با ما همراه باشید

آموزش

الگوریتم اجماع گواه اثبات کار (PoW) در بلاکچین چیست؟

الگوریتم اثبات کار (PoW) در شبکه های بلاکچینی، یک الگوریتم است که برای تایید و اعتباربخشی به تراکنش ها و افزودن بلاک های جدید به شبکه بلاکچین مورد استفاده قرار می گیرد. این یک مکانیزم است که باعث به اجماع رسیدن و یا توافق بر روی چیزهایی مانند موجودی آدرس ها و ترتیب تراکنش ها در شبکه غیرمتمرکزی مانند بیت کوین می شود.

منتشر شده

در

الگوریتم اجماع گواه اثبات کار (PoW) در بلاکچین چیست؟

گواه اثبات کار (Proof of Work) که به اختصار PoW نامیده می شود، در واقع یک نوع الگوریتم اجماع است که مانع از حملات DDoS، دابل اسپندینگ (Double Spending) یا همان دو بار خرج کردن و سایر سوء استفاده ها در شبکه و همچنین مانع از ایجاد اسپم در شبکه می شود. الگوریتم اثبات کار در بلاکچین (Blockchain) و رمز ارزها کاربرد گسترده ای دارد و اولین شبکه ای که استفاده از PoW در بلاکچین را معرفی کرد، بیت کوین (Bitcoin) بود.

اثبات کار (PoW) شکلی از افزودن بلاک های جدید حاوی تراکنش به بلاکچین است که به عنوان اولین روش برای اعتبارسنجی تراکنش های بلاکچین، نقش مهمی در تاریخچه رمز ارزها ایفا کرده است.

گواه اثبات کار شکلی از روش اثبات با دانش صفر رمزنگاری شده (Cryptographic Zero-Knowledge Proof) است که یک طرف آن (اثبات کننده) به طرف دیگر (تایید کننده) اثبات می کند که محاسبات خاص و مورد نیاز را انجام داده است. تاییدکنندگان نیز متعاقبا این عمل را با حداقل تلاش تایید می کنند.

الگوریتم اثبات کار در شبکه های بلاکچینی، یک الگوریتم است که امنیت بسیاری از رمز ارزها از جمله بیت کوین و لایت کوین، دوج کوین و… را تامین می کند.

در سال ۲۰۰۹ یک پول دیجیتالی به نام بیت کوین به دنیا معرفی شد که قابل هک کردن نبود. بیت کوین یک تفاوت اساسی با دیگر ارزهای دیجیتالی پیش از خود داشت و آن، عدم نابودی یا هک شدن آن بود. بزرگترین رمز ارز دنیا روش جدیدی را برای استفاده از گواه اثبات کار پیدا کرد؛ در این شبکه گواه اثبات کار (PoW) به همراه هشینگ به کار رفت تا در سیستم ماینینگ به کار رود و روشی باشد که از نفوذ هکرها جلوگیری کند.

گواه اثبات کار در شبکه بیت کوین، در واقع یک نوع الگوریتم اجماع است که برای تایید و اعتباربخشی به تراکنش ها و افزودن بلاک های جدید به شبکه بلاک چین مورد استفاده قرار می گیرد. این یک مکانیزم است که باعث به اجماع رسیدن و یا توافق بر روی چیزهایی مانند موجودی آدرس ها و ترتیب تراکنش ها در شبکه غیرمتمرکزی مانند بیت کوین و اتریوم می شود.

در واقع به دلیل وجود این الگوریتم در بلاکچین است که ماینرها با یکدیگر رقابت دارند تا تراکنش ها را حل کنند و به بلاک بیافزایند.

برای سهولت فهم موضوع، اینطور در نظر بگیرید که در الگوریتم اجماع اثبات کار (PoW)، ماینرها با یکدیگر بر سر حل معماهای پیچیده محاسباتی به رقابت می پردازند. این معماها به سختی حل می شوند، اما بلافاصله پس از حل شدن امکان تایید شدن آن توسط دیگران وجود دارد. بنابراین زمانی که یک ماینر پاسخ این یک معما که در واقع هش یک بلاک است را پیدا می کند، آن بلاک را به شبکه ارسال می نماید. سایر ماینرها این پاسخ را تایید می کند و بلاک مذکور طی مدت کوتاهی تایید می شود.

در الگوریتم اجماع اثبات کار (PoW)، برای ایجاد یک بلاک در بلاکچین، باید یک بازی انجام دهید! بازی حدس زدن! فرض کنید تابعی وجود دارد (مثلا تابعی که بیت کوین استفاده می کند SHA-256 نام دارد)، که جواب یا ویژگی های خاص جواب مورد قبولی که با آن بدست آورده می شود، توسط پروتکل مشخص شده است.

شما باید برای رسیدن به آن جواب، متغیرهای تابع را تغییر داده و با آزمون و خطا، بهترین ترکیب را برای دستیابی به متغیر درست بدست آورید. در الگوریتم PoW؛ فرمول به دست آوردن هش (Hash) بلاک باید به صورتی باشد که تغییر حتی یک کاراکتر در داده های شما نتیجه ای کاملا متفاوت تولید کند و بنابراین هیچ راهی برای پیش بینی خروجی وجود نداشته باشد.

مثلا در الگوریتم اجماع بیت کوین با استفاده از تابع SHA-256، همیشه هش هایی با ۶۴ کاراکتر تولید می شود که تغییر حتی یک ورودی، کل هش را تغییر می دهد.

What is Proof of work (PoW)?
What is Proof of work (PoW)?

هر بلاک حاوی اطلاعات مربوط به تمام تراکنش هایی است که در آن قرار گرفته که ترکیب آن داده ها با هم یک هش ثابت (فرض کنید A) را تولید می کند. از آنجایی که A همیشه ثابت است، برای تولید هش و دستیابی به محدوده جواب مورد قبول (فرض کنید Y محدوده جواب و یا پاسخی با شرایط و ویژگی های خاصی است که سیستم آن را قبول دارد)، باید اطلاعات اضافی را با این داده ها به عنوان متغیر تصادفی ترکیب کنید.

این داده متغیر همان چیزی است که ما آن را نانس (nonce) می نامیم، عددی که هر بار آن را تغییر می دهید، یک پاسخ متفاوت از تابع یا هش متفاوتی دریافت می کنید. در واقع با ترکیب کردن نانس های متفاوت با A، هر بار هش متفاوتی تولید می کنید تا تصادفا به جواب مورد نظر در محدوده Y برسید و با اعلام آن به شبکه، در ماینینگ به روش اثبات کار، شانس خود را برای به اصطلاح بستن و استخراج یک بلاک در زنجیره امتحان کنید.

خلاصه کلام این است که در الگوریتم PoW شما با به دست آوردن نانس مورد نظر، در فرآیند استخراج یا ماینینگ رمز ارز شرکت کرده و به شبکه اثبات می کنید که وقت و انرژی لازم را صرف کرده و مستحق پاداش هستید.

در این روش، ماینینگ فرآیند جمع‌آوری داده های بلاکچین و هش کردن آن به همراه یک nonce است تا زمانی که هش خاصی را پیدا کنید و حق اضافه کردن بلاک جدیدی را به مجموعه بلاکچین داشته باشید. در نظر بگیرید که هرچه هش ریت (Hashrate) شبکه بیشتر باشد، یافتن هش معتبر و استخراج بلاک دشوارتر است. همه این کارها برای اطمینان از این است که بلاک ها خیلی سریع پیدا نشوند و همانطور که می توانید تصور کنید، تلاش برای حدس زدن مقادیر زیادی هش می تواند چقدر هزینه و انرژی بر باشد.

الگوریتم اثبات کار مثلا در مورد بیت کوین به صورت افزودن یک بلاک جدید در هر ۱۰ دقیقه است. برای انجام این کار، خود سیستم سختی استخراج بیت کوین را بسته به سرعتی که ماینرها بلاک ها را اضافه می کنند، تنظیم می کند. اگر استخراج خیلی سریع انجام شود، محاسبات هش سخت تر می شود و اگر خیلی کند پیش برود، رسیدن به هش مورد نظر راحت تر است.

مفهوم اولیه الگوریتم اثبات کار (Proof of Work) در سال ۱۹۹۳ توسط توی سینتیا دورک (Cynthia Dwork) و مونی نائور (Moni Naor) به منظور جلوگیری از حملات به سرویس های اینترنتی ارائه شد اما هیچگاه کاربردی نشد. DoS یک نوع حمله سایبری است که در آن، مهاجم به دنبال ایجاد اختلال برای استفاده کاربران از یک شبکه یا دستگاه متصل به اینترنت است. روش گواه اثبات کار درخواست کننده یک خدمات را وادار می کرد که برای برای انجام این درخواست، کاری (معمولا محاسبات خاصی توسط کامپیوتر خود) را انجام دهد. PoW بعدها توسط بیت کوین مشهور و شناخته شد.

در سال ۲۰۰۹، بیت کوین شکل جدیدی از اثبات کار را برای استفاده به عنوان الگوریتم اجماع (Consensus Algorithm) معرفی کرد. افراد فعال در شبکه با استفاده از الگوریتم اثبات کار (PoW) بلاک حاوی تراکنش های تایید شده بیت کوین (BTC) را می سازند و بدین ترتیب شبکه بلاکچین بیت کوین شکل می گیرد.

اثبات کار مکانیزمی است که به شبکه ای غیر متمرکز (Decentralized) اجازه می دهد تا به اجماع و توافق برسند. این کار باعث می شود تا کاربران نتوانند کوین های خود را دوبار خرج کنند (Double Spending) و تضمین می کند که شبکه برای هجوم یا دستکاری بسیار مقاوم است.

از رمز ارزهای مهمی که از روش اثبات کار استفاده می کنند، می توان به بیت کوین (BTC)، اولین رمز ارز جهان که در سال ۲۰۰۹ راه اندازی شد و مفهوم اثبات کار را معرفی کرد اشاره کرد. لایت کوین (LTC) نیز در سال ۲۰۱۱ بر اساس کد بیت کوین به وجود آمد و مدعی شد که سرعت انجام تراکنش ها را بهبود بخشیده است. در میان میم کوین های محبوبی که از PoW استفاده می کنند نیز دوج کوین (DOGE) را می توان نام برد.

اثبات کار اولین الگوریتم اجماعی بود که منتشر شد و تا به امروز، الگوی غالب مکانیزم های اجماع باقی مانده است. این الگوریتم توسط ساتوشی ناکاموتو در وایت پیپر بیت کوین در سال ۲۰۰۸ معرفی شد، اما خود این فناوری بسیار قبل تر از آن وجود داشته است. بیت کوین طی چند سال اخیر توسط جوامع جهانی شناخته شد و قیمت بیت کوین در این دوره افزایش های قابل توجهی را تجربه کرد. بسیاری از افراد بزرگ و مطرح دنیا بعد از مشاهده روند کنونی، بخشی از سرمایه خودشان را صرف خرید بیت کوین کرده اند.

