با ما همراه باشید

بلاکتوپیا

معرفی و خلاصه کتاب؛ چگونه در بورس ۲,۰۰۰,۰۰۰$ میلیون دلار بدست آوردم

نیکلاس دارواس (Nicolas Darvas) در دهه ۱۹۵۰ یک رقاص حرفه ای بود که توانست یک سیستم معاملاتی روندی برای سهام ایجاد کند و سرمایه خود را بین سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۵۸ از ۳۶,۰۰۰ دلار به ۲,۲۵ میلیون دلار تبدیل کند.

منتشر شده

در

معرفی و خلاصه کتاب چگونه در بورس 2,000,000$ میلیون دلار بدست آوردم

در بازار بورس و سرمایه هر کسی داستانی دارد. چه آن هایی که موفق می شوند و چه آن هایی که می بازند، مسیری را طی کرده اند و نتیجه ای را به دست آورده اند که در دلش حرف های زیادی نهفته است. حال ما به سراغ کتاب جذاب “چگونه ۲ میلیون دلار در بازار بورس به دست آوردم” رفتیم و پای صحبت‌های “نیکولاس دارواس / Nicolas Darvas” نشستیم. اگر هنوز در آغاز راه هستید یا به خواندن ماجرای موفقیت افراد غیرحرفه ای در بازارهای مالی علاقه دارید، با ما همراه باشید.

نیکولاس دارواس (Nicolas Darvas) کیست؟

“نیکولاس دارواس” یک رقصنده مجارستانی است که در کشورهای گوناگونی به اجرای برنامه می پردازد. در کنار این ماجرا، که حرفه اصلی او محسوب می شود، نیکولاس یک سرمایه گذار غیرحرفه ای اما بسیار موفق بازار بورس هم به شمار می رود. او به صورت حرفه ای در مورد اقتصاد، بازارهای مالی و… مطالعه می کند. همچنین نویسنده روزنامه، ویراستار و تحصیل کرده دانشگاه “بوداپست” در رشته اقتصاد و جامعه شناسی است. مردم و اهالی بازار بورس، اولین بار به واسطه یک مقاله که در مجله “TIME” منتشر شده بود با این رقصنده و سرمایه گذار عجیب که با استفاده از روش جالب خود توانسته بود میلیون ها دلار را از بازار بورس به دست بیاورد آشنا شدند.

بعد از این ماجرا که حیرت سرمایه گذاران حرفه ای را برانگیخته بود، ناشران “American research Council” به دنبال نیکولاس بودند تا به او پیشنهاد دهند کتابی درمورد روش جالب سرمایه گذاری اش بنویسد. پذیرفتن این پیشنهاد از سوی نیکولاس سبب تولد کتاب جالب و پر فروشی به نام “چگونه ۲ میلیون دلار در بازار بورس به دست آوردم” شد.

How I Made $2,000,000 in the Stock Market

Nicolas Darvas - How I Made $2,000,000 in the Stock Market
Nicolas Darvas - How I Made $2,000,000 in the Stock Market

من، بورس و یک اتفاق پیش بینی‌ناپذیر

به عنوان یک رقصنده که در کشورهای زیادی برنامه اجرا کرده است، با آدم ها و شرایط گوناگونی روبه رو شده ام، ولی این اولین بار بود که کسی از من می خواست تا در عوض اجرا کردن برنامه، دستمزدم را با سهام پرداخت کند. برای درک بهتر عمق تعجب من، بد نیست بدانید میزان آشنایی ام با بازار بورس تنها در این حد بود که می دانستم قیمت سهم ها هر روز بالا و پایین می رود؛ بنابراین همان لحظه که این پیشنهاد را دریافت کردم، با خودم گفتم: “اگر سهام آن ها امروز قیمت بالایی داشته باشد و فردا سقوط کند؛ یعنی من به طور رسمی پول خود را از دست داده‌ام”.

به همین دلیل از آن ها خواستم تا به من تضمین دهند اگر قیمت سهام تا قبل از اینکه آن را نقد کنم از دستمزد متعارف من برای اجرای یک برنامه کمتر شد، میزان خسارت را با پول نقد پرداخت کنند. در کمال تعجب، آن ها این شرط را قبول کردند. این ماجرای اولین ورود من به بازار بورس بود.

اولین سود بزرگ از بازار سهام

مدتی از این ماجرا گذشت و در آن زمان، ۶۰۰۰ سهم از یک شرکت را در اختیار داشتم؛ به همین دلیل گاهی با بی تفاوتی، نگاهی به روزنامه های اقتصادی می کردم تا ببینم سهم من در طول این هشت ماه چقدر رشد یا افت کرده است. همین موقع بود که فهمیدم سهم های من چند برابر افزایش قیمت پیدا کرده اند. بی معطلی تمام آن ها را فروختم و ۸۰۰۰ هزار دلار سود کردم. سرم داشت سوت می کشید! چطور امکان داشت من بدون انجام هیچ‌ کاری این همه پول به دست بیاورم! از طرف دیگر کمی هم از دست خودم عصبانی بودم؛ چون چنین فرصتی بیخ گوشم وجود داشت و من اصلاً از آن خبر نداشتم.

شروع آزمون و خطا در بازار ناشناخته بورس

می خواهید بدانید چگونه در بازار بورس ۲ میلیون دلار به دست آوردم؟ خب، باید بگویم در ابتدا این کار را خیلی بدتر از تمام افراد تازه کار انجام دادم! من هیچ چیزی از بازار بورس و ماجرای سهام نمی دانستم، ولی چون یکبار طعم سود حاصل از فروش سهام را چشیده بودم، دیگر نمی توانستم آن را رها کنم؛ به همین دلیل به یک علامت سؤال بزرگ تبدیل شدم که در هرکسی به دنبال جواب می گشت.

به واسطه شغلم در کشورهای زیادی برنامه اجرا کردم و به افراد ثروتمند دسترسی داشتم؛ بنابراین کارم را با این پرسش ها شروع کردم که “ببخشید قربان، به نظر شما چه سهمی برای خرید خوب است؟” کم کم فهمیدم همه مردم جهان به جز من، بورس بازانی حرفه ای هستند! تقریباً هیچکدام شان پرسشم را بی پاسخ باقی نگذاشتند و هر یک چند سهم بسیار موفق و آینده دار را به من پیشنهاد کردند و من هم تمام آن سهم های پیشنهادی را می خریدم!

ضرر پشت ضرر و انتظار بی پایان برای سود

سهم های پیشنهادی برایم سودآور نبودند. ‌جز یکی دو مورد که به همان سرعت سودآوری، دچار سقوط شدند. من حتی برای مشاوره گرفتن پیش یک کارگزار حرفه ای هم رفتم. با وجود آنکه دفتری محقر و سر و وضعی آشفته داشت، توصیه های دوستانه و برادرانه بسیار خوبی به من کرد. البته واضح است او هم نتوانست به من کمک کند. در واقع اگر او از چنین سهم های طلایی خبر داشت، اول از همه فکری به حال اوضاع خودش می کرد! این موضوعی بود که آن موقع اصلاً به آن توجه نمی کردم. ماجرای خرید و فروش های بی دلیل من همین طور ادامه پیدا کرد تا آنکه به نیویورک رفتم.

