بلاکتوپیا
سم بنکمن فرید (Sam Bankman-Fried) کیست؟
ساموئل بنکمن فرید یا سم بنکمن فرید (Sam Bankman-Fried) ملقب به SBF متولد ۶ مارس ۱۹۹۲ (اسفند ۱۳۷۰) است. سم بنکمن فراید بنیانگذار و مدیر عامل صرافی ارز دیجیتال FTX و شرکت آلامدا ریسرچ بود.

منتشر شده
2 ماه پیشدر

ساموئل بنجامین بنکمن فرید (Samuel Benjamin Bankman-Fried) یا به اختصار SBF، متولد ۶ مارس ۱۹۹۲ (۱۶ اسفند ۱۳۷۰) است. SBF پیش از سقوط صرافی FTX در تاریخ ۱۱ نوامبر ۲۰۲۲ (۲۰ آبان ۱۴۰۱) یک کارآفرین، سرمایه گذار و میلیاردر آمریکایی بود. SBF تمامی ثروت خود را از طریق بازار رمز ارزها و به عنوان موسس و مدیر عامل صرافی بزرگ FTX و شرکت سرمایه گذاری آلامدا ریسرچ (Alameda Research) بدست آورد؛ اما همه چیز برای SBF پس از سقوط صرافی FTX تغییر کرد و از یک شخصیت تاثیرگذار و محبوب در بازار رمز ارزها به شخصی با اتهامات و اقدامات فراوان غیرقانونی تبدیل شد.
FTX در اواخر سال ۲۰۲۲ یک بحران پرداخت بدهی را تجربه کرد که منجر به سقوط توکن بومی FTX به نام FTT شد. در بحبوحه بحران، بنکمن-فرید اعلام کرد که فعالیت های Alameda Research را متوقف می کند و از مدیر عاملی FTX استعفا داد، که برای فصل ۱۱ ورشکستگی درخواست ثبت کرد.
دارایی خالص بنکمن-فرید در گذشته به ۲۶ میلیارد دلار می رسید. در اکتبر ۲۰۲۲، دارایی خالص او ۱۰٫۵ میلیارد دلار برآورد شد. با این حال، در ۸ نوامبر ۲۰۲۲، در بحبوحه بحران پرداخت بدهی FTX، برآورد شد که دارایی خالص او در یک روز ۹۴ درصد کاهش یافته و به ۹۹۱٫۵ میلیون دلار رسیده است، طبق شاخص میلیاردرهای بلومبرگ، بزرگترین کاهش یک روزه در تاریخ این شاخص بوده است.
سم بنکمن فرید کیست؟
سم بنکمن فرید (Sam Bankman-Fried) در ۶ مارس ۱۹۹۲ در یک خانواده یهودی و در استنفورد متولد شد. مادر او باربارا فرید (Barbara Fried) و پدر او جوزف بنکمن (Joseph Bankman) نام دارند. والدین سم هر دو استاد دانشکده حقوق دانشگاه استنفورد هستند و او در خانواده ای با تحصیلات عالی بزرگ شده است.
خاله او لیندا پی فرید (Linda P. Fried) رئیس دانشکده بهداشت عمومی میلمن دانشگاه کلمبیا است. برادر او، گابریل بنکمن فرید (Gabriel Bankman-Fried) نام دارد. گابریل در ابتدا به عنوان معامله گر در وال استریت فعالیت می کرد و سپس به عنوان مدیر سازمان غیرانتفاعی محافظت در برابر بیماری های همه گیر مشغول به کار شد.
سم دوران دبیرستان خود را در مدرسه کریستال اسپرینگز آپلندز (Crystal Springs Uplands School) در ایالت کالیفرنیا گذراند. او در سال ۲۰۱۲ و در سن ۲۰ سالگی در مورد مطالب مختلفی مانند فایده گرایی (Utilitarianism)، بیسبال و سیاست وبلاگ می نوشت.
بنکمن به عنوان یکی از با استعدادترین دانش آموزان در رشته ریاضی شناخته می شد. او از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ در موسسه فناوری ماساچوست (Massachusetts Institute of Technology) یا همان MIT تحصیلات خود را به انجام رساند و در سال ۲۰۱۴، با مدرک لیسانس فیزیک و کارشناسی ارشد در رشته ریاضیات از MIT فارغ التحصیل شد.
زندگی خصوصی SBF
سم بنکمن گیاه خوار است. سم از اواسط سال ۲۰۲۱ با حدود ۱۰ هم اتاقی در یک پنت هاوس در باهاما زندگی می کرد. او عاشق بازی ویدیویی League of Legends است و ظاهراً این بازی را در حالی انجام می دهد که در تماسی بوده و تلاش می کرد سرمایه گذاری از Sequoia Capital را تضمین کند. تحقیقی که توسط فایننشال تایمز انجام شد، «نسبت برد» بنکمن-فرید در لیگ آو لجندز را «متوسط به بد» توصیف کرد. پس از فروپاشی صرافی FTX، سم پنت هاوس خود را به قیمتی نزدیک به ۴۰ میلیون دلار برای فروش گذاشت.
همچنین به گفته کارمندان سابق FTX و Alameda، سم با کارولین الیسون مدیر عامل آلمدا ریسرچ رابطه عاشقانه داشته است؛ اما به گفته دوستان SBF او از زمانی که وارد بازار کار شد، تمام وقت و انرژی خود را صرف رشد شغلی خود کرده است و بعید است که او روابط عاشقانه ای داشته باشد. به گفته نزدیکان سم او بیشتر وقت خود را در دفتر کارش می گذراند و حتی علاقه ای به جشن گرفتن یا رفتن به تعطیلات نداشت.
او در موسسه فناوری ماساچوست (MIT)، جایی که مدرک لیسانس فیزیک را در سال ۲۰۱۴ دریافت کرد، تحصیل کرده است. حین تحصیل در MIT، شروع به تعامل با یک جنبش فلسفی کرد، که تاحدی از مکتب سودگرایانه پیتر سینگر الهام گرفته شده بود. رویکرد تجربی جنبش به بشر دوستی، انباشت مبالغ هنگفتی از ثروت را توجیه می کند، تا زمانی که آن ثروت برای اهداف خوبی مصرف شود که زندگی دیگران را بهبود بخشیده یا نجات دهد.
بنکمن فرید در اوایل دهه بیستم زندگی اش و زمانی که در حال صرف ناهار با یکی از دانشجویان دکتری دانشگاه آکسفورد بود، تصمیم گرفت از استعداد ریاضی خود برای رسیدن به اهداف بشر دوستانه استفاده کند. در تابستان سال ۲۰۱۳ و در حالیکه سم تنها ۲۲ سال داشت، به عنوان کارآموز در شرکت جین استریت کپیتال (Jane Street Capital)، یک شرکت ترید و معامله خصوصی در ایالت نیویورک با بیش از ۱۷۰۰ کارمند مشغول به کار شد.
