با ما همراه باشید

بلاکتوپیا

خلاصه کتاب روان شناسی پول (The Psychology Of Money)

کتاب روان شناسی پول نوشته مورگان هاوزل است. این کتاب درس‌هایی همیشگی در مورد ثروت، طمع و شادی است. کتاب روان شناسی پول همان‎طور که از نامش پیداست، به بررسی اثرات پول بر رفتارهای انسان می پردازد.

منتشر شده

در

خلاصه کتاب روان شناسی پول (The Psychology Of Money)

مسائل مالی زندگی افراد را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد. بسیاری از ما با تصمیمات بد مالی ای که می گیریم نه تنها آینده خودمان بلکه آینده عزیزان مان را نیز با مشکلاتی جدی مواجه می کنیم.

مورگان هاوزل (Morgan Housel) روزنامه نگار ستون نویس سابق مجله های Motley Fool و وال استریت ژورنال است. او دو بار برنده جایزه انجمن ویراستاران و نویسندگان تجاری آمریکایی، برنده جایزه سیدنی نیویورک تایمز و دو بار نامزد نهایی جایزه جرالد لوب برای روزنامه نگاری برجسته تجاری و مالی شده است. او با سابقه بسیار زیاد در بازارهای مالی و بورس و به عنوان نویسنده وال استریت ژورنال و مشاوری باتجربه در امور مالی، دیدگاه عمیق خود را در این کتاب ارزشمند به همه ما ارائه داده است.

خواندن این کتاب به همه افرادی که مایل اند تصمیمات مالی بهتری بگیرند توصیه می شود. این کتاب درس هایی همیشگی در مورد ثروت، طمع و شادی است.

کتاب روان شناسی پول همان‎طور که از نامش پیداست، به بررسی اثرات پول بر رفتارهای انسان می پردازد.

این کتاب از راه و روش های مختلفی برای انتقال منظور خود به خواننده استفاده می کند که همین امر باعث شده در هر فصل به بررسی یکی از زمینه های رفتاری ما در قبال پول بپردازد. روان شناسی پول کتابی کوتاه و جذاب است که هم دانشی را در اختیار ما قرار می دهد تا بفهمیم چرا تصمیمات مالی بدی می گیریم و هم ابزارهایی را برای گرفتن تصمیمات بهتر پیش روی مان می گذارد.

در ادامه به صورت خلاصه هر فصل را بررسی کرده و پس از آن یک نتیجه گیری مفید در مورد استفاده از نکته های آن فصل در زمینه بازارهای مالی خواهیم داشت.

کتاب روان شناسی پول

هاوزل در مقدمه کتاب به این موضوع اشاره می کند که موفقیت در امور مالی نیازی به هوش بسیار بالا و یا قابلیت های ماورایی ندارد و در این مورد این‎طور می نویسد:

“برخورد درست با پول چندان ارتباطی با میزان هوش شما ندارد، بلکه بیش‎تر با چگونگی رفتار شما ارتباط دارد.”

وی در ادامه این نکته را ذکر می کند که ما دیدگاه درستی به امور مالی نداریم و پول همانند علوم تجربی مثل فیزیک و یا شیمی قاعده و قانون های حتمی ندارد، بلکه بیش‎تر مانند علم روان‎شناسی است و دارای احساسات و جزییاتی ظریف است که اگر از آن‎ ها غافل شویم به یک‎باره خواهیم دید که “خوش‎بینانه در قسط و قرض غرق شده ایم”.

نویسنده کتاب به این موضوع اشاره می کند که برای بررسی علل رفتارهای نادرستمان در قبال پول نیازی نیست نرخ بهره و یا تورم سه دهه گذشته را مطالعه کنیم، کافی‎ست الگوهای رفتاریمان را در طول تاریخ بررسی کنیم تا بتوانیم بهتر اشتباهات و خطاهای خاصی را که در رفتارمان مشاهده می شود بشناسیم و از تکرار آن‎ ها جلوگیری نماییم.

حال که به یک دید مناسبی نسبت به فضای کتاب دست یافتیم، به سراغ فصل های کتاب رفته و به بررسی ایده هر فصل می پردازیم.

فصل اول: هیچکس دیوانه نیست

هاوزل در این فصل به این موضوع اشاره می کند که عوامل محیطی تاثیر بسیار زیادی بر رفتار شما در قبال پول دارد. برای مثال اگر شما در بازه زمانی ای متولد شده باشید که در جوانی و نوجوانی خود شاهد رشد مناسب بازار سهام باشید، احتمال این‎که در بازار سهام سرمایه گذاری کنید به طور قابل توجهی بالا می رود و یا اگر در دوران رکود اقتصادی سال‎ های اول جوانی خود را بگذرانید، بعدا میل بیش‎تری به خرید دارایی های ایمن نظیر اوراق قرضه (Bond) خواهید داشت.

وی هم‎چنین به این موضوع اشاره می کند که دو فرد با خصوصیات اخلاقی یکسان و با شرایط مالی متفاوت خانوادگی می توانند دیدگاه های به کلی متفاوتی نسبت به یک‎دیگر داشته باشند زیرا دیدگاه های این افراد نسبت به پول در جهان هایی متفاوت شکل گرفته است و از این موضوع این‎گونه استدلال می کند:

“تعامل سرمایه گذاران برای ریسک پذیری به گذشته و سابقه زندگی شخصی آن ها بستگی دارد”.

“تجربه‌ شخصی شما با پول ممکن است ۰.۰۰۰۰۰۰۰۰۰۱ آن چیزی باشد که در جهان روی می دهد، اما احتمالا ۸۰% طرز فکر شما را نسبت به عملکرد جهان تشکیل می دهد”

مورگان هاوزل در این فصل به تازگی امور و علوم مالی برای انسان اشاره می کند و در باب آن می نویسد:

“سگ ها ۱۰ هزار سال قبل اهلی شده اند اما هنوز برخی رفتارهای اجداد خود را دارند و ما با ۵۰ سال سابقه در سیستم مالی مدرن توقع داریم مرتکب هیچ خطایی نشویم”.

نتیجه گیری: برای این‎که بتوانیم در بازارهای مالی به خوبی فعالیت کنیم نیاز داریم به یک خودشناسی عمیق از تجربیات، خواسته ها و خصوصیات خود برسیم که البته کتاب در این فصل به بحث میزان ریسک پذیری افراد، وابسته به تجربیاتشان، اشاره کرده است.

فصل دوم : بخت و خطر

در این فصل کتاب به موضوع اقبال در مسیر رسیدن به ثروت اشاره می شود. برای آن‎که به درک عمیقی از موضوع بخت خوب برسیم، مثال کتاب را برای شما ذکر می کنیم:

“بر اساس آمار سازمان ملل، در سال ۱۹۶۸ با یک حساب سرانگشتی ۳۰۳ میلیون نفر در جهان در مقطع دبیرستان مشغول به تدریس بودند که حدود ۱۸ میلیون از آن‎ ها در آمریکا زندگی می کردند و در حدود ۲۷۰ هزار نفر از این افراد در ایالت واشنگتن به سر می بردند. کمی بیش از ۱۰۰,۰۰۰ هزار نفر از آن‎ ها در ناحیه سیاتل زندگی می کردند و فقط حدود ۳۰۳ نفرشان به مدرسه لیک ساید رفته بودند که یکی از معدود مدارسی بود که در زمان خود به تکنولوژی و رایانه دسترسی داشت. یکی از آن ۳۰۳ نفر بیل گیتس بود”.

“هیچ چیز آن ‎طور که به نظر می رسد خوب یا بد نیست”

هاوزل با یک مثال به خوبی تاثیر اتفاقات خارج از دایره کنترل ما بر مسیر زندگی را به خواننده نشان می دهد. وی رابطه ابدی خوش اقبالی و بداقبالی را ذکر می کند و راز در امان بودن در هنگام بداقبالی را بدین صورت توصیف می کند:

“ترفندی که در برخورد با شکست می توانید به کار ببرید این است که زندگی مالی خود را طوری تنظیم کنید که سرمایه گذاری نادرستی در اینجا و یک شکست مالی در آنجا نتواند شما را از صحنه خارج کند و بتوانید به بازی ادامه بدهید تا زمانی که قرعه اقبال به نام شما در بیاید.”

نتیجه گیری: شاید ما همانند بیل گیتس تا این حد و در مقیاس یک در میلیون خوش شانس نباشیم، اما نکته ای که لازم است آن را رعایت کنیم این است که ریسک را تا حد امکان در هنگام بداقبالی کاهش دهیم. این موضوع در بازارهای مالی خود را به صورت مدیریت ریسک و سرمایه نشان می دهد. مادامی که ما نتوانیم بقای خود را با مدیریت ریسک اصولی تضمین کنیم، شانسی برای موفقیت در بازارهای مالی نخواهیم داشت.

فصل سوم: هیچ وقت بس نیست

کتاب در این فصل در رابطه با موضوع قناعت و یا “سیرمونی” توضیح می دهد و با اشاره به چند مثال از طمع چند تن از معامله گران بزرگ و البته شکست آن ها در ادامه حرفه خود این چنین استدلال می کند:

“اگر انتظارات شما هم‎زمان با دستاوردهایتان بالا بروند، هیچ دلیل منطقی دیگری برای پایان بیش‎تر تلاش کردن باقی نمی ماند چرا که شما بعد از تلاش مضاعف باز هم احساس رضایت نخواهید داشت”

اگر ما نتوانیم توقعات خود را با اهداف واقع بینانه و منطقی تنظیم کنیم، ناگهان می بینیم که دچار حس عقب ماندگی شده ایم و برای این‎که این حس را از بین ببریم، تن به ریسک بیش‎تر می دهیم.

در این فصل هم‎چنین به معیارها و قیاس های اشتباه اشاره شده است، بدین صورت که هر چه بخواهیم در یک موضوع ریزتر شویم می بینیم فرد دیگری هست که ثروتمندتر، موفق تر، زیباتر، قدرتمندتر و الی آخر این “تر”ها ادامه پیدا می کنند و ما با مقایسه خود با افراد دیگر صرفا وارد یک دور باطل تباه کننده می شویم، پس بهترین گزینه این است که خود را با خودِ گذشته مقایسه کنیم و مسیر شخصیتی که در طول پروسه طی کرده ایم را بررسی کنیم که اگر این‎گونه باشد، در صورتی که هدف گذاری و برنامه ریزی مناسبی داشته باشیم هیچ گاه احساس تباهی به ما دست نمی ‎دهد.

“وقتی که افراد ثروتمند کارهای دیوانه وار می کنند…”

البته قناعت و کافی بودن به معنای خیلی کم نیست، بلکه مقداری معقول که نه احساس تباهی در ما احیا کند و نه باعث ایجاد حرص و طمع نابود کننده شود.

چیزهای زیادی هستند که هرگز ارزش ریسک ندارند، فارغ از این که چقدر عایدمان بشود.

اما حال که موضوع قناعت را درک کردیم، چطور قانع باشیم؟ برای پاسخ این سوال خلاصه فصل بعدی را پس از نتیجه گیری مطالعه کنید.

نتیجه گیری: بارها شنیده ایم افرادی که در طمع بدست آوردن مقدار بیش‎تر در مدت زمان کوتاهی هستند، ناگهان تمام دارایی خود را باخته اند. این موضوع البته با موضوع فصل قبل یعنی مدیریت ریسک ارتباطی تنگاتنگ دارد. هنگامی که ما مرزِ بینِ “هدف گذاری اصولی” و “بلندپروازی گستاخانه” را درک کنیم، هرگز درگیر فومو (FOMO) نخواهیم شد. پس یکی از واجبات بازارهای مالی، هدف گذاری اصولی و البته بلند مدت است.

فصل چهارم: حرکت آهسته و پیوسته

احتمالا تا حدودی متوجه مفاد این فصل شده اید، این فصل در رابطه با نتایج اثر مرکب با آوردن مثال های جالب و البته مثالی از الگوی سرمایه گذاران یعنی وارن بافت، تاثیر این مهم را به ما نشان می دهد.

برای این که قانع باشیم، باید ساز و کار اثر مرکب را به خوبی درک کنیم. برای دست‎یابی به موفقیت های بزرگ لازم نیست کار بزرگ و دراماتیکی انجام بدهیم. کافی‎ست یک کار خوبِ متوسط را به صورت مداوم تکرار کنیم، نتیجه اش چه می شود؟

مثالی که در این رابطه می توان زد، زندگی وارن بافت است.

این سرمایه گذار بزرگ، تا قبل از تولد ۶۰ سالگی اش به ثروت ۱۱.۹ میلیونی دست یافته بود (ثروت فعلی: حدود ۱۰۰ میلیارد دلار) اما راز این موفقیت بزرگ بافت در اثر مرکب است. خیلی از افراد در مورد ثروت و سهام های وی به بحث و گفت‎گو می پردازند، با این حال کم‎تر کسی این موضوع را در نظر می گیرد که بافت حدود ۷۰ سال فقط سرمایه گذاری و مطالعه کرده است. درک این موضوع به ما برای فهم بهتر اثر مرکب کمک می کند.

“از ثروت خالص ۸۴.۵ میلیارد دلاری وارن بافِت (در زمان نگارش کتاب) مقدار ۸۱.۵ میلیارد آن بعد از تولد ۶۵ سالگی اش بدست آمد. ذهن ما برای درک این میزان از امر محال تکامل نیافته است.”

