با ما همراه باشید

آموزش

۱۲ معیار برتر سنجش استراتژی فارکس که هر معامله‌ گر باید بداند

اساساً، تعریف معیارهای معاملاتی یعنی نتایج آماری تولید شده از معاملات صورت گرفته در یک دوره خاص که برای ارزیابی اثربخشی یک برنامه معاملاتی استفاده می شوند. این داده ها، اطلاعات ارزشمندی را در اختیار معامله گر قرار می دهند که سپس می تواند برای بهبود سیستم معاملاتی از آن ها بهره ببرد.

منتشر شده

در

۱۲ معیار برتر سنجش استراتژی فارکس که هر معامله‌ گر باید بداند

اگر واقعا خواهان این هستید که به یک معامله گر موفق تبدیل شوید، مهمترین چیزی که باید در نظر داشته باشید این است که معامله گری یک تجارت است. مانند سایر کسب و کارها موفقیت در معامله گری، مبتنی بر تحلیل ساز و کار بازار، پیش بینی های مالی و تخصیص سرمایه است.

تحلیل ساز و کار بازار فارکس (Forex) برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی آگاهانه شامل آشنایی با هر یک از جفت ارزهای مختلفی است که قصد معامله آن ها را دارید.

همچنین باید یک تایم فریم مناسب را برای معامله کردن انتخاب کنید. به منظور به کارگیری یک روش تحلیلی منسجم برای معامله کردن در بازار فارکس، باید یک برنامه معاملاتی کارآمد را تهیه کرده و آن را به طور کامل دنبال کنید.

هنگامی که یک برنامه معاملاتی یا استراتژی معاملاتی ساختید، باید آن را با استفاده از نرم افزاری مانند متاتریدر، در گذشته بازار مورد آزمایش قرار داده و از آن بک تست (Backtest) بگیرید. در مرحله بعد، باید طبق این برنامه معاملاتی در یک حساب دمو (آزمایشی)، معامله کنید. مدت زمان مناسب برای ارزیابی صحیح یک سیستم معاملاتی احتمالاً به خود معامله گر بستگی دارد، اما بسیاری از معامله گران از سه ماه کامل برای تعیین اینکه آیا سیستم معاملاتی به احتمال زیاد در بلندمدت سودآور خواهد بود یا خیر، استفاده می کنند.

تعریف معیارها و آمارهای معامله گری در فارکس

در حالی که گاهی اوقات می توان با معامله کردن در بازار فارکس یک شبه ثروت زیادی به دست آورد، اما مانند بسیاری از مشاغل، موفقیت معمولاً مستلزم صرف زمان، صبر، تمرین، تفکر استراتژیک و پیروی از یک برنامه معاملاتی کارآمد است. هنگامی که یک برنامه معاملاتی تدوین و اجرا شد، از نتایج حاصل از این برنامه، یک سری آمارها یا معیارها به دست خواهد آمد. این داده ها، اطلاعات ارزشمندی را در اختیار معامله گر قرار می دهند که سپس می تواند برای بهبود سیستم معاملاتی از آن ها بهره ببرد.

اساساً، تعریف معیارهای معاملاتی یعنی نتایج آماری تولید شده از معاملات صورت گرفته در یک دوره خاص که برای ارزیابی اثربخشی یک برنامه معاملاتی استفاده می شوند.

یکی از مهمترین ملاحظات هنگام ارزیابی معیارهای معاملاتی، تایم فریم (Time Frame) انتخابی است که می تواند از نظر مدت زمان و شرایط بازار حاکم در آن دوره متغیر باشد. انتخاب یک تایم فریم ثابت برای تحلیل معیار معاملاتی، امکان ارزیابی دقیق یک برنامه معاملاتی را بدون واریانس ایجاد شده به دلیل استفاده از تایم فریم های مختلف، فراهم می کند.

نتایج سود و زیان برای یک برنامه معاملاتی هنگام استفاده از تایم فریم های مختلف و مقایسه استراتژی ها می تواند به طور قابل توجهی متفاوت باشد.

به عنوان مثال در ارزیابی و مقایسه معیارهای معاملاتی، یک استراتژی معاملاتی کوتاه مدت که مخصوص بازار رنج (Range) است به طور قابل توجهی با یک استراتژی معاملاتی بلند مدت که مخصوص بازار روند دار (Trend) است، تفاوت دارد.

چرا معیارهای سنجش استراتژی عملیاتی و معاملاتی مفید هستند؟

معیارهای معاملاتی به دو دسته اصلی تقسیم می شوند؛ این برای معامله گران فارکس که مایل به ارزیابی عملکرد عملیاتی و موفقیت کلی معاملات خود هستند، کاربردهای متفاوتی دارد.

دسته اول شامل معیارهای عملیاتی است که عملکرد خود معامله گر و عملکرد عملیاتی ابزار مورد استفاده آن ها را اندازه گیری می کند. چندین نمونه از این نوع معیار ممکن است شامل تعداد خطاهای معاملاتی انجام شده، میانگین زمان شناسایی معامله و واکنش به آن و همچنین تعداد و مدت زمان قطع اینترنت در ساعات معاملاتی باشد که ممکن است بر فعالیت های معاملاتی تأثیر منفی بگذارد. این معیارها می توانند در فرآیند تعیین نوع تغییرات عملیاتی که باید توسط یک معامله گر انجام شود، مفید واقع شوند.

دسته دوم شامل معیارهای استراتژی معاملاتی یا سیستم معاملاتی است که به طور کلی موفقیت مالی معاملات و استراتژی به کار گرفته شده را می سنجد. این معیارها ممکن است شامل مواردی مانند سود خالص، تعداد معاملات برنده و نزدیکی معاملات انجام شده به تحقق اهداف مالی فرد باشند. ارزیابی این معیارها برای یک معامله گر برای تعیین اینکه آیا باید همچنان از یک استراتژی معاملاتی خاص استفاده کند یا نه، ضروری است.

بسیاری از شرکت کنندگان در بازار از معیارهای فارکس استفاده می کنند

معیارهای فارکس نقش مهمی را برای معامله گرانی ایفا می کنند که یک برنامه معاملاتی تهیه کرده اند و از تحلیل آماری برای تعیین چگونگی ارتقاء مهارت ها و شیوه های معاملاتی خود استفاده می کنند. علاوه بر معامله گران اختیاری و سیستماتیک که به صورت شخصی معاملات خود را انجام می دهند، سایر متخصصان مالی نیز به طور مرتب از معیارهای معاملاتی برای ارزیابی عملکرد خود استفاده می کنند.

به عنوان مثال، مدیر صندوقی که به دنبال یک متخصص فارکس با صلاحیت است، ممکن است از معیارهای معاملاتی متخصص فارکس برای ارزیابی عملکرد گذشته او و همچنین سنجش میزان ریسکی که وی در رابطه با اندازه حساب معاملاتی خود متحمل می شود، استفاده کند. معامله گران اجتماعی گروه دیگری هستند که واقعاً می توانند از بکارگیری معیارهای معاملاتی در تحلیل موفقیت یک معامله گر، رویه ریسک پذیری و تخصیص مسئولانه سرمایه توسط او بهره ببرند. در این شرایط، آن ها آمار مربوط به هر معامله گری را که در نظر دارند و یا در حال حاضر از معاملات او الگوبرداری می کنند، مورد بررسی قرار می دهند.

با تجزیه و تحلیل نتایج یک معامله گر موفق که از آن الگوبرداری می شود، معامله گر اجتماعی می تواند ایده بهتری در مورد معیارهای مورد استفاده توسط او برای تعیین نقاط ورود و نقاط خروج در بازار داشته باشد. این امر به معامله گر اجتماعی درک بهتری از استانداردهای یک معامله گر حرفه ای را می دهد که در نهایت می تواند در برنامه معاملاتی خود بگنجاند.

مدیران ریسک در سازمان های تجاری بزرگ، گروه دیگری از متخصصان مالی هستند که از این معیارها برای ارزیابی سطح ریسک پذیری معامله گرانی که بر آن ها نظارت دارند، استفاده می کنند. شرکت ها و موسسات مالی بزرگ از مدیران ریسک برای تعیین سطح ریسک پذیرفته شده توسط معامله گرانی که در شرکت هایشان با استفاده از سرمایه و اعتبار آن ها با هدف ایجاد سود اضافی فعالیت می کنند، کمک می گیرند.

۱۲ آمار برتر معامله گری

معامله گران عموما بر روی یک سری معیارهای خاص بیشتر از سایر معیارها تمرکز می‌ کنند. به عنوان مثال، درآمد یا سود خالص به طور کلی اولین آماری است که در نظر گرفته می شود. با این وجود، دستیابی به سود خالص مستلزم اعمال شیوه های معاملاتی مختلف مانند میانگین مدت زمان معامله است که خود معیار دیگری را تشکیل می دهد.

در ادامه فهرستی از دوازده مورد از عناوین اصلی آمارهای فارکس آورده شده است که معمولاً برای ارتقاء استراتژی، ارزیابی موفقیت یک معامله گر و یا تحلیل یک حساب معاملاتی استفاده می شوند.

  • سود خالص (Net Profitability)

هدف نهایی یک حساب معاملاتی و معیاری که بیشترین توجه به آن می شود سود خالص است که اساساً بیان می کند یک معامله گر یا شرکت پس از پرداخت هزینه ها، چقدر درآمد داشته است. هنگام در نظر گرفتن سود خالص، تایم فریمی که در آن معامله صورت گرفته و میزان سرمایه ای که برای کسب آن سود استفاده شده است، از اهمیت قابل توجهی برخوردار هستند.

  • درصد معاملات برنده (Percentage of Winning Trades)

این معیار معمولاً اولین آماری است که پس از سود خالص در نظر گرفته می شود. درصد برد از تقسیم تعداد معاملات سودآور بر تعداد کل معاملات انجام شده بدست می آید.