این شرکت به عنوان یکی از بزرگترین شرکت های معاملاتی جهان شناخته می شود و در سال ۲۰۲۰ بیش از ۱۷ تریلیون دلار اوراق بهادار توسط آن معامله شده است. سم در این شرکت با ETF های بین المللی آشنا شد و به معامله آن ها پرداخت. سم پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه MIT به طور تمام وقت در جین استریت فعالیت می کرد.

در سال ۲۰۱۷ سم بنکمن فرید خیابان جین را ترک کرد و در حالیکه برای مدت کوتاهی در مرکز نوع دوستی موثر کار می کرد از استراتژی های آربیتراژی که به عنوان یک معامله گر آموخته بود، استفاده کرد تا محدودیت های درآمد خود را بالا ببرد. او شروع به معامله بیت کوین (Bitcoin) کرد. بنکمن در آلامدا و زمانی که قیمت بیت کوین در ژاپن بالاتر از آمریکا بود، از صرافی های ایالات متحده بیت کوین خریداری می کرد و آن ها را در ژاپن به فروش می رساند.
در واقع کار اصلی او استفاده از فرصت آربیتراژگیری از اختلاف قیمت بیت کوین بین ژاپن و ایالات متحده بود. در آن زمان حجم معاملات بنکمن روزانه بیش از ۲۵ میلیون دلار بود و گاهی سود حاصل از این معاملات به بیش ۱ میلیون دلار در روز می رسید. بنکمن در اواخر سال ۲۰۱۸ و پس از شرکت در کنفرانس رمز ارزها و در حالیکه فورک بیت کوین کش (BCH) او را تحت تاثیر قرار داده بود، از ایالات متحده به هنگ کنگ نقل مکان کرد.
سم در ماه آوریل سال ۲۰۱۹ (فروردین ۱۳۹۸)، صرافی FTX را تاسیس و در ماه می (اردیبهشت) همان سال صرافی FTX فعالیت خود را آغاز کرد. صرافی FTX برای جذب کاربران حوزه کریپتو به آن ها پیشنهاد بی نظیری مانند استفاده از توکن FTT (توکن صرافی FTX) برای دریافت تخفیف در کارمزد معاملات ارائه می داد. سم بنکمن فرید معتقد بود که ادغام صرافی، کارگزار و بازارساز حداکثر کارایی، دیدگاه ریسک کل واحد و تسویه در زمان واقعی را ممکن می سازد.
حجم معاملات بالای صرافی FTX و ویژگی های منحصر به فرد آن باعث شد تا این صرافی به عنوان بزرگترین صرافی رمز ارزی پس از بایننس از نظر حجم معاملات در رتبه دوم قرار بگیرد. در ۸ دسامبر سال ۲۰۲۱ (۱۷ آذر ۱۴۰۰)، بنکمن همراه با سایر افراد برجسته در بازار رمز ارزها، در برابر کمیته خدمات مالی ایالات متحده (United States House Committee on Financial Services) به تنظیم قوانین صنعت رمز ارزها پرداختند.
فعالیت های بشردوستانه
سم بنکمن در ظاهر فعالیت های بشر دوستانه بسیاری انجام می داد. همانطور که گفته شد او پیش از فعالیت به عنوان مدیر عامل FTX مدتی به عنوان مدیر مرکز خیریه CEA فعالیت داشت. او پس از راه اندازی FTX همچنان به حمایت خود از موسسه خیریه CEA ادامه داد. این موسسه خیریه با هدف کمک افراد از لحاظ معنوی و مادی تاسیس شده است. همچنین بنکمن به عنوان یکی از اعضای موسسه Giving What We Can فعالیت داشت و مدعی بود که قصد دارد بیشتر ثروت خود را در طول زندگی خود به موسسات خیریه اهدا کند.
او صندوق FTX Future را به همین این منظور تاسیس کرد. این صندوق با کمک ویلیام مک اسکیل (William MacAskill)، یکی از بنیان گذاران Effective Altruism تاسیس شد و پس از فروپاشی FTX، تمامی اعضای آن استعفا دادند.
صندوق FTX Future پیش از فروپاشی FTX بیش از ۱۶۰ میلیون دلار سرمایه گذاری و کمک های خیریه انجام داده بود. در نوامبر ۲۰۲۲ (آبان ۱۴۰۱) و پس از سقوط FTX بنکمن فرید گفت که ظاهر نوع دوستانه او و شرکت هایی که با هدف کمک به افراد و خیریه ها تاسیس کرده، صادقانه نبوده است؛ بلکه تمامی این اقدامات بدین منظور بوده که به قانون گذاران نشان دهد که فعالیت های او فقط با اهداف بشر دوستانه انجام پذیرفته است.

سبک زندگی بنکمن، پوشیدن لباس های نامتعارف و حمایت های بشر دوستانه او همگی در منظر عموم اینطور نشان می داد که او شخصیتی معنوی داشته و به دور از مادیات است؛ اما در همین حین و در حالی که تصورات عمومی نسبت به او به این صورت شکل گرفته بود، او سبک زندگی مجللی در باهاماس داشت که توجه کمتری را به خود جلب می کرد.
همچنین سم و برادرش گابریل، نقش بزرگی در پیشگیری از بیماری های همه گیر مانند کرونا ایفا کردند. صرافی FTX بیش از ۱۸ میلیون دلار به موسسه TOGETHER Trial برای حمایت از جلوگیری گسترش بیماری ها اهدا کرد. این موسسه و محققان آن جایزه سال را از انجمن بیماری های بالینی آمریکا به خاطر عملکردشان در درمان های COVID-19 دریافت کردند.
زندگی سیاسی
سم بنکمن فرید علاوه بر فعالیت در بازار رمز ارزها علاقه زیادی به سیاست داشت. او در فوریه ۲۰۲۲ (بهمن ۱۴۰۰) گفت که مشارکت های سیاسی او با هدف تاثیرگذاری بر اهداف او برای اکوسیستم رمز ارزها نبوده است؛ اما بارها FTX فهرستی از پیشنهادهای مختلف را برای سیاست گذاری در بازار ارزهای دیجیتال منتشر کرده بود.
سم در مصاحبه ای بیان داشت که ترجیح می دهد، کمیسیون معاملات آتی کالا نقش بیشتری در تنظیم و هدایت صنعت کریپتو داشته باشد. CFTC در مقایسه با سایر قانون گذاران مانند کمیسیون بورس و اوراق بهادار، حمایت بیشتر از صنعت رمز ارزها داشته است.
همچنین بنکمن توانست نظر بسیاری از اعضای کنگره ایالات متحده را جلب کند. او دو بار به طور رسمی ابتدا در دسامبر ۲۰۲۱ (آذر ۱۴۰۰) و بار دیگر در فوریه ۲۰۲۲ (بهمن ۱۴۰۰) از قانونگذاران درخواست کرد تا بازار رمز ارزها را قانون گذاری کنند. او در درخواست های خود مبنی بر قانون گذاری بازار رمز ارزها، به کنگره توصیه کرد که یک چارچوب نظارتی بر اساس سیاست های موجود ایجاد کند.