پس سرمایه گذاری خوب لزوما کسب بالاترین سود نیست چرا که کسب آن اتفاق نادری است که امکان تکرار ندارد اما یک اتفاق خوبِ متوسط قابلیت تکرار و تکرار را دارد و در بلند مدت می ‎تواند به ثروتی ۱۰۰ میلیارد دلاری بدل شود!

نتیجه گیری: یکی از خطاهای رفتاری که ما داریم این است که عمدتا میل به انجام کارهای دراماتیک و بزرگ داریم که %۹۸ اوقات در عمل به آن ‎ها در بلند مدت شکست می خوریم. برای این‎که بتوانیم از شکست اجتناب کنیم، کافی‎ست این کارهای بزرگ را به هدف های کوچک و کوچک تر تقسیم کنیم و در بلند مدت به آن ها عمل کنیم. لازم نیست از ابتدای دوران معاملاتی خود با یک مارجین ۱۰۰ هزار دلاری معامله کنیم، کافی‎ست بتوانیم سرمایه را ماهانه ۲-۳ درصد رشد دهیم، سپس که سرمایه جذب شد با درنظرگرفتن حداقل ها، در یک بازه ۱۰ ساله می ‎توانیم به حداقل ثروتی بالغ بر ۱۰۰ هزار دلار برسیم.

فصل پنجم : پولدار شدن یا پولدار ماندن؟

شاید تا به حال شنیده باشید که شخصی برنده یک بخت آزمایی شده و یا به هر دلیلی یک شبه صاحب سرمایه زیادی شده است. احتمالا اگر از نزدیکان آن فرد باشید، پس از مدتی شنیده اید که بخش عمده ای از آن پول را از دست داده‌ است. به راستی خطای این موضوع در کجاست؟

تحقیقات نشان می دهند بخش عظیمی از افرادی که برنده بلیت های بخت آزمایی می شوند، یک سال پس از برد خود، تقریبا %۸۰ پولی را که بدست آوردند از دست داده‌ اند!

نویسنده کتاب در این فصل تفکیکی بین “ثروتمند شدن” و “ثروتمند ماندن” قائل می شود و برای خواننده با آوردن چند مثال توضیح می دهد که رسیدن به ثروت از حفظ آن می تواند بسیار آسان تر باشد.

“منظور از سرمایه گذاری خوب لزوما گرفتن تصمیمات درست نیست، بلکه مساله‌ ضرر ندادن به طور مستمر و خراب‎کاری نکردن است”

هاوزل موفقیت مالی را در کلمه «بقا» خلاصه می کند و در این باره می گوید:

“پول درآوردن نیازمند ریسک کردن، خوش بینی و دست به کار شدن است اما نگهداری پول دقیقا به چیزی نیاز دارد که خلاف آن است. این کار به تواضع و فروتنی احتیاج دارد و ترس از این‎که ممکن است آن‎چه بدست آورده ‏ایم خیلی زود از دست برود. نیاز به صرفه جویی دارد و اینکه بپذیریم حداقل بخشی از آن‎چه را بدست آورده ایم، باید محصول بخت و اقبال بدانیم”

در ادامه نویسنده سه مورد را برای دوام و ماندگاری ذهنی پیشنهاد می کند:

“بیش از آن‎که به دنبال سود دهی باشید، باید از لحاظ مالی شکست ناپذیر باشید. اگر شکست ناپذیر باشید بیش‎ترین بازدهی را خواهید داشت چرا که می توانید ادامه دهید تا اثرات اعجاب‌انگیز سود مرکب را ببینید.”

“برنامه ریزی مهم است؛ اما مهم ترین بخش هر برنامه ریزی این است که خلاف آن عمل نکنید.”

“رسیدن به شخصیتی متعادل، میانه رو و خوش بین نسبت به آینده اما دچار پارانویا نسبت به این‎که چه چیز ممکن است مانع رسیدن به آینده شود، ضروری است.”

نتیجه گیری: یکی از مهم ترین نکاتی که لازم است همیشه در ذهن داشته باشیم آن است که بازارهای مالی متفاوت از قمار هستند. به همین دلیل است اکثر افرادی که دیدگاه اشتباهی به این بازارها دارند، حتی اگر شانس با آ‎ن ‎ها یار هم شود، به زودی تمامی دارایی خود را از دست می دهند. پس لازم است که باز هم نکته فصل چهارم را به خاطر بیاوریم.

فصل ششم: شیر یا خط؟ تو بردی

احتمالا تا به حال با قانون ۸۰/۲۰ یا اصل پارتو (Pareto principle) آشنا شده اید یا حداقل یک بار به گوش شما خورده است. اما بیاید این تعریف را بار دیگر اما مطابق موضوع این فصل ارائه دهیم: %۸۰ نتایجی که می بینید از %۲۰ تصمیمات شما حاصل می شوند.

اگر در بازارهای مالی فعالیت کرده باشید، حتما در یک بازه زمانی به دنبال جام مقدس معامله گری بوده اید. استراتژی ای که احتمال خطای آن زیر %۱۰ باشد، ریسک به ریوارد آن ۱ به ۱۰ و حتی ۱ به ۳۰ باشد و حتی بتواند سرمایه شما را در مدت زمان کوتاهی چند برابر کند.

این فصل کتاب به این موضوع می پردازد که لازم نیست همیشه درست بگویید تا بتوانید سرمایه خود را افزایش دهید، هیچ شخصی نیست که بتواند ادعا کند همیشه درست پیش بینی می کند و این کاملا طبیعی ا‎ست. مشکل از جایی شروع می شود که اکثر افراد یا توانایی پذیرش و کنار آمدن با طبیعت انسان یعنی پیش بینی اشتباه را ندارند و یا به اندازه کافی صبور نیستند.

“شما نیمی از اوقات ممکن است اشتباه کنید اما هنوز بخت یارتان باشد”

هاوزل در این باره این‎طور می نو‌یسد:

“این‎که بسیاری از کارها به شکست بیانجامد بسیار عادی است، اما ما این مساله را تقلیل می دهیم و در محاسبات مان وارد نمی کنیم. با این حال وقتی شکستی اتفاق می افتد، باعث می شود به شکل افراطی به تقلا بیافتیم”.

نتیجه گیری: موضوع این فصل در بازارهای مالی مرتبط با مساله درصد برد یا همان وین ریت (Win Rate) در استراتژی ها است. همانطور که می دانیم هیچ استراتژی معقولی نیست که %۱۰۰ صحیح باشد. ما باید در مسیر تسلط کامل بر استراتژی معاملاتی خود صبر و باور داشته باشیم و یاد بگیریم که حد ضرر خوردن و اشتباه پیش بینی کردن یک امر طبیعی است، اما ما باید تا جای امکان ریسک خود را هنگام اشتباه کاهش دهیم و سود معقولی را به ازای هر ریسک کسب کنیم.

معامله گر بزرگ جورج سوروس در این باره می گوید:

“مهم نیست که شما درست عمل کرده اید یا غلط. مهم این است که با عمل‎کرد درست چقدر پول بدست آورده اید و با عملکرد غلط چقدر از دست داده اید”

فصل هفتم: آزادی

بالاترین شکل ثروتمند‌ بودن این است که هر روز صبح بیدار شوید و بگویید: “من امروز می توانم هرکار می خواهم انجام دهم”.

این فصل کتاب با عبارت بالا آغاز می شود و البته به مفهومی عمیق از ثروتمندبودن اشاره دارد و آن «آزادی» است. تقریبا همه انسان ها می خواهند سرمایه و ثروت بیش‎تری داشته باشند اما کم‎تر کسی است که دلیل اصلی این خواسته خود را به خوبی بشناسد.

“بیش‎ترین منفعتی که از پول بدست می آید این است که وقتتان به دست خودتان باشد.”

پول برای افراد خوش آیند است زیرا آزادی عمل به افراد می دهد و گزینه های بیش‎تری را برای انتخاب در دسترس قرار می دهد.

نویسنده کتاب البته با یک موضوع جالب ما را آشنا می کند و آن هم “پارادوکس انتخاب” است. پارادوکس انتخاب یعنی با این‎که ما ثروت بیش‎تر و به دنبال آن گزینه های بیش‎تری در اختیار داریم اما قدرت انتخاب ما به نسبت گذشته کاهش پیدا کرده است. هاوزل از این موضوع استدلال می کند که ما نباید مبنا و پایه عزت نفس و باور به خود را پول و مادیات قرار بدهیم زیرا درآمد و به طور کلی مادیات گذرا هستند و آنچه پایدار‌تر است معنویات و یا رابطه عمیق احساسی با اطرافیانمان و احترام متقابل است.

نتیجه گیری: بارها شده در طول دوران معامله گری خود خواسته ایم که سود بیش‎تری کسب می ‎کردیم و یا مارجین بزرگتری داشتیم و یا این‎که ثروتمندتر می بودیم. تمام مواردی که ذکر شد به طور کلی خوب و مثبت هستند اما تنها وقتی که ما خودمان و روح خودمان را در راستای رسیدن به این موارد به حراج نگذاریم. همان‎طور که در گذشته اشاره کردیم مواردی هستند که فارغ از عایدی ما از معامله کردن، هیچ‎گاه قابل معامله نیستند و یکی از آن موارد آرامش درونی و روحی ماست. ما هیچ‎گاه نباید آرامش خود را معامله کنیم زیرا بدون آرامش، پروسه یادگیری و معامله گری ما فرسایشی و در نتیجه کوتاه تر می شود.

فصل هشتم: مردی در تناقض خودرو

به دلیل کوتاه بودن این فصل و شباهت با فصل قبل، قسمتی از کتاب را برایتان ذکر می کنیم:

«درک این که مردم به طور کلی اشتیاق دارند مورد احترام و تحسین دیگران قرار بگیرند و این که استفاده از پول برای تهیه اشیای گران قیمت کم‎تر از حد تصورتان شما را به چنین موقعیتی می رساند، قدرت تشخیص زیرکانه ای می طلبد. اگر هدف شما احترام و تحسین است، مراقب باشید چگونه به دنبال آن می روید. فروتنی، مهربانی و هم‎دلی بیش از اسب بخار خودرو و یا آخرین مدل آیفون شما را به احترام و تحسین می رساند»

“هیچکس به اندازه خود شما تحت تاثیر داشته هایتان قرار نمی گیرد.”

فصل نهم: ثروت آن چیزی است که نمی بینید

احتمالا تا به حال با افرادی برخورد داشته اید که خواسته اند به هر قیمتی ثروت ظاهری خود را به نمایش بگذارند حتی اگر در قسط و قرض غرق شوند و شاید حتی خودتان یکی از این افراد بوده اید. کتاب این افراد را مورد انتقاد قرار می دهد و ثروت را در چیزهایی تعریف می ‎کند که نمی توان به راحتی به نمایش گذاشت و یا دید، مانند موجودی حساب بانکی و یا اوراق در اختیار و یا سرمایه گذاری های موفق.

تعریفی که کتاب از ثروت ارائه می دهد متفاوت و عمیق است: “ثروت توان مالی است که هنوز به چیزهای قابل مشاهده بدل نشده اند”.

“این‎که مرتب پول خرج کنید تا به دیگران نشان دهید چقدر پول دارید، سریع‎ترین راه برای کم شدن سرمایه شما است.”

پول‎دار بودن با ثروتمند بودن دو مقوله متفاوتند. برای پول‎دار بودن کافی است همه پولی که در دست دارید را خرج کنید و این در حالی است که ثروتمند بودن به شما در تمامی اوقات خصوصا روز‌های سخت و طوفانی قدرت انتخاب می دهد. بدیهی است که نمی توان در ابتدای مسیر ثروت هم پول‎دار بود و هم ثروتمند و می توان گفت که این دو موضوع با هم هم‎خوانی ندارند.

نتیجه گیری: برای این‎که بتوانید معامله گر موفقی بشوید باید بتوانید از سرمایه خود محافظت کنید و به خوبی آن را مدیریت کنید. خرج کردن بی پشتوانه و بی حساب همان ریسک کردن بدون در نظر گرفتن بزرگی ریسک است، ممکن است به زودی شما را از بازی خارج کند.

فصل دهم: پول را پس انداز کنید

هاوزل در این فصل به سختی تلاش می کند تا خواننده را به پس انداز کردن تشویق کند.

پیش تر اشاره کردیم که ثروت باعث می شود کنترل وقت ما در اختیار خودمان باشد. اگر این نکته را در نظر داشته باشیم که خیلی از افراد در حال حاضر ثروتمند نیستند، به این راه حل می رسیم که بهترین راه برای رسیدن به ثروت، صرفه جویی و پس انداز است.

ما باید روی موضوعی که در لحظه تحت اختیارمان است تمرکز کنیم و از آن بهترین خروجی را بسازیم. برای مثال ما در لحظه نمی ‎توانیم درآمد خود را چند برابر کنیم و یا سرمایه خود را افزایش دهیم، اما با صرفه جویی و پس انداز کردن و البته کمک گرفتن از اثر مرکب می توانیم کاری کنیم که در آینده آزادی عمل و قدرت کنترل بیش‎تری روی وقت و اعمال خود داشته باشیم.

