بلاکتوپیا
رکود بزرگ ۱۹۲۹؛ اشتباهات فدرال رزرو و عمیق ترین بحران تاریخ
رکود بزرگ در اوت ۱۹۲۹ آغاز شد، زمانی که توسعه اقتصادی دهه بیست به پایان رسید. یک مجموعه از بحران های مالی باعث این رکود شده بود این بحران ها شامل سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹، موج وحشت در بانک های منطقه ای در ۱۹۳۰ و ۱۹۳۱ و مجموعه ای از بحران های مالی ملی و بین المللی از ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۳ می شد.
منتشر شده
7 ماه پیشدر
رکود بزرگ طولانی ترین و عمیق ترین رکود تاریخ آمریکا و اقتصاد صنعتی مدرن که بیش از یک دهه به طول انجامید به رکود گسترده اقتصادی جهان، یک دهه پیش از آغاز جنگ جهانی دوم گفته می شود. آغاز بحران بزرگ در دنیا با نوسان، اما در اغلب کشورهای جهان از سال ۱۹۲۹ و پایان آن اواخر دهه ۱۹۳۰ یا اوایل ۱۹۴۰ بودهاست. بحران بزرگ را می توان عمیق ترین، طولانی ترین و گسترده ترین بحران اقتصادی سده بیستم دانست. در قرن ۲۱ از بحران بزرگ، عموماً به عنوانی مثالی برای اقتصاد جهان که تا چه اندازه می تواند تنزل داشته باشد، استفاده می شود. این دوران در ایالات متحده آمریکا با کاهش ارزش سهام در تاریخ ۴ سپتامبر ۱۹۲۹ شروع گردید، در تاریخ ۲۹ اکتبر ۱۹۲۹ که سه شنبه سیاه نام گرفت، بورس آمریکا سقوط کرد و خبر آن در جهان پیچید. از آن پس طولی نکشید که جریان رکود اقتصادی در تمام کشورهای جهان به سرعت گسترش یافت.
یکی از دلایل بحران بزرگ اقتصادی در آمریکا عملکرد فدرال رزرو (FOMC) یا بانک مرکزی آمریکا عنوان شدهاست. اقتصاددانان امروزه می گویند فدرال رزرو سیاست انقباضی را در سال ۱۹۲۹، درست زمانی که اقتصاد آمریکا وارد رکود می شد اتخاذ کرد. فدرال رزرو آن زمان قصد مبارزه با نرخ تورم را داشت. اما به عقیده گروهی از اقتصاددانان نظیر میلتون فریدمن سیاست انقباضی فدرال رزرو برای کاهش نقدینگی، باعث عمیق تر شدن بحران بزرگ اقتصادی در آمریکا شد.
جان مینارد کینز اقتصاددان مطرح بریتانیایی در آن زمان پیشنهاد کرد که دولت ها باید برای رهایی از بحران بزرگ، مخارج خود را افزایش دهند. کینز ریشه بحران اقتصادی را نبود تقاضای کافی از سوی مصرف کنندگان می دانست. او گفت در بحران اقتصادی تنها دولت امکان افزایش تقاضا برای کالا و خدمات را دارد، چرا که هنگام وضعیت بد اقتصادی مردم به دلیل خویی که پیدا می کنند، کمتر پول خرج می کنند و این باعث کاهش تقاضا، و به دنبال آن کاهش مصرف، و افزایش بیکاری و کاهش تولید ملی می شود.
در سال ۲۰۰۲ بن برنانکه (Ben Bernanke) که در آن زمان عضو شورای حکمرانی فدرال رزرو بود، آنچه را که مدت ها بود اقتصاددان ها به آن اعتقاد داشتند، به صورت عمومی مطرح کرد.
“اشتباهات فدرال رزرو در «بدترین فاجعه اقتصادی تاریخ آمریکا» نقش داشته است.”
برناکی، مانند سایر مورخان اقتصادی، رکود بزرگ را به دلیل مدت، عمق و پیامدهای آن یک فاجعه توصیف کرد. این رکود بیش از یک دهه به طول انجامید، از سال ۱۹۲۹ آغاز شد و تا جنگ جهانی دوم ادامه یافت. تولیدات صنعتی به شدت سقوط کرد، بیکاری اوج گرفت، خانواده ها در مشقت بودند، نرخ ازدواج کاهش یافت. انقباض اقتصادی در ایالات متحده آغاز شد و به سراسر جهان گسترش یافت. «رکود بزرگ» در واقع طولانی ترین و عمیق ترین رکود در تاریخ ایالات متحده و اقتصاد صنعتی مدرن بود.
رکود بزرگ در اوت ۱۹۲۹ آغاز شد، زمانی که توسعه اقتصادی دهه بیست به پایان رسید. یک مجموعه از بحران های مالی باعث این رکود شده بود این بحران ها شامل سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹، موج وحشت در بانک های منطقه ای در ۱۹۳۰ و ۱۹۳۱ و مجموعه ای از بحران های مالی ملی و بین المللی از ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۳ می شد. رکود در مارس ۱۹۳۳ به بالاترین حد خود رسید، زمانی که سیستم بانکداری تجاری سقوط کرد و رئیس جمهور روزولت مجبور شد یک تعطیلات ملی برای بانک ها را اعلام کند.
اصلاحات گسترده ای در سیستم مالی ایجاد شد که با بهبود اقتصادی همراه بود اما این بهبود با رکود اقتصادی مضاعف در سال ۱۹۳۷ قطع شد. بازگشت به تولید و اشتغال کامل نیز تا دوران جنگ جهانی دوم طول کشید.
همگان معتقدند که کاهش اولیه تولید در ایالات متحده که از تابستان سال ۱۹۲۹ آغاز شد ناشی از سیاست های پولی انقباضی آمریکا بود که با هدف محدود نمودن سفته بازی بازار سهام اعمال شده بود. فدرال رزرو در ۱۹۲۸ و ۱۹۲۹ نرخ های بهره را افزایش داد به امید آنکه سرعت رشد قیمت های سهام را آرام سازد. این نرخ های بهره بالاتر حساسیت بهره ای مخارج در بخش هایی مثل ساختمان و اتومبیل را کاهش داد و این خود سبب کاهش تولید شد. قیمت های سهام به حدی رسید که پیش بینی های منطقی از آینده ممکن نبود در نتیجه زمانی که در اکتبر ۱۹۲۹ حوادث متعدد جانبی منجر به کاهش قیمت ها شدند سرمایه گذاران اعتماد خود را از دست دادند و در نتیجه حباب بازار بورس ترکید.
پنجشنبه سیاه ۲۴ اکتبر ۱۹۲۹ از فروش دستپاچه صاحبان سهام آغاز شد. بسیاری از سهام ها در قیمت نهایی، با استفاده از وام هایی که توسط بخشی از ارزش سهام تأمین می شد خریداری شدند. افت های مداوم قیمت سهام، برخی از سرمایه گذاران را مجبور به نگهداری ذخایر خود به صورت نقد کرد و بنابراین کاهش قیمت ها وخیم تر شد. میان بالاترین قیمت در سپتامبر و پایین ترین قیمت در نوامبر سال ۱۹۲۹ سهام ایالات متحده ۳۳درصد تفاوت بود.