الگوریتم هش کش (HashCash) آدام بک (Adam Back) یکی از اولین نمونه های الگوی اثبات کار در روزهای پیش از تولد رمز ارزهاست. این الگو از طریق ملزم کردن فرستنده به انجام مقداری کار محاسباتی پیش از ارسال یک ایمیل، به گیرنده در کاهش دریافت اسپم ها کمک می کند. این محاسبات برای یک فرستنده مشروع تقریبا هیچ هزینه ای در بر ندارد، اما برای فردی که به طور دسته جمعی ایمیل ارسال می کند، گران خواهد بود.

الگوریتم اجماع (Consensus Algorithm) فرایندی در علوم کامپیوتری است که برای دستیابی سیستم های توزیع شده به اجماع بر روی یک داده خاص استفاده می شود. الگوریتم های اجماع برای به دست آوردن قابلیت اطمینان در یک شبکه، که شامل چندین نود غیر قابل اطمینان است، طراحی شده اند.

کاربردهای الگوریتم اجماع شامل موارد زیر است:

  • تصمیم گیری در مورد سپردن وظیفه تایید تراکنش ها به دیتابیس.
  • تعیین نود به عنوان رهبر برای انجام برخی وظایف.
  • هماهنگ کردن تکثیر اطلاعات در ماشین حالت و ایجاد توافق بین آن ها (State Machine روشی آسان و مناسب برای اعمال گردش کار است، که همواره در یک حالت قرار دارد و با تغییر ورودی یا خروجی، به حالت های مختلف انتقال می یابد).
Consensus Algorithms on Blockchain
Consensus Algorithms on Blockchain

بلاکچین یک دیتابیس غیرمتمرکز است که توسط کامپیوترهای توزیع شده بر روی یک شبکه همتا به همتا مدیریت می شود. هر نود یا ماینر یک نسخه از کل بلاکچین را در اختیار دارد و آپدیت های شبکه و تاییدیه ها به طور مداوم بر روی تمام نسخه های نودها اعمال می شوند. می دانیم که بلاک چین دارای امنیت، تغییرناپذیری و شفافیت است و هیچ نهاد مرکزی مسئولیت تایید تراکنش ها را بر عهده ندارد؛ اما با این حال، تراکنش های این شبکه ها امن و معتبر هستند. این موضوع به دلیل حضور الگوریتم اجماع، به عنوان یک بخش اصلی در شبکه های بلاکچینی است.

Consensus Algorithm روشی برای به توافق رساندن تمام مشارکت کنندگان شبکه، درباره وضعیت فعلی بلاکچین است. با این روش، الگوریتم های اجماع باعث دستیابی به اعتماد بین طرفینی می شوند، که یکدیگر را نمی شناسند. این الگوریتم ها اطمینان حاصل می کنند که تمامی بلاک های اضافه شده بر روی بلاکچین، همان نسخه هایی باشند که تمامی نودها بر روی آن اتفاق نظر دارند.

بسیاری از ارزهای دیجیتالی که قبل از بیت کوین وجود داشتند، یک نهاد مرکزی یا واسطه داشتند که تمام کاربران و مقدار دارایی شان را کنترل می کردند؛ اما در کریپتوکارنسی هایی مانند بیت کوین چنین واسطه ای وجود ندارد. برای ایجاد عدم تمرکز در یک رمز ارز، یکی از روش ها استفاده از الگوریتم PoW است.

در اصل، گواه اثبات کار مشکل دو بار خرج کردن یا Double Spending را برطرف می کند. اگر فردی بتواند کوین هایش را دو بار خرج کند، بر روی میزان عرضه کلی آن کوین تاثیر می گذارد و باعث عدم قابلیت پیش بینی و بی ارزش شدن آن می شود. Double Spending یک مسئله مرسوم در تراکنش های آنلاین است؛ زیرا تکثیر تراکنش ها کار بسیار ساده ای است و درست مانند کپی کردن یک فایل و انتقال آن به جایی دیگر و یا ارسال یک ایمیل به چند نفر است.

در بیشتر ارزهای دیجیتال سنتی (مانند پولی که در کارت بانکی ما وجود دارد) مشکل دو بار خرج کردن قابل حل است؛ بانک مقدار پولی که هر نفر در حسابش دارد را بررسی می کند و اگر فردی ۱۰۰۰ تومان از کارت خود به کارت شخصی دیگر انتقال دهد، ۱۰۰۰ تومان از موجودی او کسر می شود. اما در کریپتوکارنسی ها چنین نهاد واسطه ای وجود ندارد؛ بنابراین این کار را الگوریتم PoW انجام می دهد.

proof of work how it works
proof of work how it works

الگوریتم اثبات کار دو بار خرج کردن یک پول دیجیتالی را بسیار دشوارتر می کند؛ واژه “اثبات” در این الگوریتم، بدین معناست که شخص باید برای ارسال تراکنش، کاری را حتما انجام دهد و در مورد این الگوریتم در بلاکچین، فرد باید محاسبات لازم را برای تراکنش ها انجام دهد.

بیت کوین، گواه اثبات کار را در نقش شکل دهی به سیستم اجماع در بلاکچین غیرمتمرکز معرفی کرد که در آن، ماینرها یا استخراج کنندگان باید بلاک ها را تکمیل کنند و کوین جدید تولید کنند. احتمال موفقیت هر ماینر، به نسبت میزان قدرت محاسباتی خود در شبکه بستگی دارد؛ اما اگر قدرت شبکه افزایش یابد، بلاک ها به سرعت و پشت سر هم استخراج می شوند. چه راهکاری برای این موضوع وجود دارد؟ این راهکار سختی شبکه (Difficulty) نام دارد؛ زمانی که قدرت پردازشی شبکه بیش از حد افزایش یافت، پروتکل شبکه، سختی آن را افزایش می دهد تا فرایند ماینینگ سخت تر و دیرتر انجام شود و بالعکس، زمانی که قدرت محاسباتی شبکه کاهش می یابد،‌ شبکه سختی را کاهش می دهد تا بلاک ها راحت تر و سریع تر استخراج شوند. پروتکل بیت کوین، سختی شبکه را در هر ۱۶۰۰۰ بلاک (تقریبا دو هفته) طوری تنظیم می کند، که زمان ایجاد هر بلاک، تقریبا ۱۰ دقیقه باشد.

فرایند ماینینگ بر عهده نودهایی به نام ماینر است (تمام مشارکت کنندگان در یک شبکه بلاک چینی، نود نام دارند). ماینرها در شبکه باید پازل هایی را حل کنند. این نودها همچنین در حل کردن این معادلات با یکدیگر رقابت دارند؛ زیرا هر ماینری که پازل ها را زودتر حل کند، می تواند تراکنش را به بلاک اضافه کند و جایزه بلاک را برای خود بردارد. هنگامی که ماینر پازلی را حل کرد، روش حل پازل خود را در شبکه توزیع می کند تا در اختیار دیگر ماینرها قرار بگیرد و هنگامی که ماینرهای دیگر آن راهکار را تایید نمودند و به اجماع رسیدند، تراکنش به بلاک اضافه می شود و در نهایت بلاک نیز به بلاکچین افزوده می شود.

به طور خلاصه، الگوریتم اثبات کار در فرآیند استخراج، یعنی جمع کردن داده های بلاکچین و هش کردن آن توسط یک نانس تا زمان پیدا کردن یک هش خاص. با پیدا کردن یک هش مطابق شرایط تعیین شده توسط پروتکل، حق پخش آن بلوک جدید به شبکه را پیدا خواهید کرد. در آن زمان، دیگر مشترکان شبکه نیز بلاکچین خود را برای اضافه کردن بلوک جدید آپدیت می کنند.

برای رمز ارزهای بزرگ امروز، شرایط استفاده از اثبات کار بسیار چالش برانگیز است. هرچه هش ریت شبکه بالاتر باشد، پیدا کردن هش معتبر نیز سخت تر خواهد بود. این افزایش سختی برای جلوگیری از افزایش سرعت پیدا شدن بلاک هاست. همانطور که احتمالا تصور می کنید، تلاش برای حدس زدن تعداد زیادی هش، برای کامپیوترتان هزینه بر خواهد بود. گویی در حال هدر دادن برق و چرخه های محاسباتی هستید. اما پروتکل هم در ازای پیدا کردن هش متعبر به شما پاداش می دهد.

پس تا اینجا یاد گرفتیم که:

  • ماین کردن هزینه بر است.
  • در صورت تولید بلاک معتبر پاداش می گیرید.
  • یک کاربر با دانستن ورودی به راحتی قادر به بررسی هش آن است. کاربران غیر ماینر نیز می توانند بدون خرج کردن مقدار زیادی قدرت محاسباتی، اعتبار یک بلاک را تایید کنند.

اما اگر تقلب کنید چه می شود؟ چه چیزی شما را از قرار دادن تراکنش های تقبلی در بلاک و تولید هش معتبر برحذر می دارد؟

اینجاست که رمزنگاری کلید عمومی (Public Key) وارد می شود. به طور خلاصه، با استفاده از چندین ترفند رمزنگاری، می توانیم حق انتقال وجوهی که فردی قصد خرج کردن آن را دارد، بررسی کنیم.

در زمان ساخت یک تراکنش، آن را امضا می کنید. هر کسی در شبکه نیز قادر به مقایسه و بررسی تطابق امضای شما با کلید عمومی است. افراد حتی حق خرج کردن وجوه و بزرگتر بودن ورودی از خروجی شما را هم بررسی می کنند (تا مثلا بیشتر از آنچه دارید خرج نکرده باشید).

هر بلاک دارای یک تراکنش نامعتبر به صورت خودکار توسط شبکه رد می شود. بنابراین، حتی تلاش برای تقلب هم بسیار هزینه بر است. در واقع بدون دریافت هیچ پاداشی منابعتان را به هدر داده اید. بنابراین، زیبایی الگوریتم اثبات کار در این نهفته است که «تقلب کردن را هزینه بر، اما فعالیت صادقانه را سودآور» می کند. هر ماینر عاقلی هم به دنبال بازگشت سرمایه (ROI) است، بنابراین رفتار تضمین کننده درآمد هم از آن ها انتظار می رود.

پروسه ماینینگ بلاک جدید بیت کوین زمانی شروع می شود که یک کاربر مقداری BTC را به فرد دیگری ارسال می کند. این تراکنش باید آنقدر در شبکه منتظر بماند، تا یک بلاک جدید استخراج شود. تراکنش هایی که هنوز تایید نشده اند، توسط نودها جمع آوری شده و در یک بلاک قرار می گیرند و تا زمانی که بلوک جدید تولید نشده، تراکنش ها هم تایید نمی شوند.

