بلاکتوپیا
پل بلاک چینی یا بریج (Blockchain Bridge) چیست؟
پل بلاکچین یا بریج، پروتکلی است که به دو بلاک چین مجزا اجازه می دهد تا با یکدیگر تعامل داشته باشند و دارایی ها و داده ها را بین خود تبادل کنند. این کار مانند ایجاد یک پل بین دو جزیره است که قبلاً جدا از هم بودند و حالا می توان بین آن ها رفت و آمد کرد.

منتشر شده
1 سال پیشدر
توسط
روکو (Rocco)
عدم تعامل بلاکچین های مختلف با یکدیگر به عنوان یکی از معضلات تکنولوژی بلاکچین شناخته می شود. پل های بلاکچینی (Blockchain Bridge) نرم افزارهایی هستند که برای انتقال توکن ها از یک بلاکچین به بلاکچین دیگر استفاده می شوند. این نرم افزار سرویسی را برای کاربران فراهم می کند، که در هر دو شبکه و به طور همزمان عمل صدور و انتقال توکن ها، انجام می شود. زمانی که کاربر می خواهد توکن های خود را بین دو شبکه جابجا کند، بریج آن ها را در شبکه اصلی انتخاب کرده و به شبکه مورد نظر خود انتقال می دهد.
اگر شما بیت کوین دارید اما می خواهید در فعالیت های دیفای روی شبکه اتریوم مشارکت کنید، پل بلاکچین به شما اجازه می دهد این کار را بدون فروختن بیت کوین خود انجام دهید. به عبارت دیگر، انواع بریج یا پل بلاکچینی پنجره ای در دیوار بین بلاکچین های مختلف ایجاد می کنند تا بتوانند به شکل کارآمد با هم تعامل داشته باشند.
در این مطلب به اینکه بریج یا پل بلاکچینی (Blockchain Bridge) چیست، چگونه توکن ها را از یک شبکه به شبکه دیگر انتقال می دهد و در چه دسته بندی هایی تفکیک می شود می پردازیم. با اینوستورنت همراه باشید.
پل بلاکچین (Blockchain Bridge) چیست؟
زنجیره بلوکی یا بلاکچین ها (Blockchain) شبکه های توزیع شده مجزایی با توکن های متفاوت هستند. شبکه های بلاکچینی مثل بیت کوین (Bitcoin)، اتریوم (Ethereum) و… هر کدام پروتکل اجماع، زبان برنامه نویسی و قوانین خود را دارند. در نتیجه، دارایی بومی هر کدام از این شبکه ها قابل انتقال به زنجیره دیگر نیست. برای مثال، کاربران نمی توانند دارایی های خود را از زنجیره بی ان بی (BNB Chain) به شبکه اتریوم منتقل کنند، زیرا آن ها دو اکوسیستم متفاوت هستند.
در حال حاضر، حداقل ۱,۰۰۰ بلاکچین وجود دارد که مثل جزایری دور افتاده از هم هستند. پس ما با مشکل چندپارگی و تکه تکه بودن فضای بلاک چین روبرو هستیم. پل های بلاکچینی برای حل این مسئله به وجود آمده اند و حلقه گم شده بین بلاک چین ها را در اختیار ما قرار می دهند.
پل بلاکچین اتصالی است، که امکان انتقال توکن ها یا داده های دلخواه از یک زنجیره به زنجیره دیگر را فراهم می کند. هر دو زنجیره می توانند پروتکل ها، قوانین و مدل های حاکمیتی متفاوتی داشته باشند، اما با استفاده از بریج ها یک راه ایمن برای به اشتراک گذاری داده ها با یکدیگر داشته باشند.
پل های بلاکچینی به منظور انجام اهداف مختلفی ایجاد می شوند. از این پل ها می توان برای دستیابی به اهداف زیر استفاده کرد.
- انتقال یک توکن از یک شبکه به شبکه دیگر
- تبادل داده های مختلف بین بلاکچین ها
- ارتباط با قراردادهای هوشمند (Smart Contracts)
- تایید هویت دیجیتال غیرمتمرکز (Decentralized Identifiers)
- استفاده از اطلاعات خارج از زنجیره مانند اوراکل ها (Oracles)
بریج درست مثل یک پل فیزیکی عمل می کند که جزیره ای را به جزیره دیگر وصل می کند و دو بلاک چینی را که از لحاظ اقتصادی و تکنیکی مجزا از هم هستند به هم متصل می کند تا بتوان دارایی ها و داده ها را بین آن ها انتقال داد.
یک پل بلاکچین می تواند یک دارایی دیجیتال در بلاکچین A را بگیرد و معادل همان دارایی را در بلاکچین B تحویل بدهد. بنابراین، بلاکچین با بریج تعامل پذیری را امکان پذیر می کند، به این معنا که دارایی های دیجیتال و داده های روی یک بلاک چین می توانند با دارایی ها و داده های بلاکچین دیگر تعامل داشته باشند.
تعامل پذیری سنگ بنای اینترنت است: دستگاه هایی در سراسر دنیا از مجموعه مشترکی از پروتکل ها برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده می کنند. اگر این پروتکل ها نباشند آن ها زبان یکدیگر را نمی فهمند. موفقیت و گسترش صنعت بلاکچین نیز در گرو چنین سطحی از تعامل پذیری است بنابراین وجود بریج با پل بلاک چین برای امکانپذیر ساختن تبادل داده ها و دارایی ها ضروری است.
دلایل ساخت پل بلاک چینی (Blockchain Bridge) چیست؟
فناوری بلاکچین از سال ۲۰۰۸ و زمانی که وایت پیپر بیت کوین (Bitcoin Whitepaper) منتشر شد، مسیر طولانی را طی کرده است. در آن زمان شبکه های مختلف بلاکچینی با اهداف و قابلیت های متنوع ایجاد شدند. یکی از ارزش های کلیدی فناوری بلاک چین تمرکززدایی (Decentralization) از اداره شدن و کنترل پول و داده ها توسط یک سازمان مرکزی است. اکنون شبکه های مختلف به این امر دست پیدا کرده و بسیاری از آن ها توسط هزاران نفر در سراسر دنیا به فعالیت خود ادامه می دهند.
اما از آنجایی که تعداد شبکه های بلاک چین همچنان در حال افزایش است، آن ها تا حد زیادی از یکدیگر جدا می مانند. هر کدام از این شبکه ها قابلیت های متفاوتی دارند و جدا ماندن آن ها از یکدیگر باعث می شود تا نتوانند اطلاعات یا توکن های خود را با سایر بلاکچین ها به اشتراک بگذارند. این مساله باعث می شود تا یکی از اصول اولیه بلاکچین یعنی عدم تمرکز نقض شود و هر کدام از شبکه ها به تنهایی و بدون ارتباط با یکدیگر به فعالیت خود ادامه دهند.