افت بازار سهام شدیداً تقاضای کل را در آمریکا کاهش داد. بعد از افت این بازار، خرید مصرف کنندگان از کالاهای بادوام و سرمایه گذاری های تجاری به شدت کاهش یافت. اگرچه ثروت از دست رفته در نتیجه کاهش قیمت سهام نسبتاً کم بود، اما افت این بازار با ایجاد احساس فقیرتر شدن در میان افراد، مخارج را نیز کاهش داد. در نتیجه کاهش شدید مخارج مصرف کننده و شرکت ها، محصول واقعی در ایالات متحده در اواخر سال ۱۹۲۹ به سرعت کاهش یافت و این روند در سراسر سال ۱۹۳۰ ادامه یافت؛ بنابراین، درحالیکه افت شدید بازار سهام و رکود بزرگ دو حادثه کاملاً جداگانه هستند، کاهش قیمت سهام اولین دلیل کاهش تولید و استخدام نیروی کار در ایالت متحده آمریکا بود.
در مورد رکود بزرگ… ما باعث آن شدیم. خیلی متاسفیم. ما دوباره آن (اشتباه) را مرتکب نمی شویم.
بن برنانکه، ۸ نوامبر ۲۰۰۲ در مراسم بزرگداشت نودمین سالگرد تولد میلتون فریدمن
برای درک عمق گفته های برنانکه، باید بدانیم که منظور او از «ما»، «باعث آن شدیم» و «دوباره آن را مرتکب نمی شویم» چیست.
منظور برنانکه از «ما» رهبران سیستم فدرال رزرو بود. در آغاز رکود، ساختار تصمیم گیری فدرال رزرو غیرمتمرکز و غالبا غیرمؤثر بود. هر منطقه یک فرماندار (به روسای فدرال رزروهای منطقه ای نیز فرماندار یا گاورنر می گویند) داشت که سیاست هایی را برای منطقه خود تعیین می کرد. اگرچه برخی تصمیمات نیاز به تصویب در هیئت مدیره فدرال رزرو در واشنگتن داشت. اما این هیئت فاقد صلاحیت و ابزار لازم برای اقدام مستقل بود تا سیاست ها را در سرتاسر مناطق هماهنگ کند.
به مرور، فرمانداران و هیئت مدیره نیاز به هماهنگی را درک کردند. مرتبا در مورد موضوعات مهم مکاتبه می کردند و و رویه ها و برنامه هایی مانند کمیته سرمایه گذاری در بازار آزاد را برای نهادینه کردن این همکاری ایجاد کردند. وقتی این تلاش ها به توافق عمومی رسید، سیاست پولی (Monetary Policy) توانست سریع و اثرگذار باشد. اما وقتی فرمانداران با یکدیگر اختلاف نظر داشتند، بانک های هر منطقه می توانستند بعضا اقداماتی مستقل و گاها متناقض انجام دهند.
فرمانداران در بسیاری از موضوعات اختلاف نظر داشتند، چراکه در آن زمان و برای دهه های پس از آن، کارشناسان در مورد بهترین اقدام و حتی در مورد چارچوب مفهومی صحیح برای تعیین سیاست بهینه اختلاف نظر داشتند. اطلاعات مربوط به اقتصاد با تأخیرهای طولانی و متغیر در دسترس قرار می گرفت. کارشناسان فدرال رزرو، در دنیای تجارت و سیاستگذاران در واشنگتن دی سی برداشت های متفاوتی از وقایع داشتند و از راه حل های مختلف برای حل مشکلات سخن می گفتند. محققان دهه ها در مورد این موضوعات بحث می کردند. اجماع به تدریج پدیدار شد. نظرات این مقاله منعکس کننده نتایج بیان شده در نوشته های سه رئیس اخیر فد، پل واکر، آلن گرینسپن و بن برنانکه است.
منظور برنانکه از “باعث این کار شدیم” این بود که رهبران فدرال رزرو سیاست هایی را اجرا می کردند که فکر می کردند به نفع عموم است. اما برخی از تصمیمات آن ها ناخواسته به اقتصاد آسیب رساند و سیاست های دیگری که می توانست مفید باشند، هرگز اتخاذ نشدند.
به عنوان مثال، می توان به تصمیم بانک فدرال برای افزایش نرخ بهره (Interest Rate) در سال های ۱۹۲۸ و ۱۹۲۹ اشاره کرد. بانک فدرال آمریکا این اقدام را در تلاش برای محدود کردن سفته بازی در بازارهای اوراق بهادار انجام داد. اما این کار باعث کندی فعالیت اقتصادی در ایالات متحده شد. از آنجا که استاندارد بین المللی طلا در حکم پل ارتباطی میان نرخ بهره و سیاست های پولی در کشورهای مختلف بود، اقدامات بانک فدرال باعث رکود اقتصادی در کشورهای دیگر جهان نیز شد. بانک فدرال یکبار دیگر در پاییز ۱۹۳۱ برای کمک به بهبود بحران مالی بین المللی، این اشتباه را تکرار کرد.
نمونه ای دیگر از این اشتباهات، شکست فدرال رزرو در ایفای نقش خود به عنوان آخرین وام دهنده در هنگام هراس بانکی بود که از پاییز ۱۹۳۰ آغاز شد و با تعطیلات بانکی در زمستان ۱۹۳۳ پایان یافت.
البته یکی از دلایلی که کنگره مبادرت به تاسیس فدرال رزرو کرد، این بود که به عنوان آخرین وام دهنده عمل کند. اما چرا فدرال رزرو در انجام این وظیفه اساسی شکست خورد؟ رهبران فدرال رزرو در مورد انتخاب بهترین واکنش نسبت به بحران های بانکی اختلاف نظر داشتند. برخی از فرمانداران دکترین مشابه دستورالعمل بگهات را پذیرفته بودند که می گفت در طی هراس مالی، بانک های مرکزی باید وجوهی را برای کمک به موسسات مالی آسیب دیده ارائه کنند. سایر فرمانداران دکترین دیگری را که به عنوان «لوایح واقعی» شناخته می شود، پذیرفته بودند.
این دکترین می گوید که بانکهای مرکزی باید در طول توسعه اقتصادی، یعنی زمانی که افراد و موسسات، اعتبار بیشتری را برای تأمین مالی تولید و تجارت تقاضا می کنند، وجوه بیشتری به بانک های تجاری ارائه کند و از طرف دیگر در هنگام انقباض اقتصادی، یعنی هنگامی که تقاضا برای اعتبار کاهش پیدا می کند، وجوه کمتری تزریق کند. دکترین لوایح واقعی به طور قطعی نگفته است که در طی هراس بانکی چه کاری باید انجام شود، اما بسیاری از طرفداران آن، هراس بانکی را از علائم انقباض دانسته و معتقد بودند بانک مرکزی باید وام دهی را کاهش دهد.