هر ماینر باید تراکنش هایی که می خواهد در بلاک جدید قرار دهد را انتخاب کند. این بلاک جدید با نام بلوک کاندید شناخته می شود و چون هنوز گواه اثبات کار معتبری بر روی آن انجام نشده، معتبر و تایید شده شناخته نمی شود. در بلوک های جدید، باید هدر بلاک (در هر بلوک بیت کوین، هدر یا سربرگ بلاک قرار دارد که شامل اطلاعات خلاصه در مورد آن بلاک است) قرار داشته باشد که شامل هش تراکنش قبلی، ریشه مرکل و دیتاهای مربوط به ماینینگ از جمله برچسب زمانی (Timestamp)، بیت های بلاک، نسخه نرم افزار بلاکچین و عدد نانس (nonce) است.

زمانی که ماینرها بلوک تراکنش های خود را تشکیل دادند، باید به دنبال یافتن امضای معتبر برای بلاک خود باشند یا به عبارتی، گواه اثبات کار را انجام دهند. هر نود باید فرایند محاسبات ریاضیاتی را (که برای هر بلاک منحصر به فرد است) طی کند. بنابراین با این که روش انجام کار یکسان است، اما نتیجه برای هر نود کاملا متفاوت خواهد بود. این محاسبات پیچیده نیازمند مصرف انرژی بسیار زیادی است.

راه حلی که ماینرها به دنبال آن هستند، با نام هش (Hash) شناخته می شود و یافتن آن بسیار دشوار است؛ اما زمانی که هش صحیح پیدا شد، تایید آن توسط بقیه نودها بسیار آسان است. یافتن هش صحیح توسط عدد نانس انجام می گیرد؛ ماینرها مدام نانس های مختلف را امتحان می کنند تا به هش صحیح برسند. در مورد شبکه بیت کوین، هش صحیح به معنای تعداد معینی عدد صفر در ابتدای هش است و نودها باید این اعداد صفر را با امتحان کردن نانس های مختلف به دست بیاورند.

زمانی که یک ماینر توانست هش خروجی صحیح برای بلاک جدید را پیدا کند، آن را به همراه امضای خود در شبکه منتشر می کند، تا مابقی نودها نیز آن را تایید کنند. زمانی که تعداد قابل قبولی از نودها با یکدیگر به اجماع رسیدند که این هش صحیح است، بلاک جدید به بلاکچین اضافه می شود و تمام تراکنش های داخل آن نیز تایید می شوند. ماینر نیز پاداش بلاک (که در حال حاضر ۶.۲۵ بیت کوین است) را به همراه کارمزد تمام تراکنش های داخل بلاک دریافت می کند.

در روش کریپتو گرافی یا رمزنگاری، وقتی تراکنشی ایجاد می شود، آن را امضا می کنید. هر کسی در شبکه می تواند امضای شما را با کلید عمومی شما مقایسه کند و بررسی کند که آیا آن ها با هم مطابقت دارند یا خیر. آن ها همچنین قادرند بررسی کنند که آیا واقعاً می توانید وجوه خود را خرج کنید و مجموع ورودی های شما از مجموع خروجی های شما بیشتر نباشد. هر بلوکی که شامل تراکنش نامعتبری باشد به طور خودکار توسط شبکه رد می شود. در نظر بگیرید حتی تلاش برای تقلب کردن هم گران و مستلزم مصرف انرژی زیاد است.

ماینرها برای کاری که در شبکه بلاکچینی انجام می دهند، پاداش را به صورت کوین بومی آن شبکه دریافت می کنند. برای همین، ماینرهای بیشتری جذب استخراج رمز ارزها می شوند؛ هر چه تعداد ماینرها یا نودهای یک شبکه بیشتر باشد، امنیت آن نیز افزایش می یابد.

از آنجایی که ماینرها به صورت غیرمتمرکز در شبکه فعالیت می کنند، این غیرممکن است که همزمان دو بلاک معتبر ساخته شوند. اگر دو نود به طور همزمان پاسخ یک پازل را پیدا کنند و آن را در شبکه منتشر کنند، به طور موقت یک فورک (Fork) ایجاد می شود (زنجیره دو شاخه می شود) و مابقی ماینرها از بین این دو سازنده بلاک، یکی را که دارای زنجیره بلندتر یا “سنگین تر” است را به عنوان زنجیره معتبر تایید می کنند.

تراکنش هایی که در زنجیره کوتاه تر یا نامعتبر وجود داشتند، ممکن است به زنجیره بلندتر منتقل شوند؛ اما احتمال رد شدن آن ها نیز وجود دارد؛ بنابراین “قطعیت” بدین معناست که شما باید مدت زمانی را بعد از تایید شدن تراکنش تان صبر کنید تا از قرار گرفتن تراکنش در زنجیره اصلی، مطمئن شوید. در شبکه های توزیع شده مانند بیت کوین و اتریوم، تراکنش ها دارای “قطعیت” هستند؛ یعنی زمانی که در بلاکچین قرار می گیرند، دیگر قابل تغییر و برگشت پذیری نیستند.

هدف اثبات کار گسترش زنجیره است؛ بنابراین بلندترین زنجیره اعتبار بیشتری دارد. زیرا کار محاسباتی بیشتری بر روی آن انجام شده است.

در شبکه بیت کوین، برای این که یک نود خرابکار بتواند در شبکه بلاک های مخرب (اما معتبر) بسازد، باید بیش از ۵۱ درصد قدرت ماینینگ شبکه را در اختیار بگیرد (حمله ۵۱ درصدی)، که این نیاز به قدرت محاسباتی عظیمی دارد و انرژی ای که صرف این حمله شده، بسیار بیشتر از درآمدی است که مهاجم به دست می آورد.

از زیبایی های الگوریتم PoW این است که تقلب در آن گران تمام می شود، در حالی که صادقانه عمل کردن آن را سودآور می کند. هر ماینر که بخواهد منطقی عمل کند و به دنبال بازگشت سرمایه باشد، به گونه ای رفتار کند که درآمدش را تضمین کند.

الگوریتم های گواه اثبات کار (Proof of Work) و گواه اثبات سهام (Proof of Stake) مشهورترین و پرکاربردترین مکانیزم های اجماع در رمز ارزها هستند. به بیانی ساده، الگوریتم PoS کل فرآیند اجماع را درست مانند اثبات کار، اما به صورت کاملا مجازی انجام می‌دهد. هدف این دو الگوریتم یکسان است، اما روش رسیدن به این هدف تفاوت دارد.

در PoW ماینرها پازل های دشوار ریاضیاتی و رمزنگاری شده را با استفاده از منابع محاسباتی خود حل می کنند. در PoS‌ به جای ماینر، نودهای ولیدیتور یا تایید کننده وجود دارند.

ولیدیتورها کوین های خود را در اکوسیستم بومی این کوین سپرده گذاری (Stake) می کنند. سپس با توجه به میزان کوین سپرده گذاری شده هر نود، میزان قدرت او در شبکه مشخص می شود و هر نودی که قدرت بیشتری داشته باشد، زودتر می تواند بلاک بعدی را به بلاک چین اضافه کند و پاداش بلاک را دریافت کند.

مشارکت کنندگان در سیستم های اثبات سهام، نیازی به استفاده از قدرت پردازشی خود ندارند؛ زیرا تنها فاکتوری که بر روی شانس برنده شدن در ساخت بلاک ها و تایید تراکنش ها دخیل است، مقدار کوین هایی است که در شبکه استیک کرده است.

الگوریتم اثبات سهام نسبت به اثبات کار یک سری مزیت دارد. قابل توجه ترین آن، کوچکتر بودن ردپای کربنی است؛ از آنجایی که نیازی به استفاده از مزارع ماینینگ بزرگ در PoS وجود ندارد، برق مصرفی نیز بسیار ناچیزتر از PoW خواهد بود.

با این وجود، اثبات سهام هنوز به گرد پای اثبات کار نرسیده است. با اینکه فرآیند استخراج پرمصرف تلقی می شود، اما تنها الگوی اجماع مقیاس پذیر است. این الگوریتم طی تنها یک دهه تریلیون ها دلار تراکنش را انجام داده است. برای ادعای اینکه PoS قادر به رقابت با امنیت PoW است، استیکینگ رمز ارز باید در مقیاس گسترده آزمایش شود.

شکی در آن نیست که اثبات سهام همان هدفی را دارد که اثبات کار به دنبال آن بوده است؛ کمک به رشد شبکه ای غیر متمرکز برای رسیدن به اجماع به روشی ایمن. اما این دو روش در فرآیندهاشان با هم تفاوت هایی دارند و در ادامه ویژگی های مهم PoS را به صورت مختصر و دسته بندی شده مورد بررسی قرار می دهیم.

  • در الگوریتم اثبات سهام، اهمیت داشتن توان محاسباتی با مقدار دارایی به صورت رمز ارز بومی شبکه جایگزین می شود.
  • اثبات سهام ماینرها را با اعتبارسنجان جایگزین می کند. اعتبارسنج ها کسانی هستند که رمز ارزهای خود را به صورت توکن بومی آن بلاکچین برای به دست آوردن توانایی ایجاد بلاک های جدید به اشتراک می گذارند.
  • اعتبار سنج ها برای ایجاد بلاک ها با انجام کار و صرف انرژی (مانند آنچه در PoW اتفاق می افتد) رقابت نمی کنند، در عوض آن ها به طور تصادفی توسط یک الگوریتم انتخاب می شوند. در صورت تقلب و عدم صداقت، دارایی اعتبار سنجان ضبط می شود.
  • در PoS، فینالتی یا تصمیم نهایی برای بستن بلاک واضح تر گرفته می شود؛ اگر دو سوم اعتبارسنجان در مورد وضعیت بلاک توافق کنند، آن بلاک نهایی در نظر گرفته می شود و به زنجیره اضافه می شود.

پس به طور خلاصه، اثبات سهام نسبت به اثبات کار مزایایی دارد که قابل توجه ترین آن ها طبیعت دوستی و نیاز نبودن مصرف انرژی بسیار زیاد مشابه الگوریتم PoW است؛ نیازی به مزارع ماینینگ پرقدرت در PoS وجود ندارد و برق مصرفی در آن تنها کسر کوچکی از برق مصرفی در PoW است.

در مقابل از نقاط ضعف الگوریتم اجماع اثبات کار می توان موارد زیر را نام برد:

  • اگر می خواهید در شبکه های مبتنی بر الگوریتم اجماع PoW به عنوان ماینر فعالیت کنید، به تجهیزات تخصصی نیاز دارید که سرمایه بزرگی می طلبد.
  • استخراج به روش PoW انرژی زیادی مصرف می کند که برای محیط زیست مضر است. برای مثال در اتریوم قبل از بروز رسانی مرج (Merge) برای انتقال از PoW به PoS، سالانه ۷۳/۲ تراوات ساعت، معادل انرژی کشوری به ​​اندازه اتریش، برق مصرف میشد.
  • با توجه به اینکه ماینرها با توان محاسباتی بالاتر می توانند شانس بیشتری برای استخراج داشته باشند، گردانندگان ماینینگ پول یا استخر استخراج به طور بالقوه می توانند بر این بازی تسلط داشته باشند که خود باعث تجمع قدرت می شوند.