Nicolas Darvas
Nicolas Darvas

دوست شدن با کتاب ها و یادگیری از صفر

نیکولاس در بخشی از کتاب “چگونه ۲ میلیون دلار در بازار بورس به دست آوردم” از ماجرای اولین یادگیری جدی اش در مورد بورس برایمان تعریف می کند.

در نیویورک هم به دنبال یک کارگزار خوب و مطمئن گشتم. طبق معمول، همه یکی دو فرد مطمئن زیر سر داشتند. وقتی با او صحبت می کردم، دریافتم که فردی با اطلاعات بالاست. کارگزارم نمی خواست خرید یا فروش یک سهم را به من تحمیل کند. او همیشه سخنانش را در قالب پیشنهاد به من می گفت و تصمیم گیری نهایی را بر عهده خودم می گذاشت. البته که من هم آن پیشنهادها را با جان و دل عملی می کردم!

روزها از پی هم می گذشتند و من همچنان در حال در جا زدن و ضرر کردن بودم. شاید به ظاهر در نیویورک بودم، ولی دقیقاً همان رویه کانادا را در معامله سهم ها به کار می بستم. کم کم از دیدن این همه تلاش و در نهایت ضرر کردن کلافه شدم. از طرفی، وقتی روزنامه ها، مجله ها و حتی سخنان کارگزارم را می شنیدم، تقریباً از آن ها سر در نمی آوردم؛ به همین دلیل چند قدم به عقب برگشتم و شروع به مطالعه کردم.

خوشبختانه کتاب های بسیار زیادی درمورد بورس و روش های معامله وجود داشتند. کارم این شده بود که روزها کتاب می خواندم و شب ها تا دیر وقت ترازنامه های مالی شرکت ها را زیر و رو می کردم!

در جست و جوی سهام صعودی!

بعدها با خبر شدم صاحب یک سهم هستم که آن را فراموش کرده بودم و پس از دیدن سود قابل توجهی که این سهم برایم به ارمغان آورده بود، هیجان وجودم را در بر گرفت. من بدون اینکه هیچ نگرانی به خود راه دهم یا تقلایی بکنم، سود قابل توجهی را به دست آورده بودم. با خودم گفتم: “چی می شد اگر تمام سهم هایم این چنین بودند؟” ناگهان کنجکاوی شدیدی برای یافتن این سکه های طلا در بازار پر از هیاهوی سهام، وجودم را در بر گرفت.

اولین کاری که کردم، مهندسی معکوس همان سهم رشد کرده بود. آنجا بود که فهمیدم این سهم، متعلق به یک شرکت معتبر، سود دِه و خوشنام است که روندی صعودی را طی می کند. حالا مأموریت دیگری داشتم. باید به دنبال تمام شرکت هایی می گشتم که موقعیت این چنینی داشتند و پولم را در آن ها سرمایه گذاری می کردم؛ بنابراین بیشتر از قبل تشنه اطلاعات دست اول و بررسی موشکافانه ترازنامه های شرکت ها شدم.

وقتی ترازنامه ها با واقعیت بازار، سر ناسازگاری دارند

یکی از مشکلاتی که هنگام بررسی دقیق ترازنامه ها با آن ها روبه رو شدم، تفاوت بزرگ یافته هایم از زیر و کردن ترازنامه ها با واقعیت بازار بود. من با چشمان خودم می دیدم سهامی که بر اساس اطلاعات باید روندی رو به رشد را پی گیرد، بی هیچ دلیلی سقوط می کرد. از طرف دیگر، سهامی که از روی کاغذ، بسیار بی ارزش جلوه می کرد، ناگهان در روند صعودی قرار می گرفت. این موضوع من را بسیار گیج می کرد. احساس می کردم سرنخی را که یافته ام گم کرده ام. انگار هیچ چیز حساب و کتابی نداشت و تلاش هایم برای یادگیری آن همه اطلاعات بیهوده جلوه می کرد!

به دنبال گوسفند طلایی در میان گله

کشف رابطه ای جالب میان سهم ها موضوع دیگری بود که در کتاب “چگونه دو میلیون دلار در بازار بورس به دست آوردم” به آن پرداخته شد. یکی از کشفیات من در دورانی که سخت مشغول یادگیری بورس و سازوکار آن بودم “گروه بندی سهام یک صنعت” بود.

من فهمیدم شرکت هایی که در یک صنعت قرار دارند گروه هایی را با هم تشکیل می دهند و هنگام صعود یا سقوط از یکدیگر پیروی می کنند. با فهمیدن این ماجرا گویا ندایی غیبی بر من نازل شده باشد، تمام حرف و حدیث ها، توصیه ها، پیشنهاد ها و خبرهای ضد و نقیض وال استریت را کنار گذاشتم و روز و شب مشغول تحلیل این شرکت ها شدم. من تمام جزئیات فعالیت آن ها، سودهایشان، میزان درآمد و خلاصه هر اطلاعاتی را که قابل دسترسی بود، زیر ذره بین گذاشتم. کم‌کم داشتم به جاهای خوبی می رسیدم. دست آخر هم یک سهم طلایی را یافتم که می توانم آن را پادشاه طلایی گوسفندان گله هر صنعت بنامم!

از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم. نمی دانستم چرا تاکنون هیچکس این سهم طلایی و ارزشمند را ندیده بود. آن موقع بود دست به کار شدم و حرکتی بسیار خطرناک کردم. من از تمام اعتبار و دارایی هایی که داشتم استفاده کردم تا پول نقد قابل توجهی را به دست بیاورم و بعد تمام آن را روی سهم طلایی خودم سرمایه گذاری کردم.

وقتی گوسفند طلایی، فرار می کند!

بعد از این ماجرا، دست از تلاش برداشتم و به تماشا نشستم تا سهم، رشد عجیب و غریب خود را آغاز کند، ولی اینطور نشد که نشد! سهم طلایی من با سرعتی دیوانه وار، سرازیری سقوط را طی می کرد. من در جایم میخکوب شده بودم! هرچه بیشتر منتظر می ماندم بیشتر پولم را از دست می دادم. در نهایت آن را در حالی فروختم که با ورشکستگی تنها چند قدم فاصله داشتم و تا مدت ها حالم بد بود.

دیگر نمی دانستم چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است، ولی یک چیز را خوب می دانستم. من پولم را در بازار بورس از دست داده بودم و باید آن را دوباره در همین بازار زنده می کردم! به طور اتفاقی چشمم به یک سهم افتاد که در وضعیت صعودی قرار داشت. حال و روزم بدتر از آن بود که بخواهم خود را به ترازنامه ها و ریز درآمدهای این سهم مشغول کنم. تنها کاری که از دستم برمی آمد را انجام دادم؛ یعنی آن سهم را خریدم. خوشبختانه آن سهم رشد کرد و من توانستم نیمی از پولم را زنده کنم. حالا نور جدید در زندگی مالی من تابیده بود. باید می فهمیدم چرا این سهم بدون بررسی و تحلیل بنیادی، توانست من را از ضرری بسیار بزرگ نجات دهد!

