با ما همراه باشید

بلاکتوپیا

خلاصه کتاب “اقتصاد چگونه کار می کند” (How the economy works)

کتاب “اقتصاد چگونه کار می کند” توضیحی شمرده و موشکافانه در خصوص اقتصاد کلان با هدف کمک به خواننده عادی فراهم می کند که تخصصی در حوزه اقتصاد ندارد. این کتاب برخی ایده های جدید را معرفی می کند و توضیح می دهد که چگونه به فراسوی اقتصاد کلاسیک و کینزی قدم می گذارد.

منتشر شده

در

خلاصه کتاب “اقتصاد چگونه کار می کند” (How the economy works)

کتاب “اقتصاد چگونه کار می کند” (How the Economy Works: Confidence, Crashes and Self-Fulfilling Prophecies) توسط اقتصاددان برجسته راجر فارمر (Roger Farmer)، با قلمی شیوا در آوریل ۲۰۱۰ به رشته تحریر در آمد. این کتاب علیرغم حجم کم، اطلاعات بسیاری در مورد اقتصاد کلان در اختیار اکثر افراد (نه فقط رشته های اقتصاد) می گذارد، اما این حجم کم، دلیلی برای سادگی این کتاب نیست و ممکن است خواندن آن، شما را دچار چالشی پیچیده از نوع تفکر کند.

کتاب اقتصاد چگونه کار می کند توضیحی شمرده و موشکافانه در خصوص اقتصاد کلان با هدف کمک به خواننده عادی فراهم می کند که تخصصی در حوزه اقتصاد ندارد. این کتاب تفاوت میان دو رویکرد مهم اقتصاد کلان یعنی کلاسیک و کینزی را توضیح و نشان می دهد. آن ها چگونه بحث سیاست گذاری را که به دنبال بحران مالی جهانی داغ شد تحت تأثیر قرار دادند.

این کتاب برخی ایده های جدید را معرفی می کند و توضیح می دهد که چگونه به فراسوی اقتصاد کلاسیک و کینزی قدم می گذارد. نویسنده رویکردی تازه برای ممانعت از پیدایش بحران های مالی آتی ارائه و راه حل های سیاست گذاری عملی ای را بر اساس بنیادی کاملا علمی پیشنهاد می کند.

به منظور درک بهتر بحران مالی ۲۰۰۸، این کتاب کمک می کند تا بفهمیم هواخواهان اصلی دو رویکرد کلاسیک و کینزی اقتصاد کلان در خصوص بحران مالی چگونه می اندیشند و بینش های خود را چگونه مطرح می کنند. تاریخ قرن بیستم تاریخ مشاجره عقاید اقتصاددانان کلاسیک و کینزی است که تا به امروز نیز ادامه یافته است. به طور کلی می توان گفت دو حادثه دگرگون ساز اتفاق افتاده که هر یک از آن ها منجر به انقلابی در اندیشه اقتصادی شده است: “یکی رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ و دیگر رکود تورمی دهه ۱۹۷۰”.

قبل از ۱۹۳۰، اغلب اقتصاددانان کلاسیک بودند. در فاصله ۱۹۳۰ تا ۱۹۷۰ اندیشه کینزی برکشید و از ۱۹۷۰ تا به امروز اندیشه کلاسیک با مجموعه جدیدی از ایده ها تحت عنوان «انقلاب انتظارات عقلایی» بر سر زبان ها بوده است. با بحران مالی ۲۰۰۸، ما وارد سومین نقطه عطفی شده ایم که نیازمند رویکردی جدید است. این کتاب با ترکیب بهترین ایده های انقلاب انتظارات عقلایی و مهمترین بینش های کینزی نشان می دهد که باید از این نقطه به کجا عزیمت کنیم.

یکی از اهداف دیگر این کتاب سیری روشنگرانه در تاریخ اندیشه اقتصادی از ۱۷۷۶ تا به امروز است.

Roger Farmer
Roger Farmer

پروفسور راجر فارمر (Roger Farmer)، یک اقتصاددان بریتانیایی/آمریکایی و پیشرو و استاد برجسته اقتصاد در دانشگاه UCLA است. فارمر مقالات علمی و کتاب های زیادی را به رشته تحریر در آورده است که به چندین زبان ترجمه شده اند. وی عضو انجمن اقتصاد سنجی، معاون پژوهشی مرکز تحقیقات سیاست اقتصادی و یکی از سردبیران مجله بین المللی تئوری اقتصادی است.

فارمر جوایز زیادی از جمله جایزه موریس آلیس ۲۰۱۳ در علوم اقتصادی را به دلیل تحقیقاتش در مورد ناکارآمدی بازارهای مالی دریافت کرده‌ است. پروفسور فارمر در رسانه ها نیز بسیار پرکار است و مقالاتی برای فایننشیال تایمز، گاردین، VOXEu و نشریات معتبر دیگر نوشته است.

این کتاب پیشنهاد سیاستی مهمی از جانب متفکری برجسته است. فارمر سنت های هایک و کینز را برای ارائه راهی جدید برای تثبیت اقتصاد و تحکیم اعتماد جامعه در خصوص چشم اندازهای آینده به طور متوازن به کار می گیرد.

او ما را به اصول اولیه ارجاع می دهد و استدلالی واضح و موجز را به زبانی ارائه می کند که پیگیری آن آسان است. هیچ سیاست گذاری اشتیاق چندانی برای پذیرش رویکرد فارمر ندارد؛ همین اتفاق در دهه ۱۹۳۰ برای کینز هم افتاد. بیایید امیدوارم باشیم که ما نیازی نداریم رکود بزرگ دیگری را تجربه کنیم. تا رهبران اقتصادی ما پس از وقوع رکود به طور جدی اقدام به بازنگری همه چیز کنند.

اقتصاد کلان با اشتغال و تورم و نرخ های بهره سر و کار دارد: اشتغال و تورم و نرخ های بهره چگونه با هم مرتبط می شوند و تحت تاثیر سیاست های پولی و مالی دولت قرار می گیرند؟

کتاب “اقتصاد چگونه کار می کند” توضیحی شمرده و موشکافانه در خصوص اقتصاد کلان با هدف کمک به خواننده عادی فراهم می کند که تخصصی در حوزه اقتصاد ندارد. من تفاوت میان دو رویکر مهم اقتصاد کلان یعنی کلاسیک و کینزی را توضیخ می دهم و نشان می دهم آن ها چگونه بحث سیاست گذاری را که به دنبال بحران مالی جهان داغ شد تحت تاثیر قرار دادند.

منظور من همان بحرانی است که در سال ۲۰۰۷ با سقوط نورترن راک در انگلیس شروع و با سقوط لمن برادرز در ایالات متحده در پاییز سال ۲۰۰۸ به فاجعه ای جهانی تبدیل شد.

اما این همه ماجرای کتاب نیست. این کتاب چیزی بیش از توضیح ایده های رایج فراهم می کند. این کتاب برخی ایده های جدید را معرفی می کند و توضیح می دهد که چگونه به فراسوی اقتصاد کلاسیک و کینزی قدم می گذارد. من رویکردی تازه برای ممانعت از پیدایش بحران های مالی آتی ارائه و راه حل های سیاست گذاری عملی ای را بر اساس بنیادی کاملا علمی پیشنهاد می کنم.

جزئیات فنی و ریاضی این بحث را در جای دیگری توضیح داده ام. این کتاب برای شماست، خواننده ای که می خواهید از همه چیز سر در بیاورید.

  • چرا اختلافات زیادی میان روزنامه نگاران و سیاست مداران درباره علل رکودها وجود دارد؟
  • چه چیزی در سال ۲۰۰۸ در مسیر اشتباه حرکت کرد و چگونه می توانیم آن را تصحیح کنیم؟
  • کینز که بود و چرا ایده هایش امروزه اهمیت دارد؟
  • نقش سیستم بانک های مرکزی در اقتصاد چیست و آن ها چگونه زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهند؟
  • چرا دولت ها صدها میلیارد دلار، پوند و یورو مالیات دهندگانی را هزینه می کنند که مالک آن ها نیستند؟

در این کتاب، من (راجر فارمر) به تمامی این پرسش ها با ارائه مثال هایی پاسخ می دهم. به منظور درک بهتر بحران مالی ۲۰۰۸، این کتاب کمک می کندتا بفهمیم هواخواهان اصلی دو رویکرد کلاسیک و کنزی اقتصاد کلان در خصوص بحران مالی چگونه می اندیشند و بینش های خود را چگونه مطرح می کنند. تاریخ قرن بیستم تاریخ مشاجره عقاید اقتصاددانان کلاسیک و کینزی است که تا به امروز نیز ادامه یافته است.

به طور کلی می توان گفت دو حادثه دگرگون ساز اتفاق افتاده که هر یک از آن ها منجر به انقلابی در اندیشه اقتصادی شده است: یکی رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ و دیگر رکود تورمی دهه ۱۹۷۰.

تفاوت نگرش بین سبک کلاسیک و کینزی همیشه حامیان آن ها را در بحث و جدل قرار داده است. این کتاب با کمک گرفتن از این دو سبک، عینک جدیدی را برای نگاهی بدیع به چشمان افراد می گذارد. این نگرش جدید به اشتغال، تورم و نرخ های بهره که اقتصاد کلان با آن ها سر و کار دارد، می تواند در تصمیم های آتی شما اثر بخش بوده و وسعت دید اقتصادی شما را افزایش دهد.

فروپاشی صخره شمالی (Northern Rock)

نورترن راک (Northern Rock) نام شرکتی مالی_اعتباری است که در دهه ۱۹۹۰ با اجازه دولت تبدیل به یک موسسه انتفاعی شد تا سهام خود را در بازار بورس به فروش برساند. در سال ۲۰۰۷، نورترن راک یکی از پنج وام دهنده بزرگ رهنی بریتانیا بود. نورترن راک کار خود را به عنوان یک انجمن ساختمانی شروع کرده بود، یک موسسه تعاونی صرفا بریتانیایی که همه سودش را مجدداً در راستای [منافع] اعضایش سرمایه گذاری می کرد.

نورترن راک که به سبک سنتی، پول را از پس اندازکنندگان می گرفت و در قالب وام های رهنی به وام گیرندگان اعطا می کرد؛ اما این سبک تا مدتی ادامه یافت و در نهایت نورترن راک شروع به پرداخت وام هایی با ریسک بیشتر و استقراض کوتاه مدت از بانک های تجاری کرد تا سرمایه اولیه وام های رهنی خود را فراهم کند.

این شرکت با در اختیار داشتن مقدار کمی از سپرده پس اندازکنندگان شروع به پرداخت وام های رهنی معادل ۱۲۵ درصد قیمت مسکن کرد. این استراتژی برای نورترن راک به دلیل پشتوانه استقراض پول ارزان از بازار بین بانکی لندن (LIBOR) بود که می توانست چنین وام هایی را تامین مالی کند.

اگر اقتصاددانان می توانستند اندیشه خود را همچون افرادی فروتن و شایسته مانند پزشکان مدیریت کنند، این امر برای آنان باشکوه می بود.

جان مینارد کینز، ۱۹۳۱

نرخ پیشنهادی بین بانکی لندن (London Interbank Offered Rate) یا به اختصار LIBOR، یک نرخ بهره معیار است که با استفاده از آن بانک های بزرگ جهانی به یکدیگر وام های کوتاه مدت ارائه می دهند. لایبور به طور گسترده ای به عنوان نرخ هزینه های استقراض بین بانک های بزرگ پذیرفته شده و هر روز توسط بورس بین قاره ای (ICE) محاسبه می شود.

در اوت ۲۰۰۷، لایبور با شیب زیادی شروع به افزایش کرد و استراتژی کسب و کار نورترن راک در مخاطره قرار گرفت. نورترن راک علیرغم درخواست وجوه اضطراری از بانک مرکزی در فوریه ۲۰۰۸ ورشکست شد و آغازگر بحرانی در نظام مالی جهانی شد که بعد از دهه ۱۹۳۰ جهان به خود ندیده بود.

قبل از وقوع چنین اتفاقی اکثر افراد به دلیل خوش بینی نسبت به آینده و نوسانات کم در نرخ های بهره (Interest rates) و بی کاری نسبت به گذشته، سعی داشتند تا ثبات اقتصادی از سال ۱۹۸۰ به بعد را به سیاست های بانکداران مرکزی و نظریه پولی توسعه یافته کنزین های جدید ارتباط دهند. اما غرور و خودستایی بانکداران و اقتصاددانان مانع از این شد که بحرانی که بسیار نزدیک است را درک کنند. برای اینکه بدانیم کدام قسمت کار اقتصاددانان مشکل داشت باید با اقتصاد کلاسیک و کینزی آشنا شویم.

اقتصاد کلاسیک و کینزی

اختلاف نظری جدی میان دو گروه از اقتصاددانان درباره این موضوع وجود دارد که اقتصاد چگونه کار می کند.

در یک سو، اقتصاددانان کلاسیک مانند اوژن فاما از دانشگاه شیکاگو هستند که معتقدند بازارهای فاقد مقرارات ذاتاً خود تثبیت هستند و مداخله دولت در بازار بیش از آنکه خوب باشد آسیب رسان است. در سوی دیگر، اقتصاددانان کینزی مانند پل کروگمن برنده نوبل اقتصاد و ستون نویس نیویورک تایمز هستند که معتقدند نظام بازار گاهی اوقات کمی نیازمند کمک است.

اقتصاد کلاسیک

نخستین مکتب اقتصادی مدرن است که در سال ۱۷۷۶ توسط پایه گذار اقتصاد مدرن و مکتب کلاسیک یعنی آدام اسمیت (Adam Smith)، بوجود آمد. ایده های آدام اسمیت بواسطه کتاب او یعنی ثروت ملل (The Wealth of Nations) توسط اقتصاددانان پالایش شد و در قالب نظریه اقتصاد کلاسیک توسعه یافت.

به خاطر لطف قصاب و نوشابه ساز و نانوا نیست که غذای ما فراهم می شود، بلکه آن ها نفع شخصی شان را در این کار می بینند.

آدام اسمیت، (۱۷۷۶)

این نقل قول از آدام اسمیت، پدر اقتصاد مدرن، مهمترین ایده اقتصاد کلاسیک را به طور خلاصه بیان می کند. این ایده بیان می دارد که رفتارخودخواهانه افراد، به نتیجه ای می انجامد که همه اعضای جامعه از آن نفع می برند. اقتصاد کلاسیک ویژگی هایی دارد که سیاست مداران با توجه به ضوابط وضع شده آن، اقدامات لازم برای بهبود اقتصاد را در نظر می گرفتند.