فقدان تعامل بین شبکه های بلاکچین نه تنها تمرکززدایی را محدود می کند، بلکه باعث می شود نوآوری، تجارت آزاد و ارتباط فناوری های مختلف با یکدیگر محدود شود. به طور کلی در حال حاضر برنامه های کاربردی طراحی شده برای یک شبکه فقط در آن شبکه کار می کنند و این مساله پتانسیل آن ها را برای پذیرش گسترده تر محدود می کند.
با بلوغ تکنولوژی بلاکچین و امکان ساخت بریج بین شبکه های مختلف این مشکلات برطرف می شوند. با استفاده از بریج ها بلاکچین ها با یکدیگر قابلیت همکاری پیدا کرده و برنامه ها می توانند از مزایا و خدمات بلاکچین های مختلف بهره مند شوند. ساخت پل بلاک چینی تاثیر عمده ای در توسعه بلاکچین خواهد داشت؛ زیرا قابلیت های جدید، غیرمتمرکز و قابل تعامل با یکدیگر شروع به شکل گیری می کنند.
به طور مثال برنامه هایی مانند امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، می توانند در چندین شبکه بلاکچینی بنا شوند، با شبکه های مختلف تعامل داشته باشند و کاربران بتوانند به طور همزمان از امکانات بسیاری از شبکه ها بهره مند شوند.
پل بلاک چینی (Blockchain Bridge) چگونه کار می کند؟
پلهای بلاک چینی معمولا با پروتکلی به نام ایجاد و قفل کردن (Mint And Lock) فعالیت می کنند. در بریج ها واقعا انتقالی انجام نمی شود؛ به طور مثال هنگام انتقال استیبل کوین تتر (USDT) با استفاده از بریج شبکه آوالانچ (Avalanche) به شبکه اتریوم، واقعا توکن USDT از شبکه آوالانچ به شبکه اتریوم تبدیل نمی شود. فرایندی که در حقیقت در بریج ها انجام می پذیرد این است، که توکنی که در حال انتقال است، در شبکه اول قفل شده و در شبکه بعدی به همان تعداد ایجاد (Mint) می شود. در ادامه عملکرد بریج ها را به طور کامل شرح می دهیم.
به طور مثال اگر یک کاربر با استفاده از بریج شبکه آوالانچ (Avalanche) قصد انتقال ۱۰۰ واحد تتر (USDT) به شبکه اتریوم (Ethereum) را داشته باشد، ۱۰۰ واحد تتر او در شبکه آوالانچ قفل شده و ۱۰۰ واحد توکن تتر در شبکه اتریوم ایجاد می شود و سپس به حساب کاربر انتقال می یابد.
تصور کنید آلیس دارای ETH در شبکه اصلی اتریوم است و می خواهد از آن در شبکه آوالانچ استفاده کند. این دو زنجیره دارای پروتکل ها، قوانین و مکانیسم های اجماع خاص خود هستند و بنابراین امکان همکاری بین آن ها وجود ندارد. در چنین حالتی، پروتکلی باید به عنوان واسطه عمل کرده و راهی برای انتقال اطلاعات از شبکه اصلی اتریوم به آوالانچ ارائه دهد. برای انجام این کار آلیس باید دارایی ها خود را از طریق یک پل بلاک چینی به منظور انتقال ایمن ETH از شبکه اصلی اتریوم به آوالانچ منتقل کند. با استفاده از این پل بلاک چینی، آلیس می تواند کوین ETH روی شبکه اتریوم را به رپد اتر (wETH) در شبکه آوالانچ تبدیل کند.
پل ها اساسا ارتباط بین بلاک چین های مختلف را امکانپذیر می کنند. بدون وجود بریج ها از نظر عملی هیچ راه واحدی برای برقراری ارتباط بین بلاک چین ها وجود ندارد. پل ها دارای خصوصیات مختلف با نقاط قوت منحصر به فرد خود هستند. بریج ها با ایجاد کانال های ارتباطی بین دو بلاکچین کار می کنند. در حالت ایده آل بلاکچین ها می توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند؛ اما در واقعیت این امر امکانپذیر نیست، زیرا یک بلاک چین نمی تواند وضعیت بلاکچین دیگری را ذخیره کند.
فرض کنید یک برنامه غیر متمرکز (DApp) در شبکه اتریوم می خواهد با یک DApp در شبکه سولانا (Solana) ارتباط برقرار کند. به دلیل تفاوت ساختار بین اتریوم و سولانا، آن ها نمی توانند به سادگی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. دلیل عدم توانایی شبکه ها برای برقراری ارتباط با یکدیگر عبارت است از:
- شبکه اتریوم و سولانا از وضعیت یکدیگر اطلاعی ندارند.
- هر دو شبکه فقط می توانند اطلاعات زنجیره خودشان را ذخیره و بررسی کنند و هیچکدام راهی برای دریافت اطلاعات خارج از زنجیره خود ندارند.
برای هر دو بلاک چین، دریافت پیام از شبکه دیگر مانند تعامل با دنیای خارج است، که هیچ چیز درباره آن نمی دانند. از این رو نمی توان تراکنش ها و داده ها بین دو شبکه مختلف را به یکدیگر انتقال داد. علاوه بر این بلاکچین ها فقط می توانند داده ها را در یک جهت ارسال کنند. به عبارت ساده تر یک بلاکچین می تواند در یک کانال به بلاک چین دیگر پیام ارسال کند؛ اما راهی برای بلاکچین دریافت کننده پیام وجود ندارد، که در همان کانال پاسخ دهد و تایید کند که پیام دریافت شده است.
بنابراین برای ایجاد اعتماد بین بلاک چین ها و امکان ارتباط دو طرفه، به یک واسطه نیاز است. واسطه ای که بتواند شکاف بین این بلاکچین ها را پر کند، بریج ها (Bridges) هستند. اینجاست که پل های بلاک چینی نه تنها انتقال پیام ها، داده ها و منابع را بین بلاکچین های مختلف امکان پذیر می کنند، بلکه انتقال دارایی های زنجیره ای را نیز انجام می دهند. با وجود پل ها بلاکچین ها دیگر محدود به ارتباطات یک طرفه نیستند، زیرا پل ها آن ها را قادر می سازند تا با سایر بلاک چین ها و به صورت رفت و برگشتی ارتباط برقرار کنند.
پلها از مکانیسم ها یا واسطه های مختلفی استفاده می کنند که نقش تاییدکننده های بین بلاکچین ها را برای فعال کردن ارتباطات و ایجاد اعتماد بین آن ها ایفا می کنند. بدون این واسطه های خارج از زنجیره ارتباط بین بلاکچین ها امکان پذیر نخواهد بود.
طرز کار بریج ها (Bridges) چگونه است؟
فرض کنید می خواهید یک واحد بیت کوین را از شبکه بیت کوین به شبکه اتریوم تبدیل کنید. در این مثال ما نحوه کار بریج tBTC را تشریح می کنیم. در این مدل، برای یک ضرب یک واحد wBTC در شبکه اتریوم، از یک الگوریتم امضای منحنی بیضوی (ECDA) استفاده می شود.
بریج tBTC از شبکه Keep برای انجام مبادلات خود استفاده می کند. هنگام تبدیل ۱ واحد بیت کوین از شبکه بیت کوین به ۱ واحد BTC در شبکه اتریوم، از شبکه KEEP درخواست می شود تا یک تراکنش برای انتقال یک واحد BTC را امضا کند. قراردادهای هوشمند از یک ECDSA برای برقراری ارتباط با زنجیره متقابل استفاده می کنند، در حالی که شبکه Keep زیرساخت بریج tBTC را تامین می کند، حفظ حریم خصوصی کاربران را در طول مبادلات تضمین می کند.
پس از درخواست یک ECDSA پیوندی، یک گروه امضا کننده به طور تصادفی از مجموعه اعتبارسنج های بریج انتخاب می شوند و ۱۵۰ درصد از ارزش یک واحد BTC را در شبکه ETH به عنوان وثیقه می گذارند. سپس اعتبارسنج ها با استفاده از یک پروتکل ECDSA یک کیف پول بیت کوین تولید می کنند.
کاربر ۱ واحد بیت کوین را به کیف پول بیت کوین ایجاد شده توسط اعتبارسنج ها ارسال می کند. در مرحله بعد، کاربر یک سند SPV مبنی بر انجام تراکنش سپرده خود تولید می کند و آن را به زنجیره اتریوم ارسال می کند. سپس کاربر می تواند معادل wBTC خود را در شبکه اتریوم دریافت کند. اگر کاربران بخواهند برعکس عمل کنند و wBTC را دوباره به BTC تبدیل کنند، باید همان فرآیند را طی کنند.

