با ما همراه باشید

بلاکتوپیا

خلاصه کتاب سرمایه گذاری رفتاری (Behavioural Investing)

حضور در بازار سرمایه به صبوری نیاز دارد. این بدان معنی است که شما نیازی به همیشه فعال بودن در این بازار ندارید. در عوض باید تمرکز خود را روی بررسی و تحلیل اطلاعات در پشت صحنه بگذارید. سرمایه گذاری نوعی رفتار است و مونتیر در کتابش به دنبال معرفی و ارائه راهکار برای معروف ترین خطاهای رفتاری سرمایه گذارن می گردد.

منتشر شده

در

خلاصه کتاب سرمایه گذاری رفتاری (Behavioural Investing)

ما در طول روزهای عمرمان روی چیزهای زیادی سرمایه گذاری می کنیم؛ مثلا تحصیلمان، سلامتمان، اندوخته دانشمان، سهم قلبمان و حتی روزهای عمرمان را به عنوان یک سرمایه در طبق اخلاص می گذاریم و آن را در بازارهای خاص خودشان معامله می کنیم. بنابراین، پُر بیراه نیست اگر سرمایه گذاری را نوعی رفتار انسانی که با حساب و کتاب آمیخته شده است در نظر بگیریم.

در این مطلب به سراغ کتاب “سرمایه گذاری رفتاری (Behavioural Investing)” از “جیمز مونتیر (James Montier)” می رویم و پای گلچینی از صحبت های این نویسنده کارکشته بازارهای مالی می نشینیم. اگر به دنبال نکته های کوچکی می گردید که تاثیرهای بزرگی در تصمیم گیری های مالی تان داشته باشند، تا پایان در این مقاله با اینوستورنت همراه باشید.

به دنبال سرمایه گذاری رفتاری، جایی در میان خودمان

ما مجموعه ای شگفت انگیز از تصمیم های خوب و بدی هستیم که در طول زمان برای خودمان گرفتیم. خبر بد اینکه هیچکس جز خودمان مسئول مستقیم این ماجرا نیست. خبر خوب اینکه می توانیم با گرفتن تصمیم های جدید، ورق را به نفع خودمان برگردانیم. چیزی که در دنیای سرمایه گذاری برای ورود به این مسیر جدید به ما کمک می کند، میزان آشنایی مان با سوء تفاهم های رفتاری، تله های ذهنی و در کل، تمام چیزهایی است که در ظاهر خوب هستند اما در باطن قصد به یغما بردن سرمایه مان را دارند.

جالب تر اینکه ما می توانیم پس از آشنا شدن با سریال اشتباه های سرمایه گذاری، ظرف چند دقیقه آن را در دیگران تشخیص دهیم؛ اما وقتی نوبت به خودمان می رسد، آبی از ما گرم نمی شود. هر چه هست در درون ما است. در ادامه این ماجرا جستجو را از همان جا آغاز می کنیم.

جدالی ابدی میان بخش منطقی و احساسی ذهن ما

یکی از نکته های جالبی که در مورد ذهن ما وجود دارد، همسایگی دو بخش منطق و احساس است. بخش منطقی ذهن ما تمام تلاشش را می کند تا تصویری تحلیل شده و بر اساس داده هایی که از محیط اطراف به دست می آورد در اختیارمان قرار دهد. در نقطه مقابل، بخش احساسی ذهن ما اهمیتی به این دو دو تا چهار تا نمی دهد و فقط به دنبال چیزی می رود که احساس خوبی در موردش دارد. برخلاف تصور بسیاری از سرمایه گذاران، حتی کسانی که ساعت ها در مورد عقل و منطق سخنرانی می کنند، ذهن ما تصمیم های خود را بر پایه پاسخ دریافت شده از بخش احساسی مان می گیرد. به زبان ساده، ما تصمیم های خود را با منطقمان تحلیل کرده و با احساسمان می گیریم!

موشکافی تاثیر زمان در تصمیم گیری

سرمایه گذاری رفتاری، زمان را یکی از دلیل های اصلی برای خطا در تصمیم گیری به حساب می آورد. بر این اساس، یک تصمیم در دو زمان متفاوت، توسط شخص ما به دو صورت کاملا متفاوت گرفته می شود. این ماجرا ارتباط مستقیمی با شرایط حاکم بر لحظه تصمیم گیری دارد؛ مثلا اگر قبل از انجام معامله، تحت فشار روحی باشیم، با کسی یکه به دو کرده یا چیزی روی اعصابمان قدم رو برود، احتمال اینکه تحت هیجان آن لحظه، تصمیم های پر ریسکی بگیریم بسیار افزایش پیدا می کند. شاید اگر می توانستیم تصمیم گیری را به زمانی که آرامش خود را حفظ کرده ایم بکشانیم هرگز به سراغ برخی از معامله ها نمی رفتیم و حتی دیگران را از انجامشان منع می کردیم.

برای حل مشکل تصمیم های احساسی در زمان حال چه کنیم؟

یکی از بهترین راه حل ها این است که مدت ها قبل از لحظه تصمیم گیری به دنبال جمع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل موقعیت باشید و همه چیز را به دقیقه ۹۰ واگذار نکنید. در این صورت می توانید خودتان را در مقابل چالش هایی که در لحظه تصمیم گیری نشان می دهند بیمه کنید و اجازه ندهید که قدرت انتخابتان را تحت تاثیر خودشان قرار دهند. البته باید به خودتان هم قول بدهید که به نتیجه تجزیه و تحلیل های قبلی و داده هایی که با حوصله و دقت به دست آورده اید پایبند باشید.

خوش بینی و دردسرهای آن برای سرمایه گذاران

سرمایه گذاری رفتاری، ماجرای خوش بینی در زندگی و کار را از هم تفکیک کرده است. خوش بین بودن در زندگی روزانه به ما کمک می کند تا با وجود چالش هایی که گاه و بیگاه بر سر راهمان سبز می شوند باز هم برای ادامه دادن به مسیر پیش رویمان انگیزه و امید داشته باشیم؛ اما خوش بینی در بازار سرمایه، فرسنگ ها با سودآوری و موفقیت مالی فاصله دارد. چون چشمتان را به روی حقیقت می بندد و وادارتان می کند شرایط بد را به شیوه ای مثبت تفسیر کرده و بر اساس آن تصمیم های جدیدی برای سرمایه هایتان بگیرید. این موضوع نوعی انحراف و خطای ذهنی است که ما را با یک لبخند، روانه چاه های تاریک تصمیم های اشتباه می کند.

چه نسخه ای برای خوش بینی در بازار سرمایه وجود دارد؟

بهترین نوش دارو برای پیشگیری و درمان خوش بینی در بازارهای مالی “بدبینی” است. باید در مورد تک تک ماجراها، خبرها، اتفاق ها و خلاصه هر افت و خیزی که شاهدش هستید به شکلی انتقادی نگاه کنید. به هیچ خبر یا حرکتی اجازه ندهید که شما را با موج خودش همراه کند و جلوی تصمیم های عاقلانه ای که برای آینده سهامتان در نظر دارید را بگیرد. با آن اطلاعات خوب، درست مانند یک جاسوس رفتار کنید و تنها زمانی به آن ها اجازه ورود به ذهنتان را بدهید که راست و دروغشان برایتان روشن شده باشد.

از کارشناس ها کیلومترها فاصله بگیرید!

تفاوت کارشناس های مالی با شما نه در میزان تخصص، نه اطلاعات و نه در تجربه شان است. تنها فرقی که آن ها با شما دارند در میزان اطمینانی است که به حدس های خودشان دارند. آن ها با خودشان فکر می کنند که توصیه هایشان بی بروبرگرد تمام مشکلات را از بین می برد و پیش بینی هایشان مو به مو به واقعیت تبدیل می شوند. این در حالی است که آن ها در یک توهم شیرین و خطرناک به سر می برند. بدتر از همه اینکه ذهن ما با شنیدن نام فردی که او را متخصص صدا می زنند گارد خود را پایین می آورد، بدبینی و تفکر انتقادانه خود را کنار می گذارد و به حرف های آن فرد بدون هیچ تجزیه و تحلیلی گوش می دهد.

