آموزش
اصطلاحات پایه فارکس که هر معامله گر باید بداند
این اصطلاحات، زبان مشترک معاملهگران فارکس در سراسر جهان هستند و درک صحیح آنها، به شما کمک میکند تا تحلیلها را بهتر بفهمید، استراتژیهای معاملاتی را درک کنید.

منتشر شده
4 ماه پیشدر
توسط
روکو (Rocco)
بازار فارکس (Forex)، به عنوان بزرگترین بازار مالی جهان، فرصتهای بینظیری را برای کسب سود در اختیار معاملهگران قرار میدهد. این بازار ۲۴ ساعته و پویا، با نوسانات قیمتی مداوم، جذابیت خاصی برای سرمایهگذاران ریسکپذیر دارد. اما ورود به این بازار، بدون داشتن دانش و آگاهی کافی، میتواند به همان اندازه که سودآور است، زیانبار نیز باشد. درک اصطلاحات پایه فارکس، نخستین گام برای ورود به این بازار است.
همانطور که برای یادگیری هر زبان جدیدی، ابتدا باید الفبا و واژگان پایه آن را فراگرفت، در بازار فارکس نیز تسلط بر اصطلاحات رایج و کلیدی، پیشنیاز این بازار است. این اصطلاحات، زبان مشترک معاملهگران فارکس در سراسر جهان هستند و درک صحیح آنها، به شما کمک میکند تا تحلیلها را بهتر بفهمید، استراتژیهای معاملاتی را درک کنید و در نهایت، تصمیمات آگاهانهتری بگیرید. بدون دانستن این اصطلاحات، شما مانند یک غریبه در سرزمینی ناشناخته خواهید بود که نمیتواند با دیگران ارتباط برقرار کند و راه خود را پیدا کند. در ادامه با اینوستورنت همراه باشید.
۱- فارکس (Forex) چیست؟
فارکس (Forex) که گاهی به اختصار FX نیز نامیده میشود، کوتاهشده عبارت Foreign Exchange به معنای “تبادل ارز خارجی” است.
فارکس بزرگترین بازار مالی جهان است که در آن ارزهای مختلف کشورها در برابر یکدیگر معامله میشوند. این بازار به صورت ۲۴ ساعته در ۵ روز هفته (دوشنبه تا جمعه) فعال است و حجم معاملات روزانه آن به تریلیونها دلار میرسد. برخلاف بازار سهام که در مکان فیزیکی خاصی (بورس) متمرکز است، فارکس یک بازار غیرمتمرکز (Over-the-Counter یا OTC) است و معاملات از طریق شبکههای کامپیوتری بین معاملهگران در سراسر جهان انجام میشود.
۲- جفت ارز (Currency Pair) چیست؟
در بازار فارکس، ارزها همیشه به صورت جفت معامله میشوند. به این معنی که ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر سنجیده میشود. به این جفت ارزها، “Currency Pair” گفته میشود. هر جفت ارز از دو ارز تشکیل شده است.
- ارز پایه (Base Currency): ارزی که در سمت چپ قرار دارد و ارزش آن مبنای مقایسه است.
- ارز متقابل (Quote Currency یا Counter Currency): ارزی که در سمت راست قرار دارد و ارزش آن نسبت به ارز پایه سنجیده میشود.
برای مثال، در جفت ارز EURUSD (یورودلار آمریکا)، یورو ارز پایه و دلار آمریکا ارز متقابل است. این جفت ارز نشان میدهد که برای خرید ۱ یورو، چند دلار آمریکا باید پرداخت کرد.
جفت ارزها به سه دسته اصلی تقسیم میشوند: جفت ارزهای اصلی (Major Pairs)، فرعی (Minor Pairs) یا کراس (Cross Pairs) و اگزاتیک یا غیرمتعارف (Exotic Pairs)
۳- نماد اختصاری ارزها (Currency Symbols)
در بازار فارکس، هر ارز با یک نماد اختصاری سه حرفی شناخته میشود. دو حرف اول معمولاً نشاندهنده نام کشور و حرف سوم نشاندهنده نام واحد پول آن کشور است. در جدول زیر، نمادهای اختصاری رایجترین ارزها آورده شده است.
نماد اختصاری | نام کامل ارز | کشور |
USD | United States Dollar (دلار آمریکا) | ایالات متحده |
EUR | Euro (یورو) | منطقه یورو |
JPY | Japanese Yen (ین ژاپن) | ژاپن |
GBP | Great Britain Pound (پوند انگلیس) | بریتانیا |
CHF | Swiss Franc (فرانک سوئیس) | سوئیس |
CAD | Canadian Dollar (دلار کانادا) | کانادا |
AUD | Australian Dollar (دلار استرالیا) | استرالیا |
NZD | New Zealand Dollar (دلار نیوزیلند) | نیوزیلند |
۴- سشن معاملاتی چیست؟
سشن معاملاتی (Trading Session) به بازه زمانی مشخصی در طول شبانهروز گفته میشود که در آن، بازار فارکس در یک منطقه جغرافیایی خاص فعال است. از آنجا که بازار فارکس یک بازار ۲۴ ساعته است، این بازار در مناطق مختلف جهان به نوبت باز و بسته میشود. هر سشن معاملاتی، ویژگیهای خاص خود را از نظر حجم معاملات، نوسانات و جفت ارزهای فعال دارد.

۵- پوزیشن معاملاتی چیست؟
پوزیشن معاملاتی (Position) به معنای داشتن یک دارایی (جفت ارز) با انتظار افزایش یا کاهش آن است.
- پوزیشن لانگ (Long) یا خرید (Buy): زمانی که شما یک جفت ارز را میخرید، به این معنی است که انتظار دارید ارزش ارز پایه (ارز سمت چپ) در برابر ارز متقابل (ارز سمت راست) افزایش یابد.
- مثال: اگر EURUSD را بخرید، انتظار دارید که ارزش یورو در برابر دلار آمریکا افزایش یابد.
- پوزیشن شورت (Short) یا فروش (Sell): زمانی که شما یک جفت ارز را میفروشید، به این معنی است که انتظار دارید ارزش ارز پایه در برابر ارز متقابل کاهش یابد.
- مثال: اگر EURUSD را بفروشید، انتظار دارید که ارزش یورو در برابر دلار آمریکا کاهش یابد.
۶- بروکر فارکس (Brokers) چیست؟
بروکر (Broker) یا کارگزار، یک شرکت یا موسسه مالی است که به عنوان واسطه بین معاملهگران و بازار فارکس عمل میکند.
بروکرها به معاملهگران امکان دسترسی به پلتفرم معاملاتی را میدهند که از طریق آن میتوانند سفارشات خرید و فروش ارزها را ثبت کنند. در واقع، بدون وجود بروکر، معاملهگران خرد نمیتوانند به طور مستقیم در بازار بین بانکی فارکس معامله کنند.
۷- حساب معاملاتی چیست؟
حساب معاملاتی (Trading Account) حسابی است که شما نزد یک بروکر (کارگزار) فارکس افتتاح میکنید تا از طریق آن بتوانید به خرید و فروش جفت ارزها و سایر ابزارهای مالی بپردازید. این حساب، پل ارتباطی شما با بازار فارکس است و تمام معاملات شما از طریق این حساب انجام میشود.
انواع حساب معاملاتی
- حساب آزمایشی (Demo Account)
یک حساب مجازی است که به شما امکان میدهد بدون ریسک از دست دادن پول واقعی، با شرایط بازار فارکس آشنا شوید و استراتژی معاملاتی (Trading Strategy) خود را تمرین کنید. در حساب دمو، از پول مجازی استفاده میشود، اما قیمتها و شرایط بازار واقعی هستند.
- حساب واقعی (Real Account)
حسابی است که با پول واقعی شارژ میشود و معاملات واقعی در آن انجام میگیرد. سود و زیان در این حساب واقعی است.
۸- پیپ (Pip) چیست؟
- پیپ (Pip)
مخفف عبارت “Percentage in Point” یا “Price Interest Point” است و به کوچکترین واحد تغییر قیمت در یک جفت ارز گفته میشود. در اکثر جفت ارزها، پیپ معادل ۰.۰۰۰۱ (یک ده هزارم) واحد ارز متقابل است.
به عنوان مثال اگر قیمت EURUSD از ۱.۱۰۵۰ به ۱.۱۰۵۱ افزایش یابد، میگوییم قیمت به اندازه ۱ پیپ افزایش یافته است.

- پیپت (Pipette)
در برخی از بروکرها (کارگزاران)، قیمتها با دقت بیشتری (تا یک رقم اعشار بیشتر) نمایش داده میشوند. به این رقم اضافی، پیپت گفته میشود که معادل یک دهم پیپ است. به طور مثال اگر قیمت EURUSD برابر ۱.۱۰۵۰۵ باشد، رقم پنجم اعشار (۵) نشاندهنده پیپت است.

۹- اسپرد (Spread) چیست؟
اسپرد (Spread) به اختلاف بین قیمت خرید (Bid) و قیمت فروش (Ask) یک جفت ارز گفته میشود. این اختلاف، هزینهای است که شما برای انجام معامله به بروکر پرداخت میکنید.
به عنوان مثال اگر قیمت خرید EURUSD برابر ۱.۱۰۵۰ و قیمت فروش آن ۱.۱۰۵۳ باشد، اسپرد این جفت ارز ۳ پیپ است.
انواع اسپرد
- اسپرد ثابت (Fixed Spread)
در این نوع اسپرد، میزان اختلاف بین قیمت خرید و فروش همواره ثابت است و با نوسانات بازار تغییر نمیکند.
- اسپرد متغیر (Variable Spread)
در این نوع اسپرد، میزان اختلاف بین قیمت خرید و فروش بسته به شرایط بازار (حجم معاملات) تغییر میکند. اسپرد متغیر معمولاً در زمان انتشار اخبار مهم اقتصادی یا در زمانهایی که نقدینگی بازار کم است، افزایش مییابد.
۱۰- قیمت خرید (Bid) و قیمت فروش (Ask)
- قیمت خرید (Bid)
قیمتی است که بروکر حاضر است جفت ارز را از شما بخرد (یعنی قیمتی که شما میتوانید جفت ارز را به بروکر بفروشید).
- قیمت فروش (Ask)
قیمتی است که بروکر حاضر است جفت ارز را به شما بفروشد (یعنی قیمتی که شما میتوانید جفت ارز را از بروکر بخرید).