  • درصد معاملات بازنده (Percentage of Losing Trades)

مانند درصد معاملات برنده، درصدی که نشان دهنده ضرر می باشد، با تقسیم تعداد معاملات بازنده بر کل معاملات انجام شده بدست می آید. درصد معاملات برنده در مقابل بازنده می تواند در ارزیابی قوانین مدیریت سرمایه استفاده شده در حساب معاملاتی بسیار موثر باشد.

  • بزرگترین معامله برنده (Largest Winning Trade)

این معیار به بزرگترین سودی اشاره دارد که یک معامله گر کسب کرده است که اگر مقدار این معامله برنده، درصد زیادی از سود خالص را تشکیل دهد، می تواند تاثیر زیادی روی یک حساب داشته باشد.

  • بزرگترین معامله بازنده (Largest Losing Trade)

این معیار میزان ریسکی را نشان می دهد که معامله گر اجازه داده است، حسابش در معرض آن قرار بگیرد. باید توجه داشت که این معیار در هنگام ارزیابی عملکرد یک معامله گر برای الگوبرداری و یا برای استخدام یک معامله گر توسط موسسه یا بانک، فوق العاده حائز اهمیت است.

  • میانگین معاملات برنده (Average Winning Trade)

میانگین معاملات برنده با جمع کردن مبلغ کل معاملات برنده و تقسیم این عدد بر تعداد معاملات برنده به دست می آید.

  • میانگین معاملات بازنده (Average Losing Trade)

میانگین معاملات بازنده با جمع کردن مجموع همه ضررها و تقسیم این عدد بر تعداد معاملات بازنده محاسبه می شود.

  • مدت زمان نگه داشتن معامله (Holding Time)

مدت زمانی که یک معامله گر یک معامله را باز نگه می دارد، تعیین می کند که آیا او یک معامله گر کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت است. بسته به نوع معامله گر، مدت زمانی که یک معامله باز می ماند، می تواند معیار مهمی باشد.

به عنوان مثال، میانگین مدت زمان نگه داشتن معامله برای یک اسکالپر (Scalper) می تواند کمتر از یک دقیقه باشد، در حالی که یک معامله گر بلند مدت ممکن است یک معامله را برای چندین ماه باز نگه دارد. این میانگین با تقسیم کل مدت زمان نگه داشتن همه معاملات بر تعداد معاملات محاسبه می شود.

  • مدت زمان نگه داشتن معامله برنده در مقابل مدت زمان نگه داشتن معامله بازنده (Winning Trade holding time versus Losing Trade holding tim)

این معیار می تواند نشان دهد که آیا معامله گر معاملات بازنده را بیش از حد باز نگه می دارد و یا با خروج زود هنگام از معاملات برنده، سود خود را کاهش می دهد. نگه داشتن معاملات بازنده برای دوره های طولانی باعث می شود سرمایه ای که می تواند در جاهای دیگر استفاده بهتری داشته باشد، مسدود شود.

  • حداکثر افت سرمایه (Maximum Drawdown)

این معیار بسیار مهم، افت سرمایه (Drawdown) در حساب معاملاتی را پس از یک سری معاملات بازنده نشان می دهد.

به عنوان مثال، اگر معامله گر در یک حساب ۱۰۰ هزار دلاری، حداکثر معاملات بازنده متوالی برابر با ۱۰ هزار دلار داشته باشد، در این صورت حداکثر افت سرمایه برای این حساب، ۱۰ درصد است. این معیار عموماً از اوج سودآوری در حساب به پایین ترین مقدار یا کمترین مقدار پس از اوج، محاسبه می شود.

  • بدترین معاملات بازنده متوالی (Worst Losing Streak)

 این آمار بیشترین معاملات بازنده متوالی در حساب را نشان می دهد. این معیار می تواند تا حدودی فریبنده باشد، زیرا اگر معاملات بازنده متوالی شامل ضررهای کوچک باشند، می تواند نشان ‌دهنده یک استراتژی صحیح مدیریت سرمایه باشد.

  • انتظارات از یک معامله (Trade Expectancy)

این معیار به میانگین مقداری اشاره می کند که انتظار می رود هر معامله سود یا ضرر کند. انتظارات از معامله با ضرب درصد ضرر در میانگین ضرر و کم کردن مقدار بدست آمده از حاصل ضرب درصد برد در میانگین برد محاسبه می شود.

اساسا تفسیر معیارهای معامله گری مانند موارد ذکر شده در بالا، می تواند کلید ارتقاء مهارت های معاملاتی شما باشد. هنگامی که یک سیستم معاملاتی در یک دوره سه ماهه مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس در یک حساب معاملاتی لایو در یک بازه زمانی مشابه مورد آزمایش قرار می گیرد، معامله گر احتمالاً اطلاعات آماری کافی برای ارتقاء آن سیستم را تا جایی که امکان داشته باشد، خواهد داشت.

بدون شک یکی از دلایل اصلی استفاده از معیارهای معامله گری، ساختن یک برنامه معاملاتی قابل اعتماد است. بدون برنامه معاملاتی، معامله گر را می توان با مسافری که نه قطب نما دارد و نه نقشه، مقایسه کرد. آگاهی از اینکه در هنگام تحلیل معیارهای فارکس به دنبال چه چیزی هستید، می تواند نتایج معاملات شما را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد و همچنین اعتماد شما به الگوبرداری از معاملات دیگران را که معیارهایشان مطابق با استانداردهای شما است، ارتقا می دهد.

متاتریدر و ابزارهای تحلیل گزارش برای محاسبه معیارهای فارکس

اگر معامله گری از متاتریدر (MetaTrader) 4 یا ۵ برای انجام معاملات خود استفاده می کند، می تواند آمارهای متفاوتی را برای سیستم معاملاتی خود از طریق این دو پلتفرم، محاسبه کند.

یک معامله گر یا تحلیل گر باید به ابزار آزمونگر استراتژی متاتریدر (MetaTrader’s Strategy Tester) دسترسی داشته باشد تا بتواند استراتژی معاملاتی خاصی را که از آن استفاده می کند، مورد بازبینی قرار دهد. این فرآیند در قسمت راهنمای کار با متاتریدر به طور کامل توضیح داده شده است و هنگامی که معامله گر یا تحلیل گر پارامترهای مناسب را وارد می کند، متاتریدر به طور خودکار بیشتر معیارهای مفید فارکس را که معامله گر برای ارزیابی عملکرد تاریخی سیستم خود که به آن ها نیاز دارد، محاسبه می کند.

Strategy metrics reporting - Forex statistics

یکی دیگر از ویژگی های بسیار مفیدی که متاتریدر به علاقه مندان به آزمایش سیستم های معاملاتی ارائه می دهد، توانایی بهینه سازی پارامترها برای یک سیستم معاملاتی خاص، بر اساس آنچه که سودآورترین راه حل در یک بازه زمانی مورد نظر می تواند باشد، است.

پس از اینکه یک استراتژی معاملاتی کارآمد و قابل قبول توسط اعمال بازبینی (Backtest) شناسایی شد، یکی دیگر از گزینه ها برای آزمایش آن استراتژی استفاده از قابلیت حساب دمو در متاتریدر است که اکثر بروکرهای فارکس از آن پشتیبانی می کنند. این قابلیت به معامله گر کمک می کند تا درک واقعی تری از نحوه عملکرد سیستم معاملاتی‌ خود در محیط معاملاتی لایو که در آن اسپرد معامله و سرعت عملکرد بروکر در نظر گرفته می شود، بدست آورد.

پس از مدتی که یک استراتژی را معامله کردید، ممکن است بخواهید معیارهای شخصی خود را محاسبه کنید تا ببینید عملکرد شما چگونه بوده است. این به معامله گر کمک می کند تا مطمئن شود که نتایج معاملات لایو او، با نتایج بدست ‌آمده از بک تست و معامله در حساب دمو  مطابقت دارد یا خیر.

بررسی و تحلیل معیارهای سنجش عملکرد معاملاتی

اکنون که پس از بررسی هر یک از گزینه های اصلی آزمایش استراتژی ذکر شده در بخش قبل، با برخی از معیارهای عملکرد معاملاتی آشنا شدید، باید بدانید که در هنگام بررسی معیارهای معاملاتی برای یک استراتژی فارکس، به دنبال چه چیزی باشید.

تقریباً از همان فرآیند بررسی عملکرد می توان برای ارزیابی میزان موفقیت و ریسک یک مدیر صندوق سرمایه گذاری، ارائه دهنده سیگنال های معاملاتی و یا سایر برنامه های مدیریت حساب فارکس استفاده کرد.

قبل از شروع این فرآیند تحلیل، ابتدا باید معیارهای مختلف عملکرد معاملاتی به دست آمده از داده های معاملاتی خام را اولویت بندی کنید و چارچوب خود را برای داشتن عملکرد قابل قبول تعیین کنید. شما معمولاً این کار را بر اساس میزان تحمل ریسک شخصی و مقدار سود هدف، انجام خواهید داد. به عنوان مثال، ممکن است بخواهید برای یک سیستم معاملاتی و یا یک معامله گر، حداکثر افت سرمایه قابل تحمل یا حداقل سود خالص هدف را تعیین کنید تا سپس معیارهای بعدی را بررسی‌ کنید.

مزایای داده های معاملاتی استاتیک در مقابل داده های معاملاتی لحظه ای

اولین نوع تحلیل که باید انجام بگیرد، مقایسه عملکرد سیستم های معاملاتی مختلف بر اساس مجموعه ای استاتیک از داده های تاریخی نرخ ارز است که تغییر نمی کنند. این نوع تحلیل تاریخی به شما این امکان را می دهد تا مواردی را که نسبتا قابل سنجش هستند، با هم مقایسه کنید. بنابراین می توانید عملکرد نسبی یک استراتژی معاملاتی یا معامله گر خاص را با مقایسه کردن با سایرین در یک دسته مشابه، ارزیابی کنید.

به یاد داشته باشید که این شکل از تحلیل استاتیک فقط نتایج عملکردی را ایجاد می کند که مربوط است به نوع شرایط معاملاتی در تایم فریم انتخاب شده برای جفت ارزی خاص که مورد ارزیابی قرار گرفته است. شرایط معامله در طول زمان تغییر می کند، بنابراین ممکن است بخواهید چندین تایم فریم مختلف را انتخاب کرده تا در شرایط متفاوت، استراتژی معاملاتی خود را مورد ارزیابی قرار دهید.