در بازارهای مالی این ماجرا می تواند ظرف چند ثانیه، تمام تلاش های شما برای اندوختن سرمایه را بر باد دهد.

از طرف دیگر، ما به حرف کارشناسان گوش می دهیم چون فکر می کنیم این راهی است که باعث می شود از بقیه زرنگ تر باشیم. این در حالی است که برای موفقیت در بازارهای مالی نیازی به زرنگ تر بودن نداریم. تنها کاری که باید انجام دهیم دنبال کردن برنامه سرمایه گذاری خودمان و پای بندی به آن است. بنابراین، اگر به فکر آینده خودتان هستید، به حرف هیچ کارشناس، متخصص، اقتصاددان و … گوش ندهید. کار خودتان را بکنید!

آینده قابل پیش بینی نیست، بازار هم همین طور

یکی از بزرگترین دغدغه ها و مشکلاتی که سرمایه گذاری رفتاری، مثل آب خوردن آن را شناسایی می کند، تمایل شدید سرمایه گذاران و کارشناسان به پیش بینی آینده است. ما گاهی فراموش می کنیم که هیچ انسانی توانایی پیش ‎بینی آینده را ندارد. به همین دلیل فکر می کنیم می توانیم روی پیش بینی های رنگارنگی که خودمان یا دیگران در مورد چیزهای مختلف می کنیم حسابی جداگانه بگشاییم.

همین اشتباه باعث می شود که به جای بررسی اطلاعات و آماده بودن برای رویارویی با تب و تاب غیر قابل پیش بینی بازار به حدس و گمان هایی بها بدهیم که راهشان از هیچ مسیری با واقعیت یکی نمی شود. اگر به دنبال موفقیت در بازار سهام هستید به جای تلاش برای پیش بینی ماجراهای آینده بازار، دست به کار شوید، اطلاعات را جمع آوری کرده و بر اساس واقعیتی که اکنون شاهد آن هستید معامله کنید. به زبان ساده، نه پیش بینی کنید و نه به پیش بینی کسی گوش دهید.

اطلاعات بیشتر، دردسرهای بزرگ تر

شاید در نگاه اول با خودمان فکر کنیم که داشتن اطلاعات، حرف اول را در دنیای سرمایه می زند اما سرمایه گذاری رفتاری نشان می دهد که اطلاعات، همیشه هم باعث پیروزی ما نمی شوند.

اجازه بدهید مثالی برایتان بزنیم. اگر داشتن اطلاعات را همچون یک طناب در نظر بگیریم، آنگاه فردی که داده های بیشتری در اختیار دارد، رشته های طناب بیشتری خواهد داشت؛ اما دست هر انسان هر چقدر هم که بزرگ باشد تا اندازه محدودی می تواند این طناب ها را نگه دارد.

دست آخر، چندین طناب اضافی که دیگر در دستش جا نمی شوند را رها می کند. اطلاعات زیاد هم همین خاصیت را دارند. ما فکر می کنیم که با زیاد دانستن می توانیم راهی بزرگ تر برای خودمان باز کنیم اما چون توانایی پردازش اطلاعاتمان محدود است نمی توانیم از تمام آن ها به یک اندازه و با یک سطح از کیفیت برخورد کنیم.

گذشته از این، افزایش داده های در دسترس، میزان خطا را افزایش می دهد و همزمان اطمینان سرمایه گذاران به درستی تحلیل هایشان را بالا می برد. هر دوی این موارد به تنهایی توانایی زمین زدن یک سرمایه گذار را دارند چه برسد به اینکه دست در دست هم بر سر سرمایه گذار بینوا فرود بیایند! پیشنهاد “جیمز مونتیر” در کتاب “سرمایه گذاری رفتاری” در نظر گرفتن تنها سه عامل به انتخاب خود سرمایه گذار و دقیق شدن در آن ها است. با انجام این کار، نه تنها ثبات به سرمایه گذاری برمی گردد بلکه خطاهای زیادی هم از سر معامله گر می گذرد.

سریال دردسرهایی که برای تایید کردن خودمان تحمل می کنیم

ما انسان ها موجودات عجیبی هستیم. چون گاهی وقت ها رفتارهایی از ما سر می زند که هیچ منطقی توانایی کشف علت آن را ندارد؛ مثلا گاهی وقت ها غرورمان را از خودمان، پولمان، اعتبارمان و اعتمادی که دیگران به ما کرده اند بیشتر دوست می داریم.

به دنبال این ماجرا برای اینکه ثابت کنیم حرفمان درست بوده و دیگران اشتباه می کنند هر داده ای که به دستمان می رسد را زیر رو می کنیم و شواهدی را می یابیم که همراستا با سخنان ما باشند. در این میان اگر هم چیزی پیدا کنیم که اشتباه بودن نظرمان را ثابت کند خیلی راحت آن را نادیده می گیریم. این ماجرا نشان می دهد که حتی بدون وجود یک لشکر از دشمن هایی که به خونمان تشنه هستند هم به تنهایی می توانیم خودمان را به دردسرهای بزرگ بیندازیم و یک تنه، نقش آن لشکر دشمن را برای خودمان ایفا کنیم!

در جریان واقعیت ها جاری باشید و لنگر انداختن را فراموش کنید

ذهن ما عاشق الگوهای تکراری است. بخش زیادی از سرمایه گذاری رفتاری هم بر اساس همین الگوهای تکرار شونده تشکیل شده است. چون ذهن ما می داند این کار از هدر رفتن انرژی و زمان جلوگیری می کند. ولی این ماجرا به خودی خود می تواند به تعصب فکری ختم شود؛ یعنی همان چیزی که چشممان را به روی واقعیت های تازه می بندد و از ما یک سرمایه گذار متعصب می سازد. این در حالی است که بازار سرمایه سرشار از واقعیت های تازه نفسی است که با خودشان موقعیت های تازه را به سوغات می آورند.

مقاومت کردن در مقابل این موقعیت های تازه یا برخورد با آن ها به سبک فکرهای قدیمی مان دست ما را از موقعیت های تازه ای که می توانیم آن ها را از آن خود کنیم کوتاه می کند. به زبان ساده، فکرهای قدیمی مان ما را به یک قسمت محدود از اقیانوس بازار زنجیر می کند و به ما اجازه نمی دهد که سوار کشتی فرصت های تازه شویم.

چرا ما به فکرهای گذشته خودمان اعتماد بیشتری داریم؟

این ماجرا علت های زیادی دارد. بیایید چند مورد از آن ها را با هم بررسی کنیم/

  • شکست های گذشته

شکست به ویژه از نوع مالی آن اثری طولانی مدت روی ذهن باقی می گذارد. چون آن را به عنوان یک عبرت و ماجرایی با نتیجه های خطرناک در نظر می گیرد.

  • ترس نسبت به آینده

وقتی ذهنمان خاطره یک ماجرای تلخ را در خود ثبت می کند احساس ترس را به آن و تمام موقعیت های مشابه اش گره می زند. این قضیه به خودی خود می تواند قدرت اقدام کردن را از ما برباید.

  • یادآوری هزینه های فرصت از دست رفته

حسرت هم به نوبه خود سهمی قابل توجه در تکیه کردن ما به فکرها و باورهای گذشته مان دارد. وقتی یادآوری خاطره یک موقعیت از دست رفته، آه از نهادمان بلند کند، دست به هر کاری می زنیم تا دوباره در آن موقعیت گیر نیافتیم. این ماجرا دو نوع واکنش را در پی دارد.