همیشه قیمت خرید Ask بالاتر از قیمت فروش Bid است و اختلاف این دو، همان اسپرد است که پیشتر توضیح داده شد.
۱۱- لات (Lot) چیست؟
لات (Lot) یک واحد استاندارد برای اندازهگیری حجم معامله در فارکس است. هر لات نشاندهنده تعداد مشخصی از واحدهای ارز پایه است.
انواع لات
- لات استاندارد (Standard Lot): معادل ۱۰۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است.
- مینی لات (Mini Lot): معادل ۱۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. (یک دهم لات استاندارد)
- میکرو لات (Micro Lot): معادل ۱,۰۰۰ واحد از ارز پایه است. (یک صدم لات استاندارد)
- نانو لات (Nano Lot): معادل ۱۰۰ واحد ارز پایه است. (یک هزارم لات استاندارد)
۱۲- لوریج (Leverage) چیست؟
لوریج (Leverage) یا اهرم، ابزاری است که به شما امکان میدهد با سرمایهای بیشتر از موجودی واقعی حساب خود معامله کنید. به عبارت دیگر، لوریج به شما اجازه میدهد تا با قرض گرفتن از بروکر، حجم معاملات خود را چند برابر کنید.
به طور مثال اگر لوریج حساب شما ۱:۱۰۰ باشد، به این معنی است که به ازای هر ۱ دلار از سرمایه خود، میتوانید تا ۱۰۰ دلار معامله کنید. بنابراین، با ۱۰۰۰ دلار سرمایه، میتوانید تا ۱۰۰,۰۰۰ دلار (معادل ۱ لات استاندارد) معامله کنید.
۱۳- مارجین (Margin) چیست؟
مارجین (Margin) مقدار پولی است که به عنوان تضمین برای باز نگه داشتن یک پوزیشن معاملاتی (با استفاده از لوریج) نزد بروکر سپردهگذاری میشود. در واقع، مارجین بخشی از سرمایه شماست که توسط بروکر “قفل” میشود تا اطمینان حاصل شود که میتوانید زیانهای احتمالی معامله را پوشش دهید.
به طور مثال اگر لوریج حساب شما ۱:۱۰۰ باشد و بخواهید ۱ لات استاندارد EURUSD (معادل ۱۰۰,۰۰۰ یورو) معامله کنید، مارجین مورد نیاز ۱۰۰۰ یورو خواهد بود (%۱ از حجم معامله).
- کال مارجین (Margin Call)
اگر زیان معامله شما به حدی برسد که موجودی حساب شما (پس از کسر زیان) از مارجین مورد نیاز کمتر شود، بروکر به شما هشدار میدهد که یا حساب خود را شارژ کنید یا پوزیشنهای خود را ببندید. به این هشدار، کال مارجین گفته میشود. اگر به کال مارجین توجه نکنید، بروکر ممکن است به طور خودکار پوزیشنهای شما را ببندد تا از زیان بیشتر جلوگیری کند.
۱۳- سواپ (Swap) یا بهره شبانه چیست؟
سواپ (Swap) یا بهره شبانه، هزینهای است که به دلیل باز نگه داشتن یک پوزیشن معاملاتی (خرید یا فروش) برای بیش از یک روز، به حساب شما تعلق میگیرد (یا از آن کسر میشود). این هزینه بر اساس تفاوت نرخ بهره (Interest Rate) بین دو ارز موجود در جفت ارز محاسبه میشود.
۱۴- سفارش (Order) چیست؟
سفارش (Order) دستوری است که شما به بروکر خود میدهید تا یک معامله را در قیمت مشخصی (یا در بهترین قیمت موجود) برای شما انجام دهد. سفارشها به شما امکان میدهند تا کنترل بیشتری بر روی معاملات خود داشته باشید و نیازی به نظارت مداوم بر بازار نداشته باشید.
انواع سفارشات
- سفارش بازار (Market Order)؛ سفارشی است برای خرید یا فروش فوری یک جفت ارز در بهترین قیمت فعلی بازار. این نوع سفارش زمانی استفاده میشود که میخواهید سریعاً وارد معامله شوید و قیمت دقیق برای شما اهمیت کمتری دارد. سفارشات بازار معمولاً بلافاصله اجرا میشوند، اما ممکن است در شرایط نوسانات شدید بازار، قیمت اجرا شده کمی با قیمتی که در لحظه سفارش مشاهده کردهاید، متفاوت باشد (اسلیپیج).
- سفارش محدود (Limit Order)؛ سفارشی است برای خرید یا فروش یک جفت ارز در یک قیمت مشخص یا بهتر از آن.
- سفارش خرید محدود (Buy Limit)؛ برای خرید در قیمتی پایینتر از قیمت فعلی بازار استفاده میشود.
- سفارش فروش محدود (Sell Limit)؛ برای فروش در قیمتی بالاتر از قیمت فعلی بازار استفاده میشود. این نوع سفارش زمانی استفاده میشود که میخواهید در قیمت دلخواه خود وارد معامله شوید و منتظر رسیدن قیمت به آن سطح هستید.
- سفارش حد ضرر (Stop Loss Order)؛ سفارشی است برای بستن یک معامله در یک قیمت مشخص به منظور جلوگیری از زیان بیشتر.
- سفارش توقف ضرر خرید (Buy Stop Loss)؛ برای بستن معامله فروش در قیمتی بالاتر از قیمت ورود استفاده میشود.
- سفارش توقف ضرر فروش (Sell Stop Loss)؛ برای بستن معامله خرید در قیمتی پایین تر از قیمت ورود استفاده می شود. این نوع سفارش به عنوان یک ابزار مدیریت ریسک ضروری در نظر گرفته میشود.
- سفارش حد سود (Take Profit Order)؛ سفارشی است برای بستن یک معامله در یک قیمت مشخص به منظور ذخیره سود. این نوع سفارش زمانی استفاده میشود که میخواهید پس از رسیدن قیمت به سطح سود مورد نظر، معامله به طور خودکار بسته شود.
- سفارش حد ضرر متحرک (Trailing Stop)؛ نوعی سفارش حد ضرر است که به طور خودکار با حرکت قیمت به نفع شما، جابجا میشود. اگر یک پوزیشن خرید باز کرده اید و قیمت در حال افزایش است با فعال کردن این دستور ، حد ضرر فرضی شما به همراه قیمت افزایش پیدا می کند. این نوع سفارش به شما کمک میکند تا سود خود را در معاملات دنبالهدار حفظ کنید و در عین حال، از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
۱۵- اسلیپیج چیست؟
اسلیپیج (Slippage) به اختلاف بین قیمتی که شما انتظار دارید سفارش شما در آن اجرا شود و قیمتی که سفارش واقعاً در آن اجرا میشود، گفته میشود. اسلیپیج میتواند مثبت یا منفی باشد.
- اسلیپیج مثبت: زمانی رخ میدهد که سفارش شما در قیمتی بهتر از قیمت مورد انتظار شما اجرا شود.
- اسلیپیج منفی: زمانی رخ میدهد که سفارش شما در قیمتی بدتر از قیمت مورد انتظار شما اجرا شود.
اسلیپیج معمولاً در شرایط نوسانات شدید بازار یا زمانی که حجم معاملات کم است، رخ میدهد.
۱۶- ریکوت چیست؟
ریکوت (Requote) زمانی اتفاق میافتد که بروکر به دلیل تغییر سریع قیمتها، نمیتواند سفارش شما را در قیمتی که درخواست دادهاید، اجرا کند. در این حالت، بروکر به شما یک قیمت جدید پیشنهاد میدهد و از شما میپرسد که آیا مایل به اجرای سفارش در قیمت جدید هستید یا خیر.
ریکوت بیشتر در بازارهای پرنوسان و در بروکرهایی که از نوع Dealing Desk (Market Maker) هستند، رخ میدهد.
۱۷- شاخص (Index)
شاخص (Index) معیاری است که عملکرد گروهی از داراییها را نشان میدهد. در بازار فارکس، شاخصهای ارزی وجود دارند که عملکرد یک ارز را در برابر سبدی از ارزهای دیگر اندازهگیری میکنند.
به عنوان مثال شاخص دلار آمریکا (DXY) عملکرد دلار آمریکا را در برابر سبدی از شش ارز دیگر (یورو، ین ژاپن، پوند انگلیس، دلار کانادا، کرون سوئد و فرانک سوئیس) اندازهگیری میکند. معامله گران از Index برای سنجش قدرت یک ارز استفاده می کنند.
در انتها
اکنون که با اصطلاحات پایه فارکس آشنا شدید، میتوانید گامهای بعدی را در مسیر یادگیری این بازار بردارید. به خاطر داشته باشید که این اصطلاحات، تنها نقطه شروع هستند و دنیای فارکس بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از این مفاهیم اولیه است. با این حال، تسلط بر همین اصطلاحات پایه، به شما کمک میکند تا درک بهتری از تحلیلها، اخبار و آموزشهای مربوط به فارکس داشته باشید و با اعتماد به نفس بیشتری وارد این بازار شوید.
فراموش نکنید که یادگیری فارکس یک فرآیند مستمر است و نیاز به تمرین، مطالعه و صبر دارد. توصیه میکنیم که پیش از شروع معاملات واقعی، حتماً با یک حساب آزمایشی تمرین کنید و استراتژیهای معاملاتی خود را بیازمایید. همچنین، همواره به دنبال یادگیری و بهروزرسانی دانش خود باشید. با تلاش و پشتکار، میتوانید به یک معاملهگر موفق در بازار فارکس تبدیل شوید.
شاید دوست داشته باشید
آموزش
آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟
تحلیلهای بازار ، مانند گزارش CoinGape، نشان میدهند که ابزارهای تکنیکال همچنان برای شناسایی فرصتهای کوتاهمدت استفاده میشوند، اما موفقیت آنها به عوامل متعددی، از جمله شرایط بازار، هزینههای تراکنش و مدیریت ریسک (Risk management)، بستگی دارد.