چند تن از فرمانداران فدرال رزرو دنباله رو دکترین افراطی ای بودند که به «نقدینگی گرایی» معروف بود. این دکترین به بانک مرکزی توصیه می کرد که در جریان هراس مالی کنار بمانند تا موسسات مالی آشفته از کار بیفتند. این هرسکردن موسسات ضعیف روند تکامل یک سیستم اقتصادی سالم را تسریع می کند. اندرو ملون، وزیر خزانه داری دولت هربرت هوور (که در هیئت مدیره فدرال رزرو خدمت می کرد) از این روش حمایت کرد. همین تنش های فکری و ساختار تصمیم گیری ناکارآمد فدرال رزرو، اقدام موثر ازسوی رهبران فدرال رزرو را دشوار و گاه غیرممکن می ساخت.
در میان رهبران فدرال رزرو، اختلاف نظرهایی وجود داشت در مورد اینکه آیا اساسا باید به موسسات مالی که متعلق به فدرال رزرو نیستند، کمک کرد و در صورت پاسخ مثبت، این کمک ها چه مقدار باید باشد؟ برخی از رهبران فکر می کردند که کمک فقط باید به بانک های تجاری که عضو سیستم فدرال رزرو هستند، اعطا شود. برخی دیگر فکر می کردند که بانک های عضو باید کمک های قابل توجهی دریافت کنند تا بتوانند به مشتریان خود کمک کنند؛ مشتریانی که شامل موسسات مالی که به بانک مرکزی تعلق نداشتند نیز می شد.
اما سودمندی و مشروعیت این کمک ها نیز محل بحث بود. فقط تعداد اندکی از رهبران تصور می کردند که فدرال رزرو (یا دولت فدرال) باید مستقیماً به بانک های تجاری (یا سایر موسسات مالی) که به فدرال رزرو تعلق ندارند، کمک کند. یوجین مایر، عضو عالی هیئت مدیره فدرال رزرو، یکی از طرفداران کمک مستقیم بود که در ایجاد «شرکت بازسازی مالی» نقش اساسی داشت.
این اختلاف نظرها منجر به جدی ترین غفلت فدرال رزرو شد: شکست در ممانعت از کاهش عرضه پول.
از پاییز ۱۹۳۰ تا زمستان ۱۹۳۳، حجم پول تقریباً ۳۰ درصد کاهش یافت. کاهش عرضه پول، متوسط قیمت ها را به مقدار معادل ۳۰ درصد کاهش داد. این تورم منفی باعث افزایش بار بدهی شد. اشتباه در تصمیم گیری اقتصادی باعث کاهش مصرف، افزایش بیکاری، و افزایش ورشکستگی بانک ها، شرکت ها و اشخاص شد.
ضربه بعدی به تقاضای کل در رکود ۱۹۳۰ زمانی وارد شد که ایالات متحده با بحران های بانکی دست و پنجه نرم می کرد. بحران بانکی زمانی تشدید شد، که سپرده گذاران اعتماد خود را به توانایی پرداخت بدهی توسط بانک ها از دست دادند و به طور همزمان تقاضای پرداخت سپرده هایشان را نیز داشتند، بانک ها که تنها نسبتی از سپرده ها را به عنوان ذخیره های نقدی نزد خود نگهداری می کنند، باید وام های خود را به منظور نیاز ملی همه جانبه به پول نقد تبدیل می کردند. این فرایند سریع نقد کردن پول حتی می تواند از قبل باعث شکست بانک هایی شود که توانایی پرداخت بدهی خود را ندارند.
ایالات متحده در رکود ۱۹۳۰ بحران های بانکی گسترده ای را تجربه کرد. بهار سال ۱۹۳۱، سقوط سال ۱۹۳۱ و رکود سال ۱۹۳۲. موج آخر این بحران تا زمستان ۱۹۳۳ ادامه داشت و با تعطیلی بانک ملی که تعطیلی آن در ۶ مارس ۱۹۳۳ به وسیله روزولت اعلام شد، پایان یافت. تعطیلی این بانک موجبات تعطیلی همه بانک ها را فراهم آورد. اجازه بازگشایی مجدد بانک ها تنها بعد از تأیید قابلیت پرداخت بدهی آن ها توسط بازرسان دولتی صادر شد.
بحران خسارت شدیدی بر نظام بانکداری آمریکا وارد ساخت، در سال ۱۹۳۳ یک پنجم بانک های موجود در ابتدای دهه ۱۹۳۰ تعطیل شده بودند. در عین حال فدرال رزرو تلاش کمی برای جلوگیری از بحران های بانکی انجام داد. مطمئناً بحران با کاهش اعتماد و ایجاد بدبینی وخیم تر شد و ناکامی و ورشکستگی بانک ها از طریق کاهش پول نقد موجود برای سرمایه گذاری مالی، دریافت و پرداخت وام ها را نیز مختل کرد. با کاهش در عرضه پول، مصرف کنندگان و افراد تجار انتظار رکود در قیمت ها را داشتند همچنین انتظار کاهش دستمزدها و قیمت ها را در آینده داشتند. به عنوان یک نتیجه حتی اگر نرخ های بهره خیلی پایین بودند افراد نمی خواستند قرض بگیرند زیرا می ترسیدند دستمزدها و سودهای آینده برای پوشش های وام ناکافی باشد این دودلی منجر به کاهش در مخارج مصرف کننده و سرمایه گذاری تجاری شد.
فدرال رزرو می توانست با جلوگیری از فروپاشی سیستم بانکی یا جبران آن با بالابردن پایه پولی، از رکود جلوگیری کند، اما به چند دلیل موفق به انجام این کار نشد. سقوط اقتصادی پیش بینی نشده و بی سابقه بود. تصمیم گیران فاقد ساز و کارهای موثری برای تشخیص مشکلات بودند همچنین آن ها از اختیار برای انجام اقدامات کافی در جهت بهبود اقتصاد برخوردار نبودند. برخی از تصمیم گیران به دلیل پای بندی به فلسفه لوایح واقعی، سیگنال های مربوط به وضعیت اقتصاد مانند نرخ سود اسمی را بد تفسیر می کردند. برخی دیگر طرفدار استاندارد طلا (Gold Standard) بودند و خواستار اقداماتی نظیر افزایش نرخ بهره و کاهش عرضه پول و اعتبار به بانک های بیمار بودند.
در موارد متعددی، فدرال رزرو سیاست هایی را اجرا کرد که به اعتقاد محققان پولی مدرن می توانست جلوی انقباض را بگیرد. در بهار ۱۹۳۱ ، فدرال رزرو شروع به گسترش پایه پولی کرد، اما این اقدام برای جبران اثرات تورم منفی که توسط بحران های بانکی ایجاده شده بود، کافی نبود. در بهار سال ۱۹۳۲، پس از آنکه کنگره اختیارات لازم را در اختیار فدرال رزرو قرار داد، فدرال رزرو پایه پولی را به صورت تهاجمی گسترش داد. این سیاست در ابتدا موثر به نظر می رسید، اما پس از چند ماه فدرال رزرو تغییر رویه داد. یک سری شوک های سیاسی و بین المللی به اقتصاد ضربه زد و دوباره رکود شکل گرفت. به طور کلی، تلاش های بانک فدرال برای پایان دادن به تورم و احیای سیستم مالی، اگرچه با نیت خوب و بر اساس بهترین اطلاعات موجود انجام شده بود، اما به نظر می رسد این تلاش ها بسیار کم و خیلی دیر انجام گرفت.