برخی از ویژگی های اقتصاد کلاسیک

  • حداقل مداخله دولت

 اولین اصل در مکتب کلاسیک به این اشاره دارد که دولت عامل ایجاد مشکل است و نه راه حل آن و مداخله دولت در بازار، بیش از اینکه خوب باشد، آسیب‌ رسان است. بنابراین دولتی به درستی کار می کند که حداقل میزان مداخله در امور را داشته باشد.

نکته: این بند به اصل لِسِه فِر فرانسوی (Laissez-faire) معروف است که رویکردی اقتصادی است و طبق آن تراکنش میان افراد باید بدون دخالت دولت صورت بگیرد. لفظ لِسِه فِر بخشی از عبارت فرانسوی «Laissez faire,Laissez passer» می باشد؛ به معنای «بگذار بروند».

  • اقتصاد، یک نظام خود انتظام است

 از منظر مکتب کلاسیک، نظام اقتصادی خود تصحیح کننده است و اگر اقتصاد به حال خودش رها شود، سریعاً به اشتغال کامل باز می گردد.

  • دست نامرئی

 آدام اسمیت، بنیانگذار علم اقتصاد کلاسیک معتقد بود که اقتصاد باید آزاد باشد تا دستی نامرئی آن را به تعادل برساند. به گفته راگنار فریش، اقتصاددان کلاسیک نروژی، ضربات و حوادث مهم اقتصادی مانند جنگ، اعتصابات و سایر عوامل مانند یک شوک می توانند بی کاری را موقتاً افزایش دهند، اما اگر اقتصاد به حال خودش رها شود، بازتعدیل شده و وضعیت به سطح تعادلی خود برمی گردد.

  • عرضه، تقاضای خودش را به وجود می آورد

 این عبارت یکی از مهمترین مفاهیم در اقتصاد کلاسیک است که به قانون سی معروف است. شیفتگان مکتب کلاسیک بر این باور بودند، عواملی که در انتقال منحنی عرضه کل موثر هستند، تحت تاثیر کنترل های کوتاه مدت اقتصادی قرار نمی گیرند. آن ها همچنین اعتقاد دارند که تنها مکانیسم بازار آزاد، برخورد دو نیروی عرضه و تقاضا با هم است که باعث تثبیت اقتصاد و مهارکننده تورم و بی کاری می شود.

اقتصاد کلاسیک می تواند به دو بخش تقسیم شود: نظریه تعادل عمومی و نظریه مقداری پول.

نظریه تعادل عمومی (General equilibrium theory)

این نظریه در سال ۱۸۷۴ توسط لئون والراس (Léon Walras)، اقتصاددان فرانسوی ارائه شد که از آن با عنوان تعادل والراسی نیز یاد می شود. والراس که در دانشگاه لوزان سوئیس تدریس می کرد به دنبال پاسخ برای این سوال بود؛ آیا تعادل عمومی اقتصاد به طور کلی می تواند در هر شرایطی وجود داشته باشد؟ در نهایت وی با کمک ابزار ریاضی و با در نظر گرفتن فرض رقابت کامل و انعطاف پذیری قیمت ها در قالب یک تئوری محض، به بیان چگونگی ارتباط بازارها با یکدیگر پرداخت و به راه حلی دست‌ یافت که در قالب آن تمام بازارها به طور همزمان به تعادل می رسند.

A Contribution to General Equilibrium Theory
A Contribution to General Equilibrium Theory

به طور مختصر می توان گفت که این نظریه توضیح می دهد چه مقدار از هر کالایی تولید و قیمت هر کالا نسبت به سایر کالاها به چه نحوی تعیین می شود و در کل بخش های متفاوت تشکیل دهنده اقتصاد چگونه همساز می شوند. والراس تمام بازارها را کنار هم گذاشت و نشان داد که قیمت ها چگونه تعیین می شوند و قیمت ها به چه صورتی کنش های صدها میلیون از افراد نامرتبط را با هم سازگار می کند.

نظریه تعادل عمومی بر مبنای نظریه عرضه و تقاضا بنا شده است. لئون والراس نظریه عرضه و تقاضا را به طور همزمان برای همه کالاهای موجود در اقتصاد به کار برد و پرسشی را مطرح کرد که آیا نظامی از قیمت ها وجود دارد (برای هر کالا یک قیمت) که مقادیر تقاضا و عرضه شده را به طور همزمان برابر سازد؟

برای پاسخ به این پرسش والراس، باید همه ارتباطات ممکن میان بازارها در نظر گرفته شود. برای مثال اگر قیمت نفت بالا رود، تقاضا برای حمل و نقل عمومی را متاثر می سازد و در نهایت می توان به پرسش او پاسخ مثبت داد چرا که در شرایط کاملاً عمومی، اقتصاددانان نشان دادند که حداقل نظامی از قیمت ها و مقادیر، شامل دستمزدها و نیروی کار تخصص یافته به هر صنعت وجود دارد که در آن شرایط میزان تقاضا و عرضه‌ همه کالاها در یک لحظه در تعادل هستند.

مثلاً نظریه تعادل عمومی به ما کمک می کند تا بفهمیم چه چیزی تعیین کننده تعداد ساعاتی است که هر فرد در جهان کار می کند، تعداد اتومبیل هایی است که در ژاپن تولید می شود و تعداد ساعاتی است که شما باید کار کنید تا قادر با بازی گلف در تعطیلات تان در اسکاتلند باشید.

والراس مفهوم انقلاب سرحدی (Marginal Revolution) را در علم اقتصاد ایجاد کرد. انقلاب سرحدی یعنی این ایده که آخرین فرد استخدام شده تعیین می کند که به کارگران چقدر باید پرداخت شود. وی این ایده را از طریق توسعه نظریه تعادل عمومی به وجود آورد.

تعادل عمومی ابزاری قدرتمند است که توضیح می دهد چرا افراد با هم مبادله می کنند و چه تعداد از هر محصول را افراد و شرکت ها تولید می کنند. این نظریه توضیح نمی دهد که چرا مردم از پول استفاده می کنند یا ارزش های دلاری قیمت ها چگونه تنظیم می شوند. اقتصاد کلاسیک این ویژگی ها را با نظریه مقداری پول توضیح می دهد.

نظریه مقداری پول (Quantity theory of money)

این نظریه توسط دیوید هیوم (David Hume) فیلسوف، اقتصاددان و تاریخ نگار اسکاتلندی هم عصر با آدام اسمیت ارائه شد. هیوم یکی از نخستین اقتصاددانانی بود که رابطه میان پول و تورم را تشخیص داد و آن را در رساله ای با عنوان «در باب پول» توصیف کرد. نظریه مقداری پول درباره قیمت های پولی در برابر مقادیر واقعی، و قیمت های نسبی است.

این نظریه به ما کمک می کند تا بگوییم چه چیزی تعیین کننده مقادیر دلار، پوند یا ینی است که هر فرد برای یک ساعت کار بدست می آورد و یا صورت حساب هزینه هتل و بازی گلف بر چه اساسی است. این نظریه همچنین برای مشخص کردن اینکه چه عاملی نرخ تورم را تعیین می کند، مورد استفاده قرار می گیرد.

دیوید هیوم و معاصرانش نظریه مقداری پول را ارائه دادند که بر اساس آن، ارزش پولی همه کالاها و خدمات تولید شده در یک سال معین (GDP)، متناسب با حجم پول است.

لازم به ذکر است که نظریه تعادل عمومی، برای تعیین مقادیر فیزیکی کالاها و خدمات تولید شده و تعیین قیمت آن ها نسبت به یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرد که قیمت های نسبی نام دارند. اما نظریه مقداری پول برای تعیین سطح متوسط قیمت ها بر اساس پول مورد استفاده قرار می گیرند که قیمت های پولی یا قیمت های اسمی نام دارند.

در نظریه مقداری پول، قیمت دلاری یک کالا به این بستگی دارد که چه تعداد دلار به گردش در می آید، چرا که برای تسهیل مبادله دلار لازم است. بر مبنای گفته هیوم:

پول به بیان درست، یکی از موضوعات تجارت نیست، بلکه ابزاری است که انسان ها برای تسهیل مبادله یک کالا با کالایی دیگر بر سر آن توافق کرده اند. پول هیچکدام از چرخ های تجارت را به حرکت در نمی آورد، بلکه مانند روغنی است که حرکت چرخ ها را روان تر و آسان تر می کند.

دیوید هیوم، ۱۷۵۴

بر اساس این گفته می توان استنباط کرد که نظریه مقداری پول پیش بینی می کند که دو برابر شدن مقدار پول منجر به دو برابر شدن سطح قیمت می شود، اما تاثیری بر فعالیت اقتصادی واقعی ندارد.

اقتصاد کلاسیک چنان که در قالب نظریه تعادل عمومی و نظریه مقداری پول مجسم شده درک ارزشمندی است چراکه تفکر همه اقتصاددانان در قید حیات را تحت تاثیر قرار داده است. این موضوع دانشگاهیان و روزنامه نگاران و اقتصاددانان سیاست گذار در قلمرو تجارت و بانک های مرکزی یا دولت را در بر می گیرد.

حتی آن هایی که اهمیت اقتصاد کلاسیک را به مثابه توضیحی از جهان واقعی رد می کنند هنوز آن را به عنوان محکی برای اندازه گیری عملکرد اقتصادهای جهان واقعی به کار می برند.

چگونه می توانیم بگوییم یک شکل از سازمان اقتصادی بهتر از دیگری است؟ اتلاف منابع برای سازمان چه معنایی دارد؟ این مفاهیم در نظریه اقتصاد کلاسیک معانی مشخصی دارند و اقتصاددانان کلاسیک نشان داده اند که در برخی شرایط توزیع کالاها با استفاده از بازارها بهترین روشی است که جامعه می تواند امیدوار به انجام آن باشد.

در نهایت در دهه ۱۹۳۰، ایالت متحده به مدت ۶ سال متوالی، نرخ بیکاری‌ بیشتر از ۱۵ درصد را تجربه کرد. تطبیق این وضعیت با نظریه اقتصاد کلاسیک دشوار بود و در نتیجه جان مینارد کینز، رویکری جدید ارائه کرد که در آن الگوی تقاضا در بازار کار را کنار گذاشت.

تقریبا نزدیک به س۳۰ سال، نظریه جایگزین او در خصوص ابنکه اقتصاد چگونه کار می کند برا این حرفه سایه افکنده بود. این نظریه حاوی توضیحی در این مورد بود که در رکود بزرگ چه اتفاقی افتاد و چگونه باید آن را تصحیح کرد و همین امر منجر به تغییری بنیادین در نظام های سیاسی ای شد که تا به امروز دوام آورده اند.

اقتصاد کینزی (Keynesian economics)

اقتصاد کِینزی (Keynesian economics) یا کِینزی گرایی (Keynesianism) نظریه ای در اقتصاد کلان است که بر مبنای ایده های اقتصاددان انگلیسی، جان مینارد کینز بنا شده است. اقتصاددانان کینزی گرا با این استدلال که تصمیمات بخش خصوصی گاه ممکن است منجر به نتایجی غیرکارا در اقتصاد کلان شود، از سیاست گذاری فعال دولت در بخش عمومی حمایت می کنند. به عنوان مثال کینزی گراها از سیاست های پولی اعمال شده توسط بانک مرکزی یا سیاست های مالی حکومت به منظور پایدار کردن چرخه تجاری حمایت می کنند.

جان مینارد کینز (John Maynard Keynes)، (زادهٔ ۵ ژوئن ۱۸۸۳ – درگذشتهٔ ۲۱ آوریل ۱۹۴۶)، یکی از اقتصاددانان برجسته قرن بیستم محسوب می شود. کینز در ۵ ژوئن ۱۸۸۳ در انگلستان متولد شد. خانواده وی از طبقه متوسط جامعه محسوب می شدند. جان مینارد کینز فرزند نویل کینز اقتصاددان مشهور است و از این نظر با جان استوارت میل که او نیز فرزند جیمز میل اقتصاددان مشهور قرن نوزدهم پدر و فرزند اقتصاددان بوده اند قابل مقایسه است. پدر وی استاد اقتصاد و منطق دانشگاه کمبریج بود.

کینز در سال ۱۹۳۶ کتاب نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول را منتشر نمود که یکی از تأثیرگذارترین کتاب های اقتصادی قرن بیستم محسوب می شود. نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول، دروازه جدیدی به روی اقتصاد باز کرد؛ به طوری که اقتصاد به قبل و بعد از کینز تفکیک شد. در سال ۱۹۴۰ کتاب چگونه باید هزینه جنگ را بپردازیم را منتشر کرد. درسال ۱۹۴۲ به ریاست شورای تشویق هنر و موسیقی درآمد و به طبقه نجبا ارتقاء یافت و لقب لردی گرفت. همین‌طور وی به سمت ریاست بانک انگلستان منصوب شد.

جان مینارد کینز، در دامن اقتصاد کلاسیک پرورش یافته بود و به خوبی از نقاط قوت و ضعف آن آگاه بود. بعد از دوره های ممتد بیکاری که با ایده های کلاسیک سازگاری نداشت، زمان انقلابی در اندیشه اقتصادی فرا رسیده بود. کینز این سفر پر چالش را آغاز کرد و بعد از رکود بزرگ برای حل بحران های آتی و پاسخ به سوال «چرا پیشرفته ترین نظریه اقتصادی آن زمان، یعنی اقتصاد کلاسیک، اشتباه بود؟» قدم در مسیر تغییر ساختار اقتصادی گذاشت.

کینز در نظریه خود برای جایگزینی الگوی عرضه و تقاضای اقتصاد کلاسیک، اعتماد سرمایه گذاران را نیرویی پیش ران و مستقل از چرخه های تجاری قلمداد کرد. این فرض کینز با یک ضربه‌ کاری، هر دو مشکل نظام کلاسیک را حل کرد. بر اساس این نظریه، تکانه ای که منجر به رکود بزرگ شد، کاهش شدید اعتماد به آینده بود که منجر به ریزش بازار سهام و در نهایت رکود بزرگ شد.

از منظر کینز، هر نرخ بیکاری‌ می تواند برای همیشه دوام بیاورد؛ چرا که هیچ مکانیسم خودتصحیح کننده ای در اقتصاد وجود ندارد و نیروهایی که تمایل به بازگشت به تعادل دارند، یا وجود ندارند و یا آنقدر ضعیف هستند که ما انتظار نداریم عملکرد آن ها را در زمانی محدود ببینیم.

به سهم خودم فکر می کنم که سرمایه داری اگر به صورت خردمندانه ای مدیریت شود احتمالاً می تواند برای دستیابی به اهداف اقتصادی از هر نظام جایگزین دیگری که تاکنون دیده شده کاراتر باشد، اما سرمایه داری به خودی خود در موارد زیادی به غایت ناخوشایند است.