منتشر شده
2 هفته پیشدر
خرداد 13, 1404توسط
روکو (Rocco)
تحلیل تکنیکال، روشی برای پیشبینی حرکت قیمتها از طریق بررسی دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم معاملات، به یکی از ابزارهای اصلی معاملهگران در بازارهای مالی، بهویژه بازار رمز ارزها، تبدیل شده است. بازار رمز ارزها با ویژگیهای منحصربهفرد خود، مانند معاملات ۲۴ ساعته، نوسانات شدید قیمت و تأثیرپذیری از اخبار و رویدادهای جهانی، محیطی چالشبرانگیز اما پر از فرصت برای معاملهگران ایجاد کرده است.
در این بازار، تحلیل تکنیکال به سبکهای مختلف یا با ابزارهای اندیکاتوری مانند نمودارهای کندلی، میانگینهای متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI) و باندهای بولینگر به معاملهگران کمک میکند تا الگوهای قیمتی را شناسایی کرده و تصمیمات معاملاتی آگاهانهتری بگیرند.
آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار ارزهای دیجیتال سودآور است؟
با توجه به تکامل مداوم بازار ارزهای دیجیتال و ظهور فناوریهای جدید، پرسش از سودآوری تحلیل تکنیکال بهتنهایی بیش از پیش اهمیت یافته است. آیا این روش، که صرفاً بر دادههای قیمتی و حجمی متکی است، میتواند در بازاری پرنوسان و غیرقابلپیشبینی مانند رمز ارزها سودآوری پایداری ارائه دهد؟ این مقاله با هدف پاسخ به این پرسش، به بررسی چارچوبهای نظری، شواهد تجربی، شرایط بازار، چالشها و محدودیتهای تحلیل تکنیکال و ارائه توصیههایی برای معاملهگران میپردازد. برای این منظور، از منابع معتبر و بهروز مانند گزارشهای بازار، مطالعات علمی و تحلیلهای عملی استفاده خواهد شد.
بازار ارزهای دیجیتال همچنان یکی از پویاترین بخشهای مالی جهان است. انتظار میرود این بازار از سال ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۹ با نرخ رشد سالانه مرکب (CAGR) ۱۶.۷ درصد به ارزش ۳۹.۷۵ میلیارد دلار برسد. بااینحال، نوسانات شدید، تأثیرات نظارتی و رویدادهای غیرمنتظره همچنان معاملهگران را به چالش میکشند. این مقاله با بررسی دقیق این عوامل، به دنبال ارائه دیدگاهی جامع در مورد کارایی تحلیل تکنیکال در چنین محیطی است.
“مسلما جواب قطعی برای سوال بالا وجود ندارد، ولی ترکیب تحلیلهای مختلف باعث میشود دیدگاه جامع تر و انتخاب بهتری برای خرید یا فروش رمزارزها داشته باشیم.”
درک تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
تحلیل تکنیکال بر سه اصل بنیادین استوار است که پایه و اساس این روش را تشکیل میدهند:
- بازار همهچیز را در قیمت منعکس میکند
این اصل فرض میکند که تمام اطلاعات موجود، از اخبار و رویدادها گرفته تا احساسات بازار، در قیمت یک دارایی منعکس شده است. بنابراین، معاملهگران نیازی به بررسی عوامل خارجی ندارند و تنها با تحلیل قیمت میتوانند تصمیمگیری کنند.
- قیمتها در قالب روندها حرکت میکنند
تحلیل تکنیکال بر این باور است که قیمتها تمایل دارند در جهتهای مشخصی (صعودی، نزولی یا خنثی) حرکت کنند و این روندها تا زمانی که شواهد قوی برای تغییر آنها ظاهر نشود، ادامه مییابند.
- تاریخ تکرار میشود
الگوهای قیمتی و رفتاری در بازارها تمایل به تکرار دارند، زیرا روانشناسی معاملهگران و سرمایهگذاران در طول زمان تغییر چندانی نمیکند.
این اصول در بازار ارزهای دیجیتال از طریق ابزارها و شاخصهای متعددی اعمال میشوند که به معاملهگران کمک میکنند تا روندها (Trends) و نقاط کلیدی بازار را شناسایی کنند.
ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
این نمودارها اطلاعات دقیقی در مورد حرکت قیمت در بازههای زمانی مختلف ارائه میدهند و الگوهایی مانند “چکش” یا “ستاره دنبالهدار” میتوانند سیگنالهای خرید یا فروش باشند.
میانگینهای متحرک ساده (SMA) و نمایی (EMA) برای شناسایی روندهای بلندمدت و کوتاهمدت استفاده میشوند. بهعنوان مثال، “تقاطع طلایی” (زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه عبور میکند) بهعنوان سیگنال صعودی شناخته میشود.
این اسیلاتور بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند و برای شناسایی شرایط بیشخرید (بالای ۷۰) یا بیشفروش (زیر ۳۰) استفاده میشود.
این ابزار شامل سه خط (میانگین متحرک و دو باند بالا و پایین) است که برای شناسایی نوسانات بازار و نقاط بازگشت احتمالی به کار میرود.
حجم بالا معمولاً تأییدکننده قدرت یک روند است، درحالیکه حجم پایین میتواند نشاندهنده ضعف آن باشد.
این ابزارها به دلیل سادگی و قابلیت استفاده در بازارهای پرنوسان مانند ارزهای دیجیتال بسیار محبوب هستند. بااینحال، وابستگی صرف به این ابزارها ممکن است معاملهگران را در برابر عوامل غیرقابلپیشبینی آسیبپذیر کند.
- سبک پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال (Price Action)
پرایس اکشن یکی از محبوبترین سبکهای تحلیل تکنیکال است که بر مطالعه حرکت خام قیمتها بدون وابستگی به شاخصهای پیچیده تمرکز دارد. این روش در بازار ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات بالا و نقدینگی متغیر بسیار مورد توجه است. در پرایس اکشن، معاملهگران از نمودارهای شمعی، سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و الگوهای قیمتی مانند مثلثها، سر و شانه و پرچم برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده میکنند.
مقایسه تحلیل تکنیکال با سایر روشهای تحلیلی
تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربردترین روشها در بازارهای مالی است، اما برای درک بهتر جایگاه آن باید آن را با سایر روشهای رایج مانند تحلیل بنیادی (Fundamental)، تحلیل آنچین (OnChain) و تحلیل احساسات بازار مقایسه کرد.
۱- تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل بنیادی
تحلیل تکنیکال بر حرکت قیمت و الگوهای نموداری تمرکز دارد و اغلب توسط معاملهگران کوتاهمدت استفاده میشود. در مقابل، تحلیل فاندامنتال یا بنیادی (Fundamental analysis) به بررسی ارزش ذاتی دارایی میپردازد و عوامل اقتصادی، تیم توسعه، و پذیرش پروژه را بررسی میکند. بهطور خلاصه، تکنیکال برای شکار نوسانها مناسب است، اما بنیادی دیدگاه بلندمدتتری ارائه میدهد.
۲- تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل آنچین
در تحلیل آنچین (On Chain)، دادههای مستقیم از بلاکچین مانند تعداد آدرسهای فعال، حجم تراکنشها و جریان توکنها در صرافیها بررسی میشود. این نوع تحلیل بیشتر برای بررسی سلامت شبکه و رفتار سرمایهگذاران بلندمدت بهکار میرود. در حالی که تحلیل تکنیکال سیگنالهای معاملاتی کوتاهمدت میدهد، آنچین تمرکز بیشتری بر رفتار کلان بازار دارد.
۳- تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل احساسات بازار
تحلیل احساسات بازار بر اساس دادههایی مانند ترندهای شبکههای اجتماعی، حجم جستجوی گوگل، یا شاخص ترس و طمع عمل میکند. در حالی که تحلیل تکنیکال مبتنی بر دادههای عینی قیمت است، تحلیل احساسات گاهی به دادههای غیرقابلپیشبینی و حتی هیجانی وابسته است. ترکیب این دو میتواند برای شناسایی نقاط برگشت بسیار مفید باشد.
۴- تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل رفتاری
تحلیل رفتاری تلاش میکند تصمیمات معاملهگران را با بررسی سوگیریهای ذهنی مانند ترس، طمع یا فومو (FOMO) توضیح دهد. تحلیل تکنیکال تا حدی با این روش همپوشانی دارد، چون برخی الگوها مانند کندل استیک دوجی یا الگوهای برگشتی، حاصل احساسات بازار هستند. اما تحلیل رفتاری بیشتر به ریشههای روانشناختی رفتار بازار میپردازد تا صرف نمودارها.
معیار مقایسه | تحلیل تکنیکال | تحلیل بنیادی (فاندامنتال) | تحلیل آنچین | تحلیل احساسات |
سادگی و سرعت | ساده و سریع، با ابزارهایی مانند نمودار شمعی و RSI برای تصمیمگیری فوری. | پیچیده و زمانبر، نیازمند بررسی فناوری و تیم توسعه. | دقیق اما نیاز به ابزارهای تخصصی برای تحلیل دادههای بلاکچین. | سریع اما غیرقابلاعتماد، مبتنی بر شبکههای اجتماعی. |
افق زمانی | مناسب برای روندهای کوتاهمدت و نقاط ورود/خروج، مانند پرایس اکشن. | ایدهآل برای سرمایهگذاری بلندمدت، مانند ارزیابی پتانسیل در دیفای (DeFi). | تأیید روندهای بلندمدت با دادههایی مانند آدرسهای فعال. | مناسب برای حرکات کوتاهمدت ناشی از اخبار یا شایعات. |
تمرکز تحلیل | روانشناسی بازار از طریق الگوهای قیمتی مانند سر و شانه. | ارزش ذاتی پروژه بر اساس فناوری و کاربردها. | سلامت شبکه با معیارهایی مانند حجم تراکنشها. | روانشناسی بازار از واکنشهای اجتماعی، اما گمراهکننده. |
حساسیت به عوامل خارجی | حساس به اخبار و مقررات، بدون توانایی پیشبینی آنها. | دید بلندمدت با ارزیابی مقررات و عوامل خارجی. | تحت تأثیر اخبار، اما دادههای بلاکچین عینیتر هستند. | بسیار حساس به اخبار و شایعات، با سیگنالهای کاذب. |
دسترسیپذیری دادهها | دادههای قیمتی بهراحتی در TradingView در دسترس. | نیاز به تحقیق گسترده درباره پروژهها، زمانبر. | نیاز به ابزارهایی مانند Glassnode یا CryptoQuant. | دادههای اجتماعی در دسترس اما پراکنده و غیرساختاریافته. |
آیا سودآوری تحلیل تکنیکال در بازار ارز دیجیتال قطعی است؟
مقایسهای میان واقعیت بازار، دادههای آماری و روشهای تحلیلی و بررسی نتایج علمی در مورد اثربخشی تحلیل تکنیکال:
مطالعه منتشرشده در سال ۲۰۲۲ نشان داد که تحلیل تکنیکال تنها برای برخی رمزارزها مانند اتریوم (Ethereum)، ریپل (Ripple) و لایتکوین (Litecoin) در دورههای حبابی عملکرد بهتری نسبت به استراتژی خرید و نگهداری داشته است. با این حال، برای بیتکوین (Bitcoin) و بیتکوینکش (BitcoinCash) این روش نتوانست بازده قابلتوجهی تولید کند.
- نقش هزینه تراکنشها و شرایط حبابی
هزینههای تراکنش در برخی موارد سود تحلیلها را کاهش داد، در حالی که در سناریوهای خاصی حتی باعث افزایش بازده شد. در دورههای حبابی، تحلیل تکنیکال برای برخی ارزها اثربخشی بیشتری داشته، اما نمیتوان آن را بهعنوان یک روش همهجانبه در نظر گرفت.
- بازار در سهماهه اول ۲۰۲۵؛ تصویری از چالشهای تحلیلگران تکنیکال
گزارش کوینجکو (CoinGecko) از وضعیت بازار در ابتدای سال ۲۰۲۵، تصویر یک بازار پرنوسان را نشان میدهد. کاهش چشمگیر قیمتها و حجم معاملات، چالشهای بزرگی برای تحلیلگران تکنیکال ایجاد کردهاند. در چنین شرایطی، تحلیل تکنیکال بهتنهایی پاسخگو نیست.
- مطالعات موردی: عملکرد تحلیل تکنیکال در رمزارزهای مختلف
در بررسیهای موردی، تحلیل تکنیکال توانست در برخی موقعیتها نقاط ورود و خروج مناسب ارائه دهد. مثلاً در مورد سولانا (Solana) الگوهای تکنیکال سودآور بودند، اما بیتکوین با وجود حمایت تکنیکال، تحت تأثیر اخبار نظارتی سقوط کرد.
- محدودیتهای تحلیل تکنیکال در بازار واقعی
نوسانات شدید قیمتی، کاهش حجم معاملات، تغییرات دامیننس (Dominance) بیتکوین و تأثیرات غیرقابلپیشبینی ناشی از رویدادهای خبری و نظارتی، باعث میشوند سیگنالهای تحلیل تکنیکال گاهی بیاثر یا حتی گمراهکننده باشند.
- تحلیل تکنیکال ابزاری مفید اما نه کافی
با اینکه تحلیل تکنیکال میتواند در شناسایی روندهای کوتاهمدت مؤثر باشد، اما بدون در نظر گرفتن عوامل بیرونی، مدیریت ریسک و درک عمیق از ساختار بازار، نمیتوان آن را بهعنوان یک روش تضمینی تلقی کرد.
چالشها و محدودیتهای تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال
با وجود محبوبیت گسترده، تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال با محدودیتهایی روبهروست که میتواند دقت و سودآوری آن را کاهش دهد.
- دستکاری بازار و نوسانات مصنوعی
به دلیل نبود نظارت کافی و نقدینگی پایین برخی توکنها، بازار کریپتو مستعد دستکاری است. پدیدههایی مانند «پامپ و دامپ» یا ورود و خروج ناگهانی نهنگها (دارندگان حجم زیاد ارز) میتوانند سیگنالهای اشتباه ایجاد کنند. برای مثال، در اوایل ۲۰۲۵، افزایش ساختگی قیمت یک توکن کمتر شناختهشده باعث ورود معاملهگران تکنیکال و سپس سقوط ناگهانی آن شد.
- تأثیر اخبار و رویدادهای ناگهانی
تحلیل تکنیکال بر دادههای گذشته استوار است و نمیتواند واکنش بازار به اخبار را پیشبینی کند. رخدادهایی مانند شایعات تأیید ETF بیتکوین یا اعمال محدودیت بر صرافیها در کشورهایی مانند چین در سال ۲۰۲۵، موجب نوسانات شدید شدند که از دید تحلیل تکنیکال خارج بود.
- نقدینگی پایین و نوسانات غیرعادی
توکنهای کوچکتر اغلب نقدینگی کمی دارند که باعث حرکات قیمتی ناگهانی و غیرقابلپیشبینی میشود. در این شرایط، تحلیل تکنیکال نمیتواند سیگنالهای دقیقی ارائه دهد.
- روانشناسی بازار و تغییرات سریع احساسات
الگوهای تکنیکال بر رفتار جمعی معاملهگران بنا شدهاند، اما در بازار کریپتو، احساسات تحتتأثیر اخبار یا شایعات بهسرعت تغییر میکنند و الگوهای قیمتی را بیاعتبار میسازند.
- نیاز به تحلیل ترکیبی
بهدلیل همین محدودیتها، استفاده صرف از تحلیل تکنیکال کافی نیست. ترکیب آن با سایر روشها میتواند دقت تصمیمگیری را افزایش دهد:
- تحلیل بنیادی: بررسی فناوری، تیم، و کاربرد پروژه برای تشخیص پتانسیل بلندمدت.
- تحلیل آنچین: تحلیل دادههای بلاکچین مانند تعداد آدرسهای فعال یا حجم تراکنشها.
- تحلیل احساسات: بررسی واکنش کاربران در شبکههای اجتماعی برای درک روندهای کوتاهمدت.
با تلفیق این روشها، میتوان به درک بهتری از جهت کلی بازار دست یافت و از محدودیتهای تحلیل صرفاً تکنیکال عبور کرد.
مزایا و معایب استفاده تنها از تحلیل تکنیکال در بازار رمز ارزها
مزایا
- سادگی: ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند نمودارهای شمعی، اندیکاتور RSI و MACD برای افراد مبتدی قابلفهم هستند و بهسادگی در پلتفرمهایی مانند TradingView قابلاستفادهاند.
- انطباقپذیری: تحلیل تکنیکال در بازههای زمانی مختلف مانند دقیقهای، ساعتی یا بلندمدت قابل استفاده است و با سبکهای معاملاتی متنوع سازگاری دارد.
- روانشناسی بازار: الگوهای قیمتی مثل الگوی سر و شانه (Head And Shoulders) یا الگوی مثلث (Triangle Pattern) بازتاب رفتار جمعی معاملهگران هستند و به درک بهتر نقاط برگشت یا ادامه روند کمک میکنند.
- سرعت تصمیمگیری: تحلیل تکنیکال بر دادههای قیمتی و حجم تمرکز دارد، بنابراین امکان واکنش سریع به نوسانات شدید بازار کریپتو را فراهم میکند.
- کارایی در روندهای قوی: در بازارهای پر روند مانند بازار گاوی (Bull Market)، تحلیل تکنیکال میتواند سودآوری بالایی داشته باشد؛ مثلاً در زمان رشد شدید اتریوم یا بیتکوین.