نقص در ساختار فدرال رزرو در سال های اولیه رکود بزرگ آشکار شد. کنگره نیز با اصلاح فدرال رزرو و کل سیستم مالی به آن واکنش نشان داد. در دوره دولت هوور، اصلاحات کنگره با تصویب قانون شرکت بازسازی مالی و قانون بانکداری در سال ۱۹۳۲ به اوج خود رسید. در دولت روزولت، اصلاحات با قانون بانکداری اضطراری ۱۹۳۳، قانون بانکداری ۱۹۳۳ (که در اصطلاح عامیانه گلس-استیگال نامیده می شود)، قانون ذخیره طلای سال ۱۹۳۴ و قانون بانکداری سال ۱۹۳۵ ادامه پیدا کرد. این چرخش در قانونگذاری برخی از مسئولیت های فدرال رزرو را به وزارت خزانه داری و آژانس های جدید فدرال مانند شرکت بازسازی مالی و شرکت بیمه سپرده های فدرال منتقل کرد. این آژانس ها تا دهه ۱۹۵۰ بر سیاست پولی و بانکی تسلط داشتند.
اصلاحات دهه های ۱۹۳۰، ۴۰ و ۵۰، فدرال رزرو را به یک بانک مرکزی مدرن تبدیل کرد. با این حال، ایجاد چارچوب فکری مدرنی که زیربنای سیاست اقتصادی بود، زمان بیشتری می طلبید که تا امروز نیز ادامه یافت. ترکیب جدید فدرال رزرو درقالب یک بانک مرکزی خوش فرم در کنار یک چارچوب مفهومی کارآمد، به برنانکه آنقدر اعتماد به نفس بخشیده است که او توانست بگوید: «دیگر مرتکب چنین (اشتباهی) نخواهیم شد.»
شاید دوست داشته باشید
معرفی ۵۰ ابزار حرفه ای برای تحقیق در بازار رمزارزها
صرافی کراکن؛ DCA محبوبترین استراتژی سرمایه گذاری در بازار رمزارزها
سرمایه گذاری در چین لینک (Chainlink)؛ فرصتی تکرار نشدنی!
چرا طلا ارزشمند است؟ طلا سپری در برابر تورم
شاخص هزینه های مصرف شخصی (PCE) چیست؟
آشنایی با بانک مرکزی آمریکا، فدرال رزرو (Federal Reserve)
بلاکتوپیا
معرفی ۵۰ ابزار حرفه ای برای تحقیق در بازار رمزارزها
تحلیل و پیش بینی قیمت رمزارزها یکی از مهمترین فاکتورها برای خرید ارز دیجیتال و انجام معاملات عالی و بهینه در این بازار است و هر کسی که دانش و قدرت تحلیلی بالایی داشته باشد و به ابزارهای تحلیل مسلط شود، میتواند در این بازار کسب سود کرده و ارزش دارایی های خود را چند برابر نماید.
منتشر شده
6 روز پیشدر
آبان 3, 1403در بازار ارزهای دیجیتال طیف گسترده ای از ابزارها و داشبوردهای تحلیلی وجود دارند؛ اما نوبت به عمل که می رسد، نمی دانیم از کجا باید شروع کنیم و برای ارزیابی هر بخش باید سراغ چه سایتی برویم. در این مطلب ۵۰ ابزار کاربردی برای بررسی پروژه های کریپتویی را به صورت تفکیک شده برای بخش های مختلف معرفی می کنیم. در انتهای مطلب نیز، تمام ابزارها همراه با لینک های مربوطه فهرست شده اند؛ با اینوستورنت همراه باشید.
در بازار پرنوسان رمز ارزها تحقیق، تحلیل و واکاوی داده ها مهمترین رکن موفقیت است. تنها با شناخت کامل بازار و استفاده از ابزارهای مناسب می توان تصمیم های درستی اتخاذ کرد و به بهترین نتیجه رسید. در ادامه، فهرستی از ابزارهای کاربردی برای فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال را مرور می کنیم.
۱. ابزارهای بررسی ویژگی های فاندامنتال (Fundamental)
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی روشی برای ارزیابی ارزش واقعی و ذاتی یک دارایی و پتانسیل رشد آن است. در این روش، برخلاف تحلیل تکنیکال که روی روندهای بازار تمرکز دارد، معیارهایی مانند جذابیت محصول، اقتصاد توکنی، تیم توسعه دهنده، سرمایه گذاران و وضعیت تامین مالی و جامعه پروژه سنجیده می شوند.
ابزارهای تحلیل ویژگی های محصول
در ارزیابی مشخصات محصول، ویژگی هایی مانند ارزش کل قفل شده (TVL)، کاربران فعال، تعداد هولدرهای توکن، جریان های خالص میان زنجیره ای، حجم تراکنش ها، میزان درآمد و داده های مالی مورد ارزیابی قرار می گیرند. برای بررسی این فاکتورها می توانیم از منابع زیر استفاده کنیم.
- توکن ترمینال (Token Terminal)
یکی از جامع ترین ابزارهای تحلیل بنیادی، سایت توکن ترمینال است که در حال حاضر داده های بیش از ۴۰۰ پروتکل را ردیابی می کند. در این سایت می توانید عملکرد بلاکچین ها و برنامه های غیرمتمرکز را بر اساس فاکتورهایی مانند ارزش کل قفل شده (TVL) یا ارزش بازار کاملا رقیق شده (FDV) ارزیابی کنید و پروژه هایی را بیابید که پایین تر از ارزش ذاتی خود معامله می شوند. همچنین توکن ترمینال با ارائه ابزارهایی برای شناسایی روند داده در نسل سوم وب (Web3.0) به کاربران کمک می کند از تغییرات در اصول بنیادی آگاه شوند و ببینند که توجه بازار به چه سمت و سویی است.
- دیفای لاما (DefiLlama)
هدف اصلی سایت داده محور دیفای لاما رتبه بندی برنامه های غیرمتمرکز (DApps) است و از ۳٬۰۰۰ پروتکل پشتیبانی می کند. در این سایت می توانید داده های مهمی را در مورد TVL، حجم معاملات و معیارهای توکن ببینید، پروتکل های رقیب را با یکدیگر مقایسه کنید و از نحوه توزیع قدرت در یک اکوسیستم خاص مطلع شوید.
- دون آنالیتیکس (Dune Analitics)
سایت تحلیلی دون آنالیتیکس یک داشبورد جامع برای واکاوی داده های آنچین (On-Chain) است که تقریبا اکثر پروتکل های وب ۳ را پوشش می دهد.
- فوت پرینت آنالیتیکس (Footprint Analytics)
اگر داده خاصی را در سایت دون پیدا نکردید، سراغ فوت پرینت آنالیتیکس بروید. این دو ابزار از نظر طراحی شبیه به هم هستند؛ اما فوت پرینت ممکن است داده های منحصر به فردی را در اختیار شما قرار دهد. اطلاعات ارائه شده در این سایت شامل داده های آنچین (On-Chain) و آفچین (Off-Chain) در بخش های مختلف دیفای (DeFi)، گیمفای (GameFi) و توکن های غیر مثلی (NFT) ها در بیش از ۳۰ زنجیره می شود.