از سوی دیگر، می توان استدلال کرد که استفاده از داده های معاملاتی لحظه ای برای ارزیابی معیارهای عملکرد به صورت مداوم، کاری صحیح است. اگرچه لازم نیست این کار هر روز انجام شود، اما احتمالا ایده خوبی است که این کار را در فرآیند ارزیابی برنامه معاملاتی هفتگی یا ماهانه خود لحاظ کنید.

منطق اولیه برای انجام این کار این است که همانطور که قبلا ذکر شد، شرایط بازار در حال تغییر است و این تغییر می تواند به طور قابل توجهی بر موفقیت یک استراتژی معاملاتی خاص تأثیر بگذارد. نرخ موفقیت نیز می تواند تغییر کند چرا که معامله گران به طور معمول فازهای برد و باخت متفاوتی را پشت سر می گذارند.

به عنوان مثال، یک استراتژی خاص ممکن است برای یک بازار رنج (Range) بسیار مناسب باشد. تا زمانی که چنین شرایط معاملاتی برقرار باشد، این استراتژی می تواند نتایج مثبتی را به همراه داشته باشد. اما هنگامی که یک بریک اوت (Breakout) از محدوده معاملاتی رنج رخ می دهد و یک روند آغاز می شود، سیستم های معاملاتی بر اساس روند (Trend)، احتمالاً از سیستم معاملاتی رنج بهتر عمل خواهند کرد.

با انجام تجزیه و تحلیل معاملات لحظه ای به صورت دوره ای، می توان چنین موقعیت هایی را به راحتی شناسایی کرد و استراتژی مورد استفاده را در واکنش به شرایط جدید بازار تغییر داد تا سود کلی معامله به حداکثر برسد.

آموزش

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

تحلیل‌های بازار ، مانند گزارش CoinGape، نشان می‌دهند که ابزارهای تکنیکال همچنان برای شناسایی فرصت‌های کوتاه‌مدت استفاده می‌شوند، اما موفقیت آن‌ها به عوامل متعددی، از جمله شرایط بازار، هزینه‌های تراکنش و مدیریت ریسک (Risk management)، بستگی دارد.

منتشر شده

در

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

تحلیل تکنیکال، روشی برای پیش‌بینی حرکت قیمت‌ها از طریق بررسی داده‌های تاریخی مانند قیمت و حجم معاملات، به یکی از ابزارهای اصلی معامله‌گران در بازارهای مالی، به‌ویژه بازار رمز ارزها، تبدیل شده است. بازار رمز ارزها با ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود، مانند معاملات ۲۴ ساعته، نوسانات شدید قیمت و تأثیرپذیری از اخبار و رویدادهای جهانی، محیطی چالش‌برانگیز اما پر از فرصت برای معامله‌گران ایجاد کرده است.

در این بازار، تحلیل تکنیکال به سبک‌های مختلف یا با ابزارهای اندیکاتوری مانند نمودارهای کندلی، میانگین‌های متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI) و باندهای بولینگر به معامله‌گران کمک می‌کند تا الگوهای قیمتی را شناسایی کرده و تصمیمات معاملاتی آگاهانه‌تری بگیرند.

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار ارزهای دیجیتال سودآور است؟

با توجه به تکامل مداوم بازار ارزهای دیجیتال و ظهور فناوری‌های جدید، پرسش از سودآوری تحلیل تکنیکال به‌تنهایی بیش از پیش اهمیت یافته است. آیا این روش، که صرفاً بر داده‌های قیمتی و حجمی متکی است، می‌تواند در بازاری پرنوسان و غیرقابل‌پیش‌بینی مانند رمز ارزها سودآوری پایداری ارائه دهد؟ این مقاله با هدف پاسخ به این پرسش، به بررسی چارچوب‌های نظری، شواهد تجربی، شرایط بازار، چالش‌ها و محدودیت‌های تحلیل تکنیکال و ارائه توصیه‌هایی برای معامله‌گران می‌پردازد. برای این منظور، از منابع معتبر و به‌روز مانند گزارش‌های بازار، مطالعات علمی و تحلیل‌های عملی استفاده خواهد شد.

بازار ارزهای دیجیتال همچنان یکی از پویاترین بخش‌های مالی جهان است. انتظار می‌رود این بازار از سال ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۹ با نرخ رشد سالانه مرکب (CAGR) ۱۶.۷ درصد به ارزش ۳۹.۷۵ میلیارد دلار برسد. بااین‌حال، نوسانات شدید، تأثیرات نظارتی و رویدادهای غیرمنتظره همچنان معامله‌گران را به چالش می‌کشند. این مقاله با بررسی دقیق این عوامل، به دنبال ارائه دیدگاهی جامع در مورد کارایی تحلیل تکنیکال در چنین محیطی است.

“مسلما جواب قطعی برای سوال بالا وجود ندارد، ولی ترکیب تحلیل‌های مختلف باعث می‌شود دیدگاه جامع تر و انتخاب بهتری برای خرید یا فروش رمزارزها داشته باشیم.”

درک تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)

تحلیل تکنیکال بر سه اصل بنیادین استوار است که پایه و اساس این روش را تشکیل می‌دهند:

  • بازار همه‌چیز را در قیمت منعکس می‌کند

این اصل فرض می‌کند که تمام اطلاعات موجود، از اخبار و رویدادها گرفته تا احساسات بازار، در قیمت یک دارایی منعکس شده است. بنابراین، معامله‌گران نیازی به بررسی عوامل خارجی ندارند و تنها با تحلیل قیمت می‌توانند تصمیم‌گیری کنند.

  • قیمت‌ها در قالب روندها حرکت می‌کنند

تحلیل تکنیکال بر این باور است که قیمت‌ها تمایل دارند در جهت‌های مشخصی (صعودی، نزولی یا خنثی) حرکت کنند و این روندها تا زمانی که شواهد قوی برای تغییر آن‌ها ظاهر نشود، ادامه می‌یابند.

  • تاریخ تکرار می‌شود

الگوهای قیمتی و رفتاری در بازارها تمایل به تکرار دارند، زیرا روان‌شناسی معامله‌گران و سرمایه‌گذاران در طول زمان تغییر چندانی نمی‌کند.

این اصول در بازار ارزهای دیجیتال از طریق ابزارها و شاخص‌های متعددی اعمال می‌شوند که به معامله‌گران کمک می‌کنند تا روندها (Trends) و نقاط کلیدی بازار را شناسایی کنند.

ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال

این نمودارها اطلاعات دقیقی در مورد حرکت قیمت در بازه‌های زمانی مختلف ارائه می‌دهند و الگوهایی مانند “چکش” یا “ستاره دنباله‌دار” می‌توانند سیگنال‌های خرید یا فروش باشند.

میانگین‌های متحرک ساده (SMA) و نمایی (EMA) برای شناسایی روندهای بلندمدت و کوتاه‌مدت استفاده می‌شوند. به‌عنوان مثال، “تقاطع طلایی” (زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه عبور می‌کند) به‌عنوان سیگنال صعودی شناخته می‌شود.

این اسیلاتور بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان می‌کند و برای شناسایی شرایط بیش‌خرید (بالای ۷۰) یا بیش‌فروش (زیر ۳۰) استفاده می‌شود.

این ابزار شامل سه خط (میانگین متحرک و دو باند بالا و پایین) است که برای شناسایی نوسانات بازار و نقاط بازگشت احتمالی به کار می‌رود.

حجم بالا معمولاً تأییدکننده قدرت یک روند است، درحالی‌که حجم پایین می‌تواند نشان‌دهنده ضعف آن باشد.

این ابزارها به دلیل سادگی و قابلیت استفاده در بازارهای پرنوسان مانند ارزهای دیجیتال بسیار محبوب هستند. بااین‌حال، وابستگی صرف به این ابزارها ممکن است معامله‌گران را در برابر عوامل غیرقابل‌پیش‌بینی آسیب‌پذیر کند.

  • سبک پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال (Price Action) 

پرایس اکشن یکی از محبوب‌ترین سبک‌های تحلیل تکنیکال است که بر مطالعه حرکت خام قیمت‌ها بدون وابستگی به شاخص‌های پیچیده تمرکز دارد. این روش در بازار ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات بالا و نقدینگی متغیر بسیار مورد توجه است. در پرایس اکشن، معامله‌گران از نمودارهای شمعی، سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و الگوهای قیمتی مانند مثلث‌ها، سر و شانه و پرچم برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده می‌کنند.

مقایسه تحلیل تکنیکال با سایر روش‌های تحلیلی

تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربردترین روش‌ها در بازارهای مالی است، اما برای درک بهتر جایگاه آن باید آن را با سایر روش‌های رایج مانند تحلیل بنیادی (Fundamental)، تحلیل آن‌چین (OnChain) و تحلیل احساسات بازار مقایسه کرد.

۱- تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل بنیادی

تحلیل تکنیکال بر حرکت قیمت و الگوهای نموداری تمرکز دارد و اغلب توسط معامله‌گران کوتاه‌مدت استفاده می‌شود. در مقابل، تحلیل فاندامنتال یا بنیادی (Fundamental analysis) به بررسی ارزش ذاتی دارایی می‌پردازد و عوامل اقتصادی، تیم توسعه، و پذیرش پروژه را بررسی می‌کند. به‌طور خلاصه، تکنیکال برای شکار نوسان‌ها مناسب است، اما بنیادی دیدگاه بلندمدت‌تری ارائه می‌دهد.

۲- تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل آن‌چین

در تحلیل آن‌چین (On Chain)، داده‌های مستقیم از بلاکچین مانند تعداد آدرس‌های فعال، حجم تراکنش‌ها و جریان توکن‌ها در صرافی‌ها بررسی می‌شود. این نوع تحلیل بیشتر برای بررسی سلامت شبکه و رفتار سرمایه‌گذاران بلندمدت به‌کار می‌رود. در حالی که تحلیل تکنیکال سیگنال‌های معاملاتی کوتاه‌مدت می‌دهد، آن‌چین تمرکز بیشتری بر رفتار کلان بازار دارد.