معایب
- ناتوانی پیشبینی عوامل خارجی: تحلیل تکنیکال نمیتواند اخبار ناگهانی، تصمیمات نظارتی یا اتفاقات اقتصادی جهانی را پیشبینی کند که تأثیر زیادی بر قیمتها دارند.
- حساسیت به دستکاری: طرحهای پامپ و دامپ یا حرکات نهنگها میتوانند سیگنالهای تکنیکال جعلی تولید کنند و باعث فریب معاملهگران شوند.
- وابستگی به تاریخ: تحلیل تکنیکال فرض میکند که الگوهای گذشته تکرار میشوند، در حالیکه بازار ارز دیجیتال دائماً در حال تغییر و تحول است.
- سیگنالهای کاذب: نوسانات بالا و نقدینگی پایین برخی توکنها باعث شکستهای فیک (Fake Breakout) در سطوح حمایت (Support Level) و مقاومت (Resistance Level) شده و اعتبار سیگنالها را کاهش میدهند.
- هزینههای تراکنش: معاملات پرتکرار بر اساس تحلیل تکنیکال میتواند منجر به پرداخت کارمزد بالا شود که سود نهایی معامله را کاهش میدهد، مخصوصاً در توکنهایی مثل ریپل.
- تفسیر ذهنی: تحلیل نمودار نیاز به تجربه دارد و مبتدیان ممکن است الگوها را اشتباه تشخیص دهند و تصمیمات نادرست بگیرند.
- نادیدهگرفتن ارزش ذاتی: تحلیل تکنیکال توجهی به فناوری، تیم یا کاربرد واقعی پروژهها ندارد و ممکن است افراد را به خرید توکنهای بیارزش ترغیب کند.
استفاده تنها از تحلیل تکنیکال برای تشخیص روندهای کلی بازار یا توکن
تحلیل تکنیکال میتواند برای شناسایی روندهای کلی بازار یا یک توکن خاص، بدون تمرکز بر معاملات کوتاهمدت، بسیار مؤثر باشد. این رویکرد معمولاً شامل بررسی شاخصهای کلان، جفتهای معاملاتی و دادههای تاریخی برای درک جهتگیری کلی بازار یا رفتار یک توکن نسبت به سایر داراییها است. در سال ۲۰۲۵، با توجه به نوسانات بازار (کاهش ۱۸.۶ درصدی ارزش بازار به ۲.۸ تریلیون دلار طبق گزارش CoinGecko)، این روش برای سرمایهگذاران بلندمدت و استراتژیک ارزشمند است.
شاخصهای کلیدی برای تشخیص روند
- شاخص تسلط یا دامیننس بیتکوین (Bitcoin Dominance)
تسلط بیتکوین، که در سهماهه اول ۲۰۲۵ به ۵۹.۱ درصد رسید، نشاندهنده قدرت نسبی بیتکوین در برابر آلتکوینها (Altcoins) است. با استفاده از تحلیل تکنیکال، میتوان روندهای این شاخص را بررسی کرد. برای مثال، یک تقاطع طلایی (Golden Cross) در نمودار تسلط بیتکوین میتواند نشاندهنده کاهش جذابیت آلتکوینها باشد، که به معنای تمرکز بازار بر بیتکوین است.
معاملهگران میتوانند از الگوهای تکنیکال مانند سطوح حمایت و مقاومت در نمودار تسلط برای پیشبینی دورههای “آلت سیزن یا فصل آلتکوینها” (Altseason) استفاده کنند، زمانی که آلتکوینها عملکرد بهتری نسبت به بیتکوین دارند.
- جفتهای معاملاتی (مانند ETH/BTC)
جفتهای معاملاتی مانند ETH/BTC نشاندهنده قدرت نسبی اتریوم در برابر بیتکوین هستند. با تحلیل تکنیکال این جفت، میتوان روندهای کلی اتریوم را تشخیص داد. برای مثال، اگر ETH/BTC در یک کانال نزولی باشد، ممکن است نشاندهنده ضعف اتریوم نسبت به بیتکوین باشد، حتی اگر قیمت اتریوم در دلار افزایش یابد.
در سال ۲۰۲۵، نمودار ETH/BTC نشان داد که اتریوم پس از افت ۴۵.۳ درصدی قیمت دلاری، در برابر بیتکوین نیز ضعیفتر عمل کرد. معاملهگران با شناسایی سطح حمایت ۰.۰۲ در این جفت، روند نزولی اتریوم را پیشبینی کردند.
- شاخص کل بازار (TOTAL)
نمودار TOTAL در پلتفرمهایی مانند TradingView ارزش کل بازار رمز ارزها را نشان میدهد. تحلیل تکنیکال این نمودار میتواند روند کلی بازار را مشخص کند. برای مثال، شکست یک سطح مقاومت در TOTAL میتواند نشاندهنده شروع یک بازار صعودی باشد.
در سهماهه اول ۲۰۲۵، TOTAL پس از افت به ۲.۸ تریلیون دلار، در یک الگوی مثلث متقارن (Symmetrical triangle) قرار گرفت که نشاندهنده بلاتکلیفی بازار بود. تحلیلگران تکنیکال این الگو را برای پیشبینی حرکت بعدی بازار بررسی کردند.
- دادههای آنچین در کنار تحلیل تکنیکال
دادههای آنچین، مانند حجم تراکنشها یا تعداد آدرسهای فعال، میتوانند بهعنوان تأییدکننده روندهای تکنیکال عمل کنند. برای مثال، افزایش آدرسهای فعال سولانا در کنار شکست یک سطح مقاومت در نمودار SOL/USDT میتواند نشاندهنده یک روند صعودی قوی باشد.
پلتفرمهایی مانند Glassnode و CryptoQuant دادههایی ارائه میدهند که میتوان آنها را با ابزارهای تکنیکال مانند RSI یا باندهای بولینگر ترکیب کرد تا روندهای کلی شناسایی شوند.
چگونه روند کلی را تشخیص دهیم؟
- بازههای زمانی بالاتر: استفاده از نمودارهای هفتگی یا ماهانه بهجای نمودارهای ساعتی میتواند نویزهای کوتاهمدت را حذف کند و روندهای اصلی را نشان دهد. برای مثال، نمودار هفتگی بیتکوین در سال ۲۰۲۵ نشاندهنده حمایت قوی در ۸۰,۰۰۰ دلار بود.
- الگوهای کلان: الگوهایی مانند کانالهای صعودی/نزولی یا مثلثهای بزرگ در بازههای زمانی بالا میتوانند جهتگیری بازار را مشخص کنند.
- مقایسه با شاخصهای دیگر: بررسی همزمان تسلط بیتکوین، TOTAL و جفتهای معاملاتی میتواند دید جامعی از بازار ارائه دهد. برای مثال، اگر TOTAL صعودی باشد اما تسلط بیتکوین کاهش یابد، احتمالاً آلتکوین ها در حال رشد هستند.
مثال عملی: در سهماهه اول ۲۰۲۵، تحلیلگران با بررسی نمودار TOTAL و تسلط بیتکوین پیشبینی کردند که بازار به دلیل افت حجم معاملات (۲۷.۳ درصد کاهش) و ارزش کل قفلشده (TVL) (۲۷.۵ درصد کاهش) در حالت تثبیت قرار دارد. در همین زمان، جفت SOL/BTC نشاندهنده قدرت نسبی سولانا بود، که با دادههای آنچین (افزایش ۳۵.۳ درصدی سهم DEX سولانا) تأیید شد. این تحلیل به سرمایهگذاران کمک کرد تا روی سولانا تمرکز کنند، درحالیکه از اتریوم که در برابر بیتکوین ضعیف بود، اجتناب کردند.
توصیهها
- از ابزارهای چندگانه مانند TradingView برای مقایسه شاخصها استفاده کنید.
- دادههای آنچین را بهعنوان مکمل تحلیل تکنیکال به کار ببرید تا از سیگنالهای کاذب جلوگیری شود.
- بهجای تمرکز بر یک توکن، روندهای کلان بازار را بررسی کنید تا تصمیمات استراتژیکتری بگیرید.
آیا در آینده میتوان صرفاً از تحلیل تکنیکال برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده کرد؟
با توجه به تحولات بازار ارزهای دیجیتال و پیشرفتهای فناوری تا سال ۲۰۲۵، وابستگی صرف به تحلیل تکنیکال برای ترید به دلایل زیر بعید به نظر میرسد.
چالشهای کنونی
- نوسانات و عوامل خارجی: گزارش CoinGecko نشان میدهد که بازار در سهماهه اول ۲۰۲۵ با کاهش ۱۸.۶ درصدی ارزش بازار و افت ۴۵.۳ درصدی اتریوم مواجه شد، که عمدتاً به دلیل اخبار نظارتی و تغییرات اقتصاد کلان بود. تحلیل تکنیکال نمیتواند این عوامل را پیشبینی کند.
- دستکاری بازار: فعالیت نهنگها و طرحهای پامپ و دامپ همچنان سیگنالهای تکنیکال را مخدوش میکنند.
- پیچیدگی بازار: افزایش تعداد توکنها (بیش از ۲۰,۰۰۰ ارز دیجیتال در سال ۲۰۲۵) و تنوع اکوسیستمها (مانند DeFi، NFT و Metaverse) تحلیل صرفاً قیمتی را دشوار میکند.
نقش فناوریهای جدید
- هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی: در سال ۲۰۲۵، پلتفرمهایی مانند TradeSanta و 3Commas از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای ترکیب تحلیل تکنیکال با دادههای آنچین و احساسات بازار استفاده میکنند. این ابزارها میتوانند الگوهای پیچیدهتری را شناسایی کنند که تحلیل تکنیکال سنتی از آنها عاجز است.
- تحلیل آنچین پیشرفته: ابزارهایی مانند Glassnode دادههای بلاکچین را با شاخصهای تکنیکال ادغام میکنند، که دقت پیشبینیها را افزایش میدهد.
- اتوماسیون معاملات: رباتهای معاملاتی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، در حال تکامل هستند، اما همچنان به ورودیهای بنیادی و خبری برای جلوگیری از ضررهای ناگهانی نیاز دارند.
مزایا و محدودیتهای آینده
- مزایا: تحلیل تکنیکال به دلیل سادگی و انطباقپذیری همچنان نقش مهمی در ترید خواهد داشت، بهویژه برای معاملات کوتاهمدت و شناسایی روندهای موقت.
- محدودیتها: با افزایش پیچیدگی بازار و تأثیر عوامل غیرقیمتی (مانند پذیرش فناوری یا مقررات)، تحلیل تکنیکال بهتنهایی نمیتواند دید جامعی ارائه دهد.
- چشمانداز آینده
در آینده، تحلیل تکنیکال احتمالاً بهعنوان بخشی از یک سیستم ترکیبی استفاده خواهد شد که شامل هوش مصنوعی، دادههای آنچین و تحلیل احساسات است. برای مثال، یک معاملهگر ممکن است از الگوهای پرایس اکشن برای شناسایی نقاط ورود استفاده کند، اما تصمیم نهایی خود را بر اساس دادههای آنچین (مانند افزایش آدرسهای فعال) و اخبار (مانند تأیید ETF) تأیید کند. وابستگی صرف به تحلیل تکنیکال ممکن است برای معاملهگران مبتدی یا بازارهای کمتر توسعهیافته امکانپذیر باشد، اما برای حرفهایها در بازار پویای کریپتو ناکافی خواهد بود.
توصیهها
- معاملهگران باید مهارتهای خود را در تحلیلهای ترکیبی تقویت کنند.
- سرمایهگذاری در ابزارهای هوش مصنوعی و پلتفرمهای دادهمحور میتواند مزیت رقابتی ایجاد کند.
- پیگیری مداوم تحولات بازار و فناوری برای انطباق با شرایط جدید ضروری است.
در انتها
بر اساس شواهد بررسیشده، تحلیل تکنیکال میتواند در بازار ارزهای دیجیتال سودآور باشد، اما این سودآوری به شرایط خاص و ارزهای مشخص محدود است. مطالعه ScienceDirect در سال ۲۰۲۲ نشان داد که این روش برای اتریوم، ریپل و لایتکوین، بهویژه در دورههای حباب، مؤثر است، اما برای بیتکوین و بیتکوین کش نتایج کمتری داشته است. تحلیلهای بازار ، مانند گزارش CoinGape، نشان میدهند که ابزارهای تکنیکال همچنان برای شناسایی فرصتهای کوتاهمدت استفاده میشوند، اما موفقیت آنها به عوامل متعددی، از جمله شرایط بازار، هزینههای تراکنش و مدیریت ریسک (Risk management)، بستگی دارد.
بااینحال، وابستگی صرف به تحلیل تکنیکال در بازار پرنوسان و غیرقابلپیشبینی ارزهای دیجیتال ریسک بالایی دارد. عواملی مانند دستکاری بازار، تغییرات نظارتی، رویدادهای خبری ناگهانی و نقدینگی پایین میتوانند سیگنالهای تکنیکال را بیاثر کنند. گزارش CoinGecko در سهماهه اول ۲۰۲۵، با نشاندادن کاهش ۱۸.۶ درصدی ارزش بازار و افت ۴۵.۳ درصدی اتریوم، بر این چالشها تأکید میکند.
در آینده، پیشرفتهای فناوری، مانند استفاده از هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشینی در تحلیل تکنیکال، میتواند دقت پیشبینیها را بهبود بخشد. این فناوریها میتوانند الگوهای پیچیدهتری را شناسایی کرده و دادههای بیشتری را در تحلیل خود لحاظ کنند، که ممکن است برخی از محدودیتهای کنونی را برطرف کند.
بهطور خلاصه، تحلیل تکنیکال ابزار قدرتمندی در بازار ارزهای دیجیتال است، اما بهتنهایی برای سودآوری پایدار کافی نیست. معاملهگرانی که این روش را با سایر ابزارها و استراتژیها ترکیب کنند و رویکردی منضبط به مدیریت ریسک داشته باشند، شانس بیشتری برای موفقیت در بازار پویای خواهند داشت.
هشدار ریسک و سلب مسئولیت
این مطلب به هیچ عنوان توصیه به خرید یا فروش نیست
بازارهای مالی از ریسک بالایی برخوردارند و امکان از دست رفتن بخش یا تمام حساب معاملاتی شما وجود دارد. تا زمانی که دانش کافی در مورد بازارها به دست نیاورده اید یا امکان قرار دادن سرمایه خود در ریسک محتمل را ندارید در این بازارها سرمایه گذاری نکنید.
آموزش
تفاوت بازار اسپات و فیوچرز در فارکس چیست؟
بازار اسپات به دلیل سرعت و انعطافپذیری در معاملات کوتاهمدت و نیاز به تحویل فوری، برای معاملهگران خرد و افرادی که به دنبال معاملات نقدی هستند، مناسبتر است. در مقابل، بازار فیوچرز با ساختار استاندارد و نظارت دقیق، به معاملهگرانی که به دنبال مدیریت ریسک و معاملات بلندمدت هستند، اطمینان بیشتری میبخشد.