  1. در حالت اول با خودمان قرار می گذاریم که به افکار و روش هایمان پایبند باشیم. چون علت از دست رفتن آن فرصت را بی توجهی نسبت به روش هایمان در نظر می گیریم.
  2. اما در حالت دوم به دنبال افکار جدید، روش های تازه و اصول انعطاف پذیر هستیم. جالب اینکه تنها عده کمی از افراد بسیار موفق، گزینه دوم را انتخاب می کنند.

سرمایه گذاری امید؛ فریبنده ترین خطای سرمایه گذاری رفتاری

در این نوع انحرافی از سرمایه گذاری، حقیقت های پشت یک شرکت در میان ماجراهای خوبی که از آن تعریف می شود پنهان می گردد. به همین دلیل، سرمایه گذاران به جای گشتن به دنبال نکته های مثبت و منفی یک شرکت، به امید بهتر شدن اوضاع در آینده ای نامعلوم، سرمایه خودشان را در اختیار آن شرکت قرار می دهند. برای جلوگیری از درگیر شدن با سرمایه گذاری امید باید از دنیای داستان های فریبنده و شیرین به قلب واقعیت، مهاجرت کنیم و در آن سرزمین، اردو بزنیم. برای این کار هم باید پیوسته مطالعه کنیم، برای خودمان استانداردهای سرمایه گذاری را تعریف کرده و مرزهای سود و زیان را روشن سازیم.

چرا توانایی ما در کشف موقعیت های خطرناکی که بیخ گوشمان رخ می دهند کم است؟

شاید نتوان تمام بحران های مالی در بازار سرمایه را پیش بینی کرد؛ ولی می توان با تماشای نشانه های رخ دادن این ماجرا خیلی محتاطانه تر رفتار کرد. با این وجود بسیاری از سرمایه گذاران توانایی دیدن این نشانه ها را حتی در فاصله یک سانتی متری هم ندارند. این ناتوانی چند دلیل دارد.

  • خوش بینی افراطی

خوش بینی خوب است اما جای آن در بازارهای مالی نیست. چون چشممان را به روی واقعیت هایی که در کنارمان رخ می دهند می بندد و حتی ما را به سمت سرمایه گذاری امید می کشاند. خوش بینی، مدام زیر گوشمان زمزمه می کند که هیچ کدام از شکست های مالی، کلاهبرداری ها یا گیر افتادن در حباب هایی که ناگهان بر سر راهمان سبز می شوند به زندگی مالی و حرفه ای ما ارتباطی ندارند و احتمال رخ دادنشان یک در میلیارد است. در حالی که اگر مراقب نباشیم خیلی راحت می توانیم سرمایه ارزشمند خودمان را در عرض چند ثانیه بر باد دهیم.

  • توهم کنترل

جدا از سرخوشی خوش بینی افراطی، دام دیگری هم بر سر راهمان پهن شده و آن نوعی اعتماد به نفس کاذب است. در پی این حس و حال عجیب، خودمان را به کوچه علی چپ می زنیم و خیال می کنیم که حتی اگر موقعیت پیش بینی نشده ای برایمان رخ بدهد می توانیم صد در صد آن را کنترل کنیم.

  • توهم امنیت

وقتی دیگر خیالمان از بابت رخ دادن یک اتفاق ناخوشایند مالی و مدیریت بحران آن راحت می شود این نوع از توهم به سراغمان می آید. در آن هنگام است که گارد خودمان را کاملا پایین می آوریم و به لقمه ای چرب و نرم برای سرمایه گذاران بدبینی که گوشی دستشان است، تبدیل می شویم.

  • آگاهانه اشتباه کردن

مورد دیگری که باعث خطای سرمایه گذاری رفتاری می شود، تعصب سودجویانه در انتخاب جهت مسیر معاملاتی است. این ماجرا زمانی اتفاق می افتد که ما به روشمان باور زیادی داریم. به دنبال این ماجرا چشم و گوشمان را به روی تمام اطلاعات و شواهدی که اشتباه بودن کارمان را نشانمان می دهند می بندیم. چون نمی خواهیم هزینه ای که برای قرار گرفتن در این مسیر صرف کرده ایم را رها کرده و در مسیر جدیدی قدم بگذاریم.

  • گذاشتن آینده، لب طاقچه فراموشی

برخی از سرمایه گذاران وجود خطر در آینده را قبول می کنند اما آن را در همان آینده نگه می دارند. به زبان ساده، آن ها فکر نمی کنند بحران های آینده روی تصمیم هایی که امروز و فردا می گیرند تاثیری داشته باشند.

  • ندیدن انتخابی!

نکته جالبی که در مورد ما انسان ها وجود دارد این است که اگر چیزی برایمان مهم نباشد یا به ما ارتباطی نداشته باشد ذهنمان آن را از پرده چشممان پاک می کند. چون می خواهد از نهایت انرژی اش برای پوشش دادن چیزهایی که دوست داریم استفاده کند؛ مثلا اگر اتومبیل های شاسی بلند را دوست داشته باشیم در کوچه و خیابان نمونه های زیادی از آن ها را می بینیم. در این میان اگر یک فولکس قرمز رنگ درست در کنار یکی از همان خودروهای شاسی بلند پارک شده باشد، اصلا آن را نمی بینیم! این ماجرا در بازارهای مالی و در داستان سرمایه گذاری رفتاری هم به روشنی دیده می شود.

ما از اشتباهاتمان یاد نمی گیریم، سرپوش می گذاریم!

شاید بتوان گفت که جمله بالا در مورد بیشتر مردم جهان جاری است. ما از اشتباهاتمان خوشمان نمی آید. آن ها را مایه شرمساری و خجالت در نظر می گیریم. به همین دلیل خیلی خوش نداریم که رابطه مان را با اشتباهاتمان ادامه دهیم و می خواهیم خیلی زود از دستشان خلاص شویم. این در حالی است که یک سرمایه گذر حرفه ای یا انسانی که در زندگی کردن حرفه ای است به همین راحتی ها اشتباهاتش را روانه نمی کند.

چنین شخصی وجب به وجب اشتباه خود را موشکافی کرده و به دنبال علت به وجود آمدن آن اشتباه می گردد. سپس درس هایی که از آن یاد گرفته و راه حل هایی که برای پیشگیری و برطرف شدن آن اشتباه در آینده کشف کرده است را یادداشت می کند. همین کار به ظاهر ساده می تواند سرنوشت سرمایه تان را تغییر دهد و شما را به میان آن یک درصد بسیار ثروتمند جامعه بکشاند.

چگونه از خطای تایید خودمان نجات پیدا کنیم؟

راه رهایی از این دام خود کرده، “تفکر معکوس” است. این بدان معنی است که هرگاه در مورد چیزی به یک نظر یا عقیده رسیدیم، به دنبال شواهدی برای باطل کردن آن بگردیم. اگر این شواهد نتوانستند اشتباه بودن دلیل ما را ثابت کنند، آن هنگام است که می توانیم روی درستی دلیلمان حساب باز کنیم. البته باز هم باید با چشمانی گشوده و بدون تعصب در مورد دلیل یا نظرمان بیاندیشیم. شاید دلیلی که اشتباه بودن نظر ما را ثابت می کند در آینده نزدیک به وجود بیاید. اگر به دنبال محافظت از سرمایه و زندگی مان هستیم باید به این دلیل های جدید هم اجازه عرض اندام بدهیم. این ماجرا به ما نگاهی سرشار از آگاهی را هدیه می دهد.