نظریه جعبه و تلاش برای یافتن یک راه درست

در کتاب “چگونه ۲ میلیون دلار در بازار بورس به دست آوردم” در مورد یکی از مهم ترین نظریه هایی که نیکولاس با ساخت آن توانست ثروت خود را به دست بیاورد صحبت شد. بعد از شوک بزرگی که به من وارد شد، دیگر دست از تحلیل بنیادی برداشتم. به جای آنکه وقتم را با ارزیابی دستگاه های خریداری شده شرکت ها و تأثیر آن ها روی قیمت سهم ها تلف کنم، به سراغ چیز تازه ای به نام “تحلیل رفتار سهام” رفتم. در واقع کار درست هم همین بود؛ چون من در نهایت به دنبال همین تغییرها در رفتار سهام می گشتم.

برای آنکه از این ماجرا بیشتر سر در بیاورم، مطالعه کرده و سهام گوناگون را بررسی می کردم. بعد از چند بار موفقیت و شکست دریافتم که باید رفتار سهامم را درون یک جعبه یا چهار چوب فرضی بگذارم. به این ترتیب، اگر سهم مورد نظر من به حد بالای جعبه می رسید، از صعودی بودن آن مطمئن می شدم و حتماً آن را می خریدم. اگر هم به سرش می زد و می خواست به قسمت پایین جعبه فعلی یا حتی جعبه های زیرین خودش بازگردد، بی معطلی آن را رها می کردم.

Darvas Chart
Darvas Chart

اضافه شدن یک دستیار عالی به ماجرای سرمایه گذاری هایم

چندین بار توانستم با این استراتژی سود کنم، اما ضررهایم هم کم نبودند؛ چون نمی توانستم تمام مدت روی اینکه سهم ها چه زمانی بالا یا پایین می روند متمرکز بمانم. کافی بود دو ساعت کار داشته باشم؛ در آن صورت، از حرکت ناگهانی سهم عقب می ماندم. مشکل را با کارگزارم در میان گذاشتم. او به من پیشنهاد کرد برای خودم “حد ضرر” در نظر بگیرم و آن را به صورت اتوماتیک تعریف کنم. واقعاً عالی بود. حالا دیگر می توانستم بدون اینکه نگران کاهش شدید یا از دست دادن فرصت باشم، سهم مورد نظرم را معامله کنم، ولی هنوز هم یک مشکل دیگر وجود داشت؛ من نمی دانستم بهترین قیمت برای خرید و فروش سهم چه هنگامی است؟

چی می شد اگر مثلاً من سهمم را در قیمت ۵۰ دلار می فروختم و آن سهم تا ۷۰ دلار بالا می رفت؟ از طرفی، من دچار مشکلات شخصیتی هم بودم. نمی توانستم هیجان شدید خود را هنگام رشد اندک سهمم کنترل کنم و فوری آن را می فروختم! باید چاره ای برای این ماجرا پیدا می کردم.

رفتن به یک سفر اجباری و کشف یک نکته مهم

خرید و فروش سهام، شغل اول من نبود. من به عنوان یک رقصنده برای باقی ماندن در حرفه ام باید به اجرای برنامه ها می پرداختم. در همان گیر و دار که سخت مشغول تلاش برای یادگیری چم و خم بازار سهام بودم، یک قرارداد تور دور دنیا را امضا کردم. این سفر اجباری، آغاز پاسخ به این پرسش کلیدی است که “چگونه ۲ میلیون دلار در بازار بورس به دست آوردم” با امضای این قرارداد، مدام در این فکر بودم که چطور می توانم در خارج از نیویورک و دور از وال استریت باز هم از میزان حجم فروش و حرکت های قیمت سهم هایم با خبر بمانم. در نهایت با کارگزارم به این نتیجه رسیدم که او هر روز قیمت سهم ها را برایم تلگراف کند.

در ابتدا با این موضوع مشکل داشتم؛ چون گاهی این قیمت ها با تأخیر به دستم می رسید و حتی در برخی منطقه ها اصلاً امکان دریافت و ارسال تلگراف وجود نداشت، ولی کم کم دستم آمد و توانستم دور از وال استریت باز هم تصمیم های خوبی برای سرنوشت سهم هایم بگیرم. درحقیقت چیزی که من در نیویورک جا گذاشتم، هیاهوی بیهوده، اخبار ضد و نقیض، شایعه های فریبنده و درخشندگی میلیون ها سهم دیگری بود که در اختیار من نبودند!

فرار از بازار نزولی بدون آنکه خودم بدانم

من هنوز در سفر بودم و همچنان به تنها ریسمانی که من را به وال استریت و سهم هایم گره می زد، چنگ می زدم. بعد از مدتی خرید و فروش سهام از راه دور، متوجه تغییری عجیب در رفتار سهم هایم شدم. همه آن ها در حال حرکت به سمت پایین ترین قسمت جعبه خود بودند. از آنجا ‌که من از قبل، حد ضررهایم را مشخص کرده بودم، سیستم به طور اتوماتیک سهم های کم ارزش شده من را قبل از اینکه کار از کار بگذرد و من زیر بار ضرر بروم فروخته بود.

این ماجرا تا جایی پیش رفت که در نهایت، تمام سرمایه من از بازار بیرون کشیده شد. من از شایعه ها، پیش بینی ها و اخبار دست اول وال استریت دور بودم و تنها چیزی که برای بررسی در اختیار داشتم، قیمت سهم هایم و میانگین داو جونز بود. بعدها دریافتم من با کمک سیستم جعبه ای و فروش در حد ضرر، خودم را از بزرگترین بازار نزولی که افراد بسیاری را بیچاره کرد، بیرون کشیده بودم. جعبه من واقعاً داشت کار می کرد!

شیرجه درون اشتباه ها و از دست دادن ۱۰۰ هزار دلار

وقتی بازار دوباره به حالت تقریباً طبیعی بازگشت، من با استفاده از روش خودم دوباره به معامله مشغول شدم. در این میان توانستم نیم میلیون دلار سود به دست بیاورم. این برای من نوعی پیروزی بزرگ بود و البته دروازه ای برای اشتباه های بزرگتر! غرور سراسر وجودم را گرفته بود. با خودم فکر می کردم دیگر یک متخصص بازارهای مالی هستم و این امکان وجود دارد که هر چقدر بخواهم از این بازار سود به دست بیاورم. البته اگر به نیویورک باز نمی گشتم، شاید واقعاً همچنین چیزی اتفاق می افتاد، ولی حضور یک فرد مغرور بیخ گوش وال استریت، آن هم زمانی که به تازگی نیم میلیون دلار از این بازار به دست آورده است، چیزی شبیه نگه داشتن نفت و آتش کنار هم بود!