بنکمن در کنفرانس های خود از کمیسیون معاملات آتی کالا (CFTC) به عنوان تنظیم کننده اصلی قوانین درخواست می کرد تا در مورد بازار رمز ارزها به صورت منعطف عمل کرده تا بتواند قوانین مناسبی را بسته به ماهیت در حال تحول این بازار تهیه کند.

بنکمن حتی در دوران دانشجویی خود کمک های سیاسی مختلفی انجام داده بود. او در ۱۸ سالگی ۱۰۰۰ دلار به مایکل بنت سناتور دموکرات آمریکایی کمک کرده بود. سم در انتخابات ۲۰۲۰، حدود ۵.۲ میلیون دلار به دو کمپین انتخاباتی که از بایدن حمایت میکرد، کمک کرد. سم دومین فردی بود که در جریان انتخابات به جو بایدن در چرخه انتخابات ۲۰۲۰ شخصا ۵.۲ میلیون دلار اهدا کرد و پس از مایکل بلومبرگ (Michael Bloomberg) در رده دوم حامیان مالی بایدن قرار گرفت.
کمک های مالی بنکمن فرید از ژوئن ۲۰۲۱ (خرداد ۱۴۰۰) تا فوریه ۲۰۲۲ به اعضای هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه تعلق گرفت. این مبالغ شامل کمک های مستقیم به مبارزات انتخاباتی سناتورهای جمهوری خواهان سوزان کالینز (Susan Collins) از ایالت Maine، میت رامنی (Mitt Romney) از ایالت Utah، لیزا مورکوفسکی (Lisa Murkowski) از ایالت آلاسکا و بن ساس (Ben Sasse) از ایالت Nebraska بود.
همچنین در سال ۲۰۲۲، Bankman Fried حمایت مالی خود را از کمیته Protect Our Future PAC آغاز کرد. این کمیته به عنوان یک کمیته سیاسی دموکرات با بودجه اولیه ۱۰ میلیون دلاری با هدف حمایت از قانون گذارانی که در زمینه هایی مانند آمادگی و برنامه ریزی برای مسائلی مانند بیماری های همه گیر در بلند مدت، راه اندازی شد.
بیشتر کمک های مالی سم بنکمن به سیاستمدارانی بوده است که به دنبال ایجاد روابط بهتر با اسرائیل بوده اند. این مساله باعث می شود تا شایعاتی درباره اینکه هدف بنکمن تاثیرگذاری در سیاست های خاورمیانه بوده است، در ذهن افراد شکل بگیرد. همچنین SBF ادعا می کند که اکثر کمک های مالی به سناتورهای آمریکایی را از طریق کانال های غیر قانونی انجام داده است.
در ۱۱ نوامبر ۲۰۲۲، Bankman-Fried از FTX استعفا داد و این شرکت پس از سقوط FTX در اوایل همان ماه پس از گزارش کوین دسک که بر نگرانی های بالقوه اهرم مالی و پرداخت بدهی مربوط به Alameda Research تاکید می کرد، برای ورشکستگی درخواست داد.
“بازار کریپتو در آن زمان میلیاردها دلار از دست داد و به زیر یک تریلیون دلار سقوط کرد.”
سم بانکمن فرید تا پیش از فروپاشی صرافی FTX یکی از ثروتمندترین افراد بود. او ثروت خود را از طریق شرکت آلامدا و صرافی FTX بدست آورده بود. سم بنکمن فرید پیش از نابودی FTX بیش از ۱۹ میلیارد دلار ثروت داشت و در رتبه ۷۸ در فهرست میلیاردرهای برتر فوربس قرار گرفته بود.
ارزش صرافی FTX تا پیش از سقوط بیش از ۱۸ میلیارد دلار تخمین زده شده بود و سم بنکمن را به ثروتمندترین فرد زیر ۳۰ سال در تاریخ تبدیل کرده بود. ارزش صرافی FTX و تراکنش هایی که از طریق این صرافی در ایالات متحده انجام می شد، در ژانویه ۲۰۲۲ (دی ۱۴۰۰) مجموعا به ۴۰ میلیارد دلار رسید. بیشتر ثروت سم که به گفته خودش قصد داشت آن را به خیریه اهدا کند، مربوط به مالکیت حدود نیمی از صرافی FTX و سهم زیادی از توکن های FTT بود. . او اکنون گفته می شود که مرتکب یکی از بزرگترین کلاهبرداری های مالی در تاریخ آمریکا شده است.
از محبوبیت در بازار رمز ارزها تا دستگیری به جرم کلاهبرداری
تا پیش از سقوط صرافی FTX تمام شواهد نشان می داد که SBF فردی با فعالیت های بشردوستانه، باهوش، خلاق، کارآفرین و البته ثروتمند است؛ اما پس از سقوط FTX به نظر می رسد که تمامی اقدامات او فقط به منظور جلب اعتماد کاربران و سیاستمدارن بوده است تا بتواند با خیال راحت به انجام کلاهبرداری ها و فسادهای مالی خود بپردازد.
با سقوط بازار ارزهای دیجیتال از اواسط سال ۲۰۲۲، FTX به عنوان ناجی صنعت کریپتو ظاهر شد. صرافی FTX نه تنها سودآور باقی ماند، بلکه بنکمن فرید چندین شرکت بزرگ در صنعت رمز ارزها را که نتوانسته بودند از سقوط بازار جان سالم به در ببرند، نجات داد.
بحران در بازار رمز ارزها پس از سقوط شبکه ترا (Terra – LUNA) و استیبل کوین UST، آغاز شد. بحرانی که باعث شد اعتماد به بازار از بین برود، میلیاردها دلار از این بازار خارج شود و بسیاری از شرکت های سرمایه گذاری مطرح که تا پیش از به وجود آمدن بحران میلیاردها دلار دارایی تحت مدیریت خود داشتند، به ورشکستگی برسند.
همزمان با آغاز بحران در بازار سم بنکمن شرکت های ورشکسته ویجر دیجیتال (Voyager Digital) و BlockFi را خریداری کرد و پیشنهادی برای دارایی های سلسیوس ارائه کرد که در همان زمان ورشکست شد. او بیش از ۱.۵ میلیارد دلار برای خرید دو شرکت ورشکسته پرداخت کرد. همین موضوع باعث شد تا تمامی اعضای کامیونیتی کریپتو از او به عنوان یک ناجی یاد کنند.
دستگیری SBF به جرم کلاهبرداری
از طرف دیگر، Alameda Research با مشکل مواجه بود. شرکت آلامدا با گرفتن وام از سرمایه گذاران و سرمایه گذاری در پروژه های کریپتویی کسب سود می کرد؛ اما پس از ایجاد بحران در بازار ارزهای دیجیتال شرکت هایی که به آلامدا وام داده بودند، اقدام به باز پس گیری وام های خود از این شرکت کردند. همزمان با این رخداد، FTX بی سر و صدا سپرده ها و دارایی های کاربران خود را از حساب های آن ها برداشت می کرد و آن ها را به صورت وام به Alameda Research برای پس دادن بدهی های خود قرض می داد.
