰۰ دلار می رسیم بدین معنی که ۱۰۰۰۰۰ یورو معادل ۱۰۴۱۰۰ دلار است. پس در جفت ارز EUR/USD یک لات برابر با ۱۰۴۱۰۰ دلار است. البته باید دقت داشته باشید که با تغییر قیمت در این جفت ارز، مقدار این عدد تغییر خواهد کرد.

مقدار لات در بازار کامودیتی ها (Commodities)

اصطلاح “لات” در انواع بازارهای مالی برای اشاره به واحد استاندارد معاملات برای یک دارایی خاص استفاده می شود. اندازه لات می تواند بسته به بازار متفاوت باشد. اندازه لات می تواند تأثیر قابل توجهی بر ریسک و ریوارد (Risk to Reward Ratio) معامله داشته باشد. در صورت موفقیت آمیز بودن معامله، اندازه لات بزرگتر منجر به سود بیشتر می شود، اما اگر معامله ناموفق باشد، ضرر بیشتری نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، مهم است که اندازه لات مناسب را برای استراتژی معاملاتی و تحمل ریسک خود انتخاب کنید.

همانطور که می دانید بروکرها در بازار فارکس به جز جفت ارزها، سایر ابزارها یا نمادهای مالی را هم برای معامله کردن در اختیار مشتریانشان قرار می دهند. در این قسمت مقدار لات در مهمترین نمادهای معاملاتی مربوط به بازار کامودیتی ها آورده شده است.

  • یک لات استاندارد طلا برابر با ۱۰۰ اونس است.
  • یک لات استاندارد نقره برابر با ۵۰۰۰ اونس است.
  • یک لات استاندارد نفت برابر با ۱۰۰۰ بشکه است.

حجم معاملاتی در فارکس با لات سنجیده می شود و هر لات در فارکس معادل ۱۰۰۰۰۰ واحد از ارز پایه است. از آن جایی که خیلی ها نمی توانند با این رقم بزرگ کار کنند، نسبت های کوچکتری همچون مینی، میکرو و نانو هم برای استفاده معامله گران خُرد در بازار فارکس به وجود آمده است.

هر بروکر در فارکس میزان مشخصی برای بیشترین و کمترین لات در نظر گرفته است. معمولا میزان بیشترین لات در فارکس ۵۰ لات است که البته بعضی بروکرها عددهای کمتری برای حداکثر لات دارند. میزان کمترین لات در فارکس هم ۰.۰۰۱ لات است. البته باید بگوییم که اکثر بروکرها عدد ۰.۰۱ لات را به عنوان حداقل لات در نظر می گیرند.

اهمیت استفاده از حجم مناسب در معاملات فارکس

استفاده از حجم مناسب در معاملات فارکس به دلایل زیر اهمیت بالایی دارد:

  • مدیریت ریسک

تعیین اندازه لات به معامله گران این امکان را می دهد که ریسک معاملات (Risk management) خود را کنترل کنند. با انتخاب اندازه مناسب لات، می توان میزان ضرر را در صورت حرکت بازار به جهت مخالف، محدود کرد. معامله گران حرفه ای معمولاً از لات های کوچکتر برای کاهش ریسک و مدیریت بهتر سرمایه خود استفاده می کنند.

  • محاسبه سود و زیان

اندازه لات به طور مستقیم بر میزان سود یا زیان احتمالی یک معامله تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، در یک معامله با یک لات استاندارد، تغییر یک پیپ می تواند منجر به تغییر قابل توجهی در سود یا زیان شود. بنابراین، معامله گران باید اندازه لات را بر اساس تحلیل دقیق بازار و استراتژی معاملاتی خود انتخاب کنند تا سوددهی بیشتری داشته باشند.