“تنها فاکتور قابل کنترل، یکی از موارد حائز اهمیت را ایجاد می کند”

نویسنده به چند نکته اشاره می کند که اشاره به آن ‎ها خالی از لطف نیست:

  • ساخت ثروت ربطی به درآمد و یا سود حاصل از سرمایه گذاری شما ندارد، بلکه وابسته به نرخ پس انداز شماست.
  • ارزش ثروت متناسب با نیاز شماست.
  • از یک سطح درآمدی معین به بالا، چیزی که لازم دارید پایین تر از غرور و عزت نفس شماست.
  • توانایی افراد در پس انداز کردن بیش‎تر از حدی است که تصور می کنند در کنترل آن هاست.
  • برای پس انداز کردن به هیچ دلیل خاصی احتیاج ندارید.
  • انعطاف پذیری و در اختیار داشتن وقت، سود نامشهود حاصل از ثروتِ حاصل از پس انداز کردن است.

نتیجه گیری: همان‎طور که در فصل قبل اشاره کردیم، معامله گری که نتواند سرمایه خود را مدیریت کند محکوم به فناست. اما در این فصل به یک نکته مهم تر باید اشاره کنیم و آن هم صرفه جویی است. در صورتی که ما بتوانیم صرفه جویی و پس انداز کنیم در کنار این که مسیر اثر مرکب را برای خود هم‎وار می سازیم، قابلیت انعطاف پذیری را که یکی از خصوصیات مهم در مسیر شخصیتی معامله گری است در خود تقویت می کنیم.

فصل یازدهم: منطقی و معقول

همان‎طور که می دانید احساسات به صورت مستقیم در مورد امور مالی درگیر هستند و همین موضوع در صورتی که از کنترل خارج شود می تواند ضربه های بزرگی به افراد در زمینه های مالی وارد کند.

نویسنده کتاب بر این باور است که بهتر است به جای آن که دائم به دنبال عاقلانه ترین تصمیم باشیم، کافی‎ست منطقی رفتار کنیم، وی البته به این موضوع اشاره می کند که هر تصمیمی می تواند از لحاظ فنی درست اما از لحاظ محتوایی کاملا بی معنا باشد.

مثال: در یک بازار سهام صعودی و یک دوره اقتصادی خوب، کار عقلانی آن است که سرمایه ای را که داریم ۵۰-۵۰ بین اوراق قرضه و سهام تقسیم کنیم، اما تصمیم منطقی آن است که با تحلیل های بیش‎تر بتوانیم از این بازار کسب سود کنیم و البته که کفه ترازو را کمی به سمت بازار سهام سنگین تر کنیم.

“اگر تصمیم بگیریم اغلب اوقات منطقی رفتار کنیم، بهتر از تلاش برای معقولانه رفتارکردن جواب می دهد.”

نتیجه گیری: به عنوان یک معامله گر شما باید احساسات و عواطف خود و زمان رخ دادشان را به خوبی بشناسید زیرا عواطف در صورتی که کنترل نشوند، می توانند شما را هم غیرعقلانی کنند و هم غیرمنطقی؛ که تصمیماتی که در این حالت می گیرید عمدتا بسیار مخرب هستند. اما شخصی که فرق بین منطق و عقل را بشناسد، می داند که ممکن است در حال حاضر عقلانی ترین تصمیم ممکن را نگیرد اما با کمک گرفتن از منطق خود و اصل کاهش ریسک، تا حد ممکن می تواند خود را در جهت درست هدایت کند.

فصل دوازدهم: شگفتانه!

کتاب در این فصل به اهمیت تاریخ و البته نقش گمراه کننده‌ آن در امور مالی و اقتصاد می پردازد. هاوزل در این فصل می گوید اگر چه تاریخ می تواند الگوهای رفتاری گذشته انسان ها را برای ما مشخص کند و از تکرار آن اشتباهات جلوگیری کند، اما تاریخ هیچ‎گاه نمی تواند غافل‎گیری های اقتصادی را همانند موارد سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ و یا ۱۹۲۹ پیش بینی کند.

نویسنده کتاب هشدار می دهد هنگامی که ما بیش از حد به تاریخ متکی باشیم دو اتفاق خطرناک رخ می دهد:

  • به احتمال قوی رویدادهای جانبی که بیش‎ترین تغییر را ایجاد می کنند از دست خواهیم داد.
  • تاریخ می تواند راهنمای گمراه کننده ای برای آینده اقتصاد و بازار سهام باشد؛ زیرا شامل تغییرات ساختاری مرتبط با دنیای امروز نمی شود.

البته کتاب منظورش این نیست که وقتی به پول می اندیشیم باید تاریخ را فراموش کنیم، بلکه باید بدانیم هر چه به گذشته دورتر بنگریم اتفاقات و دستاوردها کلی تر می شوند.

“تاریخ، مطالعه تغییراتی است که به عنوان نقشه ای از آینده نیز استفاده می شود.”

نتیجه گیری: همان‎طور که می دانیم بازارهای مالی جدا از موضوع بحران های اقتصادی، در سال های گذشته با تغییر ساختار همراه بوده اند. برای مثال اکثر معامله گران معتقدند بازار فارکس در سال های دور ساختاری قابل فهم تر و حرکات قیمتی ساده تری نسبت به حال حاضر داشته است. این بدان معناست که اگر چه دانستن تاریخ و اتفاقات مهم می تواند کمک کننده باشد اما ما هرگز نباید نقش اتفاقات جدید و غافل‎گیر کننده را کم بدانیم، زیرا احتمال وقوع آن ها هست و در صورتی که ما برای این احتمال آماده نباشیم امکان ضرر نیز افزایش پیدا می کند.

فصل سیزدهم: فضایی برای خطا

شاید در گذشته چند بار اقدام به برنامه ریزی نموده اید، بعضا حتی برنامه های بسیار حساب شده و دقیقی نوشته اید. در چند روز اول به خوبی توانستید به تمامی نکات برنامه پای بند بمانید که ناگهان یک اتفاق غیر منتظره شما را از ریل خارج کرده و دیگر بازگشت به آن برایتان بسیار سخت بوده است.

هاوزل در این فصل به در نظر گرفتن اتفاقات غیر منتظره هنگام برنامه ریزی می پردازد.

“مهمترین قسمت هر برنامه، برنامه ریزی برای زمانی است که اوضاع طبق برنامه پیش نمی‌ رود.”

صد البته که برنامه ریزی و برنامه داشتن مفید است و می تواند ذهن ما را در گذر زمان شفاف و هدف‎مند کند اما باید حواسمان باشد که در مسائل روزمره مخصوصا مسائل مرتبط با سرمایه گذاری، بتوانیم تا حد امکان از غافل‎گیری جلوگیری کنیم. این موضوع البته ارتباط مستقیم با قدرت تصور دارد، اگر می خواهیم ایده ای از غیر منتظره ترین اتفاقات در پس ذهن خود داشته باشیم، باید بتوانیم حالات و سناریوهای مختلف را به خوبی در ذهن خود تصور کنیم، چه به ضرر ما باشند و چه به نفع ما.

کتاب البته به این موضوع اشاره می کند که افراد به دو دلیل نمی توانند جایی برای اشتباه در برنامه ریزی خود قائل شوند:

  • ما به دلیل طبیعت مان دیدگاهی داریم که میل به دانستن و اطمینان داشتن در مورد آینده داریم، نمی توانیم با عدم قطعیت ها کنار بیاییم و برایمان سخت است.
  • اگر برای عدم قطعیت ها آماده نشویم، به خودمان آسیب می رسانیم.

نویسنده البته اشاره می کند که بزرگ‎ترین نقطه ضعف در مورد امور مالی این است که صرفا به یک منبع درآمد بسنده کنیم و حتی جایی برای پس انداز در نظر نگیریم.

نتیجه گیری: عدم قطعیت ها بخش مهمی از بازارهای مالی را تشکیل می دهند. برای مثال آخرین اتفاق غیر منتظره را در نظر بگیرید؛ گونه ویروس امیکرون.

فرقی نمی کند شما در کدام بازار فعالیت می کنید، مسلما معامله هایتان تحت تاثیر خبر گونه جدید ویروس قرار گرفته است. اما چه کسی بیش‎ترین سود را از این شرایط برد؟ جواب ساده است، شخصی که از قبل برای اتفاقات غافل‎گیر کننده آماده شده بود.

فصل چهاردهم: شما تغییر خواهید کرد

اگر از آن دسته از افرادی باشید که اهل ژورنال نویسی روزانه هستند، احتمالا پس از مدتی به برنامه ریزی ها و ژورن ل‌های گذشته نگاهی اندا ته‌اید و متوجه تغییر اولویت ها و خواسته هایتان در طول زمان شده اید.

کتاب در این فصل بر این باور است که گرفتن تصمیمات بلند مدت در حالی که به احتمال قوی خواسته هایتان در آینده تغییر خواهند کرد، کار بسیار دشواری است. کتاب معتقد است که باید دو نکته را هنگام برنامه ریزی های بلند مدت در نظر داشته باشیم:

  • باید از اهداف افراطی در برنامه ریزی مالی اجتناب کنیم. زیرا این موضوع باعث می شود پس از مدتی که نتوانستیم به برنامه پای بند بمانیم نه تنها ما را از ریل برنامه خارج می کند بلکه باعث می شود دیگر به سراغ برنامه ریزی نرویم.
  • باید این واقعیت را بپذیریم که ما تغییر می کنیم، دیدگاه ها، اهداف، خواسته ها، ارزش ها و باور‌های ما در طول زمان دست خوش تغییر می شوند. اگر این موضوع را درک کنیم هیچگاه با تعصب کورکورانه به اولویت هایمان نگاه نمی کنیم، بلکه از تغییر استقبال می کنیم و می توانیم با استفاده از تغییر، خود را در مسیر شخصیتی بهتری قرار دهیم. شگرد کار در قبول واقعیت، پذیرش، تغییر و حرکت در اسرع وقت است.
“برنامه ریزی بلند مدت سخت تر از تصور است؛ چون اهداف و خواسته های افراد در طول زمان تغییر می کند.”

باید البته دقت کنیم که درگیر خطای “هزینه غیر قابل بازگشت” نشویم. به این معنا که اگر در باب موضوعی تغییر کردیم و دیگر مثل گذشته تحت تاثیر آن قرار نمی گیریم باید سریعا این تغییر را پذیرفته و اولویت های خود را از نو بشناسیم و دیگر تصمیمات امروز را به اتفاقات گذشته گره نزنیم.

نتیجه گیری: اگر نگاهی به ژورنال معاملاتی خود در گذر زمان بیاندازید، احتمالا متوجه تغییر خود خواهید شد. ممکن است این تغییر در تایم فریم معاملاتی باشد یا شاید در جزییات استراتژیتان و یا حتی در بازاری که در آن فعالیت می کردید. با این حال یک نکته حتمی است: “تغییر”. باید تغییرها را به فال نیک بگیریم زیرا آن ها می توانند باعث رشد شخصی ما به عنوان یک معامله گر ‌شوند.

فصل پانزدهم: هیچ چیز رایگان نیست

در این فصل کتاب به مفهومِ عمیقی بر می خوریم و آن هم “هزینه” هر چیزی است.

نویسنده در این فصل به این موضوع اشاره می کند که ما در زندگی روزمره خود حاضریم هزینه‌‌‌ دارایی های مختلف را از اتومبیل گرفته تا یک ساعت مچی بپردازیم، اما وقتی بحث به فعالیت در زمینه سرمایه گذاری می شود می خواهیم بدون کوچک‎ترین هزینه پرداختی به بازار، بهترین بازدهی را داشته باشیم.

این دیدگاه نه تنها از پایه و بنیان غلط است بلکه در بلند مدت می تواند باعث شود حتی هزینه ای دو چندان پرداخت کنیم.

“هر چیز قیمتی دارد ولی همیشه برچسب قیمت در کار نیست.”

اما چه چیزی باعث این موضوع می شود؟ اگر کمی در این باره عمیق شویم، پاسخ را در “کم صبری” افراد می بینیم. هنگامی که ما دارایی های مادی را خریداری می کنیم می توانیم نتیجه آن را به صورت آنی ببینیم اما فعالیت در زمینه سرمایه گذاری متفاوت است زیرا بهترین نتیجه ها در بلند مدت و پس از پرداخت هزینه های کوتاه مدت حاصل می شود. باید هشیار باشیم که کم صبری ما را از بازی خارج نکند.

نتیجه گیری: شاید شما هم یک استراتژی خاص را ساعت ها در سیستم بک تست (Backtesting) مورد آزمایش قرار داده اید و در آن عمل‎کرد خوبی نیز داشته اید، اما بلافاصله پس از اجرای آن استراتژی در محیط بازار شکست خورده و به تمامی تلاش ها و نتایج خود شک کرده اید.

اگر در آن زمان تسلیم می شدید و ادامه نمی دادید احتمالا به جایگاهی که واقعا لایقش بودید نمی رسیدید. ممکن است حتی در حال حاضر در آن جایگاه نباشید اما نکته ای که باید در نظر بگیرید این است که شما در حال حرکت به سمت اهدافتان هستید، آهسته و پیوسته.

فصل شانزدهم: من و شما

هاوزل در این فصل به نکته بسیار مهمی در مورد بازارهای مالی و سرمایه گذاری اشاره می کند و آن هم نظرخواهی از دیگران در قبال سرمایه گذاری و یا معامله هایتان است.