جان مینارد کینز – ۱۳۹۱، ۳۲۱

تاثیر کینز بر اقتصاد و سیاست عمیق بود. قبل از اقتصاد کینزیف نقش دولت در امور اقتصادی به چند حوزه مانند تدارک دفاع و حفظ نظام حقوقی محدود می شد. بعد از اینکه کینز کتاب نظریه عمومی را نوشت، دولت های غربی نقش دیگری نیز پذیرفتند و آن عبارت بود از حفظ سطح بالا و با ثباتی از اشتغال.

دلایل ظهور مکتب کینز

  • رکود بزرگ بین سال های ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳
  • اقتصاد کلاسیک توانایی توضیح وضعیت بیکاری، سقوط سهام و مقدار حجم پول را نداشت
  • توانایی پاسخ گویی کینز درباره علت وقوع شرایط بحرانی مثل رکود بزرگ

برخی از ویژگی های اقتصاد کینز

  • همه ما در بلند مدت مرده ایم

 جمله بسیار معروف کینز در انتقاد از کسانی بود که در انتظار تعدیل سطح عمومی تولید و اشتغال به وسیله دست نامرئی می نشینند. کینز معتقد بود اگر بخواهیم به امید آن باشیم که با گذر زمان و بدون هیچ سیاست دولتی همه مسائل حل شوند، زنده نخواهیم ماند.

  • اقتصاد نیازمند کمک است

 برخلاف اقتصاددانان کلاسیک که معتقد بودند؛ اقتصاد یک نظام خودتصحیح کننده است، کینز چنین باوری نداشت. اقتصاددانان کینزی مانند پل کروگمن، برنده نوبل اقتصاد، بر این باور هستند که نظام بازار گاهاً نیازمند کمک است. یعنی چنانچه اقتصاد در معرض شوک های غیرقابل پیش بینی قرار بگیرد، در صورت عدم اتخاذ تدابیر لازم، مدت زمان نسبتا زیادی برای بازگشت به اشتغال کامل مورد نیاز است. این گزاره به معنی آن است که اقتصاد سریعا خودش به تعادل نمی رسد.

کینز به بازار آزاد اعتقاد چندانی نداشت. او معتقد بود که نرخ بیکاری می تواند در هر عددی قرار بگیرد، همانطور که یک قایق بادبانی ممکن است در اثر نبود باد از حرکت ایستاده و در هر جایی برای استراحت پهلو بگیرد.

  • بر اساس اصول اقتصاد کینزی، بیکاری بالا و تورم بالا نمی توانند باهم اتفاق بیافتند

 اعتقاد به اقتصاد کینزی در دهه ۱۹۷۰ به علت رخدادهای پیش بینی نشده که با اصول پایه ای کینز در کتاب نظریه عمومی سازگار نبودند، از بین رفت. در سال ۱۹۷۵، بیکاری برای اولین بار بعد از رکود بزرگ به ۹ درصد افزایش یافت و تورم به صورت همزمان به بیش از ۱۳ درصد رسید که منجر به ابداع واژه «رکود تورمی» شد.

برای درک بهتر تاثیرات کینز در اقتصاد می توانیم از نمودار زیر کمک بگیریم.

The U.S. Unemployment rate, 1890-2014
The U.S. Unemployment rate, 1890-2014

این نمودار، درصد اشخاص بیکار در ایالت متحده را از سال ۱۸۹۰ تا ۲۰۱۴ را نشان می دهد که دو ویژگی مهم در آن ارزش توجه دارد.

  1. حد فاصل ۱۹۲۹ تا ۱۹۴۱، بیکاری بیش از هر زمان دیگری است.
  2. نوسانات نرخ بیکاری بعد از ۱۹۴۶، از نوسانات آن قبل از جنگ جهانی دوم کمتر بوده است.

کینزین ها اعتقاد دارند که کاهش در میزان نوسانات بیکاری در ایالت متحده بعد از جنگ جهانی دوم، نتیجه مستقیم افزایش نقش دولت است که در پی تصویب بخشی از قانون جدید یعنی قانون اشتغال (Emplyment Act of 1946) اتفاق افتاد و دولت را به ترویج حداکثر اشتغال، تولید و قدرت خرید تشویق می کرد. ثبات فزاینده چرخه های تجاری بعد از جنگ در ایالت متحده آمریکا دال بر موفقیت اقتصاد کینزی بود.

تولد رویکرد نظریه جدید با افول اقتصاد کینز

در اواخر دهه ۸۰ میلادی، اعتماد به اقتصاد کینزی رنگ باخت و به سرعت از برنامه های آموزشی دانشگاه های انگلیس، کانادا و آمریکا محو شد. اقتصاد کینزی تنها با ظهور و افول یک ایده بی اعتبار شد: منحنی فیلیپس.

بیل فیلیپس (Bill Phillips) اقتصاددانی متولد نیوزیلند بود که به دلیل کار بر روی تورم و ساخت کامپیوتر هیدرولیک آنالوگی (که برای توضیح اقتصاد کینزی به کار می رفت) مشهور شد.

فیلیپس که در مدرسه اقتصاد لندن تدریس می کرد، نشان داد رابطه ای معکوس میان داده های بیکاری و نرخ تغییر دستمزد‌های پولی در یک قرن گذشته انگلیس برقرار است. به لحاظ تاریخی زمانی که میزان بیکاری پایین بوده، دستمزدها افزایش و مادامی که میزان بیکاری بالا بوده، دستمزدها کاهش یافته اند و به طور کلی دستمزدها زمانی که بیکاری پایین است، سریعتر افزایش می یابد.

NAIRU-SR-and-LR
منحنی کوتاه مدت و بلند مدت فیلیپس ، قبل و بعد از اعمال سیاست انبساطی

منحنی فیلیپس (Philips Curve) یک نمایش گرافیکی است که نشان دهنده رابطه ای پایدار و معکوس بین تورم و بیکاری است. این تئوری ادعا می کند که با رشد اقتصادی، تورم نیز به وجود می آید که به نوبه خود منجر به مشاغل بیشتر و بیکاری کمتر می شود.

این منحنی بیان می کند که نرخ بالای بیکاری با نرخ بالای تورم رابطه معکوس دارد. به این معنا که در کوتاه مدت برای کاهش نرخ بیکاری می بایست نرخ بالاتر تورم را بپذیریم. در حالی که در سال ۱۹۶۸ میلتون فریدمن نشان داد که این رابطه برای بلند مدت صحیح نیست.

منحنی فیلیپس یک مدل تجربی تک معادله ای است، که پس از توصیف رابطه معکوس تاریخی بین نرخ های بیکاری و نرخ های متناسب با تورم در اقتصاد، توسط ای. دبلیو فیلیپس نامگذاری شد. به بیان ساده، کاهش بیکاری (یعنی افزایش میزان اشتغال) در یک اقتصاد با نرخ های بالاتر تورم، همبستگی خواهد داشت.

اغلب اقتصاددانان، دیگر از منحنی فیلیپس به شکل اصلی آن استفاده نمی کنند، چون ثابت شده که بیش از حد ساده انگارانه است. این را می توان در یک تحلیل شتابزده از داده های تورم و بیکاری ۹۲-۱۹۵۳ ایالات متحده آمریکا مشاهده کرد. هیچ منحنی واحدی متناسب با داده ها وجود ندارد، اما سه مجموعه کلی ۱۹۷۱-۱۹۵۵ ، ۱۹۸۴-۱۹۷۴ و ۱۹۹۲-۱۹۸۵ وجود دارد که هر یک از آن ها شیب کلی رو به پایین اما در سه سطح بسیار متفاوت را همراه با تغییرات ناگهانی نشان می دهند. داده های مربوط به دوره ۱۹۵۴-۱۹۵۳ و ۱۹۷۳-۱۹۷۲ به راحتی دسته بندی نمی شوند، و یک تحلیل رسمی تر پنج گروه/ منحنی را در این دوره فرض می کند.

اما با این وجود امروزه، اشکال اصلاح شده منحنی فیلیپس که انتظارات تورمی را در نظر می گیرند مؤثر هستند. نظریه با کمی تغییر در جزئیات آن نام های متعددی دارد، اما همه نسخه های جدید بین تأثیرات کوتاه مدت و بلند مدت بیکاری تمایز قائل می شوند.

مدل های جدید منحنی فیلیپس شامل منحنی فیلیپس کوتاه مدت و منحنی فیلیپس بلند مدت است. دلیل آن این است که در کوتاه مدت عموماً یک رابطه معکوس بین تورم و نرخ بیکاری وجود دارد که در منحنی فیلیپس کوتاه مدت با شیب رو به پایین نشان داده می شود. در بلند مدت این رابطه از بین می رود و اقتصاد در نهایت صرف نظر از نرخ تورم به نرخ طبیعی بیکاری برمی گردد.

معمای سیاست گذاری

دو برنده آمریکایی نوبل اقتصاد، پل ساموئلسون (Paul Samuelson) و رابرت سولو (Robert Solow)، با جمع بندی جریان اصلی کینزی برآمده از مقاله فیلیپس، یک معمای سیاست گذاری ارائه کردند که دارای ویژگی های زیر است.

  1. اگر دولت به دنبال تحریک تقاضای کل با کاهش نرخ بهره یا مالیات ها باشد، این سیاست نرخ بیکاری را کاهش می دهد، اما هزینه آن تورم بالاتر خواهد بود.
  2. اگر دولت به دنبال کاهش تقاضای کل با افزایش مالیات ها و نرخ بهره باشد، تورم کاهش خواهد یافت، اما به قیمت افزایش بیکاری.

در نهایت ساموئلسون و سولو به این باور رسیدند که این وظیفه سیاست گذار است که انتخاب کند جامعه چه مقدار بیکاری و چه مقدار تورم را می تواند تحمل کند، چرا که بیشتر بودن یکی از این دو مورد، به طور اجتناب ناپذیری به معنای کمتر بودن دیگری خواهد بود.

فرضیه نرخ طبیعی

تفسیر ساموئلسون_سولو از منحنی فیلیپس بی چالش باقی نماند. در سال ۱۹۶۸، دو برنده اثرگذار نوبل اقتصاد، ادموند فلپس (Edmund Phelps) از دانشگاه کلمبیا و میلتون فریدمن (Milton Friedman) از دانشگاه شیکاگو، در مقالاتی مجزا اذعان داشتند که نباید انتظار مشاهده رابطه بلند مدت دائمی بین تورم و بیکاری داشته باشیم.

میلتون فریدمن فرضیه نرخ طبیعی بیکاری (Natural rate of unemployment) را بیان کرد که از دو فرضیه فرعی تشکیل شده است.

  1. نخست اینکه نرخ طبیعی بیکاری مستقل از سیاست پولی است.
  2. دوم اینکه هیچ مبادله و معاوضه بلند مدتی بین انحراف بیکاری از نرخ طبیعی و تورم وجود ندارد.

موضوع دیگری که باور فلپس و فریدمن بود این است که نرخ بیکاری به عوامل واقعی بنیادی همانند بهره وری کارگران و ترجیحات خانوارها و تلاش و وقت کارگران در جست و جوی شغل بستگی دارد.

“نرخ طبیعی بیکاری” … سطحی از بیکاری است که توسط سیستم والرسی معادلات تعادل عمومی به دست آمده باشدف به گونه ای که ویژگی های ساختاری بازارهای کار و کالا شامل نواقص بازار و نوسان تصادفی در تقاضا و عرضه و هزینه جمع آوری اطلاعات درباره موقعیت های شغلی و دسترسی های کار و هزینه های جابجایی و مواردی از این دست را در خود داشته باشد.

فریدمن، ۱۹۸۶

فریدمن می گوید تکمیل نظریه تعادل عمومی از طریق افزودن عناصری مانند هزینه جست و جو برای شغل امکان پذیر است و اینکه مدل تکمیلی قادر به توضیح این است که چرا بی کاری وجود دارد. مدلی که به این ترتیب تکمیل شده رابطه مبادله بلند مدت میان بیکاری و تورم را نشان می دهد به این دلیل که عوامل تعیین کننده نرخ بیکاری ارتباطی با حجم پول یا نرخ تورم ندارند.

استدلال فریدمن تاکید می کند که ساموئلسون و سولو در تلقی منحنی فیلیپس به مثابه معاوضه ای که می تواند توسط سیاست گذار برای انتخاب تورم بالا و بیکاری پایین یا بیکاری پایین و تورم بالا استفاده شود در اشتباه بودند. در مقابل، او مدعی بود که نرخ طبیعی بیکاری مستقل از سیاست مالی و پولی است و در بلند مدت نیز با هر نرخ تورمی سازگار است.

انقلاب انتظارات عقلایی

رابرت لوکاس چهره شاخص انقلاب انتظارات عقلایی بود، که به مثابه جنبش جدید دگرگون سازی، مسیر اقتصاد کلان را در دهه ۱۹۷۰ تغییر داد و با نسخه ای به روز شده و باز بینی شده از ایده های کلاسیک جایگزین اقتصاد کینزی شد. اقتصاد انتظارات عقلایی ریاضیات پیچیده ای را برای ارائه بنیانی جدی برای نظریه کلاسیک مورد استفاده قرار می دهد.

این نظریه اثری عمیق بر رشته اقتصاد داشته و امروزه بر برنامه آموزشی همه دانشگاه های معتبر سراسر جهان مسلط شده است.

[نظریه اقتصاد کلان] … در ذات خودش ذو فرض بنیادین دارد. اول، افراد مصممانه برای دستیابی به اهدافی که در جست و جوی آن ها هستند عمل می کنند… دوم، از انجاکه پیامدها به فعالیت های هر نفر در جامعه بستگی دارد، عوامل [اقتصادی] باید انتظارتشان در مورد فعالیت های دیگران، و در واقع، انتظاراتشان از انتظارات دیگران کاهش دهند. این ویژگی می تواند با مفهوم تعادل حاصل شود.

وی.وی چاری،۱۹۹۸

وی.وی چاری اقتصاددان پیشرویی در دانشگاه مینه سوتا است. در این نقل قول، او مشارکت رابرت لوکاس یکی از پنج اقتصاددان در قید حیات برنده نوبل اقتصاد در دانشگاه شیکاگو را توصیف می کند.

لوکاس در سال ۱۹۷۲، مقاله ای در ژورنال آو اکونومیک تئوری منتشر کرد. او استدلال فلپس و فریدمن را با فرموله کردن ایده های ان ها و افزودن نظریه ای در این خصوص که افراد چگونه انتظارتشان را شکل می دهند یک مرحله رو به جلو برد.

اگرچه فلپس و فریدمن اعتقاد داشتند که فدرال رزور نمی تواند نرخ بیکاری را در بلند مدت تغییر دهد، اما قبلو داشتند که فدرال رزرو می تواند رفاه اقتصادی کوتاه مدت با کاهش نرخ بره در شرایط کسادی کسب و کار اقتصادی بهبود بخشد.