منتشر شده
5 ماه پیشدر
دی 24, 1403توسط
روکو (Rocco)
در سالهای اخیر، محبوبیت معاملات در بازار فارکس (Forex) به ویژه در بازار اسپات (Spot) و بازار فیوچرز (Futures) رشد قابل توجهی داشته است. این دو نوع بازار به دلیل تفاوتهای خاص خود، مخاطبان و اهداف معاملاتی متفاوتی را جذب کردهاند و هر یک از آنها فرصتها و چالشهای خاصی برای معاملهگران به همراه دارد. بازار اسپات با انعطافپذیری و سرعت تسویه سریع شناخته میشود، در حالی که بازار فیوچرز با ساختار استاندارد و قوانین نظارتی دقیقتر، به عنوان یک انتخاب محبوب برای پوشش ریسک بلند مدت مطرح است. درک تفاوتهای اساسی بین این دو نوع بازار میتواند در انتخاب روش معاملاتی مناسب و دستیابی به نتایج مطلوب بسیار مؤثر باشد.
با افزایش تعداد معاملهگران خرد و همچنین گسترش دسترسی به ابزارهای مالی مختلف، انتخاب میان معاملات اسپات و فیوچرز از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. هر یک از این بازارها ویژگیها و مزایای منحصر به فردی دارند که میتواند به استراتژیهای معاملاتی مختلف کمک کند. در این مقاله، با نگاهی عمیق به این تفاوتها، راهنمایی کاربردی برای معاملهگران ارائه میشود تا بتوانند بر اساس نیازها و اهداف خود، مناسبترین روش را انتخاب کنند. در ادامه با اینوستورنت همراه باشید.
بازار اسپات و فیوچرز فارکس چیست و چه تفاوتهایی دارد؟
بازار فارکس از دو بخش اصلی تشکیل شده است: بازار اسپات و بازار فیوچرز.
در بازار اسپات (Spot)، معاملات بهصورت نقدی انجام میشوند و ارزها با توجه به نرخهای جاری و بهصورت فوری مبادله میشوند. به عبارتی، خریدار و فروشنده بلافاصله پس از توافق، معامله را نهایی کرده و ارز مبادله میشود.
این نوع معاملات به دلیل سرعت بالا و عدم نیاز به قراردادهای طولانی، برای معاملهگرانی که به دنبال نتایج کوتاه مدت هستند، جذابیت خاصی دارد.
در مقابل، بازار فیوچرز (Futures) فارکس به گونهای طراحی شده که طرفین قرارداد در تاریخ معینی در آینده، ارزها را با قیمتی که اکنون تعیین میکنند، مبادله کنند.
این بازار بیشتر برای افرادی مناسب است که به دنبال مدیریت ریسکهای بلند مدت خود هستند، زیرا با استفاده از قراردادهای فیوچرز میتوانند از تغییرات قیمت آینده محافظت کنند. در این بازار، قراردادهای استانداردی با حجمهای معین و تاریخهای تحویل مشخص وجود دارد و همین ساختار استاندارد به شفافیت و قابلیت پیشبینی بیشتری میانجامد.
در بررسی تفاوتهای این دو بازار، یکی از نکات کلیدی به قیمتگذاری قراردادها مربوط میشود. در بازار اسپات، قیمتها به صورت لحظهای و بر اساس عرضه و تقاضای جاری تعیین میشود، در حالی که در بازار فیوچرز، قیمت قرارداد بر اساس پیشبینی قیمت در تاریخ آینده تعیین میشود و ممکن است این قیمتها در گذر زمان تغییر کند.