ماه ها بعد، رابطه بین Alameda Research و FTX توسط خبرگزاری کوین دسک مورد بررسی قرار گرفت. این خبرگزاری در تاریخ ۲ نوامبر ۲۰۲۲(۱۱ آبان ۱۴۰۱)، در گزارش خود اعلام کرد که توکن های FTT سهم زیادی از ترازنامه مالی آلامدا را تشکیل می دهند.
این موضوع از آنجایی باعث ایجاد بحران شد که حدودا نیمی از بدهی ۸ میلیارد دلاری آلامدا به صورت توکن FTT نگهداری می شد. پس از افشای این اطلاعات، مدیر عامل بایننس تصمیم گرفت توکن های FTT خود را به فروش برساند. پس از اعلام این تصمیم توسط CZ موجی از نگرانی ها کاربران FTX را فرا گرفت و آن ها شروع به برداشت دارایی های خود از FTX کردند.

با آشکار شدن بحران نقدینگی در FTX، Changpeng “CZ” Zhao، مدیرعامل بایننس، نامه ای غیر الزام آور برای خرید FTX را اعلام کرد. با این حال، پس از یک روز بررسی لازم بایننس از این کار انصراف داد. ژائو به اشتراک گذاشت که وضعیت مالی برای یک راه حل مقرون به صرفه بسیار وخیم است. در همان زمان رگولاتورهای کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) و CFTC تحقیقاتی را در مورد Alameda Research و FTX U.S اعلام کردند، از جمله ادعاهایی مبنی بر اینکه این صرافی با وجوه مشتریان بد مدیریت کرده است.
اما از آنجایی که دارایی آن ها توسط SBF به آلامدا وام داده شده بود، وجوه موجود در صرافی برای پاسخگویی به برداشت کاربران کافی نبود. سرانجام صرافی FTX در تاریخ ۱۱ نوامبر (۲۰ آبان) اعلام ورشکستگی فصل ۱۱ کرد و امپراطوری بزرگ SBF فرو ریخت. پس از فروپاشی FTX، بنکمن فرید اعتراف کرد که کمی مغرور بوده است و هیچ تلاشی برای مدیریت ریسک در FTX نکرده است. همچنین او اصرار داشت که عمدا سرمایه کاربران را در خطر قرار نداده است و هیچ وقت تلاشی برای ارتکاب کلاهبرداری نکرده است.
همچنین SBF حسابداری نامرتب و شکست های مدیریتی بزرگ در صرافی FTX را تصدیق کرد؛ اما با وجود تمامی این مسائل همچنان معلوم نیست که تمامی کارهای خیرخواهانه او و کمک های مالی به شرکت های کریپتویی از روی حسن نیت بوده یا تمامی آن ها نیز جزئی از نقشه های او برای کلاهبرداری بوده است.
در دسامبر ۲۰۲۲ (آذر ۱۴۰۱) و در جریان یک جلسه در کنگره در مورد سقوط FTX مشخص شد که FTX در حسابرسی خود از نرم افزارهایی برای مخفی کردن وضعیت مالی خود استفاده کرده است. سرانجام بنکمن فرید در ۱۲ دسامبر ۲۰۲۲ (۲۱ آذر ۱۴۰۱)، در خانه خود در باهاماس بازداشت شد. روز بعد او به هشت اتهام جنایی توسط وزارت دادگستری ایالات متحده و دو اتهام مدنی جداگانه توسط CFTC و کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) متهم شد.
در نهایت SBF در روز ۲۰ دسامبر (۲۹ آذر) اسناد تسلیم خود را در باماها امضا کرد. با امضای این اسناد اجازه استرداد SBF از باماها به ایالات متحده صادر شد و او در روز ۲۱ دسامبر (۳۰ آذر) به آمریکا بازگشت. بنکمن با اتهامات بسیاری از جمله کلاهبرداری، ارتکاب به پولشویی، کلاهبرداری در بازار سهام و اوراق بهادار و تخلفات مالی مواجه است. در صورتی که اتهامات بنکمن اثبات شود در نهایت او به تحمل ۱۱۵ سال حبس متهم خواهد شد.
وزارت دادگستری باهاما اطلاعیه ای (عکس زیر) را در رابطه با دستگیری بنکمن فرید منتشر کرد.

اما دستگیری و بازگشت سم بنکمن فرید به ایالات متحده زیاد طول نکشید و او در نهایت با وثیقه ای به ارزش ۲۵۰ میلیون دلار آزاد شد. این وثیقه توسط والدین سم بنکمن تامین شده است. آزادی برای او با محدودیت هایی از جمله بازداشت خانگی، نظارت بر محل زندگی و ضبط پاسپورت او در فرودگاه همراه بوده است. سم بنکمن اکنون و در زمان نگارش این مقاله تعطیلات خود را در خانه همراه با خانوادهاش در ایالت کالیفرنیا می گذراند و منتظر حکم خود خواهد بود.
بازداشت دوباره سم بنکمن فرید؛ قرار وثیقه مدیرعامل سابق FTX لغو شد
قرار وثیقه سم بنکمن فرید (Sam Bankman-Fried)، مدیرعامل سابق صرافی FTX توسط قاضی دادگاه لغو و وی دوباره به زندان بازگردانده شد. این تصمیم پس از آن گرفته می شود که ظاهرا بنکمن فرید، با هدف ترساندن شاهدان پرونده، اطلاعاتی را با خبرنگاران نیویورک تایمز به اشتراک گذاشته است.
به نقل از کوین تلگراف، لوییس کاپلان (Lewis Kaplan)، قاضی فدرال دادگاه منطقه ای ناحیه جنوبی نیویورک در جلسه روز گذشته دستور لغو وثیقه بنکمن فرید را صادر کرد. با این حکم، مدیر عامل سابق صرافی FTX تا پایان دو دادگاه آتی خود در زندان خواهد ماند. بنکمن فرید از ماه دسامبر ۲۰۲۲ با وثیقه ای ۲۵۰ میلیون دلاری از زندان آزاد شده بود.
به گفته قاضی کاپلان، بنکمن فرید در مصاحبه با خبرنگاران نیویورک تایمز، با هدف آزار و ترساندن کرولاین الیسون (Caroline Ellison)، مدیرعامل سابق شرکت آلامدا ریسرچ، یکسری اطلاعات مهم را افشا کرده است. وکلای بنکمن فرید نیز صحت گزارش های مربوط به درز اطلاعات را تایید کرده و خاطر نشان کردند دستور سکوت (Gag order) توسط قاضی کاپلان برای جلوگیری از درز اطلاعات مربوط به این پرونده صادر شده است.
به گفته دنیله ساسون (Danielle Sassoon)، دستیار دادستان آمریکا، بنکمن فرید با ارسال پیامی به راین میلر (Ryne Miller)، مشاور FTX در پیام رسان سیگنال، استفاده از VPN برای فعالیت های اینترنتی خود و درز اطلاعات به خبرنگاران شرایط وثیقه خود را نقض کرده است. البته ساسون خاطر نشان کرد در صورت بازداشت دوباره بنکمن فرید، زندان پاتنام (Putnam) آماده است تا یک لپتاپ در اختیار وی قرار دهد.