از آنجایی که اثبات سهام به اندازه اثبات کار به قدرت محاسباتی نیاز ندارد، مقیاس پذیرتر است و می تواند تراکنش ها را با هزینه های کمتر و با مصرف انرژی کمتر، سریع تر پردازش کند و در ادامه، رمز ارزها را با محیط زیست سازگارتر کند. با این حال، یکی از مشکلات احتمالی در مورد اثبات سهام این است که شرکت کننده ها با دارایی های بزرگ می توانند قدرت زیادی داشته باشند و این مسئله ای است که در اثبات کار وجود ندارد و اثبات کار بیشتر از منظر امنیتی اثبات شده است.

به هر حال اما سابقه PoW در بیش از یک دهه، امکان انجام تراکنش با مجموع ارزش تریلیون دلاری را تضمین کرده است. برای اینکه با اطمینان بگوییم که آیا PoS می تواند با امنیت آن رقابت کند، باید در عمل آن را آزمایش کرد. چیزی که عیان است این است که Proof of Work راه حل اصلی برای مشکل دوبار خرج کردن بود و ثابت شده که قابل اعتماد و ایمن است.

بیت کوین با الگوریتم اجماع اثبات کار خود ثابت کرد که ما به نهادهای متمرکز برای جلوگیری از دوبار خرج کردن نیاز نداریم.

با استفاده هوشمندانه از رمزنگاری، توابع هش و تئوری بازی (game theory)، شرکت کنندگان در یک محیط غیر متمرکز می توانند در مورد وضعیت یک پایگاه داده مالی به توافق برسند. در کل می توان ویژگی های مهم اثبات کار را به صورت زیر خلاصه کرد:

  • در اثبات کار، برای شروع نیازی به ذخیره اولیه ندارید.
  • اثبات کار یک مکانیسم اجماع آزمایش شده است که محبوبت ترین رمز ارز جهان یعنی بیت کوین را برای چندین سال امن و غیر متمرکز نگه داشته است.
  • با اینکه PoW امنیت بالایی دارد و در رسیدن به تمرکز زدایی موفق عمل کرده است، در سرعت پایین پردازش تراکنش ها و کارمزدهای بالا ناکارآمد بوده است.

چندین مشکل در الگوی PoW وجود دارد که عبارتند از:

  • مصرف بالای انرژی

بیت کوین به خاطر الگوریتم اثبات کار خود، به اندازه کشور سوئیس انرژی مصرف می کند. البته با اینکه بخشی از این میزان توسط انرژی تجدیدپذیر تامین می شود، اما مقدار مصرف با پیوستن ماینرهای بیشتر به شبکه برای کسب رمز ارز BTC رو به افزایش است.

  • حمله ۵۱ درصدی

اگر یک واحد ماینینگ بتواند ۵۱ درصد از هش ریت استخراج بیت کوین را به دست آورد، قادر به عدم پیروی موقت از قوانین، انجام دابل اسپندینگ و مسدودسازی تراکنش هاست.

Mining Pools Comparison
Mining Pools Comparison
  • متمرکز شدن ماینینگ

اثبات کار یعنی ساخت یک ارز بدون دخالت یک مسئول متمرکز. با این وجود، این سیستم در عمل نسبتا متمرکز است و تنها سه استخر استخراج تقریبا ۵۰ درصد قدرت محاسباتی بیت کوین (تصویر بالا) را کنترل می کنند. با این وجود، توسعه دهندگان به دنبال بهبود این مشکل هستند.

مزیت اصلی استفاده از PoW، محافظت در برابر حملات DoS و اثرگذاری کم روی امکانات ماینینگ است.

  • دفاع در برابر حملات DoS

اثبات کار محدودیت هایی را روی فعالیت های درون شبکه اعمال می کند. برای انجام این کارها هم تلاش زیادی لارم است. یک حمله کارآمد نیازمند قدرت محاسبات بالا و میزان زیادی زمان برای انجام آن محاسبات است. بنابراین، این حمله ممکن است، اما به خاطر هزینه بر بودن آن تقریبا بی فایده است.

  • امکانات ماینینگ

مهم نیست چقدر پول در کیف پولتان داشته باشید. نکته مهم، داشتن قدرت محاسباتی بالا برای حل پازل ها و پیدا کردن بلاک های جدید است. بنابراین، دارندگان پول زیاد مسئول تصمیم گیری بر کل شبکه نیستند.

با وجود استفاده از الگوی PoW، برخی دیگر در حال آزمایش راه های متفاوت تامین امنیت شبکه هستند. از جمله شناخته شده ترین رمز ارزهای مبتنی بر اثبات کار عبارتند از:

در انتها

گواه اثبات کار (PoW) بدین معنی است که نودهای یک شبکه، باید کار محاسباتی خاصی را انجام دهند و آن را اثبات کنند، تا بتوانند در یک فضای غیرمتمرکز به اجماع برسند و از سوءاستفاده یا حملات مهاجمان جلوگیری کنند. در بیت کوین، محاسبات برای ساخت بلاک جدید (اثبات کار) توسط الگوریتم هشینگ SHA256 صورت می گیرد. نودی که در این رقابت “برنده” می شود، تراکنش ها را از فضایی در بلاکچین به نام ممپول (Mempool) جمع آوری می کند و درون بلاک جدید قرار می دهد.

رمزارزهایی که به صورت غیرمتمرکز و همتا به همتا طراحی شده اند، باید به اجماع و امنیت دست پیدا کنند. PoW یکی از روش هایی است که باعث می شود برای حمله به شبکه، نیاز به منابع زیادی باشد که این برای مهاجم، بسیار هزینه بر است. همچنین زمانی که یک بلاک جدید ساخته می شود، دیگر ماینرها نیز باید این بلوک را تایید کنند، تا در بلاکچین قرار گیرد و به این شکل، نودها با یکدیگر به اجماع می رسند.

الگوریتم اثبات کار، راه حل اصلی مقابله با مشکل دابل اسپندینگ بوده و امنیت و قابلیت اطمینان خود را ثابت کرده است. بیت کوین ثابت کرد که برای جلوگیری از دو بار خرج شدن وجوه، به یک مقام متمرکز نیازی نیست. با استفاده هوشمندانه از رمزنگاری، تابع هش و نظریه بازی، مشترکان یک محیط غیر متمرکز قادر به توافق بر سر وضعیت یک مجموعه داده مالی خواهند بود.

آموزش

اپن اینترست (Open Interest) در بازار رمز ارزها چیست؟

اپن اینترست (Open Interest) شاخصی است که با توجه به قراردادهای آتی باز محاسبه می‌شود و استفاده از آن در کنار سایر پارامترها از جمله حجم معاملات، دید خوبی از روند و احساسات حاکم بر بازار به ما می‌دهد.

منتشر شده

در

اپن اینترست (Open Interest) چیست؟

شاخص اپن اینترست (Open Interest) یا سود باز یکی از مهم‌ترین و پرکاربردترین شاخص‌ها در تحلیل تکنیکال است که بیشتر توسط معامله‌گران مشتقات، مانند فیوچرز و آپشن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. این شاخص به ما نشان می‌دهد که چه تعداد قرارداد آتی یا اختیار معامله در بازار باز است و هنوز بسته نشده است. در حالی که این ابزار به ‌طور ویژه در بازارهای مشتقه رمز ارزها و سهام کاربرد دارد، درک و پیگیری آن می‌تواند برای معامله‌گران بازار نقدی (Spot) نیز بسیار مفید و راهگشا باشد. اگر می‌خواهید بدانید که شاخص Open Interest یا سود باز چگونه می‌تواند به شما کمک کند تا تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید و ریسک‌های بازار را بهتر مدیریت کنید، تا پایان این مطلب با اینوستورنت همراه باشید.

شاخص اپن اینترست (Open Interest) چیست؟

شاخص اپن اینترست یا سود باز، به تعداد کل قراردادهای باز در یک بازار مالی اشاره دارد که هنوز تسویه یا بسته نشده‌اند، مانند قراردادهای آتی (فیوچرز) یا اختیار معامله (آپشن). در زمینه رمز ارزها، شاخص Open Interest تعداد موقعیت‌های فعال در بازارهای مشتقه، مانند قراردادهای آتی و آپشن را اندازه‌گیری می‌کند. هر قرارداد نمایانگر تعهد به خرید یا فروش مقدار مشخصی از یک ارز دیجیتال در یک تاریخ مشخص و با قیمت از پیش تعیین‌شده است.

اپن اینترست یا سود باز تعداد معاملات مشتقات است که توسط معامله‌گران و سرمایه‌گذاران در موقعیت‌های فعال هستند. این پوزیشن‌ها باز شده‌اند، اما بسته یا منقضی نشده اند. محاسبه شاخص OI فارغ از شورت (Sell/ Short) یا لانگ (Buy/ Long) بودن پوزیشن‌ها انجام می‌شود.

بنابراین، شاخص اوپن اینترست یک شاخص کلیدی است که برای سنجش قدرت و نقدینگی یک بازار خاص استفاده می‌شود. سطح بالای شاخص سود باز نشان‌دهنده تعداد زیاد شرکت‌کنندگان و یک بازار قوی است، در حالی که سطح پایین آن نشان‌دهنده شرکت‌کنندگان کمتر و احتمالاً نقدینگی پایین‌تر می‌باشد.

افزایش یا کاهش Open Interest چه چیزی را نشان می‌دهد؟

تکنیکالیست‌ها از سود باز در کنار معیارهای دیگر، برای سنجش قدرت روند بازار استفاده می‌کنند. افزایش OI نشان می‌دهد که معامله‌گران جدید در حال ورود به بازار هستند و ممکن است برای تایید روند فعلی بازار مورد استفاده قرار گیرد. کاهش اپن اینترست نشان می‌دهد که معامله‌گران در حال بستن موقعیت خود هستند و روند فعلی ممکن است ضعیف شود.

OI همچنین بینشی را در مورد اینکه آیا بازار در یک روند خاص قرار دارد یا بین قیمت‌های مختلف در نوسان و اصطلاحا رنج زدن است، ارائه می‌دهد. افزایش Open Interest نشان می‌دهد که موقعیت‌های جدید در حال افزایش هستند، که نشانه‌ای از یک بازار سالم و با روند فعال است. همچنین کاهش شاخص OI به معنای کاهش تعداد پوزیشن‌ها و بسته‌شدن معاملات است که نشان‌دهنده ورود بازار به محدوده رنج می‌تواند باشد.

برای درک مفهوم شاخص اپن اینترست باید نقش آن را در بازار مالی وسیع‌تر شناخت. برخلاف حجم معاملات که تعداد کل قراردادهای معامله‌شده در یک بازه زمانی خاص را اندازه‌گیری می‌کند، شاخص Open Interest تعداد کل قراردادهای باز و تسویه‌نشده را پیگیری می‌کند. در ادامه توضیح می‌دهیم که شاخص اوپن اینترست چگونه کار می‌کند.