برای مثال ممکن است شما در بازار سهام، یک نوسان گیر روزانه باشید و بازار درگیر یک اصلاح عمیق شده باشد. اگر از یک نوسان گیر دیگر سوال کنید احتمالا به شما پیشنهاد ورود به معامله را نمی دهد. با این حال کافی‎ست با یک سرمایه گذار بلند مدت هم کلام شوید، احتمالا شما را به خوبی متقاعد خواهد کرد که بازار صعودی خواهد بود. این نظرات متناقض باعث سردرگمی شما می شود و حتی قدرت تصمیم گیری شما در قبال معامله هایتان را نیز کاهش می دهد و در نهایت چیزی جز پس‎رفت برای شما نخواهد داشت.

“مراقب راهنمایی های مالی کسانی باشید که با شما در یک زمین بازی نمی کنند.”

اما آیا این بدان معناست که ما هرگز نباید به سخن دیگران گوش بدهیم؟ ابدا اینطور نیست.

اتفاقا مناسب است که از تجربیات و دانش بقیه استفاده کنیم اما نکته ای که باید در نظر بگیریم این است که تصمیم گیرنده نهایی خود ما هستیم و باید مسوولیت انتخاب هایمان را به خوبی پذیرا باشیم. این نکته باعث می شود در دور باطل نظرخواهی از دیگران نیفتیم و اعتماد به نفس مناسبی در گذر زمان برای خود بسازیم.

اگر یک نقشه راه برای خود بنویسید و به آن پای بند بمانید، کم‎تر درگیر دور‌های باطل مرسوم می شوید و البته روند پیشرفتتان بسیار تسریع می شود.

نتیجه گیری‌: از موانع بزرگ بر سر راه معامله گران، دورهای باطل روان‎شناسی معامله گری هستند. به همین دلیل است که لازمه فعالیت مناسب در بازارهای مالی، یک خودشناسی عمیق است. شخصی که به یک خودشناسی مناسب رسیده باشد درگیر نظرات اشتباه دیگران در مسیر معامله گری خود نمی شود یا به اصطلاح از این شاخه به آن شاخه نمی پرد. این شخص مسیر خود، بایدها و نبایدها را شناخته و ‌می داند باید چگونه در این راه قدم بردارد. به همین دلیل است که پیشنهاد می شود برای خود برنامه ریزی و نقشه راه تهیه کنید.

فصل هفدهم: وسوسه بدبینی

با خواندن تیتر این فصل، احتمالا یک گارد در مقابل خوش بینی گرفته اید با این حال بیایید خوش بینی را برای خودمان تعریف کنیم. خوش بینی باوری است که در آن احتمال وقوع یک نتیجه خوب در طول زمان به نفع شماست حتی اگر در طول مسیر با موانعی مواجه شوید.

آیا تا به حال به این موضوع دقت کرده‌اید که ما انسان ها اکثرا به افراد خوش بین دید مناسبی نداریم؟ بیایید با یک مثال این فرضیه را بررسی کنیم.

فرض کنید شما یک ژاپنی دهه پنجاه هستید که به تازگی از جنگ جهانی رها شده و در قحطی سخت به سر می برد و شخصی ناگهان به شما می گوید:

“ما در طول عمرمان اقتصادی را تجربه خواهیم کرد که ۱۵ برابر بزرگتر می شود، نرخ بیکاری ما برای ۴۰ سال زیر %۶ خواهد بود و در سطح جهان یکی از پیشرفته ترین کشورها خصوصا در زمینه تکنولوژی خواهیم بود و حتی این آمریکایی ها نزدیکترین متحد ما خواهند شد”.

احتمالا شما پس از شنیدن حرف های این شخص با او درگیر می شدید!

“خوش بینی مثل شعار فروش است. بدبینی مثل کسی است که سعی دارد به شما کمک کند.”

اما همان‎طور که می دانید تمامی موارد بالا اتفاق افتاده اند. این ذات ماست و ما نسبت به خوش بینی، کمی بدبین هستیم. با این حال کافی‎ست شخصی بدبین باشد، در نگاه ما بسیار دانا و حکیم جلوه می کند و حتی خود ما برای شنیدن نصیحت به پیش این شخص خواهیم رفت.

بخشی از این موضوع طبیعی و غریزی است، زیرا ما ذاتا از ضرر بیزاریم.

اما نکته دیگر این است که پیش‎رفت آن‎قدر آهسته اتفاق می افتد که اکثرا کم‎تر کسی متوجه آن می شود اما پس‎رفت ها به قدری سریع اتفاق می افتند که نمی توانیم آن ‎ها را نادیده بگیریم، به همین دلیل است که تمامی سعی خود را به کار می گیریم تا برای آن ها آماده شویم و وزن بیش‎تری به نظر بدبین ها می دهیم.

نتیجه گیری: باید بدانیم که محرک رشد، انباشتن است که همیشه زمان می برد. اما محرک های ویرانی نقاط شکست منفردی هستند که در کسری از ثانیه اتفاق می افتند. با این حال ما باید از خوش بینی افراطی و بد‌بینی افراطی اجتناب کنیم. خوش بینی افراطی باعث می شود نتوانیم به خوبی برای چالش ها آماده شویم زیرا آن‎ ها را در نظر نمی گیریم. بدبینی افراطی نیز باعث می شود به خود باختگی برسیم و نسبت به چالش ها منفعل باشیم.

فصل هجدهم: زمانی که هر چیز را باور می کنید

احتمالا تا به حال درگیر خطای سوگیری ذهنی در معاملات و تحلیل های خود شده اید.

اوقاتی بوده که با تمام وجود خواسته اید یک اتفاق صورت بگیرد نه به این دلیل که آن اتفاق طبیعتا باید صورت بگیرد، بلکه چون شما دوست دارید تمام موضوعات در جهت خواسته ها و معامله های شما پیش بروند. ما انسان ها بعضی اوقات به دلیل دانش و علم کمی که از شرایط داریم، تمایل داریم برای خود داستان هایی را تعریف کنیم تا آن موضوع را برای خود قابل درک تر نماییم، تعجبی هم نیست که %۹۰ اوقات این داستان ها را به گونه ‎ای تعریف‌ می کنیم که به نفع خودمان باشند.

“تخیلات جذاب و این که چرا داستان ها قدرتمندتر از آمارها هستند”

هاوزل دو نکته را به ما گوشزد می کند تا با درک آن ‎ها از این اتفاق جلوگیری کنیم:

  • هرچه بیش‎تر بخواهید چیزی تحقق یابد، بیش‎تر احتمال می رود داستانی را باور کنید که احتمال تحققش را دست بالا گرفته ‎‌اید.
  • همه دیدگاهی ناقص نسبت به جهان دارند، ولی ما روایت کاملی برای پر کردن جاهای خالی به هم می بافیم.

اما در قبال این دانش و دانسته های اندک خود چه می توانیم بکنیم؟ پذیرفتن این‌‎که چقدر نمی دانیم به معنای پذیرفتن این موضوع است که بسیاری از اتفاقات جهان خارج از کنترل ماست. پذیرش این حقیقت سخت اما مفید است و ما تنها با پذیرش نقص های خود است که در جهت تکامل قدم برمی داریم.

این را هم‎واره در نظر داشته باشید که تمرکز ما بر چیزی است که می دانیم و نسبت به چیزی که نمی دانیم بی اعتنا هستیم و همین ما را نسبت به اعتقاداتمان دچار اعتماد به‌ نفس کاذب می کند.

نتیجه گیری: در معاملات خود هم‎واره احتمال خطا و غافل‎گیری را در نظر بگیرید و همیشه این نکته را در نظر داشته باشید که ممکن است در تحلیل های خود دچار سوگیری ذهنی شده باشید. اگر بتوانید در بی طرف ترین حالت ممکن به بازار نگاه کنید می توانید به بهترین دیدگاه نسبت به بازار برسید چرا که در این حالت شما احتمال اینکه تحلیل های خود را در جهت معاملاتتان پیش ببرید کاهش می یابد.

فصل نوزدهم: مخلص کلام

در این فصل نویسنده به صورت خلاصه مطالب کتاب را یادآوری می کند:

سعی کنید به هر نحو که شده تواضع خود را وقتی اوضاع خوب پیش می رود حفظ کنید و زمانی که اوضاع خراب می شود، بخشش و هم‎دلی را فراموش نکنید.

چون هیچوقت اوضاع به اندازه‌ ای که به نظر می رسد، خوب یا بد نیست. جهان با عظمت و پیچیده است. شانس و ریسک هر دو واقعی اند و تشخیص آن ها سخت است. هنگام قضاوت درباره خودتان و دیگران هم همین شیوه را پیش بگیرید.

به قدرت شانس و ریسک احترام بگذارید تا بهتر بتوانید روی چیزهایی که واقعا از عهده‌تان برمی آید کنترل و تمرکز داشته باشید. به این ترتیب می توانید الگوی درست خود را پیدا کنید.

“درس هایی که از روان‎شناسی پول آموختیم…”

غرور کم‎تر، ثروت بیش‎تر. پس انداز پول، فاصله‌ غرور و درآمد شماست و ثروت چیزی است که نمی توانیم ببینیم. بنابراین برای ایجاد ثروت باید چیزهایی را که امروز می توانید بخرید محدود کنید تا در آینده گزینه های بیش‎تری داشته باشید. صرف نظر از مقدار درآمدتان هیچگاه نمی توانید ثروت بسازید مگر آن که بتوانید از تفریحی که امروز می توانید با پولتان داشته باشید چشم بپوشید.

پول خود را طوری مدیریت کنید که بتوانید شب خواب راحت داشته باشید.

مدیریت پولتان جداست و این‎که هدفتان باید کسب بالاترین سود دهی یا پس انداز مقدار معینی از درآمدتان باشد. برخی افراد تا حداکثر سود ممکن را کسب نکنند، خواب راحت ندارند؛ برخی دیگر تنها وقتی احساس راحتی می کنند که با صرفه جویی تلاش کنند، هرکس به راه خودش. اما اساسِ «آیا این کار خیال مرا راحت می کند؟» بهترین راهنمای فراگیر برای تمامی تصمیم گیری های مالی است.

اگر می خواهید سرمایه گذار بهتری باشید، قدرت‎مند‌ترین و تنها کاری که می توانید انجام دهید، افزایش افق زمانی است.

زمان قدرت‎مندترین نیرو در سرمایه گذاری است که باعث می شود دارایی های کوچک، بزرگ شوند و اشتباهات بزرگ محو. زمان نمی تواند شانس و ریسک را خنثی کند اما نتایج را به چیزی درخور افراد نزدیک می کند.

با خراب شدن اوضاع کنار بیایید. می توانید نصف اوقات اشتباه کنید و همچنان ثروت بیاندوزید؛ چرا که گروه کوچکی از دلایل به بیش‎تر نتایج مربوطند. مهم نیست با پولتان چه می کنید، فقط لازم است با جواب نگرفتن از بسیاری کارها راحت کنار بیایید. دنیا همین است. پس همیشه باید عملکردتان را با نگاه به کل پورتفو بسنجید، نه سرمایه گذاری های منفرد. اشکالی ندارد تعداد زیادی سرمایه گذاری ضعیف و تنها چند سرمایه گذاری برجسته داشته باشید، این معمولاً بهترین حالت ممکن است.

قضاوت درباره عملکردتان هنگامی که تمرکز شما بر سرمایه گذاری های منفرد بوده، باعث می شود بردها موجب غرور و باخت ها موجب پشیمانی تلقی شوند. از پول برای به دست آوردن کنترل زمانتان استفاده کنید؛ چون نداشتن کنترل زمان یک نیروی قوی و فراگیر برای از بین بردن شادی است. توانایی انجام هر کار که بخواهید، در زمانی که می خواهید، با کسی که می خواهید، برای مدت زمانی که می خواهید، بالاترین سودی را که در امور مالی وجود دارد به شما می دهد. بیش‎تر مهربان باشید و کم‎تر جلب توجه کنید. هیچ‎کس به اندازه خودتان تحت تأثیر اموال شما قرار نمی گیرد.

شاید دلتان یک خودروی لوکس یا یک ساعت زیبا بخواهد، ولی چیزی که احتمالاً می خواهید احترام و تحسین است و با مهربانی و فروتنی راحت تر می توانید به این خواسته برسید تا با اینترنت و مثل اسب دویدن.

پس انداز کنید. فقط پس انداز کنید. هیچ دلیل خاصی برای پس انداز کردن لازم ندارید. پس انداز برای خرید یک خودرو یا پیش پرداخت چیزی یا یک فوریت پزشکی خیلی خوب است، اما پس انداز برای چیزهای غیر قابل پیش بینی یا غیر قابل تعریف یکی از بهترین دلایل برای پس انداز است. زندگی زنجیره ای ادامه دار از غافل‎گیری هاست. پس اندازی که به منظور خاصی انجام نشده، سرمایه ای تأمینی است برای زمانی که زندگی شما را در بدترین موقعیت ممکن غافل‎گیر می کند.