۳- تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل احساسات بازار

تحلیل احساسات بازار بر اساس داده‌هایی مانند ترندهای شبکه‌های اجتماعی، حجم جستجوی گوگل، یا شاخص ترس و طمع عمل می‌کند. در حالی که تحلیل تکنیکال مبتنی بر داده‌های عینی قیمت است، تحلیل احساسات گاهی به داده‌های غیرقابل‌پیش‌بینی و حتی هیجانی وابسته است. ترکیب این دو می‌تواند برای شناسایی نقاط برگشت بسیار مفید باشد.

۴- تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل رفتاری

تحلیل رفتاری تلاش می‌کند تصمیمات معامله‌گران را با بررسی سوگیری‌های ذهنی مانند ترس، طمع یا فومو (FOMO) توضیح دهد. تحلیل تکنیکال تا حدی با این روش هم‌پوشانی دارد، چون برخی الگوها مانند کندل استیک دوجی یا الگوهای برگشتی، حاصل احساسات بازار هستند. اما تحلیل رفتاری بیشتر به ریشه‌های روان‌شناختی رفتار بازار می‌پردازد تا صرف نمودارها.

معیار مقایسهتحلیل تکنیکالتحلیل بنیادی (فاندامنتال)تحلیل آن‌چینتحلیل احساسات
سادگی و سرعتساده و سریع، با ابزارهایی مانند نمودار شمعی و RSI برای تصمیم‌گیری فوری.پیچیده و زمان‌بر، نیازمند بررسی فناوری و تیم توسعه.دقیق اما نیاز به ابزارهای تخصصی برای تحلیل داده‌های بلاکچین.سریع اما غیرقابل‌اعتماد، مبتنی بر شبکه‌های اجتماعی.
افق زمانیمناسب برای روندهای کوتاه‌مدت و نقاط ورود/خروج، مانند پرایس اکشن.ایده‌آل برای سرمایه‌گذاری بلندمدت، مانند ارزیابی پتانسیل در دیفای (DeFi).تأیید روندهای بلندمدت با داده‌هایی مانند آدرس‌های فعال.مناسب برای حرکات کوتاه‌مدت ناشی از اخبار یا شایعات.
تمرکز تحلیلروان‌شناسی بازار از طریق الگوهای قیمتی مانند سر و شانه.ارزش ذاتی پروژه بر اساس فناوری و کاربردها.سلامت شبکه با معیارهایی مانند حجم تراکنش‌ها.روان‌شناسی بازار از واکنش‌های اجتماعی، اما گمراه‌کننده.
حساسیت به عوامل خارجیحساس به اخبار و مقررات، بدون توانایی پیش‌بینی آن‌ها.دید بلندمدت با ارزیابی مقررات و عوامل خارجی.تحت تأثیر اخبار، اما داده‌های بلاکچین عینی‌تر هستند.بسیار حساس به اخبار و شایعات، با سیگنال‌های کاذب.
دسترسی‌پذیری داده‌هاداده‌های قیمتی به‌راحتی در TradingView در دسترس.نیاز به تحقیق گسترده درباره پروژه‌ها، زمان‌بر.نیاز به ابزارهایی مانند Glassnode یا CryptoQuant.داده‌های اجتماعی در دسترس اما پراکنده و غیرساختاریافته.

آیا سودآوری تحلیل تکنیکال در بازار ارز دیجیتال قطعی است؟

مقایسه‌ای میان واقعیت بازار، داده‌های آماری و روش‌های تحلیلی و بررسی نتایج علمی در مورد اثربخشی تحلیل تکنیکال:

مطالعه منتشرشده در سال ۲۰۲۲ نشان داد که تحلیل تکنیکال تنها برای برخی رمزارزها مانند اتریوم (Ethereum)، ریپل (Ripple) و لایت‌کوین (Litecoin) در دوره‌های حبابی عملکرد بهتری نسبت به استراتژی خرید و نگهداری داشته است. با این حال، برای بیت‌کوین (Bitcoin) و بیت‌کوین‌کش (BitcoinCash) این روش نتوانست بازده قابل‌توجهی تولید کند.

  • نقش هزینه تراکنش‌ها و شرایط حبابی

هزینه‌های تراکنش در برخی موارد سود تحلیل‌ها را کاهش داد، در حالی که در سناریوهای خاصی حتی باعث افزایش بازده شد. در دوره‌های حبابی، تحلیل تکنیکال برای برخی ارزها اثربخشی بیشتری داشته، اما نمی‌توان آن را به‌عنوان یک روش همه‌جانبه در نظر گرفت.

  • بازار در سه‌ماهه اول ۲۰۲۵؛ تصویری از چالش‌های تحلیل‌گران تکنیکال

گزارش کوین‌جکو (CoinGecko) از وضعیت بازار در ابتدای سال ۲۰۲۵، تصویر یک بازار پرنوسان را نشان می‌دهد. کاهش چشمگیر قیمت‌ها و حجم معاملات، چالش‌های بزرگی برای تحلیل‌گران تکنیکال ایجاد کرده‌اند. در چنین شرایطی، تحلیل تکنیکال به‌تنهایی پاسخگو نیست.

  • مطالعات موردی: عملکرد تحلیل تکنیکال در رمزارزهای مختلف

در بررسی‌های موردی، تحلیل تکنیکال توانست در برخی موقعیت‌ها نقاط ورود و خروج مناسب ارائه دهد. مثلاً در مورد سولانا (Solana) الگوهای تکنیکال سودآور بودند، اما بیت‌کوین با وجود حمایت تکنیکال، تحت تأثیر اخبار نظارتی سقوط کرد.

  • محدودیت‌های تحلیل تکنیکال در بازار واقعی

نوسانات شدید قیمتی، کاهش حجم معاملات، تغییرات دامیننس (Dominance) بیت‌کوین و تأثیرات غیرقابل‌پیش‌بینی ناشی از رویدادهای خبری و نظارتی، باعث می‌شوند سیگنال‌های تحلیل تکنیکال گاهی بی‌اثر یا حتی گمراه‌کننده باشند.

  • تحلیل تکنیکال ابزاری مفید اما نه کافی

با اینکه تحلیل تکنیکال می‌تواند در شناسایی روندهای کوتاه‌مدت مؤثر باشد، اما بدون در نظر گرفتن عوامل بیرونی، مدیریت ریسک و درک عمیق از ساختار بازار، نمی‌توان آن را به‌عنوان یک روش تضمینی تلقی کرد.

چالش‌ها و محدودیت‌های تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال

با وجود محبوبیت گسترده، تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال با محدودیت‌هایی روبه‌روست که می‌تواند دقت و سودآوری آن را کاهش دهد.

  • دستکاری بازار و نوسانات مصنوعی

به دلیل نبود نظارت کافی و نقدینگی پایین برخی توکن‌ها، بازار کریپتو مستعد دستکاری است. پدیده‌هایی مانند «پامپ و دامپ» یا ورود و خروج ناگهانی نهنگ‌ها (دارندگان حجم زیاد ارز) می‌توانند سیگنال‌های اشتباه ایجاد کنند. برای مثال، در اوایل ۲۰۲۵، افزایش ساختگی قیمت یک توکن کمتر شناخته‌شده باعث ورود معامله‌گران تکنیکال و سپس سقوط ناگهانی آن شد.

  • تأثیر اخبار و رویدادهای ناگهانی

تحلیل تکنیکال بر داده‌های گذشته استوار است و نمی‌تواند واکنش بازار به اخبار را پیش‌بینی کند. رخدادهایی مانند شایعات تأیید ETF بیت‌کوین یا اعمال محدودیت بر صرافی‌ها در کشورهایی مانند چین در سال ۲۰۲۵، موجب نوسانات شدید شدند که از دید تحلیل تکنیکال خارج بود.

  • نقدینگی پایین و نوسانات غیرعادی

توکن‌های کوچک‌تر اغلب نقدینگی کمی دارند که باعث حرکات قیمتی ناگهانی و غیرقابل‌پیش‌بینی می‌شود. در این شرایط، تحلیل تکنیکال نمی‌تواند سیگنال‌های دقیقی ارائه دهد.

  • روان‌شناسی بازار و تغییرات سریع احساسات

الگوهای تکنیکال بر رفتار جمعی معامله‌گران بنا شده‌اند، اما در بازار کریپتو، احساسات تحت‌تأثیر اخبار یا شایعات به‌سرعت تغییر می‌کنند و الگوهای قیمتی را بی‌اعتبار می‌سازند.

  • نیاز به تحلیل ترکیبی

به‌دلیل همین محدودیت‌ها، استفاده صرف از تحلیل تکنیکال کافی نیست. ترکیب آن با سایر روش‌ها می‌تواند دقت تصمیم‌گیری را افزایش دهد:

  1. تحلیل بنیادی: بررسی فناوری، تیم، و کاربرد پروژه برای تشخیص پتانسیل بلندمدت.
  2. تحلیل آن‌چین: تحلیل داده‌های بلاک‌چین مانند تعداد آدرس‌های فعال یا حجم تراکنش‌ها.
  3. تحلیل احساسات: بررسی واکنش کاربران در شبکه‌های اجتماعی برای درک روندهای کوتاه‌مدت.

با تلفیق این روش‌ها، می‌توان به درک بهتری از جهت کلی بازار دست یافت و از محدودیت‌های تحلیل صرفاً تکنیکال عبور کرد.