گروه های امضا کننده متشکل از سه نود هستند، که به طور تصادفی از مجموعه بزرگی از اعتبارسنج ها انتخاب شده اند، آن ها سپرده های بیت کوین را نگهداری می کنند. سپس گره ها به طور تصادفی از یک استخر بزرگ انتخاب می شوند و از هر گونه سهل انگاری یا دستکاری جلوگیری می کنند. مدل تشریح شده در این بخش از بریج های نوع Trusted Bridge است.
بریج ها نیز مانند شبکه های بلاک چینی به دو دسته خصوصی و عمومی تقسیم می شوند. دسته خصوصی بریج های حضانتی (Trusted Bridge) یا فدریتد بریج (Federated bridge) نامیده می شوند و دسته دیگر بریج های غیر حضانتی (Trustless Bridge) نام دارند.
- بریج های حضانتی (Trusted Bridge)
پلهای بلاکچینی قابل اعتماد (Trusted Bridge) نیز عملکردی مانند بلاکچین های خصوصی دارند. این بریج ها از یک مرجع مرکزی برای انجام عملیات خود استفاده می کنند. به این بریج ها پل های قابل اعتماد گفته می شود؛ زیرا کاربران برای استفاده از این پل ها و نگهداری رمزارزهای خود، باید به شخص ثالث اعتماد کنند؛ به طور مثال Multichain Bridge و Binance <> Ethereum bridge از نوع پل های قابل اعتماد محسوب می شوند.
در Trusted Bridge افرادی که وظیفه انجام و تایید تراکنش ها را دارند، توسط یک سازمان مرکزی اداره می شوند. بنابراین در این نوع از بریج ها انگیزه ای برای انجام کارهای خرابکارانه یا متقلبانه وجود ندارد.
در پل های بلاک چینی فدریتد، گروهی از شرکت کنندگان با هم کار می کنند تا تراکنش های بین زنجیره ها را تایید کنند. تعداد آن ها می تواند به هر میزانی باشد. تعداد امضاکننده ها در این بریج ها بر اساس الزامات مدل امنیتی آن ها تغییر می کند. افراد در فدریتد بریج ها به عنوان نودها یا گره های پل بلاک چینی کار می کنند و اداره جریان اطلاعات بین زنجیره ها توسط آن ها اداره می شود. در این مدل از بریج ها دارایی افراد توسط اعضای بریج کنترل می شود و خطرات زیر را در پی دارد.
- خطر سانسور: اپراتورهای بریج از نظر تئوری می توانند از انتقال دارایی های کاربران جلوگیری کنند.
- ریسک نگهداری: در این بریج ها اپراتورهای پل می توانند برای سرقت وجوه کاربران با یکدیگر تبانی کنند یا مورد حمله های هکری قرار گرفته و اموال کاربران به سرقت بروند؛ مانند اتفاقی که در هک بریج شبکه رونین یا هک شبکه ورم هول اتفاق افتاد.
- بریج های غیر حضانتی (Trustless Bridge)
پل های بلاک چینی Trustless تقریبا مانند یک شبکه های بلاک چین عمومی عمل می کنند، در این بریج ها که هر کسی می تواند بدون نیاز به هیچگونه مجوزی به آن ها بپیوندد. بریج های تراستلس (Trustless) به شکل غیر متمرکز عمل می کنند و برای مدیریت فرایندهای قفل کردن و مینت دارایی به قراردادهای هوشمند متکی هستند در نتیجه نیازی نیست کاربر به نهاد پشت پل بلاک چین اعتماد کند. در این مورد، امنیت سیستم به کدهای قرارداد هوشمند بستگی دارد.
اگرچه پل های غیرحضانتی ممکن است به اندازه بریج های متمرکز ارزان نباشند، اما اگر قراردادهای هوشمند آن ها مطمئن باشند، امن تر هستند. پل های بلاک چینی غیرحضانتی یکی از سنگ بناهای خدمات مالی غیرمتمرکز (DeFi) هستند. پل بلاک چینی Syscoin-Ethereum یک نمونه معروف از پل های Trustless است، که امکان تبادل بین شبکه Ethereum و شبکه Syscoin را بدون نیاز به شخص ثالث فراهم می کند.
طبقه بندی بریج ها بر اساس ارتباط آن ها
بریج ها را می توان بر اساس نحوه ارتباط با یکدیگر در دسته های زیر نیز طبقه بندی کرد.
- پل های متصل کننده بلاکچین های لایه یک (Layer 1 Blockchain)
این بریج ها زنجیره های مختلف L1 را به یکدیگر متصل می کنند؛ به عنوان مثال Avalanche Bridge شبکه اتریوم و آوالانچ را به هم متصل می کند.
- پل های متصل کننده شبکه های لایه اول (L1) به لایه دوم (L2)
این بریج ها شبکه اصلی را به راه حل های مختلف لایه دوم (Layer2) و راه حل های لایه ۲ (L2) را به یکدیگر متصل می کنند؛ به عنوان مثال بریج Across پلی است که شبکه اصلی اتریوم را به راه حل های لایه ۲ مانند آربیتروم (Arbitrum) و اپی مین نت (Optimism) متصل می کند. Hop Protocol پلی است که L2 های مختلف را علاوه بر اتصال به شبکه اصلی اتریوم، به یکدیگر نیز متصل می کند.
این دسته بندی را می توان در دنیای واقعی به این شکل توصیف کرد: بلاکچین ها را به عنوان شهر در نظر بگیرید، می توان گفت که پل های بلاکچینی ها مانند جاده هایی هستند که شهرهای مختلف را به هم متصل می کنند. این جاده ها را می توان در دسته های زیر طبقه بندی کرد.
- بزرگراه های اصلی، که جاده هایی هستند که همه شهرهای بزرگ را به هم متصل می کنند. بریج های متصل کننده شبکه های لایه یک به عنوان بزرگراه های اصلی در نظر گرفته می شوند.
- بزرگراه های داخل شهر، که جاده هایی هستند که بخش های مهمی از یک شهر را به هم متصل می کنند. بریج های متصل کننده شبکه های لایه یک (L1) به لایه دو (L2) و لایه ۲ به یکدیگر نیز به عنوان بزرگراه های درون شهری در نظر گرفته می شوند.
طبقه بندی بریج ها بر اساس نحوه انتقال دارایی ها
پل های بلاکچینی را همچنین می توان بر اساس مکانیسمی که برای جابجایی دارایی ها در شبکه های مختلف استفاده می کنند، طبقه بندی کرد. به طور کلی و بر اساس نحوه جابجایی دارایی ها، بریج ها در دسته بندی های زیر قرار می گیرند.
- لاک و مینت توکن (Lock And Mint) (دارایی رپد شده)
بریج های قفل و مینت (Lock & Mint) با ایجاد توکن رپد شده امکان تعامل با یک شبکه دیگر را فراهم می کنند. برای مثال، جهت انتقال بیت کوین به شبکه اتریوم، BTC رپد می شود و به یک توکن با استاندارد ERC-20 سازگار با شبکه اتریوم تبدیل می شود. وقتی بخواهید دوباره بیت کوین های خود را پس بگیرید عکس این فرایند را انجام می دهید. پس از بازخرید توکن ها در زنجیره A یا زنجیره مبدا، توکن های رپد شده در زنجیره B با زنجیره مقصد سوزانده می شوند. این نوع پل بلاکچین را بریج دوطرفه نیز می نامند زیرا اجازه انتقال دارایی در هر دو جهت را می دهد.
تصور کنید با ماشین خود از شهر A به شهر B که توسط یک پل به هم متصل است، سفر می کنید. وقتی به پل رسیدید و آماده ترک شهر A به شهر B هستید، ماشین خود را در انباری در شهر A بگذارید و در عوض، یک ماشین مشابه در شهر B دریافت خواهید کرد. هنگامی که به شهر A برگشتید، می توانید به سادگی ماشینی را در شهر B که در بدو ورود دریافت کرده اید بازگردانید و ماشین اصلی خود را ببرید. این شبیه به مکانیسم قفل و ایجاد است که توسط بریج ها استفاده می شود.
- سوزاندن و مینت توکن (Burn And Mint)
بریجهای سوزاندن و مینت (Burn & Mint) با پل های قفل و مینت شباهت دارند اما غیرقابل برگشت هستند. در این مکانیسم، پس از پل زدن توکن ها، توکن های اصلی روی زنجیره A سوزانده می شوند و توکن های جدیدی در زنجیره B صادر می شوند. اگر کاربر بخواهد توکن ها را به زنجیره A برگرداند، رمزارزها یک بار دیگر فرایند سوزاندن و مینت را طی می کنند. این نوع پل بلاکچین را بریج یکطرفه نیز می ماند. در این نوع بلاکچین بریج کاربران تنها می توانند یک دارایی را به یک بلاک چین بریج بزنند اما نمی توانند دوباره آن را به بلاک چین بومی برگردانند.
در این مکانیسم برای ترک شهر A، باید ماشین خود را از بین ببرید و در عوض یک ماشین مشابه در شهر B دریافت خواهید کرد. هنگامی که به شهر A بازگردید، دوباره همان روند انجام می شود، باید ماشین خود را در شهر B نابود کنید و یک ماشین مشابه در شهر A دریافت کنید. این شبیه به مکانیسم سوزاندن و ایجاد است که توسط بریج ها استفاده می شود.
- استخر نقدینگی
برخی از پل های بلاکچین رویکرد متفاوتی را برای انتقال دارایی اتخاذ می کنند. آن ها استخرهای نقدینگی برای طیف گسترده ای از دارایی ها دارند. برای مثال، استخرهای نقدینگی برای اتریوم رپد شده (wETH) در زنجیره بی ان بی (BNB Chain)، پالیگان (Polygon) و غیره ایجاد می کنند. این استخرهای نقدینگی به عنوان بانک عمل می کنند. وقتی کاربر می خواهد wETH را از Polygon به ETH در شبکه اتریوم بریج بزند، پل بلاکچین مقدار معادل آن را از استخر نقدینگی خود در شبکه اتریوم به کاربر ارسال می کند.
اکثر پل هایی که از این روش استفاده می کنند، دارای قابلیت استیک (Staking) و فارم (Farm) هستند که به کاربران اجازه می دهند دارایی های خود را برای دریافت پاداش در استخر قفل کنند. پل بلاکچین از این دارایی های قفل شده برای انجام درخواست های بریج زدن استفاده می کند.
- مبادلات اتمی (Atomic Swap)
سواپ اتمی (Atomic Swap) تکنیکی است که در آن دو بلاکچین مختلف می توانند مستقیما و به صورت همتا به همتا مبادله شوند. این پل ها دارایی های موجود در زنجیره مبدا را با دارایی های زنجیره مقصد مبادله می کنند. به طور کلی آن ها از روش Trustless استفاده می کنند.
این بریج ها برای مبادله دارایی ها به قراردادهای هوشمند خود تکیه می کنند و نیاز به شخص ثالث قابل اعتماد لازم در مکانیسم های قفل کردن و ایجاد یا سوزاندن و ایجاد ندارند؛ به طور مثال بریج های cBridge و Connext از این روش استفاده می کنند.
در این مکانیسم ماشین خود را در شهر A با ماشین دیگری در شهر B تعویض می کنید. وقتی می خواهید به شهر A بازگردید، می توانید دوباره همان روند را دنبال کنید و ماشین خود را در شهر B با ماشین دیگری در شهر A تعویض کنید. این شبیه به مکانیسم مبادلات اتمی است، که توسط بریج ها استفاده می شود.
مبادلات اتمی امکان مبادله کوین ها در بلاک چینهای جداگانه را به شکل غیرمتمرکز و تنها با دو تراکنش فراهم می کنند. غیر از بریج ها، این نوع مبادله توسط صرافی های غیر متمرکز (DEX) یا والت ها انجام می شود اما تعداد والت های یا صرافی هایی که این قابلیت را دارند، اندک است.