هزینه‌ موفقیت را معین کنید و آن را با طیب خاطر بپردازید؛ چرا که هیچ چیز ارزشمندی رایگان نیست. به یاد داشته باشید که اغلب هزینه های مالی بهای مشخص و قابل مشاهده‌ ای ندارند. عدم قطعیت، شک و تردید و پشیمانی، هزینه های رایج دنیای مالی اند.

این هزینه ها معمولا ارزش پرداختن را دارند، اما باید با دید بها (قیمتی با ارزش پرداختن برای کسب دستاوردی خوب در ازای قیمت) به آن‎ ها نگریست نه به دید جریمه (مجازاتی که باید از آن اجتناب کنید). جایی برای اشتباه را جدی بگیرید. فاصله‌ میان چیزی که ممکن است در آینده رخ دهد و چیزی که شما لازم دارید در آینده اتفاق بیفتد تا موفق شوید، همان چیزی است که به شما استقامت می بخشد.

استقامت چیزی است که در طول زمان به پختگی اهمیت می بخشد. جایی برای اشتباه معمولاً شبیه به یک سرمایه‌ تأمینی محافظه کارانه است، اما اگر شما را درون بازی نگه ‌دارد می تواند هزینه‌ خودش را بارها و بارها در طول زمان پرداخت کند. از افراط و تفریط در تصمیم گیری های مالی اجتناب بورزید. اهداف و خواسته های هر کس در طول زمان تغییر می کند و هر چه تصمیمات گذشته‌ شما افراطی تر باشند، در طول مسیر تکامل بیش‎تر ممکن است پشیمان شوید.

باید ریسک را دوست داشته باشید؛ چون در طول زمان ارزشش را دارد. ولی در عین حال باید به شدت مراقب ریسک های ویران‎گر باشید؛ چرا که نمی گذارند در آینده دست به ریسک هایی بزنید که در طول زمان ارزشش را دارند. بازی خود را مشخص کنید و مطمئن شوید تحت تأثیر کسانی که مشغول بازی دیگری هستند، قرار ندارید. به شلوغی و نابسامانی احترام بگذارید.

اشخاص باهوش، مطلع و منطقی ممکن است در امور مالی با یکدیگر مخالفت کنند؛ چرا که افراد مختلف اهداف و خواسته های بسیار متفاوتی دارند. هیچ جواب درست منحصر به فردی وجود ندارد؛ بلکه تنها یک پاسخ وجود دارد که به درد شما می خورد.

فصل بیستم: اعترافات

روان‎شناسی پول برای خودم

نویسنده در این فصل در مورد تاثیر روان‎شناسی پول بر تصمیمات شخصی زندگی خودش صحبت می کند. در صورت علاقه بیش‎تر می توانید به متن کتاب مراجعه کنید.

در انتها

برخی از افرادی که در بازار سرمایه فعالیت می کنند به ویژه آن هایی که تازه در این راه قدم گذاشته اند می خواهند عملکردی بالا را از خودشان نشان دهند. به همین دلیل مدام از این شاخه به آن شاخه می پرند از این استراتژی به آن استراتژی پناه می برند و هر لحظه در پی یافتن یک راه تازه هستند. این کار در بازاری که شکست یکی از برادران خونی آن به شمار می رود و نابغه بودن به معنای حرکت در حد متوسط است کاری بیهوده و حتی می توان گفت قدم گذاشتن در بیراهه محسوب می شود.

باید به یاد داشته باشیم که بخواهیم یا نخواهیم ما موجوداتی احساسی هستیم. بنابراین، اگر روش منطقی مان نتواند قلبمان را با خودش همراه کند در کمال تعجب دست به رفتارهایی عجیب می زنیم و چه بسا خودمان را در سراشیبی سقوط مالی بیندازیم. بنابراین به هنگام تدوین استراتژی سرمایه گذاری به دنبال عالی بودن نباشید بلکه به دست آوردن احساس خوب از عملکردتان را پایه قرار دهید. چون در آن صورت به تصمیمی که می گیرید، هدفی که مشخص می کنید و استراتژیتان پای بند خواهید ماند.

همان طور که می دانید، علم دو چهره نرم و سخت دارد. چیزهایی مثل پزشکی، زمین شناسی و … در دسته علوم سخت قرار می گیرند. چون ساختار بدن انسان و کره زمین از گذشته تا به الان تغییری نکرده است. ولی چیزهای دیگری مثل علم سرمایه گذاری در دسته علوم نرم قرار می گیرد. چون تا دلتان بخواهد تغییر می کنند.

علت این تغییر هم احساس انسان ها و تصمیم هایی است بر پایه احساسشان می گیرند. با این حساب، نمی توانیم با مطالعه تاریخ سرمایه گذاری بگوییم که بله، چون این اتفاق در گذشته رخ داده است بنابراین، بی برو برگرد در آینده هم رخ می دهد. چون تاریخ سرمایه گذاری هم به دست همان انسان های احساسی شکل گرفته است.

مورگان هاوزل در کتاب “روان شناسی پول” به دنبال نشان دادن رفتارهای غیر منطقی ما در برخورد با ماجرای پول بود. او در اثر سال ها کار با پول و سرمایه به این نتیجه رسید که رفتارهای مالی ما بیشتر از آنکه ریشه های منطقی و اصولی داشته باشند احساسی هستند. هاوزل این ماجرا را حتی در بحران های اقتصادی و بازار سهام هم مشاهده کرد. توجه دوباره به تصمیم ها، بررسی آن ها از چندین و چند دیدگاه و حتی قبول همراهی همیشگی شکست با سرمایه گذاری در شمار پیام هایی بودند که مورگان قصد داشت در این کتاب به گوش خوانندگانش برساند.

بلاکتوپیا

خلاصه کتاب هزاره شکست (Broke Millennial)

مدیریت سرمایه یکی از مهمترین مهارت هایی است که هر شخص برای ادامه حیات مالی خود باید بیاموزد. کتاب شکست هزاره نشان می دهد که چگونه امور مالی شخصی خود را به طور مؤثر مدیریت کنند.

منتشر شده

در

خلاصه کتاب هزاره شکست (Broke Millennial)

کتاب هزاره شکست (Broke Millennial) نوشته ارین لوری (Erin Lowry) برای رده سنی بین ۲۰ و ۳۰ که پول نقد دارند، طراحی شده است و به آن ها نشان می دهد که چگونه امور مالی شخصی خود را به طور مؤثر مدیریت کنند. با نکات و ترفندهای ساده و در عین حال مؤثر، این کتاب شما را در مسیر موفقیت مالی و شخصی قرار می دهد.

برای افرادی که تازه از دانشگاه خارج شده اند یا افرادی که سی ساله هستند و با مخارج زندگی دست و پنجه نرم می کنند، پول می تواند موضوعی مهم به نظر برسد. پیگیری صورت حساب های خود در هر ماه به اندازه ی کافی سخت است؛ پس چگونه می خواهید پول خود را پس انداز کرده و به صندوق مالی خود تا زمان بازنشستگی بیفزایید؟

ارین لوری نویسنده ای اهل نیویورک است که دو کتاب در زمینه امور مالی شخصی نوشته است. لوری به عنوان مهمان دائمی در برنامه های Fox & Friends، CNBC و CBS Sunday Morning، به خاطر توصیه های بی حد و مرز و بی چارچوبش شناخته می شود. از دیگر آثار او می توان به Fast Company، Cosmopolitan و Refinery29 اشاره کرد.

برای رسیدن به ثروت از هیچ، مانند هر کار بزرگ دیگری در زندگی نیازمند یک قدم بزرگ است. این قدم بزرگ می تواند بسیار ساده اما تأثیرگذار باشد. اگر وقت کافی برای مطالعه خود کتاب را ندارید، می توانید از این مطلب استفاده کنید؛ زیرا هر چیزی که نیاز است بدانید، در این مطلب به طور خلاصه شرح داده شده است.

بسیاری از جوانان در ۲۰ سالگی و اوایل ۳۰ سالگی از پول می ترسند؛

درک امور مالی شما می تواند به معنای تفاوت بین زندگی سرشار از رضایت و ناامیدی باشد. ناتوانی در خرید کالاهای مورد نیاز زندگی می تواند بسیار نا امید کننده باشد؛ زیرا نمی توان امور مالی خود را به درستی مدیریت کرد و حتی ممکن است به دلیل عدم توانایی در مدیریت درآمد و هزینه ها، اجباراً از هر تجربه هیجان انگیزی در زندگی صرف نظر کرد.

منظم نگه داشتن امور مالی یک مسئله جدی در زندگی محسوب می شود. به همین دلیل است که اضطراب در مورد پول می تواند ذهن و جسم شما را درگیر کند. پس برای فرار از این تله اضطراب، چه کاری می توانید انجام دهید؟

در ادامه متوجه خواهید شد که وقتی بدانید چگونه درآمد و مخارج خود را مدیریت کنید، بیرون آمدن از بحران مالی و اضطراب چندان هم دشوار نخواهد بود. برای بهبود رابطه خود با پول، به فرمول های پیچیده نیاز ندارید؛ تنها لازم است یک سری گام های کوچک بردارید که یک تغییر بزرگ را به همراه بیاورد.

برای تغییر رابطه خود با پول، باید موانع پنهان را شناسایی کنید؛

مدیریت پول علم پیچیده ای نیست. مدیریت بودجه و پس انداز برای روزهای سخت بسیار ساده است. شما از کودکی با پول رابطه داشتید. از این رو، اگر می خواهید رفتار اجباری خود را تغییر دهید، باید به دوران کودکی خود برگردید.

در این مرحله باید تجربیات دوران کودکی خود را مرور کنید تا بدانید والدین و خانواده شما در مورد پول چه فکری می کنند. ممکن است آن ها در مورد وضعیت مالی خود صحبت کرده باشند و یا با پول به عنوان یک تابو برخورد کرده و با دیدگاهی بسته با آن روبرو شده اند. شاید شما در کودکی مشکلات مالی زیادی را تجربه کرده اید و این به رابطه شما با پول صدمه زده است. اگر اکنون رابطه بدی با پول دارید، احتمالاً از تجربیات دوران کودکی شما ناشی می شود.

یک قدم کلیدی در مسیر آزادی مالی، کشف این موانع است. با پاسخ دادن صادقانه به سؤالات زیر شروع کنید. این موارد را یادداشت کنید تا بتوانید بعداً به پاسخ های خود نگاهی بیندازید.

اولین تجربه خود را با پول چگونه به یاد می آورید و چه احساسی نسبت به آن دارید؟ در دوران کودکی چه منابع درآمدی داشتید؟ در دوران کودکی برای خود چه کالاهایی خریداری می کردید؟

پاسخ های خود را تجزیه و تحلیل کرده و به ذهنیت خود در مورد پول فکر کنید. آیا نگران تمام شدن پولتان هستید و یا نگران اینکه برای همیشه بدهکار باشید؟ اگر چنین است، احتمالاً یک طرز فکر مبتنی بر ترس دارید. خرج کردن پول به همان روشی که در دوران کودکی انجام می دادید، ممکن است شما را در چرخه درماندگی بیندازد.

با روشن شدن موضوعات مورد بحث این بخش، برداشتن قدم های بعدی بسیار ساده تر خواهند بود.

بودجه بندی شامل دو رویکرد اساسی است: رژیم پول نقد و ردیابی هر دلار؛

دردست گرفتن کنترل پول، پیشنهاد واحدی برای همه نیست. بدیهی است که افراد مختلف به دلیل تجربیاتی که در دوران کودکی داشته اند، نگرش های متفاوتی در مورد پول دارند.

بنابراین، قابل درک است که چرا برخی افراد به یک روش خاص و بهتر از دیگران به مدیریت سرمایه و پیشنهاداتی که ارائه می شود پاسخ می دهند. به عنوان مثال، شما با توجه به درآمد ماهیانه خود، مخارج و هزینه های خود را متفاوت از دیگران برنامه ریزی می کنید.

    • رژیم پول نقد

با این روش، تا حد امکان بسیاری از تراکنش های مالی خود را از تراکنش های دیجیتالی به پرداخت پول نقد تغییر می دهید. آیا این روش همچنان در عصر دیجیتال مطرح است؟ دو دلیل خوب برای به کارگرفتن این روش وجود دارد.

اول اینکه تحقیقات نشان می دهد وقتی به جای کشیدن کارت از سکه و اسکناس استفاده می کنید، کمتر خرج می کنید. دوم اینکه پرداخت اسکناس ارزان تر است؛ پول نقد شما را از هزینه های کارمزد دور نگه می دارد.

انتقال به یک سیستم فقط نقدی می تواند چالش برانگیز باشد اما غیرممکن نیست. بودجه ماهانه خود را به اقساط هفتگی تقسیم کنید. بنابراین، لازم نیست کشوی میز خود را با پول نقد یک ماه پر کنید. می توانید هزینه های خود را پیگیری کنید.

    • ردیابی هر دلار

ردیابی هر دلار یکی دیگر از روش های بودجه بندی است. در این روش، شما هر تراکنش را در یک صفحه گسترده با ستون های تاریخ، کالای خریداری شده و کل هزینه تا ریال آخر ردیابی می کنید. اگرچه ممکن است این کار کمی افراطی به نظر برسد اما اگر می خواهید متوجه شوید درآمدتان صرف چه چیزی می شود، این روش گزینه بسیار خوبی است.