مزایا و معایب استفاده تنها از تحلیل تکنیکال در بازار رمز ارزها

مزایا

  • سادگی: ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند نمودارهای شمعی، اندیکاتور RSI و MACD برای افراد مبتدی قابل‌فهم هستند و به‌سادگی در پلتفرم‌هایی مانند TradingView قابل‌استفاده‌اند.
  • انطباق‌پذیری: تحلیل تکنیکال در بازه‌های زمانی مختلف مانند دقیقه‌ای، ساعتی یا بلندمدت قابل استفاده است و با سبک‌های معاملاتی متنوع سازگاری دارد.
  • سرعت تصمیم‌گیری: تحلیل تکنیکال بر داده‌های قیمتی و حجم تمرکز دارد، بنابراین امکان واکنش سریع به نوسانات شدید بازار کریپتو را فراهم می‌کند.
  • کارایی در روندهای قوی: در بازارهای پر روند مانند بازار گاوی (Bull Market)، تحلیل تکنیکال می‌تواند سودآوری بالایی داشته باشد؛ مثلاً در زمان رشد شدید اتریوم یا بیت‌کوین.
مزایا و معایب استفاده تنها از تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال

معایب

  • ناتوانی پیش‌بینی عوامل خارجی: تحلیل تکنیکال نمی‌تواند اخبار ناگهانی، تصمیمات نظارتی یا اتفاقات اقتصادی جهانی را پیش‌بینی کند که تأثیر زیادی بر قیمت‌ها دارند.
  • حساسیت به دستکاری: طرح‌های پامپ و دامپ یا حرکات نهنگ‌ها می‌توانند سیگنال‌های تکنیکال جعلی تولید کنند و باعث فریب معامله‌گران شوند.
  • وابستگی به تاریخ: تحلیل تکنیکال فرض می‌کند که الگوهای گذشته تکرار می‌شوند، در حالی‌که بازار ارز دیجیتال دائماً در حال تغییر و تحول است.
  • هزینه‌های تراکنش: معاملات پرتکرار بر اساس تحلیل تکنیکال می‌تواند منجر به پرداخت کارمزد بالا شود که سود نهایی معامله را کاهش می‌دهد، مخصوصاً در توکن‌هایی مثل ریپل.
  • تفسیر ذهنی: تحلیل نمودار نیاز به تجربه دارد و مبتدیان ممکن است الگوها را اشتباه تشخیص دهند و تصمیمات نادرست بگیرند.
  • نادیده‌گرفتن ارزش ذاتی: تحلیل تکنیکال توجهی به فناوری، تیم یا کاربرد واقعی پروژه‌ها ندارد و ممکن است افراد را به خرید توکن‌های بی‌ارزش ترغیب کند.

استفاده تنها از تحلیل تکنیکال برای تشخیص روندهای کلی بازار یا توکن

تحلیل تکنیکال می‌تواند برای شناسایی روندهای کلی بازار یا یک توکن خاص، بدون تمرکز بر معاملات کوتاه‌مدت، بسیار مؤثر باشد. این رویکرد معمولاً شامل بررسی شاخص‌های کلان، جفت‌های معاملاتی و داده‌های تاریخی برای درک جهت‌گیری کلی بازار یا رفتار یک توکن نسبت به سایر دارایی‌ها است. در سال ۲۰۲۵، با توجه به نوسانات بازار (کاهش ۱۸.۶ درصدی ارزش بازار به ۲.۸ تریلیون دلار طبق گزارش CoinGecko)، این روش برای سرمایه‌گذاران بلندمدت و استراتژیک ارزشمند است.

شاخص‌های کلیدی برای تشخیص روند

  • شاخص تسلط یا دامیننس بیت‌کوین (Bitcoin Dominance)

تسلط بیت‌کوین، که در سه‌ماهه اول ۲۰۲۵ به ۵۹.۱ درصد رسید، نشان‌دهنده قدرت نسبی بیت‌کوین در برابر آلت‌کوین‌ها (Altcoins) است. با استفاده از تحلیل تکنیکال، می‌توان روندهای این شاخص را بررسی کرد. برای مثال، یک تقاطع طلایی (Golden Cross) در نمودار تسلط بیت‌کوین می‌تواند نشان‌دهنده کاهش جذابیت آلت‌کوین‌ها باشد، که به معنای تمرکز بازار بر بیت‌کوین است.
معامله‌گران می‌توانند از الگوهای تکنیکال مانند سطوح حمایت و مقاومت در نمودار تسلط برای پیش‌بینی دوره‌های “آلت سیزن یا فصل آلت‌کوین‌ها” (Altseason) استفاده کنند، زمانی که آلت‌کوین‌ها عملکرد بهتری نسبت به بیت‌کوین دارند.

  • جفت‌های معاملاتی (مانند ETH/BTC)

جفت‌های معاملاتی مانند ETH/BTC نشان‌دهنده قدرت نسبی اتریوم در برابر بیت‌کوین هستند. با تحلیل تکنیکال این جفت، می‌توان روندهای کلی اتریوم را تشخیص داد. برای مثال، اگر ETH/BTC در یک کانال نزولی باشد، ممکن است نشان‌دهنده ضعف اتریوم نسبت به بیت‌کوین باشد، حتی اگر قیمت اتریوم در دلار افزایش یابد.

در سال ۲۰۲۵، نمودار ETH/BTC نشان داد که اتریوم پس از افت ۴۵.۳ درصدی قیمت دلاری، در برابر بیت‌کوین نیز ضعیف‌تر عمل کرد. معامله‌گران با شناسایی سطح حمایت ۰.۰۲ در این جفت، روند نزولی اتریوم را پیش‌بینی کردند.

  • شاخص کل بازار (TOTAL)

نمودار TOTAL در پلتفرم‌هایی مانند TradingView ارزش کل بازار رمز ارزها را نشان می‌دهد. تحلیل تکنیکال این نمودار می‌تواند روند کلی بازار را مشخص کند. برای مثال، شکست یک سطح مقاومت در TOTAL می‌تواند نشان‌دهنده شروع یک بازار صعودی باشد.

در سه‌ماهه اول ۲۰۲۵، TOTAL پس از افت به ۲.۸ تریلیون دلار، در یک الگوی مثلث متقارن (Symmetrical triangle) قرار گرفت که نشان‌دهنده بلاتکلیفی بازار بود. تحلیلگران تکنیکال این الگو را برای پیش‌بینی حرکت بعدی بازار بررسی کردند.

  • داده‌های آن‌چین در کنار تحلیل تکنیکال

داده‌های آن‌چین، مانند حجم تراکنش‌ها یا تعداد آدرس‌های فعال، می‌توانند به‌عنوان تأییدکننده روندهای تکنیکال عمل کنند. برای مثال، افزایش آدرس‌های فعال سولانا در کنار شکست یک سطح مقاومت در نمودار SOL/USDT می‌تواند نشان‌دهنده یک روند صعودی قوی باشد.

پلتفرم‌هایی مانند Glassnode و CryptoQuant داده‌هایی ارائه می‌دهند که می‌توان آن‌ها را با ابزارهای تکنیکال مانند RSI یا باندهای بولینگر ترکیب کرد تا روندهای کلی شناسایی شوند.

چگونه روند کلی را تشخیص دهیم؟

  • بازه‌های زمانی بالاتر: استفاده از نمودارهای هفتگی یا ماهانه به‌جای نمودارهای ساعتی می‌تواند نویزهای کوتاه‌مدت را حذف کند و روندهای اصلی را نشان دهد. برای مثال، نمودار هفتگی بیت‌کوین در سال ۲۰۲۵ نشان‌دهنده حمایت قوی در ۸۰,۰۰۰ دلار بود.
  • الگوهای کلان: الگوهایی مانند کانال‌های صعودی/نزولی یا مثلث‌های بزرگ در بازه‌های زمانی بالا می‌توانند جهت‌گیری بازار را مشخص کنند.
  • مقایسه با شاخص‌های دیگر: بررسی هم‌زمان تسلط بیت‌کوین، TOTAL و جفت‌های معاملاتی می‌تواند دید جامعی از بازار ارائه دهد. برای مثال، اگر TOTAL صعودی باشد اما تسلط بیت‌کوین کاهش یابد، احتمالاً آلت‌کوین‌ ها در حال رشد هستند.

مثال عملی: در سه‌ماهه اول ۲۰۲۵، تحلیلگران با بررسی نمودار TOTAL و تسلط بیت‌کوین پیش‌بینی کردند که بازار به دلیل افت حجم معاملات (۲۷.۳ درصد کاهش) و ارزش کل قفل‌شده (TVL) (۲۷.۵ درصد کاهش) در حالت تثبیت قرار دارد. در همین زمان، جفت SOL/BTC نشان‌دهنده قدرت نسبی سولانا بود، که با داده‌های آن‌چین (افزایش ۳۵.۳ درصدی سهم DEX سولانا) تأیید شد. این تحلیل به سرمایه‌گذاران کمک کرد تا روی سولانا تمرکز کنند، درحالی‌که از اتریوم که در برابر بیت‌کوین ضعیف بود، اجتناب کردند.

توصیه‌ها

  • از ابزارهای چندگانه مانند TradingView برای مقایسه شاخص‌ها استفاده کنید.
  • داده‌های آن‌چین را به‌عنوان مکمل تحلیل تکنیکال به کار ببرید تا از سیگنال‌های کاذب جلوگیری شود.
  • به‌جای تمرکز بر یک توکن، روندهای کلان بازار را بررسی کنید تا تصمیمات استراتژیک‌تری بگیرید.

آیا در آینده می‌توان صرفاً از تحلیل تکنیکال برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده کرد؟

با توجه به تحولات بازار ارزهای دیجیتال و پیشرفت‌های فناوری تا سال ۲۰۲۵، وابستگی صرف به تحلیل تکنیکال برای ترید به دلایل زیر بعید به نظر می‌رسد.

چالش‌های کنونی

  • نوسانات و عوامل خارجی: گزارش CoinGecko نشان می‌دهد که بازار در سه‌ماهه اول ۲۰۲۵ با کاهش ۱۸.۶ درصدی ارزش بازار و افت ۴۵.۳ درصدی اتریوم مواجه شد، که عمدتاً به دلیل اخبار نظارتی و تغییرات اقتصاد کلان بود. تحلیل تکنیکال نمی‌تواند این عوامل را پیش‌بینی کند.
  • دستکاری بازار: فعالیت نهنگ‌ها و طرح‌های پامپ و دامپ همچنان سیگنال‌های تکنیکال را مخدوش می‌کنند.
  • پیچیدگی بازار: افزایش تعداد توکن‌ها (بیش از ۲۰,۰۰۰ ارز دیجیتال در سال ۲۰۲۵) و تنوع اکوسیستم‌ها (مانند DeFi، NFT و Metaverse) تحلیل صرفاً قیمتی را دشوار می‌کند.