با خودم فکر می کردم باید از آوارگی دست بردارم و یک دفتر کار برای خودم دست و پا کنم. هر چه باشد من داشتم از این بازار سود می کردم! این دقیقاً اولین اشتباه من بود. پس از آنکه در دفترم مستقر شدم، از فردی که داشت مسیر بازی با سهام را یاد می گرفت و حتی در آن به موفقیت هایی رسیده بود، به فردی بی تجربه و تازه کار تبدیل شدم؛ چون تحت تأثیر اخبار، بمباران شایعه ها و تصمیم های گروهی قرار گرفته بودم. کم کم استقلال خود را در تصمیم گیری خرید و فروش از دست دادم؛ روشم را از یاد بردم و هر کاری را که بقیه می کردند تکرار می کردم.

چگونه ۲ میلیون دلار در بازار بورس به دست آوردم؟ از نیویورک فرار کردم!

من تقریباً دیوانه شده بودم. کم کم داشتم تمام ثروتی را که به دست آورده بودم، با دستان خودم آتش می زدم! به خودم آمدم و دیدم از آن فردی که به کمک تلگراف به راحتی سهم های ضعیف را از قوی جدا می کرد، چقدر فاصله گرفته ام. فوری یک بلیت برای پاریس رزرو کردم و برای مدتی نا معلوم از نیویورک دور شدم، اما قبل از رفتن از شر تمام سهم های ضعیف خلاص شدم و به کارگزارانم گفتم حق ندارند به من تلفن بزنند یا سهام تازه ای را پیشنهاد دهند. فقط باید مثل زمانی که در سفر بودم، نوسان قیمت سهم هایم را با تلگراف به گوشم برسانند.

به پاریس رفتم. تا چند هفته به شکل عجیبی از تلگراف هایی که روزی مثل آب خوردن آن ها را می خواندم سر در نمی آوردم. انگار آن فرد قبلی حافظه اش را به کلی از دست داده است، اما جا نزدم. تصمیم گرفتم به خودم فرصت دهم و باز هم هر روز تلگراف ها را بخوانم. در کمال ناباوری، کم کم دوباره توانستم تحلیل کردن از روی رفتار سهم هایم را به یاد بیاورم. آن موقع بود که به خودم قول دادم قوانینم را زیر پا نگذارم و از روشی که برایم مناسب است پیروی کنم؛ نه آنکه چشم به شایعه ها و اخبار ضد و نقیض بدوزم.

Time magazine Nicolas Darvas
Time magazine Nicolas Darvas

پیش به سوی ۲ میلیون دلار

من به شدت به اصولم چسبیده بودم و تازه بعد از شش سال آزمون و خطا مسیر معامله گری ام را پیدا کرده بودم. البته کارگزارانم فکر می کردند من کمی دیوانه شده ام؛ چون به آن ها اجازه نمی دادم ذهنم را با خبر بهترین سهم یا بدترین سقوط بازار مسموم کنند. من درسم را فرا گرفته بودم و حالا تنها کاری که باید می کردم بازی کردن در نقش یک شاگرد خوب و وفادار و صبر کردن تا رسیدن به سود بزرگ بود. از سودهای پراکنده، اما قابل قبولی که به دست می آوردم، به عنوان پله هایی برای سرمایه گذاری بزرگ تر در سهم های قدرتمند استفاده می کردم. من به آن سودها نیاز نداشتم؛ چون درآمد اصلی من از بازار سهام نبود. به تدریج به قدرت بیشتری در روشم رسیدم و البته روی شخصیتم هم کار کردم. در کنار تمام این موارد، حد ضررم نیز مانند نگهبانی وفادار در مقابل حمله ضررهای بزرگ از من محافظت می کرد. بالاخره توانستم دو میلیون دلار در بازار سهام سود کنم! اما باید اعتراف کنم این موضوع، به اندازه آن وقتی که اولین بار طعم سود از بازار سهام را چشیدم، برایم هیجان انگیز نبود.

از مصاحبه و بازرسی تا راضی کردن دیگران

بخش پایانی کتاب به ماجرای عجیب باور نکردن موفقیت نیکولاس توسط سرمایه گذاران کوچک و بزرگ اختصاص یافته است.

خبر موفقیت من و سرمایه گذاری بزرگی که کرده بودم، در بازار سهام پیچید. بعد از این ماجرا یک روزنامه نگار برای مصاحبه با من به شدت اصرار داشت. من هم قبول کردم و داستان را از ابتدا برایش توضیح دادم. او بسیار متعجب شد و بعد از بررسی تلگراف ها رفت. بعد از مدت کوتاهی، از من خواست با یک نفر دیگر هم ملاقات کنم و ماجرا را برایش توضیح دهم. من باز هم قبول کردم، اما انگار این ماجرا تمام شدنی نبود. این بار او به من گفت سردبیرمان به این شرط اجازه چاپ مصاحبه را می دهد که سه نفر متخصص با شما ملاقات کنند. من باز هم پذیرفتم. البته آن ها یک شرط دیگر هم داشتند. می خواستند من را موقع رقصیدن ببینند؛ چون ظاهراً باورشان نشده بود یک رقصنده هم می تواند در بازار سهام به موفقیت برسد!

برقص و کتاب بنویس!

در روز ملاقات روی صحنه رفتم و رقصیدم. از قضا چنان تحت تأثیر نگاه های سرد آن ها قرار گرفتم که بعد از این همه سال برنامه اجرا کردن در گوشه گوشه جهان، تعادلم را از دست دادم و به سختی زمین خوردم، اما آن ها به جای آنکه نگران من باشند، مثل چند بازپرس، تمام مدارک، تلگراف ها، ریزحساب ها و خلاصه هر برگه مالی را که داشتم، بررسی کردند. این ماجرا تا ساعت چهار صبح ادامه پیدا کرد. کم کم داشتم عصبانی می شدم؛ چون به آن ها بدهکار نبودم و کار خلافی هم نکرده بودم. من فقط در چارچوب قانون و بعد از پرداخت مالیات و کمیسیون کارگزارانم، حقم را برداشتم! خوشبختانه آن ها دقیقاً قبل از اینکه کاسه صبر من لبریز شود، لطف کرده و تأیید کردند که من واقعاً آن ۲ میلیون دلار را به دست آورده ام!

بعد از این ماجرا به سفر رفتم و همانجا بود که مسئولان یک انتشارات از من خواستند تا ماجرای خودم را در قالب یک کتاب بنویسم. من هم قبول کردم تا کتابی بنویسم با عنوان “چگونه ۲ میلیون دلار در بازار بورس به دست آوردم” شاید برای آنکه ثابت کنم هر کسی می تواند در بازار سرمایه به سرمایه گذاری موفق تبدیل شود.

Nicolas Darvas

اخبار

استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!

شرکت StarkWare فناوری جدیدی اعلام کرده که «تصدیق بلوک‌های بلاک‌چین بیت‌کوین از ابتدای پیدایش تا حال» را در قالب یک پرُف (proof) تقریباً ۱ مگابایتی ممکن می‌کند، البته نه به معنی دانلود کل تاریخچه تراکنش‌ها، بلکه فقط هِدِر بلوک‌ها.