تاریخ بخوانید آن هم از نوع سرمایه گذاری

خواندن تاریخ بازارهای مالی یعنی قدم زدن و موشکافی الگوهای سرمایه گذاری رفتاری که در طول زمان به وجود آمده اند. قلب تاریخ بازار سرمایه، سرشار از رفتارهای تکراری سرمایه گذاران است که می توان آن را نوعی پیشگویی هم در نظر گرفت. چون انسان ها پس از پشت سر گذاشتن بحران ها خیلی زود درس ها و علت ها را به باد فراموشی می سپارند. به دنبال این ماجرا دقیقا همان اشتباه ها را دوباره و دوباره تکراری می کنند. برای بیرون آمدن از این چرخه باید خواندن تاریخ سرمایه گذاری را به یکی از کارهای روزانه خودتان تبدیل کنید.

دفترچه ای برای تصمیماتتان بخرید

کمی قبل با هم در مورد دفتر اشتباهات و درس هایی که از آن می گیریم صحبت کردیم. حساب این دفترچه از آن سوا است. در این دفترچه باید تصمیم هایی که می گیریم و علت هایی که ما را به طرف گرفتنشان سوق می دهند را یادداشت کنیم. سپس مدتی صبر کنیم و نتیجه تصمیمی که گرفتیم را زیر آن بنویسیم. انجام این کار در طول زمان و بررسی پیوسته علت ها و رفتارها به ما کمک می کند تا به یک سرمایه گذار طلایی تبدیل شویم؛ یعنی کسی که همچون ماهرترین شکارچی ها بهترین و مخفی ترین فرصت ها را از آن خود می کند.

لطفا هیچ کاری نکنید!

در طول این گفتار با هم در مورد سرمایه گذاری رفتاری گپ زدیم. یعنی هدفمان روی بررسی رفتارهایی بود که تنها پس از انجامشان قادر به بازنگری و موشکافی شان بودیم. حالا در انتهای این گفتگو می خواهیم در مورد “هیچ کاری نکردن” با شما صحبت کنیم. شاید جالب باشد که بدانید هیچ اقدامی نکردن هم نوعی رفتار به حساب می آید و جالبتر اینکه شما می توانید با این کار، سرمایه خودتان را از دست خطرهای بزرگی در امان نگه دارید.

از یک سرمایه گذار پیش فعال به یک تنبل هوشمند تبدیل شوید

حضور در بازار سرمایه به صبوری نیاز دارد. این بدان معنی است که شما نیازی به همیشه فعال بودن در این بازار ندارید. در عوض باید تمرکز خود را روی بررسی و تحلیل اطلاعات در پشت صحنه بگذارید. این در حالی است که عده زیادی از سرمایه گذاران دچار نوعی پیش فعالی شده اند و هر روز به شکلی در بازار حضور پیدا می کنند. برای عده ای این کار مساوی با اهمیت دادن است.

آن ها فکر می کنند اگر در بازارهای مالی کاری انجام ندهند و فقط نظاره گر باشند از بقیه عقب می مانند یا سودی که در نهایت دستگیرشان می شود به مراتب از دیگران کمتر خواهد بود. در حالی که اگر واقعا دست از بالا و پایین پریدن بردارند چشمشان به جمال بهترین فرصت ها برای انجام معامله های کاردست روشن می شود. درست مانند آنکه به جای وَرجه وورجه کردن لحظه ای آرام بگیریم تا بتوانیم بال زدن پروانه ای که درست از کنارمان می گذرد را تماشا کنیم.

در انتها

  • پیام اصلی «جیمز مونتیر» در کتاب «سرمایه گذاری رفتاری» چه بود؟

سرمایه گذاری نوعی رفتار است و مونتیر در کتابش به دنبال معرفی و ارائه راهکار برای معروف ترین خطاهای رفتاری سرمایه گذارن می گردد. راهکارهایی که توسط او ارائه می شوند از دل تجربه های واقعی او در بازارهای سرمایه ریشه گرفته اند. مونتیر می خواست سرمایه گذاران با خواندن نتیجه تحقیقات و تجربه هایش با رفتارهای ناپیدای خودشان آشنا شوند و قدمی واقعی برای تغییر وضعیت معامله هایشان بردارند. از نظر او آینده بازارهای مالی قابل پیش بینی نیست اما رفتار انسان هایی که آن بازار را به وجود آورده اند پیش بینی پذیر است. با این حساب، یادگیری سرمایه گذاری رفتاری، نوعی میانبر به سمت گرفتن تصمیم های موفق در بازارهای مالی به شمار می رود.

بلاکتوپیا

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند

اگر پیش از این مهارت‌های انضباط شخصی مان را توسعه نداده‌ایم، نمی‌توانیم ناگهان تصمیم بگیریم که منظم‌تر و کنترل شده عمل کنیم و انتظار موفقیت داشته باشیم. هنگامی که انتخاب‌های سالمی می‌کنید، انضباط شخصی تقویت می‌شود. از سوی دیگر، انتخاب‌های ناسالم باعث کاهش انضباط شخصی می‌شود.

منتشر شده

در

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند

شاید برایتان پیش آمده باشد که با فردی برخورد کنید که در ظاهر درآمد متوسطی دارد، اما نه تنها بدهی ندارد، بلکه به‌راحتی برای آینده‌اش سرمایه‌گذاری می‌کند، از پس هزینه‌های غیرمنتظره برمی‌آید و آرامشی در نگاهش موج می‌زند. آنچه این افراد را متمایز می‌کند، نه شانس مالی و نه حقوق نجومی است؛ بلکه ترکیبی از عادت‌های ساده اما پیوسته است که به مرور زمان، ستون فقرات ثبات مالی‌شان را ساخته است.

انضباط مالی، مفهومی است که اغلب با محدودیت اشتباه گرفته می‌شود؛ درحالی‌که در واقع، شکلی از آزادی است؛ آزادی برای تصمیم‌گیری بدون ترس از فردا. این مطلب نگاهی دارد به مهمترین عادت‌هایی که افراد با انضباط مالی در زندگی روزمره خود به کار می‌گیرند؛ عادت‌هایی که نه‌تنها پایه‌گذار امنیت اقتصادی هستند، بلکه ذهنیت و رفتار مالی ما را نیز متحول می‌سازند.

“بدون نظم و انضباط زندگی یک جریان آشفته بی‌هدف است که بی‌سرانجام می‌ماند.”

۱. اهداف مالی شفاف، اولین گام انضباط مالی

موفقیت مالی به هیچ وجه اتفاقی نیست. دقیقاً مانند یک سفر طولانی که نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و نقشه‌برداری از مسیر است، دستیابی به اهداف مالی نیز مستلزم داشتن مقاصدی روشن و شفاف است.

افراد باانضباط می‌دانند که تنها داشتن رویاهای بزرگ کافی نیست؛ آنها برای هر هدف، معیارهای مشخصی در نظر می‌گیرند که واضح، قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمان‌بندی‌شده باشد. این شیوه به آنها کمک می‌کند تا از سرگردانی و بی‌هدف حرکت کردن دوری کنند و همواره با اعتمادبه‌نفس و انگیزه، مسیرشان را ادامه دهند.

اهداف کوتاه‌مدت نقطه آغاز این مسیر شفاف هستند. این اهداف می‌توانند شامل کنار گذاشتن مقداری پول برای تعطیلات آینده یا ایجاد یک صندوق اضطراری باشند. اهدافی که به ظاهر کوچک به نظر می‌رسند، اما در عمل انگیزه اولیه‌ای برای برداشتن گام‌های بزرگ‌تر و جدی‌تر ایجاد می‌کنند. دستیابی به این اهداف کوچک، همان حس موفقیت و انگیزه‌ای را به شما هدیه می‌دهد که برای ادامه مسیر به آن نیاز دارید.

“پیگیری اهداف نیازمند برنامه‌ریزی و پیگیری و هماهنگی است و بدون نظم، نظم شخصی، اهداف ما در حد یک رویا باقی می‌مانند.”