نقش فناوری‌های جدید

  • هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی: در سال ۲۰۲۵، پلتفرم‌هایی مانند TradeSanta و 3Commas از الگوریتم‌های هوش مصنوعی برای ترکیب تحلیل تکنیکال با داده‌های آن‌چین و احساسات بازار استفاده می‌کنند. این ابزارها می‌توانند الگوهای پیچیده‌تری را شناسایی کنند که تحلیل تکنیکال سنتی از آن‌ها عاجز است.
  • تحلیل آن‌چین پیشرفته: ابزارهایی مانند Glassnode داده‌های بلاکچین را با شاخص‌های تکنیکال ادغام می‌کنند، که دقت پیش‌بینی‌ها را افزایش می‌دهد.
  • اتوماسیون معاملات: ربات‌های معاملاتی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، در حال تکامل هستند، اما همچنان به ورودی‌های بنیادی و خبری برای جلوگیری از ضررهای ناگهانی نیاز دارند.

مزایا و محدودیت‌های آینده

  • مزایا: تحلیل تکنیکال به دلیل سادگی و انطباق‌پذیری همچنان نقش مهمی در ترید خواهد داشت، به‌ویژه برای معاملات کوتاه‌مدت و شناسایی روندهای موقت.
  • محدودیت‌ها: با افزایش پیچیدگی بازار و تأثیر عوامل غیرقیمتی (مانند پذیرش فناوری یا مقررات)، تحلیل تکنیکال به‌تنهایی نمی‌تواند دید جامعی ارائه دهد.
  • چشم‌انداز آینده

در آینده، تحلیل تکنیکال احتمالاً به‌عنوان بخشی از یک سیستم ترکیبی استفاده خواهد شد که شامل هوش مصنوعی، داده‌های آن‌چین و تحلیل احساسات است. برای مثال، یک معامله‌گر ممکن است از الگوهای پرایس اکشن برای شناسایی نقاط ورود استفاده کند، اما تصمیم نهایی خود را بر اساس داده‌های آن‌چین (مانند افزایش آدرس‌های فعال) و اخبار (مانند تأیید ETF) تأیید کند. وابستگی صرف به تحلیل تکنیکال ممکن است برای معامله‌گران مبتدی یا بازارهای کمتر توسعه‌یافته امکان‌پذیر باشد، اما برای حرفه‌ای‌ها در بازار پویای کریپتو ناکافی خواهد بود.

توصیه‌ها

  • معامله‌گران باید مهارت‌های خود را در تحلیل‌های ترکیبی تقویت کنند.
  • سرمایه‌گذاری در ابزارهای هوش مصنوعی و پلتفرم‌های داده‌محور می‌تواند مزیت رقابتی ایجاد کند.
  • پیگیری مداوم تحولات بازار و فناوری برای انطباق با شرایط جدید ضروری است.

در انتها

بر اساس شواهد بررسی‌شده، تحلیل تکنیکال می‌تواند در بازار ارزهای دیجیتال سودآور باشد، اما این سودآوری به شرایط خاص و ارزهای مشخص محدود است. مطالعه ScienceDirect در سال ۲۰۲۲ نشان داد که این روش برای اتریوم، ریپل و لایت‌کوین، به‌ویژه در دوره‌های حباب، مؤثر است، اما برای بیت‌کوین و بیت‌کوین کش نتایج کمتری داشته است. تحلیل‌های بازار ، مانند گزارش CoinGape، نشان می‌دهند که ابزارهای تکنیکال همچنان برای شناسایی فرصت‌های کوتاه‌مدت استفاده می‌شوند، اما موفقیت آن‌ها به عوامل متعددی، از جمله شرایط بازار، هزینه‌های تراکنش و مدیریت ریسک (Risk management)، بستگی دارد.

بااین‌حال، وابستگی صرف به تحلیل تکنیکال در بازار پرنوسان و غیرقابل‌پیش‌بینی ارزهای دیجیتال ریسک بالایی دارد. عواملی مانند دستکاری بازار، تغییرات نظارتی، رویدادهای خبری ناگهانی و نقدینگی پایین می‌توانند سیگنال‌های تکنیکال را بی‌اثر کنند. گزارش CoinGecko در سه‌ماهه اول ۲۰۲۵، با نشان‌دادن کاهش ۱۸.۶ درصدی ارزش بازار و افت ۴۵.۳ درصدی اتریوم، بر این چالش‌ها تأکید می‌کند.

در آینده، پیشرفت‌های فناوری، مانند استفاده از هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشینی در تحلیل تکنیکال، می‌تواند دقت پیش‌بینی‌ها را بهبود بخشد. این فناوری‌ها می‌توانند الگوهای پیچیده‌تری را شناسایی کرده و داده‌های بیشتری را در تحلیل خود لحاظ کنند، که ممکن است برخی از محدودیت‌های کنونی را برطرف کند.

به‌طور خلاصه، تحلیل تکنیکال ابزار قدرتمندی در بازار ارزهای دیجیتال است، اما به‌تنهایی برای سودآوری پایدار کافی نیست. معامله‌گرانی که این روش را با سایر ابزارها و استراتژی‌ها ترکیب کنند و رویکردی منضبط به مدیریت ریسک داشته باشند، شانس بیشتری برای موفقیت در بازار پویای خواهند داشت.

هشدار ریسک و سلب مسئولیت

این مطلب به هیچ عنوان توصیه به خرید یا فروش نیست

بازارهای مالی از ریسک بالایی برخوردارند و امکان از دست رفتن بخش یا تمام حساب معاملاتی شما وجود دارد. تا زمانی که دانش کافی در مورد بازارها به دست نیاورده اید یا امکان قرار دادن سرمایه خود در ریسک محتمل را ندارید در این بازارها سرمایه گذاری نکنید.

ادامه مطلب

آموزش

اصطلاحات پایه فارکس که هر معامله گر باید بداند

این اصطلاحات، زبان مشترک معامله‌گران فارکس در سراسر جهان هستند و درک صحیح آن‌ها، به شما کمک می‌کند تا تحلیل‌ها را بهتر بفهمید، استراتژی‌های معاملاتی را درک کنید.

منتشر شده

در

اصطلاحات پایه فارکس که هر معامله گر باید بداند

بازار فارکس (Forex)، به عنوان بزرگترین بازار مالی جهان، فرصت‌های بی‌نظیری را برای کسب سود در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد. این بازار ۲۴ ساعته و پویا، با نوسانات قیمتی مداوم، جذابیت خاصی برای سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر دارد. اما ورود به این بازار، بدون داشتن دانش و آگاهی کافی، می‌تواند به همان اندازه که سودآور است، زیان‌بار نیز باشد. درک اصطلاحات پایه فارکس، نخستین گام برای ورود به این بازار است.

همانطور که برای یادگیری هر زبان جدیدی، ابتدا باید الفبا و واژگان پایه آن را فراگرفت، در بازار فارکس نیز تسلط بر اصطلاحات رایج و کلیدی، پیش‌نیاز این بازار است. این اصطلاحات، زبان مشترک معامله‌گران فارکس در سراسر جهان هستند و درک صحیح آن‌ها، به شما کمک می‌کند تا تحلیل‌ها را بهتر بفهمید، استراتژی‌های معاملاتی را درک کنید و در نهایت، تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرید. بدون دانستن این اصطلاحات، شما مانند یک غریبه در سرزمینی ناشناخته خواهید بود که نمی‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند و راه خود را پیدا کند. در ادامه با اینوستورنت همراه باشید.

۱- فارکس (Forex) چیست؟

فارکس (Forex) که گاهی به اختصار FX نیز نامیده می‌شود، کوتاه‌شده عبارت Foreign Exchange به معنای “تبادل ارز خارجی” است.

فارکس بزرگترین بازار مالی جهان است که در آن ارزهای مختلف کشورها در برابر یکدیگر معامله می‌شوند. این بازار به صورت ۲۴ ساعته در ۵ روز هفته (دوشنبه تا جمعه) فعال است و حجم معاملات روزانه آن به تریلیون‌ها دلار می‌رسد. برخلاف بازار سهام که در مکان فیزیکی خاصی (بورس) متمرکز است، فارکس یک بازار غیرمتمرکز (Over-the-Counter یا OTC) است و معاملات از طریق شبکه‌های کامپیوتری بین معامله‌گران در سراسر جهان انجام می‌شود.

۲- جفت ارز (Currency Pair) چیست؟

در بازار فارکس، ارزها همیشه به صورت جفت معامله می‌شوند. به این معنی که ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر سنجیده می‌شود. به این جفت ارزها، “Currency Pair” گفته می‌شود. هر جفت ارز از دو ارز تشکیل شده است.

  • ارز پایه (Base Currency): ارزی که در سمت چپ قرار دارد و ارزش آن مبنای مقایسه است.
  • ارز متقابل (Quote Currency یا Counter Currency): ارزی که در سمت راست قرار دارد و ارزش آن نسبت به ارز پایه سنجیده می‌شود.

برای مثال، در جفت ارز EURUSD (یورودلار آمریکا)، یورو ارز پایه و دلار آمریکا ارز متقابل است. این جفت ارز نشان می‌دهد که برای خرید ۱ یورو، چند دلار آمریکا باید پرداخت کرد.

جفت ارزها به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند: جفت ارزهای اصلی (Major Pairs)، فرعی (Minor Pairs) یا کراس (Cross Pairs) و اگزاتیک یا غیرمتعارف (Exotic Pairs)

۳- نماد اختصاری ارزها (Currency Symbols)

در بازار فارکس، هر ارز با یک نماد اختصاری سه حرفی شناخته می‌شود. دو حرف اول معمولاً نشان‌دهنده نام کشور و حرف سوم نشان‌دهنده نام واحد پول آن کشور است. در جدول زیر، نمادهای اختصاری رایج‌ترین ارزها آورده شده است.