جرارد دبرو (Gérard Debreu)، اقتصاددانی فرانسوی بود که در سال ۱۹۸۳، به دلیل به کارگیری روش های تحلیلی جدید در نظریه اقتصاد و برای صورت بندی مجدد دقیق نظریه تعادل عمومی جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. دبرو در کتاب نظریه ارزش، با وام گرفتن از مفهوم والراسی نظریه تعادل عمومی، ریاضیات جدیدی را برای ارائه شرایط بسیار جامع تر با آن تلفیق کرد.

بینش حیرت انگیز جرارد دبرو، نظریه مالی مدرن را بسیار تحت تاثیر قرار داد. او معتقد بود که کالاها متفاوت هستند؛ نه تنها به خاطر این دلیل که در تاریخی متفاوت و در مکانی متفاوت ارائه می شوند، بلکه به دلیل تفاوت هایی در حوادث تصادفی که ممکن است اتفاق بیافتند یا نیافتند. فرض کنید هوا در لندن می تواند آفتابی یا بارانی باشد. اگر هوا آفتابی باشد چتری که در لندن در ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۹ خریداری می شود، کالایی متفاوت از چتری است که در همان مکان در هوای بارانی خریداری شده است.

وال استریت این ایده را برای قیمت گذاری اوراق بهادار با تعیین ارزش آن ها برحسب ریسک زیربنایی مرتبط با هر توالی از پرداخت های آتی (سود اوراق)، به کار می برد.

دبرو در کتاب کوچک و کم حجم نظریه ارزش، مفهوم والرسی نظریه تعادل عمومی را برگرفت و ریاضیات جدیدی را برای ارائه شرایط خیلی کلی ای به کار برد که تحت آن شرایط قضیه اول اقتصاد رفاه درست است. او با تفکر درباره یک کالا که تاریخ تحویلی دارد و مکانی جغرافیایی برای تحویل، نشان داد که این نظریه می تواند برای درک همه مبادلات در هر لحظه از زمان مورد استفاده قرار گیرد.

این نظریه همه چیز را تغییر داد.

لوکاس چگونه اقتصاد کلان را برای همیشه تغییر داد

رابرت لوکاس (Robert Lucas)، چهره شاخص انقلاب انتظارات عقلایی بود. وی اقتصاددانی آمریکایی است که در سال ۱۹۹۵ به خاطر ارائه فرضیه انتظارات عقلایی و دگرگون ساختن تحلیل اقتصاد کلان و عمق بخشیدن به درک ما از سیاست اقتصادی، برنده جایزه نوبل اقتصاد شد.

لوکاس بینش دبرو را برای تغییر همیشگی روشی به کار برد که اقتصاد کلان دانان درباره بیکاری می اندیشیدند. او اقتصاد کینزی را در حرکتی بی نظیر کنار گذاشت و نسخه دبرویی نظریه تعادل عمومی را جایگزین ساخت.

لوکاس در سال ۱۹۷۲، با فرموله کردن ایده های فلپس و فریدمن و افزودن نظریه ای در خصوص اینکه افراد چگونه انتظارات خود را شکل می دهند، نگرشی جدید در اقتصاد کلان ایجاد کرد. انتظارات عقلایی بر این مضمون است که:

  1. همه افراد برای همیشه، فریب شما را نخواهند خورد.
  2. هر اعتقادی که مشارکت کنندگان بازار درباره آینده دارند، باید به طور متوسط با آنچه اتفاق می افتد، سازگار باشد.

لوکاس با به کارگیری تعریف دبرو از کالا، استدلال کرد که ما هرگز بازار نامتعادل نخواهیم دید. طبق نظریه جدید لوکاس، کاهش یا افزایش بیکاری ناشی از تغییر بنیان های اقتصاد است. قیمت هایی که ما می بینیم و مقادیری که مبادله می شوند، همیشه قیمت هایی هستند که برای آن ها مقدار تقاضا شده برابر با مقدار عرضه شده است.

چگونه بانک های مرکزی زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهند؟

پیش از نحوه تاثیرگذاری بانک های مرکزی روی زندگی افراد، ابتدا باید با رسالت این نهاد در اقتصاد آشنا شویم. هر کشور دارای یک نهاد مرکزی است که مسئول نظارت بر سیاست های اقتصادی و پولی و تضمین ثبات سیستم مالی آن است. این نهاد بانک مرکزی نامیده می شود و بر خلاف کارکرد بانک های تجاری و موسسات سرمایه گذاری، این موسسات دارای فعالیت های رقابتی نیستند.

به طور کلی، حجم پول در حال گردش در یک اقتصاد مدرن، توسط بانک مرکزی تنظیم می شود. بانک های مرکزی از طریق ابزارهایی مانند نرخ بهره، چاپ پول و موارد دیگر به کنترل تورم و تحریک رشد اقتصادی می پردازند.

برای مثال، اگر تورم از اهداف تعیین شده توسط بانک مرکزی فراتر رود، این نهاد شروع به افزایش نرخ بهره می کند تا تورم را به محدوده مشخص و تحت نظر خود برساند.

همه سرگشتکی ها و پریشانی ها و آشفتگی ها در امریکا آنقدر که از جهل محض نسبت به ماهیت سکه و اعتبار و گردش پول ناشی می شود، از کاستی های قانون اساسی و کنفدراسیون و از خواست احترام یا فضیلت ناشی نمی شود.

جان آدامز، دومین رئیس جمهور ایالات متحره امریکا، ۱۷۸۷ در نامه به توماس جفرسون

اکثر بانک های مرکزی جهان مستقل از دولت عمل می کنند و در عین حال در برابر دولت‌ و عموم مردم پاسخگو هستند. تعدادی از بانفوذترین و مهمترین بانک های مرکزی جهان به شرح زیر است:

  1. بانک مرکزی ایالت متحده (U.S. Federal Reserve System)
  2. بانک مرکزی بریتانیا (Bank Of England)
  3. بانک مرکزی ژاپن (Bank Of Japan)
  4. بانک مرکزی اتحادیه اروپا (European Central Bank)
  5. بانک مرکزی سوئیس (Swiss National Bank)
  6. بانک مرکزی کانادا (Bank Of Canada)
  7. بانک مرکزی استرالیا (Reserve Bank Of Australia)
  8. بانک مرکزی نیوزیلند (Reserve Bank Of New Zealand)

این فصل از کتاب برای پاسخ به پرسشی که در ابتدا مطرح شد، از بانک مرکزی ایالت متحده به عنوان نمونه استفاده می کند؛ اما باید بدانید هر مطلبی که در ارتباط با فدرال رزرو گفته می شود، مشابهت هایی با بانک های مرکزی کشورهای دیگر دارد.

فدرال رزرو (Federal Open Market Committee)

به طور خلاصه ویژگی های فدرال رزرو آمریکا (FOMC) را می توان به شرح زیر بیان کرد.

  1. فدرال رزرو که در سال ۱۹۱۳ تاسیس شد، نهادی غیرانتفاعی است و در برابر کنگره پاسخگو است و در اصل، نیروی مستقل دولت ایالات متحده به شمار می رود.
  2. فدرال رزرو متشکل از هیئتی چند نفره است که توسط رئیس جمهور تعیین و توسط سنا تایید می شوند.
  3. کار اصلی فدرال رزرو مدیریت عرضه پول در کشور است.
  4. تصمیمات اشتباه فدرال رزرو می تواند به قیمت از بین رفتن شغل میلیون ها نفر، خروج تورم از وضعیتی قابل کنترل و یا سقوط ارزش سهام شود.

چه کسی مالک فدرال رزرو است؟

سیستم فدرال رزرو متعلق به کسی نیست و در اصل فدرال رزرو نیرویی مستقل از دولت بوده که باید در برابر کنگره پاسخگو باشد. فدرال رزور را هیئتی هفت نفره از دولتمردان اداره می کند که توسط رییس جمهور تعیین و توسط سنا تایید می شوند. رئیس فدرال رزرو دومین شخص قدرتمند جهان بعد از رئیس جمهور ایالت متحده است که قدرت تاثیرگذاری بر سیاست پولی و تنظیم نرخ های بهره را دارد.

برای درک اهمیت شغل وی می توان گفت که شغل رئیس فدرال رزرو، گاها شبیه به یک آتش نشان در ساختمانی مشتعل است؛ بدین صورت که در یک اتاق کودکی در رخت خواب و در اتاقی دیگر مادری بی هوش قرار دارند و آتش نشان تنها می تواند یکی از آن دو را نجات دهد. رئیس فدرال رزرو و اکثر بانک های مرکزی هر تصمیمی که بگیرند، برخی از افراد وی را برای تصمیم گیری اشتباه سرزنش خواهند کرد.

ریاست فدرال رزرو از سال ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۶، با آلن گرین اسپن (Alan Greenspan) بود که برخی او را موفق ترین رئیس فدرال رزرو در تمام ادوار لقب داده‌ بودند. اما با سقوط و فروپاشی نهاد‌های مالی ایالت متحده در سال ۲۰۰۸، بسیاری از مفسران نظرشان را برای لقبی که به وی داده بودند، تغییر دادند. رئیس فعلی فدرال رزرو آقای جروم پاول (Jerome Powell) است که به عنوان شانزدهمین رئیس فدرال رزرو در حال خدمت است.

در دفاع از بانک مرکزی

نظریه توطئه ای در ارتباط با چرایی ایجاد فدرال رزرو وجود داشته است که توسط اقتصاددانان مطرح شده و فارمر در دفاع از بانک‌ مرکزی حقایقی را در این زمینه بیان می کند. او از مرحله ابتدایی تشکیل فدرال رزرو، اقدامات فدرال رزرو را توجیه کرده است؛ زیرا به این حقیقت آگاه است که بدون کنترل نهادی مانند فدرال رزرو و استفاده از ابزارهایی که این بانک در اختیار دارد، تاریخ اقتصادی قرن بیستم شاید خیلی فاجعه آمیزتر از این می بود که هست.

طی قرن نوزدهم، ایالت متحده پنج بحران مالی مجزا را از سر گذراند. در سال ۱۹۱۳ فدرال رزرو یاد گرفت که چگونه از طریق افزایش یا کاهش نرخ بهره از بروز تورم و رکود جلوگیری کند. این حقیقت که چرخه های تجاری پس از جنگ جهانی دوم منظم تر از چرخه های پیش از جنگ بودند، حاکی از موفقیت فدرال رزرو است. اما علیرغم موفقیت هایی مثل جلوگیری از کساد بعد از جنگ جهانی دوم و جلوگیری از رکود بدون افروختن تورم در سال ۱۹۸۰، فدرال رزرو دو شکست مهم را در رزومه خود ثبت کرده است.

اولی در سال ۱۹۲۹ و دیگری در سال ۲۰۰۸. در هر دو مورد نرخ بهره پیش از رکود صفر بود و نمی توانست بیش از این کاهش یابد. هر چند که فدرال رزرو مسبب بحران مالی ۲۰۰۸ نبود اما در ممانعت از آن ناتوان بود. شاید اگر نرخ بهره پیش از آن فاجعه صفر نبود، سیاست کاهش نرخ بهره از بحران جلوگیری می کرد.

اهمیت توجه به بازار سهام

هدف راجر فارمر از نوشتن این کتاب توضیح نظریه اقتصاد کلان جدیدی است که فراسوی نظریه های کلاسیک و کینزی می رود. او ایده های اصلی اقتصاد کینزی را با اندیشه کلاسیک ترکیب می کند و محور ایده او این است که اعتقادات مشارکت کنندگان در بازار در ارزش بازاری سهام اثرگذار است و آن ها نمی توانند تاثیر مستقل بر فعالیت های اقتصادی بگذارند و در نهایت «اعتماد» را اصلی اساسی و بنیادی در اقتصاد می داند.

از منظر فامر اعتماد عاملی مستقل است که منجر به تعیین نرخ بیکاری می شود. اگر سیاست درستی برای بازگرداندن اعتماد وجود نداشته باشد، شاید اقتصاد دوباره شروع به رشد کند، اما بخش خصوصی مشاغلی را که برای بازگشت اشتغال کامل ضروری است، ایجاد نمی کند. او با پیشنهاد سیاستی جدید که حول بازار سهام می چرخد، سعی دارد از اثر چرخش اعتماد در اقتصاد جلوگیری کند.

پیشنهاد او به بانک های مرکزی هر کشور اجازه می دهد تا نوسانات نرخ بهره داخلی را برای مبارزه با تورم و نوسانات نرخ رشد شاخص قیمت بازار سهام ملی را جهت مدیریت اعتماد و دستیابی به تعادل اشتغال در سطح بالا به کار بگیرند.

در واقع بدین صورت است که اگر اعتماد بیش از حد بالا باشد، مردم سعی می کنند فراتر از توان خود زندگی کنند که این باعث افزایش قیمت ها می شود و اگر اعتماد خیلی پایین باشد، مردم خیلی کم خرج می کنند و باعث کاهش تقاضای کل و اشتغال خواهد شد. راجر فارمر معتقد است که اقتصاد به ابزاری نیاز دارد تا بتواند اعتماد را مدیریت کند تا مبادا از سطحی که از نظر اقتصادی مخرب است، انحراف پیدا کند.

همیشه جهت گیری رایجی در بازارها وجود دارد. شما می دانید که من این جهت گیری را خوش بینی/ بدبینی می نامم. گاهی اوقات این حالات واقعا می توانند خودشان را تقویت کنند به گونه ای که در این توالی ها یا حباب های رونق و رکود در ابتدا خود تقویت کننده و سرانجام ناپایدار و محکوم به شکست به وجود بیایند؛ و این چیزی است که حالا اتفاق افتاده است.

جورج سوروس

پروفوسور فارمر بر این باور است که اعتماد سرمایه گذار به شدت تحت تاثیر قیمت های سهام قرار می گیرد، یعنی هر چه قیمت سهام بالاتر باشد، اعتماد بیشتر است. بنابراین بانک های مرکزی می توانند با هدف قراردادن قیمت یک شاخص همه جانبه از سهام شرکت های کشور، اعتماد سرمایه گذاران را مدیریت کنند.

راجر فارمر همچنین اعتقاد دارد که درک این موضوع که چرا بازار سهام خیلی نامنظم رفتار می کند، امکان پذیر است. او اشاره می کند که این امر، همانطور که کینز تاکید می کند، به این دلیل است که نرخ های بیکاری بلند مدت زیادی وجود دارند و همه آن ها با بازارهای آزاد و رفتار عقلایی افراد سازگارند. برخلاف تاکیدات مکتب کلاسیک، فارمر باور دارد که نرخ بیکاری حول یک نرخ طبیعی ثابت نوسان نمی کند؛ بلکه حول یک هدف متحرک نوسان می کند که می تواند تحت تاثیر فعالیت های سیاست گذاری فدرال رزرو قرار بگیرد. او نوسانات نرخ بیکاری را ناشی از نوسانات بازار سهام می داند که از بالا و پایین شدن اعتماد نشات می گیرد.