منتشر شده

در

شرکت استارک‌ور (StarkWare) که در زمینه فناوری پیشرفته دانش صفر (Zero-Knowledge یا ZK) تخصص دارد، از یک دستاورد بزرگ رونمایی کرده است که می‌تواند اساس تعامل کاربران با شبکه بیت‌کوین را دگرگون کند. این شرکت موفق به ساخت یک اثبات تأیید (Verification Proof) مبتنی بر دانش صفر از کل بلاکچین بیت‌کوین شده است که به طرز شگفت‌انگیزی سبک بوده و به راحتی بر روی دستگاه‌های موبایل قابل اجراست. این نوآوری به هر کاربری اجازه می‌دهد تا به طور مستقل و بدون نیاز به سخت‌افزارهای گران‌قیمت، تاریخچه بیت‌کوین را اعتبارسنجی کند.

این اثبات که توسط استارک‌ور توسعه داده شده، تنها ۱ مگابایت حجم دارد. این در حالی است که حجم کامل بلاکچین بیت‌کوین (Bitcoin) در حال حاضر از مرز ۶۸۰ گیگابایت فراتر رفته است. به گفته عبدالحمید بختا (Abdelhamid Bakhta)، مدیر اکوسیستم در استارک‌ور، این تکنولوژی به کاربران امکان می‌دهد تا تراکنش‌ها را در کمتر از ۱۰۰ میلی‌ثانیه تأیید کنند. این پیشرفت، تحقق مدرن ایده‌ای است که برای اولین بار توسط ساتوشی ناکاموتو در وایت‌پیپر بیت‌کوین تحت عنوان تأیید پرداخت ساده شده (SPV) مطرح شد و اکنون موانع فنی و مالی را برای میلیون‌ها کاربر از میان برمی‌دارد.

An illustrated model of SPV outlined in Satoshi’s Bitcoin whitepaper. Source: Nakamoto Institute
An illustrated model of SPV outlined in Satoshi’s Bitcoin whitepaper. Source: Nakamoto Institute

چگونه ۶۸۰ گیگابایت داده در ۱ مگابایت فشرده می‌شود؟

راز این فشرده‌سازی خارق‌العاده در محتوای اثبات نهفته است. این فایل ۱ مگابایتی، تاریخچه کامل و جزئیات تمام تراکنش‌ها را در خود جای نداده است؛ بلکه شامل تمام هدرهای بلاک (Block Headers) از اولین بلاک شبکه (بلاک جنسیس) تا به امروز است. هر هدر بلاک مانند یک شناسنامه برای آن بلاک عمل می‌کند و حاوی اطلاعات کلیدی زیر است:

  • شماره نسخه (Version Number): نسخه نرم‌افزار بیت‌کوین که برای استخراج بلاک استفاده شده است.
  • ارجاع به بلاک قبلی (Previous Block Reference): پیوندی رمزنگاری‌شده که زنجیره بلاک‌ها را به هم متصل می‌کند.
  • برچسب زمانی (Timestamp): زمان تقریبی ایجاد بلاک.
  • اندازه بلاک (Block Size): حجم بلاک.
  • نانس (Nonce): عدد تصادفی که ماینرها برای حل معمای محاسباتی و افزودن بلاک به دفتر کل، آن را پیدا می‌کنند.

با در اختیار داشتن زنجیره‌ای از این هدرها، یک کاربر می‌تواند به طور مستقل و با اطمینان بالا، صحت و اعتبار کل تاریخچه شبکه را بدون نیاز به دانلود صدها گیگابایت داده، بررسی کند.

The number of Bitcoin nodes has been steadily rising since 2015. Source: Coin Dance
Bitcoin Nodes

این دستاورد در زمانی ارائه می‌شود که جامعه بیت‌کوین درگیر یکی از مهم‌ترین بحث‌های داخلی خود، یعنی چالش حفظ تمرکززدایی (Decentralization) در مقابل رشد روزافزون حجم بلاکچین است. یکی از ارزش‌های بنیادین بیت‌کوین این است که اجرای یک نود کامل (Full Node) برای هر کسی با یک کامپیوتر شخصی معمولی امکان‌پذیر باشد. این دسترسی آسان، تضمین‌کننده امنیت و مکانیزم اجماع شبکه است که توسط هزاران اپراتور نود مستقل در سراسر جهان اجرا می‌شود.

با این حال، ظهور پدیده‌هایی مانند اُردینالز و اینسکریپشن‌ها که امکان ذخیره‌سازی داده‌های غیرپولی (مانند تصاویر و متن) را روی بلاکچین (Blockchain) فراهم می‌کنند، این اصل را به چالش کشیده‌اند. منتقدان معتقدند این روند باعث «پف‌کردن» بلاکچین شده و با افزایش سرسام‌آور حجم دفتر کل توزیع شده (DLT)، نیازمندی‌های سخت‌افزاری برای اجرای نود را بالا می‌برد. اگر اجرای نود بیش از حد گران شود، شبکه به سمت تمرکزگرایی پیش خواهد رفت و تنها شرکت‌های بزرگ و مراکز داده توانایی مشارکت در آن را خواهند داشت که این امر کاملاً با فلسفه وجودی بیت‌کوین در تضاد است.

The breakdown of different implementations of the Bitcoin node software. Source Coin Dance
The breakdown of different implementations of the Bitcoin node software. Source Coin Dance

به‌روزرسانی Bitcoin Core و طغیان جامعه

این تنش با اعلام برنامه‌های مربوط به به‌روزرسانی آینده نرم‌افزار Bitcoin Core 30 که برای انتشار در ماه اکتبر برنامه‌ریزی شده، به نقطه جوش خود رسیده است. توسعه‌دهندگان Bitcoin Core (که نرم‌افزار مورد استفاده حدود ۸۰٪ از نودهای شبکه است) قصد دارند محدودیت OP_Return را حذف کنند. این قابلیت در حال حاضر حجم داده‌های غیرپولی قابل جاسازی در تراکنش‌ها را به ۸۰ بایت محدود می‌کند که برای ذخیره اکثر محتواهای چندرسانه‌ای امروزی بسیار ناچیز است.

این تصمیم پیشنهادی، موجی از مخالفت را برانگیخته و باعث یک جهش تاریخی در استفاده از Bitcoin Knots شده است. Bitcoin Knots یک نرم‌افزار جایگزین برای نود بیت‌کوین است که قابلیت‌های شخصی‌سازی بیشتری را به اپراتورها می‌دهد؛ از جمله این امکان که خودشان برای میزان داده‌های OP_Return که مایل به ذخیره و بازنشر آن هستند، محدودیت تعیین کنند. آمارها نشان می‌دهد سهم بازار نودهای Knots از حدود ۱٪ در پایان سال ۲۰۲۴، با یک رشد تقریباً عمودی، به نزدیک ۲۰٪ در سال ۲۰۲۵ رسیده است که نشان‌دهنده واکنش شدید بخشی از جامعه به مسیر پیش روی توسعه بیت‌کوین است. در این میان، راهکار استارک‌ور می‌تواند فارغ از این جدال‌ها، قدرت تأیید مستقل را به دست تک‌تک کاربران بازگرداند.

ادامه مطلب

آموزش

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

تقویم اقتصادی مثل یک “برنامه‌ریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکت‌های ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک می‌کند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصت‌های سودآور پیدا کنید.