- اِل تو بیت (L2 Beat)
بهترین ابزار تحلیلی برای بدست آوردن اطلاعات در مورد راهکارهای لایه دوم (Layer 2) اتریوم و وضعیت رول آپ ها، وب سایت L2Beat است. همچنین برای بررسی لایه ۲ های بیت کوین می توانید به سایت Bitcoin Layers مراجعه کنید.
- نانسن (Nansen)
یکی دیگر از ابزارهای تحلیل داده های آنچین، وب سایت نانسن است که بیش از ۳۵ زنجیره و ۴۰۰ پروتکل را پوشش می دهد. کاربران می توانند معیارهای مختلف شبکه ها، توکن ها، NFT ها و حتی تحرکات سرمایه گذاران و تریدرها را ردیابی کنند. البته برای دسترسی به داشبورهای اصلی نانسن مستلزم عضویت و پرداخت هزینه هستید.
- آرتمیس (Artemis)
آرتمیس یک پلتفرم داده محور است که شاخص های کلیدی مرتبط با پروژه های مختلف بلاکچینی مانند معیارهای مالی، اقتصادی و اجتماعی را رصد می کند. همچنین آرتمیس آمارهای مرتبط با حوزه های خاص وب ۳ مانند داده های مربوط به قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) را ارائه می دهد و بخش ویژه ای را به پیگری فعالیت های توسعه دهندگان اختصاص داده است.
۲. ابزارهای رصد اخبار و بروز رسانی ها (News & Updates)
برای اطلاع از آخرین دستاوردها و خبرهای مربوط به فناوری بلاکچین و رمز ارزها می توانید به منابع معتبر زیر مراجعه کنید.
- مساری (Messari)
وب سایت مساری علاوه بر داده های فاندامنتال پروژه های کریپتویی، آخرین دستاوردها، اخبار و گزارش های تحقیقاتی تخصصی را هم ارائه می دهد. اگرچه استفاده از اطلاعات منتشر شده در بخش “News” مساری مستلزم پرداخت حق عضویت است؛ اما ارزشش را دارد!
- کریپتو پنیک (CryptoPanic)
سایت کریپتوپنیک علاوه بر گردآوری اخبار از منابع مختلف، پرتفولیوهای کریپتویی را هم ردیابی می کند و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار معامله گران و تریدرهای ارز دیجیتال قرار می دهد. کاربران می توانند از طریق پیگری اخبار مرتبط با رمزارزها و اخبار کلی بازار، تاثیر احتمالی این رویدادها بر قیمت دارایی ها و احساسات سرمایه گذاران را ارزیابی کنند.
- کوین مارکت کَل (CoinMarketCal)
این سایت یک تقویم اقتصادی برای رمز ارزها است که در مورد رویدادهای مهم بازار از جمله لیست شدن توکن های جدید، بروز رسانی ها، شروع به کار صرافی های جدید، انتشار مجموعه های NFT و کنفرانس های کریپتویی اطلاع رسانی می کند.
- کوین دار (Coindar)
ابزاری شبیه به کوین مارکت کل است که تاریخ رویدادهای مختلف مربوط به پروژه های کریپتویی در فضای وب ۳ را در اختیار کاربران قرار می دهد.
- وب تری آلِرتس (Web3 alerts)
پرتالی برای دریافت داده ها و اعلان ها درباره رویدادهای مهم وب ۳ است. در این پلتفرم کاربران می توانند از تاریخ راه اندازی پروژه های جدید و رویدادهای مرتبط مطلع شوند. سرمایه گذاران و ونچرکپیتال ها می توانند از طریق عضویت در سایت به محض صدور اطلاعیه ها پیام دریافت کنند و از فرصت های سرمایه گذاری مطلع شوند.
۳. ابزارهای رصد تامین مالی پروژه ها
بسیاری از پلتفرم ها مانند دیفای لاما اطلاعات مالی پروژه ها را در اختیار کاربرن قرار می دهند. نمونه های دیگری مانند آن نیز وجود دارند که عبارت اند از:
- کریپتو رنک (CryptoRank)
یک پلتفرم تحلیلی است که برای ردیابی طیف وسیعی از اطلاعات ازجمله داده های مربوط به توکن، بودجه و پروژه طراحی شده است. کاربران می توانند از رویدادهایی مانند دورهای تامین مالی پروژه ها، عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز (IDO)، عرضه اولیه کوین (ICO) و ایردراپ ها (AirDrops) مطلع شوند. همچنین در این پلتفرم، فهرستی از ایردراپ های احتمالی، وظایف و راهنمای آن ها و داده های مربوط به آنلاک (بازشدن قفل) توکن ها ارائه می شود.
- سایفرهانتر (CypherHunter)
یک پایگاه داده جامع شبیه به لینکدین (LinkedIn) است که به طور خاص در حوزه رمز ارزها فعالیت می کند. این پلتفرم داده های مربوط به پروژه های بلاکچینی، افراد درگیر در فضای کریپتو و دوره های تامین مالی اخیر پروژه ها را جمع می کند.
- کرانچ بیس (Crunchbase)
کرانچ بیس اطلاعات مالی پروژه ها نظیر دورهای تامین مالی، سرمایه گذاران کلیدی و سرمایه جذب شده پروژه های مختلف را نمایش می دهد. همچنین این پلتفرم اطلاعاتی درباره کارمندان، فعالیت ها، افراد و ارتباطات احتمالی پروژه ها را ارائه می دهد. کاربران می توانند از این اطلاعات برای برقراری ارتباط با بنیان گذاران پروژه ها و فرصت های شبکه سازی استفاده کنند.
- کریپتو فاندریزینگ (Crypto Fundraising)
یکی از منابع غنی در حوزه رمزارزهاست که اطلاعات مربوط به دورهای تامین سرمایه، رویدادها و اخبار مربوط به پروژه های کریپتویی را ارائه می دهد. وجه تمایز کریپتو فاندریزینگ از آن جهت است که اطلاعات دست اول را که هنوز توسط سایر پلتفرم های تحلیلی پوشش داده نشده است ارائه می دهد. در این سایت می توانید به راحتی به فهرست سرمایه گذاران یک پروژه و اطلاعات تماس آن ها دسترسی داشته باشید.
۴. اقتصاد توکن (Tokenomics)
برای اطلاع از داده های مربوط به اقتصاد توکن می توانید از ابزارهای زیر استفاده کنید.
- توکنومیکس (Tokenomist)
سرویسی برای ردیابی داده های اقتصادی توکن از جمله زمان و میزان آنلاک شدن (بازشدن قفل) توکن ها است. کاربران می توانند با فیلتر کردن پروژه ها و توکن ها بفهمند چه زمانی عرضه توکن افزایش پیدا می کند و تاثیر آن بر قیمت ها را پیش بینی کنند.