یکی از ایراداتی که بر نظریه فارمر طبق نقدهای بعضی افراد وجود دارد این است که چرا بانک مرکزی باید به جای اینکه مثلا ارزش سایر دارایی ها مانند املاک و مستغلات را مورد توجه قرار دهد، بر ارزش سهام شرکت ها متمرکز است؟ همچنین، با توجه به گزارش های روزانه گسترده از شاخص های سهام مانند داو جونز (Dwo Jones)، این احتمال وجود دارد که بانک های مرکزی توسط سیاست مدران تحت فشار قرار بگیرند تا چنین شاخص هایی را برای اهداف انتخاباتی دستکاری کنند، با وجود اینکه این اهداف با رفاه اقتصاد در منافات است.

با این حال در این فصل فارمر وزن بیشتری به بازار سهام در ارتباط با نظریه خود می دهد. وی با بررسی موشکافانه عقاید کلاسیک و کینزی در ارتباط با بازار سهام و اقتصاد و تفاوت این دو عقیده، سعی بر این دارد که اثبات کند هیچکدام از مکاتب کلاسیک و کینزی به طور کامل در اشتباه نیستند و ترکیبی درست از تبصره های هر کدام می تواند به بینشی جدید در ارتباط با اقتصاد منجر شود.

آیا رکود بزرگ دیگری در راه است؟

رکود و شرایط کساد در طول تاریخ همیشه گریبان اقتصاد را گرفته است. تعریف رکود از منظر دو اقتصاددان نامدار به نام های تیموتی کهو (Timothy Kehoe) و ادوارد پرسکات (Edward C. Prescott)، اینگونه بیان شده است که رکود به مثابه دوره ای از فعالیت اقتصادی تنزل‌ یافته با حداقل کاهش ۲۰ درصدی روند تولید در یک سال است؛ که بر اساس این تعریف آرژانتین، برزیل، شیلی و مکزیک همگی رکودهای بزرگی را از سال ۱۹۸۰ به بعد تجربه کرده اند.

در این فصل فارمر در حال پاسخ به این سوال است که چقدر احتمال دارد که رکود بزرگ دیگری در ایالت متحده اتفاق بیافتد؟

بررسی رکودهای ۱۹۲۹، ۱۹۸۷و ۲۰۰۸

رکود بزرگ ایالت متحده دوشنبه ۲۸ اکتبر سال ۱۹۲۹ و در پی سقوط ۱۳ درصدی در بازار سهام اتفاق افتاد و به عنوان بدترین سقوط روزانه در طول تاریخ در نظر گرفته می شود که به دوشنبه سیاه معروف است. بلافاصله بعد از دوشنبه سیاه، نرخ بیکاری در ایالت متحده از کمتر از ۸ درصد در سال ۱۹۲۹ به ۲۴ درصد در سال ۱۹۳۲ افزایش یافت و شاخص S&P 500، طی یک ماه یک سوم ارزش خود را از دست داد.

ریزش عظیم دیگری در بازارهای سهام در دوشنبه ای دیگر در ۱۹ اکتبر سال ۱۹۸۷ به وقوع پیوست که به دوشنبه سیاه دوم معروف است و طی آن شاخص S&P 500، ظرف یک روز ۲۱ درصد کاهش یافت، به طوری که از ۲۸۳ به ۲۲۵ رسید. اما باید توجه کرد که این سقوط بزرگ اثر چندانی بر اشتغال نداشت و با اینکه بازار در یک روز ۲۱ درصد از ارزش خودش را از دست داده بود، تنها منافعی را نابود کرد که سال پیش حاصل شده بود و این نشان داد که همیشه سقوط های شدید بازار سهام با سقوط های عظیم در فعالیت اقتصادی و به طور کلی رکود همراه نیستند.

در اکتبر سال ۲۰۰۸، شاخص S&P 500، معادل ۴۰ درصد از ارزش خود را از دست داد و در اتفاقات بعدی روند مشابهی را با رکود بزرگ ۱۹۲۹ طی کرد، به این معنا که ارزش بازار سهام و مسکن کاهش و بیکاری شروع به افزایش کرد و از آنجایی که این موقعیت بسیار شبیه به آنچه بود که در سال ۱۹۲۹ رخ داده بود، نخستین حقیقت نگران کننده درباره رکود سال ۲۰۰۸ به جریان افتاد. به طور کلی دو اتفاق در ارتباط با رکود ۲۰۰۸ به باد انتقاد گرفته می شود.

Black Monday (1987) Dow Jones
Black Monday (1987) Dow Jones

مقررات زدایی

قبل از قانون بانکی در سال ۱۹۳۳، بانک های تجاری پول را از سپرده های بانکی خانوارها قرض می گرفتند و به سایر خانوارها جهت سرمایه گذاری در مسکن و خرید کالاهای بادوام مثل خودرو و یا به بنگاه ها و کسب‌ و کارهای کوچک وام می دادند که این وام ها اگرچه سرانجام پرداخت می شدند، اما بانک نمی توانست خواستار بازپرداخت فوری آن ها شود. به همین دلیل بانک ها معمولا وجه نقد کمتری نسبت به آنچه که برای عمل به تعهداتشان در قالب سپرده ها نیاز داشتند، در اختیار داشتند.

این شرایط بانک ها را در معرض بحران قرار می داد و چنانچه شایعه ای ایجاد می شد، همه افراد خواستار بیرون کشیدن وجوه خود از بانک ها می شدند. بر این اساس قانون بانکی سال ۱۹۳۳ تحت عنوان قانون گلاس-استیگال برای جلوگیری از وقوع چنین بحران هایی تصویب شد.

قانون گلاس_استیگال، شرکت بیمه سپرده فدرال (Federal Deposit Insurance Corporation) را تاسیس کرد که سپرده های بانکی تا ۱۰۰ هزار دلار را بیمه می کرد و منجر به جدایی بانک های تجاری و سرمایه گذاری شد. (بانک های تجاری تنها مجاز به سپرده گذاری در دارایی های امن مانند اوراق قرضه دولتی بودند و دارایی سپرده گذاران این بانک ها توسط دولت فدرال بیمه می شد. از طرف دیگر بانک های سرمایه گذاری به اعطای وام های ریسکی ادامه دادند، اما مالکان بدهی این بانک ها در برابر زیان بیمه نبودند.)

در نهایت بسیاری از دست آوردهای قانون گلاس_استیگال توسط قانون گرام_لیچ_بیلی در سال ۱۹۹۹ از دست رفت. بانک هایی که پیش از این مطلقاً تجاری بودند، با خرید پرتفوهای پرریسک تری متشکل از دارایی هایی شامل اوراق رهنی با پشتوانه دارایی در مسیر بانکداری سرمایه گذاری گام برداشتند. این اوراق یکی از پاشنه های آشیل اصلی رکود مالی بود که منجر به فروپاشی لمن برادرز (Lehman Brothers)، در سپتامبر سال ۲۰۰۸ شد.

حسابداری ارزش منصفانه

دومین تغییر قانونی که بعد از بحران پس‌‌ نداز و وام دهه ۱۹۹۰ مطرح شد، حسابداری ارزش منصفانه نام داشت. این قانون بدین صورت کار می کرد که بانک ها و نهادهای مالی ملزم به ارزشگذاری دارایی ها به قیمتی بودند که می توانستند آن را در شرایط فعلی بازار به فروش برسانند. منتقدان این طرح را مسبب تشدید بحران مالی سال ۲۰۰۸ می دانستند؛ اما مدافعان این طرح این قاعده را باعث شفافیت مالی می دانستند و معتقد بودند که سهامداران نهادهای مالی باید از ارزش واقعی سهام خود آگاه باشند.

بحران مالی را چگونه حل کنیم؟

راجر فامر معتقد است اگر بانک های مرکزی نرخ بهره داخلی را بدون مدیریت افزایش دهند، نتیجه‌ ای جز افت ارزش سهام ملی و زوال بیشتر اقتصاد واقعی نخواهد داشت و به همین علت باور دارد که بانک های مرکزی برای ممانعت از این اتفاق به ابزار دیگری نیازمند هستند که چیستی این ابزار و چگونگی استفاده از آن را در این قسمت مطرح می کند. او همچنین یک استراتژی برای مدیریت اعتماد را مطرح می کند که به چرخه رونق و رکود پایان می دهد، هر چند که این ویژگی فصل مشترک اقتصادهای سرمایه داری در ۳۰۰ سال گذشته بوده است.

یادگیری از رکود بزرگ

بهترین کار بعدی برای ثابت نگه داشتن همه چیز این است که تغییری خیلی بزرگ در یک متغیر مورد نظر ایجاد کنیم و ببینیم برای سایر متغیرها چه اتفاقی خواهد افتاد. مثلاً اگر شاهد افزایش بزرگ نامتعارفی در مخارج دولت باشیم، می توانیم استنتاج کنیم که تغییرات همزمان نامتعارف در اشتغال و مصرف و تولید ناخالص داخلی احتمالاً ناشی از تغییر در مخارج دولت هستند.

هرآنکس که درمان و راه شفابخش جدید را به کار نبندد بی شک باید انتظار شرهای جدید را بکشد چراکه زمان خود ابداع کننده شرهاست.

فرانسیس بیکن

روان شناسی بازار شوک های بنیادین کوچک بازار را جذب و آن ها را از طریق ایجاد هراس در بازارهای مالی بزرگ می کند. در درنیای کلاسیک، یک سرمایه گذار خونسرد می تواند در برابر بازار شرط بندی کند و به اقتصاد کمک کند تا به اشتغال کامل بازگردد. چنین سرمایه گذار دور اندیشی سود چشم گیری در این فرآیند کسب می کند. دلیل اینکه چنین سرمایه گذاری در بحران نالی ۲۰۰۸ ظهور نکرد این است که تعریف واحدی از اشتغال کامل وجود ندارد. گویی دست نامرئی رعشه دارد.

در انتها

به طور کلی خلاصه استدلال های پروفسور راجر فارمر در کتاب «اقتصاد چگونه کار می کند» به شرح ذیل است:

  1. اقتصاد بازار آزاد در معرض بیکاری بسیار بالا و پایدار قرار دارد، زیرا برای ایجاد شدن تعداد مشخصی شغل به روش درست، علائم قیمتی لازم وجود ندارد.
  2. میزان تقاضا برای کالاهای تولیدی در بنگاه ها، تعداد استخدام کارگران را مشخص می کند.
  3. سیاست های پولی و مالی نمی توانند برای فرار از بیکاری بالا به ما کمک کنند مگر اینکه این سیاست ها اعتماد را هم به بازار سهام باز گردانند.
  4. تغییرات در بنیادهای اقتصادی عبارت است از اعتماد مشارکت کنندگان بازار سهام و این اعتماد مستقل از سیاست نیست.
  5. واکنش صحیح به بحران در هر کشوری از جهان، استقرار نهادی برای کنترل ارزش بازار سهام ملی با هدف گذاری نرخ رشد برای یک صندوق شاخص است. به طور ایده آل، این کارکرد بر عهده بانک مرکزی است، اما در هماهنگی با سیاست پولی داخلی. بانک های مرکزی باید تغییراتی را در اندازه ترازنامه های خود به منظور جلوگیری از افزایش یا کاهش شدید تورم، انجام دهند. آن ها باید تغییرات در ترکیب ترازنامه خود را برای ممانعت از شکل گیری حباب ها و سقوط ها به کار بگیرند.

بلاکتوپیا

خلاصه کتاب هزاره شکست (Broke Millennial)

مدیریت سرمایه یکی از مهمترین مهارت هایی است که هر شخص برای ادامه حیات مالی خود باید بیاموزد. کتاب شکست هزاره نشان می دهد که چگونه امور مالی شخصی خود را به طور مؤثر مدیریت کنند.

منتشر شده

در

خلاصه کتاب هزاره شکست (Broke Millennial)

کتاب هزاره شکست (Broke Millennial) نوشته ارین لوری (Erin Lowry) برای رده سنی بین ۲۰ و ۳۰ که پول نقد دارند، طراحی شده است و به آن ها نشان می دهد که چگونه امور مالی شخصی خود را به طور مؤثر مدیریت کنند. با نکات و ترفندهای ساده و در عین حال مؤثر، این کتاب شما را در مسیر موفقیت مالی و شخصی قرار می دهد.

برای افرادی که تازه از دانشگاه خارج شده اند یا افرادی که سی ساله هستند و با مخارج زندگی دست و پنجه نرم می کنند، پول می تواند موضوعی مهم به نظر برسد. پیگیری صورت حساب های خود در هر ماه به اندازه ی کافی سخت است؛ پس چگونه می خواهید پول خود را پس انداز کرده و به صندوق مالی خود تا زمان بازنشستگی بیفزایید؟

ارین لوری نویسنده ای اهل نیویورک است که دو کتاب در زمینه امور مالی شخصی نوشته است. لوری به عنوان مهمان دائمی در برنامه های Fox & Friends، CNBC و CBS Sunday Morning، به خاطر توصیه های بی حد و مرز و بی چارچوبش شناخته می شود. از دیگر آثار او می توان به Fast Company، Cosmopolitan و Refinery29 اشاره کرد.

برای رسیدن به ثروت از هیچ، مانند هر کار بزرگ دیگری در زندگی نیازمند یک قدم بزرگ است. این قدم بزرگ می تواند بسیار ساده اما تأثیرگذار باشد. اگر وقت کافی برای مطالعه خود کتاب را ندارید، می توانید از این مطلب استفاده کنید؛ زیرا هر چیزی که نیاز است بدانید، در این مطلب به طور خلاصه شرح داده شده است.

بسیاری از جوانان در ۲۰ سالگی و اوایل ۳۰ سالگی از پول می ترسند؛

درک امور مالی شما می تواند به معنای تفاوت بین زندگی سرشار از رضایت و ناامیدی باشد. ناتوانی در خرید کالاهای مورد نیاز زندگی می تواند بسیار نا امید کننده باشد؛ زیرا نمی توان امور مالی خود را به درستی مدیریت کرد و حتی ممکن است به دلیل عدم توانایی در مدیریت درآمد و هزینه ها، اجباراً از هر تجربه هیجان انگیزی در زندگی صرف نظر کرد.

منظم نگه داشتن امور مالی یک مسئله جدی در زندگی محسوب می شود. به همین دلیل است که اضطراب در مورد پول می تواند ذهن و جسم شما را درگیر کند. پس برای فرار از این تله اضطراب، چه کاری می توانید انجام دهید؟

در ادامه متوجه خواهید شد که وقتی بدانید چگونه درآمد و مخارج خود را مدیریت کنید، بیرون آمدن از بحران مالی و اضطراب چندان هم دشوار نخواهد بود. برای بهبود رابطه خود با پول، به فرمول های پیچیده نیاز ندارید؛ تنها لازم است یک سری گام های کوچک بردارید که یک تغییر بزرگ را به همراه بیاورد.