منتشر شده

در

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

اگر معامله‌گر یا فعال بازارهای مالی باشید، حتما تجربه کرده‌اید که یک خبر اقتصادی می‌تواند ظرف چند دقیقه بازار را زیر و رو کند. مثلا اعلام نرخ بیکاری آمریکا یا تصمیم فدرال رزرو درباره نرخ بهره کافی است تا قیمت دلار، طلا یا حتی بیت کوین نوسان شدیدی پیدا کند. در چنین شرایطی، دانستن زمان دقیق این رویدادها می‌تواند مرز میان یک معامله سودآور یا پشیمان‌کننده باشد.

اینجاست که تقویم اقتصادی به عنوان یک ابزار به کمک شما می‌آید. ابزاری که تمام اتفاقات مهم اقتصادی و مالی جهان را در یک جدول زمانی مشخص نمایش می‌دهد و به شما کمک می‌کند همیشه چند قدم جلوتر از بازار باشید. اگر می‌خواهید بدانید تقویم اقتصادی دقیقا چیست، چه اجزایی دارد و چطور باید از آن استفاده کنید، این مطلب را از دست ندهید.

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست؟

یک لیست زمان‌بندی‌شده از اعلامیه‌های اقتصادی، داده‌های کلان، سخنرانی‌های مقامات مالی و انتشار شاخص‌های اقتصادی مثل نرخ بهره، تورم، بیکاری، تولید ناخالص داخلی و … است. علاوه بر این معمولاً زمان بیانیه های بانک مرکزی، سخنرانی های سیاست گذاران پولی و انتخابات را فهرست می کند.

بیشتر تقویم های اقتصادی منتشر شده شامل نوع داده مثل نرخ بیکاری، نتیجه قبلی که منتشر شده بود و انتظارات اجماع بازار برای نتیجه آتی می شوند. باید توجه داشت که نوع انتشار به طور کلی بسته به اینکه چه تاثیری می تواند داشته باشد؛ بصورت زیاد، متوسط، کم یا بدون تاثیر، کد گذاری می شود.

برای مثال، تصور کنید بانک مرکزی اروپا (ECB) قرار است درباره نرخ بهره (Interest Rate) جلسه برگزار کند. این تصمیم می‌تواند ارزش یورو را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. اگر شما معامله‌گر بازار فارکس باشید و این تاریخ را ندانید، ممکن است در میانه یک معامله ناگهان با نوسانی شدید روبه‌رو شوید و فرصت مدیریت آن را از دست بدهید. اما وقتی به تقویم اقتصادی نگاه می‌کنید، می‌بینید که این رویداد دقیقا چه روز و ساعتی اتفاق می‌افتد و می‌توانید از قبل برایش برنامه‌ریزی کنید.

تقویم اقتصادی نه فقط برای معامله‌گران حرفه‌ای، بلکه برای هر فردی که در بازارهای مالی فعالیت می‌کند (از بورس و فارکس گرفته تا ارزهای دیجیتال) یک ابزار ضروری است. حتی سرمایه‌گذاران بلندمدت هم با نگاه به این تقویم می‌توانند تصمیم‌های دقیق‌تری برای مدیریت پرتفوی خود بگیرند.

اگر انتشار داده اقتصادی تأثیر کمی داشته باشد، آنگاه جفت ارز حرکتی نداشته و یا واکنشی جزیی نسبت به نتیجه از خود نشان خواهد داد. اما اگر در رویدادی با تأثیر متوسط، نتیجه نهایی با چیزی که انتظار می رفت خیلی تفاوت داشته باشد، باعث می شود جفت ارز به میزان بیشتری تغییر کند. زمانی که انتشار داده ها به طور قابل توجهی بیشتر یا کمتر از نتیجه مورد انتظار بازار باشند، به خصوص زمانی که صحبت از داده هایی با تأثیر بالا باشد، جفت ارز مرتبط تمایل بیشتری به حرکت دارد و بازار نوسانات قابل توجهی را در این فرآیند تجربه می کند.

چرا تقویم اقتصادی مهم است؟

  • تقویم اقتصادی مانند یک نقشه راه است که مسیر حرکت بازارها را روشن‌تر می‌کند و شما را از غافلگیری‌های ناگهانی نجات می‌دهد. به این ترتیب شما می‌توانید تصمیمات معاملاتی خودتان را بر پایه اطلاعات موثق بگیرید.
  • انتشار داده‌های اقتصادی می‌تواند باعث نوسانات شدید در بازارهای مالی شود. برای مثال، اگر نرخ تورم بالاتر از حد انتظار اعلام شود، سرمایه‌گذاران انتظار افزایش نرخ بهره خواهند داشت و همین موضوع می‌تواند بازار سهام یا ارزهای دیجیتال را تحت تاثیر قرار دهد.
  • بدون تقویم اقتصادی، بسیاری از تصمیم‌ها بر اساس حدس و گمان گرفته می‌شود. معامله‌گرانی که فقط با تحلیل تکنیکال کار می‌کنند، ممکن است در لحظه انتشار یک خبر بزرگ، گرفتار نوسانات غیرمنتظره بازار شوند. در حالی‌که کسی که تقویم اقتصادی را دنبال می‌کند، می‌داند چه زمانی باید محتاط‌تر باشد یا حتی برای شکار فرصت‌های جدید آماده شود.
  • یکی از مهم‌ترین مزیت‌های تقویم اقتصادی، مدیریت ریسک است. اگر قبل از انتشار یک داده مهم پوزیشن باز دارید، می‌توانید حجم معاملات خود را کاهش دهید، حد ضرر تنظیم کنید یا حتی معامله را ببندید تا از ضررهای سنگین جلوگیری شود.
  • استفاده از تقویم اقتصادی به شما امکان می‌دهد استراتژی‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت خود را بر اساس داده‌های واقعی طراحی کنید. به این ترتیب، معاملات شما نظم بیشتری پیدا می‌کند و احتمال موفقیت بالاتر می‌رود.
  • بسیاری از ضررها به دلیل تصمیمات عجولانه و احساسی اتفاق می‌افتد. وقتی بدانید چه چیزی در راه است، آرامش بیشتری خواهید داشت و کمتر اسیر ترس یا طمع می‌شوید.

اجزای اصلی یک تقویم اقتصادی

وقتی وارد یک تقویم اقتصادی مثل Trading Economics یا Investing.com می‌شوید، در نگاه اول ممکن است جدول شلوغی ببینید که پر از عدد و کلمه است. اما اگر بدانید هر ستون چه معنایی دارد، کار با آن بسیار ساده خواهد شد. در ادامه تک‌تک اجزای اصلی این جدول که از وب‌سایت تریدینگ اکونومیکس آورده شده را توضیح می‌دهیم.

Economic Calendar
All events, interest rate, prices & inflation, labour market, GDP growth, foreign trade, government, business confidence, consumer sentiment, housing market.

در قسمت بالای جدول بخشی برای فیلتر کردن نتایج آورده شده است. گزینه «Recent» فیلتری برای نشان دادن رویدادهای اخیر است و فقط موارد نزدیک به زمان فعلی را نشان می‌دهد. اگر می‌خواهید مثلا رویدادهای اقتصادی چند ماه دیگر را ببینید کافی است این فیلتر را تغییر دهید.