- کوین برین (CoinBrain)
یک پلتفرم تحلیلی است که داده های آنچین و آفچین را ارائه می دهد. کاربران می توانند با استفاده از فیلترها، توکن های پرطرفدار و جدید را بیابند و از زمان بندی توکن آنلاک ها مطلع شوند. همچنین کاربران می توانند با استفاده از قابلیت جستجو در دسته بندی های مختلف، فرصت های سرمایه گذاری را شناسایی کنند.
۵. ابزارهای شناسایی پروژه
برای ارزیابی شرایط فعلی بازار و کشف فرصت های سرمایه گذاری به داشبوردهایی نیاز داریم که اطلاعات کامل تری را در اختیار ما بگذارند که از جمله آن ها می توان موارد زیر را نام برد.
- چین بروکر (ChainBroker)
سرویسی برای ردیابی شاخص های مالی شبکه ها و توکن هاست. کاربران با استفاده از قابلیت های چین بروکر می توانند شرایط بازار، فعالیت سرمایه گذاران و مشارکت های پلتفرم را تجزیه و تحلیل کنند. به علاوه، این سایت با استفاده از نقشه های گرمایی در برخی دسته بندی های خاص، ارزیابی پتانسیل شبکه ها و دارایی ها را به شکل بصری و آسان تر ارائه می دهد.
- پلتفرم DYOR
یکی دیگر از ابزارهای عالی برای ردیابی وضعیت پروتکل های دیفای است. این پلتفرم یک سری داشبوردهای رتبه بندی را بر اساس معیارهای خاص درون زنجیره ای ارائه می دهد. کاربران با استفاده از این داشبوردها می توانند درک بهتری از نبض بازار بدست بیاورند.
- مانی دیسکاور (Moni Discover)
یک ابزار منحصر به فرد است که با تحلیل توجهات اجتماعی مانند بحث ها و ترندهای محبوب به کاربران در شناسایی فرصت های جدید کمک می کند. با استفاده از اطلاعات این پلتفرم می توانید پروژه های جدید و سودآور از میم کوین ها گرفته تا پروژه های زیرساخت را زودتر از دیگران شناسایی کنید.
۶. ابزارهای ردیابی معاملات ارزهای دیجیتال
ابزارهای مربوط به این بخش را می توانیم به سه گروه سوشال تریدینگ، میم کوین تریدینگ و آنالیز بازار تقسیم کنیم.
سوشال تریدینگ (Social Trading)
- آلفااسکن (AlphaScan)
ابزاری برای پایش احساسات عمومی پیرامون توکن های خاص است. این ابزار با ردیابی کوین ها و توکن ها در شبکه اجتماعی X نشان می دهد که هر توکن در یک روز مشخص چند بار مورد بحث قرار گرفته است. همچنین آلفااسکن سود احتمالی حاصل از دنبال کردن توصیه های افراد برجسته این صنعت را هم نشان می دهد. کاربران با استفاده از این اطلاعات می توانند پتانسیل معاملاتی برخی کامیونیتی ها و بلاگرها را ارزیابی کنند و میزان هیجان پیرامون دارایی های خاص را بسنجند. به عبارت دیگر، این ابزار به کاربران در شناسایی دارایی های محبوب و توصیه های سودآور کمک می کند.
- سیلو (Cielo)
پلتفرمی برای نظارت بر معاملات تریدرهای برتر کریپتو است و به کاربران کمک می کند دید بهتری نسبت به بازار بدست بیاورند. این پلتفرم با ارائه تحلیل های مورد نیاز و صدور پیام، کاربران را از تحرکات انجام شده در کیف پول تریدرهای برتر مطلع می کند تا بتوانند استراتژی های آن ها را در معاملات خود کپی کنند.
- اسکوپ اسکن (Scopescan)
این سایت که قبلا واچرز (Watchers) نام داشت، اولین محصولی است که از گراف دانش 0x Scope استفاده می کند. پلتفرم تحلیلی اسکوپ اسکن می تواند پروفایل لحظه ای نهادهایی را که ارتباطات مهمی دارند بازآفرینی کند. همچنین اسکوپ اسکن با ارائه داده های کاملی از فعالیت کیف پول ها، رتبه بندی پروژه ها و توکن ها بر اساس TVL، جریان های سرمایه و سیگنال های پول هوشمند به کاربران کمک می کند که در درک بهتری از فعالیت های آنچین داشته باشند.
- آلفانومیکس (Alphanomics)
یک سرویس چندکاره است، کاربران می توانند از معاملات درون زنجیره ای صرافی های غیرمتمرکز به صورت لحظه ای آگاه شوند و در جریان روندهای بازار قرار بگیرند. این اطلاعات لحظه ای به کاربران در شناسایی فرصت های با پتانسیل سودآوری بالا و کم ریسک، ردیابی استراتژی تریدرهای برتر و مدیریت بهتر پورتفو کمک می کند.
میم کوین تریدینگ (Meme Trading)
دو پلتفرم دکس اسکرینر (DexScreener) و دکس تولز (DEXTools) ابزارهای طلایی شناسایی میم کوین ها هستند. در این پلتفرم ها می توانید اطلاعاتی مانند بهترین قیمت ها، میزان نقدینگی، تراکنش های یک جفت معاملاتی خاص، فعالیت کیف پول ها و سایر موارد مشابه را ردیابی کنید.
توصیه می شود برای ردیابی عملکردهای مخرب احتمالی در قراردادهای هوشمند از پلتفرم هایی مانند هانی پات (Honeypot)، دی دات فای (De.Fi) و سالیدیتی اسکن (SolidityScan) کمک بگیرید.
تحلیل بازار (Market Analysis)
پلتفرم های متعددی برای آنالیز بازار وجود دارند که احتمالا با تعدادی از آن ها آشنا هستید.
- تریدینگ ویو (TradingView)
یکی از پلتفرم های برجسته و محبوب بازار است که معامله گران در سراسر جهان از آن استفاده می کنند. این پلتفرم داده های هزاران جفت معاملاتی در چندین پلتفرم معاملاتی مختلف را تحت پوشش قرار می دهد. کاربران می توانند از امکاناتی نظیر سفارشی سازی نمودارها در قالب های مختلف، ثبت یادداشت های شخصی و مقایسه دارایی های مختلف با یکدیگر استفاده کنند.
- کوین گکو (CoinGecko) و کوین مارکت کپ (CoinMarketCap)
دو پلتفرم معروف و پرکاربرد برای ردیابی داده های بازار هستند و اطلاعات تحقیقاتی ارزشمندی را در اختیار کاربران قرار می دهند.
- بلاکچین سنتر (BlockchainCenter)
این سایت با ارائه انواع نمودارها و شاخص های بصری به کاربران در ردیابی و مقایسه بهتر داده های شبکه کمک می کند. کاربران می توانند شرایط بازار، وضعیت دارایی ها و سلطه ارزهای خاص را ارزیابی کنند. ویژگی برجسته بلاکچین سنتر، نمودارهای بصری آن است که درک روند بازار را برای افراد مبتدی آسان می کند.