  • ایجاد قراردادها

شاخص Open Interest زمانی افزایش می‌یابد که قراردادهای جدید ایجاد شوند. برای مثال، اگر یک معامله‌گر یک قرارداد آتی جدید ایجاد کند، شاخص اپن اینترست افزایش می‌یابد؛ زیرا حالا یک قرارداد باز جدید در بازار وجود دارد.

  • بستن قراردادها

شاخص سود باز زمانی کاهش می‌یابد که قراردادهای موجود بسته یا تسویه شوند. اگر یک معامله‌گر از یک قرارداد خارج شود یا قرارداد به تاریخ انقضای خود برسد، شاخص اپن اینترست کاهش می‌یابد؛ زیرا آن قرارداد دیگر فعال نیست.

  • بی‌تأثیر بر قیمت بازار

خود شاخص سود باز تأثیر مستقیمی بر قیمت پایه ندارد. بلکه این شاخص به ما دیدگاهی از فعالیت‌های بازار می‌دهد و می‌توان از آن برای ارزیابی احساسات بازار و پیش‌بینی حرکت‌های قیمت استفاده کرد.

BTC Options Open Interest Surges
BTC Options Open Interest Surges

اهمیت شاخص اپن اینترست (Open Interest) در بازار رمز ارزها

شاخص اپن اینترست در بازار ارزهای دیجیتال به دلایل مختلفی اهمیت دارد.

  • احساسات بازار

تغییرات در شاخص Open Interest می‌تواند بینشی از احساسات بازار به ما بدهد. برای مثال، افزایش شاخص اپن اینترست اغلب نشان‌دهنده اعتماد بیشتر میان معامله‌گران و سرمایه‌گذاران است؛ که یعنی آن ها انتظار دارند قیمت به‌ طور قابل‌توجهی تغییر کند. از طرفی، کاهش شاخص سود باز ممکن است نشانه‌ای از کاهش علاقه یا احتمال برگشت روند (Reversal) باشد.

  • ارزیابی نقدینگی

شاخص اوپن اینترست بالا معمولاً نشان‌دهنده نقدینگی بهتر در بازار است. تعداد بیشتر موقعیت‌های باز به معنای تعداد بیشتر شرکت‌کنندگان است، که می‌تواند منجر به کاهش فاصله بین قیمت خرید و فروش و تسهیل در اجرای معاملات شود.

  • تأیید روند

می‌توان از شاخص Open Interest برای تأیید روندها (Trends) نیز استفاده کرد. به ‌عنوان مثال، اگر شاخص اپن اینترست همزمان با روند صعودی قیمت افزایش یابد، می‌تواند قدرت روند را تأیید کند.

  • مدیریت ریسک

با تحلیل شاخص سود باز، معامله‌گران می‌توانند ریسک خود را بهتر مدیریت کنند. برای مثال، افزایش ناگهانی شاخص Open Interest ممکن است نشان‌دهنده افزایش فعالیت‌های سفته‌بازانه باشد، که می‌تواند پیش از یک حرکت شدید قیمتی رخ دهد. درک شاخص اپن اینترست به معامله‌گران کمک می‌کند تا تغییرات احتمالی بازار را پیش‌بینی کنند و استراتژی‌های خود را بر اساس آن تنظیم نمایند.

معامله‌گران همچنین می‌توانند تغییرات قیمت، حجم و سود باز را برای سنجش احساسات بازار (Market sentiment) رصد کنند. افزایش OI و حجم معاملات در بازاری صعودی، معمولا به معنی تایید روند است؛ در حالی که اگر قیمت افزایشی و این دو متریک در حال کاهش باشند، نشانه روند بازگشتی و احساسات خرسی است.

در طرف مقابل اگر قیمت‌ها کاهشی بوده و حجم معاملات و تعداد معاملات منقضی‌ نشده در حال افزایش باشد، نشانه‌ای مبنی بر تایید روند و ادامه نزول قیمت‌هاست. از سویی دیگر اگر قیمت‌ها کاهشی باشد اما حجم معاملات و سود باز در حال کم شدن باشد، می‌توان تعبیری مبنی بر تغییر روند یا کاسته شدن از شدت روند نزولی داشت.

اطلاعات مربوط به اپن اینترست (Open Interest) را از کجا بدست آوریم؟

داده‌های مربوط به شاخص اپن اینترست را می‌توان در پلتفرم‌ها و منابع مختلف مرتبط با معاملات و تحلیل رمز ارزها پیدا کرد، مانند:

  • صرافی‌های ارز دیجیتال

بسیاری از صرافی‌های بزرگ ارز دیجیتال داده‌های شاخص Open Interest را برای معاملات مشتقات خود ارائه می‌دهند. معامله‌گران می‌توانند این اطلاعات را به‌ طور مستقیم از طریق رابط کاربری پلتفرم معاملاتی مشاهده کنند.

  • ارائه‌دهندگان داده‌های بازار

پلتفرم‌های تحلیلی و ارائه‌دهندگان داده‌های تخصصی، مانند کوین گکو (CoinGecko)، کوین مارکت کپ (CoinMarketCap)، تریدینگ ویو (TradingView)، کوین گلس (CoinGlass)، کریپتو کوانت (CryptoQuant) و … نیز داده‌های اوپن اینترست را همراه با سایر معیارهای بازار ارائه می‌دهند. این پلتفرم‌ها داده‌ها را از منابع مختلف جمع‌آوری می‌کنند و دیدی جامع از Open Interest در صرافی‌های مختلف فراهم می‌آورند.

  • پلتفرم‌های مشتقات

پلتفرم‌هایی که بر مشتقات ارزهای دیجیتال تمرکز دارند، مانند بیتمکس (BitMEX) و بخش فیوچرز صرافی بایننس (Binance Futures)، نیز داده‌های مربوط به شاخص اوپن اینترست را نمایش می‌دهند. این پلتفرم‌ها معمولاً نمودارها و داده‌های تاریخی دقیقی برای تحلیل بهتر ارائه می‌دهند.

  • وب‌سایت‌های خبری مالی

برخی از وب‌سایت‌های خبری مالی و منابع خبری مرتبط با رمز ارزها هم داده‌های شاخص اپن اینترست را در گزارش‌ها و تحلیل‌های بازار خود درج می‌کنند. این منابع می‌توانند زمینه و بینش‌ بیشتری در مورد شرایط فعلی بازار فراهم کنند.

چگونه از شاخص سود باز برای تشخیص روند استفاده کنیم؟

بررسی وضعیت Open Interest می‌تواند به شما کمک کند تا قدرت حرکت‌های قیمتی را رمزگشایی کنید یا واگرایی‌ها را تحلیل و مشخص کنید که بازار نزولی است یا صعودی. برای این منظور، بیشتر معامله‌گران بر اساس فرضیات زیر عمل می‌کنند.

  • اگر قیمت افزایش یابد و شاخص اپن اینترست هم افزایش پیدا کند، حرکت صعودی قوی است.
  • اگر قیمت کاهش یابد و شاخص Open Interest افزایش یابد، حرکت نزولی قوی است.
  • اگر قیمت افزایش یابد و شاخص اوپن اینترست کاهش یابد، حرکت صعودی ضعیف است.
  • اگر قیمت کاهش یابد و شاخص سود باز کاهش یابد، حرکت نزولی ضعیف است.
Open Interest And Why It's So Important
Open Interest And Why It's So Important

افزایش OI نشان می‌دهد که معامله‌گران جدید در حال ورود به بازار هستند. این معیار به تنهایی نشانه محکمی نیست و باید در کنار حجم معاملات مورد بررسی قرار گیرد. کاهش اپن اینترست نشان می‌دهد که معامله‌گران در حال بستن موقعیت خود هستند و روند فعلی ممکن است ضعیف شود.

با این حال، زمانی که شاخص اوپن اینترست به ‌طور ناگهانی بعد از یک اصلاح به میزان قابل‌توجهی افزایش یابد، می‌توان آن را به ‌عنوان خرید در کف بازار در نظر گرفت. در کل، بهترین روش این است که شاخص Open Interest را با دیگر شاخص‌های تکنیکال ترکیب کنید تا به دقیق‌ترین نتایج برسید. این شاخص را باید در کنار سایر پارامترها مثل حجم معاملات قرار داد تا بتوان تحلیلی از روند احساسات بازار داشت.

شاخص اپن اینترست در مقابل حجم معاملات

در حالی که شاخص اپن اینترست و حجم معاملات هر دو شاخص‌های مهمی در معامله‌گری هستند، هر کدام جنبه‌های مختلفی از فعالیت‌های بازار را اندازه‌گیری می‌کنند.

  • شاخص اپن اینترست

اپن اینترست (Open Interest) نمایانگر تعداد کل قراردادهای باز یا موقعیت‌های موجود در یک بازار است که هنوز تسویه یا بسته نشده‌اند. این عدد با ایجاد موقعیت‌های جدید افزایش می‌یابد و با بسته شدن موقعیت‌ها کاهش پیدا می‌کند. سطح کلی مشارکت بازار و تعداد موقعیت‌های فعال را نشان می‌دهد. افزایش شاخص Open Interest نشان‌دهنده علاقه بیشتر و احتمالاً روندهای قوی‌تر است.

این شاخص به درک قدرت و پایداری روندهای بازار کمک می‌کند. این شاخص نشان می‌دهد که آیا روند فعلی با مشارکت بیشتر حمایت می‌شود یا در حال تضعیف است.

  • حجم معاملات

حجم معملات (Volume) به تعداد کل قراردادها یا معاملات انجام‌شده در یک بازه زمانی خاص اشاره دارد. این شاخص فعالیت یا گردش مالی بازار را اندازه‌گیری می‌کند. سطح فعالیت معاملاتی و نقدینگی بازار را نشان می‌دهد. حجم بالاتر می‌تواند نشان‌دهنده علاقه بیشتر به بازار باشد و بر نوسانات قیمت تأثیر بگذارد.

حجم بینش‌هایی در مورد فعالیت بازار ارائه می‌دهد و می‌تواند بر حرکات قیمت در کوتاه‌مدت تأثیر بگذارد. حجم بالا اغلب با تغییرات قابل‌توجه قیمت همراه است و می‌تواند علاقه قوی سرمایه‌گذاران را نشان دهد.

این دو شاخص با یکدیگر مرتبط هستند. افزایش شاخص Open Interest همراه با افزایش حجم معاملات می‌تواند قوی‌ بودن روند را تأیید کند. در عوض، افزایش حجم معاملات همراه با کاهش شاخص اوپن اینترست ممکن است نشان‌دهنده این باشد که موقعیت‌های موجود در حال لیکویید شدن (Liquidation) هستند.