قاضی کاپلان در این رابطه گفت:
“با توجه به شواهد، می توان نشان داد که متهم حداقل دو بار تلاش کرده است شاهدان را بترساند. با در نظر گرفتن همه چیز قرار وثیقه را لغو می کنم.”
به گفته ساسون، مدیرعامل سابق صرافی FTX از شاهدان پرونده خواسته تا برخی از پیام ها و اسناد خاص را حذف کنند.

در واکنش به لغو وثیقه سم بنکمن فرید، مارک کوهن (Mark Cohen)، وکیل وی از قاضی خواست تا با توجه به نیاز به هماهنگی با تیم حقوقی، قرار وثیقه همچنان پابرجا بماند و هرگونه ادعای مربوط به ارعاب و ترساندن شاهدان، در دادگاه ماه اکتبر بررسی شود.
کوهن در این جلسه از تصمیم تیم حقوقی بنکمن فرید برای اعتراض به حکم لغو وثیقه خبر داد. با این حال، کاپلان اعتراض وکلای مدیر عامل سابق صرافی FTX را رد کرد و دستور داد وی به زندان بازگردانده شود. در حال حاضر، بنکمن فرید احتمالا در پاتنام نگهداری می شود و پس از دادگاه ماه اکتبر، به بازداشتگاه متروپولیتن (Metropolitan) در بروکلین منتقل خواهد شد. بر اساس گزارش ها، بنکمن فرید پس از اتمام جلسه با دستنبد به بیرون از دادگاه منتقل شده است.
سمن بنمکن فرید در مجموع با ۱۲ اتهام مواجه است و در ۲ دادگاه جداگانه محاکمه خواهد شد. اولین دادگاه در اکتبر سال ۲۰۲۳ برگزار می شود و دادگاه بعدی برای ماه مارس ۲۰۲۴ برنامه ریزی شده است.
در ماه جولای، دادستان ها اعلام کردند قصد دارند از اتهامات مربوط به نقض قوانین تامین مالی به دلیل توافق با باهاما صرف نظر کنند. با این حال، در ماه آگوست اعلام شد این مسائل همچنان به عنوان بخشی از اتهامات مربوط به کلاهبرداری های الکترونیکی مورد بررسی خواهند گرفت.
شاید دوست داشته باشید
بلاگ
چرا باید به معامله گر بودن خود افتخار کنید؟
معامله گران، بخش بسیار مهمی از اکوسیستم مالی هستند. یک معامله گر کسی است که آنچه را که خودش به دست می آورد تصاحب می کند نه آنچه را که خودش کسب نکرده است یا سزاوار آن نیست”

منتشر شده
1 روز پیشدر
مهر 9, 1402
در جامعه دیدگاه منفی نسبت به معامله گری وجود دارد. در این مطلب، سعی داریم در مورد جنبه های مثبت حرفه معامله گری و اینکه چرا یک معامله گر باید نسبت به موقعیت شغلی خودش احساس غرور کند، توضیح دهیم.
برخی عقیده دارند: “یک معامله گر چیزی را خلق یا تولید نمی کند” که این دیدگاه اشتباه است.
در تاریخ تمدن، این معامله گران بودند که با خرید و فروش کالاها در بازار، تجارت و اقتصادها را خلق کرده اند. از لحاظ تاریخی کالاهایی مثل ابریشم، ادویه ها، روغن زیتون، جواهرات، رنگ ها، نمک و بسیاری از کالاهای دیگر در دوران باستان فِنیقیان (Phoenicians) و تمدن بابل (Babylonians) معامله می شدند.
این معامله گران، هزاران سال پیش پایه های سیستم اقتصادی مدرن و نظام سرمایه داری یا کاپیتالیسم (Capitalism) را راه انداری کرده اند و رشد داده اند. شاید بتوان گفت که معامله گران، خالق دنیای مدرن تجارت و اقتصاد نیز هستند.
معامله گران مدرن امروز، مانند گذشته داد و ستد نمی کنند و در حال معامله کردن بر روی دارایی های دیجیتال هستند. این دارایی ها شاید در دنیای ارتباطات به صورت مجازی باشند، اما در حقیقت، ماهیت آن ها به شرکت ها، قیمت کالاها و ارزهای واقعی کشورها گره خورده اند و مبنایی برای ارزشگذاری های حقیقی آن ها هستند.
زمانی که مردم بنزین می زنند، موقع صبحانه آب پرتقال می خورند و یا در جشن نامزدی خود، انگشتری هدیه می دهند، در واقع در ایستگاه آخر بازار معامله گری کامودیتی ها (کالاها)، قرار گرفته اند. اگر برای یک شرکت که به تازگی در بورس عرضه عمومی (عرضه اولیه) شده است، کار می کنید و یا از محصولات و خدمات این شرکت خریداری می کنید، شاید کمی تصورش سخت باشد، اما شما در انتهای گزارشات درآمدی و مالی این شرکت ها قرار دارید.
- معامله گران، بخش بسیار مهمی از اکوسیستم مالی هستند.
- یک معامله گر، سیستم معاملاتی خود را خلق می کند.
- معامله گران، نقدشوندگی در بازار ایجاد می کنند و اسپرد (Spread: اختلاف قیمت خرید و فروش) را کاهش می دهند.
- معامله گران، زمانی که یک سرمایه گذار می خواهد دارایی را بفروشد، سرمایه خرید آن دارایی را مهیا می کنند.
- معامله گران، زمانی که شرکت ها سهام خود را عرضه اولیه می کنند و در دسترس عموم قرار می دهند، سرمایه برای شرکت ها جمع آوری می کنند.
- معامله گران، در اصلاحات قیمتی بازار وارد خرید می شوند و نمی گذارند فشار فروش و کمبود نقدینگی، به جامعه منتقل شود.
- معامله گران از سرمایه خود خیریه های بسیاری تاسیس کردند تا به افراد کم بضاعت کمک کنند.
- معامله گران ثروتمند کمک های زیادی به کمپین ها سیاسی می کنند.
- مدیران حرفه ای صندوق هایپوشش ریسک (Hedge Fund) بسیاری از مشتریان خود را ثروتمند کرده اند.
- معامله گران موفق زندگی خوبی برای خانواده خود فراهم کرده اند.
- مربیان معامله گری خوب به دانش آموزان خود چیزهای زیادی در مورد خودشان آموزش می دهند که می تواند زندگی آن ها را تغییر دهد.
زمانی که بازارها سقوط می کنند، بسیاری از افراد، معامله گران را مقصر می دانند و بیان می کنند “سفته بازارن محرک ریزش بازار بودند!” اما زمانی که معامله گران در سقوط بازار اقدام به خرید می کنند و از ریزش بیشتر جلوگیری می کنند، کسی از آن ها تشکر نمی کند!