نماد اختصارینام کامل ارزکشور
USDUnited States Dollar (دلار آمریکا)ایالات متحده
EUREuro (یورو)منطقه یورو
JPYJapanese Yen (ین ژاپن)ژاپن
GBPGreat Britain Pound (پوند انگلیس)بریتانیا
CHFSwiss Franc (فرانک سوئیس)سوئیس
CADCanadian Dollar (دلار کانادا)کانادا
AUDAustralian Dollar (دلار استرالیا)استرالیا
NZDNew Zealand Dollar (دلار نیوزیلند)نیوزیلند

۴- سشن معاملاتی چیست؟

سشن معاملاتی (Trading Session) به بازه زمانی مشخصی در طول شبانه‌روز گفته می‌شود که در آن، بازار فارکس در یک منطقه جغرافیایی خاص فعال است. از آنجا که بازار فارکس یک بازار ۲۴ ساعته است، این بازار در مناطق مختلف جهان به نوبت باز و بسته می‌شود. هر سشن معاملاتی، ویژگی‌های خاص خود را از نظر حجم معاملات، نوسانات و جفت ارزهای فعال دارد.

Times to trade forex market
Times to trade forex market

۵- پوزیشن معاملاتی چیست؟

پوزیشن معاملاتی (Position) به معنای داشتن یک دارایی (جفت ارز) با انتظار افزایش یا کاهش آن است.

  • پوزیشن لانگ (Long) یا خرید (Buy): زمانی که شما یک جفت ارز را می‌خرید، به این معنی است که انتظار دارید ارزش ارز پایه (ارز سمت چپ) در برابر ارز متقابل (ارز سمت راست) افزایش یابد.
    • مثال: اگر EURUSD را بخرید، انتظار دارید که ارزش یورو در برابر دلار آمریکا افزایش یابد.
  • پوزیشن شورت (Short) یا فروش (Sell): زمانی که شما یک جفت ارز را می‌فروشید، به این معنی است که انتظار دارید ارزش ارز پایه در برابر ارز متقابل کاهش یابد.
    • مثال: اگر EURUSD را بفروشید، انتظار دارید که ارزش یورو در برابر دلار آمریکا کاهش یابد.

۶- بروکر فارکس (Brokers) چیست؟

بروکر (Broker) یا کارگزار، یک شرکت یا موسسه مالی است که به عنوان واسطه بین معامله‌گران و بازار فارکس عمل می‌کند.

بروکرها به معامله‌گران امکان دسترسی به پلتفرم معاملاتی را می‌دهند که از طریق آن می‌توانند سفارشات خرید و فروش ارزها را ثبت کنند. در واقع، بدون وجود بروکر، معامله‌گران خرد نمی‌توانند به طور مستقیم در بازار بین بانکی فارکس معامله کنند.

۷- حساب معاملاتی چیست؟

حساب معاملاتی (Trading Account) حسابی است که شما نزد یک بروکر (کارگزار) فارکس افتتاح می‌کنید تا از طریق آن بتوانید به خرید و فروش جفت ارزها و سایر ابزارهای مالی بپردازید. این حساب، پل ارتباطی شما با بازار فارکس است و تمام معاملات شما از طریق این حساب انجام می‌شود.

انواع حساب معاملاتی

  • حساب آزمایشی (Demo Account)

یک حساب مجازی است که به شما امکان می‌دهد بدون ریسک از دست دادن پول واقعی، با شرایط بازار فارکس آشنا شوید و استراتژی‌ معاملاتی (Trading Strategy) خود را تمرین کنید. در حساب دمو، از پول مجازی استفاده می‌شود، اما قیمت‌ها و شرایط بازار واقعی هستند.

  • حساب واقعی (Real Account)

حسابی است که با پول واقعی شارژ می‌شود و معاملات واقعی در آن انجام می‌گیرد. سود و زیان در این حساب واقعی است.

۸- پیپ (Pip) چیست؟

  • پیپ (Pip)

مخفف عبارت “Percentage in Point” یا “Price Interest Point” است و به کوچکترین واحد تغییر قیمت در یک جفت ارز گفته می‌شود. در اکثر جفت ارزها، پیپ معادل ۰.۰۰۰۱ (یک ده هزارم) واحد ارز متقابل است.

به عنوان مثال اگر قیمت EURUSD از ۱.۱۰۵۰ به ۱.۱۰۵۱ افزایش یابد، می‌گوییم قیمت به اندازه ۱ پیپ افزایش یافته است.

Pips
  • پیپت (Pipette)

در برخی از بروکرها (کارگزاران)، قیمت‌ها با دقت بیشتری (تا یک رقم اعشار بیشتر) نمایش داده می‌شوند. به این رقم اضافی، پیپت گفته می‌شود که معادل یک دهم پیپ است. به طور مثال اگر قیمت EURUSD برابر ۱.۱۰۵۰۵ باشد، رقم پنجم اعشار (۵) نشان‌دهنده پیپت است.

Pipette

۹- اسپرد (Spread) چیست؟

اسپرد (Spread) به اختلاف بین قیمت خرید (Bid) و قیمت فروش (Ask) یک جفت ارز گفته می‌شود. این اختلاف، هزینه‌ای است که شما برای انجام معامله به بروکر پرداخت می‌کنید.

به عنوان مثال اگر قیمت خرید EURUSD برابر ۱.۱۰۵۰ و قیمت فروش آن ۱.۱۰۵۳ باشد، اسپرد این جفت ارز ۳ پیپ است.

انواع اسپرد

  • اسپرد ثابت (Fixed Spread)

در این نوع اسپرد، میزان اختلاف بین قیمت خرید و فروش همواره ثابت است و با نوسانات بازار تغییر نمی‌کند.

  • اسپرد متغیر (Variable Spread)

در این نوع اسپرد، میزان اختلاف بین قیمت خرید و فروش بسته به شرایط بازار (حجم معاملات) تغییر می‌کند. اسپرد متغیر معمولاً در زمان انتشار اخبار مهم اقتصادی یا در زمان‌هایی که نقدینگی بازار کم است، افزایش می‌یابد.

۱۰- قیمت خرید (Bid) و قیمت فروش (Ask)

  • قیمت خرید (Bid)

قیمتی است که بروکر حاضر است جفت ارز را از شما بخرد (یعنی قیمتی که شما می‌توانید جفت ارز را به بروکر بفروشید).

  • قیمت فروش (Ask)

قیمتی است که بروکر حاضر است جفت ارز را به شما بفروشد (یعنی قیمتی که شما می‌توانید جفت ارز را از بروکر بخرید).

Forex Bid Ask spread

همیشه قیمت خرید Ask بالاتر از قیمت فروش Bid است و اختلاف این دو، همان اسپرد است که پیش‌تر توضیح داده شد.

۱۱- لات (Lot) چیست؟

لات (Lot) یک واحد استاندارد برای اندازه‌گیری حجم معامله در فارکس است. هر لات نشان‌دهنده تعداد مشخصی از واحدهای ارز پایه است.

انواع لات

  • لات استاندارد (Standard Lot): معادل ۱۰۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است.
  • مینی لات (Mini Lot): معادل ۱۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. (یک دهم لات استاندارد)
  • میکرو لات (Micro Lot): معادل ۱,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. (یک صدم لات استاندارد)
  • نانو لات (Nano Lot): معادل ۱۰۰ واحد ارز پایه است. (یک هزارم لات استاندارد)

۱۲- لوریج (Leverage) چیست؟

لوریج (Leverage) یا اهرم، ابزاری است که به شما امکان می‌دهد با سرمایه‌ای بیشتر از موجودی واقعی حساب خود معامله کنید. به عبارت دیگر، لوریج به شما اجازه می‌دهد تا با قرض گرفتن از بروکر، حجم معاملات خود را چند برابر کنید.

به طور مثال اگر لوریج حساب شما ۱:۱۰۰ باشد، به این معنی است که به ازای هر ۱ دلار از سرمایه خود، می‌توانید تا ۱۰۰ دلار معامله کنید. بنابراین، با ۱۰۰۰ دلار سرمایه، می‌توانید تا ۱۰۰,۰۰۰ دلار (معادل ۱ لات استاندارد) معامله کنید.

۱۳- مارجین (Margin) چیست؟

مارجین (Margin) مقدار پولی است که به عنوان تضمین برای باز نگه داشتن یک پوزیشن معاملاتی (با استفاده از لوریج) نزد بروکر سپرده‌گذاری می‌شود. در واقع، مارجین بخشی از سرمایه شماست که توسط بروکر “قفل” می‌شود تا اطمینان حاصل شود که می‌توانید زیان‌های احتمالی معامله را پوشش دهید.

به طور مثال اگر لوریج حساب شما ۱:۱۰۰ باشد و بخواهید ۱ لات استاندارد EURUSD (معادل ۱۰۰,۰۰۰ یورو) معامله کنید، مارجین مورد نیاز ۱۰۰۰ یورو خواهد بود (%۱ از حجم معامله).

  • کال مارجین (Margin Call)

اگر زیان معامله شما به حدی برسد که موجودی حساب شما (پس از کسر زیان) از مارجین مورد نیاز کمتر شود، بروکر به شما هشدار می‌دهد که یا حساب خود را شارژ کنید یا پوزیشن‌های خود را ببندید. به این هشدار، کال مارجین گفته می‌شود. اگر به کال مارجین توجه نکنید، بروکر ممکن است به طور خودکار پوزیشن‌های شما را ببندد تا از زیان بیشتر جلوگیری کند.

۱۳- سواپ (Swap) یا بهره شبانه چیست؟

سواپ (Swap) یا بهره شبانه، هزینه‌ای است که به دلیل باز نگه داشتن یک پوزیشن معاملاتی (خرید یا فروش) برای بیش از یک روز، به حساب شما تعلق می‌گیرد (یا از آن کسر می‌شود). این هزینه بر اساس تفاوت نرخ بهره (Interest Rate) بین دو ارز موجود در جفت ارز محاسبه می‌شود.