محدودیت‌های شاخص اوپن اینترست

از جمله مهم‌ترین محدودیت‌های شاخص Open Interest می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

  • عدم ارائه بینش جهت‌دار

شاخص اپن اینترست اطلاعاتی درباره جهت بازار ارائه نمی‌دهد. این شاخص تنها تعداد قراردادهای باز را نشان می‌دهد و مشخص نمی‌کند که معامله‌گران در حال خرید هستند یا فروش.

  • محدودیت در استفاده به ‌تنهایی

تکیه صرف بر شاخص سود باز ممکن است تصویر کاملی از بازار ارائه ندهد. بهترین روش، استفاده از این شاخص در ترکیب با دیگر شاخص‌ها، مانند روندهای قیمت و حجم معاملات، برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی آگاهانه است.

  • شرایط بازار

شاخص اوپن اینترست ممکن است تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند شرایط بازار، اخبار و احساسات معامله‌گران قرار گیرد. بنابراین، ضروری است که این عوامل را نیز هنگام تفسیر داده‌های Open Interest در نظر بگیرید.

  • انقضای قراردادها

شاخص اپن اینترست به تغییرات نزدیک به تاریخ انقضای قراردادها حساس است. داده‌های مربوط به این شاخص ممکن است در این زمان به ‌طور قابل‌توجهی نوسان داشته باشند؛ زیرا معامله‌گران قراردادها را تجدید می‌کنند یا موقعیت‌ها را قبل از انقضا می‌بندند.

در انتها

شاخص اپن اینترست (Open Interest) به‌ عنوان یکی از شاخص‌های کلیدی در بازار کریپتوکارنسی، ابزاری قدرتمند برای درک بهتر از فعالیت‌های بازار، احساسات معامله‌گران و سطح نقدینگی به شمار می‌آید. این شاخص نه‌تنها به شما کمک می‌کند تا روندهای قیمتی و قدرت حرکات بازار را شناسایی کنید، بلکه به پیش‌بینی تغییرات آینده نیز کمک می‌کند. با این حال، به یاد داشته باشید که شاخص Open Interest به ‌تنهایی نمی‌تواند تصویر کاملی از بازار به شما ارائه دهد. برای تحلیل دقیق‌تر و اتخاذ تصمیمات معاملاتی آگاهانه، بهتر است آن را با دیگر ابزارهای تحلیلی و مدیریت ریسک ترکیب کنید.

بازار ارزهای دیجیتال می‌تواند در روزها، ساعت‌ها و حتی دقیقه‌های نزدیک به زمان انقضای قراردادهای آتی به شدت نوسان داشته باشد. شاید شما اهل معامله در بازار اسپات باشید، اما اتفاقات قراردادهای آتی می‌توانند به میزان قابل توجهی بر میزان سودآوری شما اثر بگذارند. همچنین برخلاف بازار سهام، ارزهای دیجیتال ۲۴ ساعته در حال معامله هستند و نوسانات قیمت هر لحظه ممکن است اتفاق بیافتد.

ادامه مطلب

آموزش

رله (Relayer) چیست و چه کاربردی دارد؟

در حوزه بلاکچین، رله‌ها (Relayers) نقش حیاتی در تسهیل تعاملات و اجرای قراردادهای هوشمند دارند و اجزای ضروری سیستم‌های غیرمتمرکز هستند که تعامل‌پذیری، مقیاس‌پذیری و کارایی را ارائه می‌دهند.

منتشر شده

در

رله (Relayer) چیست و چه کاربردی دارد؟

رله‌ها (Relayers) نقش مهمی در سیستم‌ها و پروتکل‌های غیرمتمرکز مختلف، مخصوصا در اکوسیستم‌های بلاکچین (Blockchain) و نسل سوم وب (WEB3.0) دارند. رله‌ها به عنوان واسطه‌ای برای تسهیل ارتباطات و تراکنش‌های بین طرف‌های مختلف عمل می‌کند.

در عصر دیجیتال که فناوری بلاکچین با سرعتی خیره‌کننده در حال تحول است، ابزارها و پروتکل‌های جدیدی ظهور می‌کنند که به بهبود و تکامل این فناوری کمک می‌کنند. یکی از این ابزارهای حیاتی، رله‌ها هستند که به عنوان پل‌های ارتباطی بین شبکه‌های مختلف بلاکچینی عمل می‌کنند. رله (Relayer) یکی از پیشروترین رله‌ها در این حوزه است که با ارائه راه‌حل‌های نوآورانه، نقش مهمی در تسهیل تعاملات و انتقال داده‌ها بین زنجیره‌های مختلف ایفا می‌کند.

رله (Relayer) چیست؟

در زمینه سیستم‌های غیرمتمرکز، رله یک نهاد یا سرویس است که به انتقال داده‌ها یا تراکنش‌ها بین طرف‌های مختلف کمک می‌کند. رله‌ها برای تسهیل تعامل‌پذیری (Interoperability)، مقیاس‌پذیری (Scalability) و کارایی در داخل و بین شبکه‌های بلاکچین ضروری هستند. آن ها به عنوان واسطه‌ای برای انتقال پیام‌ها، تراکنش‌ها یا سایر اشکال داده بین نودها، کاربران یا شبکه‌های مختلف فناوری بلاکچین (Blockchain) عمل می‌کنند.

رله (Relayer) یک جزء کلیدی در اکوسیستم‌های بلاکچینی و پلتفرم‌های امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) است که به عنوان واسطه‌ای برای تسهیل و مدیریت تراکنش‌ها عمل می‌کند. پس رله‌ها نقش مهمی در بهبود مقیاس‌پذیری، امنیت و کارایی شبکه‌های بلاکچینی ایفا می‌کنند.

رله‌ها در اکوسیستم بلاکچین به عنوان نودهای واسطه‌ای شناخته می‌شوند که مسئولیت انتقال و مدیریت تراکنش‌ها بین کاربران و شبکه اصلی بلاکچین را بر عهده دارند. این نودها می‌توانند به کاهش بار تراکنش‌ها روی شبکه اصلی کمک کرده و عملکرد کلی شبکه را بهبود بخشند.

Characterizing Blockchain Interoperability Systems from an Architecture Perspective
Characterizing Blockchain Interoperability Systems from an Architecture Perspective

انواع رله (Relayer)

رله‌ها انواع گوناگونی دارند که بسته به نیاز، برای اهداف مختلفی می‌توان از آن‌ها استفاده کرد که در ادامه به معرفی و توضیح مختصر در رابطه با آن ها پرداخته‌ایم.

رله‌های بلاکچین (Blockchain relayers)

رله‌های بلاکچین ارتباط بین شبکه‌های مختلف بلاکچین را تسهیل می‌کنند. آن‌ها با انتقال تراکنش‌ها یا پیام‌ها از یک بلاکچین به بلاکچین دیگر، تعامل‌پذیری را ممکن می‌سازند. این امر برای ایجاد یک تجربه بدون مشکل در یک محیط چند زنجیره‌ای (Multi-Chain) ضروری است. دو نوع مهم از رله‌های بلاکچین، ریلیر‌های کراس‌چین (Cross-Chain Relayers)و رله‌های اوراکل (Oracle Relayers) هستند.

  • ریلیر‌های کراس‌چین (Cross-Chain Relayer)

این رله‌ها وظیفه تسهیل ارتباط بین شبکه‌های مختلف بلاکچین را بر عهده دارند. آن ها به اجرای تراکنش‌های بین زنجیره‌ای که از طریق آن ها دارایی یا داده‌های یک بلاکچین به بلاکچین دیگری منتقل می‌شود، کمک می‌کنند. به عنوان مثال، رله کراس‌چین، می‌تواند انتقال توکن‌ها از اتریوم (Ethereum) به بی‌ان‌بی‌چین (BNBChain) را تسهیل کند.

  • رله‌های اوراکل (Oracle Relayer)

اوراکل‌ها (Oracles) نوعی رله هستند که داده‌ها را از دنیای بیرون واکشی (Fetch) کرده و به بلاکچین ارسال می‌کنند. رله‌های اوراکل، قراردادهای هوشمند را قادر می‌سازند که با داده‌های دنیای واقعی تعامل داشته باشند. این نوع رله‌ها می‌توانند اطلاعاتی مانند فید قیمت (Price Feed)، داده‌های آب‌وهوا یا هر داده خارجی دیگری را که قراردادهای هوشمند نیاز دارند، فراهم کنند.

Cross-blockchain Token Transfer with Blockchain Relay
Cross-blockchain Token Transfer with Blockchain Relay

رله‌های شبکه (Network Relayer)

رله‌های شبکه وظیفه بهینه‌سازی ارتباطات در یک شبکه بلاکچین را دارند. این نوع رله‌ها با مدیریت انتقال تراکنش‌ها و داده‌ها، کارایی و مقیاس‌پذیری شبکه را افزایش می‌دهند. دو نوع مهم از رله‌های شبکه، رله‌های تراکنش (Transaction Relayers) و رله‌های لایه دو (Layer 2 Relayers) هستند.

  • رله‌های تراکنش (Transaction Relayers)

این ریلیر‌ها ارسال تراکنش‌ها به بلاکچین را انجام می‌دهند. رله‌های تراکنش می‌توانند با حذف پیچیدگی ارسال تراکنش، مانند مدیریت کارمزد، نانس (Nonce) و امضای تراکنش برای ارسال‌کننده و بر عهده‌گیری این پیچیدگی‌ها به کاربران کمک کنند. این نوع رله‌ها معمولا در برنامه‌های امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) برای بهبود تجربه کاربری استفاده می‌شوند.

  • رله‌های لایه ۲ (Layer 2 Relayers)

راهکار لایه دو (Layer 2) با بارگذاری تراکنش‌ها از بلاکچین لایه یک (Layer 1) به لایه‌های ثانویه (لایه ۲) به افزایش مقیاس‌پذیری بلاکچین‌ها کمک می‌کنند. رله‌های لایه ۲ ارتباط بین لایه ۱ و لایه ۲ را برقرار کرده و تضمین می‌کنند که تراکنش‌ها به طور ایمن پردازش شوند. به عنوان مثال، می‌توان از رله‌ها برای رولاپ‌ها (Rollup)، کانال‌های استیت (State Channel) و سایدچین‌ها (Sidechain) استفاده کرد.

رله‌های پیام رسان (Relay Messenger)

رله‌های پیام‌رسان مسئول انتقال پیام‌ها یا داده‌ها بین طرف‌های مختلف در یک سیستم غیرمتمرکز هستند. این رله‌ها ارتباط و هماهنگی را در داخل شبکه امکان‌پذیر می‌کنند. دو نوع مهم از رله‌های پیام‌رسان، رله‌های تعامل‌پذیر (Interoperability Relayers) و رله‌های داده (Data Relayers) هستند.

  • رله‌های تعامل‌پذیری (Interoperability Relayers)

این رله‌ها تبادل پیام‌ها و داده‌ها را بین برنامه‌های غیرمتمرکز (DApps) یا پروتکل‌ها را عملی می‌کنند. آن ها با ترجمه و انتقال پیام‌ها در قالبی که برای سیستم‌های مختلف قابل درک باشد، تعامل‌پذیری را امکان‌پذیر می‌کنند. این امر برای ایجاد یک اکوسیستم منسجم از DApp ها بسیار مهم است.