تفاوت دیگر این است که در بازار اسپات، معاملهگران بهطور مستقیم با بروکرهای آنلاین (Brokers) یا از طریق شبکه بین بانکی معامله میکنند و نیاز به صرافی خاصی نیست. اما در بازار فیوچرز، قراردادها در صرافیهای معتبر مانند بورس کالای شیکاگو (CME) معامله میشوند که تحت نظارت دقیق هستند و مقررات سختگیرانهای دارند.
به طور کلی، انتخاب بین این دو بازار به نیازها و استراتژیهای هر معاملهگر بستگی دارد. اگر معاملهگر به دنبال نتایج سریع و بدون نیاز به قراردادهای پیچیده است، بازار اسپات مناسب است. اما اگر هدف او مدیریت ریسک (Risk Management) در بلند مدت باشد و بخواهد از نوسانات آینده در امان باشد، بازار فیوچرز گزینه مناسبی خواهد بود.
اصول قیمتگذاری جفت ارزها در بازار اسپات و فیوچرز
یکی از تفاوتهای کلیدی بین بازار اسپات و بازار فیوچرز در نحوه قیمتگذاری قراردادهاست. در بازار فارکس، مفهوم «قیمت قراردادی» یا «قیمت مظنه» به معاملهگران کمک میکند تا ارزش جفت ارزها (Currency Pairs) را با دقت بیشتری ارزیابی کنند و به طور مشخص بدانند که چه تعداد از واحدهای ارز مظنه (ارز دوم در جفتارز) معادل یک واحد از ارز پایه (ارز اول در جفتارز) است. این تفاوت در نحوه قیمتگذاری، یکی از عواملی است که بازار اسپات را از بازار فیوچرز متمایز میکند و بر نوع معامله و تحلیل تأثیرگذار است.
در بازار اسپات، جفتارزها به این شکل قیمتگذاری میشوند که ارز پایه اولین ارز و ارز مظنه دومین ارز است. به عنوان مثال، در جفتارز EUR/USD، یورو (EUR) به عنوان ارز پایه و دلار آمریکا (USD) به عنوان ارز مظنه عمل میکند. قیمت این جفتارز نشاندهنده تعداد دلارهایی است که برای خرید یک یورو مورد نیاز است. فرض کنید نرخ EUR/USD برابر با ۱.۲۰۰۰ باشد؛ یعنی برای هر یک یورو باید ۱.۲ دلار آمریکا پرداخت شود. به همین ترتیب، در جفتارز USD/JPY، قیمت نشاندهنده تعداد ین ژاپن برای یک دلار آمریکاست؛ مثلاً اگر نرخ USD/JPY برابر با ۱۱۰.۰۰ باشد، برای هر یک دلار آمریکا باید ۱۱۰ ین پرداخت شود.
در بازار فیوچرز، روش قیمتگذاری کمی متفاوت است. در این بازار، بسیاری از جفتارزها به صورت معکوس قیمتگذاری میشوند. به این معنا که بیشتر قراردادها نسبت به دلار آمریکا قیمتگذاری میشوند و به جای نمایش ارزش یک ارز بر حسب دلار، قراردادها به صورت «دلار آمریکا به ازای هر واحد ارز خارجی» بیان میشوند. به عنوان مثال، قیمت قرارداد فیوچرز برای پوند استرلینگ (GBP) در برابر دلار آمریکا (USD) مشابه قیمت اسپات برای جفتارز GBP/USD است. اما در برخی از جفتارزها مانند USD/JPY، این قیمت به صورت معکوس نمایش داده میشود. فرض کنیم قیمت قرارداد فیوچرز برای ین ژاپن برابر با ۰.۰۰۹۱ دلار به ازای هر ین باشد، در این حالت قیمت فیوچرز برای مقایسه با اسپات به شکل معکوس بیان میشود.
برای تبدیل قیمت به صورت معکوس، معاملهگران میتوانند از محاسبه سادهای استفاده کنند؛ کافی است عدد ۱ را بر قیمت جاری تقسیم کنند تا نرخ معکوس به دست آید. مثلاً اگر نرخ اسپات برای USD/JPY برابر ۱۱۰ باشد، با تقسیم ۱ بر ۱۱۰ به نرخ معکوس (۰.۰۰۹۱) میرسیم. این محاسبه به معاملهگران امکان میدهد تا قیمتها را در هر دو بازار اسپات و فیوچرز بهدرستی مقایسه کرده و تصمیمات دقیقتری بگیرند.
زمان تحویل و تسویه معاملات در بازار اسپات و فیوچرز
تاریخ تحویل یکی دیگر از تفاوتهای کلیدی بین بازار اسپات و فیوچرز در معاملات فارکس است. در بازار اسپات، معاملات معمولاً در زمانی نزدیک به لحظه توافق انجام میشوند و به همین دلیل به عنوان معاملات نقدی شناخته میشوند. در این نوع معاملات، تحویل جفتارز مورد معامله در فاصلهای کوتاه، معمولاً دو روز کاری پس از انجام معامله، صورت میگیرد. به این ترتیب، معاملهگران بازار اسپات در صورت انجام معامله، میتوانند انتظار داشته باشند که ارزهای خرید و فروش شده در مدت زمانی کوتاه تحویل داده شوند.
در بازار اسپات، تاریخ تحویل برای اکثر جفتارزهای اصلی، به جز جفتارز USD/CAD، به طور استاندارد دو روز کاری پس از معامله است. برای مثال، اگر معاملهای در جفتارز EUR/USD انجام شود، انتظار میرود که یورو و دلار مورد توافق دو روز بعد تحویل داده شوند. اما در مورد USD/CAD که یکی از جفتارزهای پرمعامله است، تاریخ تحویل به طور رایج تنها یک روز کاری پس از معامله در نظر گرفته میشود. این استثنا به دلیل تفاوتهای عملیاتی و قوانین محلی است که میان بانکهای آمریکا و کانادا وجود دارد.
علاوه بر معاملات نقدی، در بازار اسپات نوعی از قراردادها به نام قراردادهای سلف (Forward) نیز وجود دارد که برای معاملات با تاریخ تحویل طولانیتر مورد استفاده قرار میگیرد. در این نوع معاملات، معاملهگر میتواند تحویل ارز را برای تاریخهای دورتر از دو روز تعیین کند. این تاریخها معمولاً در بازههای استاندارد مانند ۳۰، ۶۰، ۹۰، ۱۲۰، و ۳۶۰ روز هستند. همچنین، در مواردی که تاریخ سفارشی مدنظر باشد، میتوان قراردادهای سلف با تاریخهای خاص نیز تنظیم کرد که با درونیابی از تاریخهای استاندارد به دست میآید.
در معاملات اسپات، همچنین امکان استفاده از قراردادهای سوآپ وجود دارد که به معاملهگران این امکان را میدهد تا تاریخ تحویل را تغییر دهند. یکی از رایجترین انواع سوآپها، سوآپ تام نکست (Tom Next Swap) است. در این قرارداد، معاملهگر میتواند تاریخ تحویل یک پوزیشن معاملاتی را که پس از روز کاری باز مانده، به تاریخ تحویل نقدی جاری منتقل کند. این روش به معاملهگران کمک میکند که پوزیشن خود را با تغییر تاریخ تحویل بهروزرسانی کنند، بدون اینکه نیاز به بستن و باز کردن مجدد پوزیشن داشته باشند.
در بازار فیوچرز، قراردادها به شکلی متفاوت از بازار اسپات تنظیم میشوند. تاریخ تحویل در این بازار معمولاً استاندارد شده و به جای تاریخهای خاصی که از قبل تعیین شود، در دورههای سه ماهه انجام میشود. به عبارت دیگر، معاملهگران در بازار فیوچرز میتوانند قراردادهای ارزی را با تاریخهای تحویل ثابت مانند مارس، ژوئن، سپتامبر، و دسامبر انجام دهند. این استانداردسازی به دلیل ماهیت طولانیمدت و ساختاریافته قراردادهای فیوچرز است که باعث میشود معاملات در این بازار از پیشبینیپذیری و نظارت بالاتری برخوردار باشند.
استانداردسازی تاریخهای تحویل در بازار فیوچرز به معاملهگران این امکان را میدهد که از برنامهریزی بهتری برای پوشش ریسک یا پیشبینیهای مالی خود بهرهمند شوند. به عنوان مثال، یک معاملهگر که در بازار فیوچرز قصد خرید پوند استرلینگ در برابر دلار را دارد، میتواند اطمینان داشته باشد که قرارداد او در یکی از تاریخهای ثابت و مشخص سررسید خواهد شد. این نوع استانداردسازی در بازار اسپات وجود ندارد و معاملات براساس شرایط نقدی و سریعتر انجام میشوند.
به طور کلی، انتخاب بین بازار اسپات و فیوچرز بر اساس نیازهای زمانی و استراتژی معاملهگر متفاوت است. اگر معاملهگر نیاز به تحویل فوری داشته باشد و نوسانات کوتاهمدت را دنبال کند، بازار اسپات مناسبتر است. اما اگر هدف او برنامهریزی بلندمدت یا مدیریت ریسکهای آینده باشد، بازار فیوچرز با تاریخهای تحویل استاندارد انتخاب مناسبی خواهد بود.
حجم معاملات اسپات و فیوچرز
بازار فارکس با حجم عظیم و تنوع وسیع معاملات خود به عنوان بزرگترین بازار مالی جهان شناخته میشود و مراکز معاملاتی اصلی آن در شهرهای مهمی مانند لندن، نیویورک و توکیو قرار دارند. سایر مراکز مالی فعال در معاملات فارکس شامل سیدنی، هنگکنگ و سنگاپور هستند که به روند معاملات در این بازار گسترده کمک میکنند. حجم معاملات (Volume) روزانه در این بازار نشاندهنده اهمیت و تأثیرات گسترده آن بر اقتصاد جهانی است.
در بازار فارکس، معاملات اسپات و فیوچرز تفاوتهای قابل توجهی از نظر حجم معاملات دارند. معاملات اسپات (نقدی) بیشترین سهم را از حجم معاملات بازار فارکس به خود اختصاص میدهند و معمولاً به دلیل سادگی و سرعت بالای تسویه، برای معاملهگران محبوب هستند. در این بازار، اکثر معاملات خارج از صرافیهای متمرکز انجام میشود و بیشتر از طریق شبکههای الکترونیکی بین بانکها، مؤسسات مالی و مشتریان آنها صورت میگیرد.
در سالهای اخیر، با پیشرفت تکنولوژی و افزایش دسترسی به اینترنت، بروکرهای آنلاین فارکس به معاملهگران خرد این امکان را دادهاند تا با سرمایه کمتر و با استفاده از معاملات مارجین (Margin Trading)، به راحتی به معاملات اسپات در بازار فارکس دسترسی داشته باشند. این امر باعث شده تا افراد بیشتری وارد این بازار شوند. با این حال، معاملات خردی که از طریق بروکرهای آنلاین انجام میشوند، حجم کوچکی را نسبت به معاملات بزرگ بین بانکی شامل میشوند و تأثیر چندانی بر کل بازار ندارند.
در مقابل، بازار فیوچرز فارکس، سهم کمتری از حجم معاملات ارزی را در سطح جهان تشکیل میدهد. معاملات فیوچرز، برخلاف معاملات اسپات، در صرافیهای متمرکز انجام میشوند و نیازمند قراردادهایی با مشخصات استاندارد هستند. بیشتر حجم معاملات فیوچرز ارز در بازار بینالمللی پول شیکاگو (CME) صورت میگیرد که بخشی از بورس کالای شیکاگو است. این بازار با نظارت دقیق و قوانین مشخص، محیطی امنتر برای معاملهگران و سرمایهگذاران فراهم میکند.
علاوه بر بورس کالای شیکاگو، صرافیهای دیگری نیز هستند که امکان معاملات فیوچرز ارز را فراهم میکنند. برخی از مهمترین این صرافیها شامل BM&F، DGCX، EUREX، EURONEXT، HKEx، ICEUS و SGX هستند. این صرافیها قراردادهای فیوچرز ارز را با شرایط استاندارد عرضه میکنند که معاملهگران میتوانند در آنها شرکت کرده و از فرصتهای پیشبینی نوسانات ارزی استفاده کنند.
در نهایت، باید توجه داشت که انتخاب بین معاملات اسپات و فیوچرز از منظر حجم و استاندارد معاملات به هدف معاملهگر وابسته است. اگر معاملهگر به دنبال معاملات کوتاهمدت و با تسویه فوری است، بازار اسپات گزینه بهتری خواهد بود. اما برای افرادی که به دنبال مدیریت ریسکهای بلندمدت و استفاده از قراردادهای استاندارد هستند، بازار فیوچرز انتخاب مناسبتری است.
بررسی جفتارزها، تیک سایز و حجم معاملات در بازار اسپات و فیوچرز
در بازار فارکس، یکی از مهمترین تفاوتها بین معاملات اسپات و فیوچرز مربوط به جفتارزها، حجم تراکنشها و اندازه تیکها است. این عوامل تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام معاملات، هزینهها و دسترسی معاملهگران مختلف به ابزارهای معاملاتی دارند. به طور کلی، در بازار بین بانکی فارکس، حجم معاملات معمولاً بسیار بالاست و اغلب تراکنشهای کمتر از یک میلیون دلار توسط بانکها پردازش نمیشوند. مؤسسات مالی بزرگ و بازارسازها برای مشتریان خاص و معاملات عمده قیمتگذاری رقابتیتری ارائه میدهند.
در معاملات بین بانکی فارکس، معمولاً حجم معاملات بالا باعث میشود اسپرد (اختلاف قیمت خرید و فروش) کاهش یابد و هزینه معاملات برای مشتریان عمده کمتر باشد. با این حال، برای تراکنشهای کوچکتر یا معاملات بسیار بزرگ بالای ۵۰ میلیون دلار، ممکن است اسپرد افزایش یابد، زیرا این معاملات میتوانند به سرعت بر تعادل بازار تأثیر بگذارند. این افزایش اسپرد به بازارسازها اجازه میدهد تا ریسک خود را در معاملات بزرگ مدیریت کنند و از نوسانات ناگهانی جلوگیری نمایند.
در بازار بین بانکی فارکس، تقریباً تمامی جفتارزهای اصلی (Major) و کراس (Minor) توسط مؤسسات مالی بزرگ قیمتگذاری میشوند و حتی ارزهای اگزاتیک (Exotic)، یعنی ارزهای کمتر متداول که در برابر دلار آمریکا معامله میشوند، نیز در دسترس هستند. اندازه تیک (حداقل تغییر قیمت) برای جفتارزهای اصلی معمولاً برابر با ۰.۰۰۰۱ است، اما اخیراً در بسیاری از جفتارزها کاهش یافته و به ۰.۰۰۰۰۵ رسیده است. برای مثال، در جفتارز USD/JPY اندازه تیک از ۰.۰۱ به ۰.۰۰۵ کاهش یافته است.
در معاملات خرد فارکس، بروکرهای آنلاین امکاناتی را برای انجام معاملات با حجم کوچکتر فراهم کردهاند. در این بروکرها، یک لات استاندارد (Standard Lot) برابر با ۱۰۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است، اما بسیاری از معاملهگران خرد به دلیل محدودیتهای مالی تمایل دارند با مقادیر کمتری وارد بازار شوند. به همین دلیل، بروکرها اندازههای مینی لات (Mini Lot) برابر با ۱۰,۰۰۰ واحد و میکرو لات (Micro Lot) برابر با ۱,۰۰۰ واحد را نیز ارائه میدهند که دسترسی به بازار فارکس را برای افراد بیشتری ممکن میکند.