۱۴- سفارش (Order) چیست؟

سفارش (Order) دستوری است که شما به بروکر خود می‌دهید تا یک معامله را در قیمت مشخصی (یا در بهترین قیمت موجود) برای شما انجام دهد. سفارش‌ها به شما امکان می‌دهند تا کنترل بیشتری بر روی معاملات خود داشته باشید و نیازی به نظارت مداوم بر بازار نداشته باشید.

انواع سفارشات

  • سفارش بازار (Market Order)؛ سفارشی است برای خرید یا فروش فوری یک جفت ارز در بهترین قیمت فعلی بازار. این نوع سفارش زمانی استفاده می‌شود که می‌خواهید سریعاً وارد معامله شوید و قیمت دقیق برای شما اهمیت کمتری دارد. سفارشات بازار معمولاً بلافاصله اجرا می‌شوند، اما ممکن است در شرایط نوسانات شدید بازار، قیمت اجرا شده کمی با قیمتی که در لحظه سفارش مشاهده کرده‌اید، متفاوت باشد (اسلیپیج).
  • سفارش محدود (Limit Order)؛ سفارشی است برای خرید یا فروش یک جفت ارز در یک قیمت مشخص یا بهتر از آن.
  • سفارش خرید محدود (Buy Limit)؛ برای خرید در قیمتی پایین‌تر از قیمت فعلی بازار استفاده می‌شود.
  • سفارش فروش محدود (Sell Limit)؛ برای فروش در قیمتی بالاتر از قیمت فعلی بازار استفاده می‌شود. این نوع سفارش زمانی استفاده می‌شود که می‌خواهید در قیمت دلخواه خود وارد معامله شوید و منتظر رسیدن قیمت به آن سطح هستید.
  • سفارش حد ضرر (Stop Loss Order)؛ سفارشی است برای بستن یک معامله در یک قیمت مشخص به منظور جلوگیری از زیان بیشتر.
  • سفارش توقف ضرر خرید (Buy Stop Loss)؛ برای بستن معامله فروش در قیمتی بالاتر از قیمت ورود استفاده می‌شود.
  • سفارش توقف ضرر فروش (Sell Stop Loss)؛ برای بستن معامله خرید در قیمتی پایین تر از قیمت ورود استفاده می شود. این نوع سفارش به عنوان یک ابزار مدیریت ریسک ضروری در نظر گرفته می‌شود.
  • سفارش حد سود (Take Profit Order)؛ سفارشی است برای بستن یک معامله در یک قیمت مشخص به منظور ذخیره سود. این نوع سفارش زمانی استفاده می‌شود که می‌خواهید پس از رسیدن قیمت به سطح سود مورد نظر، معامله به طور خودکار بسته شود.
  • سفارش حد ضرر متحرک (Trailing Stop)؛ نوعی سفارش حد ضرر است که به طور خودکار با حرکت قیمت به نفع شما، جابجا می‌شود. اگر یک پوزیشن خرید باز کرده اید و قیمت در حال افزایش است با فعال کردن این دستور ، حد ضرر فرضی شما به همراه قیمت افزایش پیدا می کند. این نوع سفارش به شما کمک می‌کند تا سود خود را در معاملات دنباله‌دار حفظ کنید و در عین حال، از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.

۱۵- اسلیپیج چیست؟

اسلیپیج (Slippage) به اختلاف بین قیمتی که شما انتظار دارید سفارش شما در آن اجرا شود و قیمتی که سفارش واقعاً در آن اجرا می‌شود، گفته می‌شود. اسلیپیج می‌تواند مثبت یا منفی باشد.

  • اسلیپیج مثبت: زمانی رخ می‌دهد که سفارش شما در قیمتی بهتر از قیمت مورد انتظار شما اجرا شود.
  • اسلیپیج منفی: زمانی رخ می‌دهد که سفارش شما در قیمتی بدتر از قیمت مورد انتظار شما اجرا شود.

اسلیپیج معمولاً در شرایط نوسانات شدید بازار یا زمانی که حجم معاملات کم است، رخ می‌دهد.

۱۶- ریکوت چیست؟

ریکوت (Requote) زمانی اتفاق می‌افتد که بروکر به دلیل تغییر سریع قیمت‌ها، نمی‌تواند سفارش شما را در قیمتی که درخواست داده‌اید، اجرا کند. در این حالت، بروکر به شما یک قیمت جدید پیشنهاد می‌دهد و از شما می‌پرسد که آیا مایل به اجرای سفارش در قیمت جدید هستید یا خیر.

ریکوت بیشتر در بازارهای پرنوسان و در بروکرهایی که از نوع Dealing Desk (Market Maker) هستند، رخ می‌دهد.

۱۷- شاخص (Index)

شاخص (Index) معیاری است که عملکرد گروهی از دارایی‌ها را نشان می‌دهد. در بازار فارکس، شاخص‌های ارزی وجود دارند که عملکرد یک ارز را در برابر سبدی از ارزهای دیگر اندازه‌گیری می‌کنند.

به عنوان مثال شاخص دلار آمریکا (DXY) عملکرد دلار آمریکا را در برابر سبدی از شش ارز دیگر (یورو، ین ژاپن، پوند انگلیس، دلار کانادا، کرون سوئد و فرانک سوئیس) اندازه‌گیری می‌کند. معامله گران از Index برای سنجش قدرت یک ارز استفاده می کنند.

در انتها

اکنون که با اصطلاحات پایه فارکس آشنا شدید، می‌توانید گام‌های بعدی را در مسیر یادگیری این بازار بردارید. به خاطر داشته باشید که این اصطلاحات، تنها نقطه شروع هستند و دنیای فارکس بسیار گسترده‌تر و پیچیده‌تر از این مفاهیم اولیه است. با این حال، تسلط بر همین اصطلاحات پایه، به شما کمک می‌کند تا درک بهتری از تحلیل‌ها، اخبار و آموزش‌های مربوط به فارکس داشته باشید و با اعتماد به نفس بیشتری وارد این بازار شوید.

فراموش نکنید که یادگیری فارکس یک فرآیند مستمر است و نیاز به تمرین، مطالعه و صبر دارد. توصیه می‌کنیم که پیش از شروع معاملات واقعی، حتماً با یک حساب آزمایشی تمرین کنید و استراتژی‌های معاملاتی خود را بیازمایید. همچنین، همواره به دنبال یادگیری و به‌روزرسانی دانش خود باشید. با تلاش و پشتکار، می‌توانید به یک معامله‌گر موفق در بازار فارکس تبدیل شوید.

ادامه مطلب
تبلیغات
۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند
بلاکتوپیا4 روز پیش

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند

اخبار4 روز پیش

کاناری کپیتال برای ETF اینجکتیو (INJ) ثبت‌نام کرد

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو
اخبار4 روز پیش

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا
بلاکتوپیا2 هفته پیش

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟
آموزش2 هفته پیش

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

کوین‌بیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد
اخبار2 هفته پیش

کوین‌بیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژه‌ها ناپدید شده‌اند!
اخبار2 هفته پیش

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژه‌ها ناپدید شده‌اند!

قدرتمندترین ماینر جهان معرفی شد؛ انت‌ماینر S23
اخبار2 هفته پیش

قدرتمندترین ماینر جهان معرفی شد؛ انت‌ماینر S23

راه‌اندازی شبکه LitVM لایت کوین
بروزرسانی ها2 هفته پیش

راه‌اندازی شبکه LitVM لایت کوین

ابزار S-Two استارک‌ور معرفی شد؛ تحولی بزرگ در گواه‌های دانش صفر (ZKP)
بروزرسانی ها2 هفته پیش

ابزار S-Two استارک‌ور معرفی شد؛ تحولی بزرگ در گواه‌های دانش صفر (ZKP)

چراغ سبز ولیدیتورهای اتریوم به افزایش گس لیمیت بلاک
بروزرسانی ها2 هفته پیش

چراغ سبز ولیدیتورهای اتریوم به افزایش گس لیمیت بلاک

هاردفورک مکس ول (Maxwell) در تست‌نت BNB Chain فعال شد
بروزرسانی ها2 هفته پیش

هاردفورک مکس ول (Maxwell) در تست‌نت BNB Chain فعال شد

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟
آموزش2 هفته پیش

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

بلاکتوپیا4 هفته پیش

آیا بیت کوین به‌عنوان پوشش تورم در سال ۲۰۲۵ مناسب است؟

کوین‌بیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد
اخبار2 هفته پیش

کوین‌بیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند
بلاکتوپیا4 روز پیش

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا
بلاکتوپیا2 هفته پیش

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژه‌ها ناپدید شده‌اند!
اخبار2 هفته پیش

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژه‌ها ناپدید شده‌اند!

راه‌اندازی شبکه LitVM لایت کوین
بروزرسانی ها2 هفته پیش

راه‌اندازی شبکه LitVM لایت کوین

چراغ سبز ولیدیتورهای اتریوم به افزایش گس لیمیت بلاک
بروزرسانی ها2 هفته پیش

چراغ سبز ولیدیتورهای اتریوم به افزایش گس لیمیت بلاک

بلاکتوپیا2 هفته پیش

همکاری‌ هلیوم (Helium) با غول‌های مخابراتی

قدرتمندترین ماینر جهان معرفی شد؛ انت‌ماینر S23
اخبار2 هفته پیش

قدرتمندترین ماینر جهان معرفی شد؛ انت‌ماینر S23

بلاکتوپیا2 هفته پیش

هایپرلیکوئید؛ صعود چشمگیر یک صرافی غیرمتمرکز در قلب بازار کریپتو

ابزار S-Two استارک‌ور معرفی شد؛ تحولی بزرگ در گواه‌های دانش صفر (ZKP)
بروزرسانی ها2 هفته پیش

ابزار S-Two استارک‌ور معرفی شد؛ تحولی بزرگ در گواه‌های دانش صفر (ZKP)

برترین ها