  • رله‌های داده (Data Relayers)

این نوع رله‌ها مسئول انتقال داده‌ها بین نودها یا کاربران مختلف در یک شبکه غیرمتمرکز هستند. آن‌ها اطمینان حاصل می‌کنند که داده‌ها با دقت تحویل داده می‌شوند و برنامه‌های مختلف مانند فضای ذخیره‌سازی غیرمتمرکز، اشتراک‌گذاری فایل و توزیع محتوا (Content Delivery) را ممکن می‌سازند.

نقش‌ها و وظایف رله‌ها

رله‌ها در فضای غیرمتمرکز، ویژگی‌های خاصی ارائه می‌دهند و می‌توان از آن ها برای حل مشکلات مختلف در این حوزه استفاده کرد.

  • تعامل‌پذیری (Interoperability)

یکی از نقش‌های اصلی رله‌ها، فراهم کردن قابلیت تعامل‌پذیری بین سیستم‌های مختلف است. آن‌ها به عنوان واسطه، اطمینان می‌دهند که داده‌ها و تراکنش‌ها به صورت روان در شبکه‌های مختلف بلاکچین، برنامه‌های غیرمتمرکز یا پروتکل‌ها منتقل شوند. این تعامل‌پذیری باعث می‌شود که کاربران بتوانند از قابلیت‌ها و مزایای چندین بلاکچین به صورت همزمان بهره‌مند شوند. همچنین، رله‌ها با هماهنگ‌سازی انتقال داده‌ها و تراکنش‌ها، به کاهش پیچیدگی‌ها و هزینه‌های مرتبط با تعامل بین زنجیره‌ای کمک می‌کنند و از این طریق تجربه کاربری را بهبود می‌بخشند.

  • افزایش مقیاس‌پذیری (Scalability)

رله‌ها نقش مهمی در افزایش مقیاس‌پذیری سیستم‌های غیرمتمرکز دارند. در واقع، آن‌ها می‌توانند بار تراکنش‌ها را از بلاکچین اصلی به لایه‌های ثانویه تخلیه کنند، ازدحام (Congestion) را کاهش دهند و عملکرد شبکه را بهبود بخشند. این امر برای برنامه‌هایی که نیاز به توان عملیاتی بالا (High-Throughput) دارند، مانند امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) و بازی‌ها بسیار مهم است. این ویژگی‌ها باعث می‌شوند که شبکه‌های بلاکچین بتوانند به تعداد بیشتری از کاربران و تراکنش‌ها پاسخ دهند و از این طریق مقیاس‌پذیری خود را بهبود بخشند.

Blockchain Interoperability - LayerZero
Blockchain Interoperability - LayerZero
  • بهبود تجربه کاربری (User Experience Improvement)

رله‌ها پیچیدگی تعامل با شبکه‌های بلاکچین را برای کاربر حذف کرده و خود برعهده می‌گیرند و مشارکت کاربران در برنامه‌های غیرمتمرکز را آسان‌تر و راحت‌تر می‌کنند. آن‌ها با انجام وظایفی مانند ارسال تراکنش، مدیریت کارمزد و انتقال داده، تجربه‌ای کاربرپسندتر را ارائه می‌دهند. همچنین، رله‌ها با پردازش سریع‌تر تراکنش‌ها و کاهش زمان تأیید، تجربه کاربری را بهبود می‌بخشند. به علاوه، با ارائه راه‌حل‌های پرداخت گروهی و تخفیف در هزینه‌ها، رله‌ها می‌توانند هزینه‌های مرتبط با تراکنش‌ها را کاهش دهند. این ویژگی‌ها باعث می‌شوند که کاربران بتوانند به صورت کارآمدتر و مقرون‌به‌صرفه‌تر از شبکه‌های بلاکچینی استفاده کنند و از تجربه بهتری برخوردار شوند.

  • تضمین امنیت و اعتماد (Security and Trust Assurance)

رله‌ها با اطمینان از انتقال دقیق و مطمئن داده‌ها به امنیت و اعتماد در سیستم‌های غیرمتمرکز کمک می‌کنند. این ابزارها معمولا مکانیسم‌هایی مانند امضاهای رمزگذاری شده، پروتکل‌های اجماع (Consensus Protocol) و فرآیندهای اعتبارسنجی را برای حفظ یکپارچگی داده‌های ارسال شده در خود جای می‌دهند. همچنین، رله‌ها می‌توانند به شناسایی و جلوگیری از حملات DDoS و حملات سایبری و سایر تهدیدات امنیتی کمک کنند.

چالش‌های پیش‌روی رله‌ها

با وجود جذابیت رله‌ها در اکوسیستم‌های غیرمتمرکز، استفاده از آن ها با چالش‌ها و خطراتی نیز همراه است که در ادامه به آن پرداخته‌ایم.

  • خطرات امنیتی (Security Risks)

رله‌ها اجزای حیاتی سیستم‌های غیرمتمرکز هستند و امنیت آن ها بسیار مهم است. هر گونه آسیب‌پذیری در رله‌ها می‌تواند یکپارچگی و امنیت کل شبکه را به خطر بیاندازد. اطمینان از اقدامات امنیتی قوی، مانند امضاهای رمزگذاری‌شده و فرآیندهای اعتبار سنجی برای کاهش این خطرات ضروری است. حملات Man-in-the-Middle (MiTM) یکی از اصلی‌ترین تهدیدات هستند، که در آن مهاجمان می‌توانند داده‌ها را در حین انتقال دستکاری کنند. امنیت کلیدهای خصوصی (Private Key) مورد استفاده توسط رله‌ها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا دسترسی غیرمجاز به این کلیدها می‌تواند منجر به سرقت دارایی‌ها شود.

  • اعتماد و قابلیت اطمینان (Trust and Reliability)

رله‌ها برای اطمینان از انتقال دقیق داده‌ها و تراکنش‌ها باید قابل اعتماد باشند. هر گونه اختلال یا خرابی در آن‌ها می‌تواند منجر به مشکلات قابل توجهی در سیستم‌های غیرمتمرکز شود. ایجاد مکانیسم‌هایی برای نظارت و اعتبارسنجی فعالیت‌های رله‌ها به منظور حفظ اعتماد و قابلیت اطمینان بسیار مهم است. برای رفع این چالش، رله‌ها باید از مکانیزم‌های اعتبارسنجی و تأیید صحت داده‌ها استفاده کنند و به طور شفاف عملکرد خود را گزارش دهند. همچنین، استفاده از پروتکل‌های اعتمادسازی مانند اثبات‌های دانش صفر (Zero-Knowledge Proofs) می‌تواند به افزایش اعتماد کاربران کمک کند. به‌علاوه، داشتن سیستم‌های پشتیبان و بازیابی برای مواقع اضطراری نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.

  • مقیاس‌پذیری و عملکرد (Scalability & Performance)

با اینکه رله‌ها مقیاس‌پذیری را افزایش می‌دهند، آن ها باید خودشان نیز مقیاس‌پذیر باشند تا حجم بالایی از تراکنش‌ها و داده‌ها را مدیریت کنند. اطمینان از اینکه رله‌ها می‌توانند داده‌ها را بدون ایجاد گلوگاه (Bottleneck)، پردازش و انتقال دهند، برای عملکرد سیستم‌های غیرمتمرکز ضروری است. استفاده از معماری‌های مقیاس‌پذیر مانند شاردینگ (Sharding) و پردازش موازی می‌تواند به افزایش ظرفیت پردازش رله‌ها کمک کند.

عملکرد رله‌ها به طور مستقیم بر سرعت و کارایی شبکه‌های بلاکچینی تأثیر می‌گذارد. تأخیر در پردازش و انتقال داده‌ها می‌تواند باعث کاهش رضایت کاربران و کاهش کارایی شبکه شود. برای بهبود عملکرد، رله‌ها باید از سخت‌افزارهای با کارایی بالا و الگوریتم‌های بهینه‌سازی استفاده کنند. همچنین، بهینه‌سازی نرم‌افزاری و استفاده از تکنیک‌های کشینگ (Caching) می‌تواند به افزایش سرعت پردازش کمک کند. رله‌ها باید به طور مداوم عملکرد خود را مانیتور کنند و بهینه‌سازی‌های لازم را اعمال کنند. علاوه بر این، استفاده از تکنیک‌های Load Balancing و توزیع بار می‌تواند به بهبود عملکرد و کاهش تأخیر در پردازش داده‌ها کمک کند.

  • استانداردهای تعامل‌پذیری (Interoperability Standards)

 یکی از چالش‌های اصلی در تعامل‌پذیری بین بلاکچین‌ها، نبود استانداردهای مشترک است. رله‌ها باید بتوانند پروتکل‌ها و استانداردهای مختلف را ترجمه و هماهنگ کنند، که این امر می‌تواند پیچیده و زمان‌بر باشد. نبود استانداردهای مشترک می‌تواند باعث افزایش هزینه‌ها و کاهش کارایی رله‌ها شود. برای رفع این چالش، نیاز به تدوین و پذیرش استانداردهای جهانی تعامل‌پذیری است. همکاری بین‌المللی بین جامعه بلاکچینی و نهادهای استانداردسازی می‌تواند به ایجاد پروتکل‌ها و استانداردهای مشترک کمک کند. همچنین، استفاده از پروتکل‌های باز و قابل توسعه می‌تواند به بهبود تعامل‌پذیری و کاهش پیچیدگی‌های مرتبط با آن کمک کند. تدوین استانداردهای تعامل‌پذیری می‌تواند به افزایش کارایی و کاهش هزینه‌های رله‌ها منجر شود.

رله‌ها در سیستم‌های غیر متمرکز (Decentralized)

رله‌ها نقش مهمی را در آینده سیستم‌های غیرمتمرکز ایفا می‌کنند. با ادامه رشد اکوسیستم شبکه‌های بلاکچین و برنامه‌های غیرمتمرکز، نیاز به رله‌های کارآمد و قابل اعتماد حیاتی‌تر نیز می‌شود.

آن‌ها در آینده احتمالا راه‌حل‌های تعامل‌پذیری پیشرفته‌ای را استفاده خواهند کرد که ارتباطات روان و انتقال دارایی را در طیف گسترده‌ای از شبکه‌های بلاکچین و برنامه‌های غیرمتمرکز امکان‌پذیر می‌سازد. این امر ایجاد یک اکوسیستم غیرمتمرکز تعامل‌پذیرتر و منسجم‌تر را تسهیل می‌کند.

علاوه بر این، رله‌ها به احتمال زیاد با فناوری‌های نوظهور مانند هوش مصنوعی (AI)، اینترنت اشیا (IoT) و 5G یکپارچه خواهند شد تا قابلیت‌ها و عملکردهای خود را بهبود بخشند. این یکپارچگی، کاربردهای جدیدی را فراهم خواهد کرد و پتانسیل سیستم‌های غیرمتمرکز را بیشتر به نمایش خواهد گذاشت.