از آنجا که در بازار فارکس خرد معاملهگران عموماً به جفتارزهای کراس دسترسی محدودتری دارند، برخی بروکرها تنها جفتارزهای اصلی را ارائه میدهند. اگر معاملهگری بخواهد جفتارز کراس خاصی را معامله کند که در لیست بروکر نباشد، باید دو معامله را به طور همزمان انجام دهد؛ مثلاً برای معامله EUR/JPY، میتواند جفتارزهای EUR/USD و USD/JPY را معامله کند. این محدودیت در دسترسی به جفتارزهای خاص میتواند باعث افزایش پیچیدگی معاملات شود.
در بازار فیوچرز، لاتها و اندازه تیکها به طور استاندارد تعیین شدهاند. به عنوان مثال، در صرافیهای معتبر مانند CME، جفتارزهای فیوچرز با حجم مشخص و اندازه تیک از پیش تعیینشده معامله میشوند. این استانداردسازی به معاملهگران اجازه میدهد تا با اطمینان بیشتری به معامله بپردازند و نیازی به انجام محاسبات پیچیده برای مقایسه قیمتها و حجمها نداشته باشند. در صرافیهای فیوچرز، لاتهای بزرگ با اندازههای مشخص وجود دارند و تغییرات قیمت بر اساس اندازه تیک ثابت محاسبه میشوند.
به عنوان مثال، در معاملات فیوچرز ارز CME، جفتارزها حجم لات استاندارد خود را دارند که ممکن است با جفتارزهای دیگر متفاوت باشد. اندازه تیکها و ارز پایه نیز بر اساس قوانین صرافی تنظیم شده است. این شرایط استاندارد و شفاف، به ویژه برای معاملهگران بزرگ و حرفهای مزایای زیادی دارد، زیرا آنها میتوانند با برنامهریزی دقیقتری به معامله بپردازند و از تغییرات نوسانی پیشبینینشده جلوگیری کنند.
به عنوان نمونه، جدول زیر این جدول حجم لات استاندارد، جفت ارزها، و اندازه تیک را برای معاملات فیوچرز ارز در صرافی CME نشان میدهد.
ارز مظنه | ارز پایه | اندازه لات | واحد قرارداد | نرخ مبادله (واحد مظنه) | اندازه تیک |
USD | AUD | ۱۰۰,۰۰۰ | دلار استرالیا | دلار آمریکا به ازای هر دلار استرالیا | ۰.۰۰۰۱ |
USD | BRL | ۱۰۰,۰۰۰ | رئال برزیل | دلار آمریکا به ازای هر رئال برزیل | ۰.۰۰۰۰۵ |
USD | GBP | ۶۲,۵۰۰ | پوند استرلینگ | دلار آمریکا به ازای هر پوند استرلینگ | ۰.۰۰۰۱ |
USD | CAD | ۱۰۰,۰۰۰ | دلار کانادا | دلار آمریکا به ازای هر دلار کانادا | ۰.۰۰۰۱ |
USD | CNY | ۱,۰۰۰,۰۰۰ | یوان چین | دلار آمریکا به ازای هر یوان چین | ۰.۰۰۰۱ |
USD | EUR | ۱۲۵,۰۰۰ | یورو | دلار آمریکا به ازای هر یورو | ۰.۰۰۰۱ |
EUR | USD | ۶۲,۵۰۰ | یورو | یورو به ازای هر دلار آمریکا | ۰.۰۰۰۱ |
EUR | USD | ۱۲,۵۰۰ | یورو | یورو به ازای هر دلار آمریکا | ۰.۰۰۰۱ |
USD | JPY | ۶,۲۵۰,۰۰۰ | ین ژاپن | دلار آمریکا به ازای هر ین ژاپن | ۰.۰۰۰۰۰۱ |
JPY | EUR | ۱۲۵,۰۰۰ | یورو | ین ژاپن به ازای هر یورو | ۰.۰۱ |
GBP | EUR | ۱۲۵,۰۰۰ | یورو | پوند استرلینگ به ازای هر یورو | ۰.۰۰۰۰۵ |
USD | AUD | ۱۰,۰۰۰ | دلار استرالیا | دلار آمریکا به ازای هر دلار استرالیا | ۰.۰۰۰۱ |
USD | GBP | ۶,۲۵۰ | پوند استرلینگ | دلار آمریکا به ازای هر پوند استرلینگ | ۰.۰۰۰۱ |
CHF | EUR | ۱۲۵,۰۰۰ | یورو | فرانک سوئیس به ازای هر یورو | ۰.۰۰۰۰۵ |
USD | CAD | ۱۰,۰۰۰ | دلار کانادا | دلار آمریکا به ازای هر دلار کانادا | ۰.۰۰۰۱ |
USD | JPY | ۱,۲۵۰,۰۰۰ | ین ژاپن | دلار آمریکا به ازای هر ین ژاپن | ۰.۰۰۰۰۰۱ |
USD | CHF | ۱۲,۵۰۰ | فرانک سوئیس | دلار آمریکا به ازای هر فرانک سوئیس | ۰.۰۰۰۱ |
AUD | EUR | ۱۲۵,۰۰۰ | یورو | دلار استرالیا به ازای هر یورو | ۰.۰۰۰۰۵ |
CHF | GBP | ۱۲۵,۰۰۰ | پوند استرلینگ | فرانک سوئیس به ازای هر پوند استرلینگ | ۰.۰۰۰۰۵ |
USD | INR | ۵,۰۰۰,۰۰۰ | روپیه هند | دلار آمریکا به ازای هر روپیه هند | ۰.۰۰۰۱ |
JPY | JPY | ۱۲,۵۰۰,۰۰۰ | ین ژاپن | ین ژاپن به ازای هر ین ژاپن | ۰.۰۰۰۰۰۱ |
USD | KRW | ۱۲۵,۰۰۰,۰۰۰ | وون کره جنوبی | دلار آمریکا به ازای هر وون کره جنوبی | ۰.۰۰۰۰۰۱ |
USD | MXN | ۵۰۰,۰۰۰ | پزو مکزیک | دلار آمریکا به ازای هر پزو مکزیک | ۰.۰۰۰۱ |
USD | NZD | ۱۰۰,۰۰۰ | دلار نیوزیلند | دلار آمریکا به ازای هر دلار نیوزیلند | ۰.۰۰۰۱ |
USD | NOK | ۲,۰۰۰,۰۰۰ | کرون نروژ | دلار آمریکا به ازای هر کرون نروژ | ۰.۰۰۰۱ |
USD | RUB | ۲,۵۰۰,۰۰۰ | روبل روسیه | دلار آمریکا به ازای هر روبل روسیه | ۰.۰۰۰۱ |
USD | ZAR | ۵۰۰,۰۰۰ | رند آفریقای جنوبی | دلار آمریکا به ازای هر رند آفریقای جنوبی | ۰.۰۰۰۱ |
USD | SEK | ۲,۰۰۰,۰۰۰ | کرون سوئد | دلار آمریکا به ازای هر کرون سوئد | ۰.۰۰۰۱ |
USD | CHF | ۱۲۵,۰۰۰ | فرانک سوئیس | دلار آمریکا به ازای هر فرانک سوئیس | ۰.۰۰۰۱ |
جفت ارزهای فیوچرز CME، اندازه لات، ارز پایه، قیمت قراردادی و اندازه تیک تا تاریخ ژوئن ۲۰۱۶
مقررات و چارچوبهای نظارتی در معاملات اسپات و فیوچرز
در بازار بین بانکی فارکس، نظارت و مقرراتی به شکلی که در بازارهای دیگر وجود دارد، به چشم نمیخورد. این بازار عمدتاً بین مؤسسات مالی بزرگ و مشتریان حرفهای آنها جریان دارد و در حوزههای قضایی مختلف قابل دسترسی است. از آنجا که بیشتر معاملهگران این بازار، متخصصان مالی هستند، به قوانین سختگیرانه یا نظارت دولتی نیازی ندارند و معمولاً خود میتوانند ریسکهایشان را مدیریت کنند. اما نبود مقررات میتواند باعث اختلافات قیمتی شود، به طوری که نرخهای ارائه شده توسط بازارسازان ممکن است با نرخ واقعی بازار تفاوت داشته باشد.
در سالهای اخیر، افزایش معاملات خرد از طریق بروکرهای آنلاین، تغییراتی در این روند به وجود آورده است. این بروکرها، که دسترسی به فارکس را برای عموم مردم ممکن کردهاند، تحت نظارت بیشتری قرار گرفتهاند، زیرا بسیاری از مشتریان آنها ممکن است تجربه یا دانش کافی در زمینه معاملات ارزی نداشته باشند. در نتیجه، قوانینی برای کاهش ریسک و محافظت از سرمایهگذاران خرد ایجاد شده است که شامل محدودیت در استفاده از لوریج (Leverage) یا اهرم بالا و ممنوعیت برخی از معاملات پرریسک میشود. با این حال، همچنان بخش قابل توجهی از بازار فارکس در برخی از حوزههای قضایی، نظارت کمتری دارد.
در مقابل، بازار فیوچرز ارز کاملاً تحت نظارت و مقررات صرافیها و نهادهای قانونی است. معاملات فیوچرز در صرافیهای معتبر انجام میشوند که هرکدام تحت نظارت دقیق نهادهای مالی کشور مربوطه قرار دارند. این نظارتها به شفافیت قیمتگذاری و امنیت بالاتر معاملات کمک میکند، زیرا تمامی نرخهای تبادل و قیمتهای قراردادها باید مطابق با مقررات مشخص باشند و مشتریان و بازارسازها از شفافیت بیشتری بهرهمند میشوند.
به عنوان مثال، در آمریکا، کمیسیون معاملات آتی کالا (CFTC) بر بازار فیوچرز نظارت دارد و اطمینان حاصل میکند که تمام معاملات مطابق با قوانین انجام شوند. این نهاد هفتگی گزارشی به نام گزارش تعهدات معاملهگران (COT) منتشر میکند که اطلاعاتی درباره پوزیشنهای معاملاتی فعال ارائه میدهد. این گزارش ابزاری مهم برای معاملهگران فیوچرز است که به آنها کمک میکند تا احساسات بازار و تمایلات معاملاتی را بهتر درک کنند.
بازار فیوچرز، برخلاف فارکس بین بانکی، با ثبت دقیق تمام معاملات و شفافیت بالا به معاملهگران امکان میدهد تا تصمیمات بهتری بگیرند. در این بازار، حجم معاملات و قیمتها کاملاً قابل مشاهده و پیگیری هستند و معاملهگران میتوانند اطلاعاتی مانند حجم معاملات، تعداد قراردادهای باز و سایر جزئیات مهم را در دسترس داشته باشند. این شفافیت باعث میشود که معاملهگران در بازار فیوچرز از دیدگاه اطلاعاتی بهتری برخوردار باشند.
در نهایت، انتخاب میان بازار اسپات فارکس و فیوچرز تا حد زیادی به نیازهای معاملاتی و میزان تجربه معاملهگران بستگی دارد. در حالی که بازار اسپات برای معاملهگران حرفهای و با تجربه مناسبتر است، بازار فیوچرز به دلیل نظارت و شفافیت بالا، گزینهای امنتر برای کسانی است که به دنبال سرمایهگذاری تحت نظارت قانونی و شفافیت بیشتر هستند.
بررسی تفاوتهای اسپات و فیوچرز: آربیتراژ، هزینهها و پوشش ریسک
بازار اسپات و فیوچرز هر دو گزینههای جذابی برای معاملهگران ارزی هستند، اما انتخاب بین این دو بازار بستگی به نیازها و اهداف معاملاتی هر فرد دارد. برای معاملهگرانی که به دنبال مبادله دقیق با مبالغ کوچک یا به اصطلاح “میکرو لات” هستند، بازار اسپات گزینه بهتری است. در این بازار، با استفاده از بروکرهای آنلاین فارکس، میتوان با حجمهای کوچک و هزینه کمتری معامله کرد، در حالی که بازار فیوچرز بیشتر برای معاملات با حجم بزرگ و قراردادهای استاندارد مناسب است.
یکی از مزایای مهم بازار اسپات این است که بیشتر تراکنشها بدون کارمزد انجام میشود. در معاملات اسپات، به جز اسپرد (اختلاف بین قیمت خرید و فروش)، هزینه اضافی دیگری وجود ندارد. این در حالی است که در بازار فیوچرز، هزینههای بیشتری مانند کارمزد صرافی و هزینههای بروکر وجود دارد. این هزینهها باعث میشود که معامله در بازار فیوچرز برای برخی از معاملهگران خرد پرهزینهتر شود.
“تفاوت قیمت میان بازار اسپات و فیوچرز نیز میتواند فرصتهایی برای کسب سود ایجاد کند که به آن آربیتراژ گفته میشود. آربیتراژ به معنای بهرهبرداری از تفاوت قیمت بین دو بازار است. اما معاملهگران برای انجام آربیتراژ باید اختلاف سوآپ (Swap) ارزها را هم در نظر بگیرند. به عبارت دیگر، برای مقایسه دقیق قیمتها، معاملهگر باید نرخ بهرهای که در معاملات فیوچرز به آن اضافه یا از آن کم میشود را محاسبه کند.”
در بازارهای اسپات و فیوچرز، امکان آربیتراژ بین جفتارزهای کراس (ارزهای فرعی) نیز وجود دارد. برخی معاملهگران حرفهای، قیمت جفتارزهای کراس را که در دو بازار مختلف وجود دارد، مقایسه میکنند تا از اختلاف قیمت بین آنها سود کسب کنند. برای مثال، اگر یک جفتارز در بازار اسپات قیمت متفاوتی نسبت به همان جفتارز در بازار فیوچرز داشته باشد، معاملهگران میتوانند با خرید و فروش همزمان آنها، از این تفاوت سود ببرند.
بازار فیوچرز همچنین به معاملهگران و مؤسسات بزرگ امکان پوشش ریسک میدهد. برخی از معاملهگران حرفهای از قراردادهای فیوچرز به عنوان ابزار کاهش ریسک استفاده میکنند. به عنوان مثال، یک مؤسسه مالی ممکن است از فیوچرز برای مقابله با تغییرات احتمالی نرخ ارز استفاده کند و ریسک پوزیشنهای خود در بازار اسپات یا سلف را کاهش دهد. این پوشش ریسک به معاملهگران کمک میکند تا در برابر نوسانات بزرگ بازار محافظت شوند.
یکی دیگر از تفاوتهای کلیدی بین این دو بازار، ساعات معاملاتی است. هر دو بازار اسپات و فیوچرز به صورت ۲۴ ساعته در دسترس هستند، اما ساعات دقیق آنها کمی متفاوت است. معاملات اسپات از ساعت ۱۷:۰۰ به وقت شرقی آمریکا (EST) روز یکشنبه آغاز شده و تا ساعت ۱۷:۰۰ روز جمعه ادامه دارد. معاملات فیوچرز نیز در همین بازه زمانی انجام میشوند، اما در بازار فیوچرز CME، هر روز یک ساعت استراحت وجود دارد که از ساعت ۱۷:۰۰ شروع میشود.
در نهایت، هر یک از این دو بازار مزایا و معایب خاص خود را دارند و انتخاب بین آنها بستگی به نیازهای معاملاتی، سطح تجربه و میزان ریسکپذیری معاملهگر دارد. اگر معاملهگر به دنبال انعطاف و هزینه کمتر است، بازار اسپات مناسبتر خواهد بود. اما برای معاملهگرانی که به دنبال مدیریت ریسک بلندمدت و استفاده از قراردادهای استاندارد هستند، بازار فیوچرز گزینهای مطمئنتر است.
در انتها
بازارهای اسپات و فیوچرز فارکس هر دو ابزارهای قدرتمندی برای معاملهگران هستند که بر اساس نیازها و استراتژیهای مختلف، انتخابهای متفاوتی را ارائه میدهند. بازار اسپات به دلیل سرعت و انعطافپذیری در معاملات کوتاهمدت و نیاز به تحویل فوری، برای معاملهگران خرد و افرادی که به دنبال معاملات نقدی هستند، مناسبتر است. در مقابل، بازار فیوچرز با ساختار استاندارد و نظارت دقیق، به معاملهگرانی که به دنبال مدیریت ریسک و معاملات بلندمدت هستند، اطمینان بیشتری میبخشد.
در نهایت، انتخاب میان این دو بازار به تجربه، سطح ریسکپذیری و اهداف معاملاتی معاملهگر بستگی دارد. معاملهگران باید پیش از ورود به هر یک از این بازارها، با تفاوتها و الزامات آنها آشنا شده و تصمیمات خود را با دقت بیشتری اتخاذ کنند. با توجه به تحولات پیوسته در این حوزه، معاملهگران حرفهای و تازهکار میتوانند از این دو بازار بهرهبرداری کنند و استراتژیهای معاملاتی خود را بر اساس شرایط خاص هر بازار تنظیم نمایند.