با حرکت به سمت اهداف میان‌مدت، مسیر انضباط مالی جذاب‌تر و در عین حال چالش‌برانگیزتر می‌شود. پرداخت کامل وام‌های دانشجویی، پس‌انداز برای خرید خانه، یا تأمین بودجه شروع یک کسب‌وکار جدید، نمونه‌هایی از این اهداف هستند. در این مرحله، داشتن اهداف مشخص به شما قدرتی می‌دهد که تصمیمات مالی خود را آگاهانه‌تر بگیرید و همواره انگیزه خود را برای ادامه دادن و تلاش مضاعف حفظ کنید.

اهداف بلندمدت در نهایت تصویر کامل آینده مالی شما را ترسیم می‌کنند. بازنشستگی آسوده، سرمایه‌گذاری برای تحصیل فرزندان، یا حتی ایجاد میراثی ماندگار برای نسل‌های بعد، بخشی از این اهداف بلندپروازانه‌اند. تعریف واضح این اهداف به شما این امکان را می‌دهد که هر تصمیم مالی را با دیدی بلندمدت بررسی کنید و مطمئن باشید که هر گامی که امروز برمی‌دارید، در راستای تحقق رؤیاهای آینده شماست. به یاد داشته باشید که انعطاف‌پذیری و مرور مستمر اهداف نیز بخشی از مسیر است؛ چراکه زندگی همیشه غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود و شما باید بتوانید خود را با تغییرات آن هماهنگ کنید.

۲. بودجه‌بندی: نقشه راه مدیریت پول

در دل هر موفقیت مالی ماندگار، یک برنامه‌ریزی دقیق پنهان است؛ و قلب این برنامه‌ریزی، بودجه‌بندی است. بودجه صرفاً جدولی از اعداد نیست، بلکه ابزاری است که به شما اجازه می‌دهد جریان ورودی و خروجی پول خود را شفاف ببینید، تصمیمات مالی‌تان را هدفمند بگیرید و از غافلگیر شدن در پایان ماه جلوگیری کنید.

“یکی از روش‌های محبوب بودجه‌بندی، قانون ۵۰/۳۰/۲۰ است: ۵۰ درصد درآمد به نیازهای ضروری اختصاص می‌یابد، ۳۰ درصد به خواسته‌ها و سبک زندگی، و ۲۰ درصد صرف پس‌انداز و بازپرداخت بدهی می‌شود. روش دیگری نیز به نام بودجه‌بندی مبتنی بر صفر وجود دارد که در آن، هر ریال از درآمدتان مأموریتی مشخص دارد؛ به‌گونه‌ای که هیچ مبلغی بی‌هدف باقی نمی‌ماند.”

آنچه بودجه‌بندی را از یک ابزار ساده به یک سبک زندگی مؤثر تبدیل می‌کند، تداوم و انعطاف‌پذیری است. شرایط زندگی تغییر می‌کند و بودجه نیز باید با آن سازگار شود. بررسی منظم بودجه، شناسایی هزینه‌های اضافی و اصلاح آن‌ها، به شما امکان می‌دهد که از منابع مالی‌تان حداکثر بهره را ببرید.

با گذشت زمان و تمرین، بودجه‌بندی به عادتی طبیعی تبدیل می‌شود. استفاده از ابزارهایی مانند اپلیکیشن‌های مدیریت مالی، فایل‌های اکسل یا حتی دفترچه‌های ساده می‌تواند فرآیند بودجه‌نویسی را تسهیل کند. بودجه‌بندی نه فقط ابزار کنترل، بلکه نماد مسئولیت‌پذیری مالی است؛ یعنی همان چیزی که افراد باانضباط را از دیگران متمایز می‌سازد.

۳. پس‌انداز به‌عنوان یک اولویت، نه انتخاب

یکی از بزرگترین تفاوت‌های میان افرادی که ثبات مالی دارند و کسانی که مدام دچار بحران‌های مالی می‌شوند، رویکرد آن‌ها به «پس‌انداز» است. افراد با انضباط، پس انداز را نه به چشم باقی‌مانده پول در پایان ماه، بلکه به‌عنوان نخستین قدم در برنامه مالی خود می‌بینند؛ آن‌ها پیش از هر هزینه‌ای، سهمی از درآمدشان را به آینده خود اختصاص می‌دهند.

برای اینکه عادت پس‌انداز را در خود تقویت کنید، بهتر است از روش‌های اتوماتیک استفاده کنید. انتقال خودکار مبلغی مشخص به حساب پس‌انداز، بلافاصله پس از دریافت حقوق، مانع از وسوسه خرج کردن بی‌رویه می‌شود. حتی می‌توانید از روش درصدی استفاده کنید؛ بدین ترتیب، هر بار که درآمدتان افزایش می‌یابد، سهم پس‌اندازتان نیز به صورت متناسب رشد خواهد کرد.

“شما تنها کسی هستید که می‌توانید زندگی خودتان را تغییر دهید، هیچکس نمی‌تواند این کار را برای شما انجام دهد.”

البته ممکن است در مسیر پس‌انداز کردن، با چالش‌ها و وسوسه های متعددی مواجه شوید. در چنین شرایطی، باید خلاقیت و تعهد به خرج دهید. می‌توانید هزینه‌های غیرضروری را شناسایی و کاهش دهید، یا به دنبال روش‌هایی برای افزایش درآمد جانبی باشید. گاهی کافی است اندکی تغییر در سبک زندگی خود ایجاد کنید تا میزان پس‌اندازتان را به شکل قابل‌توجهی افزایش دهید.

تأثیر بلندمدت پس‌انداز، به‌ویژه به لطف معجزه بهره مرکب، بسیار بیشتر از آن است که در ابتدا تصور می‌کنید. حتی مبالغ کوچک هم وقتی به‌طور پیوسته و مداوم پس‌انداز شوند، در بلندمدت به ارقامی چشمگیر تبدیل می‌شوند. در نهایت، پس‌انداز کردن فقط یک رفتار مالی نیست، بلکه نوعی احترام به آینده خود و آرامشی است که از مسئولیت‌پذیری مالی ناشی می‌شود.

۴. کنترل بدهی، آغاز تسلط بر زندگی مالی

بدهی، مانند باری است که هرچه بیشتر آن را حمل کنید، سنگین‌تر و فرساینده‌تر می‌شود. اگرچه برخی بدهی‌ها ممکن است در شرایط خاص اجتناب‌ناپذیر باشند، اما افراد با انضباط مالی اجازه نمی‌دهند این بدهی‌ها کنترل زندگی‌شان را در دست بگیرند. آن‌ها با نگاهی استراتژیک و اراده‌ای جدی به سراغ تسویه بدهی‌ها می‌روند، به‌ویژه بدهی‌های با بهره بالا که در بلندمدت بیشترین آسیب را به سلامت مالی وارد می‌کنند.

“برای مدیریت مؤثر بدهی‌ها، دو استراتژی محبوب وجود دارد: روش گلوله برفی و روش بهمن. در روش گلوله برفی، شما بدهی‌های کوچک‌تر را اول تسویه می‌کنید تا با موفقیت‌های کوچک اما مستمر، انگیزه بیشتری برای ادامه مسیر پیدا کنید. در مقابل، روش بهمن، تمرکز را بر روی بدهی‌هایی با نرخ بهره بالاتر می‌گذارد تا کل هزینه پرداختی کاهش یابد و سریع‌تر از فشار مالی خلاص شوید.”

اما صرف بازپرداخت بدهی‌های فعلی کافی نیست؛ یک قدم مهم‌تر، جلوگیری از ایجاد بدهی‌های جدید است. شاید لازم باشد برای مدتی سبک زندگی‌تان را بهینه کنید، هزینه‌های اضافی را کاهش دهید و یا حتی به دنبال درآمدهای جانبی باشید تا نیازتان به وام و کارت‌های اعتباری جدید کمتر شود. حفظ نظم مالی و اجتناب از بدهی تازه، کلید موفقیت بلندمدت است.