- گلسنود (Glassnode)
شرایطی را فراهم کرده است تا معامله گران و سرمایه گذاران بتوانند به راحتی روندها و نقاط عطف مهمی را که روی دارایی های دیجیتال تاثیر می گذارند پیش بینی کنند. این پلتفرم روی بلاکچین و داده های مطرح بازار تمرکز دارد و اطلاعات ارزشمندی را درمورد جریان های سرمایه، داده های فاندامنتال و احساسات بازار برای دارایی های بلوچیپ (Blue Chip) ارائه می دهد. همچنین کاربران می توانند در کنار انواع اندیکاتورهای اقتصادی و مالی، از تحقیقات و گزارش های گلسنود برای درک بهتر وضعیت صنعت بلاکچین استفاده کنند.
- کوین گلس (Coinglass)
یک پلتفرم جامع برای ردیابی وضعیت مالی بازارهای مختلف است. این پلتفرم یک ابزار ایده آل برای تریدرهای حرفه ای است؛ چراکه علاوه بر رصد بازار، اطلاعات کاملی را مورد وضعیت لیکوئیدیشن تریدرها، پوزیشن های شورت (Sell) و لانگ (Buy) و معاملات آپشن (Options Trading) در اختیار آن ها قرار می دهد.
- کریپتو بابلز (CryptoBubbles)
یک سایت منحصر به فرد است که نقشه بازار را به شکل حباب نشان می دهد. در این پلتفرم، کاربران به راحتی می توانند تغییرات حجم بازار را به صورت بصری دنبال کنند، ببینند قیمت کدام رمزارزها در حال افزایش یا کاهش است یا حتی بفهمند چه کسی درصد مشخصی از دارایی را در اختیار دارد.
- کریپتوکوانت (CryptoQuant)
یک پلتفرم تحقیقاتی قوی و مبتنی بر داده های بازار است که به صورت جامعه محور عمل می کند. این پلتفرم نه تنها داده های بازار را تحلیل می کند؛ بلکه به کاربران اجازه می دهد از تجربیات و دیدگاه های دیگر اعضای جامعه بهره مند شوند.
- مارکت کپ آو (MarketCapOf)
به کاربران کمک می کند تا بفهمند اگر ارزهای دیجیتال مختلف از نظر ارزش بازار با یکدیگر برابر باشند، قیمت آن ها چقدر خواهد بود. به طور مثال، اگر فرض کنیم ارزش بازار اتریوم برابر با بیت کوین باشد، در این صورت قیمت آن حدود ۱۰٬۰۰۰ دلار می شود.
۷. ابزارهای مدیریت سرمایه گذاری های غیرفعال
اگرچه مدیریت فرصت های سرمایه گذاری غیرفعال چالش برانگیز است؛ اما با استفاده از ابزارهایی مانند Revert ،De.Fi و DefiLama می توانید به نتایج بهتری برسید.
- ریورت (Revert)
یک اکسپلورر جامع و رابط کاربری برای تامین کنندگان نقدینگی بازارسازهای خودکار (AMM) روی نسخه های دوم و سوم یونی سواپ (Uniswap v2 & v3) و سوشی سواپ (Sushiswap) است. این ابزار به سرمایه گذاران کمک می کند تا بازده سرمایه گذاری های خود را برآورد کنند.
۸. ابزارهای رصد ایردراپ ها (AirDrops)
اگرچه ایردراپ ها به اندازه قبل محبوب نیستند؛ اما همچنان برای برخی افراد و به ویژه برای ایردراپ هانترها (Airdrop Hunter) یک منبع درآمد غیرفعال به شمار می روند. علاوه بر وب سایت کریپتو رنک که قبلا به آن اشاره کردیم، پلتفرم های دیگری برای شکار ایردراپ ها وجود دارند که در ادامه برخی از آن ها را نام می بریم.
- دراپس تب (DropsTab)
یک ابزار همه کاره برای ردیابی پروتفولیوها، آنالیز بازار و شناسایی ایردراپ های جدید است. دراپس تب قابلیت های گسترده ای دارد و می تواند به طور همزمان از چندین ابزار آنالیز استفاده کند.
- بنکلِس (Bankless)
یک سرویس منحصر به فرد را برای ردیابی ایردراپ ها و پروژه های مستعد رشد ارائه می دهد. همچنین کاربران با استفاده از این ابزار می توانند وضعیت ایردراپ های دریافت نشده مربوط به آدرس کیف پول خود را بررسی کنند.
- آلفا دراپس (Alpha Drops)
یک ابزار عالی برای ردیابی ایردراپ ها در بخش های مختلف وب ۳ است. این پلتفرم فیلترهای کاربرپسندی دارد و کاربران می توانند پروژه ها را در بخش های مختلف دسته بندی کنند. صفحه مربوط به هر پروژه، اطلاعات دقیقی را در مورد تسک های واجد شرایط شدن در ایردراپ، شاخص های مالی و مرحله پروژه (تست نت یا مین نت) ارائه می دهد.
- ایردراپ الرتس (Airdrops Alert)
اطلاعات مربوط به ایردراپ های فعلی و آینده را گردآوری می کند و توضیحات کاملی را در مورد نحوه شرکت در آن ها ارائه می دهد. کاربران می توانند ایردراپ ها را برا اساس معیارهای مختلف از جمله نیاز به احراز هویت (KYC) فیلتر کنند.
۹. ابزارهای ردیابی و مدیریت پرتفولیوهای کریپتویی
مدیریت یک پورتفوی متنوع که شامل دارایی های متعدد در زنجیره ها و استخرهای مختلف است، چندان آسان نیست. برای مدیریت روزانه سرمایهگذاری های خود می توانید از ابزارهای زیر کمک بگیرید.
- دی بنک (DeBank)
پلتفرمی برای ردیابی و بررسی کیف پول های ارز دیجیتال است. با استفاده از این ابزار می توانید روی تمام دارایی های موجود در ولت خود نظارت داشته باشید، تاریخچه تراکنش ها را ردیابی کنید و تغییرات ارزش خالص دارایی های خود را ببینید.
- کوین استَتس (CoinStats)
پلتفرمی برای ردیابی و آنالیز پورتفولیو است که به کاربران اجازه می دهد وضعیت دارایی هایشان را در سراسر بازار نظارت کنند و به داده های مالی کیف پول های خود دسترسی داشته باشند. همچنین کاربران می توانند تاریخچه تراکنش ها در شبکه های مختلف را ببینند و تراکنش های مشکوک یا کلاهبرداری که ممکن است بر آدرس کیف پول آن ها تأثیر بگذارد را شناسایی کنند.
- آرکهام (Arkham)
ابزار قدرتمندی برای مرتبط کردن فعالیت های مالی در دنیای ارزهای دیجیتال به افراد و موسسات در دنیای واقعی است. این پلتفرم می تواند عملکردها و تراکنش های موسسات بزرگ و نهادهای دولتی را پیگیری و تحلیل کند.
۱۰. ابزارهای تحقیقاتی
علاوه بر وب سایت هایی مانند کریپتو کوانت، گلسنود و مساری که منابع تحقیقاتی ارزشمندی به شمار می آیند، پلتفرم های دیگری نیز به طور مداوم گزارش های تحقیقاتی کاملی را منتشر می کنند که از جمله آن ها می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم.