بسیاری اوقات فروشندگان به دلیل ریزش بازار مورد حمله قرار گرفتند، اما کسی درک نمی کند که این افراد بعدها مجبور هستند باز هم به بازار آمده و خرید انجام دهند (در بازارهای دو طرفه باید پوزیشن فروش خود را مجددا خریداری نمایند). معامله گران ریسک می کنند و هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد. ضمنا فراموش نکنیم که اگر معامله گری ساده بود، همه آن را انجام می دادند.
- در این جا ۱۵ دلیل برای این که چرا باید به معامله گر بودن خود افتخار کنیم، آورده ایم.
- شما شجاعت ریسک دارید که عده ای کمی از افراد چنین ویژگی دارند.
- معامله گری اگر درست انجام شود مانند بسیاری از کسب و کارها می تواند موفقیت آمیز باشد. یک معامله گر باید افتخار کند که کارآفرین است.
- یک معامله گر میتواند از معامله ارزها سود کسب کند و قربانی تنزل یا کاهش قدرت پول داخل جیب خود نشود.
- به عنوان یک معامله گر فعال در بازاز سهام می توانید در درجه ای بالاتر از کارمند و در رتبه ای مساوی با صاحب کسب و کار به معامله سهام بپردازید.
- معامله گر می تواند از درآمد و فروش شرکت سود کسب کند و تنها محدود به حقوق نباشد.
- یک معامله گر سود ده شبیه به ورزشکار زبده ای است که عملکرد بهتری نسبت به بقیه در زمین بازی دارد و امتیازی بیشتری به دست می آورد.
- معامله گران حتی می توانند، آگاهانه با پول خود شرط بندی کنند.
- شما وارد صنعتی شده اید که پتانسیل درآمد نامحدودی دارد.
- شما مایلید در مورد ضعف های احساسی، غرور و کنترل خود یاد بگیرید.
- شما به اندازه کافی اعتماد به نفس دارید که در جهت مخالف بازار وارد معامله شوید.
- شما مایلید کاری انجام دهید که اکثر افراد، حاضر به انجام آن نیستند.
- بسیاری از افراد جامعه فکر می کنند شما قمارباز هستید، اما نمی دانند شما در حال طراحی کازینوی خود هستید.
- در دنیایی که همه حرف می زنند، شما مرد عمل هستید.
- در دنیایی که همه شروع می کنند، شما خاتمه می دهید.
- در دنیای منتقدان شما، سازنده هستید.
“نماد روابط حاضر بین انسان ها، نماد اخلاقی احترام انسانی، معامله گران هستند. ما که مبتنی بر ارزش ها زندگی می کنیم نه بر اساس چپاول و غارت ثروت دیگران، معامله گریم! هم از بعد جسمی و هم روحی. یک معامله گر کسی است که آنچه را که خودش به دست می آورد تصاحب می کند نه آنچه را که خودش کسب نکرده است یا سزاوار آن نیست”
Ayn Rand
- همه ما معامله گر هستیم.
- برخی زمانشان را برای حقوق معامله می کنند.
- برخی شهریه را برای مدرک معامله می کنند.
- برخی ریسک را برای سود معامله می کنند.
- برخی خوشبختی را برای امنیت معامله می کنند.
- برخی قانون را برای سیاست معامله می کنند.
- برخی اصول اخلاقی را در ازای پول معامله می کنند.
- پس همه ما معامله گر هستیم اما عده کمی این مسئله را درک می کنند.
بلاگ
نقل قولی از وارن بافت: نظم و انضباط و نه گفتن!
سرمایه گذاری سخت است. افراد باهوش زیادی وجود دارند که ایده های هوشمندانه زیادی را مطرح می کنند. به طور فزاینده ای، فکر می کنم بخشی از هنر سرمایه گذاری داشتن نظم و انضباط برای نه گفتن است.

منتشر شده
1 روز پیشدر
مهر 9, 1402
یکی از چیزهایی که درباره وارن بافت (Warren Edward Buffett) وجود دارد و من کاملا از آن متنفرم این است که او نقل قول های زیادی دارد که پس از شنیدن آن پیش خودم می گویم: “خب معلومه! چقدر پیش پا افتاده … ” و سپس چند سال بعد به چیزی برخورد می کنم و بلافاصله یکی از نقل قول های بافت به ذهنم می رسد و با خود می گویم: “خدایا! در آن جمله چه درسی بود. او چگونه این کار را می کند؟”
به هر حال، من فکر می کنم یکی از کلیدهای موفقیت در سرمایه گذاری این است که باید همواره یک ماشین یادگیری باشیم؛ من که سعی می کنم باشم. مطمئناً احساس می کنم در ۱۸ ماه گذشته چیزهای زیادی یاد گرفته ام (و فراتر از آن، من همیشه به دنبال یادگیری روش هایی برای “یادگیری بهتر” هستم) به عنوان بخشی از این فرآیند یادگیری، معمولا یک یا دو بار در سال یک نقل قول از بافت وجود دارد که واقعا در مورد من صدق می کند و باعث می شود یک درس جدید را به بخش ناخودآگاه ذهنم بسپارم. بنابراین تصمیم گرفتم یک مجموعه شش ماهانه تهیه کنم که در آن نقل قول هایی از وارن بافت را بنویسم که در شش ماه گذشته درس بزرگی از آن ها گرفته ام.
به نظرتان کدام نقل قول را برای شروع انتخاب کرده ام؟ یک نقل قول که در مورد نظم و انضباط است. او تعدادی زیادی جملات درباره دیسیپلین دارد اما من این یکی را انتخاب می کنم.
“برای موفقیت در سرمایه گذاری در طول زندگی نیازی به IQ بالا، بینش تجاری غیرمعمول یا اطلاعات خاص نیست. آنچه مورد نیاز است، یک چارچوب فکری مناسب برای تصمیم گیری و توانایی حفظ آن چارچوب دربرابر تخریب توسط احساسات است. شما باید نظم عاطفی داشته باشید”
فکر می کنید چرا این نقل قول را برای شروع انتخاب کردم؟
من همیشه ارزش نظم و انضباط را در زندگی شخصی می دانستم، اما نیمه اول سال ۲۰۲۲ به من نشان داد که نظم و انضباط در معامله گری و سرمایه گذاری نیز چقدر حیاتی است.
داستان علاقه من به بستنی یک شوخی همیشگی بین من و همسرم است. من عاشق شیرینی هستم. اگر یک بستنی بزرگ با طعم مورد علاقه من را بخریم، قبل از اینکه به وعده بعدی برسد من آن را تمام کرده ام! فقط دو راه برای کنترل اشتهای سیری ناپذیر من نسبت به بستنی پیدا کرده ایم.
- برای من، اینکه رژیم بدون قند داشته باشم.
- برای او، اینکه هنگام خرید بستنی بگوید “این بستنی برای تو نیست”، به این معنی که من مجاز به خوردن آن نیستم.