در نهایت، رسیدن به وضعیت مالی بدون بدهی، حسی از آزادی و آرامش بی‌نظیری به همراه دارد. شاید در مسیر رسیدن به این هدف، لازم باشد چند تصمیم سخت بگیرید و چند لذت کوتاه‌مدت را فدا کنید، اما دستاورد آن، ارزش تمام تلاش‌هایتان را دارد. آزادی از بدهی، فقط رهایی مالی نیست، بلکه فرصتی دوباره برای ساختن آینده‌ای پایدار و بدون نگرانی است.

۵. صندوق اضطراری؛ سنگر امن در برابر بحران‌ها

زندگی همواره سرشار از رویدادهای پیش‌بینی‌ناپذیر است؛ خرابی ناگهانی خودرو، بیماری‌ها، از دست دادن شغل یا حوادثی که بدون اطلاع قبلی در خانه‌تان را می‌زنند. در چنین شرایطی، صندوق اضطراری نقش ضربه‌گیر مالی را ایفا می‌کند و مانند یک محافظ، از دارایی‌ها و برنامه‌های بلندمدت شما در برابر آسیب‌های جدی محافظت می‌کند.

بیشتر کارشناسان مالی توصیه می‌کنند مبلغی معادل سه تا شش ماه هزینه‌های ضروری خود را در حسابی جداگانه و قابل دسترس نگه دارید. البته ایجاد این صندوق در ابتدا ممکن است دشوار به نظر برسد؛ بنابراین بهتر است قدم‌های کوچک بردارید. ابتدا هدفی مشخص مثل یک میلیون تومان را در نظر بگیرید و با رسیدن به آن، هدف خود را گام به گام افزایش دهید تا به میزان مطلوب برسید.

“هنگامی که به طور مداوم تمرین کنید، اراده و انضباط شخصیتان بهبود می‌یابد و نتایج ماندگاری را تجربه خواهید کرد. همه مهارت‌ها بر اساس یک اصل عمل می‌کنند: هرچه بیشتر تمرین کنید، در آن بهتر خواهید شد.”

مهم‌ترین نکته برای موفقیت در ساخت صندوق اضطراری، نگاه به این پس‌انداز به عنوان هزینه‌ای ضروری است. درست مانند پرداخت قبض‌ها یا اجاره‌بها، مبلغی که به این صندوق واریز می‌کنید نباید قابل مذاکره یا حذف از بودجه ماهانه شما باشد. این رویکرد کمک می‌کند تا ساختن این سرمایه حیاتی به عادت تبدیل شود.

وجود یک صندوق اضطراری نه تنها شما را از نیاز به استفاده از کارت‌های اعتباری با بهره بالا یا گرفتن وام‌های پرهزینه نجات می‌دهد، بلکه آرامش روانی ارزشمندی به همراه دارد. دانستن اینکه در برابر ناملایمات مالی آمادگی دارید، به شما اجازه می‌دهد با اطمینان بیشتری زندگی و سرمایه‌گذاری کنید و این، یکی از پایه‌های مهم پایداری مالی است.

۶. هزینه‌کرد آگاهانه؛ تفکیک خواسته‌ها از نیازها

پشت هر ثبات مالی بلند مدت، انتخاب‌های روزانه‌ای نهفته است که با آگاهی کامل صورت گرفته‌اند. افراد با انضباط مالی به‌خوبی تفاوت میان «نیاز» و «خواست» را درک می‌کنند. آن‌ها پیش از آن‌که دست به خرید بزنند، از خود می‌پرسند: آیا این خرج واقعاً ضروری است؟ آیا با اهداف بلندمدت من هم‌راستا است؟ این سبک تفکر، آن‌ها را از خریدهای احساسی و پرهزینه بازمی‌دارد.

“یکی از روش‌های مؤثر برای پرورش این عادت، ایجاد «دوره انتظار» قبل از خریدهای غیرضروری است. به‌جای آنکه بلافاصله به خرید وسوسه‌انگیز پاسخ دهید، به خودتان ۲۴ تا ۴۸ ساعت فرصت بدهید. در این فاصله، احساسات اولیه فروکش می‌کند و ذهن شما با منطق بیشتری تصمیم خواهد گرفت که آیا این خرید واقعاً ارزشمند است یا صرفاً یک هیجان زودگذر.”

استفاده از پول نقد برای خریدهای اختیاری نیز می‌تواند به درک بهتر ارزش پول کمک کند. لمس اسکناس و دیدن کاهش فیزیکی آن، تجربه‌ای است که کارت‌های بانکی و پرداخت‌های دیجیتال از ما گرفته‌اند. این تماس فیزیکی با پول، ذهن را نسبت به پیامدهای مالی هر خرید حساس‌تر می‌کند.

بازنگری منظم الگوهای خرج‌کرد، یکی دیگر از ابزارهای کلیدی در مدیریت هزینه‌هاست. گاهی با تحلیل ساده صورت‌حساب‌ها و ردیابی مخارج ماهانه، می‌توان زمینه‌هایی را برای صرفه‌جویی شناسایی کرد که بدون لطمه زدن به کیفیت زندگی، منابع مالی قابل‌توجهی آزاد می‌کنند. هزینه‌کرد آگاهانه، هنر زندگی هوشمندانه است و پایه‌ای ضروری برای پیشرفت مالی پایدار.

۷. سازگاری مالی با تغییرات زندگی

زندگی هرگز خطی و قابل‌پیش‌بینی نیست. از ازدواج و فرزندآوری گرفته تا تغییر شغل یا حتی بیکاری، همه این رویدادها می‌توانند به‌طور ناگهانی معادلات مالی ما را تغییر دهند. افرادی که به انضباط مالی پایبندند، نه تنها این تغییرات را به رسمیت می‌شناسند، بلکه برنامه‌های مالی‌شان را طوری طراحی می‌کنند که در برابر نوسانات زندگی، انعطاف‌پذیر و مقاوم باقی بماند.

“بررسی منظم وضعیت مالی، راهی هوشمندانه برای پیشگیری از بحران است. حداقل سالی یکبار، یا در مواجهه با هر اتفاق مهم زندگی، بودجه، اهداف و استراتژی مالی‌تان را بازبینی کنید. این بازنگری‌ها کمک می‌کنند تا هماهنگی میان شرایط فعلی و برنامه‌های بلندمدت شما حفظ شود و از مسیر موفقیت منحرف نشوید.”

انعطاف‌پذیری مالی به‌معنای کنار گذاشتن اهداف نیست، بلکه به‌معنای تغییر مسیر برای رسیدن به همان مقصد است. ممکن است مجبور شوید زمان‌بندی‌ها را تغییر دهید، اولویت‌ها را جابه‌جا کنید یا منابع مالی را به شکل متفاوتی تخصیص دهید، اما هدف اصلی پابرجاست.

در نهایت، آن‌چه در دل انضباط مالی نهفته است، توانایی تصمیم‌گیری آگاهانه در شرایط متغیر است. زندگی ممکن است غیرمنتظره باشد، اما با ذهنیت تطبیق‌پذیر و برنامه‌ریزی مالی منعطف، می‌توانید با اطمینان بیشتری به آینده نگاه کنید و از چالش‌ها فرصتی برای رشد بسازید.

۸. پایش پیشرفت و پاداش به خود

هیچ مسیر موفقیتی بدون اندازه‌گیری و بازخورد پیش نمی‌رود. افراد با انضباط مالی به‌طور منظم وضعیت مالی خود را بررسی می‌کنند تا هم انگیزه‌شان حفظ شود و هم بتوانند نقاط قوت و ضعف را به‌درستی تشخیص دهند. یکی از ابزارهای کلیدی در این مسیر، محاسبه «خالص دارایی» یا همان تفاوت بین دارایی‌ها و بدهی‌هاست؛ عددی که تصویری جامع از سلامت مالی شما ارائه می‌دهد.