  • برنامه ریزی مالی

معامله گران می توانند با استفاده از اندازه لات های مختلف، برنامه ریزی مالی دقیق تری داشته باشند. انتخاب اندازه لات مناسب به آن ها اجازه می دهد تا به طور مؤثرتری سرمایه گذاری کنند و از منابع مالی خود به بهترین نحو استفاده کنند. این امر به ویژه برای کسانی که سرمایه محدودی دارند، حائز اهمیت است، زیرا می توانند با مدیریت بهتر اندازه لات، از ضررهای بزرگ جلوگیری کنند و سوددهی بیشتری داشته باشند.

اهمیت استفاده از حجم مناسب در معاملات فارکس
  • تنوع بخشی در معاملات

استفاده از لات های مختلف به معامله گران امکان می دهد تا در معاملات خود تنوع ایجاد کنند. این تنوع می تواند شامل معامله جفت ارزهای مختلف با لات های متفاوت باشد. با این کار، معامله گران می توانند ریسک های خود را پراکنده کنند و از فرصت های بیشتری در بازار بهره برداری کنند.

  • انعطاف پذیری در استراتژی های معاملاتی

انتخاب اندازه لات مناسب به معامله گران امکان می دهد تا استراتژی های معاملاتی خود را با انعطاف بیشتری اجرا کنند. به عنوان مثال، در استراتژی اسکالپینگ که نیاز به ورود و خروج سریع از معاملات دارد، استفاده از لات های کوچکتر می تواند به معامله گران کمک کند تا بدون نگرانی از ضررهای بزرگ، به معاملات خود ادامه دهند.

  • توسعه مهارت های معاملاتی

برای معامله گران تازه کار، استفاده از لات های کوچکتر مانند میکرو و نانو لات ها، فرصتی برای توسعه مهارت ها و کسب تجربه بدون تحمل ریسک های بزرگ فراهم می کند. این امر به آن ها اجازه می دهد تا با بازار آشنا شوند و استراتژی های خود را بهبود بخشند.

تأثیر اندازه لات بر روانشناسی و هزینه‌ معاملات

یکی از جنبه های مهمی که معامله گران باید در نظر داشته باشند، تأثیر اندازه لات بر هزینه های معاملات است. هزینه های معاملات شامل اسپرد (تفاوت بین قیمت خرید و فروش) و کمیسیون های احتمالی می شود. با توجه به اینکه حجم معاملات با افزایش اندازه لات بیشتر می شود، هزینه های مرتبط نیز افزایش می یابد. بنابراین، انتخاب اندازه لات مناسب می تواند به کاهش هزینه های معاملات کمک کند و در نتیجه سود خالص بیشتری را برای معامله گر به ارمغان بیاورد.

روانشناسی معاملات (Trading Psychology) یکی از عوامل کلیدی در موفقیت در بازار فارکس است. انتخاب اندازه لات مناسب نیز می تواند تأثیر زیادی بر روانشناسی معامله گر داشته باشد. به عنوان مثال، استفاده از لات های بزرگتر احتمالا منجر به افزایش استرس و اضطراب شود، زیرا ریسک از دست دادن سرمایه بیشتر است. در مقابل، استفاده از لات های کوچکتر می تواند به افزایش اعتماد به نفس معامله گر کمک کند و به او اجازه دهد تا با آرامش بیشتری تصمیم گیری کند. بنابراین، اندازه لات باید به گونه ای انتخاب شود که با سطح تحمل ریسک و وضعیت روانی معامله گر همخوانی داشته باشد.

اهمیت حجم معاملاتی از نگاه مارک داگلاس

مارک داگلاس (Mark Douglas) در کتاب تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی، تشبیه جالبی را ارائه می کند که به وسیله آن می توان تأثیر استفاده از حجم های بزرگ یا کوچک را هنگام معامله تجسم کرد.

در این مثال، او از خواننده می خواهد که برای لحظه ای، حجم لات معاملاتی خود را با میزان حمایتی که ممکن است در زیر پای خود در هنگام عبور از یک دره داشته باشند معادل سازی کند، اگرچه شاید تجسم یک دره شیب دار باعث درک بیشتر این موضوع شود.