توسعه رله‌ها به طور فزاینده‌ای بر مشارکت‌های منبع باز (Open Source) و تلاش‌های مشترک جامعه متکی است. این رویکرد جامعه‌محور تضمین می‌کند که رله‌ها در پاسخ به نیازها و چالش‌های اکوسیستم غیرمتمرکز به تکامل و بهبود خود ادامه دهند.

نقش رله‌ها در انجام تراکنش‌های بدون گس (Gasless)

یک رله بلاک چین می تواند اجرای تراکنش‌های بدون گس (GAS) را با مدیریت هزینه‌های گس از طرف کاربر تسهیل کند. این کار با استفاده از تکنیکی به نام متا تراکنش (Meta-transaction) انجام می شود. متا تراکنش نوع خاصی از تراکنش بوده که شامل دو بخش است:

  1. قسمت اول پیامی است که توسط کاربر امضا شده است. این پیام حاوی اطلاعاتی است که کاربر می‌خواهد به بلاکچین ارسال کند؛ مانند آدرس گیرنده و تعداد توکن‌ها برای انتقال.
  2. قسمت دوم تراکنشی است که توسط رله ارسال می‌شود. این تراکنش هزینه‌های گس مربوط به بخش اول متا تراکنش را پرداخت می‌کند.

رله می‌تواند هزینه‌های گس را بپردازد، زیرا دارای موجودی توکن در شبکه بلاکچین است. هنگامی که رله تراکنش را ارسال می‌کند، از توکن‌های خود برای پرداخت هزینه گس استفاده می کند. این بدان معناست که کاربر برای ارسال تراکنش بدون گس نیازی به داشتن هیچ توکنی در شبکه بلاکچین ندارد.

فرآیند ارسال تراکنش بدون گس با رله به شرح زیر است:

  1. کاربر پیامی را امضا می‌کند که حاوی اطلاعاتی است که می‌خواهد به بلاکچین ارسال کند.
  2.  کاربر پیام امضا شده را به رله ارسال می‌کند.
  3.  رله تراکنشی را ارسال می‌کند که هزینه‌های گس را برای قسمت اول متا تراکنش پرداخت می‌کند.
  4. تراکنش توسط شبکه بلاکچین پردازش می‌شود.
  5. پیام کاربر به گیرنده تحویل داده می‌شود.

تراکنش‌های بدون گس ابزار ارزشمندی برای دسترسی بیشتر به برنامه‌های بلاکچین برای کاربران هستند. آن ها به کاربران اجازه می‌دهند بدون نگرانی در مورد هزینه‌های گس، تراکنش‌ها را ارسال کنند. این امر می‌تواند شروع کار با اپلیکیشن‌های بلاکچین و استفاده منظم از آن ها را برای کاربران آسان‌تر کند.

چند رله برتر بلاکچین (Blockchain relayers)

در حوزه بلاکچین، رله‌ها نقش حیاتی در تسهیل تعاملات و اجرای قراردادهای هوشمند دارند. در اینجا برخی از محبوب‌ترین رله‌های بلاکچین آورده شده است.

  • بایکونومی (Biconomy)

یک پلتفرم زیرساخت تراکنش/رله است که از اتریوم (Ethereum)، پالیگان (Polygon) و آربیتروم (Arbitrum) پشتیبانی می‌کند. این رله با هدف کاهش پیچیدگی‌های تعامل با بلاکچین‌ها، خدماتی مانند پرداخت‌های گس کمتر و تراکنش‌های بدون گس را ارائه می‌دهد. بایوکونومی به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد تا تجربه کاربری بهتری برای کاربران خود فراهم کنند و از این طریق پذیرش بلاکچین را افزایش دهند.

  • جلاتو (Gelato)

یک بک‌اند غیرمتمرکز وب ۳ است که به توسعه‌دهندگان کمک می‌کند تا قراردادهای هوشمند بدون گس و آفچین (Off-Chain) بسازند. جلاتو یک پروتکل خودکارسازی قراردادهای هوشمند است که از رله‌ها برای اجرای خودکار تراکنش‌ها بهره می‌برد. Gelato Relay به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد تا قراردادهای هوشمند خود را بدون نیاز به دخالت دستی اجرا کنند. این رله با استفاده از شبکه‌ای از نودهای توزیع شده، اطمینان حاصل می‌کند که تراکنش‌ها به موقع و به درستی انجام می‌شوند.

  • رله اوپن زپلین (OpenZeppelin)

یک رله مدافع است که تراکنش‌ها را از طریق HTTP API ارسال کرده و عملیات قرارداد هوشمند را به صورت ایمن خودکار می‌کند. اوپن زی‌ل (OpenZeppelin Defender) از رله‌ها برای اجرای وظایف امنیتی و مدیریتی استفاده می‌کند. Defender به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد تا قراردادهای هوشمند خود را به صورت ایمن و خودکار مدیریت کنند و از ریسک‌های امنیتی جلوگیری کنند. این پلتفرم ابزارهایی برای نظارت، به‌روزرسانی و اجرای قراردادهای هوشمند ارائه می‌دهد.

  • زیروایکس ریلی (0xrelay)

رله‌ای است که سفارش‌های فردی را به یک دفترچه سفارش متصل می‌کند تا کاربران بتوانند سفارش‌های منطبق را به صورت آفچین ذخیره و پیدا کنند. ایکس ریلی یک پروتکل رله بلاکچینی است که به عنوان یک پل ارتباطی بین بلاکچین‌های مختلف عمل می‌کند. همچنین این رله با استفاده از مکانیزم‌های امنیتی پیشرفته و تکنیک‌های بهینه‌سازی، انتقال داده‌ها و دارایی‌ها را بین شبکه‌های مختلف تسهیل می‌کند. xRelay به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد تا برنامه‌های غیرمتمرکز خود را به صورت موثرتر و کارآمدتر پیاده‌سازی کنند.

  • IBC-relay

رله‌ای است که ارتباط و تراکنش داده‌ها را بین شبکه‌های مختلف بلاکچین که از پروتکل ارتباطات بین بلاکچین (IBC) پشتیبانی می‌کنند، تسهیل می‌کند. پروتکل ارتباط بین بلاکچینی یا Inter‐Blockchain Communication Protocol (به‌اختصار IBC) یک پروتکل متن‌ باز برای انتقال پیام‌ میان دفاتر کل توزیع‌شده مستقل است و هدف از آن اتصال بین بلاکچین‌های مختلف است.

از طریق IBC بلاکچین‌های مستقل می‌توانند داده‌ها را که عموما توکن‌ هستند، به طور مستقیم به یکدیگر ارسال کنند. وجه تمایز IBC در این است که در IBC داده‌ها توسط یک لایه بدون نیاز به اعتماد (Trustless) از طریق یک کانال اختصاصی ارسال می‌شوند و داده‌هایی که یک بار تایید شده‌اند، به بلاکچین مقصد می‌رسند.

Relaying With IBC
Relaying With IBC

در انتها

در نهایت، رله‌ها (Relayers) اجزای ضروری سیستم‌های غیرمتمرکز هستند که تعامل‌پذیری، مقیاس‌پذیری و کارایی را ارائه می‌دهند. آن ها انتقال روان داده‌ها و تراکنش‌ها را تسهیل می‌کنند، تجربه کاربری را افزایش داده و امنیت و قابلیت اطمینان برنامه‌ها و شبکه‌های غیرمتمرکز را تضمین می‌کنند. با ادامه رشد و تکامل اکوسیستم غیرمتمرکز، نقش رله‌ها حتی مهم‌تر می‌شود و آینده سیستم‌ها و برنامه‌های غیرمتمرکز را می‌سازد.

Relayer با ارائه راه‌حل‌های نوآورانه و کارآمد، به توسعه‌دهندگان و کاربران امکان می‌دهد تا از مزایای فناوری بلاکچین به بهترین نحو بهره‌مند شوند. آینده رله‌ها و Relayer روشن است و می‌توان انتظار داشت که با پیشرفت‌های بیشتر، نقش آن‌ها در ایجاد یک اکوسیستم بلاکچینی یکپارچه و پویا بیشتر از امروز شود.

ادامه مطلب
تبلیغات
بلاکتوپیا1 روز پیش

چالش‌های تتر با قوانین MiCA و کاهش ۲ میلیارد دلاری ارزش بازار USDT

بلاکتوپیا1 روز پیش

حجم معاملات صرافی‌های غیرمتمرکز در ماه دسامبر به $۴۶۲ میلیارد دلار رسید

آدام بک: محاسبات کوانتومی در آینده بلاکچین بیت کوین را تقویت خواهند کرد
بلاکتوپیا1 هفته پیش

آدام بک: محاسبات کوانتومی در آینده بلاکچین بیت کوین را تقویت خواهند کرد

۵ تفاوت کلیدی در عادت‌های کاری افراد ثروتمند و فقیر
بلاکتوپیا4 هفته پیش

۵ تفاوت کلیدی در عادت‌های کاری افراد ثروتمند و فقیر

شبکه سلستیا (Celestia) و کوین TIA
بلاکتوپیا1 ماه پیش

شبکه سلستیا (Celestia) و کوین TIA

اپن اینترست (Open Interest) چیست؟
آموزش1 ماه پیش

اپن اینترست (Open Interest) در بازار رمز ارزها چیست؟

رله (Relayer) چیست و چه کاربردی دارد؟
آموزش1 ماه پیش

رله (Relayer) چیست و چه کاربردی دارد؟

معرفی و خلاصه کتاب دید اقتصادی (Economy Grows) از پیتر شیف (Peter Schiff)
معرفی و خلاصه کتاب1 ماه پیش

معرفی و خلاصه کتاب دید اقتصادی (Economy Grows) از پیتر شیف (Peter Schiff)

۷۶٪ میم کوین‌های تبلیغ‌شده توسط اینفلوئنسرها بی‌ارزش می‌شوند
بلاکتوپیا1 ماه پیش

۷۶٪ میم کوین‌های تبلیغ‌شده توسط اینفلوئنسرها بی‌ارزش می‌شوند!

نقشه گرمایی لیکوئیدیشن بیت کوین چیست؟
آموزش1 ماه پیش

نقشه گرمایی لیکوئیدیشن بیت کوین چیست؟

صندوق ETF چیست؟ راهنمای کامل استراتژی‌ تخصیص دارایی ETF
بلاکتوپیا1 ماه پیش

صندوق ETF چیست؟ راهنمای کامل استراتژی‌ تخصیص دارایی ETF

معرفی ۵۰ ابزار حرفه ای برای تحقیق در بازار رمزارزها
بلاکتوپیا2 ماه پیش

معرفی ۵۰ ابزار حرفه ای برای تحقیق در بازار رمزارزها

برترین ها