برای تغییر رابطه خود با پول، باید موانع پنهان را شناسایی کنید؛

مدیریت پول علم پیچیده ای نیست. مدیریت بودجه و پس انداز برای روزهای سخت بسیار ساده است. شما از کودکی با پول رابطه داشتید. از این رو، اگر می خواهید رفتار اجباری خود را تغییر دهید، باید به دوران کودکی خود برگردید.

در این مرحله باید تجربیات دوران کودکی خود را مرور کنید تا بدانید والدین و خانواده شما در مورد پول چه فکری می کنند. ممکن است آن ها در مورد وضعیت مالی خود صحبت کرده باشند و یا با پول به عنوان یک تابو برخورد کرده و با دیدگاهی بسته با آن روبرو شده اند. شاید شما در کودکی مشکلات مالی زیادی را تجربه کرده اید و این به رابطه شما با پول صدمه زده است. اگر اکنون رابطه بدی با پول دارید، احتمالاً از تجربیات دوران کودکی شما ناشی می شود.

یک قدم کلیدی در مسیر آزادی مالی، کشف این موانع است. با پاسخ دادن صادقانه به سؤالات زیر شروع کنید. این موارد را یادداشت کنید تا بتوانید بعداً به پاسخ های خود نگاهی بیندازید.

اولین تجربه خود را با پول چگونه به یاد می آورید و چه احساسی نسبت به آن دارید؟ در دوران کودکی چه منابع درآمدی داشتید؟ در دوران کودکی برای خود چه کالاهایی خریداری می کردید؟

پاسخ های خود را تجزیه و تحلیل کرده و به ذهنیت خود در مورد پول فکر کنید. آیا نگران تمام شدن پولتان هستید و یا نگران اینکه برای همیشه بدهکار باشید؟ اگر چنین است، احتمالاً یک طرز فکر مبتنی بر ترس دارید. خرج کردن پول به همان روشی که در دوران کودکی انجام می دادید، ممکن است شما را در چرخه درماندگی بیندازد.

با روشن شدن موضوعات مورد بحث این بخش، برداشتن قدم های بعدی بسیار ساده تر خواهند بود.

بودجه بندی شامل دو رویکرد اساسی است: رژیم پول نقد و ردیابی هر دلار؛

دردست گرفتن کنترل پول، پیشنهاد واحدی برای همه نیست. بدیهی است که افراد مختلف به دلیل تجربیاتی که در دوران کودکی داشته اند، نگرش های متفاوتی در مورد پول دارند.

بنابراین، قابل درک است که چرا برخی افراد به یک روش خاص و بهتر از دیگران به مدیریت سرمایه و پیشنهاداتی که ارائه می شود پاسخ می دهند. به عنوان مثال، شما با توجه به درآمد ماهیانه خود، مخارج و هزینه های خود را متفاوت از دیگران برنامه ریزی می کنید.

    • رژیم پول نقد

با این روش، تا حد امکان بسیاری از تراکنش های مالی خود را از تراکنش های دیجیتالی به پرداخت پول نقد تغییر می دهید. آیا این روش همچنان در عصر دیجیتال مطرح است؟ دو دلیل خوب برای به کارگرفتن این روش وجود دارد.

اول اینکه تحقیقات نشان می دهد وقتی به جای کشیدن کارت از سکه و اسکناس استفاده می کنید، کمتر خرج می کنید. دوم اینکه پرداخت اسکناس ارزان تر است؛ پول نقد شما را از هزینه های کارمزد دور نگه می دارد.

انتقال به یک سیستم فقط نقدی می تواند چالش برانگیز باشد اما غیرممکن نیست. بودجه ماهانه خود را به اقساط هفتگی تقسیم کنید. بنابراین، لازم نیست کشوی میز خود را با پول نقد یک ماه پر کنید. می توانید هزینه های خود را پیگیری کنید.

    • ردیابی هر دلار

ردیابی هر دلار یکی دیگر از روش های بودجه بندی است. در این روش، شما هر تراکنش را در یک صفحه گسترده با ستون های تاریخ، کالای خریداری شده و کل هزینه تا ریال آخر ردیابی می کنید. اگرچه ممکن است این کار کمی افراطی به نظر برسد اما اگر می خواهید متوجه شوید درآمدتان صرف چه چیزی می شود، این روش گزینه بسیار خوبی است.

ثبت هزینه ها به شما امکان می دهد الگوهای ناشناخته قبلی را کشف کنید. با انجام این کار، می توانید سرمایه خود را به شیوه ای کارآمدتر هدایت کنید.

تنظیم درصدهای بودجه ریزی واقع بینانه می تواند در دستیابی به اهداف بلند مدت مالی شما کمک کند؛

پول شما معمولاً برای سه مورد خرج می شود، هزینه های ثابت مانند اجاره، اهداف مالی مانند پس انداز و یا مخارج روزانه. درآمد خالص شما باید ۵۰ درصد مواقع به دسته اول، ۲۰ درصد به دسته دوم و ۳۰ درصد به دسته سوم اختصاص یابد.

شما باید نسبت به درآمد خود واقع بین باشید و برای پیروی از این درصدها برنامه ریزی کنید. همانطور که شرایط تغییر می کند، شما نیز می توانید آن ها را با توجه به موقعیت منحصربه فرد خود ارزیابی و تنظیم کنید.

تا زمانی که درصدهای شما معقول باشد، شرایط چندان مهم نیست. بنابراین، نباید ۴۰ درصد از بودجه خود را به هزینه های ثابت، ۵۵ درصد را به هزینه های انعطاف پذیر و تنها ۵ درصد را به اهداف مالی بلند مدت اختصاص دهید.

تغییر به یک بانک آنلاین می تواند به شما کمک کند نرخ سود بالاتری در پس انداز خود کسب کنید؛

بانک ها موجودی حساب را به گونه ای نمایش می دهند که گویا پول در آن نشسته و منتظر خرج شدن است. اما این پول برای شماست؛ پس چرا نباید در حسابتان بماند؟ بانک ها با استفاده از پولی که در حساب خود سپرده گذاری می کنید، سود زیادی به دست می آورند. شما هم سودی را از بانک به صورت بازدهی درصد سالانه (APY) دریافت می کنید.

احتمال زیادی وجود دارد که بانک خود را بر اساس APY انتخاب نکرده باشید؛ مثلاً، یا والدین شما از همان بانک استفاده می کردند و یا این بانک نزدیک خانه شما واقع شده است. با این حال، APY حیاتی است.

به طور کلی، بانک های فقط اینترنتی، APY های بسیار بالاتری نسبت به رقبای خود ارائه می دهند؛ زیرا کارکرد آن ها ارزان تر است. این بانک نیازی به خرید زمین، ساخت شعبه یا پرداخت مالیات بر دارایی ندارد. درنتیجه، می توانند نرخ بهره بهتری را به مشتریان خود ارائه دهند. می توانید با یک جست و جوی ساده، بانکی که بالاترین نرخ بهره را دارد، پیدا کنید. با این حال، قبل از تغییر، مطمئن شوید که کارمزدهای بانک و آنچه مشتریان دیگر درباره آن می گویند را مطالعه کرده اید.

تا زمانی که بدهی های خود را به موقع پرداخت کنید، کارت های اعتباری یک ابزار مالی عالی هستند؛

استفاده از کارت یک راه آسان برای خرج کردن سریع پول است. در پایان هر ماه، با انبوهی از صورت حساب ها و پرداخت سودهای کلان و همچنین از دست دادن مسیر هزینه های خود مواجه می شوید. بنابراین آیا شما باید از کارت های اعتباری اجتناب کنید؟ نه دقیقاً.

استفاده از کارت اعتباری برای پرداخت قبوض به شما کمک می کند تا امتیاز اعتباری خود را ایجاد کنید؛ ممکن است درصورت نیاز به قرض گرفتن برای خرید خانه نیز مفید باشد. یکی از قوانین ساده ای که باید هنگام استفاده از کارت های اعتباری رعایت کنید، این است که هرگز بیش از توان پرداخت هزینه نکنید و مطمئن شوید که بدهی خود را به طور کامل در پایان هر ماه پرداخت خواهید کرد.

کارت های اعتباری از نظر تئوری مشابه وام های یک ماهه هستند. اگر کارت اعتباری دارید، می توانید برای خرید ماهانه از آن استفاده کنید. یک شرکت کارت اعتباری در پایان ماه برای خریدهایی که انجام داده اید، صورت حساب می دهد. روی صورت حسابی که دریافت می کنید، دوعدد وجود دارد؛ کل مبلغ بدهی و حداقل مبلغ پرداختی. اگر کم تر از این مبلغ را پرداخت کنید، بقیه بدهی شما به ماه بعد منتقل خواهد شد.

در این مرحله، دوگزینه در دسترس شماست. با پرداخت کل مبلغ، کار شما تمام شده است و شرکت کارت اعتباری نمی تواند از شما هزینه دیگری بگیرد اما اگر حداقل مبلغ را پرداخت کنید، شما ملزم به پرداخت سود نیز خواهید بود. ممکن است نرخی معادل ۲۰ درصد در سال و یا بالاتر از شما دریافت شود. کارت های اعتباری معمولاً بندهای خاصی دارند که به آن ها اجازه می دهد درصورت عدم پرداخت، نرخ را حتی بالاتر هم ببرند.

پس انداز پول، شما را از بدهی دور نگه می دارد؛

چه تغییری در رفتار مالی شما می تواند در رسیدن به یک ثبات مالی مؤثر باشد؟ احتمالاً در این مورد توصیه های زیر را از یک کارشناس امور مالی شخصی خواهید شنید: “ابتدا به خودتان پرداخت کنید”.

به جای اینکه منتظر بمانید تا پایان ماه ببینید چیزی از درآمدتان باقی مانده است یا نه، به محض دریافت حقوق خود، بخشی از آن را پس انداز کنید. یک دلیل قانع کننده برای اینکه چرا باید “ابتدا به خودتان پرداخت کنید” وجود دارد:

“هیچ راهی برای پیش بینی آنچه ممکن است در زندگی اتفاق بیافتد وجود ندارد. پس انداز پول، راهی است که شما را در برابر بدترین اتفاق ها محافظت می کند. به همین دلیل است که این مرحله اهمیت بسیار زیادی دارد.”

وقتی سقف کارت اعتباری خود را برای پوشش شرایط اضطراری به حداکثر می رسانید، به جای پس انداز برای آینده، درنهایت ملزم به پرداخت سود بدهی خود خواهید شد. درنتیجه، وقتی دوباره مشکلی پیش بیاید، شما آسیب پذیرتر خواهید بود. پس چگونه می توانید از این تله بدهی جلوگیری کنید؟ ساده است؛ ایجاد تغییرات کوچک، کلید ایجاد عادات جدید است.

اندازه صندوق اضطراری، به وضعیت مالی شما بستگی دارد؛

اگر برای آخرین بحران آمادگی نداشته باشید، در برابر بحران مالی بعدی آسیب پذیرتر خواهید بود. به همین دلیل است که شما باید یک صندوق اضطراری داشته باشید تا در فاصله پرداخت های حقوق ماهیانه به شما کمک کند. آیا تنها پس انداز برای شکست دادن بحران های مالی کافی است؟ بستگی دارد.

یک قانون کلی مالی سنتی توصیه می کند که باید شش ماه هزینه زندگی را در صندوق اضطراری خود داشته باشید. با این حال، اگر شما بدهکار هستید و درآمد کمی دارید، ممکن است این گزینه دور از دسترس شما باشد.

از سوی دیگر، اگر بدهی شما قابل مدیریت است یا بدون بدهی زندگی می کنید، می توانید برای پس انداز اقدام کنید تا شش ماه از هزینه های اولیه زندگی را پوشش دهید. به سادگی، تمام هزینه های ماهانه خود مانند اجاره، قبض و مواد غذایی را جمع آوری و در شش ضرب کنید؛ این هدف شماست.

اگر یک فریلنسر هستید، باید پول کافی برای پوشش نه ماه زندگی خود پس انداز کنید. اگر رئیس خود هستید، همه چیز گران تر و درآمد شما هرماه در نوسان می باشد، داشتن مقداری پول اضافی در پس انداز اضطراری ایده خوبی است.

صندوق اضطراری شما در حالت ایده آل باید در یک حساب بانکی با درصد سود سالانه حداقل یک درصد باشد؛ نه در سرمایه گذاری یا سهام. این صندوق باید به ایجاد آرامش خاطر شما تبدیل شود.

در انتها

پول برای بسیاری از شما استرس زا است و این باعث عدم پیشرفت در زندگی می شود. اگر وضعیت مالی شما از کنترل خارج شود، بعید است بتوانید برای آینده پس انداز کنید و دچار بدهی خواهید شد. با یادگیری بودجه بندی بر اساس درصد و استفاده صحیح از کارت اعتباری خود، به خوبی می توانید درآمد و هزینه هایتان را مدیریت کنید. بانکداری آنلاین و یک صندوق اضطراری مالی می تواند به شما کمک کند تا از شرایط سخت عبور کنید و در مسیر آزادی مالی قرار بگیرید.

ادامه مطلب

بلاکتوپیا

بازی کتیزن (Catizen) چیست؟ شرکت در ایردراپ

کتیزن، یک بازی و ربات تلگرامی منحصر به فرد در سبک Play to Earn است. این بازی شامل فعالیت های مختلفی مانند پرورش گربه ها، تکمیل ماموریت ها و شرکت در رویدادها برای به دست آوردن سکه های کتیزن است. اکوسیستم کتیزن از بلاکچین TON استفاده می کند. در این بازی، کاربران گربه ها را با هم ادغام می کنند، سطح آن ها را بالا می برند و ارزهای Fish و vKITTY بدست می آورند.

منتشر شده

در

بازی کتیزن (Catizen) چیست؟ شرکت در ایردراپ

کتیزن (Catizen) یک بازی برای کسب درآمد در تلگرام است که در آن بازیکنان یک شهر مجازی از گربه ها را برای بدست آوردن درآمد مدیریت می کنند. این بازی بر بستر بلاکچین TON مستقر است و به بازیکنان این امکان را می دهد تا درآمدهای درون بازی خود را به ارز دیجیتال واقعی تبدیل کنند. این بازی با داشتن چند میلیون کاربر فعال روزانه و با ارائه گیم پلی جذاب و فرصت‌ منحصر به فرد برای کسب درآمد از طریق کسب ایردراپ احتمالی، به سرعت جایگاه ویژه ای در دنیای بازی برای کسب درآمد (Play to Earn) پیدا کرده است.