در این مثال، داگلاس از خواننده می خواهد که تأثیر یک اتفاق غیرمنتظره را هنگام عبور آن ها از این دره در نظر بگیرد. اگر یک معامله گر از اندازه لات کوچکی نسبت به اندازه حساب معاملاتی خود استفاده کند، این کار مانند عبور از دره به وسیله یک پل عریض و محکم است. حتی اگر هنگام حرکت روی پل، طوفان را تجربه کنید، باز هم احتمالاً زیر پای خود احساس امنیت دارید و بعید است که از روی پل سقوط کنید. در این مقایسه، طوفان مشابه نوسانات شدید یا سایر تلاطم های بازار است که معامله گران فارکس گاهی اوقات آن را تجربه می کنند.

در مقابل، می توانید شرایطی را در نظر بگیرید که یک معامله گر فارکس نسبت به مقدار پولی که در حساب معاملاتی خود در معرض ریسک قرار داده است، از حجم زیادی استفاده می کند.

این مشابه عبور از همان دره روی یک طناب باریک است؛ جایی که طوفان یا حتی یک وزش باد کوتاه می تواند به سقوط شما منجر شود و باعث شود که تعادل خود را از دست داده و سقوط کنید. این مانند معامله با یک حجم بسیار بزرگ است که حتی یک حرکت نامطلوب کوچک اما غیرمنتظره در بازار، می تواند باعث شود که موجودی حساب شما به اندازه ای کاهش یابد که دیگر قابل جبران نباشد.

به طور خلاصه، این مقایسه نشان می دهد دلیل مهم بودن حجم معامله برای اهداف مدیریت ریسک معامله گران، این است که آن ها را وادار می کند به دقت میزان ریسکی که به طور واقع بینانه توانایی تحملش را دارند کنترل کنند، نه اینکه تنها با ریسک موجود نسبت به اهرم در دسترس، معامله کنند.

در انتها

لات (Lot) یکی از مفاهیم کلیدی در بازار فارکس است که درک صحیح آن برای موفقیت در معاملات ضروری است. انتخاب اندازه لات مناسب بر اساس استراتژی معاملاتی و میزان تحمل ریسک می تواند به معامله گران کمک کند تا معاملات خود را بهینه کنند و ریسک های مرتبط با بازار را مدیریت نمایند. در نهایت، آموزش و تمرین مداوم درک عمیق تری از نحوه استفاده از لات و سایر مفاهیم مهم در فارکس به معامله گران خواهد داد.

برای یادگیری و درک بهتر لات در فارکس، به مفاهیمی مثل پیپ و لوریج و کارکردشان در فارکس تسلط پیدا کنید تا بتوانید برای انجام محاسبات سود و ضرر خود در فارکس به راحتی از آن ها استفاده کنید.

سؤالات متداول

لات در فارکس به چه معناست؟

لات در فارکس می تواند به عنوان حجم یا مقدار یک جفت ارز که یک معامله گر در یک معامله خرید یا فروش می کند، توضیح داده شود.

یک لات در فارکس چقدر است؟

یک لات استاندارد در فارکس معادل ۱۰۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. یک مینی لات یک واحد اندازه گیری است که ۱۰,۰۰۰ واحد را نشان می دهد و یک میکرو لات به یک واحد اندازه گیری که ۱,۰۰۰ واحد از ارز پایه است، اشاره دارد.

انواع مختلف لات ها در معاملات فارکس چیست؟

انواع مختلف لات ها در معاملات فارکس عبارتند از لات های استاندارد (Standard Lot)  (۱۰۰۰۰۰ واحد)، مینی (Mini Lot) (10000 واحد)، میکرو (Micro Lot) (1000 واحد) و نانو (Nano Lot) (100 واحد)

ادامه مطلب

عضویت در خبرنامه

تبلیغات

برترین ها