- دلفی دیجیتال (Delphi Digital)
یک شرکت پژوهش محور با تیمی جهانی است که روی توسعه و تسریع پذیرش ارزهای دیجیتال تمرکز دارند. این شرکت از سه واحد مجزا شامل تحقیقات، آزمایشگاه و موسسات سرمایه گذاری تشکیل شده است که همگی تحت یک برند و با هدف مشترک در حال فعالیت هستند.
- چینالیسس (Chainalysis)
یک شرکت پیشرو در زمینه تحلیل بلاکچین است که ابزارهای تحقیقاتی را در اختیار بانک ها، شرکت های ارز دیجیتال و سازمان های دولتی قرار می دهد. این شرکت برای ردیابی و تحلیل تراکنش های بلاکچینی، مجموعه ای از ابزارهای ردیابی تراکنش ها، تحلیل ریسک و بصری سازی داده ها را ارائه می دهد.
در انتها
موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال مستلزم درک درست بازار و استفاده از ابزارهای مناسب است. به همین دلیل در این مطلب سعی کردیم ابزارهای کاربردی مورد نیاز برای فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال را به تفکیک هر بخش معرفی کنیم. به نظر شما کدام سایت ها یا داشبوردها در این فهرست از قلم افتاده اند؟ آن ها را در بخش با ما به اشتراک بگذارید.
بلاکتوپیا
صرافی کراکن؛ DCA محبوبترین استراتژی سرمایه گذاری در بازار رمزارزها
نظرسنجی اخیر صرافی کراکن نشان میدهد اکثر سرمایه گذاران کریپتو، در هنگام خرید یک دارایی دیجیتال به استفاده از استراتژی DCA (Dollar-Cost Averaging) تمایل دارند. استراتژی میانگین هزینه دلاری، به معنای خرید یک دارایی در فواصل منظم، مانند یک بار در ماه، صرف نظر از قیمت آن است.
منتشر شده
3 هفته پیشدر
مهر 19, 1403طبق نظرسنجی اخیر صرافی کراکن (Kraken)، استراتژی میانگین هزینه دلاری (DCA) به عنوان یکی از محبوبترین روش های سرمایه گذاری در میان معامله گران کریپتو شناخته شده است. حدود ۷۶٪ از شرکت کنندگان این نظرسنجی برای کاهش ریسک معاملات از این روش استفاده می کنند.
این استراتژی به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا به طور منظم مقدار مشخصی از یک رمز ارز را خریداری کنند و به این ترتیب، میانگین هزینه خرید خود را کاهش دهند. این رویکرد به خصوص در بازارهای ناپایدار مانند بازار کریپتو می تواند به حفظ سرمایه و کاهش تأثیر نوسانات کمک کند.
نتایج نظرسنجی صرافی کراکن (Kraken)
نظرسنجی اخیر صرافی کراکن نشان می دهد اکثر سرمایه گذاران کریپتو، در هنگام خرید یک دارایی دیجیتال به استفاده از استراتژی DCA (Dollar-Cost Averaging) تمایل دارند.
در این نظرسنجی ۱,۱۰۹ سرمایه گذار کریپتو شرکت کردند و نتایج آن در تاریخ ۷ اکتبر (۱۶ مهر) منتشر شد. حدود ۸۳.۵٪ از شرکت کنندگان اعلام کردند تا به حال از این استراتژی (DCA) استفاده کردند و ۵۹٪ آن ها نیز همچنان آن را به عنوان استراتژی اصلی خود برای خرید در نظر می گیرند.
استراتژی میانگین هزینه دلاری، به معنای خرید یک دارایی در فواصل منظم، مانند یک بار در ماه، صرف نظر از قیمت آن است. محققان کراکن ادعا کردند این روش می تواند تأثیر نوسانات کوتاه مدت قیمت را کاهش دهد و احساساتی که ممکن است قضاوت را تحت تأثیر قرار دهند را از بین ببرد.
بیش از ۴۶٪ از پاسخ دهندگان معتقد بودند بزرگترین مزیت استراتژی DCA، پوشش ریسک در برابر نوسانات بازار است. در حالی که حدود یک سوم بر این باور بودند که این روش به عادت های سرمایه گذاری منظم کمک می کند؛ حدود ۱۲٪ نیز گفتند که DCA احساسات را از معاملات حذف می کند.
مزایای استفاده از استراتژی DCA بسته به سطح درآمد متفاوت است. افرادی که کمتر از ۵۰,۰۰۰ دلار درآمد دارند، بزرگترین مزیت این استراتژی را تشویق به عادت های سرمایه گذاری منظم می دانند، در حالیکه افرادی با درآمد بیش از ۵۰,۰۰۰ دلار، کاهش تأثیر نوسانات بازار را به عنوان مزیت اصلی مطرح کردند.
تقریباً ۷۰٪ از شرکت کنندگانی که درآمدی بین ۱۷۵,۰۰۰ تا ۱۹۹,۰۰۰ دلار داشتند، بر این باور بودند که کاهش تأثیر نوسانات بازار، بزرگترین مزیت DCA است. با این حال، فقط بیش از ۸٪ از پاسخ دهندگان استراتژی خود را در مواجهه با زیان ها حفظ کردند و محققان افزودند کسانی که از استراتژی های سرمایه گذاری دیگری استفاده می کنند، بیشتر احتمال دارد در زمان نوسانات بازار به مسیر خود ادامه دهند.
محققان اظهار داشتند هر چه یک سرمایه گذار درآمد بیشتری داشته باشد، اعتماد بیشتری به پای بندی به استراتژی سرمایه گذاری خود دارد. تقریباً ۶۳٪ از افرادی که درآمد بالای ۱۰۰,۰۰۰ دلار داشتند، اظهار داشتند که توانایی بسیار قوی برای پای بندی به برنامه معاملاتی خود در زمان نوسانات بازار دارند. همچنین، این نظرسنجی نشان داد سرمایه گذاران با درآمد بالای ۱۰۰,۰۰۰ دلار تمایل بیشتری به استفاده از روش DCA دارند، در حالی که سرمایه گذاران با درآمد کمتر از ۱۰۰,۰۰۰ دلار بیشتر تمایل به تلاش برای امتحان کردن بازار دارند.
سرمایه گذاران بین ۱۸ تا ۲۹ سال نیز به استراتژی های پرریسک تری تمایل داشتند و نیمی از آن ها تمایل به امتحان کردن بازار دارند. کراکن خاطر نشان کرد سرمایه گذاران بالای ۴۵ سال بیشتر به بازارهای کریپتو توجه می کنند؛ به طوریکه دو سوم آن ها این بازار را بیشتر از سرمایه گذاری های سنتی بررسی می کنند. در حالی که تنها یک سوم از افراد ۱۸ تا ۲۹ ساله همین کار را انجام می دهند.
تیم کراکن اظهار داشت استراتژی DCA بی نقص نیست، اما می تواند استرس بازار را کاهش دهد و تصمیم گیری های احساسی را جبران کند.
برای ارسال نظر باید وارد شوید ورود