ثبت هزینه ها به شما امکان می دهد الگوهای ناشناخته قبلی را کشف کنید. با انجام این کار، می توانید سرمایه خود را به شیوه ای کارآمدتر هدایت کنید.

تنظیم درصدهای بودجه ریزی واقع بینانه می تواند در دستیابی به اهداف بلند مدت مالی شما کمک کند؛

پول شما معمولاً برای سه مورد خرج می شود، هزینه های ثابت مانند اجاره، اهداف مالی مانند پس انداز و یا مخارج روزانه. درآمد خالص شما باید ۵۰ درصد مواقع به دسته اول، ۲۰ درصد به دسته دوم و ۳۰ درصد به دسته سوم اختصاص یابد.

شما باید نسبت به درآمد خود واقع بین باشید و برای پیروی از این درصدها برنامه ریزی کنید. همانطور که شرایط تغییر می کند، شما نیز می توانید آن ها را با توجه به موقعیت منحصربه فرد خود ارزیابی و تنظیم کنید.

تا زمانی که درصدهای شما معقول باشد، شرایط چندان مهم نیست. بنابراین، نباید ۴۰ درصد از بودجه خود را به هزینه های ثابت، ۵۵ درصد را به هزینه های انعطاف پذیر و تنها ۵ درصد را به اهداف مالی بلند مدت اختصاص دهید.

تغییر به یک بانک آنلاین می تواند به شما کمک کند نرخ سود بالاتری در پس انداز خود کسب کنید؛

بانک ها موجودی حساب را به گونه ای نمایش می دهند که گویا پول در آن نشسته و منتظر خرج شدن است. اما این پول برای شماست؛ پس چرا نباید در حسابتان بماند؟ بانک ها با استفاده از پولی که در حساب خود سپرده گذاری می کنید، سود زیادی به دست می آورند. شما هم سودی را از بانک به صورت بازدهی درصد سالانه (APY) دریافت می کنید.

احتمال زیادی وجود دارد که بانک خود را بر اساس APY انتخاب نکرده باشید؛ مثلاً، یا والدین شما از همان بانک استفاده می کردند و یا این بانک نزدیک خانه شما واقع شده است. با این حال، APY حیاتی است.

به طور کلی، بانک های فقط اینترنتی، APY های بسیار بالاتری نسبت به رقبای خود ارائه می دهند؛ زیرا کارکرد آن ها ارزان تر است. این بانک نیازی به خرید زمین، ساخت شعبه یا پرداخت مالیات بر دارایی ندارد. درنتیجه، می توانند نرخ بهره بهتری را به مشتریان خود ارائه دهند. می توانید با یک جست و جوی ساده، بانکی که بالاترین نرخ بهره را دارد، پیدا کنید. با این حال، قبل از تغییر، مطمئن شوید که کارمزدهای بانک و آنچه مشتریان دیگر درباره آن می گویند را مطالعه کرده اید.

تا زمانی که بدهی های خود را به موقع پرداخت کنید، کارت های اعتباری یک ابزار مالی عالی هستند؛

استفاده از کارت یک راه آسان برای خرج کردن سریع پول است. در پایان هر ماه، با انبوهی از صورت حساب ها و پرداخت سودهای کلان و همچنین از دست دادن مسیر هزینه های خود مواجه می شوید. بنابراین آیا شما باید از کارت های اعتباری اجتناب کنید؟ نه دقیقاً.

استفاده از کارت اعتباری برای پرداخت قبوض به شما کمک می کند تا امتیاز اعتباری خود را ایجاد کنید؛ ممکن است درصورت نیاز به قرض گرفتن برای خرید خانه نیز مفید باشد. یکی از قوانین ساده ای که باید هنگام استفاده از کارت های اعتباری رعایت کنید، این است که هرگز بیش از توان پرداخت هزینه نکنید و مطمئن شوید که بدهی خود را به طور کامل در پایان هر ماه پرداخت خواهید کرد.

کارت های اعتباری از نظر تئوری مشابه وام های یک ماهه هستند. اگر کارت اعتباری دارید، می توانید برای خرید ماهانه از آن استفاده کنید. یک شرکت کارت اعتباری در پایان ماه برای خریدهایی که انجام داده اید، صورت حساب می دهد. روی صورت حسابی که دریافت می کنید، دوعدد وجود دارد؛ کل مبلغ بدهی و حداقل مبلغ پرداختی. اگر کم تر از این مبلغ را پرداخت کنید، بقیه بدهی شما به ماه بعد منتقل خواهد شد.

در این مرحله، دوگزینه در دسترس شماست. با پرداخت کل مبلغ، کار شما تمام شده است و شرکت کارت اعتباری نمی تواند از شما هزینه دیگری بگیرد اما اگر حداقل مبلغ را پرداخت کنید، شما ملزم به پرداخت سود نیز خواهید بود. ممکن است نرخی معادل ۲۰ درصد در سال و یا بالاتر از شما دریافت شود. کارت های اعتباری معمولاً بندهای خاصی دارند که به آن ها اجازه می دهد درصورت عدم پرداخت، نرخ را حتی بالاتر هم ببرند.

پس انداز پول، شما را از بدهی دور نگه می دارد؛

چه تغییری در رفتار مالی شما می تواند در رسیدن به یک ثبات مالی مؤثر باشد؟ احتمالاً در این مورد توصیه های زیر را از یک کارشناس امور مالی شخصی خواهید شنید: “ابتدا به خودتان پرداخت کنید”.

به جای اینکه منتظر بمانید تا پایان ماه ببینید چیزی از درآمدتان باقی مانده است یا نه، به محض دریافت حقوق خود، بخشی از آن را پس انداز کنید. یک دلیل قانع کننده برای اینکه چرا باید “ابتدا به خودتان پرداخت کنید” وجود دارد:

“هیچ راهی برای پیش بینی آنچه ممکن است در زندگی اتفاق بیافتد وجود ندارد. پس انداز پول، راهی است که شما را در برابر بدترین اتفاق ها محافظت می کند. به همین دلیل است که این مرحله اهمیت بسیار زیادی دارد.”

وقتی سقف کارت اعتباری خود را برای پوشش شرایط اضطراری به حداکثر می رسانید، به جای پس انداز برای آینده، درنهایت ملزم به پرداخت سود بدهی خود خواهید شد. درنتیجه، وقتی دوباره مشکلی پیش بیاید، شما آسیب پذیرتر خواهید بود. پس چگونه می توانید از این تله بدهی جلوگیری کنید؟ ساده است؛ ایجاد تغییرات کوچک، کلید ایجاد عادات جدید است.

اندازه صندوق اضطراری، به وضعیت مالی شما بستگی دارد؛

اگر برای آخرین بحران آمادگی نداشته باشید، در برابر بحران مالی بعدی آسیب پذیرتر خواهید بود. به همین دلیل است که شما باید یک صندوق اضطراری داشته باشید تا در فاصله پرداخت های حقوق ماهیانه به شما کمک کند. آیا تنها پس انداز برای شکست دادن بحران های مالی کافی است؟ بستگی دارد.

یک قانون کلی مالی سنتی توصیه می کند که باید شش ماه هزینه زندگی را در صندوق اضطراری خود داشته باشید. با این حال، اگر شما بدهکار هستید و درآمد کمی دارید، ممکن است این گزینه دور از دسترس شما باشد.

از سوی دیگر، اگر بدهی شما قابل مدیریت است یا بدون بدهی زندگی می کنید، می توانید برای پس انداز اقدام کنید تا شش ماه از هزینه های اولیه زندگی را پوشش دهید. به سادگی، تمام هزینه های ماهانه خود مانند اجاره، قبض و مواد غذایی را جمع آوری و در شش ضرب کنید؛ این هدف شماست.

اگر یک فریلنسر هستید، باید پول کافی برای پوشش نه ماه زندگی خود پس انداز کنید. اگر رئیس خود هستید، همه چیز گران تر و درآمد شما هرماه در نوسان می باشد، داشتن مقداری پول اضافی در پس انداز اضطراری ایده خوبی است.

صندوق اضطراری شما در حالت ایده آل باید در یک حساب بانکی با درصد سود سالانه حداقل یک درصد باشد؛ نه در سرمایه گذاری یا سهام. این صندوق باید به ایجاد آرامش خاطر شما تبدیل شود.

در انتها

پول برای بسیاری از شما استرس زا است و این باعث عدم پیشرفت در زندگی می شود. اگر وضعیت مالی شما از کنترل خارج شود، بعید است بتوانید برای آینده پس انداز کنید و دچار بدهی خواهید شد. با یادگیری بودجه بندی بر اساس درصد و استفاده صحیح از کارت اعتباری خود، به خوبی می توانید درآمد و هزینه هایتان را مدیریت کنید. بانکداری آنلاین و یک صندوق اضطراری مالی می تواند به شما کمک کند تا از شرایط سخت عبور کنید و در مسیر آزادی مالی قرار بگیرید.

ادامه مطلب

بلاکتوپیا

بازی کتیزن (Catizen) چیست؟ شرکت در ایردراپ

کتیزن، یک بازی و ربات تلگرامی منحصر به فرد در سبک Play to Earn است. این بازی شامل فعالیت های مختلفی مانند پرورش گربه ها، تکمیل ماموریت ها و شرکت در رویدادها برای به دست آوردن سکه های کتیزن است. اکوسیستم کتیزن از بلاکچین TON استفاده می کند. در این بازی، کاربران گربه ها را با هم ادغام می کنند، سطح آن ها را بالا می برند و ارزهای Fish و vKITTY بدست می آورند.

منتشر شده

در

بازی کتیزن (Catizen) چیست؟ شرکت در ایردراپ

کتیزن (Catizen) یک بازی برای کسب درآمد در تلگرام است که در آن بازیکنان یک شهر مجازی از گربه ها را برای بدست آوردن درآمد مدیریت می کنند. این بازی بر بستر بلاکچین TON مستقر است و به بازیکنان این امکان را می دهد تا درآمدهای درون بازی خود را به ارز دیجیتال واقعی تبدیل کنند. این بازی با داشتن چند میلیون کاربر فعال روزانه و با ارائه گیم پلی جذاب و فرصت‌ منحصر به فرد برای کسب درآمد از طریق کسب ایردراپ احتمالی، به سرعت جایگاه ویژه ای در دنیای بازی برای کسب درآمد (Play to Earn) پیدا کرده است.

در بازی کتیزن، هر گربه به عنوان یک توکن غیر قابل تعویض (NFT) در نظر گرفته می شود که بازیکنان می توانند آن را مبادله کرده یا بفروشند. این بازی شامل فعالیت های مختلفی مانند پرورش گربه ها، تکمیل ماموریت ها و شرکت در رویدادها برای به دست آوردن سکه های کتیزن است. این سکه ها می توانند بعداً در طی ایردراپ ها به توکن های CATI تبدیل شوند. این ایردراپ به صورت توزیع های دوره ای به بازیکنان فعال در این بازی تعلق خواهد گرفت.

گیم پلی کتیزن بسیار شبیه به بازی مشهور ۲۰۴۸ است. اگر در آنجا دو عدد یکسان را با هم ادغام کرده و عدد ضریب ۲ بالاتری ظاهر می شود، در بازی کتیزن نیز باید در یک مکان که شباهت زیادی به پت شاپ دارد، با یک نژاد گربه کار را آغاز کنید و با ادغام نژادهای یکسان، گربه هایی با نژاد جدید را به وجود آورید.

در کتیزن، هر نژاد گربه معادل مقداری پول درون بازی به نام vKITTY$ در هر ثانیه به کاربر می دهد که این مقدار با افزایش سطح گربه ها و کشف نژادهای کمیاب تر بیشتر می شود. هر چند که در فاصله های زمانی یکسان، یک گربه برای پیشرفت شما اهدا می شود، اما برای پیشرفت سریع تر در بازی می توانید در پایین صفحه، در بخش «Generate» با پرداخت vKITTY گربه ها را خریداری و ادغام کنید.

اما اگر به اندازه کافی vKITTY نداشتید، چه باید کرد؟ اگر کمی در محیط بازی به جستجو بپردازید، متوجه می شوید که بخشی به نام فیشینگ (Fishing) وجود دارد که با پرداخت معادل ۸۴ توکن فیش (Fish)، یک فرصت ماهیگیری به شما داده می شود که شانس بدست آوردن توکن های Fish و vKITTY را دریافت خواهید کرد.

ایردراپ کتیزن (Catizen) چیست؟

هدف اصلی این بازی پرورش گربه ها و بدست آوردن توکن های بازی، به ویژه «vKITTY» و «FishCoins» است که می توان از آن ها برای دریافت مزایای مختلف در بازی و شرکت در ایردراپ رایگان بازی کتیزن استفاده کرد. دو توکن دیگر به نام «wCATI» و «xZEN» هم در این بازی وجود دارند. اولی در یک دور فرآیند استخراج به دست آمده که اکنون ماین آن متوقف شده است. دومی هم از طریق خرید با تن کوین (Toncoin) به دست می آید. اما کاربرد آن ها هنوز کاملا مشخص نیست.

اکوسیستم کتیزن از بلاکچین TON استفاده می کند. در این بازی، کاربران گربه ها را با هم ادغام می کنند، سطح آن ها را بالا می برند و ارزهای Fish و vKITTY بدست می آورند. این توکن ها را می توان در بازی برای خرید گربه های جدید یا بوست (Boost) استفاده و همچنین در آینده با پول واقعی مبادله کرد.