طبقه بندی بریج ها بر اساس عملکرد آن ها
طبقه بندی های ذکر شده در بالا بین بریج ها، به طور گسترده ای آن ها را از یکدیگر متمایز می کند؛ اما عملکرد آن ها نیز تفاوت بسیار زیادی با یکدیگر دارد. بریج ها را می توان بر اساس عملکرد آن ها، در دسته های زیر طبقه بندی کرد.
- پل های بلاک چینی بین دو شبکه مختلف
این پل ها عمدتا برای پشتیبانی از انتقال دارایی ها بین دو بلاک چین طراحی شده اند. عموما در چنین بریج هایی از مکانیزم قفل کردن و ایجاد استفاده می شود؛ به طور مثال پل های بومی مانند Binance <> Ethereum Bridge ،Avalanche Bridge و Polygon Bridge در این دسته طبقه بندی می شوند.
- پل های چند زنجیره ای (Multichain Bridge)
این بریج ها برای انتقال دارایی ها از طریق چندین بلاکچین طراحی شده اند. آن ها به گونه ای ساخته شده اند که می توانند در هر نوع بلاک چین L1 یا L2 مستقر شوند. به طور مثال بریج های Connext و cBridge در این دسته بندی قرار می گیرند.
- پل های اختصاصی (Specialized Bridges)
این بریج ها بر روی اکوسیستم های خاص متمرکز شده اند و برای پشتیبانی از انتقال دارایی ها از یک شبکه اختصاصی طراحی شده اند. به دلیل اختصاصی بودن، این پل ها قادر به تسهیل معاملات زنجیره ای سریع تر و ارزان تر هستند. به طور مثال بریج Hop یک بریج اختصاصی برای انتقال دارایی ها در شبکه های لایه ۲ است و بریج Across پلی است که بر انتقال سریع و ارزان دارایی ها از شبکه های L2 به شبکه اصلی اتریوم متمرکز است.
- پل های دارایی های Wrapped شده
این پل ها به طور اختصاصی طراحی شده اند تا امکان انتقال دارایی های غیربومی به بلاک چین های مختلف را فراهم کنند. آن ها این کار را با ایجاد دارایی های رپد شده در زنجیره مقصد انجام می دهند که نشان دهنده دارایی اصلی در زنجیره مبدا است. به عنوان مثال wrapped BTC و wMonero در این دسته از بریج ها جای می گیرند.
- پل های مختص انتقال داده ها (Data Specific Bridges)
اینها پروتکل های به منظور قابلیت همکاری هستند که به طور خاص برای انتقال داده های دلخواه در چندین بلاکچین مختلف طراحی شده اند. به طور کلی این پروتکل ها به لایه پایه برای برنامه های غیرمتمرکز (DApp) تبدیل می شوند و دستیابی به قابلیت ترکیب زنجیره ای را برای آن ها ممکن می کنند. به طور مثال IBC ،Nomad ،Data Movr و Celer در این دسته قرار می گیرند.
- بریج های برنامه های غیرمتمرکز (DApp Specific Bridges)
از نظر فنی این مدل از بریج ها در دسته بندی پل های بلاک چینی قرار ندارند؛ بلکه این DApp ها با اتصال به بلاک چین های مختلف، یک اکوسیستم ایجاد کرده اند که اجازه می دهد ارزش در بین بلاکچین ها به روشی مشابه بریج ها منتقل شود. به طور مثال تورچین (Thorchain) یک بازارساز خودکار (AMM) غیرمتمرکز است، که با استفاده از ایجاد استخرهای نقدینگی بین زنجیره ای امکان تبادل رمزارزها را در بین بلاکچین ها فراهم می کند. نمونه های دیگر از این دسته عبارتند از: Anyswap، Wanchain و Synapse.
بریج ها با وجود مزایای متعدد، محدودیت هایی دارند. برای مثال، هکرها از آسیب پذیری ها و باگ های موجود در قرارداد هوشمند برخی پل های بلاکچینی استفاده کرده اند و مقادیر عظیمی رمزارز از بریج ها به سرقت رفته است. در واقع، آمارها نشان می دهد که بیشترین حملات هکرها در دنیای بلاک چین، پل های بلاکچین را هدف قرار داده اند زیرا حجم نسبتا بالایی از سرمایه در آن ها وجود دارد. تنها در سال ۲۰۲۲ بیش از ۲ میلیارد دلار دارایی دیجیتال از پل های بلاکچینی به سرقت رفته است؛ در بزرگترین هک ها و سرقت ها در تاریخ ارز دیجیتال بریج های زیادی خسارت های سنگین دیده اند.
از آن سو، بریج های حضانتی ریسک های مربوط به واگذاری حضانت را ایجاد می کنند؛ نهاد متمرکز پشت یک بلاکچین بریج متمرکز می تواند دارایی های کاربران را به سرقت ببرد. در صورت استفاده از پل های بلاکچینی حضانتی، بریج های دارای برند شناخته شده با سابقه طولانی را انتخاب کنید.
در آخر اینکه پل های بلاکچینی می توانند پروتکل های زیربنایی را با ریسک ناهمخوانی در اعتماد مواجه کنند. از آنجایی که بریج ها بلاک چین های مختلف را به یکدیگر متصل می کنند، امنیت کلی شبکه های به هم پیوسته به اندازه ضعیف ترین حلقه ارتباط بین آن ها است، به این معنا که اگر دو بلاکچین با سطوح امنیتی متفاوت با یک بریج به هم متصل شوند، امنیت تراکنش های انجام شده با کمک بریج به اندازه بلاکچینی است که امنیت پایین تری دارد.
در انتها
اینترنت یک سیستم انقلابی بود و این تا حدی مدیون تعامل پذیری بالای آن است. انواع پل بلاک چین نیز برای بهبود تعامل پذیری صنعت کریپتو و پذیرش وسیع آن حیاتی هستند. بلاکچین بریج ها نوآوری هایی حیاتی داشته اند و اجازه انتقال دارایی بین بسیاری از پروتکل های بلاک چینی را فراهم کرده اند. به همین دلیل، پل های بلاک چینی از لحاظ تعداد بریج، تعداد کاربران و حجم تراکنش به طور قابل توجهی رشد کرده اند.
نیاز به پل های بلاکچینی (Blockchain Bridge) احتمالا با حرکت اینترنت به سمت نسل سوم (Web 3.0) بیشتر خواهد شد. نوآوری های بیشتر در آینده می تواند باعث افزایش مقیاس پذیری و کارآمدی بریج ها شود. همچنین، قابل تصور است که راه حل های بهتری برای ریسک های امنیتی مرتبط با پل های بلاک چینی ایجاد شود. در هر حال، انواع پل بلاکچین برای ساخت یک اکوسیستم تعامل پذیر، باز و غیر متمرکز ضروری هستند.
در حال حاضر بیش از ۵۰ بریج منحصر به فرد وجود دارد و توصیه می شود که کاربران به جای گرفتار شدن در جزئیات تفاوت بین انواع مختلف بریج ها، برروی استفاده از پتانسیل و امنیت آن ها متمرکز باشند. عدم تعامل بلاکچین های مختلف با یکدیگر به عنوان یکی از معضلات تکنولوژی بلاکچین شناخته می شود.
شاید دوست داشته باشید
استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!
ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنشها بزودی با سرعت اینترنت نهایی میشوند
تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه (RWA) را برای کاربران فعال کرد
۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی میرساند
کاناری کپیتال برای ETF اینجکتیو (INJ) ثبتنام کرد
کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو
اخبار
استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!
شرکت StarkWare فناوری جدیدی اعلام کرده که «تصدیق بلوکهای بلاکچین بیتکوین از ابتدای پیدایش تا حال» را در قالب یک پرُف (proof) تقریباً ۱ مگابایتی ممکن میکند، البته نه به معنی دانلود کل تاریخچه تراکنشها، بلکه فقط هِدِر بلوکها.