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی میرساند

کاناری کپیتال برای ETF اینجکتیو (INJ) ثبتنام کرد

کاردینال؛ اولین پروتکل دیفای بیت کوین بر بستر کاردانو

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

کوینبیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژهها ناپدید شدهاند!

قدرتمندترین ماینر جهان معرفی شد؛ انتماینر S23

راهاندازی شبکه LitVM لایت کوین

ابزار S-Two استارکور معرفی شد؛ تحولی بزرگ در گواههای دانش صفر (ZKP)

چراغ سبز ولیدیتورهای اتریوم به افزایش گس لیمیت بلاک

هاردفورک مکس ول (Maxwell) در تستنت BNB Chain فعال شد

آیا تحلیل تکنیکال بهتنهایی در بازار رمز ارزها سودآور است؟

۹ عادت مالی که افراد منظم را به ثبات و آزادی مالی میرساند

هر اونس چند گرم طلای ۱۸ عیار است؟ تبدیل ساده انس به گرم طلا

کوینبیس توکن اتنا (ENA) را به رودمپ خود اضافه کرد

راهاندازی شبکه LitVM لایت کوین

در ۲ ماه اخیر بیش از ۱۰٪ پروژهها ناپدید شدهاند!

چراغ سبز ولیدیتورهای اتریوم به افزایش گس لیمیت بلاک

هایپرلیکوئید؛ صعود چشمگیر یک صرافی غیرمتمرکز در قلب بازار کریپتو

همکاری هلیوم (Helium) با غولهای مخابراتی

هاردفورک مکس ول (Maxwell) در تستنت BNB Chain فعال شد

ابزار S-Two استارکور معرفی شد؛ تحولی بزرگ در گواههای دانش صفر (ZKP)

قدرتمندترین ماینر جهان معرفی شد؛ انتماینر S23

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت پنجم (آخر)

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت چهارم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت سوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت دوم

سریال پول به زبان ساده (Money, Explained) قسمت اول

مستند دیپ وب (Deep Web) 2015

مستند شغل داخلی (Inside Job) بحران مالی

مارجین کال (Margin Call)

فیلم بازیکن شماره یک آماده (Ready Player One)

فیلم مرد آزاد (Free Guy)
![مستند کریپتوپیا [Cryptopia]، بیت کوین، بلاکچین و آینده اینترنت](https://investorent.xyz/wp-content/uploads/مستند-کریپتوپیا-Cryptopia-80x80.webp)
مستند کریپتوپیا (Cryptopia)

برای ارسال نظر باید وارد شوید ورود