با استفاده از گزینه «Impact» شما می‌توانید این رویدادهای اقتصادی را بر اساس سطح اهمیت آن ها دسته‌بندی کنید. تریدینگ اکونومیکس سه دسته‌بندی دارد. رویدادهای یک ستاره، دو ستاره و سه ستاره که طبیعتا اهمیت آن ها بر اساس تعداد ستاره افزایش می‌یابد.

قسمت «Countries» امکان فیلتر کردن بر اساس کشور یا اقتصاد موردنظر را فراهم می‌کند. مثلا اگر قصد دارید فقط شاخص‌های اقصتادی کلان آمریکا را ببینید، کافی است روی این گزینه کلیک کرده و «United States» را انتخاب کنید.

فیلتر «Category» دسته‌بندی رویدادها را نمایش می‌دهد. مثلا شما می‌توانید در این فیلتر گزینه «Prices & Inflation» را انتخاب کرده و فقط داده‌های تورمی را مشاهده کنید.

بخش «UTC +3:30» نیز برای تعیین منطقه زمانی است. شما می‌توانید منطقه زمانی خودتان (تهران-ایران) را تنظیم کنید تا ببینید دقیقا رویداد موردنظرتان در چه ساعتی به وقت ایران رخ می‌دهد.

  • تاریخ و ساعت

اولین چیزی که در تقویم اقتصادی به چشم می‌آید، ستون زمان انتشار است. در این بخش دقیقا مشخص می‌شود که هر رویداد چه روز و ساعتی منتشر خواهد شد. اهمیت این قسمت بسیار بالاست، چون بازارها معمولا درست در همان لحظه انتشار خبر واکنش نشان می‌دهند. مثلا اگر در ساعت ۴:۰۰ صبح «شاخص اعتماد مصرف‌کننده استرالیا» منتشر شود، معامله‌گران بازار فارکس در همان دقیقه باید آماده واکنش باشند.

همانطور که گفتیم، ساعت تقویم معمولا بر اساس منطقه زمانی قابل تغییر است. مثلا شما می‌توانید آن را روی «تهران (UTC+3:30)» تنظیم کنید تا دقیقاً با ساعت محلی خودتان هماهنگ باشد.

  • کشور

در ستون بعدی، پرچم و کد کشور (مثلاً GB = بریتانیا، AU = استرالیا، MX = مکزیک) قرار دارد که نشان می‌دهد داده متعلق به کدام اقتصاد است. گاهی اوقات هم رویدادها مربوط به یک بلوک منطقه‌ای خاص مثلا اروپا (EA = Euro Area) هستند. در این صورت آن داده را باید به عنوان یک شاخص منطقه‌ای و نه مربوط به یک کشور واحد تفسیر کرد.

  • عنوان رویداد

این ستون عنوان خبر یا شاخص اقتصادی را نشان می‌دهد. گاهی هم کنار این عنوان، مخفف ماه میلادی (مثل AUG، SEP) دیده می‌شود که نشان می‌دهد داده مربوط به کدام ماه است. شناخت هر شاخص اهمیت زیادی دارد، چون هرکدام اثر متفاوتی روی بازار می‌گذارند.

اما نکته مهم اینجاست که همه رویدادها عددی و آماری نیستند. بعضی از آن ها بیشتر کیفی هستند و باید با توجه به ماهیتشان تفسیر شوند. برای درک بهتر، به چند نمونه نگاه کنیم:

  • شاخص‌های آماری (عدد‌محور)

مثل نرخ بیکاری (Unemployment Rate)، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، یا تولید ناخالص داخلی (GDP). اینها همیشه یک عدد مشخص دارند که می‌توان آن را با مقدار قبلی و پیش‌بینی بازار مقایسه کرد.

  • سخنرانی‌ها (Speech)

مثلا «سخنرانی رئیس فدرال رزرو». این نوع رویداد عدد ندارد، بلکه مهم محتوای صحبت‌هاست. اگر لحن سخنران به سمت سیاست انقباضی (افزایش نرخ بهره) باشد، بازار واکنش منفی به دارایی‌های پرریسک نشان می‌دهد. اگر لحن انبساطی باشد، می‌تواند باعث رشد بازار سهام یا ارزهای دیجیتال شود.

  • حراج اوراق (Auction)

مثل «حراج اوراق ۱۰ ساله آمریکا» یا «حراج اوراق خزانه ژاپن». اینجا اعداد مربوط به بازده (Yield) یا حجم اوراق فروخته‌شده اهمیت دارند. بالا رفتن بازده معمولا نشانه افزایش هزینه استقراض دولت و احتمال بالا رفتن نرخ بهره است.

  • شاخص‌های نظرسنجی و اعتماد (Survey/Confidence Index)

مثل «شاخص اعتماد مصرف‌کننده» یا «شاخص مدیران خرید (PMI)». اینها با پرسش‌نامه از فعالان اقتصادی یا مصرف‌کنندگان تهیه می‌شوند و بازتاب‌دهنده چشم‌انداز آینده هستند.

ستون Previous نشان‌دهنده نتیجه گزارش قبلی است. مثلا اگر شاخص بیکاری ماه گذشته ۸٪ بوده، این عدد در ستون Previous نمایش داده می‌شود. این بخش برای مقایسه روند بسیار مهم است، چون بازار همیشه تغییرات نسبت به گذشته را در نظر می‌گیرد.

در قسمت (Consensus / Forecast) دو ستون پیش‌بینی تحلیلگران و اقتصاددانان درباره آن شاخص یا داده اقتصادی آورده می‌شود. اما چه تفاوتی با هم دارند؟

Consensus یا اجماع در واقع میانگین پیش‌بینی جمعی تحلیلگران، اقتصاددان‌ها و موسسات مالی است. یعنی چندین منبع معتبر پیش‌بینی خود را درباره یک شاخص اعلام می‌کنند و تقویم اقتصادی میانگین یا اجماع آنها را نمایش می‌دهد.

Forecast گاهی به همان معنی Consensus به کار می‌رود، اما در بعضی تقویم‌ها (مثل Trading Economics) یک تفاوت کوچک دارد:

  • Forecast معمولاً پیش‌بینی اختصاصی خود سایت یا موسسه منتشرکننده تقویم است.
  • در حالی که Consensus نماینده پیش‌بینی کلی بازار و تحلیل‌گران مختلف است.

در ستون (Actual) مقدار واقعی در لحظه انتشار خبر به‌روزرسانی می‌شود و عدد واقعی گزارش را نشان می‌دهد. در حقیقت، مهم‌ترین بخش برای معامله‌گران همین ستون است، چون مستقیما رفتار بازار را شکل می‌دهد.

بعضی تقویم‌ها مثل Trading Economics در کنار هر شاخص نمودارهای کوچکی نمایش می‌دهند. این نمودار روند تاریخی آن شاخص را نشان می‌دهد (مثلا تغییرات نرخ بیکاری در چند ماه گذشته). با نگاه سریع به این بخش می‌توانید متوجه شوید وضعیت در حال بهبود یا بدتر شدن است.