منتشر شده
18 ساعت پیشدر
شهریور 21, 1404توسط
روکو (Rocco)
شرکت استارکور (StarkWare) که در زمینه فناوری پیشرفته دانش صفر (Zero-Knowledge یا ZK) تخصص دارد، از یک دستاورد بزرگ رونمایی کرده است که میتواند اساس تعامل کاربران با شبکه بیتکوین را دگرگون کند. این شرکت موفق به ساخت یک اثبات تأیید (Verification Proof) مبتنی بر دانش صفر از کل بلاکچین بیتکوین شده است که به طرز شگفتانگیزی سبک بوده و به راحتی بر روی دستگاههای موبایل قابل اجراست. این نوآوری به هر کاربری اجازه میدهد تا به طور مستقل و بدون نیاز به سختافزارهای گرانقیمت، تاریخچه بیتکوین را اعتبارسنجی کند.
این اثبات که توسط استارکور توسعه داده شده، تنها ۱ مگابایت حجم دارد. این در حالی است که حجم کامل بلاکچین بیتکوین (Bitcoin) در حال حاضر از مرز ۶۸۰ گیگابایت فراتر رفته است. به گفته عبدالحمید بختا (Abdelhamid Bakhta)، مدیر اکوسیستم در استارکور، این تکنولوژی به کاربران امکان میدهد تا تراکنشها را در کمتر از ۱۰۰ میلیثانیه تأیید کنند. این پیشرفت، تحقق مدرن ایدهای است که برای اولین بار توسط ساتوشی ناکاموتو در وایتپیپر بیتکوین تحت عنوان تأیید پرداخت ساده شده (SPV) مطرح شد و اکنون موانع فنی و مالی را برای میلیونها کاربر از میان برمیدارد.

چگونه ۶۸۰ گیگابایت داده در ۱ مگابایت فشرده میشود؟
راز این فشردهسازی خارقالعاده در محتوای اثبات نهفته است. این فایل ۱ مگابایتی، تاریخچه کامل و جزئیات تمام تراکنشها را در خود جای نداده است؛ بلکه شامل تمام هدرهای بلاک (Block Headers) از اولین بلاک شبکه (بلاک جنسیس) تا به امروز است. هر هدر بلاک مانند یک شناسنامه برای آن بلاک عمل میکند و حاوی اطلاعات کلیدی زیر است:
- شماره نسخه (Version Number): نسخه نرمافزار بیتکوین که برای استخراج بلاک استفاده شده است.
- ارجاع به بلاک قبلی (Previous Block Reference): پیوندی رمزنگاریشده که زنجیره بلاکها را به هم متصل میکند.
- برچسب زمانی (Timestamp): زمان تقریبی ایجاد بلاک.
- اندازه بلاک (Block Size): حجم بلاک.
- نانس (Nonce): عدد تصادفی که ماینرها برای حل معمای محاسباتی و افزودن بلاک به دفتر کل، آن را پیدا میکنند.
با در اختیار داشتن زنجیرهای از این هدرها، یک کاربر میتواند به طور مستقل و با اطمینان بالا، صحت و اعتبار کل تاریخچه شبکه را بدون نیاز به دانلود صدها گیگابایت داده، بررسی کند.

این دستاورد در زمانی ارائه میشود که جامعه بیتکوین درگیر یکی از مهمترین بحثهای داخلی خود، یعنی چالش حفظ تمرکززدایی (Decentralization) در مقابل رشد روزافزون حجم بلاکچین است. یکی از ارزشهای بنیادین بیتکوین این است که اجرای یک نود کامل (Full Node) برای هر کسی با یک کامپیوتر شخصی معمولی امکانپذیر باشد. این دسترسی آسان، تضمینکننده امنیت و مکانیزم اجماع شبکه است که توسط هزاران اپراتور نود مستقل در سراسر جهان اجرا میشود.
با این حال، ظهور پدیدههایی مانند اُردینالز و اینسکریپشنها که امکان ذخیرهسازی دادههای غیرپولی (مانند تصاویر و متن) را روی بلاکچین (Blockchain) فراهم میکنند، این اصل را به چالش کشیدهاند. منتقدان معتقدند این روند باعث «پفکردن» بلاکچین شده و با افزایش سرسامآور حجم دفتر کل توزیع شده (DLT)، نیازمندیهای سختافزاری برای اجرای نود را بالا میبرد. اگر اجرای نود بیش از حد گران شود، شبکه به سمت تمرکزگرایی پیش خواهد رفت و تنها شرکتهای بزرگ و مراکز داده توانایی مشارکت در آن را خواهند داشت که این امر کاملاً با فلسفه وجودی بیتکوین در تضاد است.