بنابراین تنها راه من برای رعایت نظم و انضباط و نه گفتن به بستنی و بسیاری از شیرینی های دیگر این است که هرگز به آن لب نزنم. بدون هیچ استثنائی مانند، “امشب فقط یک قاشق”. در واقع یا پرهیز کامل یا پرخوری کامل، حد وسط وجود ندارد.
این موضوع چه ربطی به سرمایه گذاری دارد؟
با نگاه به گذشته، بدیهی است که بسیاری از سهام (به ویژه سهام در حال رشد/ یا سهام فناوری) خیلی خوش بینانه قیمت گذاری شده اند یا به عبارتی بیش از حد ارزشگذاری شده اند. بسیاری از این سهام نسبت به سطوح قبل از کووید، بیش از دو برابر شده و به سرعت در حال رشد بودند. در حالی که این شرکت ها سودآور نبودند، سرمایه گذاران به تقاضای عظیم برای کالاها و خدمات نگاه می کردند و می گفتند: “سودهای فعلی را فراموش کنید. زمانی که این شرکت ۲۵ درصد از تقاضای کل را تصاحب کند، ارزش زیادی خواهد داشت.”
با ادامه روند صعودی سهام، آخرین خرس ها نیز به حاشیه رفته و سرمایه گذاران برای خرید سهام در هر قیمتی صف کشیده بودند.
بسیاری از سرمایه گذاران با خرید این سهام در انتهای چرخه متضرر شدند، اما بسیاری از سرمایه گذاران زیرک با زودتر خریدن سهام به سودهای شگفت انگیز دست یافتند، و اساساً هرگز هیچ پولی را از روی میز برنداشتند تا در زمان مناسب با استفاده از معاملات رفت و برگشتی (Round-trip trading) سهام را در بالاترین قیمت بفروشند.
توضیح: معاملات رفت و برگشتی (Round-trip trading) معمولاً به عمل غیراخلاقی بارها و بارها خرید و فروش یک اوراق بهادار گفته می شود تا دیگران را گمراه کند که تقاضا برای آن سهام بیشتر از آنچه که به نظر می رسد، وجود دارد.
بدیهی است که داستان فوق کمی ساده تر از واقعیت است، اما اگر بازارها را از نزدیک دنبال کنید، نمونه های متعددی از سهام و شرکت هایی که در مورد آن ها صحبت می کنم را می شناسید.
در هر صورت، من اینجا نیامده ام تا از سرمایه گذار خاصی نام ببرم. من هم مطمئناً از این خط فکری مصون نبوده ام. من چندین معامله بزرگ داشتم که مستقیماً در حال بالا رفتن بودند و به اهداف قیمتی من رسیدند (یا از آن هم فراتر رفتند)، با این حال آن ها را تا حدودی به دلیل ملاحظات مالیاتی نفروختم. اما دلیل اصلی من برای نفروختن این بود که سهام همچنان بالا می رفت و من فکر میکردم شرکت چقدر خوب عمل کرده است و مدیریت آن از هوای رقیق نیز ارزش ایجاد می کند!
به عنوان مثال، تصور کنید سهامی را به قیمت ۵۰ دلار خریده بودم و فکر می کردم که ارزش آن ۱۰۰ دلار است. به یاد دارم تنها چند هفته منتظر ماندم و قیمت آن به تقریبا ۹۵ تا ۱۰۵ دلار افزایش یافت و من با خود گفتم: “نباید بفروشم! الان بدهی مالیاتی سنگینی برایم خواهد داشت، در صورتی که با مدیریت آن، سود مرکب به قدری می شود که همچنان پس از پرداخت مالیات نیز، بازدهی با ریسک تعدیل شده مناسبی دریافت خواهم کرد”. بطور کلی، سهامی که از آن ها یاد می کنم در حال حاضر همگی در محدوده ای بین ۵۰ تا ۷۰ دلار معامله می شوند.
با نگاه به گذشته، همیشه من به شرکت های مورد علاقه ام با توجه به حداکثر تقاضای موجود برای محصولات آن ها نگاه می کردم و سعی می کردم خودم را قانع کنم تا آن ها را بخرم و اجازه دهم که تا ابد به رشد و ایجاد سود مرکب برای من ادامه دهند.
یکی از مقصرهای اصلی در این مورد برای من، شرکت تولید دستگاه ورزشی پلوتون (Peloton) بود. من در سال گذشته بدون توقف در مورد این شرکت نوشتم و این تا حدی به این دلیل بود که من همواره در حال ورزش با دستگاه ورزشی این شرکت بودم. همچنین این مسئله به این دلیل بود که فکر می کردم پلوتون یک شرکت پیشرو در بازار خواهد بود که حداکثر تقاضای موجود را در دست می گیرد و به زودی، می تواند فرصت خرید فوق العاده دیگری مانند آمازون (Amazon)، تسلا (Tesle) یا نتفلیکس (Netflix) باشد.
در زمانی که شرکت افزایش سرمایه داده بود، مقالهای با عنوان “سهام پلوتون را با مسئولیت خودتان بفروشید” نوشتم، شرم آور است! زمانی که سهام آن در حدود ۱۰۰ دلار بود، و هیچ ایرادی در کار آن ها که افزایش سرمایه دادند و تمام اعتبار شرکت را بلعیدند، نمی دیدم. زمانی که من در مورد پلوتون صحبت می کردم سهام آن در محدوده ۸۰ دلار بود، و اکنون قیمتش تک رقمی شده و دیگر حتی هیچ علاقه ای نیز به آن ندارم. بله، شرایط تغییر کرده است، اما اگر علاقه مند بودن به یک سهام در محدوده ۸۰ دلار و عدم علاقه به آن در محدوده ۸ دلار آن هم تنها چند ماه بعد، نشانه یک خط فکری ضعیف و اشتباه نیست، پس چیست؟
اما این ها چه ربطی به اعتیاد من به بستنی، و نقل قول وارن بافت در مورد نظم و انضباط دارد؟
سرمایه گذاری سخت است. افراد باهوش زیادی وجود دارند که ایده های هوشمندانه زیادی را مطرح می کنند. به طور فزاینده ای، فکر می کنم بخشی از هنر سرمایه گذاری داشتن نظم و انضباط برای نه گفتن است.
به فرصت هایی که تنها “خوب به نظر می رسند” نه بگویید. به ایده هایی که کاملا در محدوده شناخته شده شما قرار نمی گیرند و به قدر کافی درباره آن ها نمی دانید، نه بگویید. به گرفتن تنها یک بروشور کوچک در مورد ایده هایی که به طور کامل در مورد آن ها تحقیق نکرده اید، نه بگویید.

ساده به نظر می رسد. اما اینکه تمام وقت خود را صرف تحقیق در مورد سهام و صحبت با سرمایه گذاران هوشمند دیگر کنید، واقعاً سخت است. راحت است که اجازه دهید تنها اندکی از نظم و انضباط خود منحرف شوید، اما قبل از اینکه متوجه شوید خودتان را در حال خوردن یک ظرف بزرگ از گیلاس می یابید. منظورم خرید سبدی از شرکت های در حال رشدی است که سودآور نیستند، اما همه با آن ها به بازدهی های بیشتر از ۵۰% رسیده اند و در مقایسه با حداکثر بازار در دسترس برای محصولاتشان (TAM) و پتانسیل رشد عظیمشان، ارزان به نظر می رسند.