برای رسیدن به اهداف بزرگ، لازم است مسیر را به ایستگاه‌های کوچکتر تقسیم کنید. تعیین نقاط عطف و جشن گرفتن رسیدن به آن‌ها، حتی با ساده‌ترین روش‌ها، به تقویت رفتارهای مثبت مالی کمک می‌کند. این جشن‌ها لازم نیست پرهزینه باشند؛ یک شام خانگی، یک پیاده‌روی خاص یا حتی یک یادداشت تحسین‌آمیز برای خود، می‌تواند اثری ماندگار داشته باشد.

“موفقیت‌هایتان را جشن بگیرید. هرچه بیشتر برنده شوید، بیشتر خودتان را به عنوان فردی برنده خواهید دید. داشته باشید در رسیدن به هر هدفی، تمرکز شما روی هر چیزی که باشد، ما را جذب خواهید کرد. تا زمانی که به طور مداوم اقدام به عمل می‌کنید و به خودتان ایمان داشته باشید، به هدفتان می‌رسید.”

موانع و ناکامی‌ها نیز بخشی طبیعی از این مسیر هستند. مهم این است که به‌جای سرزنش خود، آن‌ها را به‌عنوان فرصت‌هایی برای یادگیری و اصلاح استراتژی نگاه کنید. بررسی دقیق اینکه چه چیزی درست پیش نرفته، شما را برای مواجهه با شرایط مشابه در آینده توانمندتر می‌سازد.

پیشرفت مالی لزوماً سریع یا چشمگیر نیست؛ اما پیوستگی در مسیر، حتی با گام‌های کوچک، نتایجی شگرف در بلندمدت به همراه خواهد داشت. پایش پیشرفت و قدردانی از تلاش‌ها، نه‌تنها به انضباط مالی عمق می‌بخشد، بلکه آن را به تجربه‌ای انسانی، لذت‌بخش و الهام‌بخش تبدیل می‌کند.

۹. آموزش مستمر؛ کلید تصمیم‌های مالی هوشمندانه

دنیای مالی هیچ‌گاه در سکون نمی‌ماند. قوانین تغییر می‌کنند، ابزارهای نوظهور معرفی می‌شوند و روندهای اقتصادی، گاهی به‌سرعت جهت می‌گیرند. در چنین محیطی، دانشی که دیروز کافی بود، امروز ممکن است دیگر کارآمد نباشد. افراد باانضباط مالی این حقیقت را به‌خوبی درک می‌کنند و به آموزش مستمر به‌عنوان یک ضرورت نگاه می‌کنند، نه یک انتخاب لوکس.

مطالعه کتاب‌های تخصصی در زمینه مدیریت مالی شخصی، گوش دادن به پادکست‌های آموزشی، شرکت در دوره‌های آنلاین یا پیگیری منابع معتبر مانند وب‌سایت‌های تخصصی، بخشی از روتین یادگیری آن‌هاست. تمرکز بر حوزه‌هایی مانند سرمایه‌گذاری، برنامه‌ریزی مالیاتی، استراتژی‌های بازنشستگی و مدیریت ریسک، به آن‌ها امکان می‌دهد تصمیم‌هایی دقیق‌تر، آگاهانه‌تر و در جهت منافع بلندمدت خود اتخاذ کنند.

“محبوب‌ترین کالای روی میز فردی ثروتمند، کتاب است. رهبران، اهل کتاب خواندن هستند. اگر می‌خواهید درآمد خود را افزایش دهید، باید روی آموزش خودتان سرمایه‌گذاری کنید.”

در کنار یادگیری مفاهیم پایه، دنبال کردن اخبار مالی و تحلیل‌های اقتصادی نیز اهمیت ویژه‌ای دارد. این اطلاعات به شما کمک می‌کند تا تغییرات بزرگ بازار یا تصمیمات سیاست‌گذاری را پیش‌بینی کرده و به‌موقع واکنش نشان دهید. بی‌اطلاعی از این روندها می‌تواند منجر به اشتباهاتی پرهزینه شود؛ از انتخاب سرمایه‌گذاری‌های نامناسب گرفته تا قربانی شدن در دام کلاهبرداری‌های مالی.

در نهایت، آموزش مالی نه‌تنها شما را به معامله‌گر یا سرمایه‌گذار بهتری تبدیل می‌کند، بلکه اعتمادبه‌نفسی ایجاد می‌کند که در برخورد با پیچیدگی‌های اقتصادی، شما را یک قدم جلوتر نگه می‌دارد. دانش مالی سرمایه‌ای است که نه تورم آن را کاهش می‌دهد و نه بحران‌ها از ارزشش می‌کاهند؛ بلکه هرچه بیشتر در آن سرمایه‌گذاری کنید، بازدهی‌اش بیشتر خواهد بود.

در انتها

عادت‌های مالی قدرتمند، یک شبه شکل نمی‌گیرند؛ بلکه حاصل تکرار تصمیم‌های کوچک و هوشمندانه‌ای هستند که در طول زمان، بنیان یک زندگی مالی پایدار و هدفمند را می‌سازند. انضباط مالی یعنی داشتن دید بلندمدت، اولویت‌بندی آینده بر وسوسه‌های زودگذر، و تبدیل مدیریت پول به یک سبک زندگی آگاهانه و سازنده.

اگر به‌دنبال تغییر واقعی در وضعیت مالی خود هستید، نیازی نیست همه عادت‌ها را یک‌باره پیاده‌سازی کنید. با یکی از آن‌ها شروع کنید؛ مثلاً پس‌انداز خودکار یا بودجه‌بندی دقیق و اجازه دهید این تغییرات کوچک، تحولی بزرگ رقم بزنند. با استمرار، یادگیری و بازنگری، شما هم می‌توانید همان مسیر افرادی را طی کنید که با انضباط، آزادی مالی و آرامش ذهنی را برای خود ساخته‌اند.

“هسته انضباط شخصی، انجام کاریست که باید انجام دهید، چه بخواهید، چه نخواهید.”

ادامه مطلب

اخبار

کاناری کپیتال برای ETF اینجکتیو (INJ) ثبت‌نام کرد

وب‌سایت اداره ثبت شرکت‌های ایالت دلاور نشان می‌دهد صندوق «Canary Staked INJ ETF»، در روز دوشنبه تأسیس شده است. این گام اولیه کاناری کپیتال، می‌تواند مقدمه‌ای برای عرضه ETF بر پایه توکن استیک‌شده INJ باشد.

منتشر شده

در

به‌زودی صندوق ETF توکن بومی بلاکچین اینجکتیو (Injective)، با نماد INJ، در ایالات متحده راه‌اندازی شود. شرکت کاناری کپیتال (Canary Capital)، صندوق خود برای ارائه این محصول جدید را در ایالت دلاور ثبت کرده و به‌نظر می‌رسد قرار است امکان بهره‌برداری از سود استیکینگ این توکن را نیز فراهم کند.

وب‌سایت اداره ثبت شرکت‌های ایالت دلاور نشان می‌دهد صندوق «Canary Staked INJ ETF»، در روز دوشنبه تأسیس شده است. این گام اولیه کاناری کپیتال، می‌تواند مقدمه‌ای برای عرضه ETF بر پایه توکن استیک‌شده INJ باشد.

ثبت نام در ایالت دلاور، گام نخست ETFهای کریپتویی

ثبت نام در ایالت دلاور، معمولاً نخستین گامی است که صادرکنندگان ETF پیش از ارائه درخواست رسمی به کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) برای راه‌اندازی یک ETF برمی‌دارند.