بهروزرسانی Bitcoin Core و طغیان جامعه
این تنش با اعلام برنامههای مربوط به بهروزرسانی آینده نرمافزار Bitcoin Core 30 که برای انتشار در ماه اکتبر برنامهریزی شده، به نقطه جوش خود رسیده است. توسعهدهندگان Bitcoin Core (که نرمافزار مورد استفاده حدود ۸۰٪ از نودهای شبکه است) قصد دارند محدودیت OP_Return را حذف کنند. این قابلیت در حال حاضر حجم دادههای غیرپولی قابل جاسازی در تراکنشها را به ۸۰ بایت محدود میکند که برای ذخیره اکثر محتواهای چندرسانهای امروزی بسیار ناچیز است.
این تصمیم پیشنهادی، موجی از مخالفت را برانگیخته و باعث یک جهش تاریخی در استفاده از Bitcoin Knots شده است. Bitcoin Knots یک نرمافزار جایگزین برای نود بیتکوین است که قابلیتهای شخصیسازی بیشتری را به اپراتورها میدهد؛ از جمله این امکان که خودشان برای میزان دادههای OP_Return که مایل به ذخیره و بازنشر آن هستند، محدودیت تعیین کنند. آمارها نشان میدهد سهم بازار نودهای Knots از حدود ۱٪ در پایان سال ۲۰۲۴، با یک رشد تقریباً عمودی، به نزدیک ۲۰٪ در سال ۲۰۲۵ رسیده است که نشاندهنده واکنش شدید بخشی از جامعه به مسیر پیش روی توسعه بیتکوین است. در این میان، راهکار استارکور میتواند فارغ از این جدالها، قدرت تأیید مستقل را به دست تکتک کاربران بازگرداند.
آموزش
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
تقویم اقتصادی مثل یک “برنامهریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکتهای ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک میکند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصتهای سودآور پیدا کنید.

منتشر شده
18 ساعت پیشدر
شهریور 21, 1404توسط
روکو (Rocco)
اگر معاملهگر یا فعال بازارهای مالی باشید، حتما تجربه کردهاید که یک خبر اقتصادی میتواند ظرف چند دقیقه بازار را زیر و رو کند. مثلا اعلام نرخ بیکاری آمریکا یا تصمیم فدرال رزرو درباره نرخ بهره کافی است تا قیمت دلار، طلا یا حتی بیت کوین نوسان شدیدی پیدا کند. در چنین شرایطی، دانستن زمان دقیق این رویدادها میتواند مرز میان یک معامله سودآور یا پشیمانکننده باشد.
اینجاست که تقویم اقتصادی به عنوان یک ابزار به کمک شما میآید. ابزاری که تمام اتفاقات مهم اقتصادی و مالی جهان را در یک جدول زمانی مشخص نمایش میدهد و به شما کمک میکند همیشه چند قدم جلوتر از بازار باشید. اگر میخواهید بدانید تقویم اقتصادی دقیقا چیست، چه اجزایی دارد و چطور باید از آن استفاده کنید، این مطلب را از دست ندهید.
تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست؟
یک لیست زمانبندیشده از اعلامیههای اقتصادی، دادههای کلان، سخنرانیهای مقامات مالی و انتشار شاخصهای اقتصادی مثل نرخ بهره، تورم، بیکاری، تولید ناخالص داخلی و … است. علاوه بر این معمولاً زمان بیانیه های بانک مرکزی، سخنرانی های سیاست گذاران پولی و انتخابات را فهرست می کند.
بیشتر تقویم های اقتصادی منتشر شده شامل نوع داده مثل نرخ بیکاری، نتیجه قبلی که منتشر شده بود و انتظارات اجماع بازار برای نتیجه آتی می شوند. باید توجه داشت که نوع انتشار به طور کلی بسته به اینکه چه تاثیری می تواند داشته باشد؛ بصورت زیاد، متوسط، کم یا بدون تاثیر، کد گذاری می شود.
برای مثال، تصور کنید بانک مرکزی اروپا (ECB) قرار است درباره نرخ بهره (Interest Rate) جلسه برگزار کند. این تصمیم میتواند ارزش یورو را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. اگر شما معاملهگر بازار فارکس باشید و این تاریخ را ندانید، ممکن است در میانه یک معامله ناگهان با نوسانی شدید روبهرو شوید و فرصت مدیریت آن را از دست بدهید. اما وقتی به تقویم اقتصادی نگاه میکنید، میبینید که این رویداد دقیقا چه روز و ساعتی اتفاق میافتد و میتوانید از قبل برایش برنامهریزی کنید.
تقویم اقتصادی نه فقط برای معاملهگران حرفهای، بلکه برای هر فردی که در بازارهای مالی فعالیت میکند (از بورس و فارکس گرفته تا ارزهای دیجیتال) یک ابزار ضروری است. حتی سرمایهگذاران بلندمدت هم با نگاه به این تقویم میتوانند تصمیمهای دقیقتری برای مدیریت پرتفوی خود بگیرند.
اگر انتشار داده اقتصادی تأثیر کمی داشته باشد، آنگاه جفت ارز حرکتی نداشته و یا واکنشی جزیی نسبت به نتیجه از خود نشان خواهد داد. اما اگر در رویدادی با تأثیر متوسط، نتیجه نهایی با چیزی که انتظار می رفت خیلی تفاوت داشته باشد، باعث می شود جفت ارز به میزان بیشتری تغییر کند. زمانی که انتشار داده ها به طور قابل توجهی بیشتر یا کمتر از نتیجه مورد انتظار بازار باشند، به خصوص زمانی که صحبت از داده هایی با تأثیر بالا باشد، جفت ارز مرتبط تمایل بیشتری به حرکت دارد و بازار نوسانات قابل توجهی را در این فرآیند تجربه می کند.
چرا تقویم اقتصادی مهم است؟
- تقویم اقتصادی مانند یک نقشه راه است که مسیر حرکت بازارها را روشنتر میکند و شما را از غافلگیریهای ناگهانی نجات میدهد. به این ترتیب شما میتوانید تصمیمات معاملاتی خودتان را بر پایه اطلاعات موثق بگیرید.
- انتشار دادههای اقتصادی میتواند باعث نوسانات شدید در بازارهای مالی شود. برای مثال، اگر نرخ تورم بالاتر از حد انتظار اعلام شود، سرمایهگذاران انتظار افزایش نرخ بهره خواهند داشت و همین موضوع میتواند بازار سهام یا ارزهای دیجیتال را تحت تاثیر قرار دهد.
- بدون تقویم اقتصادی، بسیاری از تصمیمها بر اساس حدس و گمان گرفته میشود. معاملهگرانی که فقط با تحلیل تکنیکال کار میکنند، ممکن است در لحظه انتشار یک خبر بزرگ، گرفتار نوسانات غیرمنتظره بازار شوند. در حالیکه کسی که تقویم اقتصادی را دنبال میکند، میداند چه زمانی باید محتاطتر باشد یا حتی برای شکار فرصتهای جدید آماده شود.
- یکی از مهمترین مزیتهای تقویم اقتصادی، مدیریت ریسک است. اگر قبل از انتشار یک داده مهم پوزیشن باز دارید، میتوانید حجم معاملات خود را کاهش دهید، حد ضرر تنظیم کنید یا حتی معامله را ببندید تا از ضررهای سنگین جلوگیری شود.
- استفاده از تقویم اقتصادی به شما امکان میدهد استراتژیهای کوتاهمدت و بلندمدت خود را بر اساس دادههای واقعی طراحی کنید. به این ترتیب، معاملات شما نظم بیشتری پیدا میکند و احتمال موفقیت بالاتر میرود.
- بسیاری از ضررها به دلیل تصمیمات عجولانه و احساسی اتفاق میافتد. وقتی بدانید چه چیزی در راه است، آرامش بیشتری خواهید داشت و کمتر اسیر ترس یا طمع میشوید.
اجزای اصلی یک تقویم اقتصادی
وقتی وارد یک تقویم اقتصادی مثل Trading Economics یا Investing.com میشوید، در نگاه اول ممکن است جدول شلوغی ببینید که پر از عدد و کلمه است. اما اگر بدانید هر ستون چه معنایی دارد، کار با آن بسیار ساده خواهد شد. در ادامه تکتک اجزای اصلی این جدول که از وبسایت تریدینگ اکونومیکس آورده شده را توضیح میدهیم.