زندگی می تواند به سرعت شما را به دام بیندازد. خوردن “فقط یک لیوان بستنی” می تواند به سرعت به خوردن یک عدد بستنی بعد از هر وعده شام به مدت دو هفته متوالی تبدیل شود و ۲ کیلوگرم وزن اضافه کنید. سفته بازی ها در بازار سهام می توانند واقعاً به سرعت باعث ۹۰ درصد کاهش در قیمت سهام شوند، و مهم نیست که چقدر معامله شما روی آن کوچک است. وقتی روی یک معامله ۹۰% ضرر می کنید، در نهایت تاثیر خود را بر بازده شما می گذارد!
برای من، داشتن نظم و انضباط برای نه گفتن، به معنای نه گفتن به شرکت هایی است که جریان نقدی آزاد زیادی از خود بجا نمی گذارند (یا برنامه ای برای انجام این کار در کوتاه مدت ندارند). بله، می دانم که این امر مانع از رشد بسیاری از کسب و کارهای واقعاً جذابی می شود که سودآورد نیستند، اما من آموخته ام که داشتن پشتیبانی جریان نقدی برای متقاعد شدن درباره خوب بودن یک شرکت برای من بسیار حیاتی است.
اگر شرکتی پشتیبانی جریان نقدی را نداشته باشد، احتمالاً برای من مناسب نیست. من در مورد آن قانع نمی شوم و نمی توانم معاملات خوبی روی آن داشته باشم. اگر بالا رفت نمی دانم چه زمانی آن را بفروشم، و اگر کاهش یافت نمی توانم تصمیم بگیرم که آیا یک فرصت خرید است یا نشانه ای است که تمام محاسباتم اشتباه بوده است.
این بدان معنا نیست که من نمی توانم از شرکت هایی که جریان نقدی ندارند چیزی بفهمم. یا بدان معنا نیست که نمی توانم آن ها را مطالعه کنم، درباره آن ها تحقیق کنم، یا به این فکر نکنم که چگونه آن ها با بقیه تفکرات من مطابقت دارند و بر شرکت هایی که در آن ها سرمایه گذاری می کنم تأثیر می گذارند.
من فقط باید نظم و انضباط کافی داشته باشم که آن ها را نخرم.
یک حوزه دیگر نیز وجود دارد که کاملاً با نظم و انضباط تناسب دارد و شایان ذکر است. من همیشه یک شکاک بزرگ نسبت به بیت کوین (Bitcoin) و کریپتوکارنسی ها (Cryptocurrencies) بوده ام.
زمانی که آن “دارایی ها” مستقیماً در حال حرکت به سمت بالا بودند، من زمان زیادی را صرف نگاه کردن و فکر کردن در مورد آن ها کردم. هر پروژه رمزنگاری که به آن نگاه می کردم، فکر می کردم بازآفرینی فوق العاده ناکارآمدی از مشکلاتی است که قبلاً حل شده اند، یا اغلب فکر می کردم تنها یک طرح پانزی (Ponzi Scheme) هستند. اما وقتی بقیه به من گفتند که کریپتو دنیا را تغییر می دهد، به تحقیق ادامه دادم و سرم را به علامت بله تکان دادم، زیرا قیمت های کریپتو به شدت در حال بالا رفتن بود و این افراد روز به روز ثروتمندتر می شدند.
در واقع، به پروژه ای نگاه می کنم، و با خود فکر می کنم “احمقانه و غیراقتصادی به نظر می رسد یا به نظر می رسد که یک طرح پانزی باشد”…. اما همچنان به تحقیق درباره آن ادامه می دهم زیرا افراد زیادی قبلا از طریق آن ثروتمند شده اند. با نگاه به گذشته، آن تحقیق ها در حقیقت فقط زمانم را تلف کرد، و آن پروژه ها هم در واقع عمدتاً پانزی یا واقعاً احمقانه بودند.
من در مورد برخی از سهام میم (meme stocks) که در اوایل سال ۲۰۲۲ سر به فلک کشیدند و متعاقباً سقوط کردند نیز، همین احساس را دارم. همیشه کاملاً واضح به نظر می رسید که برخی از فین تک ها ( شرکت های فناوری مالی) که سر به فلک می کشیدند، از منظر کسب و کار و اقتصاد افتضاح بودند و تنها یک پلتفرم زیبا و آراسته شده (که گاهی آن هم افتضاح بود) بر پایه یک کسب و کار ضعیف دیگر بودند (مانند بیمه، بانک، و غیره؛ چیزی شبیه به شرکت Lemonade با نماد LMND). وقتی آن سهم ها مستقیماً در حال بالا رفتن بودند، تمایل داشتم حرف افرادی را که می گفتند این شرکت ها قرار است دنیا را تغییر دهند باور کنم، حتی با اینکه به نظر می رسید اکثر آن ها به جز گفتن “فناوری در حال تغییر جهان است” تحقیقات دیگری انجام نداده اند.
در ادامه اما سعی می کنم نظم و انضباط داشته باشم و به چیزهایی که به وضوح احمقانه است نه بگویم. همچنین سعی می کنم وقتی یکی از آن ها را دوباره دیدم، بجای اینکه فقط بگویم پانزی! پانزی! کار مفیدتری انجام دهم. من نمی خواهم کسی باشم که در شبکه تلوزیونی CNBC فریاد می زند فلان چیز احمقانه است، اما دفعه بعد که چیزی احمقانه مانند استیبل کوین ها یا ارزهای دیجیتالی دیدم که به ازای استیک کردن ۲۰ درصد بازدهی می دهند، می دانم چه کار کنم. فوراً می گویم: “نه، این یک ایده احمقانه است و احتمالاً یک پانزی باشد” و از آن رد می شوم و یا ایمیلم را می بندم.
توضیح ۱: طرح پانزی نوعی کلاه برداری است که سرمایه گذاران را فریب می دهد و با پول سرمایه گذاران جدید به سرمایه گذاران قبلی سود می پردازد.
توضیح ۲: سهام میم یا meme stock، به سهام شرکتی اطلاق می شود که به صورت آنلاین و از طریق پلتفرم های رسانه های اجتماعی طرفدارانی شبیه به یک فرقه به دست آورده است.
نظم و انضباط اهمیت بسیار زیادی دارد و در معامله گری و سرمایه گذاری به آن نیاز است! به گمانه زنی ها نه بگویید. به شرکت هایی که درباره آن ها شناخت کافی ندارید، نه بگویید. منتظر بمانید تا فرصت ها شما را پیدا کنند.
این مقاله توسط اندرو واکر (Andrew Walker)، مدیر پورتفولیوی Rengeley Capital به رشته تحریر در آمده است.
برای ارسال نظر باید وارد شوید ورود