در بازی کتیزن، هر گربه به عنوان یک توکن غیر قابل تعویض (NFT) در نظر گرفته می شود که بازیکنان می توانند آن را مبادله کرده یا بفروشند. این بازی شامل فعالیت های مختلفی مانند پرورش گربه ها، تکمیل ماموریت ها و شرکت در رویدادها برای به دست آوردن سکه های کتیزن است. این سکه ها می توانند بعداً در طی ایردراپ ها به توکن های CATI تبدیل شوند. این ایردراپ به صورت توزیع های دوره ای به بازیکنان فعال در این بازی تعلق خواهد گرفت.

گیم پلی کتیزن بسیار شبیه به بازی مشهور ۲۰۴۸ است. اگر در آنجا دو عدد یکسان را با هم ادغام کرده و عدد ضریب ۲ بالاتری ظاهر می شود، در بازی کتیزن نیز باید در یک مکان که شباهت زیادی به پت شاپ دارد، با یک نژاد گربه کار را آغاز کنید و با ادغام نژادهای یکسان، گربه هایی با نژاد جدید را به وجود آورید.

در کتیزن، هر نژاد گربه معادل مقداری پول درون بازی به نام vKITTY$ در هر ثانیه به کاربر می دهد که این مقدار با افزایش سطح گربه ها و کشف نژادهای کمیاب تر بیشتر می شود. هر چند که در فاصله های زمانی یکسان، یک گربه برای پیشرفت شما اهدا می شود، اما برای پیشرفت سریع تر در بازی می توانید در پایین صفحه، در بخش «Generate» با پرداخت vKITTY گربه ها را خریداری و ادغام کنید.

اما اگر به اندازه کافی vKITTY نداشتید، چه باید کرد؟ اگر کمی در محیط بازی به جستجو بپردازید، متوجه می شوید که بخشی به نام فیشینگ (Fishing) وجود دارد که با پرداخت معادل ۸۴ توکن فیش (Fish)، یک فرصت ماهیگیری به شما داده می شود که شانس بدست آوردن توکن های Fish و vKITTY را دریافت خواهید کرد.

ایردراپ کتیزن (Catizen) چیست؟

هدف اصلی این بازی پرورش گربه ها و بدست آوردن توکن های بازی، به ویژه «vKITTY» و «FishCoins» است که می توان از آن ها برای دریافت مزایای مختلف در بازی و شرکت در ایردراپ رایگان بازی کتیزن استفاده کرد. دو توکن دیگر به نام «wCATI» و «xZEN» هم در این بازی وجود دارند. اولی در یک دور فرآیند استخراج به دست آمده که اکنون ماین آن متوقف شده است. دومی هم از طریق خرید با تن کوین (Toncoin) به دست می آید. اما کاربرد آن ها هنوز کاملا مشخص نیست.

اکوسیستم کتیزن از بلاکچین TON استفاده می کند. در این بازی، کاربران گربه ها را با هم ادغام می کنند، سطح آن ها را بالا می برند و ارزهای Fish و vKITTY بدست می آورند. این توکن ها را می توان در بازی برای خرید گربه های جدید یا بوست (Boost) استفاده و همچنین در آینده با پول واقعی مبادله کرد.

تاریخ دقیق انجام ایردراپ و عرضه توکن کتیزن مشخص نیست، اما در کانال رسمی و ربات این بازی گفته می شود که این ایردراپ به زودی انجام خواهد شد. طبق اطلاع رسانی کانال رسمی کتیزن، تعداد کل توکن های CATI در شروع کار، یک میلیارد واحد خواهد بود که ۴۰ درصد یا ۴۰۰ میلیون واحد آن به ایردراپ بین بازیکنان کتیز اختصاص پیدا خواهد کرد. ایردراپ این پروژه ۴۳٪ از کل عرضه توکن را به کاربران اختصاص داده است که نشان می دهد توسعه دهندگان در رابطه با حمایت از جامعه خود جدی هستند.

کتیزن (Catizen)

با اینکه توکن کتیزن به صورت رسمی انتشار نیافته است، اما در صرافی های معتبری همچون بای بیت (Bybit) و بیت گت (Bitget) در بازار پری مارکت (PreMarket) یا پیش از‌ عرضه در حال معامله است. این صرافی ها حمایت خود را از این بازی اعلام کرده اند و کاربران این صرافی ها می توانند پیش از انتشار توکن، آن را پیش خرید و پیش فروش کنند.

از ویژگی و دستاوردهای کتیزن می توان به سرمایه گذاری شرکت ها و پروژه های بزرگی از جمله وب ۳ ونچرز (Web3 Ventures)، مسک نتورک (Mask Network) و امرگو ونچرز (EMURGO Ventures) اشاره کرد. همچنین، شرکت بایننس لبز (Binance Labs)، شروع به سرمایه گذاری در استودیو پلاتو، ناشر بازی کتیزن کرده است. استودیو پلاتو اعلام کرده که قصد دارد از این حمایت های مالی، برای توسعه بیشتر این محصول استفاده کند.

  • تاریخ عرضه توکن: ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴ (۳۰ شهریور ۱۴۰۳)

بعد از تاخیری که در عرضه‌ توکن های کتیزن پیش آمد، تیم کتیزن در اعلامیه ای در تاریخ ۵ سپتامبر (۱۵ شهریور) اعلام کرد که راه اندازی و عرضه توکن CATI در تاریخ ۲۰ سپتامبر (۳۰ شهریور)، در صرافی های بزرگ کریپتو مانند بای بیت (ByBit) و بیت گت (Bitget) اتفاق خواهد افتاد.

چیزی که هنوز مشخص نیست که آیا تخصیص توکن ها به کاربران در همان تاریخ اتفاق می افتد یا کمی دیرتر از آن. اما پیش از اعلام تاریخ عرضه توکن های، استودیو پلاتو (Pluto Studio)، شرکت توسعه دهنده کتیزن، اعلام کرد که در تاریخ ۲۱ سپتامبر (۳۱ شهریور)، رویدادهای مهمی در راه است. شاید تاریخ تخصیص توکن ها به کاربران نیز برای همین تاریخ برنامه ریزی شده باشد.

توکن کتیزن (CATI) در بازار پیش از عرضه OKX لیست شد!

در تاریخ ۵ سپتامبر (۱۵ شهریور)، راه اندازی بازار پیش از عرضه توکن کتیزن (Catizen) در صرافی اوکی اکس (OKX) اعلام شد. خبر شروع معاملات آتی این توکن توسط حساب رسمی کتیزن در شبکه اجتماعی X (توییتر سابق) منتشر شد. اوکی اکس معاملات آتی بازار پیش از عرضه با پشتوانه USDT را برای کتیزن (CATI) را، راه اندازی کرد.

این قابلیت هم در نسخه وب و هم در اپلیکیشن و API قابل دسترسی است و به کاربران امکان می دهد تا در معاملات آتی ارزهای دیجیتالی که هنوز در بازار اسپات لیست نشده اند، شرکت کنند.

معاملات آتی بازار پیش از عرضه برای کتیزن به گونه ای طراحی شده اند که مشارکت اولیه در کشف قیمت قبل از لیست شدن رسمی کتیزن را تسهیل کنند. این قراردادهای آتی با USDT تسویه می شوند و ارزش اسمی هر قرارداد معادل ۱۰ توکن CATI است.

قیمت بازار پیش از عرضه کتیزن بر اساس ارزش USDT یک CATI تعیین می شود و واحد نوسان قیمت (Tick size) برابر با ۰.۰۰۰۱ است. همچنین، معاملات با اهرم بین ۰.۰۱ تا ۲ برابر در دسترس بوده و به صورت ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته فعال است. تاریخ تحویل این قراردادها پس از لیست شدن CATI در بازار اسپات به طور جداگانه اعلام خواهد شد.

معاملات آتی بازار پیش از عرضه کتیزن با معاملات آتی استاندارد متفاوت هستند و محدودیت های موقعیت بندی خاصی بر اساس سطوح مختلف اعمال می شوند.

چگونه کتیزن بازی کنیم؟

از طریق لینک ربات کتیزن وارد این بازی شده، آن را استارت کرده و روی «Play» کلیک کنید تا بازی کتیزن اجرا شود.

در ابتدا، کتیزن از شما درخواست می کند که اولین گربه ها را باهم ادغام کنید. کار شما در کتیزن این است که گربه ها را با هم ادغام کنید تا نژادهای جدید، کمیاب تر و با ارزش تر را تولید کنید. هر گربه توکن هایی را برای شما تولید می کند که می توان از آن ها در بازی برای خرید ارتقاها استفاده کرد. هرچه تعداد گربه ها بیشتر باشد، سریع تر امتیاز جمع می کنید. رتبه بندی شما، میزان ارز دیجیتالی را که در نهایت دریافت خواهید کرد، تعیین می کند.

کتیزن (Catizen)

برای به حداکثر رساندن درآمد و علاقه خود به بازی، به طور منظم در رویدادها شرکت کنید و ماموریت های ارائه شده توسط کتیزن را کامل کنید. این امر به شما منابع اضافی برای پیشرفت در کتیزن می دهد.

توکن های درون بازی

در ابتدا، باید روی دریافت حداکثر مقدار Fish برای افزایش استخراج توکن vKITTY تمرکز کنید.

همچنین، در مرحله فعلی پروژه، توصیه می شود کیف پول خود را نیز متصل کنید، زیرا ظاهرا ایردراپ کتیزن در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۴، عرضه خواهد شد. با این وجود، تیم پروژه اخیرا خبر از تاخیر احتمالی ایردراپ آن داده است.

در رابطه با تاریخ عرضه توکن CATI در صرافی ها، هیچ اطلاعیه ای منتشر نشده است.

بخش های اصلی بازی

هفت بخش اصلی «Shop»، «Fishing»، «Auto»، «Feed»، «Boost»، «Invite» و «Quest» در بازی تلگرامی کتیزن وجود دارد که در ادامه به توضیح آن ها پرداخته ایم. دقت کنید در هر کدام از بخش ها که کنار آن دایره قرمز رنگ قرار دارد پاداشی برای شما وجود دارد یا تسکی هست که می توانید در ازای انجام آن پاداش دریافت کنید.

  • خرید (Shop)

در این بخش می توانید سکه های Fish و vKITTY را خریداری کنید. بسته به مقدار، قیمت تغییر می کند. اما برای اولین خرید، یک پرداخت تخفیفی معادل هزینه انتقال به شما ارائه می شود.

کتیزن (Catizen)

پس از اولین پرداخت که از طریق استارز (Stars) انجام می شود، می توانید هر تعداد سکه خریداری کنید. علاوه بر این، در روز خرید می توانید ۳۰۰ توکن Fish در بخش ماموریت ها دریافت کنید. این امر به شما امکان می دهد ارز بازی را سریع تر جمع آوری کرده و در بازی پیشرفت کنید. اما به یاد داشته باشید که خرید، به صورت اختیاری و صرفا راهی برای تسریع روند است. توکن های استارز را می توانید از پلتفرم فرگمنت (Fragment) تهیه کنید.

  • ماهیگیری (Fishing)

می توانید از سکه های Fish خود در بخش Fishing استفاده کنید؛ به خصوص اگر قصد خرید کلیکر خودکار ندارید. هزینه ماهیگیری ۸۴ سکه Fish است، اما توجه داشته باشید که این یک نوع قرعه کشی است و شانس بردن مقدار زیادی Fish یا vKITTY وجود دارد، اما ممکن است به راحتی همه چیز را نیز از دست بدهید.

کتیزن (Catizen)

همچنین از بین ۵۰ بازیکن برتر ماهیگیر جوایز تکمیلی قرعه کشی خواهد شد. اما عجله نکنید که همه جوایز خود را یکجا خرج کنید. بهتر است آن ها را برای سطوح بالاتر ذخیره کنید. به هر حال، ارزش ایردراپ در سکه های vKITTY که می توانید برنده شوید، مستقیماً به درآمد کل شما بستگی دارد.

  • کلیکر خودکار (Auto)

اوتو (Auto) یک ربات جمع کننده خودکار در بازی کتیزن است که به شما امکان می دهد تعدادی از فرآیندهای خسته کننده و یکنواخت را خودکار کنید. در حال حاضر، قیمت این کلیکر خودکار با تخفیف، ۳٬۹۰۰ سکه Fish است.

کتیزن (Catizen)

با این حال، یک اما وجود دارد؛ اگر بازی اجرا نشود، جمع کننده شما کار نخواهد کرد. این بدان معنی است که تلفن شما باید در تمام مدتی که ربات در حال اجراست، روشن بماند. این ربات خودکار کارهایی مانند ادغام گربه ها، حذف گربه های با شماره پایین و خرید جوایز را به جای شما انجام می دهد.

  • تغذیه (Feed)

این قسمتی است که می توانید گربه بخرید. توجه داشته باشید که باید خرید را از همان ابتدا شروع کنید، زیرا گربه ها در ابتدا ارزان هستند.

کتیزن (Catizen)

ساختار آن نیز ساده است. سطح بچه گربه شما تعداد سکه های تولیدی آن و همچنین هزینه آن را تعیین می کند. با این حال، قیمت گربه پس از هر خرید افزایش می یابد. بنابراین مراقب پول خود و قیمت ها باشید تا در موقعیتی قرار نگیرید که گربه های سطح پایین تر، از آن هایی که سطح بالاتری دارند گران تر شوند.

سکه های Fish برای خرید گربه های سطح حداکثر استفاده می شوند، اما پیشنهاد می شود در صورت امکان آن ها را برای ماهیگیری نگه دارید. این امر می تواند یک تلاش سودآورتر باشد.

  • بوست (Boost)

ویژگی بوست، سرعت بازی را به دو برابر افزایش می دهد. برای استفاده از این ویژگی، روی آیکون موشک در بالای بخش گربه ها کلیک کنید. در این قسمت، می توانید سرعت را به مدت ۱۰ دقیقه به صورت رایگان افزایش دهید.

کتیزن (Catizen)

همچنین می توانید یک قرارداد را فراخوانی کرده و مقداری تون (TON) خرج کنید تا بازه آن به ۷۵ دقیقه افزایش پیدا کند. از طرف دیگر، می توانید با خرج کردن ۵۰ سکه Fish، زمان آن را به چهار ساعت افزایش دهید.

  • دعوت (Invite)

از این قسمت شما می توانید بازیکنان جدید را به بازی دعوت کنید. همچنین، هنگام تکمیل ماموریت دعوت روزانه، به شما تعدادی سکه Fish بر اساس سطح شما و وضعیت پریمیوم تلگرام، پاداش داده می شود.

کتیزن (Catizen)

این یک راه عالی برای به دست آوردن سکه های اضافی است؛ چرا که با افزایش سطح دوستان شما نیز مقداری سکه دریافت خواهید کرد. همچنین در هنگام توزیع ایردراپ، ۵٪ نیز از طرف دوستانتان دریافت می کنید.