در قسمت بالای جدول بخشی برای فیلتر کردن نتایج آورده شده است. گزینه «Recent» فیلتری برای نشان دادن رویدادهای اخیر است و فقط موارد نزدیک به زمان فعلی را نشان میدهد. اگر میخواهید مثلا رویدادهای اقتصادی چند ماه دیگر را ببینید کافی است این فیلتر را تغییر دهید.
با استفاده از گزینه «Impact» شما میتوانید این رویدادهای اقتصادی را بر اساس سطح اهمیت آن ها دستهبندی کنید. تریدینگ اکونومیکس سه دستهبندی دارد. رویدادهای یک ستاره، دو ستاره و سه ستاره که طبیعتا اهمیت آن ها بر اساس تعداد ستاره افزایش مییابد.
قسمت «Countries» امکان فیلتر کردن بر اساس کشور یا اقتصاد موردنظر را فراهم میکند. مثلا اگر قصد دارید فقط شاخصهای اقصتادی کلان آمریکا را ببینید، کافی است روی این گزینه کلیک کرده و «United States» را انتخاب کنید.
فیلتر «Category» دستهبندی رویدادها را نمایش میدهد. مثلا شما میتوانید در این فیلتر گزینه «Prices & Inflation» را انتخاب کرده و فقط دادههای تورمی را مشاهده کنید.
بخش «UTC +3:30» نیز برای تعیین منطقه زمانی است. شما میتوانید منطقه زمانی خودتان (تهران-ایران) را تنظیم کنید تا ببینید دقیقا رویداد موردنظرتان در چه ساعتی به وقت ایران رخ میدهد.
- تاریخ و ساعت
اولین چیزی که در تقویم اقتصادی به چشم میآید، ستون زمان انتشار است. در این بخش دقیقا مشخص میشود که هر رویداد چه روز و ساعتی منتشر خواهد شد. اهمیت این قسمت بسیار بالاست، چون بازارها معمولا درست در همان لحظه انتشار خبر واکنش نشان میدهند. مثلا اگر در ساعت ۴:۰۰ صبح «شاخص اعتماد مصرفکننده استرالیا» منتشر شود، معاملهگران بازار فارکس در همان دقیقه باید آماده واکنش باشند.
همانطور که گفتیم، ساعت تقویم معمولا بر اساس منطقه زمانی قابل تغییر است. مثلا شما میتوانید آن را روی «تهران (UTC+3:30)» تنظیم کنید تا دقیقاً با ساعت محلی خودتان هماهنگ باشد.
- کشور
در ستون بعدی، پرچم و کد کشور (مثلاً GB = بریتانیا، AU = استرالیا، MX = مکزیک) قرار دارد که نشان میدهد داده متعلق به کدام اقتصاد است. گاهی اوقات هم رویدادها مربوط به یک بلوک منطقهای خاص مثلا اروپا (EA = Euro Area) هستند. در این صورت آن داده را باید به عنوان یک شاخص منطقهای و نه مربوط به یک کشور واحد تفسیر کرد.
- عنوان رویداد
این ستون عنوان خبر یا شاخص اقتصادی را نشان میدهد. گاهی هم کنار این عنوان، مخفف ماه میلادی (مثل AUG، SEP) دیده میشود که نشان میدهد داده مربوط به کدام ماه است. شناخت هر شاخص اهمیت زیادی دارد، چون هرکدام اثر متفاوتی روی بازار میگذارند.
اما نکته مهم اینجاست که همه رویدادها عددی و آماری نیستند. بعضی از آن ها بیشتر کیفی هستند و باید با توجه به ماهیتشان تفسیر شوند. برای درک بهتر، به چند نمونه نگاه کنیم:
- شاخصهای آماری (عددمحور)
مثل نرخ بیکاری (Unemployment Rate)، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، یا تولید ناخالص داخلی (GDP). اینها همیشه یک عدد مشخص دارند که میتوان آن را با مقدار قبلی و پیشبینی بازار مقایسه کرد.
- سخنرانیها (Speech)
مثلا «سخنرانی رئیس فدرال رزرو». این نوع رویداد عدد ندارد، بلکه مهم محتوای صحبتهاست. اگر لحن سخنران به سمت سیاست انقباضی (افزایش نرخ بهره) باشد، بازار واکنش منفی به داراییهای پرریسک نشان میدهد. اگر لحن انبساطی باشد، میتواند باعث رشد بازار سهام یا ارزهای دیجیتال شود.
- حراج اوراق (Auction)
مثل «حراج اوراق ۱۰ ساله آمریکا» یا «حراج اوراق خزانه ژاپن». اینجا اعداد مربوط به بازده (Yield) یا حجم اوراق فروختهشده اهمیت دارند. بالا رفتن بازده معمولا نشانه افزایش هزینه استقراض دولت و احتمال بالا رفتن نرخ بهره است.
- شاخصهای نظرسنجی و اعتماد (Survey/Confidence Index)
مثل «شاخص اعتماد مصرفکننده» یا «شاخص مدیران خرید (PMI)». اینها با پرسشنامه از فعالان اقتصادی یا مصرفکنندگان تهیه میشوند و بازتابدهنده چشمانداز آینده هستند.
ستون Previous نشاندهنده نتیجه گزارش قبلی است. مثلا اگر شاخص بیکاری ماه گذشته ۸٪ بوده، این عدد در ستون Previous نمایش داده میشود. این بخش برای مقایسه روند بسیار مهم است، چون بازار همیشه تغییرات نسبت به گذشته را در نظر میگیرد.
در قسمت (Consensus / Forecast) دو ستون پیشبینی تحلیلگران و اقتصاددانان درباره آن شاخص یا داده اقتصادی آورده میشود. اما چه تفاوتی با هم دارند؟
Consensus یا اجماع در واقع میانگین پیشبینی جمعی تحلیلگران، اقتصاددانها و موسسات مالی است. یعنی چندین منبع معتبر پیشبینی خود را درباره یک شاخص اعلام میکنند و تقویم اقتصادی میانگین یا اجماع آنها را نمایش میدهد.
Forecast گاهی به همان معنی Consensus به کار میرود، اما در بعضی تقویمها (مثل Trading Economics) یک تفاوت کوچک دارد:
- Forecast معمولاً پیشبینی اختصاصی خود سایت یا موسسه منتشرکننده تقویم است.
- در حالی که Consensus نماینده پیشبینی کلی بازار و تحلیلگران مختلف است.
در ستون (Actual) مقدار واقعی در لحظه انتشار خبر بهروزرسانی میشود و عدد واقعی گزارش را نشان میدهد. در حقیقت، مهمترین بخش برای معاملهگران همین ستون است، چون مستقیما رفتار بازار را شکل میدهد.
بعضی تقویمها مثل Trading Economics در کنار هر شاخص نمودارهای کوچکی نمایش میدهند. این نمودار روند تاریخی آن شاخص را نشان میدهد (مثلا تغییرات نرخ بیکاری در چند ماه گذشته). با نگاه سریع به این بخش میتوانید متوجه شوید وضعیت در حال بهبود یا بدتر شدن است.