البته این ثبت نام، الزاماً به این معنا نیست که شرکت مدیریت دارایی مربوطه حتماً ETF موردنظر را عرضه خواهد کرد. با این حال، صندوق‌های متعددی که عملکرد بازار کریپتو را دنبال می‌کردند، کار خود را از تشکیل یک صندوق مستقر در ایالت دلاور آغاز کردند.

A regulatory entry showing Canary Capital’s staked INJ ETF trust. Source: Delaware Division of Corporations
A regulatory entry showing Canary Capital’s staked INJ ETF trust. Source: Delaware Division of Corporations

در حال حاضر، اطلاعاتی درباره ETF برنامه‌ریزی‌شده INJ از سوی کاناری کپیتال منتشر نشده است، اما این شرکت در ماه آوریل (فروردین) نیز برای عرضه ETF بر پایه توکن بومی بلاکچین ترون (Tron) با نماد TRX، اقدام کرده بود. در آن صندوق نیز قرار بود بخشی از توکن‌ها استیک شوند تا بازدهی لازم ایجاد شود و برخی از آن‌ها برای پشتیبانی از شبکه قفل شوند تا در ازای آن پاداش دریافت شود.

شرکت مدیریت دارایی ۲۱ شرز (21Shares)، در ماه جولای (تیر ۱۴۰۳)، یک محصول ETF برای توکن INJ در اروپا عرضه کرده بود که عملکرد این توکن را دنبال و بازدهی ناشی از استیکینگ آن را برای سرمایه‌گذاری مجدد جمع‌آوری می‌کرد.

هم‌زمان با انتشار خبر ثبت نام کاناری کپیتال در ایالت دلاور،قیمت توکن (INJ) نزدیک به ۵٪ رشد مواجه شده است و در محدوده ۱۳.۵۹ دلار معامله می‌شود. حساب رسمی بلاکچین اینجکتیو در شبکه اجتماعی X، روز دوشنبه این خبر را منتشر کرد. قیمت INJ در طول هفته اخیر نیز بیش از ۸.۵٪ افزایش یافته است. داده‌های دپ رادار (DappRadar) نشان می‌دهند که در همین مدت، تعداد تراکنش‌ها و کاربران این بلاکچین (Blockchain) اندکی افزایش یافته است.

شبکه اینجکتیو، خود را به‌عنوان یک بلاکچین لایه‌ یک (Layer 1) معرفی می‌کند که تمرکز آن بر ایجنت‌های هوش مصنوعی و توکنیزاسیون دارایی‌های دنیای واقعی (RWA) و سهام است؛ روایت‌هایی که در حال حاضر از جمله حوزه‌های پرطرفدار در صنعت کریپتو به‌شمار می‌روند.

نگرانی کمیسیون SEC درباره ETFهای استیکینگ

در دوران دولت ترامپ، برخی شرکت‌ها برای عرضه ETFهای جدید مرتبط با کریپتو اقدام کردند؛ دولتی که وعده داده بود مقررات مربوط به ارزهای دیجیتال را تسهیل می‌کند. با این حال، کمیسیون SEC نگرانی‌هایی را درباره قانونی‌ بودن ETF های مبتنی بر استیکینگ ارزهای دیجیتال مطرح کرده است.

ماه گذشته، کارکنان این نهاد به شرکت‌های رکس فایننشال (REX Financial) و آزپری فاندز (Osprey Funds) که قصد دارند صندوق‌هایی برای دنبال کردن قیمت خرید اتریوم و سولانا، همراه با قابلیت استیکینگ راه‌اندازی کنند، اعلام کردند که ساختار کنونی این صندوق‌ها ممکن است با تعریف قانونی شرکت‌های سرمایه‌گذاری مطابقت نداشته باشد؛ تعریفی که برای عرضه عمومی و معامله در بازار ضروری است.

با این وجود، تحلیلگران نسبت به حل این مشکل خوش‌بین هستند. اریک بالکوناس (Eric Balchunas)، تحلیلگر حوزه ETF‌ها در خبرگزاری بلومبرگ (Bloomberg)، در تاریخ ۳۱ می (۱۰ خرداد) در شبکه اجتماعی X نوشت:

“وکلای REX Financial معتقدند که می‌توانند این مسئله را حل‌ و فصل کنند.”

ادامه مطلب
تبلیغات
۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند
بلاکتوپیا6 روز پیش

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند

اخبار6 روز پیش

کاناری کپیتال برای ETF اینجکتیو (INJ) ثبت‌نام کرد

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو
اخبار6 روز پیش

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا
بلاکتوپیا2 هفته پیش

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟
آموزش2 هفته پیش

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

کوین‌بیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد
اخبار2 هفته پیش

کوین‌بیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژه‌ها ناپدید شده‌اند!
اخبار2 هفته پیش

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژه‌ها ناپدید شده‌اند!

قدرتمندترین ماینر جهان معرفی شد؛ انت‌ماینر S23
اخبار2 هفته پیش

قدرتمندترین ماینر جهان معرفی شد؛ انت‌ماینر S23

راه‌اندازی شبکه LitVM لایت کوین
بروزرسانی ها2 هفته پیش

راه‌اندازی شبکه LitVM لایت کوین

ابزار S-Two استارک‌ور معرفی شد؛ تحولی بزرگ در گواه‌های دانش صفر (ZKP)
بروزرسانی ها2 هفته پیش

ابزار S-Two استارک‌ور معرفی شد؛ تحولی بزرگ در گواه‌های دانش صفر (ZKP)

چراغ سبز ولیدیتورهای اتریوم به افزایش گس لیمیت بلاک
بروزرسانی ها2 هفته پیش

چراغ سبز ولیدیتورهای اتریوم به افزایش گس لیمیت بلاک

هاردفورک مکس ول (Maxwell) در تست‌نت BNB Chain فعال شد
بروزرسانی ها2 هفته پیش

هاردفورک مکس ول (Maxwell) در تست‌نت BNB Chain فعال شد

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟
آموزش2 هفته پیش

آیا تحلیل تکنیکال به‌تنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند
بلاکتوپیا6 روز پیش

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی می‌رساند

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا
بلاکتوپیا2 هفته پیش

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

کوین‌بیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد
اخبار2 هفته پیش

کوین‌بیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

راه‌اندازی شبکه LitVM لایت کوین
بروزرسانی ها2 هفته پیش

راه‌اندازی شبکه LitVM لایت کوین

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژه‌ها ناپدید شده‌اند!
اخبار2 هفته پیش

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژه‌ها ناپدید شده‌اند!

چراغ سبز ولیدیتورهای اتریوم به افزایش گس لیمیت بلاک
بروزرسانی ها2 هفته پیش

چراغ سبز ولیدیتورهای اتریوم به افزایش گس لیمیت بلاک

قدرتمندترین ماینر جهان معرفی شد؛ انت‌ماینر S23
اخبار2 هفته پیش

قدرتمندترین ماینر جهان معرفی شد؛ انت‌ماینر S23

ابزار S-Two استارک‌ور معرفی شد؛ تحولی بزرگ در گواه‌های دانش صفر (ZKP)
بروزرسانی ها2 هفته پیش

ابزار S-Two استارک‌ور معرفی شد؛ تحولی بزرگ در گواه‌های دانش صفر (ZKP)

بلاکتوپیا2 هفته پیش

همکاری‌ هلیوم (Helium) با غول‌های مخابراتی

بلاکتوپیا2 هفته پیش

هایپرلیکوئید؛ صعود چشمگیر یک صرافی غیرمتمرکز در قلب بازار کریپتو

هاردفورک مکس ول (Maxwell) در تست‌نت BNB Chain فعال شد
بروزرسانی ها2 هفته پیش

هاردفورک مکس ول (Maxwell) در تست‌نت BNB Chain فعال شد

برترین ها