  • ماموریت ها (Tasks)

ماموریت ها نیز به شما این فرصت را می دهند که وظایف مختلفی را انجام داده و در ازای آن توکن های رایگان Fish دریافت کنید که به شما کمک می کند پیشرفت در بازی خود را سرعت بخشید.

کتیزن (Catizen)

در بخش دستاوردها (Achivements) فیش کوین (Fish) بدست آورید. در این بخش به ازای فعالیت هایی که در بازی انجام داده اید اعم از خریدها و دعوت ها فیش کوین دریافت خواهید کرد.

کتیزن (Catizen)

چگونه می توان ماهی (FISH) بیشتری بدست آورد؟

حضور فعال در جامعه بازی و توجه به رویدادها و به روز رسانی های خاص به شما راه های اضافی برای دریافت Fish و سرعت بخشیدن به پیشرفت در بازی می دهد. فیش کوین امکان خرید پاداش های اضافی را فراهم می کند که مهمترین آن ها خرید یک ربات خودکار به قیمت ۳٬۹۰۰ سکه Fish است.

برای بدست آوردن سریع FISH در بازی کتیزن، بازیکنان می توانند از چندین روش موثر استفاده کنند.

  • در ماهیگیری شرکت کنید: ماهیگیری در بازی یک فرصت شانسی است که در آن بازیکنان می توانند سکه های FISH خود را دو برابر کنند یا در صورت شکست، توکن vKitty دریافت کنند.
  • دعوت از دوستان: برای دعوت از بازیکنان جدید، به ویژه کسانی که از تلگرام پریمیوم استفاده می کنند، پاداش خواهید گرفت. اما در این بازی این روش تاثیر زیادی در پیشرفت شما ندارد.
  • تکمیل ماموریت های روزانه: تکمیل منظم ماموریت های موجود در بازی منبع اصلی به دست آوردن FISH است.
  • خرید سکه: بازیکنان می توانند ۱۰۰ توکن Fish را به قیمت ۰.۱ تون کوین یا استارز بخرند و سپس برای اولین خرید خود ۳۰۰ توکن Fish دریافت کنند.
  • توجه به شخصیت های ظاهری: شخصیت هایی مانند TON Duck و Pepe که روی صفحه ظاهر می شوند پاداش های اضافی می دهند.

خرید توکن FISH

اگر سودای رسیدن به سطوح بالاتر را دارید و به دنبال پیشرفت سریع در بازی هستید، می توانید گزینه خرید مستقیم را درنظر بگیرید. میزان هزینه شما از این طریق، در کمترین حالت ۰.۱ دلار و در بیشترین حالت تا ۱۱۷ دلار خواهد بود.

نکته قابل ذکر اینجاست که برای خرید فیش، تنها به دلار و تتر (USDT) متکی نیستید و می توانید با استفاده از تن کوین (TON) و نات کوین (NOT) تراکنش بزنید. همچنین، امکان خرید بوسیله استارز (STARS) که به تازگی توسط تلگرام برای پرداخت های درون برنامه ای در بات ها و مینی اپ ها معرفی شد، فراهم است. در جدول زیر، سعی شده است که هزینه ها و توکن های دریافتی به تفکیک آورده شود تا بتوان آن ها را مقایسه کرد و بهترین تصمیم را گرفت.

برای خرید در ابتدا باید به بخش فروشگاه (Shop) یا به بخش خرید (Purchase) در صفحه ماهیگیری بروید.

یکی از بسته هایی که تمایل به خرید دارید را انتخاب کنید.در این صفحه، یکی از روش های پرداختی را انتخاب کنید. به جز روش پرداخت با استارز، دیگر روش ها نیازمند داشتن کیف پول ارز دیجیتال مانند تون کیپر (Tonkeeper) و شارژ آن با تون کوین، نات کوین و یا تتر است.

کتیزن (Catizen)
کتیزن (Catizen)
کتیزن (Catizen)

پس از اتصال کیف پول به بازی و شارژ آن، می توانید تراکنش را تأیید کنید.

پس از تأیید تراکنش، در مدت زمان کوتاهی توکن های کتیزن یا بهتر است بگوییم توکن های فیش شما افزایش می یابد و می توانید از آن ها استفاده کنید.

کتیزن (Catizen)
کتیزن (Catizen)
کتیزن (Catizen)

احتمالا برایتان این سؤال پیش آمده که اگر راه های زیادی برای کسب توکن فیش وجود دارد، چه نیازی به خرید آن وجود دارد؟

طبق کانال اطلاع رسانی کتیزن در تلگرام، فاکتور سرعت پروفیت بر ثانیه توکن vKITTY، نقش بسیار زیادی بر دریافت ایردراپ پیش رو دارد، یعنی برای ارتقای این فاکتور می بایست گربه های خود را به سطوح بالاتر ادغام کنید و این نیازمند توکن فیش بیشتری است.

کلیکر خودکار در کتیزن: آیا لازم است و چگونه بر بازی تأثیر می گذارد؟

اوتوکلیکر (ربات خودکار) در کتیزن عملکردی است که به شما امکان می دهد فرآیند ادغام گربه ها و جمع آوری پاداش ها را خودکار کنید و در نتیجه نیاز به تعامل مداوم با بازی را کاهش دهید.

با استفاده از اوتوکلیکر، بازیکنان می توانند مدیریت گربه های خود را با ادغام خودکار آن ها و گرفتن بوست ها ساده تر کنند که باعث می شود گیم پلی آن نیز راحت تر شود. این ویژگی برای بازیکنانی مفید است که به دنبال به حداکثر رساندن درآمد درون بازی خود بدون توجه مداوم به گیم پلی هستند. ویژگی های اوتوکلیکر در زیر آمده است.

  • بوست خودکار
  • ادغام خودکار گربه ها
  • خرید خودکار گربه رایگان
  • حذف خودکار گربه های سطح پایین
  • جمع آوری خودکار پاداش ایردراپ

چگونه vKITTY استخراج کنیم؟

برای بدست آوردن ارز vKitty در کتیزن، بازیکنان می توانند روش های زیر را دنبال کنند.

  • Crossing Cats: روش اصلی کسب درآمد از vKITTY، ادغام گربه های هم سطح برای تولید یک گربه سطح بالاتر است. هر چه سطح گربه بالاتر باشد، vKITTY بیشتری تولید می شود.
  • تکمیل ماموریت ها: ماموریت های مختلفی به طور منظم در بازی ظاهر می شوند که با تکمیل آن ها vKITTY پاداش خواهید گرفت.
  • ماهیگیری: اگرچه هدف اصلی ماهیگیری بدست آوردن FISH است، اما گاهی اوقات بازیکنان می توانند vKITTY نیز دریافت کنند.
  • فعال سازی بوست ها: بازی کتیزن بوست های مختلف و پاداش های موقتی را ارائه می دهد که فعال سازی آن ها می تواند تولید vKITTY را افزایش دهد.

vKITTY نقش کلیدی در اقتصاد کتیزن ایفا می کند، این سکه برای موارد زیر مورد نیاز است.

  • خرید گربه های جدید: vKITTY برای خرید گربه های جدید در بازی استفاده می شود و به شما امکان می دهد بهره وری خود را افزایش داده و سریع تر پیشرفت کنید.
  • ارتقا و بوست : با vKITTY، می توانید ارتقاء و بوست های مختلفی را خریداری کنید که گیم پلی را کارآمدتر می کند.
  • استیک کردن (Staking) و به دست آوردن NFT : نسخه های آینده بازی ممکن است شامل قابلیت استیک کردن vKITTY برای به دست آوردن توکن های غیرمثلی (NFT‌) درون بازی باشد که وضعیت و توانایی های بازیکن را بهبود می بخشد.
  • چه بوست هایی در بازی وجود دارد؟

سه نوع بوست (Boost) در کتیزن وجود دارد: موشک، قورباغه پپه و سگ دوج که در ادامه به اختصار توضیح داده ایم.

  • موشک: در منوی پایین صفحه قرار دارد. این بوست، درآمد در هر ثانیه شما را دو برابر می کند.
  • قورباغه PEPE: هر ۱۵ دقیقه روی صفحه نمایش ظاهر می شود. این به شما امکان می دهد درآمد خود را تا ۵ برابر افزایش دهید.
  • سگ DOGE: هر ۱۵ دقیقه روی صفحه نمایش ظاهر می شود و به طور همزمان چندین بوست رایگان به شما می دهد.

هر یک از این بوست ها را می توان به سه روش استفاده کرد.

  • راه اول: رایگان است
  • دوم: در ازای TON
  • سوم: در ازای ۵۰ توکن FISH

۵ اشتباه بزرگ تازه کارها

در این بخش، ۵ اشتباه بزرگ تازه کارها را شرح دادیم که بهتر است از آن ها پرهیز کنید.

  • خرج کردن Fish برای ماهیگیری در ابتدای بازی

مبتدی‌ها اغلب توکن های FISH را برای ماهیگیری بدون سطح کافی گربه خرج می کنند. این عمل فقط در صورتی سودآور می شود که گربه های سطح بسیار بالایی داشته باشید. در غیر این صورت، استفاده از این توکن ها در قسمت FEED برای خرید گربه های جدید توصیه می شود.

  • فعال نبودن

درآمد در بازی فقط در ساعت اول به طور فعال جمع می شود و پس از آن سرعت آن کاهش می یابد. بنابراین، ایده خوبی است که تا حد امکان در بازی حضور داشته باشید تا درآمد را به حداکثر برسانید.

  • نادیده گرفتن ویژگی اوتوبات

برای سرمایه گذاری اضافی، می توانید این ویژگی را خریداری کنید که به شما امکان می دهد به صورت خودکار، کارهای تکراری و خسته کننده را دیگر خودتان انجام ندهید.

  • بی توجهی به انجام وظایف

ماموریت ها منبع خوبی برای بدست آوردن توکن های FISH هستند. کارهای روزانه و یکباره که در تب Tasks قرار دارند، می توانند به افزایش درآمد شما کمک کنند.

  • استفاده نادرست از بوست ها

بوست می تواند به مقدار زیادی درآمد شما را افزایش دهد، اما باید به درستی از آن ها استفاده کرد. به عنوان مثال، یک بوست موشکی درآمد شما را دو برابر می کند و یک کاراکتر پپه چهار برابر. با این حال، استفاده از Fish برای موارد دیگر توصیه می شود.

  • بازی به تنهایی

در طول ایردراپ، انتظار می رود که وجوه اضافی بین اعضای تیم ها و باشگاه توزیع شود، بنابراین پیوستن به تیم ها به شما امکان می دهد پرداخت های اضافی دریافت کنید.

در انتها

بازی کتیزن با گیم پلی جذاب و فرصت‌ ایده آل برای کسب ایردراپ احتمالی، توانسته است به یکی از محبوب ترین بازی های تلگرامی تبدیل شود. با داشتن نزدیک به ۳/۵ میلیون کاربر فعال روزانه و حمایت شخص پاول دورف، این بازی توجه بسیاری از علاقه مندان به دنیای ارزهای دیجیتال را به خود جلب کرده است.

با استفاده از روش های مختلف برای کسب توکن فیش و پیشرفت سریع تر در بازی، شما می توانید تجربه ای موفق و پربار در کتیزن داشته باشید و از امکانات ویژه آن بهره مند شوید. خرید کتیزن نیز به عنوان یکی از گزینه ها می تواند به شما در رسیدن به اهداف بلند مدت و کسب ایردراپ‌ این بازی کمک شایانی کند.

در حال حاضر کتیزن از توکن های vKITTY و FISH استفاده می کند که هنوز به هیچ وجه قابل برداشت یا تبدیل نیستند. این پروژه در ابتدای توسعه خود است، اما ایرپراپ آن در سال ۲۰۲۴ برای شرکت کنندگان فعال و کاربران اولیه، عرضه خواهد شد.

طبق نقشه راه رسمی پروژه، اولین ایردراپ آن در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۴ عرضه می شود.

طبق اطلاعیه تیم این پروژه و صرافی های بای بیت و استورم، توکن های CATI برای معامله در بازار پیش عرضه در این دو صرافی مذکور لیست شده اند.

اطلاعات

Medium
Twitter
Telegram
Website

ایردراپ کتیزن (Catizen) چیست؟

ایردراپ کتیزن یک توزیع رایگان توکن های CATI به بازیکنان فعال است که ۴۳٪ از کل عرضه توکن را شامل می شود.

چگونه می توانم در ایردراپ کتیزن شرکت کنم؟

برای شرکت در ایردراپ، باید در بازی فعال باشید، گربه ها را ادغام، ماموریت ها را تکمیل و در رویدادهای مختلف شرکت کنید.

ایردراپ کتیزن چه زمانی برگزار می شود؟

اولین ایردراپ در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۴ برنامه ریزی شده است.

توکن های vKITTY و Fish چه هستند و چگونه به دست می آیند؟

توکن های vKITTY و Fish ارزهای درون بازی هستند. vKITTY از طریق ادغام گربه ها و تکمیل ماموریت ها به دست می آید، در حالی که Fish از طریق ماهیگیری، تکمیل ماموریت ها و خرید در بازی قابل کسب است.

چگونه می توانم توکن فیش (FISH) را در بازی کتیزن کسب کنم؟

شما می توانید توکن فیش را از طریق روش های مختلفی مانند دعوت دوستان، انجام وظایف روزانه و کسب دستاوردها، شرکت در بخش ماهیگیری و یا خرید مستقیم با استفاده از ارزهای دیجیتال یا تلگرام استارز به دست آورید.

آیا خرید توکن فیش برای پیشرفت در بازی کتیزن ضروری است؟

خرید توکن فیش ضروری نیست، اما می تواند به شما در ارتقاء سریع تر و کسب ایردراپ توکن کتی (CATI) کمک کند. با خرید فیش، می توانید گربه های خود را سریع تر ارتقاء داده و پروفیت بر ثانیه vKITTY بیشتری کسب کنید که بر دریافت ایردراپ تاثیرگذار است.

چگونه می توانم درآمد خود را برداشت کنم؟

در حال حاضر، توکن های vKITTY و Fish قابل برداشت نیستند. با این حال، پس از ایردراپ سال ۲۰۲۴، بازیکنان می توانند توکن های CATI را که دریافت کرده اند، تبدیل و برداشت کنند.

خرید کتیزن چگونه انجام می شود؟

توکن CATI به عنوان توکن اصلی بازی کتیزن در حال حاضر در بازار اصلی قابل خرید و فروش نیست، اما برخی صرافی ها امکان پیش خرید و پیش فروش آن را در پری مارکت فراهم کرده اند.

ادامه مطلب

عضویت در خبرنامه

تبلیغات

برترین ها