طبق ستون اول متوجه میشویم که شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) آمریکا ساعت ۴ بعد از ظهر به وقت محلی منتشر میشود. به طور کلی، شاخصهای اقتصادی را میتوان در بازه زمانیهای مختلفی ارزیابی کرد. منظور از MoM بازه زمانی ماهانه است و YoY تغییرات کل یک سال نسبت به سال قبل را نشان میدهد.
در سطر اول که مربوط به شاخص PPI اصلی در بازه ماهانه است، میبینیم که مقدار قبلی ۰.۹٪ ثبت شده است. این یعنی در ماه گذشته قیمت تولیدکنندهها نسبت به ماه ماقبلش ۰.۹٪ افزایش داشته است. در ستون Forecast پیشبینی تریدینگ اکونومیکس برای این ماه ۰.۳٪ است و Consensus که میانگین پیشبینی اقتصاددانان و تحلیلگران مختلف را نشان میدهد ۰.۴٪ ثبت شده است. مقدار Actual یا واقعی هم هنوز منتشر نشده و به همین دلیل این ستون خالی مانده و در لحظه انتشار شاخص پر میشود.
چطور از تقویم اقتصادی استفاده کنیم؟
این بخش مهمترین قسمت مقاله است، چون فقط دانستن اینکه رویدادها چه زمانی هستند کافی نیست؛ باید بدانید چطور از این اطلاعات استفاده کنید.
- برنامهریزی هفتگی: در ابتدای هفته به تقویم اقتصادی نگاه کنید و رویدادهای مهم (مثل NFP یا تصمیم نرخ بهره) را علامت بزنید. این کار به شما کمک میکند از قبل آماده باشید.
- ترکیب با تحلیل تکنیکال: اگر میبینید یک خبر مهم نزدیک است، سطوح حمایت و مقاومت نمودار را بررسی کنید. مثلا اگر خبر منفی بیاید و بازار به حمایت نزدیک باشد، احتمال شکستن حمایت بیشتر میشود.
- استراتژی معاملاتی متناسب با خبر: بعضی معاملهگران قبل از انتشار خبر، از بازار خارج میشوند تا ریسک نکنند. برخی دیگر ترجیح میدهند منتظر بمانند و پس از انتشار داده و مشخص شدن جهت بازار وارد معامله شوند.
- مدیریت حجم و حد ضرر: در زمانهایی که احتمال نوسان شدید وجود دارد، بهتر است حجم معامله کمتر شود یا حد ضرر نزدیکتر قرار بگیرد.
- ثبت تجربهها: بهترین راه برای یادگیری استفاده از تقویم اقتصادی، تجربه شخصی است. بعد از هر رویداد مهم یادداشت کنید بازار چگونه واکنش نشان داد و استراتژی شما چقدر موفق بود.
تقویم اقتصادی را از کجا ببینیم؟
امروزه دهها وبسایت معتبر وجود دارد که تقویم اقتصادی رایگان و بهروزی ارائه میدهند. برخی از بهترین منابع عبارتاند از:
- Trading Economics: همه رویدادها، نرخ بهره، قیمتها و تورم، بازار کار، رشد تولید ناخالص داخلی، تجارت خارجی، دولت، اعتماد تجاری، احساسات مصرفکننده، بازار مسکن.
- Investing.com: تقویم اقتصادی همزمان با اعلام رویدادهای اقتصادی، شاخصها را دریافت کنید و تأثیر فوری آنها بر بازار جهانی را مشاهده کنید – از جمله رویدادهای قبلی، …
- Forex Factory: با تقویم اقتصادی فارکس محور، رویدادهای تأثیرگذار بر بازار را خیلی قبل از وقوع پیشبینی کنید.
- TradingView: تقویم اقتصادی آخرین و رویدادهای اقتصادی آینده را نشان میدهد که میتوانند بر داراییها، مناطق و بازارهای جهانی خاصی تأثیر بگذارند.
- FXStreet: تقویم اقتصادی لحظهای، رویدادها و شاخصهای اقتصادی سراسر جهان را پوشش میدهد.
- MyFxBook: تقویم اقتصادی به صورت آنی که تمام رویدادها و اطلاعیههای اقتصادی را پوشش میدهد. مقادیر تاریخی، قبلی، اجماعی و واقعی هر شاخص را مشاهده کنید.
همچنین بروکرهای فارکس هم معمولاً تقویم اقتصادی روی سایت خود دارند.
در انتها
تقویم اقتصادی مثل یک “برنامهریزی خبری” برای بازار است. اگر به آن توجه نکنید، ممکن است در لحظه انتشار اخبار مهم با حرکتهای ناگهانی و شدید قیمت غافلگیر شوید. استفاده درست از آن کمک میکند ریسک معاملات را مدیریت کنید و حتی فرصتهای سودآور پیدا کنید. در دنیایی که ثانیهها حرف اول را میزنند، اطلاع از آنچه در راه است، برگ برنده شماست. با استفاده منظم از این ابزار، دیگر از نوسانات ناگهانی غافلگیر نخواهید شد و میتوانید با اطمینان بیشتری برای آینده سرمایهگذاری خود برنامهریزی کنید.
به یاد داشته باشید، موفقیت در بازارهای مالی تنها به تحلیل نمودارها محدود نمیشود. تسلط بر اطلاعات و درک وقایع کلان اقتصادی، مکمل تحلیل تکنیکال است و شما را در مسیری قرار میدهد که به جای دنبال کردن بازار، آن را پیشبینی کنید. به همین خاطر توصیه میکنیم که از همین امروز، استفاده از تقویم اقتصادی را به یکی از عادتهای معاملاتی خود تبدیل کنید.
سودآوری و معامله گری بصورت مداوم در بازار می تواند بسیار چالش برانگیز باشد، و واقعیت مسلم این است که اکثر معامله گران خرد معمولا پول خود را در این بازار از دست می دهند. با این وجود، با یک برنامه معاملاتی جامع، ابزارهای مناسب و دانش کافی از بازار ارز، شانس موفقیت شما به عنوان یک معامله گر به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.

استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنشها بزودی با سرعت اینترنت نهایی میشوند

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه (RWA) را برای کاربران فعال کرد

اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی میرساند

کاناری کپیتال برای ETF اینجکتیو (INJ) ثبتنام کرد

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

کوینبیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژهها ناپدید شدهاند!

ارتقای آلپنگلو (Alpenglow) در سولانا تأیید شد؛ تراکنشها بزودی با سرعت اینترنت نهایی میشوند

اندیکاتور ATR چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

تراست ولت امکان معامله سهام های توکنیزه (RWA) را برای کاربران فعال کرد

تقویم اقتصادی (Economic Calendar) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

استارک ور (StarkWare) تأیید کل تاریخچه بلاکچین با ۱ مگابایت حجم ممکن ساخت!

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت پنجم (آخر)

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت چهارم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت سوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت دوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت اول

مستند دیپ وب (Deep Web) 2015

مستند شغل داخلی (Inside Job) بحران مالی

مارجین کال (Margin Call)

فیلم بازیکن شماره یک آماده (Ready Player One)

فیلم مرد آزاد (Free Guy)
![مستند کریپتوپیا [Cryptopia]، بیت کوین، بلاکچین و آینده اینترنت](https://investorent.xyz/wp-content/uploads/مستند-کریپتوپیا-Cryptopia-80x80.webp)
مستند کریپتوپیا (Cryptopia)

برای ارسال نظر باید وارد شوید ورود