تاریخ دقیق انجام ایردراپ و عرضه توکن کتیزن مشخص نیست، اما در کانال رسمی و ربات این بازی گفته می شود که این ایردراپ به زودی انجام خواهد شد. طبق اطلاع رسانی کانال رسمی کتیزن، تعداد کل توکن های CATI در شروع کار، یک میلیارد واحد خواهد بود که ۴۰ درصد یا ۴۰۰ میلیون واحد آن به ایردراپ بین بازیکنان کتیز اختصاص پیدا خواهد کرد. ایردراپ این پروژه ۴۳٪ از کل عرضه توکن را به کاربران اختصاص داده است که نشان می دهد توسعه دهندگان در رابطه با حمایت از جامعه خود جدی هستند.

کتیزن (Catizen)

با اینکه توکن کتیزن به صورت رسمی انتشار نیافته است، اما در صرافی های معتبری همچون بای بیت (Bybit) و بیت گت (Bitget) در بازار پری مارکت (PreMarket) یا پیش از‌ عرضه در حال معامله است. این صرافی ها حمایت خود را از این بازی اعلام کرده اند و کاربران این صرافی ها می توانند پیش از انتشار توکن، آن را پیش خرید و پیش فروش کنند.

از ویژگی و دستاوردهای کتیزن می توان به سرمایه گذاری شرکت ها و پروژه های بزرگی از جمله وب ۳ ونچرز (Web3 Ventures)، مسک نتورک (Mask Network) و امرگو ونچرز (EMURGO Ventures) اشاره کرد. همچنین، شرکت بایننس لبز (Binance Labs)، شروع به سرمایه گذاری در استودیو پلاتو، ناشر بازی کتیزن کرده است. استودیو پلاتو اعلام کرده که قصد دارد از این حمایت های مالی، برای توسعه بیشتر این محصول استفاده کند.

  • تاریخ عرضه توکن: ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴ (۳۰ شهریور ۱۴۰۳)

بعد از تاخیری که در عرضه‌ توکن های کتیزن پیش آمد، تیم کتیزن در اعلامیه ای در تاریخ ۵ سپتامبر (۱۵ شهریور) اعلام کرد که راه اندازی و عرضه توکن CATI در تاریخ ۲۰ سپتامبر (۳۰ شهریور)، در صرافی های بزرگ کریپتو مانند بای بیت (ByBit) و بیت گت (Bitget) اتفاق خواهد افتاد.

چیزی که هنوز مشخص نیست که آیا تخصیص توکن ها به کاربران در همان تاریخ اتفاق می افتد یا کمی دیرتر از آن. اما پیش از اعلام تاریخ عرضه توکن های، استودیو پلاتو (Pluto Studio)، شرکت توسعه دهنده کتیزن، اعلام کرد که در تاریخ ۲۱ سپتامبر (۳۱ شهریور)، رویدادهای مهمی در راه است. شاید تاریخ تخصیص توکن ها به کاربران نیز برای همین تاریخ برنامه ریزی شده باشد.

توکن کتیزن (CATI) در بازار پیش از عرضه OKX لیست شد!

در تاریخ ۵ سپتامبر (۱۵ شهریور)، راه اندازی بازار پیش از عرضه توکن کتیزن (Catizen) در صرافی اوکی اکس (OKX) اعلام شد. خبر شروع معاملات آتی این توکن توسط حساب رسمی کتیزن در شبکه اجتماعی X (توییتر سابق) منتشر شد. اوکی اکس معاملات آتی بازار پیش از عرضه با پشتوانه USDT را برای کتیزن (CATI) را، راه اندازی کرد.

این قابلیت هم در نسخه وب و هم در اپلیکیشن و API قابل دسترسی است و به کاربران امکان می دهد تا در معاملات آتی ارزهای دیجیتالی که هنوز در بازار اسپات لیست نشده اند، شرکت کنند.

معاملات آتی بازار پیش از عرضه برای کتیزن به گونه ای طراحی شده اند که مشارکت اولیه در کشف قیمت قبل از لیست شدن رسمی کتیزن را تسهیل کنند. این قراردادهای آتی با USDT تسویه می شوند و ارزش اسمی هر قرارداد معادل ۱۰ توکن CATI است.

قیمت بازار پیش از عرضه کتیزن بر اساس ارزش USDT یک CATI تعیین می شود و واحد نوسان قیمت (Tick size) برابر با ۰.۰۰۰۱ است. همچنین، معاملات با اهرم بین ۰.۰۱ تا ۲ برابر در دسترس بوده و به صورت ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته فعال است. تاریخ تحویل این قراردادها پس از لیست شدن CATI در بازار اسپات به طور جداگانه اعلام خواهد شد.

معاملات آتی بازار پیش از عرضه کتیزن با معاملات آتی استاندارد متفاوت هستند و محدودیت های موقعیت بندی خاصی بر اساس سطوح مختلف اعمال می شوند.

چگونه کتیزن بازی کنیم؟

از طریق لینک ربات کتیزن وارد این بازی شده، آن را استارت کرده و روی «Play» کلیک کنید تا بازی کتیزن اجرا شود.

در ابتدا، کتیزن از شما درخواست می کند که اولین گربه ها را باهم ادغام کنید. کار شما در کتیزن این است که گربه ها را با هم ادغام کنید تا نژادهای جدید، کمیاب تر و با ارزش تر را تولید کنید. هر گربه توکن هایی را برای شما تولید می کند که می توان از آن ها در بازی برای خرید ارتقاها استفاده کرد. هرچه تعداد گربه ها بیشتر باشد، سریع تر امتیاز جمع می کنید. رتبه بندی شما، میزان ارز دیجیتالی را که در نهایت دریافت خواهید کرد، تعیین می کند.

کتیزن (Catizen)

برای به حداکثر رساندن درآمد و علاقه خود به بازی، به طور منظم در رویدادها شرکت کنید و ماموریت های ارائه شده توسط کتیزن را کامل کنید. این امر به شما منابع اضافی برای پیشرفت در کتیزن می دهد.

توکن های درون بازی

در ابتدا، باید روی دریافت حداکثر مقدار Fish برای افزایش استخراج توکن vKITTY تمرکز کنید.

همچنین، در مرحله فعلی پروژه، توصیه می شود کیف پول خود را نیز متصل کنید، زیرا ظاهرا ایردراپ کتیزن در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۴، عرضه خواهد شد. با این وجود، تیم پروژه اخیرا خبر از تاخیر احتمالی ایردراپ آن داده است.

در رابطه با تاریخ عرضه توکن CATI در صرافی ها، هیچ اطلاعیه ای منتشر نشده است.

بخش های اصلی بازی

هفت بخش اصلی «Shop»، «Fishing»، «Auto»، «Feed»، «Boost»، «Invite» و «Quest» در بازی تلگرامی کتیزن وجود دارد که در ادامه به توضیح آن ها پرداخته ایم. دقت کنید در هر کدام از بخش ها که کنار آن دایره قرمز رنگ قرار دارد پاداشی برای شما وجود دارد یا تسکی هست که می توانید در ازای انجام آن پاداش دریافت کنید.

  • خرید (Shop)

در این بخش می توانید سکه های Fish و vKITTY را خریداری کنید. بسته به مقدار، قیمت تغییر می کند. اما برای اولین خرید، یک پرداخت تخفیفی معادل هزینه انتقال به شما ارائه می شود.

کتیزن (Catizen)

پس از اولین پرداخت که از طریق استارز (Stars) انجام می شود، می توانید هر تعداد سکه خریداری کنید. علاوه بر این، در روز خرید می توانید ۳۰۰ توکن Fish در بخش ماموریت ها دریافت کنید. این امر به شما امکان می دهد ارز بازی را سریع تر جمع آوری کرده و در بازی پیشرفت کنید. اما به یاد داشته باشید که خرید، به صورت اختیاری و صرفا راهی برای تسریع روند است. توکن های استارز را می توانید از پلتفرم فرگمنت (Fragment) تهیه کنید.

  • ماهیگیری (Fishing)

می توانید از سکه های Fish خود در بخش Fishing استفاده کنید؛ به خصوص اگر قصد خرید کلیکر خودکار ندارید. هزینه ماهیگیری ۸۴ سکه Fish است، اما توجه داشته باشید که این یک نوع قرعه کشی است و شانس بردن مقدار زیادی Fish یا vKITTY وجود دارد، اما ممکن است به راحتی همه چیز را نیز از دست بدهید.

کتیزن (Catizen)

همچنین از بین ۵۰ بازیکن برتر ماهیگیر جوایز تکمیلی قرعه کشی خواهد شد. اما عجله نکنید که همه جوایز خود را یکجا خرج کنید. بهتر است آن ها را برای سطوح بالاتر ذخیره کنید. به هر حال، ارزش ایردراپ در سکه های vKITTY که می توانید برنده شوید، مستقیماً به درآمد کل شما بستگی دارد.

  • کلیکر خودکار (Auto)

اوتو (Auto) یک ربات جمع کننده خودکار در بازی کتیزن است که به شما امکان می دهد تعدادی از فرآیندهای خسته کننده و یکنواخت را خودکار کنید. در حال حاضر، قیمت این کلیکر خودکار با تخفیف، ۳٬۹۰۰ سکه Fish است.

کتیزن (Catizen)

با این حال، یک اما وجود دارد؛ اگر بازی اجرا نشود، جمع کننده شما کار نخواهد کرد. این بدان معنی است که تلفن شما باید در تمام مدتی که ربات در حال اجراست، روشن بماند. این ربات خودکار کارهایی مانند ادغام گربه ها، حذف گربه های با شماره پایین و خرید جوایز را به جای شما انجام می دهد.

  • تغذیه (Feed)

این قسمتی است که می توانید گربه بخرید. توجه داشته باشید که باید خرید را از همان ابتدا شروع کنید، زیرا گربه ها در ابتدا ارزان هستند.

کتیزن (Catizen)

ساختار آن نیز ساده است. سطح بچه گربه شما تعداد سکه های تولیدی آن و همچنین هزینه آن را تعیین می کند. با این حال، قیمت گربه پس از هر خرید افزایش می یابد. بنابراین مراقب پول خود و قیمت ها باشید تا در موقعیتی قرار نگیرید که گربه های سطح پایین تر، از آن هایی که سطح بالاتری دارند گران تر شوند.

سکه های Fish برای خرید گربه های سطح حداکثر استفاده می شوند، اما پیشنهاد می شود در صورت امکان آن ها را برای ماهیگیری نگه دارید. این امر می تواند یک تلاش سودآورتر باشد.

  • بوست (Boost)

ویژگی بوست، سرعت بازی را به دو برابر افزایش می دهد. برای استفاده از این ویژگی، روی آیکون موشک در بالای بخش گربه ها کلیک کنید. در این قسمت، می توانید سرعت را به مدت ۱۰ دقیقه به صورت رایگان افزایش دهید.

کتیزن (Catizen)

همچنین می توانید یک قرارداد را فراخوانی کرده و مقداری تون (TON) خرج کنید تا بازه آن به ۷۵ دقیقه افزایش پیدا کند. از طرف دیگر، می توانید با خرج کردن ۵۰ سکه Fish، زمان آن را به چهار ساعت افزایش دهید.

  • دعوت (Invite)

از این قسمت شما می توانید بازیکنان جدید را به بازی دعوت کنید. همچنین، هنگام تکمیل ماموریت دعوت روزانه، به شما تعدادی سکه Fish بر اساس سطح شما و وضعیت پریمیوم تلگرام، پاداش داده می شود.

کتیزن (Catizen)

این یک راه عالی برای به دست آوردن سکه های اضافی است؛ چرا که با افزایش سطح دوستان شما نیز مقداری سکه دریافت خواهید کرد. همچنین در هنگام توزیع ایردراپ، ۵٪ نیز از طرف دوستانتان دریافت می کنید.

  • ماموریت ها (Tasks)

ماموریت ها نیز به شما این فرصت را می دهند که وظایف مختلفی را انجام داده و در ازای آن توکن های رایگان Fish دریافت کنید که به شما کمک می کند پیشرفت در بازی خود را سرعت بخشید.

کتیزن (Catizen)

در بخش دستاوردها (Achivements) فیش کوین (Fish) بدست آورید. در این بخش به ازای فعالیت هایی که در بازی انجام داده اید اعم از خریدها و دعوت ها فیش کوین دریافت خواهید کرد.

کتیزن (Catizen)

چگونه می توان ماهی (FISH) بیشتری بدست آورد؟

حضور فعال در جامعه بازی و توجه به رویدادها و به روز رسانی های خاص به شما راه های اضافی برای دریافت Fish و سرعت بخشیدن به پیشرفت در بازی می دهد. فیش کوین امکان خرید پاداش های اضافی را فراهم می کند که مهمترین آن ها خرید یک ربات خودکار به قیمت ۳٬۹۰۰ سکه Fish است.

برای بدست آوردن سریع FISH در بازی کتیزن، بازیکنان می توانند از چندین روش موثر استفاده کنند.