Economic Calendar
Economic Calendar

طبق ستون اول متوجه می‌شویم که شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) آمریکا ساعت ۴ بعد از ظهر به وقت محلی منتشر می‌شود. به طور کلی، شاخص‌های اقتصادی را می‌توان در بازه زمانی‌های مختلفی ارزیابی کرد. منظور از MoM بازه زمانی ماهانه است و YoY تغییرات کل یک سال نسبت به سال قبل را نشان می‌دهد.

در سطر اول که مربوط به شاخص PPI اصلی در بازه ماهانه است، می‌بینیم که مقدار قبلی ۰.۹٪ ثبت شده است. این یعنی در ماه گذشته قیمت تولیدکننده‌ها نسبت به ماه ماقبلش ۰.۹٪ افزایش داشته است. در ستون Forecast پیش‌بینی تریدینگ اکونومیکس برای این ماه ۰.۳٪ است و Consensus که میانگین پیش‌بینی اقتصاددانان و تحلیلگران مختلف را نشان می‌دهد ۰.۴٪ ثبت شده است. مقدار Actual یا واقعی هم هنوز منتشر نشده و به همین دلیل این ستون خالی مانده و در لحظه انتشار شاخص پر می‌شود.

چطور از تقویم اقتصادی استفاده کنیم؟

این بخش مهم‌ترین قسمت مقاله است، چون فقط دانستن اینکه رویدادها چه زمانی هستند کافی نیست؛ باید بدانید چطور از این اطلاعات استفاده کنید.

  • برنامه‌ریزی هفتگی: در ابتدای هفته به تقویم اقتصادی نگاه کنید و رویدادهای مهم (مثل NFP یا تصمیم نرخ بهره) را علامت بزنید. این کار به شما کمک می‌کند از قبل آماده باشید.
  • ترکیب با تحلیل تکنیکال: اگر می‌بینید یک خبر مهم نزدیک است، سطوح حمایت و مقاومت نمودار را بررسی کنید. مثلا اگر خبر منفی بیاید و بازار به حمایت نزدیک باشد، احتمال شکستن حمایت بیشتر می‌شود.
  • استراتژی معاملاتی متناسب با خبر: بعضی معامله‌گران قبل از انتشار خبر، از بازار خارج می‌شوند تا ریسک نکنند. برخی دیگر ترجیح می‌دهند منتظر بمانند و پس از انتشار داده و مشخص شدن جهت بازار وارد معامله شوند.
  • مدیریت حجم و حد ضرر: در زمان‌هایی که احتمال نوسان شدید وجود دارد، بهتر است حجم معامله کمتر شود یا حد ضرر نزدیک‌تر قرار بگیرد.
  • ثبت تجربه‌ها: بهترین راه برای یادگیری استفاده از تقویم اقتصادی، تجربه شخصی است. بعد از هر رویداد مهم یادداشت کنید بازار چگونه واکنش نشان داد و استراتژی شما چقدر موفق بود.

تقویم اقتصادی را از کجا ببینیم؟

امروزه ده‌ها وب‌سایت معتبر وجود دارد که تقویم اقتصادی رایگان و به‌روزی ارائه می‌دهند. برخی از بهترین منابع عبارت‌اند از:

  • Trading Economics: همه رویدادها، نرخ بهره، قیمت‌ها و تورم، بازار کار، رشد تولید ناخالص داخلی، تجارت خارجی، دولت، اعتماد تجاری، احساسات مصرف‌کننده، بازار مسکن.
  • Investing.com: تقویم اقتصادی همزمان با اعلام رویدادهای اقتصادی، شاخص‌ها را دریافت کنید و تأثیر فوری آنها بر بازار جهانی را مشاهده کنید – از جمله رویدادهای قبلی، …
  • Forex Factory: با تقویم اقتصادی فارکس محور، رویدادهای تأثیرگذار بر بازار را خیلی قبل از وقوع پیش‌بینی کنید.
  • TradingView: تقویم اقتصادی آخرین و رویدادهای اقتصادی آینده را نشان می‌دهد که می‌توانند بر دارایی‌ها، مناطق و بازارهای جهانی خاصی تأثیر بگذارند.
  • FXStreet: تقویم اقتصادی لحظه‌ای، رویدادها و شاخص‌های اقتصادی سراسر جهان را پوشش می‌دهد.
  • MyFxBook: تقویم اقتصادی به صورت آنی که تمام رویدادها و اطلاعیه‌های اقتصادی را پوشش می‌دهد. مقادیر تاریخی، قبلی، اجماعی و واقعی هر شاخص را مشاهده کنید.

همچنین بروکرهای فارکس هم معمولاً تقویم اقتصادی روی سایت خود دارند.

در انتها

تقویم اقتصادی مثل یک “برنامه‌ریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکت‌های ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک می‌کند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصت‌های سودآور پیدا کنید. در دنیایی که ثانیه‌ها حرف اول را می‌زنند، اطلاع از آنچه در راه است، برگ برنده شماست. با استفاده منظم از این ابزار، دیگر از نوسانات ناگهانی غافلگیر نخواهید شد و می‌توانید با اطمینان بیشتری برای آینده سرمایه‌گذاری خود برنامه‌ریزی کنید.

به یاد داشته باشید، موفقیت در بازارهای مالی تنها به تحلیل نمودارها محدود نمی‌شود. تسلط بر اطلاعات و درک وقایع کلان اقتصادی، مکمل تحلیل تکنیکال است و شما را در مسیری قرار می‌دهد که به جای دنبال کردن بازار، آن را پیش‌بینی کنید. به همین خاطر توصیه می‌کنیم که از همین امروز، استفاده از تقویم اقتصادی را به یکی از عادت‌های معاملاتی خود تبدیل کنید.

سودآوری و معامله گری بصورت مداوم در بازار می تواند بسیار چالش برانگیز باشد، و واقعیت مسلم این است که اکثر معامله گران خرد معمولا پول خود را در این بازار از دست می دهند. با این وجود، با یک برنامه معاملاتی جامع، ابزارهای مناسب و دانش کافی از بازار ارز، شانس موفقیت شما به عنوان یک معامله گر به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.

ادامه مطلب
تبلیغات
اخبار4 روز پیش

استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
آموزش4 روز پیش

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنش‌ها بزودی با سرعت اینترنت نهایی می‌شوند
اخبار2 هفته پیش

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنش‌ها بزودی با سرعت اینترنت نهایی می‌شوند

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه را برای کاربران فعال کرد
اخبار2 هفته پیش

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه (RWA) را برای کاربران فعال کرد

آموزش3 هفته پیش

اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند
بلاکتوپیا3 ماه پیش

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند

اخبار3 ماه پیش

کاناری کپیتال برای ETF اینجکتیو (INJ) ثبت‌نام کرد

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو
اخبار3 ماه پیش

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا
بلاکتوپیا3 ماه پیش

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟
آموزش3 ماه پیش

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

کوین‌بیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد
اخبار3 ماه پیش

کوین‌بیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژه‌ها ناپدید شده‌اند!
اخبار3 ماه پیش

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژه‌ها ناپدید شده‌اند!

برترین ها