  • در ماهیگیری شرکت کنید: ماهیگیری در بازی یک فرصت شانسی است که در آن بازیکنان می توانند سکه های FISH خود را دو برابر کنند یا در صورت شکست، توکن vKitty دریافت کنند.
  • دعوت از دوستان: برای دعوت از بازیکنان جدید، به ویژه کسانی که از تلگرام پریمیوم استفاده می کنند، پاداش خواهید گرفت. اما در این بازی این روش تاثیر زیادی در پیشرفت شما ندارد.
  • تکمیل ماموریت های روزانه: تکمیل منظم ماموریت های موجود در بازی منبع اصلی به دست آوردن FISH است.
  • خرید سکه: بازیکنان می توانند ۱۰۰ توکن Fish را به قیمت ۰.۱ تون کوین یا استارز بخرند و سپس برای اولین خرید خود ۳۰۰ توکن Fish دریافت کنند.
  • توجه به شخصیت های ظاهری: شخصیت هایی مانند TON Duck و Pepe که روی صفحه ظاهر می شوند پاداش های اضافی می دهند.

خرید توکن FISH

اگر سودای رسیدن به سطوح بالاتر را دارید و به دنبال پیشرفت سریع در بازی هستید، می توانید گزینه خرید مستقیم را درنظر بگیرید. میزان هزینه شما از این طریق، در کمترین حالت ۰.۱ دلار و در بیشترین حالت تا ۱۱۷ دلار خواهد بود.

نکته قابل ذکر اینجاست که برای خرید فیش، تنها به دلار و تتر (USDT) متکی نیستید و می توانید با استفاده از تن کوین (TON) و نات کوین (NOT) تراکنش بزنید. همچنین، امکان خرید بوسیله استارز (STARS) که به تازگی توسط تلگرام برای پرداخت های درون برنامه ای در بات ها و مینی اپ ها معرفی شد، فراهم است. در جدول زیر، سعی شده است که هزینه ها و توکن های دریافتی به تفکیک آورده شود تا بتوان آن ها را مقایسه کرد و بهترین تصمیم را گرفت.

برای خرید در ابتدا باید به بخش فروشگاه (Shop) یا به بخش خرید (Purchase) در صفحه ماهیگیری بروید.

یکی از بسته هایی که تمایل به خرید دارید را انتخاب کنید.در این صفحه، یکی از روش های پرداختی را انتخاب کنید. به جز روش پرداخت با استارز، دیگر روش ها نیازمند داشتن کیف پول ارز دیجیتال مانند تون کیپر (Tonkeeper) و شارژ آن با تون کوین، نات کوین و یا تتر است.

کتیزن (Catizen)
کتیزن (Catizen)
کتیزن (Catizen)

پس از اتصال کیف پول به بازی و شارژ آن، می توانید تراکنش را تأیید کنید.

پس از تأیید تراکنش، در مدت زمان کوتاهی توکن های کتیزن یا بهتر است بگوییم توکن های فیش شما افزایش می یابد و می توانید از آن ها استفاده کنید.

کتیزن (Catizen)
کتیزن (Catizen)
کتیزن (Catizen)

احتمالا برایتان این سؤال پیش آمده که اگر راه های زیادی برای کسب توکن فیش وجود دارد، چه نیازی به خرید آن وجود دارد؟

طبق کانال اطلاع رسانی کتیزن در تلگرام، فاکتور سرعت پروفیت بر ثانیه توکن vKITTY، نقش بسیار زیادی بر دریافت ایردراپ پیش رو دارد، یعنی برای ارتقای این فاکتور می بایست گربه های خود را به سطوح بالاتر ادغام کنید و این نیازمند توکن فیش بیشتری است.

کلیکر خودکار در کتیزن: آیا لازم است و چگونه بر بازی تأثیر می گذارد؟

اوتوکلیکر (ربات خودکار) در کتیزن عملکردی است که به شما امکان می دهد فرآیند ادغام گربه ها و جمع آوری پاداش ها را خودکار کنید و در نتیجه نیاز به تعامل مداوم با بازی را کاهش دهید.

با استفاده از اوتوکلیکر، بازیکنان می توانند مدیریت گربه های خود را با ادغام خودکار آن ها و گرفتن بوست ها ساده تر کنند که باعث می شود گیم پلی آن نیز راحت تر شود. این ویژگی برای بازیکنانی مفید است که به دنبال به حداکثر رساندن درآمد درون بازی خود بدون توجه مداوم به گیم پلی هستند. ویژگی های اوتوکلیکر در زیر آمده است.

  • بوست خودکار
  • ادغام خودکار گربه ها
  • خرید خودکار گربه رایگان
  • حذف خودکار گربه های سطح پایین
  • جمع آوری خودکار پاداش ایردراپ

چگونه vKITTY استخراج کنیم؟

برای بدست آوردن ارز vKitty در کتیزن، بازیکنان می توانند روش های زیر را دنبال کنند.

  • Crossing Cats: روش اصلی کسب درآمد از vKITTY، ادغام گربه های هم سطح برای تولید یک گربه سطح بالاتر است. هر چه سطح گربه بالاتر باشد، vKITTY بیشتری تولید می شود.
  • تکمیل ماموریت ها: ماموریت های مختلفی به طور منظم در بازی ظاهر می شوند که با تکمیل آن ها vKITTY پاداش خواهید گرفت.
  • ماهیگیری: اگرچه هدف اصلی ماهیگیری بدست آوردن FISH است، اما گاهی اوقات بازیکنان می توانند vKITTY نیز دریافت کنند.
  • فعال سازی بوست ها: بازی کتیزن بوست های مختلف و پاداش های موقتی را ارائه می دهد که فعال سازی آن ها می تواند تولید vKITTY را افزایش دهد.

vKITTY نقش کلیدی در اقتصاد کتیزن ایفا می کند، این سکه برای موارد زیر مورد نیاز است.

  • خرید گربه های جدید: vKITTY برای خرید گربه های جدید در بازی استفاده می شود و به شما امکان می دهد بهره وری خود را افزایش داده و سریع تر پیشرفت کنید.
  • ارتقا و بوست : با vKITTY، می توانید ارتقاء و بوست های مختلفی را خریداری کنید که گیم پلی را کارآمدتر می کند.
  • استیک کردن (Staking) و به دست آوردن NFT : نسخه های آینده بازی ممکن است شامل قابلیت استیک کردن vKITTY برای به دست آوردن توکن های غیرمثلی (NFT‌) درون بازی باشد که وضعیت و توانایی های بازیکن را بهبود می بخشد.
  • چه بوست هایی در بازی وجود دارد؟

سه نوع بوست (Boost) در کتیزن وجود دارد: موشک، قورباغه پپه و سگ دوج که در ادامه به اختصار توضیح داده ایم.

  • موشک: در منوی پایین صفحه قرار دارد. این بوست، درآمد در هر ثانیه شما را دو برابر می کند.
  • قورباغه PEPE: هر ۱۵ دقیقه روی صفحه نمایش ظاهر می شود. این به شما امکان می دهد درآمد خود را تا ۵ برابر افزایش دهید.
  • سگ DOGE: هر ۱۵ دقیقه روی صفحه نمایش ظاهر می شود و به طور همزمان چندین بوست رایگان به شما می دهد.

هر یک از این بوست ها را می توان به سه روش استفاده کرد.

  • راه اول: رایگان است
  • دوم: در ازای TON
  • سوم: در ازای ۵۰ توکن FISH

۵ اشتباه بزرگ تازه کارها

در این بخش، ۵ اشتباه بزرگ تازه کارها را شرح دادیم که بهتر است از آن ها پرهیز کنید.

  • خرج کردن Fish برای ماهیگیری در ابتدای بازی

مبتدی‌ها اغلب توکن های FISH را برای ماهیگیری بدون سطح کافی گربه خرج می کنند. این عمل فقط در صورتی سودآور می شود که گربه های سطح بسیار بالایی داشته باشید. در غیر این صورت، استفاده از این توکن ها در قسمت FEED برای خرید گربه های جدید توصیه می شود.

  • فعال نبودن

درآمد در بازی فقط در ساعت اول به طور فعال جمع می شود و پس از آن سرعت آن کاهش می یابد. بنابراین، ایده خوبی است که تا حد امکان در بازی حضور داشته باشید تا درآمد را به حداکثر برسانید.

  • نادیده گرفتن ویژگی اوتوبات

برای سرمایه گذاری اضافی، می توانید این ویژگی را خریداری کنید که به شما امکان می دهد به صورت خودکار، کارهای تکراری و خسته کننده را دیگر خودتان انجام ندهید.

  • بی توجهی به انجام وظایف

ماموریت ها منبع خوبی برای بدست آوردن توکن های FISH هستند. کارهای روزانه و یکباره که در تب Tasks قرار دارند، می توانند به افزایش درآمد شما کمک کنند.

  • استفاده نادرست از بوست ها

بوست می تواند به مقدار زیادی درآمد شما را افزایش دهد، اما باید به درستی از آن ها استفاده کرد. به عنوان مثال، یک بوست موشکی درآمد شما را دو برابر می کند و یک کاراکتر پپه چهار برابر. با این حال، استفاده از Fish برای موارد دیگر توصیه می شود.

  • بازی به تنهایی

در طول ایردراپ، انتظار می رود که وجوه اضافی بین اعضای تیم ها و باشگاه توزیع شود، بنابراین پیوستن به تیم ها به شما امکان می دهد پرداخت های اضافی دریافت کنید.

در انتها

بازی کتیزن با گیم پلی جذاب و فرصت‌ ایده آل برای کسب ایردراپ احتمالی، توانسته است به یکی از محبوب ترین بازی های تلگرامی تبدیل شود. با داشتن نزدیک به ۳/۵ میلیون کاربر فعال روزانه و حمایت شخص پاول دورف، این بازی توجه بسیاری از علاقه مندان به دنیای ارزهای دیجیتال را به خود جلب کرده است.

با استفاده از روش های مختلف برای کسب توکن فیش و پیشرفت سریع تر در بازی، شما می توانید تجربه ای موفق و پربار در کتیزن داشته باشید و از امکانات ویژه آن بهره مند شوید. خرید کتیزن نیز به عنوان یکی از گزینه ها می تواند به شما در رسیدن به اهداف بلند مدت و کسب ایردراپ‌ این بازی کمک شایانی کند.

در حال حاضر کتیزن از توکن های vKITTY و FISH استفاده می کند که هنوز به هیچ وجه قابل برداشت یا تبدیل نیستند. این پروژه در ابتدای توسعه خود است، اما ایرپراپ آن در سال ۲۰۲۴ برای شرکت کنندگان فعال و کاربران اولیه، عرضه خواهد شد.

طبق نقشه راه رسمی پروژه، اولین ایردراپ آن در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۴ عرضه می شود.

طبق اطلاعیه تیم این پروژه و صرافی های بای بیت و استورم، توکن های CATI برای معامله در بازار پیش عرضه در این دو صرافی مذکور لیست شده اند.

اطلاعات

Medium
Twitter
Telegram
Website

ایردراپ کتیزن (Catizen) چیست؟

ایردراپ کتیزن یک توزیع رایگان توکن های CATI به بازیکنان فعال است که ۴۳٪ از کل عرضه توکن را شامل می شود.

چگونه می توانم در ایردراپ کتیزن شرکت کنم؟

برای شرکت در ایردراپ، باید در بازی فعال باشید، گربه ها را ادغام، ماموریت ها را تکمیل و در رویدادهای مختلف شرکت کنید.

ایردراپ کتیزن چه زمانی برگزار می شود؟

اولین ایردراپ در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۴ برنامه ریزی شده است.

توکن های vKITTY و Fish چه هستند و چگونه به دست می آیند؟

توکن های vKITTY و Fish ارزهای درون بازی هستند. vKITTY از طریق ادغام گربه ها و تکمیل ماموریت ها به دست می آید، در حالی که Fish از طریق ماهیگیری، تکمیل ماموریت ها و خرید در بازی قابل کسب است.

چگونه می توانم توکن فیش (FISH) را در بازی کتیزن کسب کنم؟

شما می توانید توکن فیش را از طریق روش های مختلفی مانند دعوت دوستان، انجام وظایف روزانه و کسب دستاوردها، شرکت در بخش ماهیگیری و یا خرید مستقیم با استفاده از ارزهای دیجیتال یا تلگرام استارز به دست آورید.

آیا خرید توکن فیش برای پیشرفت در بازی کتیزن ضروری است؟

خرید توکن فیش ضروری نیست، اما می تواند به شما در ارتقاء سریع تر و کسب ایردراپ توکن کتی (CATI) کمک کند. با خرید فیش، می توانید گربه های خود را سریع تر ارتقاء داده و پروفیت بر ثانیه vKITTY بیشتری کسب کنید که بر دریافت ایردراپ تاثیرگذار است.

چگونه می توانم درآمد خود را برداشت کنم؟

در حال حاضر، توکن های vKITTY و Fish قابل برداشت نیستند. با این حال، پس از ایردراپ سال ۲۰۲۴، بازیکنان می توانند توکن های CATI را که دریافت کرده اند، تبدیل و برداشت کنند.

خرید کتیزن چگونه انجام می شود؟

توکن CATI به عنوان توکن اصلی بازی کتیزن در حال حاضر در بازار اصلی قابل خرید و فروش نیست، اما برخی صرافی ها امکان پیش خرید و پیش فروش آن را در پری مارکت فراهم کرده اند.

ادامه مطلب

عضویت در خبرنامه

تبلیغات

برترین ها